یکی از وظایف مهم شعر در هر عصری همراهی با جامعه و تحولات آن است. شعر معاصر عربی نیز از این قاعده مستثنی نبوده بلکه بیش از پیش به این مسایل پرداخته است. بدین منظور شعرا برای بیان آمال و خواسته های خویش شیوه های متعددی را برگزیده اند که سفرهای خیالی یکی از منحصر به فردترین آنها به شمار می آید. در این سفرها گاهی شعرا به جهانی دیگر سفر کرده و به مقایسه جامعه زمینی خویش با آن جامعه آرمانی می پردازند و گاهی بوسیله بال خیال به عالم آخرت رفته، با این تخیلات سعی در اصلاح جامعه خود داشتند. بسیاری از محتویات این سفرها همان چیزی است که در جهان معاصر عرب اتفاق افتاده است. این مقاله به بررسی انگیزه و اقسام سفرهای خیالی می پردازد.
نمایشنامه های توفیق الحکیم، پدر نمایشنامه نویسی عرب، افزون بر اینکه از ژرف ترین مضامین انسانی برخوردار است، در قالب زیبایی هم نوشته شده است. وی با بهره گیری از عناصری مانند گفت و گو، اسطوره، طنز، اقتباس از داستان های قرآنی و آوردن نثری موزون و روان، کوشش کرده است تا نمایشنامه های خود را به شکلی دلنشین و جذاب ارایه کند.
طبعا شناخت بیشتر از سبک ادبی ایشان، می تواند برای دستیابی به فهم بهتر مضامین نمایشنامه های او به خوانندگان کمک کند.
برای آماده سازی این مقاله، نمایشنامه های توفیق الحکیم مورد مطالعه قرار گرفت، سپس ویژگیهای سبک شناسی هریک، در انتقال محتوی و تاثیر گذاری بر خوانندگان استخراج شد و در پایان بررسی با جمع بندی و تحلیل آن ویژگیها، سبک ادبی و بیانی ایشان در نگارش نمایشنامه ها، روشن گردید
آلبرکامو نویسنده بزرگ قرن بیستم، طلایه دار فلسفه پوچ گرایی در آثار خود از نمادهای فراوانی بهره می گیرد.یکی از نمادهای با اهمیتی که وی بر آن تکیه دارد نماد طبیعت است که در تمامی آثار او به چشم می خورد.او که در کشور الجزایر به دنیا آمده همواره در کنار دریا و نور خورشید زندگی کرده است. در اکثر کتاب هایش او به این دو نماد معین دریا و خورشید تکیه فراوانی دارد خورشید نماد روشنگری، نماد عقل و درایت و زندگی بخش است. اما همین نماد خود نشانی از مرگ و نیستی است. دریا نیز نماد بیگانگی و مهربانی است. می توان گفت که نماد خورشید و دریا در آثار او همواره نقش دوگانه دارند. این عناصر هم نشانی از زندگی هم نشانی از مرگ دارند.
رمان ثلاثیه نجیب محفوظ، برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1988 م. رنگین کمانیست از واقعیت های اجتماعی که نجیب محفوظ درآن تصویری زنده و کامل از ارزش ها و گرایش های طبقه متوسط مصری را ارایه داده و کوشیده تاجامعه را در قالب یک خانواده به تصویر بکشد و پیوند آن را با حرکت اجتماعی و تاثیر و تاثر ناشی از آن را نشان بدهد. در این میان نویسنده با به تصویر کشیدن شخصیتی به نام کمال عبدالجوادکه قهرمان رمان و نماینده نسل فرهیخته مصری است مسایل و مشکلات روانی و فکری خود و نسل فرهیخته را بیان می کند،که اساسی ترین آن ها عبارتند از: بحران دینی و شخصیتی، احساس غربت و بی هویتی، تحیر و سرگردانی در شناخت ارزش ها، احساس عدم وجود وطن در زندگی و عدم ثبات و استقرار در داخل وطن به گونه ای که ارزش های پیرامون آن هانه تنها امنیت و آرامش را به ارمغان نمی آورد، بلکه بر عذاب آن ها نیز بیشتر از پیش می افزاید و احساس به پوچی و بی هدفی رانسبت به نسل های دیگر بیشتر می کند. کمال قهرمان رمان در نتیجه این بحران ها دچار عدم هماهنگی با جهان و جامعه خود می شود و از پذیرش ارزش های آن سر باز می زند، و از جامعه، دین و دولت روی برمی گرداند و دچار نوعی غربت اجتماعی می شود.