فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی که از دیدگاه تقسیمبندی جهانی محتوا در حوزه حماسی قرار میگیرد خالی از جنبه های غنایی نیست، بدون تردید توجّه به شاهنامه فردوسی و بالتّبع شاهنامهسرایی در میان اقوام مختلف ایرانی بدان حد اهمّیّت دارد که به فکر بازسرایی داستانهایی از شاهنامه به زبان خود برآمده اند، این انگیزه در میان قوم کرد به دلیل ویژگی های نزدیک زبانی و فرهنگی، جلوه ای خاص دارد. در این پژوهش سعی شدهاست داستان بیژن و منیژهاز شاهنامه کردی الماس خان کندوله ای که نمونه ای حماسی و به تقلید از بیژن و منیژه در شاهنامه فردوسی می باشد از دید غنایی و در دو حوز ه ی ابیات عاشقانه و احساسی - عاطفی«اعتذار، خمریّه، درخواست، شکواییّه، طنز و ریشخند، مدح، مرثیه، مفاخره و هجو» واکاوی گردد آنگاه با توجّه به مولّفه های فرهنگی دو زبان پارسی و کردی، علاوه بر بسامد موضوعات غنایی، وجوه اشتراک و افتراق آنها نیز مشخّص گردد.
سبک شناسی تطبیقی «نکیر و منکر» ملک الشعرای بهار با «شورشی در جهنم» صدقی زهاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی تطبیقی با مقایسه ساختار متنی و فرامتنی دو متن مبدأ و مقصد، میزان همسانی ها و ناهمسانی های سبکی هر دو را نشان می دهد. در این نوع پژوهش، نوع دریافت مترجم از متن اصلی، میزان موفقیتش به عنوان واسطه انتقال سبک اصلی نویسنده، میزان تصرّف وی در سطوح زبانی، ادبی و فکری متن اصلی، تأثیر جامعه گیرنده بر ترجمه و گاهی میزان پذیرش جامعه مقصد ارزیابی می شود. ملک الشّعرای بهار در قصیده ای با عنوان «نکیر و منکر» بخش آغازین قصیده «ثورة فی الجحیم» زهاوی را به زبان فارسی برگردانده است. ویژگی های همگن و ناهمگن متن ترجمه شده و متن اصلی کدام است؟ این مقاله می کوشد با روش تحلیلی - توصیفی و سنجش سبکی دو متن یادشده، به این پرسش پاسخ دهد. اگرچه بهار می کوشد از سبک اصلی دور نشود، امّا به دلایلی، مانند بافت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و یا ایدئولوژی های غالب دو ملت عراق و ایران، نوع درک و خوانش بهار از قصیده اصلی و هم سویی اندیشه های وی با زهاوی، دگرگونی های فراوانی در ترجمه این قصیده چه در سطح زبانی و چه زیبایی شناختی ایجاد کرده که آن را به تألیف و اقتباس نزدیک تر کرده است تا ترجمه.
نقد کتاب «ادبیات تطبیقی»
حوزههای تخصصی:
جایگاه عبدالسلام کفافی در ادبیات تطبیقی(معرفی و نقد دیدگاه های وی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمّد عبدالسّلام کفافی (1340-1392 ه . ق) از مؤلّفان و پژوهشگران برجسته و پیشگام جهان عرب در حوزة ادبیّات تطبیقی به شمار می آید: کتاب ادبیّات تطبیقیِایشان (پژوهش هایی در باب نظریّه ادبیّات و شعر روایی) - که به زبان فارسی هم ترجمه شده است - از آثار برجستة ادبیّات تطبیقی دهه هفتاد در جهان عرب است. این کتاب دربرگیرندة سه بخش اساسی است که هر بخش به چند فصل تقسیم شده است: مؤلّف در بخش نخست، برخی مبانی نظری ادبیّات تطبیقی را بدون استناد به منابع نظری بیان کرده است که بیشتر بر اساس مکتب فرانسوی می باشد. بخش دوّم به بررسی رابطه ادبیّات با سایر دانش ها و هنر ها پرداخته است. این بخش که یادآور دیدگاه های رماک و ولک بر اساس چارچوب های مکتب امریکایی می باشد نیز، بدون استناد به منابع معتبر نظری تدوین شده است. بخش سوّم به بررسی تأثیر متقابل محیط زندگی و ادبیّات پرداخته که در واقع زیرمجموعه ای از ارتباط ادبیّات و دانش جامعه شناسی است. به هر حال، رویکرد تاریخی و اثبات گرایی جریان تأثیر و تأثّر و اهتمام به یافته های نوین مکتب امریکایی ادبیّات تطبیقی، به ویژه مطالعات میان رشته ای و نیز تأکید بر پژوهش های اسلامی و شرقی – از جمله ادبیّات داستانی، تعلیمی و صوفیانه - که روابط فرهنگی و ادبی مسلمانان را تقویت می کند، مشخّصة بارز دیدگاه های وی به شمار می آید.
مقاله به زبان فرانسه: من و صداهای آن در نگاه دیگران-مطالعه موردی، ""جایگاه"" آنی ارنو و ""من او"" رضا امیرخانی («Moi» et ses voix à travers le regard des autres; Étude sélective: La place d’Annie Ernaux, Le Moi de l’Autre de Réza Amir Khani)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخیلی یا واقعی، ""خود"" تعریفی از قبل تعیین شده نیست، و نویسنده نوع خودنگاری سعی بر آن دارد که زندگی بدون فرم ""خود"" را در فرم و ساختار نوشتار بگنجاند. اما نشان دادن تصویر موضوعی (""من"") که مدام در حال تغییر و حرکت است، ژانر ادبی خودنگاری را تبدیل به فضایی از تعدد ""خود"" می کند. در خودنگاری""من"" دست به انتخاب ""خود"" می زند تا بتواند زندگی محدودش را تبدیل به زندگی ای غنی و چندگانه کند. این انتخاب آزادانه در معرفی ""خود""، هر بار مفهومی جدید از رابطه میان تمام ""خود""ها ارائه می دهد.
در این مجال سعی بر آن داریم که به سوالاتی بپردازیم که دربرگیرنده این موارد هستند: ""من""، نقش و جایگاه آن و اشکال و صداهایی که به خود نسبت می دهد تا شانس دوباره زندگی کردن را بیابد. بدین منظور، دو اثر من او رضا امیر خانی و جایگاه آنی ارنو را به عنوان دو نمونه از ادبیات معاصر فارسی و فرانسه مورد بررسی قرار خواهیم داد. هر دو اثر به نحوی دربرگیرنده ""من"" هستند، و با استفاده از شیوه های مختلف به صحبت درباره این ""من"" تکه تکه شده می پردازند، یکی از این شیوه ها بحث در مورد نگاه دیگران به ""من"" می باشد.نگاه دیگران و آنچه که درمورد ""من"" در ذهن دارند همیشه همراه با مقدار زیادی از اطلاعات در مورد جامعه ای که در آن می زیند است، بنابراین، برای شناخت بهتر این جامعه از شیوه نقد جامعه شناختی پیر زیما بهره می بریم.
تأثیرپذیری احمد سویلم در مجموعة «الشوق فی مدائن العشق» از عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احمد سویلم یکی از شاعران نسل دوم (دهة شصت) مصر است که میراث گذشتگان نقش پررنگی در اشعار او دارد. مطالعة اشعار او نشان می دهد که بخش قابل توجهی از این میراث را میراث عرفا تشکیل می دهد. در این میان، بررسی مجموعة شعری الشوق فی مدائن العشق نشان می دهد که سویلم به خوبی عطار و منطق الطیر او را می شناخته تا آنجا که به نام او صریحاً اشاره می کند و او را «قطب تصوف اسلامی» می خواند. بنابراین این مقاله در پی آن است که جنبه های این تأثیرپذیری را در قالب مکتب فرانسوی- که بر تأثیر و تأثّر میان شاعران تأکید دارد- آشکار سازد.
مولانا جلال الدین در آمریکا و اروپای امروز
حوزههای تخصصی:
نقد محیط زیستی در حوزه ادبیات با رویکرد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی و مطالعه نقد محیط زیستی که یکی از رویکردهای جدید حوزه ی نقد ادبی است خواهیم پرداخت. در ابتدا به پیشتازان این رویکرد، به رابطه ای که انسان و طبیعت با هم بر قرار می کنند و بالاخره به بازنمایی طبیعت در ادبیات و هنر می پردازیم. همچنین در طول این نوشته خواهیم دید که منطق نقد محیط زیستی به عنوان یک رویکرد جدید بر چه اصولی استوار است. سپس به تحلیل نمونه متن داستان کوتاه تحت عنوان"مردی که درخت می کارید" نوشته ژان ژیونو نویسنده فرانسوی خواهیم پرداخت. در مرحله آخر این مقاله قبل از اینکه به نتایج حاصله بپردازیم بخشی را به حیطه تطبیقی نقد محیط زیستی اختصاص خواهیم داد یعنی جگونه می توانیم یک نقد محیط زیستی تطبیقی داشته باشیم و بالاخره خواهیم دید که ادبیات فارسی و فرانسه محل مطالعات تطبیقی در زمینه فوق هستند.
بینامتنی هم زمان فرم شعر شاملو با قرآن مجید و کشف الأسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق نظریه ی بینامتنیت، هر متن مینیاتوری از متون و فرهنگ های پیشین است. بر این اساس، نوشته ها، اندیشه-ها و فرهنگ های پیشین، به نحوی پنهان در متن حاضر قرار گرفته است. بینامتنیت در پی این است که نوشته-های پیشین پنهان در تار و پود متن حاضر را رمزگشایی کند. بنابراین، مقاله ی پیش رو در پی رمزگشایی هم-حضوری قرآن مجید و کشف الأسرار (ترجمه و تفسیر قرآن)، در فرم شعری شاملو است. اهمیت مقاله از این روست که نقش باواسطه ی قرآن مجید را در موسیقی شعر نوگرای معاصر فارسی نشان می دهد. در این پژوهش سعی شده که فارغ از نیت و جهان بینی شاعر و بر اساس اصل مرگ مؤلف، بینامتنی همزمان فرم شعر شاملو با قرآن و کشف الأسرار کشف شود. نتیجه های برآمده از این مقاله نشان دهنده ی این امر است که فرم شعر شاملو در سطوح موسیقی درونی و بیرونی، ساختار جمله ها و نحوه ی نگارش با قرآن و ترجمه و تفسیر کشف الأسرار میبدی پیوند بینامتنی توأمانی دارد.
بررسی و تطبیق اندیشه های اجتماعی در شعر بدر شاکر السیّاب و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر معاصر، توجّه به مسائل اجتماعی را سرلوحه مضامین خویش قرار داده و شاعرانی را به تاریخ معرفی کرده است که در راستای تصویر مفاهیم اجتماعی و حلّ مشکلات جامعه کوشیده اند. بدر شاکر سیّاب شاعر معاصر عراقی و قیصر امین پور شاعر معاصر ایرانی ازجمله ادیبانی هستند که تعهّد به مسائل اجتماعی، بخش بزرگی از دغدغه های ذهنی آن ها بوده و آثار شعری فراوانی در این موضوع از خود برجای گذاشته اند. انعکاس ظلم و فساد جامعه، دعوت به صلح، آزادی و تشویق به مبارزه و جهاد از برجسته ترین مضامین اجتماعی این دو شاعر است. در این پژوهش سعی کرده ایم با محوریت این چهار مضمون در شعر این دو شاعر، به بررسی و کشف مصادیق همنوایی و تبیین تفاوت های نگاه آن ها -که متعلق به دو محیط جغرافیایی و فرهنگی متفاوت اند- بپردازیم، تا معلوم شود چگونه اندیشه ای اجتماعی در نقطه ای از جهان ظهور یافته و در نقطه ای دیگر همان اندیشه به گونه ای دیگر مجال بروز می یابد.
فرهنگ اسلامی - ایرانی در کتاب الأدب الصغیر و تأثیر آن در منابع عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو کتاب الأدب الصّغیر و الأدب الکبیر، نقطة تقاطع دو فرهنگ ایرانی و اسلامی محسوب می شوند. نویسنده با معیار عقل و خرد، مضامینی را از این دو فرهنگ برگزیده که نه تنها پس از گذشت بیش از هزار سال مورد تأیید خردمندانند؛ بلکه موجب تحسین آن ها شده اند. سبک نگارش ابن مقفّع که در نوع خود بدیع و بی نظیر است، در کنار مضامین عقلی مشترک در دو فرهنگ اسلامی و ایرانی، موجب شده است عبارات حکیمانة این کتاب که از اوّلین آثار مکتوب عربی محسوب می شود، تأثیر شگرف و کم نظیری در آثار پس از خود بگذارند. در این پژوهش نشان داده ایم که 30 عبارت حکیمانه از الأدب الصّغیر، عیناً در ده ها منبع عربی نقل شده و دست کم 27 مضمون مشترک با الفاظ مشابه، از این اثر به ادب عربی نفوذ کرده و بسیاری از مضامین آن در فرهنگ و ادب عربی نمود یافته است. این تأثیر شگرف که حاصل اندیشه های مشترک اسلامی و ایرانی است، اگر در منابع عربی بی نظیر نباشد، به یقین کم نظیر است.
سرمقاله: ضرورت تدوین برنامه ریزی راهبردی برای رشته ادبیات تطبیقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی تطبیقی مفهوم سلوک در رمان سیذارتا و حکایت شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان آثار ادبی جهان ویژگی های مشترکی می توان یافت که گاه به سبب اقتباس و گاه به دلیل دنبال نمودن الگوهای مشترک بشری پدید آمده اند. جست وجوی کمال و سلوک برای رسیدن به آن نیز از جمله مفاهیم مشترک در آثار ادبی ملت ها و فرهنگ های مختلف است. میان داستان سیذارتا اثر هرمان هسه، نویسندة معاصر آلمانی، و حکایت شیخ صنعان در منطق الطیر عطار، شاعر و عارف قرن ششم هجری، نیز شباهت های قابل توجهی در این زمینه وجود دارد. در این مقاله ضمن اشاره به شباهت ها و تفاوت های دو اثر در حوزه مفاهیم، کنش های شخصیت ها تحلیل می کنیم و نشان می دهیم که در هر دو اثر، شخصیت اصلی در جست وجوی کمال به سیروسلوک می پردازد و با طی مراحلی که عشق زمینی مهمترین آنها است، از خویشتن خویش رها و به کمال نزدیک می شود.
مقایسة بنمایه های پایداری نسیم شمال و صالح محمود هُواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات پایداری واکنش فکری فرهنگی ملّت های تحت سلطه است. ملّت ها با اینکه از جغرافیا، فرهنگ، منش و آرمان های مختلف برخوردارند، امّا بنمایه های ادبیّات پایداری در جای جای دنیا در اغلب موضوع ها، جهت گیری واحدی را دنبال می کند. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مکتب امریکایی ادبیّات تطبیقی، بنمایه های ادبیّات پایداری را با محوریّت دیوان «باغ بهشت» نسیم شمال، شاعر دورة مشروطه در ایران و دیوان «مرایا الیاسمین» صالح هواری، شاعر معاصر فلسطینی، که هر دو از شاعران متعهّد در قبال سرزمین و مردم خود هستند، با هم مقایسه نماید و بیش از پیش زوایای پنهان و ناگشودة ادبیّات پایداری را در ایران دورة مذکور و فلسطین معاصر بنمایاند. از مهم ترین یافته های این پژوهش آن است که نسیم شمال اندیشه های خود را در مقولة مبارزه و پایداری با زبان صریح و آشکار بیان کرده است و صالح هواری به زبان رمز و اشاره.
بررسی تطبیقی عنصر زمان و زمانمندی خطی و یادواره ای (مطالعة موردی: «بعد از ظهر سبز» و «دُومَه وَد حَامِد»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی و به ویژه مقوله زمان در روایت از دانش های جدید نقد ادبی و روایی در چند دهة اخیر است. ژرار ژنت فرانسوی موفّق ترین نظریه پرداز زمان روایی است که نظریه خویش را در سه قالب «نظم، تداوم و بسامد» مطرح کرده است. هم چنین ژولیوا کریستوا نیز بر این عقیده است که می توان زمان داستان های روایی را با تحلیل زمان روایی و زمان متن مورد بحث به دو گونه زمانمندی یادواره ای و خطی تقسیم کرد. در واقع زمانمندی خطی خصلتی دراماتیک و زمانمندی یادواره ای خصلتی روایی به متن می دهد. این پژوهش دو داستان کوتاه «بعد از ظهر سبز» از مصطفی مستور، داستان پرداز ایرانی و «دُومَه ود حَامِد» از طیب صالح، رمان نویس نامدار سودانی را با هدف تبیین عنصر زمان و زمانمندی خطی و یادواره ای به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد ادبیات تطبیقی بررسی کرده و نشان داده است که این دو اثر به دلیل به کارگیری استرجاعات و پرش های زمانی فراوان در چارچوب نظریه ژنت و زمانمندی خطی و یادواره ای قابل بررسی هستند، شاکله های روایی زمان و نیز نزدیکی این دو نظریه در باب زمان روایی (زمانمندی یادواره ای) و دراماتیک (خطی) در دو اثر تقریباً یکی است که این جستار تقرب و همگرایی این دو داستان را به نظریه زمانمندی ژنت و زمانمندی یادواره ای کریستوا تبیین کرده است، با این تفاوت که متن داستان «دُومه ود حَامِد» خصلت روایی بیشتری با این دو نظریه و به ویژه زمانمندی یادواره ای کریستوا دارد.