فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶٬۳۴۱ تا ۱۶٬۳۶۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
افزایش خطر ابتلا به بیماری ها، مشاجرات عمومی درباره تنزل امنیت غذایی و بالا رفتن سطوح آلودگی و انحطاط محیط زیست، چالش های فراروی جوامع است. آن چه در این زمینه قابل تأمل است نقش و اثری است که نظام های آموزشی در آموزش رفتارهای زیست محیطی در کاهش این بحران ها دارند. این مهم در قالب مدارس طبیعت قابل اجرا است. در این تحقیق سعی برآن است تا از افراد سؤال شود تا چه اندازه برای بهره مندی از یک مدرسه طبیعت برای فرزندان خود ارزش قائلند. لذا از طریق طراحی و توزیع 163 پرسشنامه دوگانه-دوبعدی در بهمن ماه 1395 و با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و مدل رگرسیونی لوجیت به منظور سنجش میزان تمایل به پرداخت افراد جامعه و بر اساس روش حداکثر درست نمائی، پارامترهای مدل برآورد گردید. نتایج نشان داد تمایل به پرداخت افراد به منظور بهره مندی از پارک طبیعت پردیسان بعنوان مدرسه طبیعت با متغیرهای درآمد، تحصیلات، نگرانی از تخریب پارک طبیعت پردیسان، رابطه مستقیم و با متغیر پیشنهاد ارتباط منفی و معنی داری داشته است، و افراد ارزش خود جهت این بهره مندی را حدود 10000 تومان اعلام کردند و برای این کار حداکثر تمایل به پرداخت خود را نشان دادند. طبقه بندی JEL: Q27،Q51،Q57
بررسی دلایل نقش آفرینی روسیه در تحولات سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شکل گیری تحولات سوریه، قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای ذی نفع و تأثیرگذار بر اساس منافع و علایق خود جهت گیری های مختلفی را در رابطه با این کشور داشته اند. یکی از این قدرت های فرا منطقه ای، روسیه است که به نقش آفرینی در تحولات سوریه پرداخته است. روسیه به علت داشتن منافع مختلف به ویژه امنیتی، نظامی، اقتصادی و سیاسی تلاش کرده است تا حد امکان با حمایت های سیاسی و بعضاً نظامی از سقوط دولت بشار اسد و افتادن حاکمیت سوریه به دست معارضان تحت حمایت محور غربی- عربی جلوگیری کند. بنابراین، نقش آفرینی روسیه در سوریه عمدتاً باهدف رقابت ژئوپولیتیکی با ایالات متحده آمریکا؛ توازن قدرت منطقه ای با ایلات متحده امریکا؛ گسترش حوزه نفوذ و قلمرو ژئوپولیتیکی خود در منطقه غرب آسیا، حفظ سوریه به عنوان آخرین پایگاه خود در منطقه غرب آسیا، جلوگیری از به قدرت رسیدن گروه های افراطی و تروریستی در سوریه، حمایت همه جانبه از مردم و نظام فعلی سوریه و جلوگیری از سقوط نظام سوریه بوده است. از این رو در پژوهش حاضر ابعاد مختلف نقش آفرینی و راهبردهای روسیه در قبال بحران سوریه با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی موردبررسی و ارزیابی قرارگرفته است تا مدلی قابل قبول از رفتار روسیه دراین باره ارائه شود. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی دلایل نقش آفرینی روسیه در تحولات سوریه است. سؤال پژوهش این است که دلایل نقش آفرینی روسیه در تحولات سوریه چگونه است؟ این تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی انجام شده و داده های موردنیاز از طریق منابع کتابخانه ای، اسنادی و الکترونیک گردآوری شده است.
بررسی آسایش حرارتی در انطباق معماری با شرایط اقلیمی در شهر سمنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شناسایی وضعیت اقلیمی یک محل و تحلیل نیازهای اقلیمی از نظر آسایش انسان و کاربرد مصالح ساختمانی یکی از مقدمات طراحی همساز با اقلیم است.توجه به اهداف عمده طراحی اقلیمی در هر منطقه ی آب و هوایی و پیش بینی مواردی در جهت تحقق بخشیدن به این اهداف موجب سازگاری و هماهنگی ساختمان ها با شرایط اقلیمی و موجب صرفه جویی در مصرف انرژی و هویت یافتن معماری در هر اقلیم خواهد شد. هدف از این مقاله بررسی تأثیر عناصر اقلیمی بر آسایش حرارتی و شیوه طراحی مساکن شهر سمنان و ارائه راهنمای طرح واحدهای مسکونی همساز با اقلیم جهت فراهم آوردن شرایط آسایش حرارتی در داخل ساختمان می باشد. در این مقاله با استفاده از نمودارها و روش های اقلیمی به تجزیه و تحلیل اقلیم سمنان پرداخته شده است. برای انجام این کار از آمار سازمان هواشناسی در یک دوره25ساله (ازسال1990لغایت2016) استفاده شده است. با توجه به نتایج بدست آمده اقلیم سمنان براساس روش دمارتن خشک، روش کوپن خشک و گرم و براساس روش آمبرژه خشک و سرد تعیین شد. جهت تعیین آسایش حرارتی و طراحی معماری همساز با اقلیم از چهار مدل سنجش آسایش حرارتی شامل شاخص نمودار زیست – اقلیم اولگی , شاخص ماهانی ، نمودار زیست - اقلیم ساختمانی گیونی و روش زوکولای استفاده شده که هر یک از مدلها علاوه بر تعیین مواقع گرم و سرد و راحت، رهنمودهای لازم جهت دستیابی به طراحی اقلیمی مناسب با آب و هوای شهر سمنان را ارائه دادند. نتیجه کلی پژوهش شامل استفاده از مصالح بومی با ظرفیت حرارتی بالا, تعیین جهت مناسب استقرار ساختمانها با توجه به جهت باد و تابش آفتاب، تعبیه مناسب بازشوها جهت حفظ انرژی داخل ساختمان بطوریکه در تابستان حداقل و در زمستان حداکثر انرژی خورشیدی دریافت شود، می باشد. در صورت اجرای احکام معماری که از معیارهای تعیین آسایش حرارتی بدست آمده است
شناسایی عرصه های مداخله در بافت های تاریخی براساس اصل توسعه میان افزا (مورد شناسی: بافت تاریخی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی تجلی زندگی نسل های گذشته، هویت و سرمایه شهرها و کشورها می باشند. رشد و توسعه فزاینده شهرها سبب ایجاد مسائل اجتماعی، کارکردی، زیست محیطی و کالبدی در این بافت ها شده است. وجود این مسائل نیازمند تغییر رویکرد مدیریت توسعه شهر و استفاده از رویکردهایی مانند بازآفرینی و توسعه میان افزا به منظور تجدید حیات و دمیدن روحی تازه در بافت های تاریخی است. هدف این پژوهش، شناسایی عرصه های مداخله در بافت تاریخی شهر براساس رویکرد توسعه میان افزاست. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی است. معیارهای استفاده شده در این تحقیق کاربری اراضی، کیفیت بنا، عمر بنا، اسکلت بنا،مالکیت، تعداد طبقات، دانه بندی قطعات به عنوان شاخصکالبدی، معیارهای سواد، اشتغال و تراکم جمعیت به عنوان شاخص اجتماعی و دسترسی به کاربری های فضای سبز، درمانی، تجاری و آموزشی به عنوان شاخص دسترسی می باشند. لایه های مناسب در محیطArcGis با استفاده از توابع عضویت فازی نرمال سازی شده اند. به منظور تعیین وزن معیارها، از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد و با ضرب وزن ها در لایه ها، نقشه نهایی عرصه های مداخله در بافت تاریخی در 5 طبقه به دست آمده است. نتایج نشان می دهد، اولویت اول 10 درصد، اولویتدوم 17 درصد، اولویت سوم 38 درصد، اولویت چهارم 25 درصد و اولویت پنجم 10 درصد از مساحت بافت تاریخی یزد را به خود اختصاص داده اند. باید تدابیری اتخاذ شود تااز عرصه های شناسایی شده با رعایت حریم بناهای ارزشمند به منظور بهبود شرایط کالبدی و اجتماعی بافت و افزایش حضور گردشگران بهره برداری شود.
ارزیابی تناسب اراضی مراکز بهداشتی-درمانی با استفاده از تحلیلCF (مورد شناسی: مناطق یک و هشت شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
111 - 130
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تناسب اراضی شهری، بستری درجهت برنامه ریزی های شهری به ویژه در زمینه استفاده صحیح از اراضی است. این امر مهم، کاربری های موجود در شهر را به گونه ای هدایت می کند تا از همجواری های نادرست و ناسازگار جلوگیری به عمل آید و در نهایت منجر به برقراری تناسب اراضی شود. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی در راستای ارزیابی تناسب اراضی مراکز بهداشتی-درمانی در مناطق یک و هشت شهر اهواز به انجام رسید. برای دست یابی به هدف مذکور و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده، از نرم افزار ArcGISو رابطه CFاستفاده شد. درنهایت توزیع فضایی اراضی و درصد تناسب هر یک از کاربری های منتخب، با کاربری بهداشتی-درمانی مشخص شد. نتایج پژوهش نشان داد که از میان کاربری های مورد مطالعه، بیشترین ناسازگاری را در ابتدا کاربری صنعتی با 16.17 درصد، کاربری مسکونی با 8.17 درصد و سپس مراکز آتش نشانی با 7.53 درصد و همچنین کمترین ناسازگاری را معابر اصلی با 0.71 درصد به خود اختصاص داده است. در انتها از کل مساحت محدوده مورد مطالعه، 41.09 درصد را پهنه های ناسازگار، 18.66 درصد را پهنه های خنثی و 13.02 درصد را پهنه های سازگار دربر گرفته است. مطابق بررسی های انجام شده، تناسب اراضی و همجواری کاربری های منتخب نسبت به کاربری بهداشتی-درمانی در محدوده مورد مطالعه به طور متناسب رعایت نشده است.
پایش، بررسی و پیش بینی روند تغییرات مکانی کاربری اراضی/پوشش زمین با استفاده از مدل زنجیره ای مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۰۵
35 - 47
حوزههای تخصصی:
پایش و مدیریت بهینه منابع طبیعی نیازمند اطلاعات به هنگام و صحیح است. تغییرات در پوشش زمین که در سطوح مختلف فضایی و در دوره های زمانی متفاوت رخ می دهد، بیان گر تعامل و تقابل نیازهای همیشگی جوامع انسانی و محیطی با زمین می باشد. در این راستا نقشه های کاربری/ پوشش زمین از مهم ترین منابع اطلاعاتی در مدیریت منابع طبیعی محسوب می شوند. در مطالعه حاضر، تغییرات پوشش اراضی طی 26 سال گذشته و بررسی امکان پیش بینی آن در آینده با استفاده از مدل زنجیرة مارکوف منطقه شوشتر مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق، تصاویر سنجنده های TM لندست 4، 5 و OLI لندست 8 به ترتیب برای سال های 1989، 2000 و 2015 و هم چنین نقشه های توپوگرافی و پوشش منطقه استفاده گردید. تصاویر هر سه مقطع زمانی به چهار طبقة کاربری مرتع، اراضی کشاورزی دیم، اراضی مسکونی، و اراضی کشاورزی آبی طبقه بندی شدند. بنابر نتایج، کشاورزی آبی پویاترین کاربری موجود در منطقه بوده که وسعت این اراضی طی 1989 تا 2015 روندی صعودی را در پی داشته است، به طوری که مقدار 4337 هکتار (7/12 درصد) به این اراضی افزوده شده است. روند تغییرات کاربری مرتع نیز طی 1989 تا 2015 روندی نزولی بوده که موجب کاهش99/59160 هکتار از این طبقه شده است. نتایج حاصل از آشکارسازی تغییرات در سال 2030 به گونه ای است که در صورت ادامه روند موجود در منطقه 33/20 درصد به طبقه کاربری اراضی آبی افزوده خواهد شد، به طوری که در سال 2030 کاربری کشاورزی آبی 95/60 درصد از مساحت منطقه را شامل می شود. در کاربری های مرتع و اراضی دیم به ترتیب 12/21 و 21/0درصد از مساحت تشکیل دهنده هر کاربری کاسته شده است و به مساحت کاربری مسکونی افزوده شده است. نقشه پیش بینی حاصله از مدل زنجیره مارکوف برای ارائه دیدی کلی به منظور مدیریت بهتر منابع طبیعی بسیار حائز اهمیت است .
بازسازی محیط و آب و هوای دیرینه در ارتفاعات چهل چشمه دیواندره کردستان در طول آخرین دوره حداکثر گسترش یخچالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتفاعات چهل چشمه (چل چه مه) در دیواندره استان کردستان تعداد زیادی از شواهد یخچالی شامل سیرک های یخچالی و یخرفت های دوره ی پلیئستوسن را در خود جای داده است. میزان ارتفاع خط تعادل در ارتفاعات چهل چشمه به منظور بازسازی محیط و آب و هوای دیرینه در طول آخرین دوره ی حداکثر گسترش یخچالی با استفاده از بررسی های میدانی ، تهیه ی نقشه های ژئومورفولوژی بر مبنای نقشه ی توپوگرافی 1:50000، استفاده از مدل رقومی ارتفاعی 5/12 متری و به کارگیری روش های نسبت مساحت انباشتگی به مساحت کل، متوسط ارتفاع یخچال ها (کروسکی) و روش نسبت تعادل مساحت – ارتفاع محاسبه گردید. میزان ارتفاع خط تعادل در طول آخرین دوره حداکثر گسترش یخچالی در ارتفاعات چهل چشمه حدود 2905 متر از سطح دریا برآورده شد. میزان ارتفاع خط تعادل کنونی با استفاده از روش لای و همکاران و استفاده از داده های هواشناسی 4683 متر از سطح دریا برآورد گردید. با در نظر گرفتن میزان پایین آمدگی ارتفاع خط تعادل به میزان 1778 متر میزان متوسط کاهش دمای سالیانه در طول دوره ی حداکثر گسترش یخچالی ° 5/11 بوده است. با مقایسه ی میزان پایین آمدگی ارتفاع خط تعادل و میزان کاهش دمای محاسبه شده با دیگر مطالعات انجام شده در ایران و جهان حداکثر گسترش یخچال ها در ارتفاعات چهل چشمه منطبق با آخرین دوره ی حداکثر گسترش یخچالی در حدود 5/26 الی 19 هزار سال قبل و تحت تاثیر شرایط آب و هوای سرد و خشک بوده است، همچنین در مقایسه با مطالعات رایت و همکاران در یخچال های ارتفاعات کردستان میزان کاهش دما حدود 12 درجه سانتی گراد و میزان پایین آمدگی ارتفاع خط بین 1200 - 1800 متر بوده است.
راهبردهای کشاورزان در واکنش به پیامدهای خشکسالی و بررسی عوامل مؤثر بر آن (موردمطالعه: شهرستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
608 - 627
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر وقوع خشکسالی های مکرر اثرات منفی زیادی بر محصولات کشاورزی داشته است. کشاورزان می توانند با استفاده از راهبردهای سازگاری، تا حدودی اثرات خشکسالی را کاهش دهند. لذا هدف این مطالعه بررسی راهبردهای کشاورزان در واکنش به پیامدهای خشکسالی و عوامل مؤثر بر استفاده از این راهبرد ها بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان رشتخوار است (N=13716). با استفاده از فرمول کوکران 373 کشاورز به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی و مدل لجستیک باینری (روش LM- نیوتن- مارکارد- رافسون) استفاده شد. نتایج نشان داد که کاهش منابع آب (882/0)، کاهش سطح زیر کشت (735/0) و افزایش هزینه های زندگی (698/0) مهم ترین پیامدهای خشکسالی می باشند. به ترتیب کشت گیاهان مقاوم به خشکی مانند زعفران، کاهش دفعات آبیاری، و پرداختن به مشاغل غیرکشاورزی مهم ترین راهبردهای کشاورزان در واکنش به پیامدهای خشکسالی بوده اند. متغیرهای سن، جنس، دانش بومی، نیروی کار، درآمد، تجربه کشاورز، و وسعت مزرعه به طور قابل توجهی با کاربرد راهبرد ها در ارتباط بوده اند. از نتایج پژوهش برای سازگاری بیشتر کشاورزان با پیامدهای خشکسالی در منطقه و روستاهای کشور می توان استفاده نمود.
مدل یابی هنجار شکل یابی مسکن روستایی اقلیم سرد و کوهستانی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
662 - 675
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی نقش هنجارها بر شکل یابی مسکن روستایی در حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی استان اردبیل در قالب مدل علی است. بعد از شناسایی سکونتگاه هایی روستایی با ارتفاع بین 1500 تا 2150 متر از سطح دریا در حوزه سرد و کوهستانی استان، با استفاده از فرمول کلاین، تعداد 270 نفر پرسشگر در بین 27 روستای جامعه هدف محاسبه و به شیوه هدف دار انتخاب گردید. از هر 27 روستای نمونه، 10 نفر انتخاب گردید تا به 50 سؤال پرسشنامه مربوط به دیدگاه ساکنین در شکل یابی مسکن پاسخ دهند. روش پژوهش حاضر از نوع علی- همبستگی بوده که به صورت پیمایشی انجام می گیرد. همچنین میزان پایایی این ابزار با استفاده از روش آلفای کرونباخ، 905/0 =α به دست آمده است. با استفاده از روش تحلیل مسیر و رگرسیون و تعیین اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها بر هنجارهای شکل یابی مسکن روستایی موردبررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای هم شکلی (تشابه) در برپایی مسکن و جغرافیایی/اقلیمی به عنوان عامل های مستقل به طور مستقیم و متغیرهای اقتصادی/معیشتی، هنجار مقیاس و تناسبات و فرهنگی/سنتی به طور غیرمستقیم و به عنوان عامل های میانجی بر هنجار شکل یابی مسکن روستایی اقلیم سرد و کوهستانی استان اردبیل تأثیر دارند. بالاترین متغیرهای پیش بین کننده هنجار شکل یابی مسکن روستایی را اقتصادی/معیشتی، مقیاس/تناسبات و هم شکلی (تشابه) در برپایی مسکن معرفی کرده است. بالاترین مقدار تأثیر مربوط به مؤلفه اقتصادی/معیشتی است که مقدار آن 405/0 است و متغیر بعدی، مقیاس و تناسبات است که مقدار آن 373/0 است و سپس متغیر هم شکلی (تشابه) در برپایی مسکن با ضریب 320/0 است. ضمن اینکه همبستگی متغیر فرهنگی/سنتی با هنجار شکل یابی مسکن روستایی معنی دار نشده است.
تحلیلی بر الگوی فضایی، ابعاد و عوامل مرتبط با رشد شهرنشینی دوره معاصر در ایران (با تأکید بر شاخص های توسعه ای و معیشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
605 - 627
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی بدون برنامه ریزی و سیاست گذاری، پیامدهای جبران ناپذیری در تعادل فضایی کشور دارد. به همین دلیل، شناخت و تحلیل جامع رشد شهرنشینی و ابعاد و عوامل مرتبط با آن، بسیار ضروری و مهم است. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و هم بستگی حاضر تبیین الگوی فضایی شهرنشینی و سنجش ارتباط شهرنشینی با عوامل گوناگون صنعتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، زیرساختی، خدمات و امکانات، بهداشتی-درمانی و توسعه کشاورزی است. بدین منظور اطلاعات آن به روش اسنادی جمع آوری شد. سنجش الگوی فضایی شهرنشینی در کشور با استفاده از مدل های موران و گری و روش تحلیل نقاط داغ، در نرم افزار Arc GIS صورت گرفت. همچنین از آزمون ضریب هم بستگی پیرسون در نرم افزار SPSS برای سنجش ارتباط شهرنشینی با عوامل فوق استفاده شد. براساس یافته های مدل های موران و گری، الگوی فضایی شهرنشینی در کشور طی سال های 1375-1390 حالت متمرکز و خوشه ای داشته که این تمرکز روبه افزایش بوده است. الگوی شهرنشینی نیز با الگوی توسعه صنعتی در کشور مطابقت زیادی دارد. نتایج آزمون ضریب هم بستگی پیرسون نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار رشد شهرنشینی با عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیرساختی و بیانگر عدم ارتباط معنادار با شاخص های خدماتی، امکاناتی، بهداشتی، درمانی و توسعه کشاورزی است؛ بنابراین، به رغم آنکه جنبه های مثبت شهرنشینی در برخی شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیرساختی قابل مشاهده است، نباید از مشکلات و نارسایی های فراوان در وضعیت خدماتی-امکاناتی و بهداشتی-درمانی شهرها غافل شد. با وجود این، جریان شهرنشین شدن همچنان مورد توجه است و توسعه کشاورزی و ارتقای وضعیت معیشتی روستاییان نیز جذابیت کافی زندگی در روستا را فراهم نکرده است.
تحلیل و مکان یابی پهنه های مناسب احداث پارکینگ های عمومی در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
629 - 647
حوزههای تخصصی:
کاربری پارکینگ های عمومی یکی از کاربری های اساسی در شهرهاست که مکان یابی بهینه آن، سبب کاهش ترافیک و رفاه شهروندان می شود. هدف مطالعه توصیفی-تحلیلی حاضر تحلیل و مکان یابی پهنه های مناسب احداث پارکینگ های عمومی در شهر ایلام است؛ از این رو به منظور مکان گزینی پارکینگ ها، معیارهای متعددی با توجه به استانداردهای جهانی در این مطالعه مدنظر قرار گرفت. به منظور شناسایی مکان های بهینه استقرار پارکینگ عمومی، از تکنیک های AHP و GIS و برای یافتن روابط میان متغیرها از تحلیل هم بستگی و T تک نمونه ای در نرم افزار Lisrel استفاده شد. یافته ها نشان می دهد میان شاخص های بروکراسی اداری، فروش و درآمدزایی و میزان انطباق با مسیرهای پرتردد شهری، و مکان یابی بهینه پارکینگ های شهری هم بستگی معناداری وجود دارد. با توجه به دیدگاه های نخبگان، همچنین وضعیت عمومی شهر، مشخصات محله ها، جمعیت، سطح تردد و نواحی پرخطر و پرجمعیت، در میان ایستگاه های معرفی شده دو ایستگاه چهارراه سعدی و چهارراه پیام نور مهم ترین مکان ها و پهنه های مناسبی به شمار می آیند که براساس رشد جمعیت شهری و تقاضاها، به پارکینگ های مکانیزه شهری نیاز دارند.
تحلیل توزیع فضایی خدمات عمومی شهری با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری Vikor و WasPas (مطالعه موردی: کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
695 - 715
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی از مباحثی است که در سال های اخیر در میان برنامه ریزان شهری اهمیت ویژه ای یافته است. از آنجا که خدمات عمومی شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است، بی عدالتی در نحوه توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار، ماهیت شهر و جدایی گزینی طبقاتی محله های شهر گذاشته و مدیریت شهری را با چالش های جدی روبه رو کرده است. شهر کرمان از جمله شهرهایی است که در سال های اخیر با رشد بسیار چشمگیری همراه بوده است. به همین دلیل هدف پژوهش تحلیلی-توصیفی حاضر بررسی و شناخت نحوه توزیع جمعیت و خدمات شهری در میان مناطق شهری شهر کرمان و تحلیل نحوه توزیع خدمات شهری از دیدگاه عدالت فضایی در یک نمونه تجربی (شهر کرمان) است. گردآوری داده های پژوهش با ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی صورت گرفت. برای تحلیل کمی ارزیابی نحوه پراکنش جمعیت از مدل آنتروپی و برای بررسی چگونگی توزیع فضایی خدمات در چهار منطقه شهری شهر کرمان از مدل WasPas و Vikor استفاده شد. همچنین برای محاسبه هم بستگی میان دو متغیر میزان جمعیت و دسترسی به خدمات در مناطق شهری کرمان، مدل اسپیرمن کاربرد داشت. نتایج نشان می دهد توزیع فضایی خدمات در مناطق چهارگانه شهر کرمان نامتعادل و اختلاف میان مناطق در برخورداری از خدمات شهری مشهود است. براساس نتایج هر دو مدل، مناطق 1 و 2 بهترین وضعیت و مناطق 3 و 4 وضعیت ضعیفی را از نظر داشتن خدمات شهری دارند.
عوامل موثر بر مدیریت ریسک فعالیت های زراعی در روستاهای شهرستان راز و جرگلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط و وابستگی تنگاتنگ فعالیت های زراعی با محیط طبیعی، همواره عامل اصلی تولید در نواحی روستایی بوده و با وقوع مخاطرات طبیعی، تولید زراعی روستاییان در معرض تهدید قرار می گیرد. از اینرو زارعان، اقداماتی را در راستای کاهش آثار زیان بار مخاطرات طبیعی انجام می دهند و یا با آن مقابله می کنند. با توجه به اهمیت مدیریت ریسک فعالیت های زراعی، پژوهش حاضر سعی دارد در زمینه شناسایی موانع و عوامل موثر بر مدیریت ریسک و کاهش مخاطرات فعالیت های زراعی و بهبود فعالیت ها و ارتقاء کیفی زیستی روستاییان گام بردارد. در تحقیق حاضر به منظور دست یابی به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی و میدانی استفاده گردید و اطلاعات مورد نیاز به دو صورت اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق برابر با 2828 خانوار روستایی شهرستان راز و جرگلان می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، 300 خانوار از میان آنان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و سپس داده های مستخرج از پرسشنامه در محیط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل و سنجش قرار گرفته اند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها که از طریق تحلیل همبستگی اسپیرمن، کای اسکوئر و پیرسون و آزمون های مقایسه میانگین فریدمن، مان وایتنی و مک نمار استفاده گردید، نشان می دهد که موانعی از قبیل میزان شیب اراضی، کیفیت اراضی، میزان فرسایش اراضی، عدم ثبات در قیمت محصولات و مشکلات دسترسی به ماشین آلات با مدیریت ریسک فعالیت های زراعی رابطه معناداری را نشان می دهند. همچنین با بررسی عوامل تاثیرگذار بر ریسک فعالیت های زراعی مشخص گردید که تاثیر میزان سن و تجربه، درآمد، تحصیلات، وسعت اراضی، میزان شرکت در کلاس های ترویجی و آموزشی با مولفه های مدیریت ریسک فعالیت های زراعی تا سطح اطمینان بالا و قابل قبولی رابطه معنی داری دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون های مقایسه میانگین، تفاوت معنادار بین روستاهای کوهستانی و دشتی را نشان می دهند. به نحوی که روستاهای کوهستانی در مقایسه با روستاهای دشتی دارای مدیریت ریسک زراعی قابل قبولی نیستند. بنابراین روستاهای کوهستانی نسبت به روستاهای دشتی در زمینه فعالیت های زراعی آسیب پذیرترند.
تحلیلی بر ارتباط زیست پذیری و تاب آوری جوامع روستایی مطالعه موردی: روستاهای شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۱)
89 - 110
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: آسیب پذیری زیاد در نواحی روستایی و ناتوانی رویکردها و برنامه های توسعه روستایی در طول چند دهه در کاهش آن، موجب شد پیشگیری در قالب رویکرد تاب آوری برگرفته شده از الگوی پایداری به منزله یگانه رویکرد مقابله با آسیب پذیری نواحی روستایی مطرح و برای تحقق آن نیز بر لزوم شرایط زیست پذیر در نواحی روستایی تأکید شود. در روستاهای شهرستان مریوان نیز شرایط اقتصادی، اجتماعی و طبیعی، ضعف ها و فرصت هایی را پیش روی وضعیت زیست پذیری و تاب آوری روستاها قرار داده است که شیوه برخورد و بهره گیری از آنها در نواحی مختلف این شهرستان باید شناخته شود. هدف: هدف این پژوهش، تبیین ارتباط بین دو مقوله تاب آوری و زیست پذیری در نواحی روستایی شهرستان مریوان است. روش تحقیق: در پژوهش کاربردی حاضر، مبتنی بر روش توصیفی - تحلیلی، گردآوری داده ها در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش عملی به روش پیمایشی مبتنی بر توزیع تصادفی پرسش نامه در میان 300 نفر از سرپرستان خانوار روستاهای شهرستان انجام پذیرفت که تعداد به روش کوکران از میان 11401 خانوار تعیین شد. این پرسش نامه ها به صورت طبقه ای در میان دهستان ها و روستاهای برگزیده آنها توزیع شد که با قرعه کشی انتخاب شدند. در ادامه داده ها با بهره گیری از آزمون های آمار استنباطی (تی زوجی، تحلیل مسیر) و شاخص های آمار فضایی در محیط GIS (شاخص موران و ابزار لکه های داغ) تجزیه وتحلیل شد. نتایج: نتایج نهایی نشان از ارتباط مثبت، مستقیم و معنا دار وضعیت زیست پذیری و تاب آوری روستاها در منطقه مطالعه شده در قالب توزیع خوشه ای لکه های داغ دارد؛ همچنین با توجه به یافته های استنباطی، بعد اقتصادی و شاخص توانایی سازگاری و انطباق با تهدیدات، تبیین کننده های اصلی میزان زیست پذیری و تاب آوری در منطقه مطالعه شده اند. نوآوری: بارزکردن مفهوم تاب آوری در کنار و به منظور تداوم شرایط زیست پذیر در محیط های روستایی، نوآوری اصلی پژوهش حاضر است.
اهداف، انگیزه ها و موانع توسعه کشاورزی ارگانیک در شهرستان روانسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل اهداف و انگیزه ها ی کشاورزان ارگانیک کار و موانع توسعه کشت ارگانیک در شهرستان روانسر بود، که به صورت پیمایشی به واکاوی دیدگاه گروه هدف پرداخته است. جامعه آماری تحقیق شامل کشاورزان ارگانیک کار غلات شهرستان روانسر هستند که تعداد 51 کشاورز ارگانیک کار به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که کشاورزان ارگانیک کار بیشترین اهمیت را برای سلامت غذایی و نیز فواید کوتاه مدت آن قائل بوده اند و به ترتیب اولویت، ابتدا انگیزه های اجتماعی، سپس انگیزه های زیست محیطی و درنهایت انگیزه های اقتصادی و مادی برای کشاورزان ارگانیک کار ایجاد انگیزش می کنند. مهم ترین موانع کشت ارگانیک را در بازار رسانی و عدم حمایت دولت از این نوع محصولات، عدم وجود استانداردهای لازم جهت تأیید و عرضه این محصولات به بازار و عدم آموزش و اطلاع رسانی در این زمینه ذکر کرده اند.
اولویت بندی مناطق روستایی در دستیابی به سرمایه اجتماعی رهیافتی به سوی توسعه روستایی مطالعه موردی مناطق روستایی شهرستان آبدانان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
503 - 520
حوزههای تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی، یک مفهوم فرا رشته ای است که چند دهه اخیر مورد توجه محققان رشته های علوم انسانی قرار گرفته است .این مفهوم در تحلیل های اجتماعی و اقتصادی پیرامون توسعه جوامع روستایی نیز، مطرح شده و بر منابع محلی سکونتگاههای روستا از قبیل روابط انسانی، شبکه ها و نهادهای موجود در ساختارهای اجتماعی تأکید دارد .امروزه سرمایه ی اجتماعی را یکی از اجزای ثروت ملتها و توسعه ی پایدار، یکی از ابزارهای ظرفیت سازی در اجتماعات، تدبیری برای پیشگیری و کاهش مشکلات اجتماعی و عاملی برای موفقیت برنامه های رفاه اجتماعی و ارتقاء سلامت فردی و اجتماعی می دانند و در ارتباط با توسعه ی مناطق روستایی سرمایه ی اجتماعی ابزاری برای ارتقاء درآمد، کاهش فقر، مدیریت پایدار منابع، ارتقاء انگیزش، مشارکت فعال در تصمیم گیری، ارتقاء شاخص های سلامت، توانمند سازی و ... محسوب می شود. هدف از انجام این تحقیق اولویت بندی مناطق روستایی در دستیابی به سرمایه اجتماعی رهیافتی به سوی توسعه روستایی در شهرستان آبدانان( 6 دهستان مورموری، آب انار، ماسبی، جابر انصار، چم کبود، سراب باغ) با استفاده از روش وزن دهی آنتروپی و تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه(TOPSIS،SAW) است. نتایج تحقیق برآورده شده از تکنیک های تصمیم گیری چندشاخصه نشان می دهد که دهستان جابر انصار در تمامی ابعاد سرمایه اجتماعی(مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، تعامل اجتماعی، تضاد اجتماعی، تعاون اجتماعی و امنیت اجتماعی) رتبه ی 1 را به خود اختصاص داده است که نشان از موفقیت این دهستان در دستیابی به سرمایه اجتماعی می باشد.
تحلیل فضایی آسیب پذیری اجتماعی در مراکز پیراشهری مورد مطالعه حصارک کرج
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
662 - 680
حوزههای تخصصی:
شهرکرج به عنوان مرکز استان البرز و قرارگرفتن در مجاورت پایتخت، دارا بودن شرایط ویژه صنعتی- اقتصادی، داشتن آب و هوای مناسب و قابلیت توسعه، بسیار مهاجرپذیراست. ویژگی های مذکور زمینه ی پدیدآمدن سکونتهای غیررسمی در پیراشهرکرج را موجب شده است. باتوجه به این موضوع هدف اصلی پژوهش تحلیل فضایی آسیب پذیری اجتماعی درمحله ی حصارک کرج (منطقه 5و6 شهرداری کرج) است. به طور کلی درباره آسیب ها و مسائل اجتماعی هفت رویکرد نظری وجود دارد. این هفت رویکرد عبارتند از آسیب شناسی اجتماعی، بی سازمانی اجتماعی، تضاد ارزش ها، کج رفتاری، انگ زنی، رویکرد انتقادی و رویکرد برساخت گرایی. تحقیق حاظر از لحاظ هدف شناختی و از منظر ارائه ی راهکار کاربردی است. این تحقیق به لحاظ ماهیت تحلیلی - اکتشافی، و در آن از داده های کمی-کیفی استفاده شده واز نظر زمان، مقطعی است. داده های پژوهش از طریق فن پرسشگری به تعداد350 پرسشنامه به صورت تصادفی- احتمالی از محدوده مورد مطالعه جمع آوری شد و با استفاده از تحلیل های آماره فضایی hot spot ,morans I, IDW ،high/low clustering, به تحلیل اکتشافی و بررسی تغییرات الگوهای فضایی شاخص های آسیب پذیری پرداخته شده است. نقشه های حاصل از تحلیل های اکتشافی نشان می دهدکه توزیع فضایی شاخص آسیب پذیری در منطقه از الگوی خاصی پیروی می کند واین الگوها تصادفی نیستند. نقشه های بدست آمده در قسمت یافته های تحقیق نشانگر چگونگی پراکنش نقاط داغ و سرد هر شاخص و خوشه بندی شدن الگوهای مربوط به همان شاخص درمنطقه است.
تحلیل فضایی و مکان یابی مراکز آموزشی (مدارس متوسطه) با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) (شهر دهدشت استان کهگیلویه و بویر احمد)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
1 - 18
حوزههای تخصصی:
امروزه فضاهای آموزشی یکی از مهم ترین کاربری های شهری می باشند و سطوح قابل توجهی از فضای شهر را به خود اختصاص می دهند. با توجه به فعالیت هایی که در این فضاها صورت می گیرد نسبت به سایر کاربری های خدماتی شهر از اهمیت قابل توجهی برخوردار می باشند. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی معیارهای مکان یابی مراکز آموزشی موجود و مکان یابی مراکز آموزشی جدید در مقطع متوسطه در شهر دهدشت می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است برای این منظور ابتدا مدارس موجود را برحسب میزان رعایت معیارهای مکان یابی ارزیابی کرده ایم سپس با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای مکان یابی مراکز آموزشی جدید استفاده شده است. ابتدا با توجه به معیارهای لازم برای مدل سازی مکان های مناسب، نقشه های معیارهای لازمه تهیه و طبقه بندی مجدد (Reclassification) روی آن ها انجام گرفت و بعدازآن به روش وزن دهی مقایسه زوجی که بخشی از روش AHP است ، وزنی داده شد و با استفاده از مدل فرآیند سلسله مراتبی (AHP)، مکان های مناسب برای احداث مدارس پیشنهاد گردید است. نتایج ارزیابی مراکز آموزشی شهر دهدشت نشان می دهد که از یک سو شهر با کمبود مراکز آموزشی مواجه است و از سوی دیگر کاربری های آموزشی ازلحاظ دسترسی و نزدیکی به اماکن ورزشی و فضاهای سبز با محدودیت هایی مواجه می باشند.
ارزیابی نقش سرمایه های اجتماعی در توسعه پایدار روستایی با تاکید بر زیست پذیری، مورد مطالعه دهستان چایپاره بالا-زنجان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
220 - 239
حوزههای تخصصی:
فقدان نسبی بهره مندی از روابط متقابل و اعتماد در میان نهادهای محلی، سازمان ها، و شبکه های اجتماعی به عنوان یک تنگنای حیاتی برای توسعه پایدار روستایی شناخته شده است و شرط لازم برای پیشرفت هر جامعه ای به خصوص جوامع روستایی، گسترش سرمایه های اجتماعی است. لذا تحقیق حاضر در پی بررسی وضعیت زیست پذیری روستاهای دهستان چایپاره بالا به عنوان جزیی از ابعاد توسعه پایدار روستایی و نقش سرمایه های اجتماعی در ارتقای آن است. تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است. روایی پرسشنامه از طریق کارشناسان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ(746/0) تایید شد. جامعه آماری، روستاهای دهستان چایپاره بالا با 1059 خانوار و حجم نمونه 283 خانوار (بر اساس فرمول کوکران) است. روش نمونه گیری تصادفی ساده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش کمی مبتنی بر آمار توصیفی و استنباطی (آزمونهای t تک نمونه ای، رگرسیون خطی، تحلیل مسیر) و مدل تاپسیس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که مولفه های سرمایه اجتماعی وضعیت مطلوبی در منطقه مورد مطالعه دارد. همچنین ابعاد اقتصادی و اجتماعی زیست پذیری وضعیت رضایت بخشی داشته ولی مولفه زیست محیطی با میانگین 736/2 و تفاوت از حد مطلوب منفی، وضعیت پایین تر از حد مطلوب دارد. حدود 67 % از تاثیر مثبت در زیست پذیری روستایی، متاثر از سرمایه های اجتماعی در محدوده مورد مطالعه، بوده است. به طوری که مولفه اعتماد اجتماعی با ضریب 578/0 به عنوان موثرترین مولفه و مولفه شبکه ها و نهادهای اجتماعی به میزان 016/0- کمترین تاثیر را در زیست پذیری مناطق روستایی هدف داشته است. همچنین روستای قره بوطه با ضریب اولویت 923/0 دارای رتبه اول و روستای گوگلر (108/0) دارای رتبه هفتم از نظر زیست پذیری در دهستان چایپاره بالا هستند.
ارزیابی روحیه کارآفرینی در بین هنرمندان صنایع دستی شهرستان مهاباد (با تأکید بر فرش دستبافت)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲
305 - 322
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی تجسم سه عنصر زیبایی، مهارت و اندیشه بوده و از آنجا که هر فرآورده دستی بازگوکننده خصوصیات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی محل تولید است، می تواند عامل مهمی در شناساندن فرهنگ و تمدن محسوب شود. فرش دستباف ایرانی در سالهای اخیر دوران افول و رکود را در عرصه رقابت های جهانی با سایر کشورها پیموده است. بنابراین برای ایجاد زمینه های رقابت، این صنایع نیاز به تحول داشته، البته به نحوی که به ساختار کلی صنایع دستی و ویژگی های خاص این هنر- صنعت لطمه ای وارد نیاید. بنابراین با توجه به ضرورت کارآفرینی در این بخش شناسایی ویژگی های کارآفرینان به عنوان افراد موفق جامعه، باعث می شود که بتوان این ویژگی ها را به منظور ارتقای این روحیه پرورش داد. این مطالعه به شیوه ی توصیفی- تحلیلی با شناخت عوامل فردی و روانشناختی موثر بر کارآفرینی به ارزیابی آن در بین بافندگان فرش در شهرستان مهاباد پرداخته است. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و برای تحلیل از SPSS استفاده شده است. بخش اول تحلیل نتایج به همبستگی بین عوامل فردی با روانشناختی پرداخته است. نتایج نشان می دهد که بین این عوامل در نمونه مورد مطالعه همبستگی متوسط می باشد. بخش دوم به تحلیل تفاوتهای بین گروهی در برخورداری از روحیه ی کارآفرینی پرداخته است. در این بخش نیز بین گروه های مختلف تفاوت معناداری در برخورداری از روحیه ی کارآفرینی وجود دارد.