فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۴۶۰ مورد.
آن روی سکه جنگ در شاهنامه (بررسی مولفه های جنگ نرم در شاه جنگ روانی رستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه به عنوان نماد همبستگی ایرانیان، کتابی زمینی انسانی است که هیچ مؤلفه ای از نیازهای زیستی بشر در آن به غفلت سپرده نشده است. این حماسه بزرگ ترین بازنمود فرهنگی ایرانیان در دنباله شیوع چند صد ساله مبارزه فکری با برتراندیشی و سیاست متعصبانه نژادی تازیان است که توانست با منظوم ساختن روایات کهن ملی، مهم ترین سرمایه فرهنگ ملی ایران را به بشریت تقدیم کند. ساختار این حماسه به گونه ای پرداخته شده که اولاً نمی توان جامعیّت آن را از حیث برخورداری از شرایط و عناصر یک آرمانشهر مطلوب نادیده گرفت و ثانیاً انفکاک و جداسازی روح حکمت اسلامی از آن غیر ممکن می نماید. اهمیت بزرگ حماسه ایرانیان در چگونگی یاد کرد جنگ هاست؛ مؤلفه های فراوان جنگ سخت (Hard war) و جنگ نرم (Soft war) و شیوه های متعدد مقابله با عملیات روانی دشمن در این اثر سترگ به وفور دیده می شود. این پژوهش یکی از نامدارترین جنگ های روانی شاهنامه، یعنی جنگ روانی رستم با اشکبوس کشانی را برپایه شگردهای جنگ نرم منطبق با تعاریف اندیشمندان معاصر ایرانی و خارجی مورد نقد و تحلیل قرار داده و بسامد بهره گیری صاحبان تمدن کهن ایران قبل از اسلام را از شیوه های نرم دفاعی و تهاجمی باز نموده است.
روایات بندهشی، زمینة گفتمانی استعاره های شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آن گاه که بخش های پهلوانی و اساطیری شاهنامه، با برخی واقعیّت های تاریخی و همچنین با حوادث ازلی و بندهشی مقایسه شود، تطابقی معنادار آشکار می شود. یکی از مواردی که در بررسی های مربوط به شاهنامه مغفول مانده، تحلیل چگونگی انطباق میان رویدادهای ازلی و مینویِ توصیف شده در کتاب بندهش با حوادث پهلوانی و چگونگی تأثّر فردوسی از آن بن مایه های اسطوره ای و تبلور آن در زبان استعاری یا مجازی شاهنامه است. بنا بر ادّعای این جستار، این انطباق خود یک استعاره بزرگ است که به زمینه گفتمانی ظهور و بروز استعاره نظر دارد. مقالة حاضر به شیوة توصیفی- تحلیلی و الهام از نظریّة گفتمانی دریدا تلاش کرده است به بازخوانی جایگاه استعاره در شاهنامه بپردازد. بنابر نتیجة این پژوهش، علاوه بر استعارات بلاغی و عاطفی، استعاره هایی در شاهنامه دیده می شود که نه تنها با قدرت و هنر بیانی فردوسی آمیخته گشته است، متأثّر از بنیان های اساطیری و بازنمایی باورهای بندهشنی است که می توان از آن با عنوان استعارات ارجاعی و فرهنگی یاد کرد. لذا در بازشناسی و بازخوانی روایات اساطیری و پهلوانی شاهنامه باید به زیرساخت گفتمانی استعاره های ارجاعی و فرهنگی بیش از پیش توجّه کرد.
معرفی کتاب: اسطوره متن هویت ساز ( مجموعه مقالات فردوسی شناسی )
حوزههای تخصصی:
مرداس، نیک مرد آدم خوار!
حوزههای تخصصی:
به راستی اگر در باغ بسیاری از مباحث بسته شده باشد، در باغ شاهنامه هنوز بسته نیست. به سراغ شاهنامه اگر می آییم، زادراهمان از هر گونه نباید چنان پر باشد که برای میوه های نوبر و غریب این باغ، که گاهی کشفشان با پیش فرض های ما همخوان نیست، جایی نماند و، با همان زاد راه، تنها گشتی بزنیم و بی ارمغان باز گردیم. نخست باید بدانیم شاهنامه چگونه اثری است - اثری با ویژگی های خاص که به لحاظ نوع شناسی آن را نمی توان به سادگی از مقوله هایی چون اسطوره، حماسه یا تاریخ شمرد: گویی همه آنهاست و هیچ یک از آنها نیست. اما مساله چندان هم غامض نیست. شاهنامه اثری است که، در قالب داستان سرایی به شیوه رمانس، در مطابقت با مفاهیم زمان خود، ویژگی های بدیعی دارد. این اثر، از سویی، از باورها و فرهنگ ایران، نه در قالب اصالت باستانی بلکه به صورتی میانجی، خبر می دهد و، از سوی دیگر، به لحاظ ادبی این صورت میانجی را به بهترین وجه منتقل می سازد. در نظر داشتن این ویژگی های ساختاری و کارکردی برای بررسی اثری ادبی از نوع شاهنامه اهمیت بسیار دارد. شاهنامه را حماسه خوانده اند. اما آثار حماسی خصیصه ای مربوط به زمان سرایش دارند که در شاهنامه مصداق ندارد.
پهلوان غالب و مغلوب خو نگرشی نو به داستان رستم و سهراب
حوزههای تخصصی:
بر شاخه سرو سایه فکن
حوزههای تخصصی:
از قافله مقلدان شاهنامه
حوزههای تخصصی:
نکاتی بر ملاحظاتی
حوزههای تخصصی:
ضحاک در زندان طبیعت
حوزههای تخصصی:
سرگذشت کیخسرو
منبع:
گوهر دی ۱۳۵۶ شماره ۵۸
حوزههای تخصصی:
بررسی ویژگی کودکی شخصیت های اسطوره ای شاهنامه
حوزههای تخصصی:
خورشیدی دیگر از افق شاهنامه شناسی
حوزههای تخصصی:
شاهنامه: فردوسی و شاهنامه (فردوسی در کوران خاطرات تاریخ) (بر اساس دیباچه ی شاهنامه ژول - مول)
حوزههای تخصصی:
رزم ابزار در شاهنامه فردوسی و ایلیاد هومر از دید تطبیقی
منبع:
فرهنگ پاییز ۱۳۶۹ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
شاهنامه را چگونه باید خواند (2)
حوزههای تخصصی:
حکیم سخن آفرین
حوزههای تخصصی:
منابع و شیوه کار فردوسی در داستان اردشیر بابکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله منابع فردوسی در سرودن شاهنامهو شیوه کار او یکی از چالش های اساسی در شاهنامه پژوهیست. گروهی بر پایه همانندی برخی از عنوان های داستان های یادشده در مقدّمه بازمانده از شاهنامه ابومنصوری، این کتاب را یگانه منبع فردوسی دانسته اند. برخی دیگر معتقدند که فردوسی در کنار شاهنامه ابومنصوریاز منابعی دیگر نیز استفاده کرده است. دلیل اصلی این گروه از پژوهش گران آن است که از آن جایی که منبع مشترک و اصلی فردوسی و ثعالبی همین شاهنامه ابومنصوریست، بخش هایی از شاهنامهمانند بیژن و منیژه و هفت خان رستم که در کتاب غررالسّیرثعالبی نیامده، قطعاً از منبعی دیگر گرفته شده است. این درحالیست که اگرچه مسأله استفاده ثعالبی از شاهنامها بومنصوریبه دلیل اذعان نویسنده غررالسّیراثبات پذیر است، به دلیل از میان رفتنِ شاهنامه ابومنصورینمی توان بدرستی مشخّص کرد که ثعالبی دقیقاً در کدام داستان از این شاهنامهاستفاده کرده است. تجزیه چهار روایت از داستان اردشیر بابکان از چهار متن و مقایسه با روایت شاهنامهفردوسی حاکی از آن است که فردوسی ضمن بهره گیری از منبعی مکتوب، به صورت التقاطی از منابع متعدّد در تدوین داستان اردشیر بابکان استفاده کرده است.