مطالب مرتبط با کلیدواژه

حرکت دامنه ای


۱.

ارزیابی مقایسه ای الگوریتم های تصمیم گیری چندمعیاره MABAC و CODAS در پهنه بندی خطر زمین لغزش؛ نمونه پژوهش: شهرستان کوثر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخاطرات حرکت دامنه ای MCDM شاخص ROC

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۷ تعداد دانلود : ۲۶۳
زمین لغزش، یکی از فرایندهای مهم محیطی به ویژه در چشم اندازهای مناطق کوهستانی به شمار می آید. شناساییمناطقحساسو تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش، گامیمهمدرمسیرپیشگیریوکاهشخسارات ناشیازوقوع این پدیدهاست. شهرستان کوثر (گیوی) با داشتن چهره کوهستانی و با توجه به وضعیت زمین شناسی، لیتولوژی، اقلیمی و انسانی، شرایط لازم را برای شکل گیری حرکات لغزشی دارد؛ بنابراین هدف این پژوهش، پهنه بندی خطر زمین لغزش در این شهرستان است. برای دستیابی به هدف پژوهش، نخست عوامل مؤثر بر ایجاد زمین لغزش در شهرستان شامل شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، لیتولوژی، خاک، کاربری اراضی، بارش، فاصله از رودخانه، فاصله از گسل و فاصله از جاده با توجه به مرور منابع مختلف، مطالعات میدانی و مشورت با کارشناسان شناسایی شد؛ سپس برای تهیه لایه های اطلاعاتی در سامانه اطلاعات جغرافیایی اقدام شد. در مرحله بعد ارزش گذاری و استانداردسازی نقشه های معیار با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی عوامل با استفاده از روش کرتیک انجام شد؛ همچنین تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش های MABAC و CODAS به مثابه روش های تصمیم گیری چندمعیاره انجام شد. با توجه به نتایج پژوهش به ترتیب عوامل شیب، کاربری اراضی، خاک و لیتولوژی، بیشترین ضریب وزنی را به خود اختصاص دادند. با توجه به خروجی روش MABAC به ترتیب 89/17 و 22/25 درصد از مساحت محدوده در طبقات بسیار پرخطر و پرخطر و براساس نتایج حاصل از مدل CODAS به ترتیب 07/9 و 18/22 درصد از مساحت محدوده در طبقات بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارد. نتایجاعتبارسنجینشاندادالگوریتم CODAS با سطح زیر منحنی 839/0 در برآورد حساسیت زمین لغزش محدوده مطالعه شده نسبت به الگوریتم MABAC با سطح زیر منحنی 753/0 از صحت بیشتر و درنتیجه قابلیت بیشتری برخوردار است. نتایج پژوهش حاکی از پتانسیل زیاد شهرستان کوثر ازلحاظ رخداد حرکات زمین لغزش است و نشان می دهد مناطق بسیار پرخطر و پرخطر در شیب های 20- 35 درصد، کاربری های زراعی و مراتع ضعیف و سازندهایی با زیربنای سنگ سخت و مواد رسوبی و سست سطحی قرار دارند.
۲.

ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از الگوریتم تطبیقی MABAC و ANP (مطالعه ی موردی: شهرستان نیر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخاطرات حرکت دامنه ای MCDM شهرستان نیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۱۸۰
شهرستان نیر با توجه به وضعیت زمین شناسی، فیزیوگرافی، اقلیمی و انسانی، عمده شرایط لازم جهت شکل گیری حرکات لغزشی را داراست و لذا هدف تحقیق حاضر، پهنه بندی خطر زمین-لغزش در این شهرستان می باشد. در این مطالعه ابتدا، عوامل مؤثر جهت ایجاد لغزش در منطقه شناسایی شدند و سپس نسبت به تهیه ی لایه های اطلاعاتی در سامانه اطلاعات جغرافیایی اقدام گردید. در مرحله بعد وزن دهی عوامل مورد بررسی، با استفاده از روش ANP و در محیط نرم افزار Super Decision انجام گردید و تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش MABAC به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره، انجام شد. در نهایت، نقشه ی حاصله در پنج رده ی با خطر بسیار کم تا خطر بسیار زیاد طبقه بندی گردید. با توجه به نتایج مطالعه، عوامل کاربری اراضی، لیتولوژی، شیب و طبقات ارتفاعی بیشترین ضریب وزنی را به خود اختصاص دادند. همچنین، نتایج مطالعه نشان داد؛ به ترتیب 93/171 و 38/312 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقات بسیار پرخطر و پرخطر، قرار دارند. لذا، می توان گفت که نتایج حاصل از این مطالعه، حاکی از توان بالای شهرستان نیر، از لحاظ رخداد حرکات لغزشی می باشد و مناطق بسیار پرخطر و پرخطر در سازندهایی با زیربنای سنگ سخت به همراه مواد رسوبی و سست سطحی، کاربری های زراعی و مرتع، شیب های 35-20 درصد و ارتفاعات بیش از 1500 متر قرار دارند. به علاوه، نتایج مطالعه نشلن داد که استفاده تلفیق روش های ANP و MABAC ، از دقت نسبی بالایی جهت مطالعه ی زمین لغزش برخوردار است.
۳.

ارزیابی مقایسه ای الگوریتم های تصمیم گیری چند معیاره WLC، OWA، VIKOR و MABAC در پهنه بندی خطر زمین لغزش مطالعه موردی: حوضه گیوی چای استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت دامنه ای مخاطرات AUC .GIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۴۲
هدف از این پژوهش پهنه بندی حوضه گیوی چای، واقع در استان اردبیل، به لحاظ رخداد زمین لغزش، با استفاده از الگوریتم های تصمیم گیری چندمعیاره است. در این راستا عوامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه و بارش به عنوان متغیر های تأثیر گذار بررسی شدند. نخست، لایه های اطلاعاتی معیار ها در GIS تهیه شد. ارزش گذاری و استاندارد سازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیار ها با بهره گیری از روش CRITIC انجام گردید. با توجه به اینکه در سال های اخیر برای مطالعه زمین لغزش از رو ش های MCDM استفاده  فراوانی می شود، در این مطالعه نیز تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره WLC، OWA، VIKOR، و MABAC انجام شد. با توجه به نتایج مطالعه، به ترتیب عوامل شیب با وزن 16/0، لیتولوژی با وزن 15/0، و کاربری اراضی با وزن 13/0 در وقوع زمین لغزش حوضه بیشترین نقش را دارند. همچنین، طبق نتایج حاصله، به ترتیب، با توجه به الگوریتم های WLC، OWA، VIKOR، و MABAC، 55/23، 66/07، 15/41، و 56/31 درصد از مساحت حوضه، در طبقه بسیار پُرخطر و 01/33، 95/36، 73/21، و 36/30 درصد در طبقه پُرخطر قرار دارند. با توجه به نتایج صحت سنجی، مساحت زیر منحنی ROC، برای روش های WLC، OWA، VIKOR، و MABAC به ترتیب 72/0، 73/0، 85/0، و 76/0 محاسبه شد. بنابراین، دقت روش های OWA، WLC، و MABAC خیلی خوب و دقت روش VIKOR عالی است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر، با معرفی مناطق دارای احتمال وقوع بالای زمین لغزش، می تواند راه گشایی برای اعمال مدیریت بهتر و علمی تر مدیران و برنامه ریزان ذی صلاح در این زمینه شود.
۴.

پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه بالادست سد یامچی استان اردبیل، با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیارهMARCOS و CODAS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت دامنه ای مخاطره AUC GIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۷
زمین لغزش در زمره پرخطر ترین و زیان بار ترین مخاطرات محیطی است که در دهه های اخیر شتاب فزاینده ای یافته است. لذا، با توجه به اهمیت موضوع؛ پژوهش حاضر با هدف پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه بالادست سد یامچی استان اردبیل، با استفاده از الگوریتم های تصمیم گیری چند معیاره MARCOS و CODAS صورت گرفته است. در این راستا، ده لایه ی موضوعی شامل؛ پارامتر های ارتفاع، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، خاک، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه و بارش به عنوان متغیر های تأثیر گذار، بررسی شدند. ابتدا، لایه های اطلاعاتی معیار ها، در GIS تهیه گردید. ارزش گذاری و استاندارد سازی لایه ها، با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیار ها، با بهره گیری از روش CRITIC انجام گردید. تحلیل و مدل سازی نهایی، با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیارهMARCOS و CODAS صورت گرفت. نتایج مطالعه نشان داد، به ترتیب؛ عوامل شیب، کاربری اراضی و لیتولوژی، به ترتیب با ضریب وزنی 14/0، 13/0 و 12/0، در وقوع زمین لغزش حوضه، بیشترین وزن و اهمیت را دارند. با توجه به خروجی حاصل از روش CODAS، به ترتیب؛ 46/139 و 17/58 کیلومتر مربع از مساحت حوضه و طبق نتایج حاصل از به کارگیری روش MARCOS ، 01/114 و 07/54 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقه ی پرخطر و بسیار پرخطر قرار دارد. طبق نتایج به دست آمده از صحت سنجی با استفاده از روش منحنی ROC ، دقت روش CODAS، با مساحت زیر منحنی 72/0، خیلی خوب است و دقت روشMARCOS ، با مساحت زیر منحنی 81/0، عالی می باشد.
۵.

تعیین مناطق مستعد وقوع خطر زمین لغزش در مسیرارتباطی نیر- سراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت دامنه ای مخاطره GIS ROC جاده نیر - سراب پتانسیل وقوع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۴۴
زمین لغزش ها ازجمله متداول ترین مخاطرات طبیعی تغییر شکل دهنده سطح زمین هستند که هر ساله خسارات فراوانی به انسان ها و محیط وارد می کنند. مرور خسارات ناشی از زمین لغزش، لزوم بررسی عوامل تأثیر گذار بر وقوع این پدیده و پیش بینی رخداد آن را به اثبات می رساند. محور ارتباطی نیر– سراب به دلیل ویژگی های خاص زمین شناسی، اقلیمی، ژئومورفولوژیکی و فعالیت های انسانی، از دیرباز تحت تأثیر رانش زمین بوده است؛ بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، هدف تحقیق حاضر ارزیابی خطر وقوع زمین لغزش در این مسیر ارتباطی، با تولید نقشه های پهنه بندی خطر و مقایسه دو مدل تصمیم گیری چندمعیاره MARCOS  و CODAS است. بدین منظور ابتدا با بررسی منابع پژوهشی مرتبط با موضوع، برخی از مهم ترین عوامل مؤثر بر وقوع این پدیده شامل: ارتفاع، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه و بارش، به عنوان متغیرهای مستقل تهیه شد. ارزش گذاری و استاندارد سازی لایه ها، با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیار ها، با بهره گیری از روش CRITIC انجام شد. در نهایت، مدل سازی با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره MARCOS  و CODAS صورت گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که به ترتیب عوامل شیب، کاربری اراضی و لیتولوژی با ضریب وزنی 176/0، 152/0 و 124/0، بیشترین تأثیر گذاری را در رخداد لغزش های منطقه دارند. با توجه به خروجیِ روش CODAS، به ترتیب 25/121 و 96/187 کیلومتر مربع از مساحت محدوده و مطابق با نتایجِ به کارگیری روشMARCOS ، 32/85 و 76/201 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقه پرخطر و بسیار پرخطر قرار دارد. با توجه به اعتبار سنجی روش های تصمیم گیری چندمعیاره استفاده شده، با بهره گیری از روش منحنی ROC  بیانگرِ دقت خیلی خوب روش CODAS، با مساحت زیر منحنی 76/0 و دقت عالی روشMARCOS ، با مساحت زیر منحنی 87/0 است. به نظر می رسد که نتایج این مطالعه، در انتخاب روش مناسب در راستای پتانسیل سنجی خطر زمین لغزش در مناطق مشابه با محدوده محور ارتباطی نیر-سراب، می تواند بسیار مفید باشد و مورد توجه پژوهشگران، مسئولان و سیاست گذاران قرار گیرد.