ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۴۶۰ مورد.
۴۰۲.

محورهای «آز» و کنشهای شخصیتهای آزمند در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت شاهنامه کنش آز قدرت و خودکامگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹۸
آز در اوستا ?zi یا ?zay و در پهلوی ?z، به معنی زیاده خواهی، میل شدید، شهوت و نیز نام دیوی تبهکار است که در اساطیر زروانی و زردشتی، قدرتمندترین همدست اهریمن در نبرد با اهورامزدا به شمار می آید. در بندهش بر زیاده خواهی و سیری ناپذیری؛ در مینوی خرد بر فریبندگی؛ و در آموزه های زردشتی بر خود کامگی آن تاکید شده است. آز هماورد خرد است و از خشم، شهوت، دروغ، فریب، بی خردی و ... آدمیان، تناور می گردد و با نیکی، راستی، مهرورزی و خردمندی، ضعیف و لاغر. آز در شاهنامه، دیوی ستمکار، اساس بدیها، بن مایه بعضی از پیکارها، عامل کنش تعدادی از شخصیتها و پدیدآورنده بسیاری از کشتارهاست. فردوسی با تکیه بر باورهای اساطیری و متون دینی، محورهای مختلف آز را پیرنگ داستانهایش قرار داده و بر اساس آن، کنشهای شخصیتها را سامان بخشیده است. این مقاله با توجه به هدف، انگیزه و کنشهای ذهنی، گفتاری و رفتاری شخصیتهای آزمند، محورهای آزار را به پنج دسته تقسیم کرده: (1 قدرت؛ (2 خودکامگی؛ (3 رشک؛ (4 شهوت؛ (5 تنگ چشمی / خست؛ و در هر یک از محورها به تحلیل آنها پرداخته است. آز قدرت، بیش از همه، مورد توجه فردوسی بوده و پیچیده ترین و دشوارترین ساختار و نیز شوم ترین آثار را دارد. آز قدرت و خودکامگی اساس صبغه سیاسی - اجتماعی دارند و آز رشک، شهوت و تنگ چشمی، جنبه ضداخلاقی.
۴۰۴.

تلخندهای فلسفی شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه طنز اندیشه های فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۷
سده های چهارم و پنجم و اوایل قرن ششم، از دوره های تاریخی است که افکار فلسفی در آن نمود آشکاری دارد، رودکی سمرقندی، ابوشکور بلخی، فردوسی توسی و خیام نیشابوری از جمله شاعرانی هستند که در این دوران زندگی می کنند و رگه هایی از این تفکرات در آثارشان دیده می شود. شاهنامه نیز در میان این آثار از ویژگی خاصی برخوردار است. فردوسی به عنوان شاعری حکیم، اندیشه های فلسفی خود را در قالب خنده ای تلخ و گزنده مطرح کرده که از آن به "تلخند" یاد کرده ایم. تلخندهای او دیدگاه فلسفی و طرز نگرش وی را به جهان آفرینش نشان می دهد. در این پژوهش، گونه ای از طنز با عنوان طنز فلسفی مطرح شده و سپس تاملات فلسفی حکیم توس با آوردن مثالهایی از شاهنامه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. این گونه طنز در شاهنامه اندک نیست، اما با توجه به مطالعاتی که در زمینه شاهنامه شده است، به نظر می رسد این موضوع چنان که باید مورد توجه شاهنامه پژوهان واقع نگردیده است. در حالی که با توجه به تعاریف موجود از این گونه طنز، زمینه های مناسب آن در شاهنامه وجود دارد و فردوسی متناسب با دانش، فرهنگ و رعایت درک مخاطبان و فضای حماسی اثر با مهارتی کم نظیر در اثر خود از آن بهره گرفته است. با وجود این گونه افکار در شعر حکیم توس، نه تنها او به یاس فلسفی گرفتار نشده است، بلکه در کنار بیان این گونه اندیشه ها، خواننده را به تساهل دعوت و بدین وسیله تحمل رنج را بر خود و دیگران آسان می کند.
۴۰۶.

گناه بخت من است این گناه دریا نیست (بررسی قطعه ای منسوب به فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲۵
شرح این ماجرا به این صورت در منابع مکتوب نخستین بار در مقدمه بایستغری (نیمه اول قرن نهم هجری) آمده و گویا تاکنون در منبع کهنه تری دیده نشده است. اما اشعاری که در این حکایت از فردوسی نقل شد، چنان که استاد ریاحی بدان اشاره کرده اند، در ماخذ کهنه تر از قرن نهم هم دیده می شود. نخستین کسی که از از انتساب این ابیات به فردوسی سخن گفت عباس اقبال بود. وی به شعر نظام الدین محمود قمر اصفهانی که قطعه مذکور را تضمین کرده اشاره دارد. اقبال عکس نسخه دیوان قمر را، که در مجموعه شش دیوان مورخ 714-713 هجری باقی مانده و در کتابخانه ایندیا آفیس (دیوان هند) نگهداری می شود و مرحوم قزوینی آن را تهیه کرده و به ایران فرستاده بود، در اختیار داشت. پس از اقبال، تقی بینش، بدون توجه به یادداشت اقبال، در چاپی که از دیوان قمر اصفهانی عرضه کرد،‌ به منسوب بودن این شعر به فردوسی اشاره و ماخذ خود را در این باره مجمع الفصحای هدایت اعلام کرد.
۴۰۷.

موی بر میان بستن (آیین ویژه سوگواری در شاهنامه و متون ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰۶
وامقی درباره «موی بریدن و بر میان بستن» «فریگیس» در این دو بیت نوشته است: «نکته ای که در اینجا آمده است به ظاهر باید رسم دیگری باشد که نمی دانم شواهد دیگری از آن می توان یافت و در اصل بازمانده است یا خیر؟» پرسش و تردید ایشان درباره ناآشنا بودن کاری که فریگیس انجام داده بجاست. تا جایی که نگارنده جستجو کرده، شواهد و نمونه های تقریبا همانند انگشت شماری در این باره وجود دارد که شاید مهم ترین و گویاترین آنها در کوش نامه و الهی نامه باشد. در منظومه کوش نامه، «کوش»، در سوگ همسرش، «نگارین»، بگسترد خاک و بر او بر نشست میان را به موی نگارین ببست در حکایت «زن صالحه» (الهی نامه عطار) نیز مادری که طفلش را شب هنگام در گهواره کشته اند فغانی و خروشی در جهان بست دو گیسو را بریده بر میان بست در داستان الحاقی سوگواری مادر «نوش زاد» بر فرزندش، که در یکی از نسخه های شاهنامه آمده، بیتی است که، طبق آن،‌ همسر مسیحی انوشیروان هم، در عزای فرزند، موی بر میان می بندد: به فندق همی برگ گل را بخست به موی بریده میان را ببست
۴۰۸.

گاو بر مایه، گرز گاو سر و ماه پیشانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷۵
گاو در فرهنگ هند و اروپایی اهمیت بسیار داشته و مرکز ثقل شئون گوناگون زندگی به شمار می آمده است. در زبان هند و اروپایی، ترکیبات متعددی برگرفته از واژه گاو *gWou برای نام گذاری افراد خانواده به کار می رفت. اوقات روز به «آغاز چرای گاوها»، «یوغ نهادن» بر آنها و «از یوغ رها کردن» آنها تقسیم می شد. حتی واحد اندازه گیری چاله های آب بر اساس رد سم گاو بود. فراوانی تعبیرهای مجازی که با واژه «گاو» ساخته شده در ریگ ودا چشمگیر است. در آن، ستاره ها چوپانان گله اند؛ گاو پرتو بامدادی و ابر بارانی است؛ آسمان و زمین نیز گاهی به شکل گاو نر و ماده نشان داده می شوند که خورشید از آنها عصاره درخشان می دوشد (?WEST 2007, pp. 184-185). ردپای این باورها در اوستا و متون فارسی میانه پیداست و، در آنها، توصیف گاو یکتا آفریده و گوشورون (روان گاو) یا تبارنامه فریدون شان گاو را نشان می دهند. در شاهنامه از گاوی در نقش دایه فریدون سخن رفته که فریدون، دور از مادر و پدر، در کوه دماوند، با شیر او پرورانده می شود. ویژگی این گاو رنگین بودن آن است که شاهنامه، برخلاف دیگر منابع عصر اسلامی، به روشنی بر آن انگشت می گذارد. این تصویر دلچسب از گاو به عنوان دایه، که در افسانه های پریان نیز آشناست، چه خاستگاهی دارد؟
۴۰۹.

نقد پیش درآمد داستان رستم و سهراب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: نقد مرگ رستم سهراب پیش درآمد تقدیر ابهام سازی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی
تعداد بازدید : ۲۶۱۰ تعداد دانلود : ۱۱۶۷
فردوسی معمولا سرآغاز پاره ای از داستانها را به گونه ای سروده است که خواننده از همان آغاز فضای کلی داستان را پیش چشم می آورد. چنین آغازی را که در شاهنامه تحت عنوان « خطبه داستان» یا «پیش درآمد» نام نهاده اند. به غیر از داستان رستم و سهراب، در داستانهای رستم و اسفندیار، سیاوش، فرود و ... نیز به چنین پیش درآمدهایی برخورد می کنیم که در هر یک، سرآینده به نوعی مسیر و محتوای کلی داستان را در ذهن خواننده مشخص می کند.شاعر حماسه پرداز در پیش درآمد داستانه بینش خود را نسبت به شخصیت های اصلی داستان بازگو می کند و آنها را در تراز وی نقد قرار می دهد تا خواننده با سر نخ هایی حکایت را پی گیری کند. بدیهی است که در این صورت خواننده از خالی الذهن بودن خارج می شود و با همان اطلاعات و با شوق و ذوق مضاعف داستان را به مطالعه می گیرد.ما در این مقاله به چگونگی حاکمیت تقدیر و شیوه ابهام سازی شاعر که از شگردهای داستان پردازی می باشد، پرداخته ایم.
۴۲۰.

ساختار فنی شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه اسطوره ساختارشناسی ملحقات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۴ تعداد دانلود : ۳۳۸۴
فردوسی با هنر عظیم خود توانسته است شاهنامه را در عین تعدد و گستردگی منابع، به صورتی منظم و منسجم بیافریند و آن را به صورت یک کل یگانه و یکپارچه عرضه کند؛ اما در درازای زمان، گاهی کاتبان، عناصر یا داستان هایی را وارد متن کرده اند یا در عرض باقی عناصر و داستان ها، داستانی را ساخته یا جایگزین کرده اند. برخی محققان نیز بدون توجه به طرح منسجم و هدف نظم و انسجام شاهنامه، بخشی از این کتاب را به صورت گسسته و بریده، و فارغ از سایر قسمت های آن، تفسیر و تحلیل کرده اند. مقاله حاضر می کوشد با تبیین ساختار شاهنامه و پیوند اجزاء آن با هم، سبب و عوارض چنین مسائلی را آشکار کند تا فهم شاهنامه و دریافت ارزش آن به صورت علمی میسر شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان