فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۳۲۱ تا ۱۳٬۳۴۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم شاخه ای از دانش توریسم با محوریت رفتارشناسی سیستم های سطحی زمین است که کوشش دارد، ارزش های گردشگری و حفاظتی فرم ها و فرایندهای مسلط در یک مکان را شناسایی کند. دست آورد این شاخه علاوه بر پایدارسازی محیط زیست، مبتنی بر احیا و بهره برداری از میراث فرهنگی و رفاه اقتصادی جامعه بومی است. تحقق پذیری این اهداف، موضوعی است که در ساماندهی اقتصادی جامعه گردشگری در چارچوب ژئومورفولوژی کاربردی نقش محوری دارد. به همین دلیل روش های متنوعی برای شناسایی، الویت بندی و ارزیابی ژئومورفوسایت ها در قلمروهای مختلف کوهستانی، ساحلی، کارستیک، بیابانی و... تدوین شده و این روند همچنان در حال تکامل است. در این مطالعه سعی بر آن است در راستای ارزیابی ژئومورفوسایت ها، یک الگوی مدیریتی در ژئوتوریسم را با هدف اجرایی شدن نتایج ارزیابی توانمندی ژئومورفوسایت ها در قلمرو بیابانی شهرستان طبس، تدوین و تعریف شود. یافته های این مطالعه در دو بخش اصلی قرار گرفت: در بخش اول ژئومورفوسایت های بیابانی شهرستان طبس پس از استخراج و تعریف این مناطق، به کمک روش ارائه شده توسط بروشی و همکاران (2007) مورد ارزیابی قرارگرفتند که نتایج آن ژئومورفوسایت های ریگ شتران، رخنمون های سنگی درنجال و کوه های قدیمی کم ارتفاع کلمرد را از بیشترین امتیاز و در اولویت های اصلی برای تدوین الگوی مدیریتی، انتخاب نمود. در بخش دوم ضمن تدوین و تنظیم الگوی مدیریتی در 9 گام اصلی، خصوصیات ژئومورفوسایت های برتر فوق، در چارچوب این الگو مورد بررسی و بازنگری قرار گرفتند و چالش های مدیریت طبیعی، انسانی و امنیتی این ژئومورفوسایت ها به کمک مطالعات دفتری و میدانی شناسایی شدند، تا اقدامات مورد نیاز از طریق تعامل دولت مرکزی و مدیریت محلی برای دست یابی به اهداف ژئوتوریسم را شناسایی و معرفی کند.
تأثیر مسئولیت های اجتماعی بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری از دیدگاه گردشگران داخلی (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
69 - 88
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تأثیر مسئولیت های اجتماعی بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری از دیدگاه گردشگران داخلی در شهر تبریز در تابستان ۱۳۹۸ صورت پذیرفته است. تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی و براساس روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی است. همچنین از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق آن دسته از گردشگران داخلی هستند که در تابستان ۱۳۹۸ به شهر تبریز سفر کرده اند. داده های مورد نیاز برای این تحقیق با روش نمونه گیری تصادفی ساده از گردشگران داخلی در شهر تبریز و با ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. با توجه به این که حجم جامعه نا معلوم می باشد از فرمول کوکران به منظور تعیین حجم نمونه استفاده شده است که عدد ۳۸۴ بدست آمده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که مسئولیت های اجتماعی مقصد گردشگری شهر تبریز تأثیر معنی داری بر ارزش ویژه برند مقصد و هریک از ابعاد آن دارد.
مدیریت توسعه شهری با رویکرد اقتصاد پایدار و مدلسازی LQ (نمونه موردی بافت شهری دزفول)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
53 - 68
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار با تاکید بر توسعه پایدار شهری طی دهه های اخیر به تدریج به پاردایم نوین و مسلطی در ادبیات نظری و علمی رایج درباب برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. توسعه پایدار، توسعه ای است که بتواند نیازهای نسل حاضر را بدون تخریب و یا آسیب رساندن به تامین نیازها و خواسته های نسل های آینده تامین نماید. شهری دارای توسعه پایدار است که اقتصاد شهری پایدار، جامعه شهری پایدار و محیط زیست شهری پایدار را با حفظ اکوسیستم داشته باشد. که این شاخص ها از شرایط توسعه پایداراقتصادی است. ماهیت تحقیق حاضر توسعه ای – کاربردی و از نظر روش تحقیق (توصیفی – تحلیلی) است. داده های فعالیت های صنعتی، خدماتی، کشاورزی به صورت مقایسه ای درسال 1395 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته است. همچنین داده های بخش های اقتصادی به وسیله ضریب مکانی (LQ) و نمایش نموداری با سه عنصر اقتصاد کشوری، اقتصاد شهر دزفول و مقایسه میان دو بافت شهر مورد ارزیابی قرار گرفته است. با تحلیل و بررسی اقتصاد توسعه پایدار شهر دزفول از لحاظ ضریب مکانی که خود شامل اشتغال پایه و غیر پایه می باشد. به ارائه پیشنهاداتی برای بهبود یافتن نسبت و ضرایب اقتصادی ارائه گردیده است. که با افزایش این دو مولفه میزان اشتغال نیز افزایش می یابد که در انتها باعث داشتن اقتصادی پایدار می شود، و با سنجش اقتصاد شهر دزفول بر اساس معیار کشوری بهراه بافت قدیم و جدید دزفول به اشتغال غیرپایه می رسیم که این امر باعث از کارافتادگی اقتصاد شهر و در نهایت شهر را از توسعه پایدار دور می کند. که برای رفع این مشکل از دو سناریور الگوی مصرف و بهروری نیروی ثابت کار پیشنهاداتی ارائه می شود که به توسعه پایدار شهری کمک می کند.
مدیریت شهری و COVID-19 : تحلیل شهر سالم در شهر مرزی زابل و شهر صنعتی عسلویه
حوزههای تخصصی:
اپیدمی بیمار ی های نوظهور بر ساختار، برنامهریزی، معماری، توسعه، رفتار اجتماعی، فعالیت اقتصادی و مدیریت شهر های و زیست جهان تأثیرگذاشته و تداوم بیماری کرونا هم تغییرات خاص خود را ایجاد خواهد کرد. تغییر بنیادی در زیست جامعه بشری در ابعاد مختلف به ویژه سکونتگاههای زیستی و فضاهای کالبدی نیز اثرگذار خواهد بود، با توجه به بررسی سوابق بیماری های واگیر در جهان به ویژه بیماری های وبا، طاعون، سارس، آبولا... و نظریاتی همچون پخش فضایی تورتسن هاگستراند و نظریه پیچیده و آشوب: سیستمهای شهری؛ بررسی وضعیت فعلی با توجه به سطح گسترش و فراگیری ویروس COVID-19 و اثرات گوناگون آن در جغرافیای زیستی کشور مهم میباشد. در مقاله حاضر بر اساس نظریات متعارف جغرافیای پزشکی و اثرات فضایی پخش بیماری ها و همچنین اثرات کالبدی فیزیکی/ ساختاری در - فضاهای شهری و آسیب های وارد و تبیین رویکردهای آینده نگر به تحلیل وضعیت ساختار شهری و ویروس کرونا در دو شهر زابل و عسلویه در جغرافیای سرزمینی کشور پرداخته شده است که مبنای بررسی مرزی بودن، صنعتی بودن، تفاوت در مهاجرت ها، نوع فعالیت ها شهری میباشد. در پایان ضمن ارائه نتایج تحلیلی به ارائه رویکردهای مختلف مدیریتی به ویژه رویکرد مدیریت اجتماع محور جهت عبور از بحران و رفتار و فعالیتهای توسعه ای )شهر و شهروند الکترونیک و هوشمند( و مدیریتی در ادامه مدیریت بحران کرونا در جامعه می باشد.
بررسی عوامل موثر بر فقدان رویکرد آینده پژوهی در فرایند نظام برنامه-ریزی منطقه ای مطالعه موردی: استانهای ساحلی شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۵
135 - 155
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به روند توسعه یافتگی و رشد اقتصادی کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، مشاهده می شود علیرغم اینکه کشور ما از لحاظ منابع غنی، موقعیت جغرافیایی و توسعه اقتصادی همواره در زمره کشورهای متوسط قرار داشته است، لیکن تاکنون در مطالعات منطقه ای به جایگاه آینده پژوهی در نظام برنامه ریزی اشاره نشده و صرفاً به مسائل روزمره و کم اهمیت برای هدف گذاری نظام برنامه ریزی توجه شده است. در این پژوهش که از نظر هدف کاربردی- توسعه ای و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است، با ترکیبی از روش های اخذ اطلاعات اسنادی و پیمایشی با بهره گیری از تکنیک دلفی سعی گردید عوامل موثر در عدم توجه به رویکردآینده پژوهی در فرایند نظام برنامه ریزی منطقه ای، با مطالعه موردی استانهای شمالی احصا و با بهره گیری از تکنیک های تحلیلی و نرم افزار MICMAC، کلیدی ترین عوامل موثر در عدم توجه به رویکردآینده پژوهی در فرایند نظام برنامه ریزی منطقه ای کشور با تاکید بر استانهای شمالی شناسایی و تبیین گردد. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد عواملی چون؛ حاکمیت برنامه ریزی اقتصادی بخشی، نحوه انتخاب اهداف و ابزارهای برنامه های توسعه، عدم توجه به سناریوهای احتمالی در آینده و متمرکز بودن نظام برنامه ریزی، از اصلی ترین عوامل عدم توجه به رویکردآینده پژوهی در فرایند نظام برنامه ریزی منطقه ای کشور بوده است. در نهایت راهکارهای مناسب جهت اصلاح فرایند نظام برنامه ریزی منطقه ای نیز ارائه گردید.
ارزیابی رویکردهای ترکیبی برای تعریف دیتوم در پایش شبکه های ژئودتیکی کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۴
21 - 35
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل رفتار سازههای مهندسی از جمله فعالیتهای مهم در ژئودزی است چرا که هرگونه ارزیابی نادرست از جابجاییها، میتواند تاثیرات مرگباری داشته باشد. برای یافتن میزان تغییر شکل ایجاد شده در یک سازه بر اثر عوامل مختلف، ابتدا باید به برآورد جابجایی نقاط آن سازه پرداخت. بدین منظور از دو روش مقاوم[1] و غیرمقاوم[2] که بر نتایج سرشکنی مشاهدات اپکها استوار هستند، استفاده میشود. روش حداقل سازی نرم [3]L1 و سرشکنی تکراری وزندار دو اپک زمانی[4]، از جمله روشهای مقاوم هستند که با حداقل سازی نرم اول و دوم، بردار جابجایی را محاسبه میکنند. تجزیه و تحلیل جابجاییها بر حسب میزان دخالت نقاط در محاسبات، به دو گروه تک نقطهای و ترکیبی[5] تقسیم میشوند. در روشهای تک نقطهای تعیین دیتوم در پایش شبکههای ژئودتیک کلاسیک، روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی[6] ، به عنوان روش بهینه در نظر گرفته میشود. یکی از مشکلات اساسی این روشها وابستگی شدید آنها به هندسهی شبکه است که مانع از کشف همهی نقاط ناپایدار و افزایش میزان خطا در محاسبات خواهد شد. در این تحقیق، استفاده از روشهای ترکیبی به عنوان جایگزین مناسبی برای این روشها معرفی میگردد. تفاوت این روشها با روشهای تک نقطهای، در بررسی تمامی نقاط شبکهی ژئودتیک بشکل یکجا و کشف نقاط ناپایدار در بین آنها است. هدف این تحقیق بررسی موفقیت روشهای ترکیبی در جهت کشف نقاط ناپایدار و مقایسهی موفقیت آنها با روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی و انتخاب روش بهینه میباشد. در این راستا بر مبنای مشاهدات یک شبکه شبیهسازی شده و ایجاد حالتهای مختلف جابجایی، بهترین روش انتخاب گردید سپس روش پیشنهادی بر روی مشاهدات واقعی سد جامیشان، واقع در جنوب غرب شهرستان سقز، واقع در کرمانشاه، پیادهسازی شد. با وجود توانایی روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی در کشف نقاط ناپایدار، این روش برخلاف روش زیرنمونه چندگانه تفاضلات طولی[7]، نتوانسته است همواره تمامی نقاط ناپایدار را تشخیص دهد. روش زیرنمونه چندگانه با تفاضلات دادههای طولی، با درصد 100 به 70، 100 به 87.5 و 100 به 87.5، در مقابل روش سرشکنی همزمان دو اپک زمانی، توانست موفقیت بهتری را بدست آورد. بنابراین روش زیرنمونه چندگانه تفاضلات طولی به عنوان بهترین روش انتخاب شده است.
هرمنوتیک و مخاطرات ژئومورفولوژیک؛ با تأکید بر ارزیابی و پهنه بندی مخاطرات زمین لغزش در منطقه رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
215-238
حوزههای تخصصی:
مباحث روش شناسی در مخاطرات ژئومورفولوژیک ازجمله ابزارهای علمی و فکری هستند که هیچ دانش پژوه جدی در این رشته نمی تواند، خود را از آنها معاف کند. به همین دلیل در این نوشتار به کمک دو نوع روش شناسی مبتنی بر روش اثباتی (پهنه بندی درجات خطر با مدل تحلیل شبکه) و فرا اثباتی (تفسیر هرمنوتیکی پهنه های خطر)، کوشش شده است، نتایج کمّی حاصل از مطالعه حاضر را با تفسیر و فهم نقشه به سمت کاربردی تر شدن سوق دهد. با توجه به وقوع زلزله سال 1369رودبار و ناپایدارشدن دامنه های مشرف بر محیط شهری رودبار و نیز کاربری های اراضی نامتجانس، وقوع زمین لغزش در محیط شهری این منطقه به عاملی مخاطره آمیز تبدیل شده است. این نوشتار تلاش دارد به ارزیابی و پهنه بندی حساسیت خطر زمین لغزش در سکونتگاه های منطقه رودبار بپردازد. به همین منظور با استفاده از فرایند تحلیل شبکه و تعیین معیارهای پیشنهادی مبتنی بر بازدیدهای میدانی و مطالعات کتابخانه ای در وقوع خطر زمین لغزش شهری، این معیارها در دو خوشه اصلی مخاطرات طبیعی و زیست محیطی طبقه بندی گردید. در مرحله بعد با تهیه لایه های اطلاعاتی از عناصر مزبور و ارزش گذاری آنها، این لایه ها در محیط ARCGIS مورد تحلیل قرار گرفت و نقشه نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش در محدوده کنترل کننده رودبار با درجات خطر کم (4 درصد)، متوسط ( 71 درصد) و بالا ( 25درصد) تعیین گردید که نشان دهنده تسلط فرایندهای مخاطره زا در محدوده شهری است. در گام پایانی به منظور کاربردی نمودن و فهم عمیق یافته ها، نقشه خروجی در سطوح هرمنوتیک متن و ذهن فعال مورد تفسیر هرمنوتیک قرار گرفت. همچنین نمونه ای از تفسیر هرمنوتیکی از عینک دیگر صاحب نظران علوم جغرافیایی با هدف میان رشته ای شدن این خروجی مورد بررسی قرار گرفت. چنانچه هنر یک ژئومورفولوژیست، تبدیل نمودن متن های غیرفعال به فعال جهت استفاده کاربردی تحلیل های ناشی از پدیده های ژئومورفیک در سایر گرایش های علوم جغرافیایی نظیر مطالعات آب و هواشناسی، جغرافیای شهری، جغرافیای روستایی، جغرافیای سیاسی و... است.
تحلیلی براثرگذاری ابعاد مدیریت شهری بر شاخص های زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: شهر شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
1055 - 1069
حوزههای تخصصی:
ضرورت و اهمیت پرداختن به زیست پذیری شهری در ارتباط با وظایف جدید برنامه ریزی و مدیریت در پاسخ دهی به نیازهای جامعه پس از صنعتی شدن که شدیداً در جست وجوی امکانات و تسهیلات و کیفیت زندگی است به شدت افزایش یافته است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل نقش مدیریت شهری در زیست پذیری شهرکرد است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف (نوع استفاده) کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری مورد پژوهش شامل ساکنان شهرکرد است و محدوده آماری کل منطقه دربردارنده شهرکرد است. تعداد جامعه آماری پژوهش برابر با 160000 و تعداد نمونه برابر 383 نفر است که براساس فرمول کوکران و به شیوه تصادفی در دسترس تعیین شده اند. داده های گردآوری شده براساس مدل رگرسیون در محیط نرم افزار spssتجزیه و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که، در کل، مدیریت شهری اقدام متناسبی در زمینه زیست پذیری شهری در شهرکرد انجام نداده است. در سایر ابعاد زیست پذیری مشاهده شد که مدیریت شهری بر شاخص اقتصادی تأثیرگذار بوده است که به نسبت خوب است و نشان دهنده اقدام مدیریت در بهبود وضعیت اقتصادی است. از طرفی، مدیریت شهری بر شاخص اجتماعی نیز با میزان معناداری پایین تأثیرگذار بوده است و نشان دهنده اقدامات نه چندان چشم گیر مدیریت شهری شهرکرد در بهبود وضعیت اجتماعی شهر است که البته باید در این زمینه اقدامات بیشتری انجام گیرد. از طرفی، مدیریت شهری بر شاخص زیست محیطی تأثیرگذار نبوده است و این نشان از این دارد که مدیریت شهری در راستای بهبود وضعیت زیست محیطی شهر اقدامات متناسبی انجام نداده است.
ارایه روشی نوین جهت انتخاب بهینه شاخص های مرتبط با پوشش زمین به منظور شناسایی جزایر حرارتی شهری، با بکارگیری داده های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳
57 - 72
حوزههای تخصصی:
در تحقیقات اخیر، دانشمندان توجه ویژه ای به مسئله گرمایش جهانی داشته اند، زیرا دمای سطح زمین در طول قرن گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است. جزایر حرارتی شهری[1]به پدیده ای ناشی از آثار شهرنشینی اشاره دارد که درجه حرارت در محیط شهری از مناطق اطراف آن بالاتر می رود. بررسی این دما توسط سنسورها دارای مشکلاتی همچون هزینه و گسسته بودن نقاط اندازه گیری را دارد. بنابراین تحقیق حاضر تلاش می کند، با تکنیک سنجش از دور مدلی کمی و پیوسته را برای پوشش این مشکلات در شهر تهران ارائه دهد. لذا با استفاده از تصاویر لندست 8 [2]، و داده های سنجنده مودیس، فاکتور هایی تولید و بررسی می شوند که در تولید جزایر حرارتی شهری مؤثر هستند. به منظور تولید این فاکتورها ابتدا با انجام تصحیحات لازم برروی تصاویر مورد نیاز، تعداد چهارده شاخص انتخاب و در سه سناریو مختلف محاسباتی شامل روش رگرسیون خطی، رگرسیون بردار پشتیبان و با استفاده از الگوریتم ژنتیک بکارگرفته شد. به منظور مدل سازی رویکردهای بیان شده، مجموعاً 2400 نقطه دارای دما به عنوان داده میدانی از منطقه مورد مطالعه (شهر تهران) جمع آوری شده است. برای ارزیابی کارایی سناریو های مورد استفاده، 30% داده ها (جمعاً 720 نقطه) به صورت اتفاقی انتخاب شده و بعنوان داده های آموزشی در نظر گرفته و مابقی 70% داده ها (جمعاً 1680 نقطه) به عنوان داده های تست مورد ارزیابی قرار گرفت.براساس نتایج بدست آمده، ترکیب مدل رگرسیون بردار پشتیبان و الگوریتم ژنتیک بهترین تطابق را (میانگین خطای مربعی 9324/0، نرمال شده میانگین خطای مربعی2695/0 و ضریب همبستگی 9315/0) با داده های زمینی مورد استفاده دارند.
واکاوی و مقایسه تولیدات ماهواره ای و شبیه سازی شده AOD در تحلیل گردوغبارهای غرب ایران (2000-2018)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردوغبار، تحت تاثیر تعامل سیستم اتمسفر – زمین بوده و با تغییر در انرژی تابشی، شیمی و فیزیک اتمسفر، اقلیم یک منطقه را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابر ضرورت نقش گردوغبارها و پراکنش فضایی-دینامیکی گسترده آنها و نیز وجود تکنیک های پیشرفته سنجش از دور و مدلسازی در شبیه سازی گردوغبار، در پژوهش حاضر سعی در مقایسه، کمی سازی و شبیه سازی رفتار گردوغبار با استفاده از عمق نوری آئروسل ( AOD ) MODIS و MACC گردید. میزان همبستگی پیرسون بین داده ها نشان داد که در منطقه مورد مطالعه بین سنجنده و مدل ارتباط معنی داری وجود دارد و کمترین همبستگی در استان همدان مشاهده شد. توزیع سالانه AOD نمایان ساخت که مقدار گردوغبار دارای دو دوره فعال (2000-2010) و غیر فعال (2010-2018) بود. همچنین، توزیع ماهانه AOD نشان داد که منطقه مورد مطالعه در ماههای آوریل تا آگوست دارای بیشترین غلظت گردوغبار است؛ که همخوانی ماهانه AOD بین مدل و سنجنده به تفکیک استان در ماه های مرطوب (دسامبر تا مارس) بیشتر از ماه های خشک (آوریل تا نوامبر) است. توزیع مکانی گردوغبار در هر دو سنجنده و مدل دارای الگوی کلی مورب مکانی جنوبی-شمالی است و با افزایش عرض جغرافیایی از مقدار آن کاسته می شود، اما این تغییرات در MODIS منظمتر از MACC است.
تاب آوری زیرساخت آب رسانی شهری: با رویکرد تحلیل زمانی در راستای بازیابی عملکرد خطوط آب رسانی به شهروندان (مطالعه موردی: منطقه 2 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون وابستگی جوامع شهری به زیرساخت ها، به ویژه سیستم آب رسانی، اهمیت تاب آوری این زیرساخت را در هنگام بروز سوانح طبیعی، از جمله زلزله، بیش از پیش نمایان می کند. تاب آوری سیستم آب رسانی با شاخص های بازیابی عملکرد، افزایش روند خدمات رسانی به جمعیت هدف، و افزایش ایستایی تحلیل می شود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی استکه با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، با هدف ارزیابی زمان بازیابی عملکرد زیرساخت های خطوط آب رسانی در برابر زلزله در راستای افزایش تاب آوری آن در منطقه ۲ شهر تهران و ارائه راهکارهای کاهش زمان بازیابی و افزایش نرخ خدمات رسانی انجام شده است. در این پژوهش، نخست با استفاده از روش تحلیل خطر احتمالاتی، شاخص های لرزه ای همانند بیشینه شتاب زمین محاسبه شد. پس از تعیین میزان خسارات در خطوط سیستم به تحلیل زمان بازیابی عملکرد براساس سه سناریو مطابق با شاخص های مطالعاتی اقدام شد. نتایج نشان می دهد که زمان تعمیر و بازیابی خسارات ناشی از زلزله محتمل 56/267روز تیم طول خواهد کشید که زمان تعمیر شکست ها 198/89 روز و زمان موردنیاز برای تعمیر نشت های خطوط 397/178 روز تیم است. نتایج حاکی از آن است که نرخ خدمات رسانی بلافاصله پس از وقوع زلزله 72درصد خواهد بود. براساس نرخ خدمات رسانی و میزان آسیب وارده به سیستم، سه سناریو بررسی شد که با تعیین متغیر منابع عملیاتی، زمان بازیابی به عنوان شاخص تاب آوری تحلیل شد.
ابزارهای مسیریابی گردشگران با میزان آشنایی متفاوت با محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
3 - 12
حوزههای تخصصی:
مسیریابی فعالیتی آگاهانه است که با به کارگیری ابزارها و علائم انجام می شود. گردشگران با توجه به میزان آشنایی متفاوت با محیط از ابزارها و علائم راهنمای مختلف در انتخاب مسیر استفاده می کنند. شناخت متفاوت از محیط باعث تفاوت در شکل گیری نقشه های شناختی در ذهن گردشگران می شود. آشنایی با محیط و داشتن تجربه در فضاهای شهری در مسیریابی بسیار قابل توجه است. بنابراین توجه به مسیریابی گردشگران از جمله کلیدی ترین موضوعات در فضاها و نقاط تصمیم گیری است. هدف از این پژوهش تحلیل فرآیند مسیریابی گردشگران با میزان آشنایی متفاوت است. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت پیمایشی است. در این راستا به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه و بازدید از سایت استفاده شده است. روش نمونه گیری با استفاده از فرمول کوکران با توجه به جمعیت محدوده 359 نفر محاسبه شده است. تحلیل داده ها و ارزیابی ابزارهای گردشگران در فرآیند مسیریابی با استفاده از تحلیل های آماری شامل تحلیل واریانس یک سویه (آنوا)، آزمون تی وابسته و آزمون K 2 برای اولویت بندی متغیرها و سطح معناداری شاخص ها با استفاده از آزمون دانکن تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که میزان آشنایی با محیط بر انتخاب نوع استراتژی در مسیریابی مؤثر است. گردشگرانی که به دلیل شناخت بیشتر، درک و تحلیل ذهنی عمیق تر از محیط آشنایی بیشتری دارند، از استراتژی پیمایشی با استفاده از بازنمایی جهت و فاصله تعیین مسیر می کنند. این در حالی است که گردشگران با میزان آشنایی کمتر از استراتژی نشانه از طریق بازشناسی نوع نشانه ها و تشخیص موقعیت قرارگیری آنها مسیر خود را پیدا می کنند. اولویت گردشگران برای استفاده از ابزارهای بصری در مسیریابی به ترتیب شامل جاذبه های گردشگری، جداره ها، علائم و الگوی شبکه معابر هستند.
سنجش و ارزیابی نابرابری مناطق شهری در برخورداری از شاخص های ترکیبی توسعه (مطالعه موردی: کلان شهر اهواز)
حوزههای تخصصی:
شناخت نابرابری فضایی و عدم تعادل منطقه ای در چارچوب محدوده های مختلف جغرافیایی و سیاست گزاری در جهت رفع و کاهش آن از مقولات بسیار مهم برنامه ریزی منطقه ای به شمار می آید. ابعاد نابرابری فضایی در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، درمانی و غیره قابل بحث است. از این رو، نیل به پیشرفت و توسعه ی فراگیر در آینده، مستلزم شناخت موقعیت مناطق و نواحی در ابعاد مختلف است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف سنجش نابرابری فضایی درون شهری کلان شهر اهواز در برخورداری از شاخص های ترکیبی توسعه انجام شده است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد مطالعاتی حاکم بر این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. این پژوهش سعی دارد با استفاده از 54 متغیر و با بهره گیری از مدل ELECTRE سطح بندی و میزان نابرابری های موجود را میان مناطق کلان شهر اهواز تعیین نماید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد پراکنش توسعه، نامتعادل بوده و بین مناطق، از نظر توسعه یافتگی نابرابری و شکاف وجود دارد و این نابرابری در بخش های مختلف اجتماعی، اقتصادی، خدماتی، بهداشتی- درمانی و کالبدی خود را نشان می دهد. به طوری که بر اساس نتایج حاصل از تکنیک الکتره، منطقه ی 2 در سطح برخوردار، مناطق 1 و 3 در سطح نیمه برخوردار، منطقه ی 4 در سطح کم برخوردار و مناطق 6، 7 و 8 در رده ی محروم یا عدم برخوردار قرار گرفته اند؛ بنابراین برای کاهش میزان نابرابری های توسعه یافتگی در کلان شهر اهواز براساس یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود توزیع شاخص های توسعه به سمت رشد متوازن هدایت شوند.
راهکارهای کاهش مخاطرات طبیعی در سازمان های مرتبط با مدیریت بحران مورد: سکونتگاه های پیراشهر قوچان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی با انواع گوناگون و گستره ی نفوذشان، همواره خطری جدی برای شهرها و مناطق پیرامون آن ها بوده اند. لذا مدیریت بحران، یکی از مهم ترین فاکتورهایی است که در کاهش میزان خسارت ها و تلفات انسانی در زمان بروز بلایای طبیعی تأثیر فراوانی دارد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر تحلیل راهکارهای کاهش مخاطرات طبیعی در سازمان های مرتبط با مدیریت بحران (موردمطالعه: مناطق پیراشهری قوچان) می باشد. روش تحقیق این پژوهش، تحلیلی است. جمع آوری داده ها نیز به دو روش اسنادی و میدانی (مصاحبه و پرسشنامه) صورت گرفته است. در این پژوهش، ۲۰ نفر از کارشناسان و متخصصان مرتبط با موضوع، در ۱۱ سازمان موردبررسی، به عنوان جامعه آماری مورد پرسش و مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار LISREL و مدل Fuzzy VIKOR انجام گرفته است. نتایج نرم افزار LISREL نشان داد، تمامی نشانگرهای انتخابی (عوامل اجتماعی، عوامل زیرساختی و نهادی، عوامل آموزشی و اطلاعاتی، عوامل دانش و آگاهی، عوامل حمایتی و مالی)، دارای مقدار t بیشتر از ۶۰/۲ هستند و در سطح ۹۹ درصد معنی دار می باشند. این نتایج نشان می دهد که نشانگرهای انتخابی محقق برای اندازه گیری این مفهوم، هر یک دارای اهمیت می باشد و بخش مهمی از این عامل را اندازه گیری می کنند. نتایج مدل ویکور فازی نشان داد، در بین سازمان های مرتبط با مدیریت بحران در استفاده از راهکارهای مؤثر در کاهش مخاطرات طبیعی، فرمانداری با Q به دست آمده (1) و راه و شهرسازی با Q به دست آمده ۰۵۶/۰، بالاترین و پایین ترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند
تبیین راهبردهای مدیریت بحران در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: منطقه19 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمنی شهرها به ویژه بافت فرسوده و تاریخی در برابر مخاطرات و مدیریت بحران آن یکی از اهداف برنامه ریزی شهری بوده و در این راستا اولین گام، اطلاع از میزان تاب آوری محلات بافت فرسوده و مدیریت آن در برابر مخاطرات است. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از حیث روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. رویکرد حاکم بر این پژوهش از نوع اسنادی و میدانی است. جهت مدیریت صحیح بحران در منطقه19 شهرداری تهران، با بهره گیری از مدل همپوشانی وزندار در محیط GIS، اقدام به پهنه بندی مناطق آسیب پذیر منطقه گردید. در این مدل از لایه های متعددی شامل تراکم جمعیت، کیفیت ابنیه، نزدیکی به معابر، نزدیکی به فضاهای باز، مراکز درمانی، ایستگاه های آتش نشانی و... در محدوده مورد مطالعه استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تنها 18/19 درصد از محدوده مورد مطالعه دارای وضعیت مطلوب تا بسیار مطلوب می باشد. 32/39 درصد از منطقه نیز در وضعیت متوسط از لحاظ آسیب پذیری در مواقع بحرانی قرار دارد. همچنین50/41 درصد از محدوده مورد مطالعه در شرایط نامطلوب تا بسیار نامطلوب قرار دارند. با توجه به اینکه قسمت اعظمی از منطقه19 شهرداری تهران در وضعیت مطلوبیت متوسط تا بسیار نامطلوب قرار دارد، لذا اهمیت و توجه مسئولین شهری را طلب می کند تا با تدابیر و برنامه های پیشگیرانه لازم مانع تخریب بافت های فرسوده و یا حتی مسکونی شوند تا اینکه کمترین میزان خسارت مالی و جانی و مدیریت بحران را در سطح منطقه داشته باشیم.
تبیین و تحلیل شاخص ها و اصول مادی و معنوی آرمان شهر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید آنچه در قرآن کریم آمده، کلام حق تعالی جل شأنه است که توسط جبریل امین بر خاتم انبیا(ص) نازل شده تا راهنمای ابدی بشر باشد، پس باید این کتاب آسمانی در همه زمینه های زندگی بشر از جمله ابعاد سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و نحوه چگونه حکومت کردن و کشور داری و امثال آن رهنمودهای کلی را داده یاشد. از آنجایی که قرآن کریم برای اجتماع بشری و محیطی که ابناء بشر در آن رشد و نمو و پرستش خداوند را میکنند اهمیت زیادی داده است، در این تحقیق برآن شدیم تا از دیدگاه شارع مقدس اسلام عناصر ممیزه آرمان شهر اسلامی را مورد واکاوی قرار دهیم. در این تحقیق ویژه گی های ماهوی آرمان شهر اسلامی از جمله، داشتن امنیت پایدار، وجود آرامش و اطمینان، فراوانی رزق و روزی، و... وشاخصه های مادی مانند راه ها و معابر، عدالت محیطی، مکانیابی و ... را به شیوه ی کتابخانه ای مورد بررسی قرار خواهیم داد و نتیجه خواهیم گرفت که شریعت مقدس اسلام برای مدیرت شهری همچون سایر نیازهای اجتماعی جوامع انسانی دستورات و قوانینی فرو فرستاده است و اگر این آموزه ها مورد عنایت قرار بگیرند، سعادت دنیوی نوع بشر تضمین خواهد شد، مهمترین تاکید شریعت مقدس اسلام در این زمینه عبارتند از: امنیت شهروندان ، اطمیان خاطر و روزی فراوان، در متن تحقیق علاوه بر این موارد، احکام و آموزه های مرتبط نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است
تحلیل ضریب نفوذپذیری بافت کالبدی شهر با تأکید بر پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از شهرهای ایران بر روی پهنه هایی با خطر نسبی متوسط و زیاد بحران های شهری واقع شده اند. شهرگرگان به علت قرارگیری در شیب زیاد، یکی از شهرهای آسیب پذیر در برابر حوادثی از قبیل زلزله، رانش، ریزش، لغزش می باشد. موقعیت ژئواستراتژیک، قرارگیری قسمتی از شهر در شیب زیاد، عدم رعایت ضوابط و استانداردها در شعاع دسترسی به شاخص های نفوذپذیری، رشد ناموزون و پراکنش نامناسب خدمات در سطح شهر، دسترسی نامناسب به شبکه معابر و عدم ساختار منسجم کالبدی از عواملی هستند که ضرورت پرداختن به مقوله نفوذپذیری بافت کالبدی شهر گرگان را در مواجهه با آسیب های احتمالی ضرورت بخشیده اند. پژوهش حاضر یک مطالعه کاربردی با شیوه توصیفی _تحلیلی می باشد. جهت دستیابی به هدف پژوهش، شاخص های نفوذپذیری با توجه به منابع موجود در دسترس و مطالعات میدانی از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی و نظرسنجی از کارشناسان مربوطه استخراج و بانک داده های مکانی تشکیل شد.همچنین نفوذپذیری شاخص ها براساس اصول پدافندغیرعامل مورد سنجش قرار گرفت. با توجه به اثرگذاری متفاوت شاخص ها، از روشAHP-FUZZY در محیط GIS برای ارزش گذاری و تهیه نقشه نفوذپذیری بافت کالبدی شهر استفاده شد، و با نرم افزار 10.3ARC GIS از طریق توابع همپوشانی فازی رستر نهایی نفوذپذیری بافت کالبدی شهر گرگان تهیه گردید. طبق یافته های بدست آمده از تحقیق حدود 40/50 درصد از نواحی جنوبی و حاشیه ای شهر گرگان در معرض نفوذپذیری پایین و آسیب پذیری بالا قرار دارد. نتیجه این امر به علت شیب زیاد، فضاهای خالی کم نسبت به فضاهای پر، کمبود شبکه معابر، تراکم زیاد بن بست ها و تراکم پل های ارتباطی در برابر بحران ها و آسیب های احتمالی شهری می باشد.
ارزیابی سناریوهای مختلف زلزله در شهر تهران با رویکرد انعطاف پذیری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
163 - 176
حوزههای تخصصی:
زلزله در مناطق شهری در سراسر جهان به یک نگرانی عمده برای ساکنین و مدیران شهری به دلیل خسارتهای بالقوه به زندگی و آسیب گسترده به زیر ساختهای شهری که پس از زلزله رخ می دهد، تبدیل شده است. کشور ایران یکی از لرزه خیزترین کشورهای جهان محسوب شده که تقریبا تمامی مناطق آن در معرض وقوع زلزله های متوسط تا بزرگ قرار دارند شهر تهران نیز به عنوان پایتخت کشور، از این قائده مستثنی نبوده. از سال 1830 میلادی ( زلزله 7 ریشتر شمیرانات ) تاکنون هیچ زلزله شدیدی را تجربه نکرده است. بر طبق آمار، دوره بازگشت زلزله شدید در تهران 150 سال می باشد. شهر تهران براساس سرشماری نفوس و مسکن با جمعیتی بالغ بر 8.5 میلیون نفر درخود جای داده است این در حالی است که در شهر تهران 3268 هکتار از نواحی شهر تهران به عنوان بافت فرسوده شناسایی گردیده است. پیش بینی آسیب های لرزه ای مبتنی بر سناریوهای محتمل در شهر تهران می تواند تصمیم گیران را جهت شناسایی اولویتهای برنامه ریزی جهت کاهش خسارت کمک نماید. در این پژوهش سعی بر آن است با استفاده از سناریوهای محتمل زلزله شهر تهران با استفاده از نرم افزارهای تحلیل، میزان خسارات وارده را ارزیابی و درانتها بر اساس نقشه های موجود، پهنه های در اولویت اقدام جهت برنامه ریزی مشخص گردد تا از این طریق بتوان انعطاف شهر در برابر بحران های طبیعی را مورد ارزیابی قرار داد. روش کار در این پژوهش به اینصورت است که با توجه به آخرین اطلاعات موجود و استفاده از نرم افزار ARCGIS تمامی شهر تهران به سلولهای500 *500 تبدیل گردیده و تمامی اطلاعات موجود در این سلولها در نرم افزار Raduis وارد گردیده است که براساس سناریوهای احتمالی زلزله نقشه های متفاوتی تهیه گردیده است. در انتها با مقایسه هر سلول بحرانی ترین حالت در نظر گرفته شده و در انتها نقشه بحرانی زلزله و مشخص کردن مناطق بحرانی ارائه گردیده است.
بررسی تغییرات هیدرولوژیکی و مورفولوژیکی رودخانه گیوی چای ناشی از احداث سد گیوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۱
29 - 58
حوزههای تخصصی:
مسیر رودخانه ها تحت تأثیر عوامل مختلف، در معرض تغییر و تحول هستند و این تغییرات می تواند بر سازه های بناشده در حاشیه رودخانه ها، زمین های کشاورزی و غیره آثار منفی بگذارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تغییرات شاخص های آب شناختی و ریخت شناسی گیوی چای، به ویژه در رابطه با احداث سد، در طی دوره زمانی (2019-2000)، با استفاده از تصاویر لندست هفت و هشت، نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، داده های هیدرولوژیکی و میدانی است. با توجه به نتایج به دست آمده از محاسبه شاخص های هیدرولوژیکی و تحلیل آزمون آماریT ، از لحاظ 15 شاخص ، شامل: Q5، Q10،Q15 ، Q35، Q45، Q50،Q65 ، Q90، دبی نرمال پرآبی، دبی حداکثر، دبی میانگین، دبی عادی، دبی میانه، دبی مد و دبی سالانه، تفاوت معناداری، بین دو ایستگاه آبگرم (در بالادست) و ایستگاه فیروزآباد (در پایین دست)، در بازه زمانی مورد مطالعه دیده می شود. نتایج حاصل از محاسبه شاخص های مورفولوژیکی نیز نشان داد، میانگین ضریب خمیدگی در بازه اول در سال 2000، 48/1 بوده و در سال 2019 به مقدار 40/1 کاهش یافته است؛ اما در بازه دوم مقدار ضریب خمیدگی از 23/1 به 25/1 و در بازه سوم از 85/1 به 86/1 و در بازه چهارم از 15/1 به 18/1 افزایش یافته است. در بازه اول زاویه مرکزی پیچان رودها از 99/219 به 73/189 کاهش یافته است و در سایر بازه ها شاهد روند افزایشی زاویه مرکزی در طی دوره مطالعاتی هستیم. بازه اول و سوم در هر دو دوره، به صورت پیچان رود بسیار توسعه یافته و بازه چهارم، از نوع پیچان رود توسعه یافته است؛ ولی در بازه دوم، نوع بازه از پیچان رود توسعه یافته به بسیار توسعه یافته تغییر یافته است و زاویه مرکزی از 82/143 به 50/163 رسیده است. درحالت کلی، تغییرات پلان فرم رودخانه گیوی، به صورت گسترش مئاندر های موجود، جابه جایی مسیر، افزایش انحنا و تشکیل مئاندرهای کوچک بوده و شکل گیری الگو و دینامیک
ارزیابی مقایسه ای الگوریتم های تصمیم گیری چندمعیاره MABAC و CODAS در پهنه بندی خطر زمین لغزش؛ نمونه پژوهش: شهرستان کوثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش، یکی از فرایندهای مهم محیطی به ویژه در چشم اندازهای مناطق کوهستانی به شمار می آید. شناساییمناطقحساسو تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش، گامیمهمدرمسیرپیشگیریوکاهشخسارات ناشیازوقوع این پدیدهاست. شهرستان کوثر (گیوی) با داشتن چهره کوهستانی و با توجه به وضعیت زمین شناسی، لیتولوژی، اقلیمی و انسانی، شرایط لازم را برای شکل گیری حرکات لغزشی دارد؛ بنابراین هدف این پژوهش، پهنه بندی خطر زمین لغزش در این شهرستان است. برای دستیابی به هدف پژوهش، نخست عوامل مؤثر بر ایجاد زمین لغزش در شهرستان شامل شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، لیتولوژی، خاک، کاربری اراضی، بارش، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل و فاصله از جاده با توجه به مرور منابع مختلف، مطالعات میدانی و مشورت با کارشناسان شناسایی شد؛ سپس برای تهیه لایه های اطلاعاتی در سامانه اطلاعات جغرافیایی اقدام شد. در مرحله بعد ارزش گذاری و استانداردسازی نقشه های معیار با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی عوامل با استفاده از روش کرتیک انجام شد؛ همچنین تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش های MABAC و CODAS به مثابه روش های تصمیم گیری چندمعیاره انجام شد. با توجه به نتایج پژوهش به ترتیب عوامل شیب، کاربری اراضی، خاک و لیتولوژی، بیشترین ضریب وزنی را به خود اختصاص دادند. با توجه به خروجی روش MABAC به ترتیب 89/17 و 22/25 درصد از مساحت محدوده در طبقات بسیار پرخطر و پرخطر و براساس نتایج حاصل از مدل CODAS به ترتیب 07/9 و 18/22 درصد از مساحت محدوده در طبقات بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارد. نتایجاعتبارسنجینشاندادالگوریتم CODAS با سطح زیر منحنی 839/0 در برآورد حساسیت زمین لغزش محدوده مطالعه شده نسبت به الگوریتم MABAC با سطح زیر منحنی 753/0 از صحت بیشتر و درنتیجه قابلیت بیشتری برخوردار است. نتایج پژوهش حاکی از پتانسیل زیاد شهرستان کوثر ازلحاظ رخداد حرکات زمین لغزش است و نشان می دهد مناطق بسیار پرخطر و پرخطر در شیب های 20- 35 درصد، کاربری های زراعی و مراتع ضعیف و سازندهایی با زیربنای سنگ سخت و مواد رسوبی و سست سطحی قرار دارند.