این مقاله به ارزیابی سیاست های اقتصادی آمریکا برای بازسازی شاخص های رکود اقتصادی می پردازد که به صورت کاهش نرخ بهره، جلوگیری از اقتصاد انقباضی و اقدامات حمایتی، از راه سیاست های نئوکینزی به اجرا درآمد تا به بازسازی ساختار اقتصادی و عبور از شرایط رکود منجر شود. این ارزیابی از راه تحلیل الگوهای رفتار اقتصادی ایالات متحده آمریکا در راستای سیاستگذاری اقتصادی شرایط رکود صورت می گیرد. این مقاله به ارزیابی سیاست های اقتصادی آمریکا برای بازسازی شاخص های رکود اقتصادی می پردازد که به صورت کاهش نرخ بهره، جلوگیری از اقتصاد انقباضی و اقدامات حمایتی، از راه سیاست های نئوکینزی به اجرا درآمد تا به بازسازی ساختار اقتصادی و عبور از شرایط رکود منجر شود. این ارزیابی از راه تحلیل الگوهای رفتار اقتصادی ایالات متحده آمریکا در راستای سیاستگذاری اقتصادی شرایط رکود صورت می گیرد.
نظام مستبداﻧﺔ عراقِ دورانِ صدام حسین، اقسامِ ناهمسانی های جاﻣﻌﺔ عراق را در چرخ گوشتِ ایدئولوژیکِ حزب بعث مضمحل کرد؛ ولی پیشینه ای بر جا گذاشت که به محضِ پایان کار وی، خشونت های قومی، فرقه ای و مذهبی سر برآوردند، گسل های جامعه شناختی- هویتی عراقی ها بر همدیگر غلطیدند و قساوت های گوناگون را سبب شدند. نگارنده بر این باور است که یکی از مؤلفه های سبب سازِ بروز بی ثباتی کنونی، شیوﮤ تدوین و تصویب قانون اساسی جدید عراق است. وجود شکاف های عمیق قوم شناختی، جمعیت شناختی، دین شناختی و جامعه شناختی در عراق، خود به خود مسبب افزایش خشونت در محیطی شد که ﭘیﺸینة فرهنگ دموکراتیک نداشت و بذر خصومت، از پیش، در آن کاشته شده بود. در جاﻣﻌﺔ عراق، به دلیل وجود ﭘیﺸینة ساختار سیاسی ویژه (چیرگی ارتش، سنی ها و حزب بعث) عدم توﺳﻌﺔ جاﻣﻌﺔ مدنی، سیاست های کوچ دادن و عربی سازی و حاکمیت پدرسالاری نوین حزب بعث، هیچ گاه زمینه ای مساعد برای رشد نهادهای دموکراتیک پدیدار نشد. روند مهندسی گوﻧﺔ تدوین قانون اساسی عراق، نیز سبب شد عراقی ها، بدون ممارست های دموکراتیک، به عرصه ای گام بگذارند که از پیش آن را به درستی نمی شناختند.
میرزا یوسف ، انگیزه خود را از نوشتن این کتاب ، دیدن اختلافها ، تعصبها، دروغ و اغراق بسیار در کتابهای تاریخی ذکر کرده و اینکه به اشاره و خواهش برخی از دوستان قصد نوشتن تاریخی را داشته که واقعی و بسیار شفاف باشد و به همین سبب نام کتاب را « تاریخ صافی»
سنتاَ ، اسلام رایج در توده مردم آسیای مرکزی ترکیب عقاید و باورهای بیشمار قدیمی قبیله ای ترکی به علاوه سنن اسلامی مرعی در زمان حاکمیت شوروی ( علیرغم تنزل دانش مذهبی در منطقه ) می باشد . از نظر تاریخی ، مذهب نیازهای بشر را جهت یافتن معنای زندگی و استنساخ چرایی مصیبت ها و گرداب رنج ها جلوه گر می سازد . در تحولات آسیای مرکزی دوران پس از شوروی ، فقر جدید ، بی ثباتی ها و آشفتگی همراه با تشنگی بیشتر برای مذاهب و نقش حکیمانه آن در زندگی روزانه جریان داشته است