انگیزه این نوشتار بازنگری به چالش میان دین و دولت است. از دیدگاه نویسنده روحانیون شیعه از مشروطه تا آغاز جمهوری اسلامی به جدایی دین از دولت تن در دادهاند و حتی در آستانه انقلاب 57 بیشترین مجتهدین شیعه به ولایت فقیه باور نداشتهاند. وی میگوید: بار دیگر باید اندیشه پرداختن روحانیون به امور دینی و کنارهگیری آنان از سیاست باید محقق شود.
آقاى دینانى بر عنصر عقل در تفکر فلسفى و دینى تأکید زیادى دارد. به نظر ایشان عقل در صورتهاى متنوع و متعددى جلوهگر مىشود و نباید آنرا در منطق ارسطویى خلاصه کرد. از جمله تجلىهاى عقل، ظهور آن در جامه تجربى است، تجربه نیز دو قسم ظاهرى و باطنى دارد. عقل مىتواند معناى تجربه درونى و دینى را دریابد و آنرا از طریق زبان به دیگران منتقل کند. معرفت حقیقى از خدا به خداست، نه از انسان به خدا.
نویسنده با سکولار شمردن علم و نیز فلسفه اسلامی، یکی از بناهای سکولاریسم را بینیازی از واسطهگری روحانیت بین مردم و خدا دانستهاند و گفتهاند: از نظر تاریخی کلمه روحانیت در اسلام وجود نداشته است همچنانکه در اسلام هیچ عمل و قانونی نداریم که باید برای اجرای آن حضور روحانی شرط باشد.
ضرورت دانش فقه و نقش آن در منظومه معارف اسلامی و نسبت فقه و عقل از مضامین این مقاله است. بیشترین حجم این نوشتار به اثبات این نکته اختصاص یافته است که فقه نه در صدد بیان علل عقلی احکام است و نه عقلاً یا منطقا میتوان به چنین احکامی دست یافت.