فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۵٬۲۴۱ تا ۱۵٬۲۶۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
63 - 74
حوزههای تخصصی:
در فرآیند آشکارسازی تغییرات، انتخاب روش استخراج اطلاعات نقش مهمی در کیفیت آشکارسازی تغییرات نهایی دارد. در تحقیق حاضر به منظور آشکارسازی تغییرات و تعیین محدوده گستره سیل، از روش ادغام داده های چندزمانه لندست 8، بر پایه اعوجاجات طیفی استفاده شده است. برای این منظور، ابتدا هر دو تصویر قبل و بعد از سیل با استفاده از روش Gram Schmitt، ادغام گردیدند تا قدرت تفکیک مکانی تصاویر افزایش پیدا کند. در ادامه به منظور آشکارسازی تغییرات و تعیین محدوده گستره سیل از سه الگوریتم Gram Schmitt, IHS, PCA، استفاده گردید. در این تحقیق تصویر قبل از سیل به عنوان تصویر چندطیفی و تصویر باند مادون قرمز بعد از سیل به عنوان تصویر پانکروماتیک به هر یک از الگوریتم ها داده شد تا با استفاده از میزان اعوجاج طیفی به وجود آمده در هر یک از الگوریتم ها، محدوده گستره سیل مشخص شود. نتایج نشان داد که قابلیت روش ادغام داده ها بر پایه اعوجاج طیفی، در آشکارسازی تغییرات بسیار بالا می باشد. اعوجاج طیفی به وجود آمده در الگوریتم IHS، صحیح ترین اعوجاج بوده و خروجی این الگوریتم انطباق بالایی با داده مرجع دارد. همچنین خروجی الگوریتم Gram Schmitt، دارای اعوجاجات طیفی در محدوده های غیر تغییر می باشد. الگوریتم PCA، که نسبت به ورودی ها بسیار حساس است، اکثر مناطق تصویر را دارای اعواجاج کرده که استفاده از این الگوریتم در آشکارسازی تغییرات بر پایه اعوجاج طیفی پیشنهاد نمی گردد.
تحلیل مسیر از نوآوری بازاریابی تا ارزش ویژه برند در صنعت رستوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
120 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه با وجود رقابت شدیدی که در صنعت رستوران وجود دارد، اتخاذ نوآوری های بازاریابی جهت کسب رضایت مشتریان امری اجتناب ناپذیر است. اکثر شرکت ها بدنبال تعاملات توصیه ای شفاهی و اینترنتی که توسط مشتریان راضی صورت می گیرد، جهت بهبود و توسعه ارزش ویژه برند خود هستند. لذا در این پژوهش با در نظر گرفتن اهمیت نوآوری بازاریابی و نقشی که رضایت مشتری می تواند بر تعاملات توصیه ای شفاهی و اینترنتی داشته باشد، بدنبال ایجاد و بهبود ارزش ویژه برند در صنعت رستوران هستیم. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان رستوران های سطح شهر کاشان هستند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای و سپس نمونه گیری اتفاقی، 185 نفر از آنها انتخاب و پرسشنامه بین آن ها توزیع گردید. برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد که نوآوری بازاریابی بر تعاملات توصیه ای شفاهی و اینترنتی تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین رضایت مشتری توانسته نقش تعدیلگر در رابطه ی نوآوری بازاریابی و تعاملات توصیه ای شفاهی و اینترنتی داشته باشد. همچنین نتایج نشان داد تعاملات توصیه ای شفاهی و اینترنتی تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش ویژه برند داشته است. از دیگر نتایج این پژوهش تایید نقش میانجی بازاریابی توصیه ای شفاهی و اینترنتی در رابطه ی بین نوآوری بازاریابی و ارزش ویژه برند می باشد.
تحلیل فضایی توسعه منطقه ای استان های کشور بر مبنای شاخص های اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
61 - 72
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به روندها و تحولات فراگیر جهانی و سرعت فزاینده آن ها، اهمیت مطالعات منطقه ای بیش ازپیش ضروری تلقی می شود. شناخت وضعیت موجود مناطق و برنامه ریزی در راستای توسعه منطقه ای هم راستا با شرایط نوین جهانی امری اجتناب ناپذیر است که در کشور ایران مورد غفلت قرار گرفته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. شاخص های مورد نیاز پژوهش از بررسی سالنامه آماری (1395) در قالب 30 شاخص استخراج و تحلیل شده اند. جهت تحلیل نتایج از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره از جمله از آنتروپی شانون، ضریب تغییرات و ویکور استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از عدم توسعه متوازن و متعادل اقتصادی بین استان های ایران هست. استان های اصفهان، خراسان رضوی، تهران، کرمان، فارس، آذربایجان شرقی در بالاترین سطح توسعه اقتصادی قرار دارند و استان های آذربایجان غربی، مازندران، مرکزی، سمنان، یزد، خراسان جنوبی، خوزستان در سطح توسعه متوسط؛ استان های گیلان، زنجان، کردستان، البرز، لرستان، همدان، گلستان، خراسان شمالی، بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان در سطح توسعه پایین و استان های اردبیل، قزوین، قم، کرمانشاه، ایلام، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد در پایین ترین سطح توسعه اقتصادی قرار دارند.
سنجش تغییرات شاخص های کیفیت زندگی بر اثر ارتقای سیاسی- اداری فضا در سطح ناحیه ای (مورد شناسی: بخش کوهسارات-شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
113 - 130
حوزههای تخصصی:
تقسیمات سیاسی فضا به روش های مختلفی مانند انتزاع، الحاق، ادغام و ارتقا در سطوح مختلف ناحیه بندی سیاسی فضای کشور دچار تغییر می شود. یکی از رایج ترین این روش ها ارتقای سیاسی فضاست. بر این مبنا تحقیق حاضر با هدف سنجش تغییرات شاخص های کیفیت زندگی بر اثر ارتقای سیاسی-اداری فضا در سطح ناحیه ای، به مطالعه بخش کوهسارات از توابع شهرستان مینودشت واقع در شرق استان گلستان پرداخته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز ازطریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. در بخش جمع آوری مطالعات میدانی ابزار اصلی اطلاعات پرسشنامه است. این پرسشنامه در قالب طیف پنج گزینه ای لیکرت در دو بُعد عینی و ذهنی، وضعیت کیفیت زندگی روستاییان را در دو بازه قبل و بعد از ارتقای سیاسی-اداری ناحیه مورد مطالعه می سنجد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss و آزمون ویکاکسون استفاده شده است. برای نمونه گیری از فرمول کوکران استفاده شد که حجم نمونه 375 نفر برآورد شد؛ بنابراین در عمل متناسب با تعداد خانوار هر روستا نمونه ها از بین سرپرستان خانوار انتخاب شدند. درنهایت این تحقیق با توجه به آنکه از بین 34 شاخص مورد مطالعه تنها در 15 شاخص تفاوت معناداری بین دو دوره قبل و بعد از ارتقای سیاسی فضا مشاهده شد، نتیجه گیری می کند که ارتقای سیاسی فضا در سطح ناحیه به طور خاص، ارتقای دهستان به بخش به تنهایی نمی تواند تغییرات همه جانبه ای در کیفیت زندگی روستاییان به وجود آورد و لازم است این ارتقای سطح بلافاصله با ارتقای یک عنصر تقسیمات کشوری مانند ارتقای روستای مرکزی بخش به شهر همراه شود.
شناسایی بلادرنگ آتش سوزی جنگل و مراتع با استفاده از داده های NOAA/AVHRR منطقه مورد مطالعه(پناهگاه حیات وحش کیامکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی جنگل در سال های اخیر توجه زیادی به تغییرات اقلیمی و اکوسیستم داشته است. سنجش از دور، یک روش سریع و ارزان برای تشخیص و نظارت بر آتش سوزی جنگل ها در مقیاس وسیع است. هدف از این پژوهش شناسایی آتش سوزی جنگل و مراتع با استفاده از سنجنده NOAA/AVHRR در پناهگاه حیات وحش کیامکی می باشد.جهت انجام تحقیق، ابتدا تاریخ آتش سوزی های رخ داده از محصولات MODIS استخراج گردید. سپس تصاویر سنجنده مورد نظر براساس تاریخ آتش سوزی های رخ داده تهیه شد. بعد از انجام پیش پردازش تصاویر، با استفاده از الگوریتم های توسعه یافته، گیگلیو و IGBP اقدام به شناسایی آتش سوزی گردید. نتایج الگوریتم های شناسایی آتش سوزی با محصولات MODIS مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که شناسایی آتش سوزی با استفاده از الگوریتم IGBP نسبت به الگوریتم های توسعه یافته و گیگلیو بهتر است. بدین صورت که الگوریتم IGBP با تعداد آتش سوزی شناسایی شده برابر با 6 پیکسل از 7 پیکسل آتش سوزی شناسایی شده توسط محصولات MODIS ، الگوریتم گیگلیو با تعداد آتش سوزی شناسایی شده برابر با 5 پیکسل از 7 پیکسل آتش سوزی شناسایی شده توسط محصولات MODIS و الگوریتم توسعه یافته تعداد آتش سوزی شناسایی شده برابر با 3 پیکسل از 7 پیکسل آتش سوزی شناسایی شده توسط محصولات MODIS را شناسایی کرد. همچنین الگوریتم IGBP با میزان خطای 14% و با تعداد آتش سوزی شناسایی 86%، الگوریتم گیگلیو با میزان خطای 28% و تعداد آتش سوزی شناسایی شده 72% و الگوریتم توسعه یافته با میزان خطای 57% و تعداد آتش سوزی شناسایی شده 43% را نشان داد.
Analyzing the Impact of the Social Capital on the Performance of Rural Municipalities (Case Study: Sonqor and Kolyai County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
101 - 116
حوزههای تخصصی:
Purpose - Rural municipality, as an organization for sustainable rural development, is supposed to be a public entity for rural administration supervised by villagers through the Islamic Council. Capital inputs are vital for achieving the best performance of rural municipalities in order to realize the development in rural areas. The main purpose of this article was to investigate the effect of social capital on the performance of rural people. Design/methodology/approach - The study area of this research is located in the villages of Sonqor and Kolyai Counties in Kermanshah Province. The statistical population of this study is 180 villages with rural municipalities, and 123 samples were determined by Cochran's formula. 28 items for rural performance of rural municipalities and 30 items for social capital were utilized to design the questionnaire. Cronbach's alpha method was used for the reliability, and experts’ opinions were used for to determine the validity. The correlation for the collected data was analyzed by Pearson Correlation Coefficient. Finding - The findings confirm that there is a significant relationship between the level of social capital and the performance of the rural municipalities. Among the indicator of social capital, social participation has the highest correlation and social trust has the lowest correlation with the performance of rural municipalities. The variables entered in the regression equation were able to explain 32% of the variance of the dependent variable. In addition, among them, the dependent variable is affected by the social participation at the highest and the social trust at the lowest.
رابطه بین سطوح توسعه یافتگی و میزان خسارات تصادفات درون شهری و برون شهری در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین توسعه یافتگی با میزان تصادفات برون شهری و درون شهری در استان های ایران پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و برای وزن دهی ۳۹ شاخص، از روش آنتروپی شانون و برای محاسبه توسعه یافتگی از روش تاپسیس استفاده شده است و با روش تحلیل خوشه ای در پنج خوشه رتبه بندی شده است. نتایج، نشان دهندة رابطه معکوس بین توسعه یافتگی و تعداد مصدومان و جان باختگان است. به گونه ای که استان های تهران، اصفهان و خراسان رضوی به ترتیب با ضریب ،(۰٫۴۷۳)، (۰٫۳۸۸) و (۰٫۳۰۷)، توسعه یافته ترین و به ترتیب با دارا بودن ۳۷۴۴۲۳، ۳۰۰۷۰۲ و ۲۱۸۹۸۲ نفر، مصدوم و متوفی بیشترین تلفات را دارند. به نظر می رسد، چنین رابطه ای در نتیجة عدم توازن بین این سطح از توسعه یافتگی و تعداد وسایل نقلیه در استان های توسعه یافته ایران است که در صورت برقراری تعادل و توازن بین وضعیت توسعه یافتگی و تعداد وسایل نقلیه در این استان ها این رابطه مستقیم خواهد بود.
تحلیل و محاسبه ابزارهای موردنیاز برای حفاظت کیفی آب بمنظور کمینه کردن مخاطرات وارده به محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
123 - 144
حوزههای تخصصی:
بروز عواملی مانند کاهش نزولات جوی، رشد جمعیت و پیشرفت صنعت اهمیت توجه به مدیریت صحیح کیفی منابع آب را دوچندان کرده است. منابع ورود آلاینده به رودخانه ها از منظرهای مختلفی تقسیم بندی می شوند. در این تحقیق مدیریت آلاینده های کنترل پذیر و غیرقابل کنترل مدنظر قرار گرفته شد. برای مدیریت وکنترل خسارات ناشی از هریک از انواع این آلاینده ها از ابزار کیفی مشخصی استفاده گردید. ظرفیت جذب در هنگام ورود آلودگی قابل کنترل و جریان رقیق ساز ابزار پیشنهادی این تحقیق برای مدیریت آلودگی غیرقابل کنترل می باشد. برای تحلیل و محاسبه ابزارهای کیفی مذکور از فرایند شبیه سازی بوسیله حل تحلیلی معادله انتقال-پخش آلودگی استفاده شد. منطقه مطالعاتی درنظر گرفته شده در این تحقیق یک منطقه با مشخصات مشخص می باشد که توسط پژوهش های پیشین بسیاری مورد مطالعه قرار گرفته است. پارامترهای متوسط مساحت غلظت غیرمجاز (¯(c_a ))، مسافت آسیب دیده (X) و زمان تماس غلظت غیرمجاز آلودگی با رودخانه (T) بعنوان شاخص های تاثیرگذار در محاسبه ابزارهای کیفی، در هر حلقه فرایند شبیه سازی محاسبه شدند. نتایج نشان داد که تغییرات 1/94 درصدی در دبی سیستم رودخانه-مخزن باعث 3/99 درصد تغییر در مقدار ظرفیت جذب محاسبه شده، می گردد. همچنین نتایج نشان می دهد با بکارگیری جریان رقیق ساز مناسب، مقادیر 10 و 20 تن آلاینده ناگهانی ورودی به مقادیر غلظت مجاز 5/0 و 1 میلی گرم بر لیتر در طول رودخانه رسیدند. در این فرایند مقادیر پارامترهای حیاتی کیفی رودخانه شامل (c_a ) ̅، X و T، به ترتیب تغییرات 6/96، 2/92 و 7/53 درصدی را نشان دادند.
Designing a model for children education through TV with a cognitive approach for environmental education(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال هفتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴
83 - 102
حوزههای تخصصی:
Our aim in this research is to design a model for children TV education with a cognitive approach to environmental education. People are bombarded by information in the media age, and this subjection to various news has made the learning process hard. Especially because a part of this sort of education is done by these media. The public education whose addressees are the public is done by mass media. As in schools' official education, using cognitive science approach toward education increases the efficiency of education, finding the shaping characteristics of cognitive education on TV can improve the long-distance education, and greatly develop access to children living in villages and remote areas deprived of access to high-quality education. Considering the exploratory and multi-dimensionality aspect of this research, we have used experts from different disciplines (like psychology, communication, and education) by implementing focus groups qualitative research method. The result of our research in this study shows how the benefit of knowing the characteristics of children's cognitive development in visual and audio fields, and also utilizing the principles of cognitive education in drawing attention, analyzing and solving problems can have a longer-term effect on cognitive distance education so that children can have better and more lasting learning about environmental issues, and so that the location limitations may not delay the vital education about environmental issues to remote areas.
تاثیر عوامل مشارکت اجتماعی شهروندان و گردشگران به منظور حفاظت از محیط زیست در شهرهای ساحلی (مطالعه موردی: شهر محمود آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تاثیر عوامل مشارکت اجتماعی شهروندان و گردشگران به منظور حفاظت از محیط زیست در شهرهای ساحلی(مطالعه موردی شهر محمود آباد ) می باشد. پژوهش از نظر هدف توسعه ایی –کاربردی و به روش آمیخته انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیئت علمی رشته های محیط زیست، ابخیز داری، کشاورزی،جغرافیا، گردشگری، دانشگاه های محمود آباد، مدیران سازمان های دولتی و شرکت های خصوصی، کارفرمایان و پیمانکاران بودند.روش نمونه گیری در بخش کیفی، غیر تصادفی از نوع هدفمند و در دسترس بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش اول مصاحبه نیمه ساختاریافته حضوری تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه با 29 نفر (23آقا و 6 خانم)چهاربعد و 21گویه شناسایی گردید. بخش دوم گویه هادر اختیار اعضای گروه دلفی(8 نفر) در دو مرحله برای طراحی پرسشنامه قرار گرفت.در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته ای در مقیاس پنج ارزشی لیکرت به صورت آنلاین در میان نمونه آماری(85 نفر) توزیع گردید.پایایی مدل اندازه گیری پژوهش ضرایب آلفای کرونباخ رفتار(769/0)، آگاهی و نگرش(755/0) ، اعتقادات دینی(914) و معاشرت(00/1) بدست آمد.نتایج نشان داد وضریب استانداربین (عوامل معاشرت بر مشارکت اجتماعی)199/0= β؛ و ضریب معناداری 691/13=t رابطه معنادار و در رتبه اول همچنینضریب استاندارد بین (عوامل آگاهی و نگرش برمشارکت اجتماعی) 302/0β= ؛ ضریب معناداری 048/13= t این رابطه معنادار و در رتبه دوم ، ضریب استاندارد بین (عوامل رفتار و مشارکت اجتماعی) 325/0= β؛ ضریب معناداری 364/12= t این رابطه معنادار ؛ در رتبه سوم وهمچنین ضریب استانداردبین (عوامل اعتقادات دینی بر مشارکت اجتماعی) 316/.= β؛ضریب معناداری 964/11= t رابطه معنادار ؛ و در رتبه سوم قرار می گیرد.
تحلیل فضایی مناطق شهری قم به منظور احداث پروژه مسکن اجتماعی با تاکید بر روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات نواحی شهری سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۱
129 - 149
حوزههای تخصصی:
مسکن اجتماعی به نوعی خاصی از تامین مسکن اطلاق می شود که اساساً توسط دولت ملّی یا محلی و با هدف خانه دار کردن گروه های کم درآمد صورت می گیرد. شهر قم یکی از شهرهای بزرگ ایران است که با توجه به جمعیت بالای آن نیاز به توجه در بخش مسکن دارد. یکی از مهم ترین عوامل در ایجاد و ساخت پروژه های مسکونی، مکان یابی بهینه آن می باشد. یکی از روش های تصمیم گیری، از طریق وزن دهی به معیارها روش سلسله مراتبی است. با استفاده از این روش، معیارها و زیرمعیارها رتبه بندی شده و گزینه های مناسب برای اتخاب مکان بهینه مشخص می شوند. این پژوهش به صورت کاربردی و به روش توصیفی– تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. معیارها و ریزمعیارهای مؤثر در مکان یابی فضاهای مسکونی معرفی و درخت سلسله مراتبی معیارها ترسیم شده است. این معیارها در قالب پرسشنامه ای تنطیم و در بین کارشناسان شهری و مسکن شهرداری قم توزیع شد و برای محاسبه میانگین وزن های داده شده هر معیار و زیرمعیار، از مقایسه زوجی استفاده شده است. پس از انجام محاسبات مربوطه در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، نتایج و خروجی مدل به گونه ای بود که منطقه 8 مناسب ترین منطقه برای احداث پروژه مسکن اجتماعی تشخیص داده شد. مناطق 2 و 3 نیز پس از منطقه 8 در اولویت های بعدی قرار می گیرند. در همین راستا، مناطق 5 و 6 و 7 نامناسب ترین مناطق در مکان یابی و احداث این پروژه می باشند.
تبیین ساختار اکولوژی شهری در راستای ارتقای ضریب تاب آوری زیست محیطی با استفاده از تحلیل متریکهای سیمای سرزمین (مطالعه موردی شهر بهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۸
197 - 218
حوزههای تخصصی:
در سیستمهای پیچیده شهری، ساختار اکولوژی نقش زیادی در تاب آوری زیست محیطی دارد. شهر بهشهر به عنوان یک شهر میانی در شمال کشور، به سبب رشد سریع جعیت و گسترش بی برنامه فضاهای شهری ، دچار تخریب بنیانهای اکولوژیکی سرزمین و به تبع آن مشکلات زیست محیطی فراوانی شده است. بر همین اساس هدف از این مطالعه بررسی روند تغییرات در وسعت و الگوی ساختاری پوشش اراضی شهر بر اساس تبیین ساختار اکولوژی شهری در طی 34 سال اخیر با استفاده از تکنیک سنجش از دور و متریکهای سیمای سرزمین شامل متریکهای Cohesion,MNN,LSI,MSI,MPS,ED,LPI,NP,PLAND,CAاست.طبقه بندی پوشش اراضی شهر با نرم افزار ENVI5.3و تحلیل سنجه های سیمای سرزمین در نرم افزار Fragstats v4.2.1 ، و در نهایت نقشه فضایی سنجه ها نیز در فضای نرم افزار Arc GIS انجام شد. نتایج بررسی تغییرات نقشه های کاربری اراضی نشان می دهد، لکه های ساخته شده در این بازه زمانی به دلیل افزایش جمعیت و تقاضا برای زمین و در نتیجه ، رشد شهرنشینی سالهای اخیر به میزان (68 درصد( افز ایش یافته است .اما سایر کاربری ها با روند کاهشی مواجه گشته، به طوری که اراضی زراعی(52 درصد ) و باغات و فضای سبز(31 درصد ) و اراضی بایر نیز، حدود (41) درصد کاهش یافته اند. نتایج تحلیل متریک های سیمای سرزمین نیز نشان میدهد که سیمای سرزمین شهر به مرور زمان، ریز دانه ، پیچیده و از نظر هندسی نامنظم تر شده و با کاهش پیوستگی، از هم گسیخته تر گردیده است. در واقع نتایج نشان می دهد که عناصر ساختار اکولوژیکی خصوصا لکه های زراعی، باغات و فضای سبز در شهر بهشهر از نظر نحوه ترکیب و توزیع فضایی دارای شرایط مطلوبی نیست و طی دوره زمانی مورد مطالعه از لحاظ وسعت، پیوستگی و ماهیت ترکیب و توزیع لکه های اکولوژیکی خصوصا لکه های زراعی دچار تخریب شدیدی شده است.
ارائه الگوی توسعه طبیعت گردی کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری بر رشد اقتصادی و تولید ناخالص ملی کشورها مؤثر است. طبیعت گردی از شاخه های صنعت گردشگری است که درآمد حاصل از آن، فرصتی برای مناطق گردشگری به منظور حفاظت از منابع طبیعی و تنوع زیستی فراهم آورده است. طبیعت گردی در ایران با دارابودن شرایط اقلیمی و طبیعیِ کم نظیر و مناطق بسیار جذاب طبیعی، از ظرفیت بالایی برای رشد و توسعه برخوردار است. این پژوهش با هدف تعیین الگوی توسعه طبیعت گردی ایران صورت گرفته است. ابزار اصلی پژوهش، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با افراد متخصص در حیطه موضوع مورد مطالعه بود. با استفاده از نظریه داده بنیاد، عوامل علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدهای توسعه طبیعت گردی کشور ایران در شش مقوله اصلی و 19 مقوله فرعی طبقه بندی شده است. نتایج نشان می دهد که الگوی توسعه طبیعت گردی کشور ایران از این عوامل تشکیل شده است: مقوله های علّی (وجود جاذبه های طبیعت گردی، گسترش تقاضای طبیعت گردی تنوع فرهنگی، تنوع اقلیمی) که بر پدیده محوری، یعنی توسعه طبیعت گردی (بهره وری اقتصادی طبیعت گردی، توسعه متوازن مناطق شهری و روستایی، توسعه پایدار طبیعت گردی) تأثیر می گذارند؛ عوامل زمینه ای (مشارکت ذی نفعان گردشگری، حفاظت و نگهداری از منابع طبیعی، آموزش و پژوهش ویژه طبیعت گردی)؛ عوامل مداخله گر (ایمنی و امنیت مناطق طبیعی، سرمایه گذاری دولتی و بخش خصوصی، پشتیبانی حاکمیت از طبیعت گردی، تبلیغات منفی خارجی) که بر راهبردها اثرگذارند؛ راهبردها (ترویج فرهنگ طبیعت گردی، بهره برداری متوازن از مناطق طبیعت گردی، مدیریت یکپارچه بازاریابی طبیعت گردی، کارآمدسازی مدیریت طبیعت گردی، توسعه زیرساخت های طبیعت گردی، متنوع سازی فعالیت های طبیعت گردی با تمرکز بر ویژگی های محیطی) هستند؛ پیامدها (توسعه اجتماعی-فرهنگی، توسعه اقتصادی آسیب رسانی منابع طبیعی) که ناشی از به کارگیری راهبردهای توسعه طبیعت گردی هستند.
بررسی تاثیر رنگ کلاس درس بر سلامت روان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
۱۰۵-۱۲۲
حوزههای تخصصی:
سلسله مراتبی پنهان میان محیط های کالبدی، روان شناختی و رفتاری موجود است، این تسلسل برآمده از تکمیل نیازهای انسانی است که هرچه تکامل می یابد سبب می شود سلامت روان فرد و جامعه بیشتر تضمین گردد. اهمیت این موضوع در این امر مستتر است که فضاهایی که دارای شرایط مناسب و مطلوب برای رشد فیزیکی، ذهنی و عاطفی کودکان است، باعث رشد جسمی و ذهنی بیشتر و بهتر دانش آموزان می گردد. مدارس ابتدایی از مهم ترین مکان هایی هستند که کودکان در آن ها تأثیر پذیرفته و برای ورود به جامعه آماده می شوند. این مطالعه از نوع مداخله ای است. وضعیت سلامت روان دانش آموزان قبل از رنگ آمیزی از طریق پرسشنامه استاندارد SDQ اندازه گیری شده است. این پرسشنامه دارای پنج خرده مقیاس نشانه های هیجانی، مشکلات سلوک، بیش فعالی_کمبود توجه، مشکلات ارتباطی با همسالان و رفتارهای جامعه پسند است.کلاس های درس کاملاً شبیه هم، به 5 رنگ آبی، زرد، سبز، صورتی و سفید رنگ آمیزی شده است. در پایان سال یعنی حدود شش ماه بعد دوباره وضعیت سلامت روان دانش آموزان کلاس های اول و دوم دبستان های مهر و معرفت (پسرانه و دخترانه) کرمان از طریق همان پرسشنامه اندازه گیری شده و از مقایسه جواب های پس آزمون با جواب های پیش آزمون نتایج ذیل حاصل گردیده است. رنگ های، آبی، سبز، صورتی، زرد و سفید به ترتیب بر سلامت
معایب و نارسایی های آمایش ایران در حوضه انرژی با تأکید بر شیوه انتقال انرژی به مناطق شرقی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶
1 - 26
حوزههای تخصصی:
نیل به توسعه یافتگی در هر جامعه ای در وهله اول، مستلزم وجود عزم و اراده ملی برای پیشرفت و تعریف الگوی توسعه متناسب با مقتضیات جامعه و در وهله دوم، به وجود یک نقشه راه توسعه که بتواند ضمن به دست دادن قابلیت ها و فرصت های توسعه از یک سو و تنگناها و چالش های فعلی و آتی، از سوی دیگر، با بهره گیری از تجارب پیشین، مطلوب ترین مسیر توسعه را فراروی جامعه قرار دهد، بستگی دارد. از همین رو آمایش سرزمین به عنوان سندی که خطوط کلی سازماندهی فضای سرزمینی کشور و نیز خط مشی های توسعه زیرساختی سرزمین را مقدر می سازد، ضرورتی تام دارد. هدف از این پژوهش استفاده از برنامه ریزی راهبردی که روشی نظامیافته برای اخذ تصمیمات و اجرای فعالیتها در خصوص شکل دهی و رهنمود یک سیاست محسوب می شود، به تأثیر اجرای این سیاست بر توسعه مناطق شرقی کشور در حوضه انتقال انرژی با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از مدل تحلیلی SWOT بپردازد. نتایج حاصله نشان میدهد که با توجه به شرایط فعلی، راهبردهای مناسب حرکت در مسیر آمایش مناطق شرقی کشور از نوع تدافعی است و هم اکنون بر اساس اولویت بندی انجام شده راهبردهای تدوین برنامه جامع، توسعه همه جانبه استان های شرقی کشور(بخصوص مناطق مرزی)، توسعه و تقویت انواع زیرساخت های اساس وپایه در حوضه انتقال انرژی، شامل: حمل و نقل، راه آهن، جاده و... به منظور افزایش پیوندهای کانون های پرجمعیت مناطق شرقی با یکدیگر و کانون های داخل کشور از اولویت بالاتری برخوردارند. از این رو اتخاذ و اجرای این سیاست به افزایش نقش و سهم کشور در ترانزیت کالا و حمل و نقل بین المللی، تقویت پیوندهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی با کشورهای همجوار شرق و شمال شرقی، ارتقاء سطح متوسط درآمد و شاخصهای توسعه در نواحی شرقی کشور، کاهش فعالیت های غیررسمی اقتصادی. واژگان کلیدی: انتقال انرژی، توسعه محور شرق، آمایش سرزمین،راهبرد توسعه،مرزهای شرقی، SWOT.
تحلیل اثر توسعه شهری تهران بر چرخه هیدرولوژی و ژئومورفولوژی رودخانه اوین-درکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئومورفولوژی که به مطالعه لندفرم ها می پردازد، نقش اساسی را در زمینه برنامه ریزی، توسعه و مدیریت مناطق شهری بویژه در ارزیابی مناطق قبل و بعد از توسعه شهری بازی می کند. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی اثرات گسترش فیزیکی شهر بر ویژگی های هیدرولوژیکی، دبی و رسوب رودخانه و ویژگی های کانال رود حوضه آبریز اوین – درکه طی دوره زمانی 20 ساله(1998-2018) می باشد. این پژوهش در سه گام، مطالعات هیدرولوژی با استفاده از مدل نیمه توزیعی SWAT، مطالعات دبی و ر سوب و مطالعات ژئومورفولوژی، می باشد. نتایج حاصل از مطالعات هیدرولوژی مبتنی بر سناریوی توسعه فیزیکی شهر، نشان می دهد که میانگین بارش در حوضه برابر با 4/430 میلی متر می باشد که از این مقدار بارش در دوره قبل 6/142 میلی متر و در سال 2018، به میزان 8/146میلی متر به صورت تبخیر و تعرق واقعی از سطح زمین و گیاه تبخیر می گردد. میانگین شماره منحنی و رواناب سطحی به ترتیب در سال 1998 برابر با 01/84 و 66/106میلی متر و در سال2018 این مقدار به 76/84 و 28/116 میلی متر افزایش داشته است. براساس نتایج تغییرات رسوب و دبی، روند رسوب به مرور کاهش یافته که متعاقب با آن دبی نیز تغییرات نزولی را نشان می دهد. نتایج بررسی شاخص های مورفولوژیکی و مشاهدات میدانی نشان داد که تغییرات مورفولوژی کانال رودخانه اوین- درکه به صورت کاهش مقطع و عرض کانال در بازه های شهری، تغییر نیمرخ عرضی و طولی، جابجایی مسیر رودخانه و افزایش مئاندر و فرسایش جانبی در بازه های در حال تعدیل و قابل بازیابی طی دوره زمانی بیست سال می باشد.
ارزیابی و پهنه بندی تحول کارست حوضه آبریز غار سهولان مهاباد با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت عوامل مؤثر در تحول کارست و پهنه بندی تحول آن در زمینه مطالعات مربوط به منابع آب کارست دارای جایگاه ویژ ه ای است. هدف از این پژوهش ارزیابی و پهنه بندی پتانسیل توسعه کارست در محدوده غار سهولان در جنوب شرق شهرستان مهاباد در استان آذربایجان غربی با استفاده از روش AHP می باشد. در این تحقیق لایه های اطلاعاتی لیتولوژی، شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل و کاربری اراضی به عنوان نقشه های عامل در نظر گرفته شدند. همچنین به منظور استخراج مدل پتانسیل توسعه کارست، لایه های فوق در محیط GIS فراخوانی شدند. لایه های اطلاعاتی مختلف با اعمال قضاوت کارشناسی (به ویژه با عنایت به وجود غار سهولان به عنوان برجسته ترین شاهد پالئوکارست) و اختصاص وزن به هر لایه در نرم افزار Expert Choice و بازدیدهای میدانی به صورت نقشه های معیار طبقه بندی شدند. درنهایت با توجه به وزن به دست آمده نقشه پهنه بندی توسعه کارست به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که از کل مساحت حوضه آبریز غار، 88/42 درصد در طبقه کمتر توسعه یافته، 37/33 درصد در طبقه توسعه نیافته، 92/16 درصد در طبقه متوسط و 83/6 درصد در طبقه توسعه یافته قرارگرفته است. ازاین رو، عامل لیتولوژی منطقه باارزش 667/0 بیشترین وزن و مهم ترین عامل کنترل کننده پتانسیل توسعه کارست در منطقه موردمطالعه بوده است و عامل کاربری اراضی باارزش 043/0 کمترین وزن را به خود اختصاص داده است که کمترین تأثیر را در کارست زایی کنونی حوضه به خود اختصاص داده است. نتایج نشانگر آن است که به ترتیب عوامل زمین شناسی، هیدرولوژی، توپوگرافی و عوامل انسانی مهم ترین نقش را در توسعه کنونی کارست در این منطقه داشته اند و وجود غار سهولان به عنوان شاهد برجسته پالئوکلیمایی بر نقش فاکتورهای اقلیمی دیرین در توسعه کارست گذشته منطقه دلالت دارد.
ارزیابی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی طرح مدیریت محله بر زندگی شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
137 - 150
حوزههای تخصصی:
توجه به محله به عنوان کوچکترین واحد سازمان فضای شهری و اتخاذ مدل مدیریت محله موجب انتقال کانون فرآیند تصمیم سازی و تصمیم گیری به سطوح پائین تر شهری و ابعاد ملموس تر زندگی شهروندی می گردد در سالهای اخیر به دنبال بروز مشکلات ناشی از سست شدن و پیوندهای اجتماعی در شهرها و تشدید بیگانگی ساکنان نسبت به یکدیگر توجه به محله و اجتماعات محله ای را در نظر مدیران و مسئولان به خود جلب کرده است پژوهش حاضر به بررسی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی برنامه مدیریت محله بر زندگی شهروندان شهر تهران می پردازد. بر همین اساس فرضیاتی از نظریات پاتنام، جیکوبز و پارسونز استنتاج شده است. روش تحقیق به صورت پیمایشی بوده و واحد تحلیل آن فرد می باشد. جامعه آماری شامل شهروندان بالای 15 سال شهر تهران است. در این تحقیق انتخاب نمونه ها از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای صورت گرفته است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample SPSS Power معادل 700 نفر برآورد شده است .و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها، در دو سطح (آمار توصیفی و آمار استنباطی) انجام گرفته است. از مهم ترین نتایج می توان نشان داد که متغیر مدیریت محله با متغیرهای مشارکت اجتماعی شهروندان، هویت محله ای و اعتماد اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد اما بیشترین تاثیر را مدیریت محله بر مشارکت اجتماعی شهروندان با ضریب تاثیر 0.42 داشته است و بعد به ترتیب بر اعتماد اجتماعی و هو یت محله تاثیر گذار بوده است که ضریب تاثیر هر کدام به ترتیب برابر با ( اعتماد اجتماعی)0.32، ( هویت محله) 0.22 می باشد . از نتایج غیر مستقیم مدیریت محله می توان به احساس امنیت و رضایتمندی اشاره نمود .
تدوین راهبردهای رقابت پذیری و توسعه گردشگری ورزشی در شهرها مطالعه موردی: کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
143 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین راهبردهای رقابت پذیری و توسعه گردشگری ورزشی شهر در شهرها با استفاده از تکنیک متاسوات (Meta SWOT) بود که به صورت مطالعه موردی بر روی کلان شهر مشهد صورت گرفت. پژوهش حاضر به صورت کیفی و کمی انجام شد. جهت انجام این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده شد و روش گردآوری داده ها و اطلاعات موردنیاز به صورت مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه های عمیق و پرسشنامه می باشد. جهت تدوین استراتژی توسعه و تشریح اهداف، منابع، توانایی ها و عوامل کلان محیطی از تکنیک تحلیلی Meta SWOT استفاده شد. نمونه آماری در بخش کیفی پژوهش را 10 نفر و در بخش کمی 35 نفر از مدیران، مسئولان و خبرگان در حوزه گردشگری ورزشی، تشکیل دادند، که به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج نشان داد که تکنولوژی و فناوری، تورم و فرسودگی و عدم پاسخگویی زیرساخت ها به عنوان بزرگ ترین موانع کلان محیطی جهت توسعه گردشگری ورزشی شهر مشهد محسوب می شود. همچنین در بین سایر عوامل، امنیت، حمایت دولت، سهولت در تهیه اقامتگاه مناسب، بهداشت، راه های ارتباطی مناسب و در صدر همه اقتصاد پویا از بالاترین تناسب راهبردی برخوردارند؛ اما ایجاد تنوع در جاذبه های گردشگری ورزشی شهر مشهد، موقعیت جغرافیایی شهر و همچنین تنوع دادن در امکانات دسترسی، باید در صدر اقدامات اجرایی قرار گیرد. درنهایت می توان نتیجه گرفت که اقتصاد پویا مهم ترین عامل برای توسعه گردشگری ورزشی مشهد می باشد؛ اما زمانی به اقتصاد پویا می توان دست پیدا کرد که به موانع محیطی مانند تورم، تحریم ها کنترل شوند و به مسائل تکنولوژی و فناوری نیز توجه شود؛ زیرا این عوامل مانند حلقه های زنجیر به یکدیگر مرتبط و متصل هستند. با توجه به جایگاه شهر مشهد در بین کلان شهرهای دیگر، جای پیشرفت بسیاری دارد و باید با ارتقای زیرساخت ها و امکانات در سایه حمایت های دولتی، رویدادهای ورزشی مختلفی برگزار نماید که زمینه توسعه گردشگری ورزشی فراهم شود.
تحلیل مقایسه ای سرمایه گذاری در توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی با بهره گیری از روش اقتصاد مهندسی و تکنیک دلفی (موردمطالعه: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
396 - 407
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق تحلیل مقایسه ای اولویت بندی سرمایه گذاری در صنایع تبدیلی کشاورزی شهرستان همدان در دو رویکرد کمی و کیفی شامل تکنیک های اقتصاد مهندسی و دلفی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها غیرآزمایشی است. در تحقیق حاضر، ابتدا با استفاده از تکنیک دلفی گزینه های قابل انتخاب طبق نظر کارشناسان و صاحب نظران استخراج و سپس به روش های آماری اولویت بندی گردیدند. همچنین با استفاده از رویکرد تحلیل اقتصاد مهندسی و با برآورد متغیرهایی نظیر هزینه های ثابت سرمایه گذاری، هزینه های تولید، استهلاک، دارایی ها و ساختار درآمدی پروژه ها، و با استفاده از نرم افزار کامفار ш بازده اقتصادی سرمایه گذاری در صنایع مختلف تبدیلی استان محاسبه گردید. ارزیابی اقتصادی پروژه ها و اولویت بندی آن ها در تکنیک اقتصاد مهندسی با استفاده از معیارهای خالص ارزش فعلی (NPW)، نرخ بازگشت سرمایه (ROR) و هزینه ایجاد هر شغل صورت پذیرفت. طبق نتایج به دست آمده از روش دلفی، صنایع مرتبط با محصولاتی نظیر سیر و سیب زمینی با در نظر گرفتن تمامی شاخص ها در اولویت های اول و پس از آن صنایع تولید ترشی و کنسرو میوه و کمپوت ها در اولویت های بعدی قرارگرفتند. بر اساس یافته های تحقیق و با در نظر گرفتن معیار نرخ بازگشت سرمایه (ROR)، طرح تولید ترشیجات اولویت اول، تولید کشمش اولویت دوم، تولید پودر سیب زمینی اولویت سوم، و بر اساس شاخص هزینه ایجاد یک شغل، طرح تولید ترشیجات اولویت اول، و طرح تولید کمپوست کشاورزی اولویت دهم را به خود اختصاص دادند.