آفریقا قاره ای وسیع و شامل مناطق مختلف جغرافیایی می باشد که از ظرفیت های اقتصادی برخوردار است. حضور منابع غنی کشاورزی در کشورهای مرکزی و غربی قاره، منابع عظیم نفتی در شمال و کشورهای صنعتی در جنوب آن سبب شده تا این قاره در ردیف غنی ترین قاره های جهان قرار گیرد. در سال های اخیر، بسیاری از کشورهای آفریقایی به میزان رشد اقتصادی چشمگیری دست یافتند و سرمایه گذاری در امور زیربنایی را آغاز کردند. وجود فرصت های اقتصادی در زمینه خدمات عمومی، بنادر، معدن، نفت و گاز، کشاورزی و گردشگری به حضور قدرتمند کشورهای صنعتی دنیا در این قاره در سال های اخیر منجر شده است. جمهوری اسلامی ایران در مقام قطب سیاسی خاورمیانه به منظور توسعه اقتصادی و سیاسی روابط خود با کشورهای جهان، جایگاه ویژه ای را برای قاره آفریقا در سال های اخیر گشوده است. با این وجود، لازم است برقراری روابط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با کشورهای آفریقایی در چارچوب روابط دوجانبه، به گونه ای گسترش یابد تا ضمن توجه به مزیت های نسبی هر کشور، منافع متقابل حاصل آید. تبیین این روابط از طریق اعمال روش های تصمیم گیری چندشاخصه با استفاده از روش تاپسیس، نشان می دهد کشورهای مصر و آفریقای جنوبی از بالاترین اولویت در برقراری روابط متناسب با متغیرهای صنعتی، کشاورزی، خدماتی، گردشگری، سیاسی، مذهبی و آموزشی برخوردارند.
این مقاله از زاویه قدرت و علوم سیاسی و با تمرکز بر واحد تحلیلی " موافقت نامه بودجه جاری نهاد ریاست جمهوری" نگاهی محدود به مبحث بودجه دولتی دارد . تاثیر قدرت سیاسی و اعمال نفوذ مقامات بالای دیوانسالاری دولتی میتواند به ضرر نظام کارشناسی بودجه بیانجامد. قدرت، بهویژه در فرایند اعتبارات و تخصیص بودجه و از جمله در ردیف های متفرقه بودجه قابل اعمال است . در عین حال این اعمال نفوذ در فرایند حسابرسی و ارزیابی نیز قابل مشاهده است. این مقاله نگاهی خرد بر بودجه میگشاید بر موافقتنامه متبادله بین سازمان مدیریت و برنامهریزی با نهاد ریاست جمهوری متمرکز میشود تا بتواند به تایید این فرضیه بپردازد که تاثیر مقامات دیوانی – سیاسی نظام کارشناسی بودجه را تضعیف نموده و فرایند بودجه ریزی را به ابهام می کشاند.
الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت موضوعی است که در وضعیت امروز جزء برنامه فکری اندیشمندان ایرانی قرار گرفته است.الگوی بومی پیشرفت هر جامعه ای لاجرم باید بر گرفته از میراث فکری و اندیشه ای آن جامعه باشد.
فارابی یکی از اندیشمندان اسلامی است که با طرح مدینه فاضله، نوعی آرمانگرایی اسلامی را رقم زده است.یکی از موضوعات فلسفه سیاسی فارابی در طرح مدینه فاضله و آرمان شهر خود، «سعادت» است که در محدوده سیاست و اجتماع در آراء وی آمده است.«سعادت»، مفهومی محوری است که با توجه به ویژگی ها و شاخص هایی چون شایسته سالاری، نظام سلسله مراتبی، نخبه گرایی، محوریت خدا که بحث تقدس، معنویت و اخلاص است و شناخت ماهیت سعادت و غیره امکان تحقق دارد. در این مقاله با توجه به موضوعات مذکور، شاخص های یک الگوی پیشرفت ایرانی - اسلامی در ابعاد 1- مبانی،2- اهداف و3- سیاست ها و برنامه ها ذکر شده است.روش شناسی این مقاله توصیفی –استنباطی است.
نوظهور دارد. حکمرانی نانوتکنولوژی در کنار کارکرد توسعه اقتصادی و تکنولوژیک، بر توسعه همه جانبه و مسئولانه این فناوری به نحوی تأکید می کند که دو کارکرد دیگر را نیز شامل شود. یکی از این کارکردها، توجه به رگولاتوری و استانداردهای به کارگیری نانو مواد و تکنولوژی های نانومحور است. کارکرد سوم، ضرورت آگاهی دهی به مردم و فراهم کردن بسترهای مشارکت های اجتماعی در صورت بندی سیاست ها و سیاست گذاری های این حوزه می باشد. این پژوهش قصد دارد با استفاده از ابزار پرسشنامه و با سنجش نظرات نهادهای فعال در حوزه نانوتکنولوژی ایران، اِدراک آنها را از میزان مسئولیت خود در ایفای کارکردهای سه گانه حکمرانی نانوتکنولوژی مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد اِجماع نسبی در میان نهاد ها در خصوص ایفای مسئولیت های مربوط به حکمرانی نانوتکنولوژی وجود دارد. همچنین به ترتیب نهاد های سیاست گذار، شرکت های تولید محصولات نانو و نهادهای رگولاتوری بیشترین مسئولیت را در ایفای کارکردهای حکمرانی نانوتکنولوژی در ایران دارا می باشند. نتایج بیانگر آن است که اِدراک «مسئولیت زیاد حکومت» در میان نهادهای فعال حوزه نانوتکنولوژی ایران وجود دارد و این نهاد ها انتظارات زیادی از حکومت در ایفای کارکردهای حکمرانی نانوتکنولوژی دارند