فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۶۷۹ مورد.
علوم بلاغی و نقد ادبی و ترجمه
حوزههای تخصصی:
ادبیات ترکی از شعرای معاصر
حوزههای تخصصی:
بررسی: بدون ترجمه، جهان تاریخ ندارد
حوزههای تخصصی:
تطبیق ترجمه؛ بررسی تطبیقی اقوال ابوالقاسم نصرآبادی، عارف قرن چهارم، با ترجمه آنها در منابع فارسی
حوزههای تخصصی:
یوبه
ترجمه آیاتی از گاتها
بررسی و نقد ترجمه نونیه ابوالفتح بُستی به زبان فارسی؛ با تکیه بر اصل کمّیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازان از ترجمه شعر به عنوان دشوارترین نوع ترجمه یاد کرده اند. اصطلاح «ترجمه ناپذیر» عنوانی است که گویای وجود چالشی عمیق در ترجمه این نوع اثر ادبی است. این چالش به دلیل تغییرات عمده ای است که در شکل و ساختار ترجمه شعر اتفاق می افتد و آن را از متن اصلی بیگانه می کند. ظرافت و ریزه کاری های ادبی موجود در شعر، نظریه پردازان ترجمه را بر آن داشته تا به ارزیابی ترجمه از دریچه برابری و تعادل از حیث شکل و ساختار بپردازند و به صورت های متفاوت زبان شناختی دو زبان (مبدأ و مقصد) در فرایند ترجمه، توجه ویژه ای داشته باشند. در این جستار، به روش توصیفی تحلیلی و مقابله متن مبدأ و مقصد به بررسی اصل کمّیت به عنوان یکی از اصول مهم در ایجاد تعادل و برابری میان متن مبدأ و مقصد می پردازیم. سپس ارزیابی مفهوم «کمّیت» را در ترجمه نونیه ابوالفتح بُستی (قرن چهارم) از عربی به فارسی مورد توجه قرار می دهیم. این قصیده را بدرالدّین جاجرمی به شیوه نیمه آزاد در قرن هفتم به زبان فارسی برگردانده است. نتایج نشان می دهد که با وجود تلاش مترجم در حفظ کمّیت، ویژگی های نظام زبانی مقصد موجب روی آوردن به افزایش کمّی از سوی مترجم شده است. افزایش کمّی در دو سطح واژگانی و معنایی در ترجمه آشکار است.
مقایسه دو ترجمه فارسی نصرالله منشی و محمد بخاری از کلیله ودمنه عربی ابن مُقَفَّع با تکیه بر نظریه ترجمه یوجین نایدا (موردکاوی: باب زاهد و راسو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب کلیله ودمنه را برزویه طبیب به پهلوی و دو سده بعد ابن مُقَفَّع به عربی برگرداند. بعدها در سده ششم هجری به دلیل از بین رفتن اصل پهلوی، همین ترجمه عربی اساس کار ترجمه مترجمانی چون نصرالله منشی و محمد بن عبدالله بخاری قرار گرفت. این مقاله درصدد است که با تکیه بر شیوه وصفی- تحلیلی و براساس نظریه یوجین نایدا در زمینه ترجمه، شباهت ها و تفاوت های دو ترجمه مذکور را با تکیه بر باب «زاهد و راسو» بررسی و میزان انطباق این ترجمه ها را با نظریه مذکور واکاوی کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد هر دو مترجم با فاصله گرفتن از ترجمه لفظ به لفظ که در آن زمان بسیار معمول بوده با تکیه بر مهارت سخنوری و ایجاد برخی تعدیلات، خواننده را غرق گفتمان داستان کرده اند؛ اما نصرالله منشی دغدغه بیشتری در زمینه ایجاد تأثیر و انتقال پیام اصلی متن به مخاطب داشته است. بنابراین، تعدیلات بیشتری در ترجمه ایجاد کرده و در این راه آیات قرآنی، احادیث، اشعار و امثال عربی را به متن ترجمه خود افزوده و به خصوصیات ترجمه پویا در نظریه نایدا نزدیک تر شده است. این در حالی است که بخاری که بنا بر دستور شاه -مخاطب ترجمه وی- مأمور پایبند ماندن به متن اصلی بوده با باقی ماندن در حصار جزئیات و چارچوب داستان ها به ویژگی های ترجمه صوری نایدا متمایل است؛ او نیز گاه به خاطر تفاوت های بینازبانی و بینافرهنگی، تغییرات اندکی در متن ترجمه ایجاد می کند که بسامد و میزان این تغییرات در مقایسه با ترجمه منشی بسیار اندک است.
بیچاره مترجم ها
حوزههای تخصصی:
نقد و ارزیابی ترجمه محمد دشتی از نهج البلاغه براساس مدل گارسس (1994) (مطالعه موردی: ترجمه خطبه اول و حکمت های 1 تا 20)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه از منابع مهم و معتبر دینی است که از زمان تدوین آن تاکنون با اقبال صاحبان دانش و فضل روبه رو شده است و مترجمان متعددی با هدف تبیین و تشریح این شاهکار گرانقدر امیرالمؤمنین (ع) به ترجمه آن پرداخته اند. اما سؤال اینجا است که این ترجمه ها تا چه حد توانسته اند اعجاز، قدرت و گیرایی کلام امیر (ع) را به نحو احسن به جامعه فارسی زبان معرفی و منتقل کنند؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف ارزیابی کیفیت ترجمه صورت گرفته از نهج البلاغه توسط محمد دشتی، انجام گرفته است. در میان الگوهای متعدد ارزیابی کیفیت ترجمه ، الگوی گارسس که در مقایسه با الگوهای پیشنهادی دیگر به نسبت جامع تر است به منزله چارچوب پژوهش درنظر گرفته شده است. این الگو چهار سطح معنایی -لغوی، نحوی- واژه شناختی، گفتمانی- کارکردی و سبکی- منظورشناختی (عملی) را شامل می شود. هرکدام از این سطوح، دارای زیرگروه ها و اجزای خاصی هستند که متون ترجمه شده براساس آن ها ارزیابی می شوند. در این پژوهش، ترجمه خطبه اول و حکمت های 1 تا 20 از مترجم نامبرده برای ارزیابی کیفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است و پس از تعیین میزان فراوانی هر یک از زیرگروه های موجود در سطوح چهارگانه طبق الگوی گارسس، نتایج به صورت نمودار نشان داده می شود. نتیجه ارزیابی براساس تکنیک های مثبت، منفی و خنثی بیانگر این است که ترجمه دشتی دارای معیار مقبولیت بوده و از کیفیت به نسبت بالایی برخوردار است. براساس 3 حوزه افزایش، مانش و کاهش در ترجمه، ترجمه دشتی در حوزه افزایش، بسامد بیشتری دارد؛ زیرا ترجمه این شاهکار ادبی که دارای فصاحت و بلاغت بوده به صورت روان و محتوامحور به انجام رسیده است و مخاطب در فهم آن با چالش چندانی در درک موضوع مواجه نمی شود و روش وی یک روش مقصدگرا بوده است.
اقبال نامه
ترجمه آیاتی از گاتها
ترجمه و برخی از پیامدهای آن
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان فرانسه: ریتم و قافیه در رباعیات فبتز جرالد: ترجمه یا خلق ادبی؟ (Le rythme et la rime dans les Robâïât de FitzGerald:Traduction ou création Littéraire?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
En se fondant sur des approches traductologiques, cet article se propose de faire une analyse critique de la première traduction anglaise des Robâïât d’Edward FitzGerald. En général, FitzGerald a-t-il réussi à transmettre le rythme et la musicalité unique du texte persan dans sa traduction? Est-il également parvenu à conserver l’interaction sémantique et rythmique du texte original dans sa version? En s’appuyant sur les théories de certains spécialistes de la traduction tels Henri Meschonnic, Antoine Berman, Derek Attridge, et Gérard Desson, cet article vise à examiner les questions soulevées par la traduction du rythme persan ainsi que de la corrélation entre le sens et le rythme du texte original, et ce qui se retrouve dans la première édition des quatrains de FitzGerald.
درباره شعر و . . .: جدال با گوشه ها: دغدغه های ترجمه شعر
حوزههای تخصصی:
کار نابکاران
حوزههای تخصصی: