فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
پیوند ادب و سیاست: شادی در فرهنگ ایرانی ـ عرفانی و پاره ای از آثار سیاسی آن
حوزههای تخصصی:
فازی سازی دموکراسی
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله، فازی سازی دموکراسی است. مدعای این مقاله آن است که تئوری دموکراسی، روایت دو ارزشی از نظم سیاسی (دموکراتیک یا غیردموکراتیک) ارائه می دهد. اما روایت دو ارزشی در باب دموکراسی، با واقعیت ناسازگار است. در واقع، دموکراسی، حقیقت فازی دارد. در این مقاله، پس از بحث انتقادی در باب تئوری معرفت شناسی عقلانیتِ انتقادی، دستگاه معرفتی فازی فرموله شده است. در باب معرفت شناسی فازی گفته شده است که در این افق معرفتی، همه چیز به طور نسبی درجه بندی می شود و حقیقت، چیزی بین صفر و یک است. در این دستگاه معرفتی، حقیقتِ سیاه و سفید، به حقیقتِ خاکستری انتقال می یابد؛ هم برساخته های معرفت شناسانه و هم نهادهای اجتماعی و سیاسی، تابع اصل عدم قطعیت می شوند. بدین ترتیب، در معرفت شناسی فازی، تابع عضویتِ مبتنی بر ارزشهای صفر و یک، به تابع عضویت فازیِ مبتنی بر درجه بندی میزان عضویت در بازه [0،1]، تعمیم می یاید. در ادامه، در پرتو دستگاه معرفتی فازی، به استدلال تجربی در باب فازی سازی دموکراسی پرداخته ایم. شواهد، نشان می دهد که دموکراسی، به مثابه یک واقعیت، ارزش هایی را در بازه [0،1] دریافت می کند. ارزشِ یک، بیانگر کشورهای کاملاً دموکراتیک و ارزش صفر، بیانگر کشورهای کاملا غیردموکراتیک است و درجات بین صفر و یک، دلالت بر درجه بندی نظام های دموکراتیک و غیردموکراتیک دارد. بنابراین کشورهای امریکا، انگلیس، ژاپن، ترکیه، هند، فرانسه و ایران (1998 تا 2003) عضو کشورهای دموکراتیک می باشند، با این حال، نوع و درجه دموکراسی آنها تفاوت می پذیرد.
مبانی نظری دموکراسی متکثرگرای لیوتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لیوتار ضمن آسیبشناسی جوامع مدرن، وضعیت پیشآمده، یعنی فروریختن فراروایتها و تبدیل شدن آنها به روایتهای خرد و محلی در تمام حوزهها را گرامی میدارد. برای وی چنین وضعیتی به خردهروایتهای خرد و محلی به حاشیه رانده شده فرصتی دوباره برای ابراز وجود و امکان حیات میدهد که تاکنون بواسطهی خواست حفظ یگانگی و ثبات و ...از امکان ابراز هویت خود محروم بودند. اما حفظ و ماندگاری این تنوع و تکثر نیاز به یک چارچوب یا قالبی دارد تا نه تنها این وضعیت دوام بیاورد بلکه تقویت و حمایت نیز بشود که به نظر میرسد قالب دموکراسی متکثرگرای وی این توانایی و ظرفیت را داشته باشد. البته نظریهی دموکراسی وی بطور خیلی صریح بیان نشده و آن را را باید از لابلای آثار و نظریاتش یافت.
شاهنامه از چه می گوید و ارزش آن در چیست ؟
حوزههای تخصصی:
زاویه ای دیگر: همراهی مردم، منطق پذیرش حکومت (نگاهی به سیره پیشوایان دین در عرصه حکمرانی)
حوزههای تخصصی:
گفتمان غرب زدگی: طغیان روشنفکری جهان سومی برای بازگشت به «خود»
حوزههای تخصصی:
دسته های دنباله رو
دوستی در اندیشه سیاسی: روایتی پارادایمی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، مفهوم «دوستی» که یکی از مفاهیم سیاسی است با رویکردی پارادایمی، تحلیل تطبیقی می شود. بدین ترتیب شاید بتوان به فهمی از این مفهوم رسید تا از آشفتگی هایی که در فهم و به کارگیری این مفاهیم ایجاد می شود بیشتر اجتناب کرد. بحث اصلی در اینجا این است که مفهوم «دوستی» تغییرات پارادایمی بارزی را تجربه کرده است و اکنون، با گذار از پارادایم فردگرای مدرن، مجدداً به هنجاری بنیادین تبدیل شده است. برای انجام این تحلیل ابتدا مختصات سه پارادایم اندیشه ای بیان می شوند و سپس مفهوم «دوستی» در سه پارادایم کلاسیک، مدرن فردگرا و پارادایم اجتماعی ـ انتقادی تطبیق داده می شود.
بررسی تطبیقی عهدنامه های تسلیم در اسلام و مسیحیت؛ با تأکید بر مورد اسپانیای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره شناسی سیاسی در ایران باستان، مطالعه موردی رستم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، جستاری است در جهان شگرف اسطوره و حماسه و تلاشی است برای شناخت سیاست، بدان گونه که در ایران باستان مورد توجه بوده است و براین پایه پیوستگی تنگاتنگی دارد با اندیشه سیاسی ایرانشهری. اما از آن روی که بر محور شخصیت رستم مطالعه می کند، ناگزیر است به بازخوانی مهمترین منبع موجود درباره رستم بپردازد که همانا «شاهنامه» فردوسی است. این پژوهش می کوشد تا نقش ها و کارکردهای سیاسی این پهلوان اسطوره ای را در سیاست شهریاری ایران باستان به کند و کاو پردازد؛ همو که در بخش حماسی شاهنامه بیشترین جلوه را دارد و در یک سخن محور حماسه ملی است، زیرا نام وی با قدرت و امنیت و آزادگی و پادشاهی عجین شده است. تحقیق به آن جهت که نیازمند پایه ای نظری است همت گماشته تا از «نظریه کارکرد اسطوره» بهره جوید و نیز در روش مطالعاتی خود به جزء تفسیر و تاویل متن شاهنامه به برخی داده های تاریخ باستان نیز نظر افکند و همچنین از روش آماری استفاده نماید. پژوهش با چنین بنیادی در جستار خود به نماد قدرت، نماد امنیت، نماد آزادگی و تاج بخش بودن رستم توجه نموده و تلاش می نماید به بیشتر زوایای شخصیت رستم از نقطه نظر سیاسی نظر اندازد.
رابطه اخلاق و سیاست از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در تفکر معاصر، وقتی سخن از رابطه اخلاق و سیاست به میان می آید، ممکن است پرسش های متعددی مطرح شود: آیا میان اخلاق و سیاست، نسبت «عینیت- تعامل» برقرار است؟ آیا اخلاق، تابع و ابزار سیاست خواهد بود؟ آیا سیاست و اخلاق با همدیگر تضاد دارند یا دو حوزه کاملاً متمایز و جدای از دیگری هستند. با تامل در اندیشه ملاصدرا و مبانی نظری اخلاق و سیاست در حکمت متعالیه می توان تنها به پرسش های این که سیاست، خادم و تابع اخلاق باشد، یا میان اخلاق و سیاست، «وحدت-تعامل» برقرار باشد، پاسخ مثبت داد. از این رو، این نوشتار، متکفل بررسی همین دو پرسش است. به نظر می رسد صدر المتالهین، در خصوص نسبت میان اخلاق و سیاست، تنها دو فرضیه «غایی-ابزاری» و «وحدت-تعامل» را از میان فرضیه های متعدد و رایج، برگزیده است. و میان اخلاق و سیاست متعارفه و متعالیه، با طرح اسفار اربعه بر محوریت توحید، پیوندی ناگسستنی ایجاد کرده است.
در گفت و گو با حجت الاسلام دکتر مرتضی آقاتهرانی : خودمان را فریب ندهیم حق را بشناس سپس اهل حق را
بهار ایرانشهر
حوزههای تخصصی: