فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
بنیان های نظری گسست از سنت در جریان نواندیشی دینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر بتوان جریان های اسلامی شکل گرفته در دوران معاصر را از منظر رابطه دین و مدرنیته در سه جریان نواندیشی دینی، نوگرایی دینی و رادیکالیسم دینی، صورت بندی کرد؛ نواندیشی دینی جریانی فکری است که در فرایند رویارویی با مدرنیته و تلاش برای سازگار ساختن سنت فکری- دینی به آن، به گذار از سنت مذکور با نوعی شالوده شکنی فهم سنتی از دین می پردازد. نواندیشان دینی با اذعان به ناسازگاری درک گذشته از دین با مدرنیته، خصایص و الزامات آن، و با تاثیرپذیری از مبانی معرفتی و روشی مدرنیته، فهم جدیدی از دین ارائه کرده که حاصل آن گذار از سنت فکری دینی در جوامع اسلامی است. این گذار بر بنیان های نظری خاصی مبتنی است که به توضیح و تبیین آن پرداخته می شود. بیان این اصول از حیث زمینه سازی برای نقد بعدی آن ها ضروری است.
بنیادگرایی افراطی، حرکتی فرسوده
حوزههای تخصصی:
واژه نامه سیاسی: بلانکیسم(1)
حوزههای تخصصی:
مستشرقان و اسلام(1) و (2)
حوزههای تخصصی:
اجرای حکم سنگسار در غیبت امام معصوم جایز نیست
حوزههای تخصصی:
ترویج عقلانیت و فرهنگ شیعی
حوزههای تخصصی:
آموزش در اسلام
حوزههای تخصصی:
مبانی عرفانی اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) بر مبنای مصباح الهدایه
حوزههای تخصصی:
در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)، همه حوزه های معرفتی و انسانی، متکی بر بنیادهای معرفتی واحدی هستند و عرفان، به عنوان اساسی ترین معرفت نزد امام راحل، به منزله زیرساخت تفکر اوست. به گونه ای که فهم دقیق دیگر معرفت ها و نیز دانش های فقهی، فلسفی، اخلاقی، سیاسی، کلامی و ...، با مبانی عرفانی امام پیوندی استوار دارد. نوع نگاه امام راحل به سیاست، حقوق، اخلاق و ...، متاثر از مبنای عرفانی او درباره هستی و انسان و فرجام خلقت دارد. بنابراین، فهم اندیشه سیاسی امام در گرو فهم آثار سیاسی اوست. از این رو، در میان آثار ایشان، کتاب «مصباح الهدایه» را که از ویژگی ممتازی برخوردار است، برگزیده ایم. این کتاب به انسان به عنوان خلیفه اله می نگرد؛ نگاهی که مبانی اندیشه سیاسی امام را تشکیل می دهد.
گذری به سیر اندیشه سیاسی ایرانیان و نظام آرمانی آنها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بدون تفکر و اندیشه جامعه دوام و قوام پیدا نمی کند، دولت و امپراتوری [شاهنشاهی] به وجود نمی آید و اگر این تفکر و اندیشه و عملکردش مبتنی بر خردورزی و داشتن برنامه برخاسته از خواسته های جامعه نباشد، استمرار پیدا نمی کند. ایرانیان باستان در محیط جغرافیایی خود، از چنان اندیشه توام با خرد برخوردار بوده اند که تمام جوانب زندگی انسان را در روشنایی می گرفت و به آن صورت جهانی می داد که تا به امروز صورت آرمانی آن در روایت ها و باورهای مردم، قصه ها و داده های تاریخی باقی است. در سیر این اندیشه سیاسی آن چه از همه مهم تر بود، آزادگی انسان و مختار بودن و جایگاه فردی او بود که به تکامل یک اجتماع کمک و ارزش می داد و به یقین در غیر این صورت ایرانیان موفق نمی شدند که ده ها قرن قدرت جهانی را از لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنر و ادبیات و حتی روانی در اختیار داشته باشند و تاثیر خود را بر تمدن جهان پیوسته تا به امروز نگه دارند و پایه گذار اداره کشور و جهان باشند و روش حکومت را بر پایه روشنایی [داد- آزادگی] که نوعی اراده ایزدان به حساب می آوردند و خود تجسم آن بودند به دنیا هدیه کنند.
نواندیشی اجتهاد محور و روشنفکری معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی جریان نواندیشی در تاریخ معاصر در حوزه های اجتهاد و فقاهت می پردازد و تلاش می کند تا با بیان مختصری از تاریخ روشنفکری، ویژگی های نواندیشی حوزوی را برشمارد. نگارنده بیان می دارد که نواندیشی مبتنی بر اجتهاد و فقاهت تشیع، نه تنها در مهمترین عرصه های فعالیت روشنفکری، یعنی عرصه نقد و اصلاح فکری و اجتماعی حضور داشته، بلکه همواره جریان اساسی و مرجع بوده است.
در بخش دیگر، مقاله به بیان سیر حرکت های نو اندیشی شریعت محور از وحید بهبهانی تا امام خمینی می پردازد و در ادامه، نویسنده ده خصوصیت ویژه نواندیشی حوزوی را عنوان شاخص ترین ویژگی های دارندگان این تفکر بر می شمرد. این ویژگی ها عبارتند از: ارائه اندیشه درون معرفتی؛ محوریت فقه، خردگرایی، اتصال تاریخی، سیاست ورزی، مجاهدت و انقلابی گری، اتکا به معنویت، مردمی بودن و پذیرش عامه، اهتمام به گفت وگو و تبیین گری و محوریت اصلاح سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، به جای اصلاح دینی. و در نهایت، به لزوم تقویت هر یک از این شاخص ها و به پاره ای از چالش های نواندیشی حوزوی اشاره می شود.
تبیین منطقی مردم سالاری دینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ابهامات زیادی که پیرامون رابطه دین اسلام با دموکراسی وجود دارد، سبب شده تا در این نوشتار با تکیه بر اصول منطقی حاکم بین این دو مقوله و فارغ از گرایشات سلیقه ای، به تبیین این رابطه پرداخته شود. اگر تعریف دین را به دو قسمت عام و خاص تقسیم کنیم و در تعریف خاص، اعتقادات و احکامی را که باید با اجزای دموکراسی سنجیده شود، منبعث از مثلث معرفتی شرع، عقل و عرف بدانیم و هم چنین دموکراسی را تنها به مثابه شیوه ای برای حکومت کردن تصور کنیم می توان ادعا کرد که بین دموکراسی به عنوان روش حکومت کردن که دارای عناصری مانند برابری سیاسی شهروندان، حکومت اکثریت، مقبولیت مردمی، تفکیک قوا و... است با دین اسلام به مثابه فلسفه زندگی و اجتماعی، روابط منطقی تساوی و یا عموم و خصوص من وجه وجود دارد.
تحول گرایی عرفان و سیاست در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حضرت امام با تاثیرپذیری از مشرب فلسفی حکمت متعالیه، در تقابل با دو نظام سرمایه داری و کمونیستی توانستند نظامی را که عهده دار سعادت فردی و اجتماعی است، تحقق بخشند. با همین مبنا، حکومت اسلامی را تئوریزه کنند، و با حضور عینی مردم بر آن، جامه عمل بپوشانند. ای
لیبرالیسم فایده گرا، انحراف از اصول است
حوزههای تخصصی:
امنیت مداری در رویکرد سیاست خارجی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی، ۱۳۸۷ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجى از بزرگ ترین ابزارهاى تامین یکپارچگى ارضى، امنیتِ سرزمینى، وجهه و اعتبار بین المللى و پیشبرد اهداف و برنامه هاى ملى در زمینه هاى سیاسى، اقتصادى و فرهنگى است. آنچه در سیاست خارجى کارآمد مورد نیاز است، صرفاً مجموعه اى از ویژگی ها نیست بلکه به جاى آن، به موازنه اى حساس بین واقع گرایى و تحلیل، انعطاف و پابرجایى صلاحیت و میانه روى و سرانجام، تداوم و تغییر معطوف به هدفی ارزشمند، چون حفظ امنیت یک کشور نیاز است.با پیروزى انقلاب اسلامى، چرخشی آشکار در سیاست خارجى ایران رخ داد؛ چه آنکه شالوده سیاست خارجى در اسلام، بر قواعد الزامآور حقوقى در فقه استوار است و در فقه سیاسى اسلام، اصلى به نام «حفظ دارالاسلام» حاکم است که اصول دیگر در پرتو آن رنگ مىگیرد. حضرت امام(ره) متاثر از چنین رویکردی، هرچند نقش قواى نظامى و انتظامى در استمرار استقلال سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و امنیت کشور در برابر بیگانگان را نفی نمی فرمود، هدف اصلىِ سیاست خارجى ایران از بدو استقرار جمهوری اسلامی را تبلیغ و گسترش اسلام انقلابى در راستای تامین امنیت دارالاسلام می دانست. بنا به برداشت امام(ره)، نه تنها امنیت مردم مسلمان و امنیت کشور و امنیت حکومت جمهورى اسلامى ایران از هم جدا نیست بلکه مرتبط با امنیت و منافع دیگر مسلمانان جهان نیز است. بنا بر این دیدگاه، همانند تفسیر اسلام، مفهوم «امت» جایگزین مفهوم «ملت» مىگردد و امنیت ایران به امنیت کل جهان اسلام وابسته مىشود. درنتیجه این رهیافت امنیت مدار، برخلاف دو چشم انداز رئالیستی و ایدئالیستی رایج در حوزه امنیت، حفظ دارالاسلام و اصل «نفی سبیل» مبنای تامین امنیت ملی ایران به عنوان تابعی از امنیت جهان اسلام مورد تاکید بنیان گذار جمهوری اسلامی قرار می گیرد.
حکمت متعالیه، سیاست متعالیه دارد (1) و (2)
حوزههای تخصصی:
مفهوم شناسی دین
حوزههای تخصصی: