فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۴٬۴۸۳ مورد.
هجونامه های دیواری
حوزههای تخصصی:
تصویر سیلویا پلت از خویش: بحث آگاهی دوگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلویا پلت (62-1932) را اساسا فردی از گروه (شاعران اعتراف کننده) دانستهاند. اما آگاهی دقیق او از عصر خویش و درگیریهایش با مسائل مهم قرن بیستم، از جمله توزیع پیچیده قدرت بین زن و مرد، فردیت، روانکاوی زن و آزادی فردی، او را بالاتر از گروه محدود شاعران اعتراف کننده قرار میدهد. اشعار پویای پلت، نشانگر جستجوی پیگیر او در مورد رنج انسانی است؛ ولی دیدگاهش را در خصوص ساختار قدرت اجتماعی و تاریخی ارائه میدهد و از حساسیت دنیای امروز مینویسد که زیر فشار گناه و آگاهی فردی قرار گرفته است. اشعار پلت، جستجوی او را برای یافتن هویت، از طریق شکستن تعلقات پدرسالاری نشان میدهد و تلاشی است در جهت نیل به استقلال انسانی و آزادی فردیت.
اسطوره «وحشی شریف» در ادب و اندیشه اروپا به ویژه در آثار لوکلزیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که اسطوره در ادبیات اروپا پیشینه ای طولانی دارد و بخش مهمی از این ادبیات را تشکیل می دهد، می توان با شناخت هرچه دقیق تر آن به اثرگذاری اش بر ضمیر انسان ها پی برد. اسطوره «وحشی شریف» نیز، که با کشف قاره آمریکا در قرن شانزدهم به وجود آمد، همواره برای به چالش کشیدن دنیای غرب و جامعه به ظاهر متمدن اروپایی حضوری پررنگ داشته است. از دیرباز بسیاری از اندیشمندان بزرگ فرانسه در این باره قلم فرسایی کردند تا این که در عصر حاضر ژان ماری گوستاو لوکلزیو، نویسنده معاصر فرانسوی و برنده جایزه نوبل ادبی سال 2008، این اسطوره را به روشنی در آثار خویش نمایان ساخت. لوکلزیو که در سال های 1970 تا 1974 از نزدیک با سرخپوستان و در میان قبایل آنها در پاناما زندگی کرده، با روحیات این افراد به خوبی آشناست، از این رو به انتقاد از زندگی کینه توزانه انسان های به اصطلاح متمدن می پردازد. مقاله پیش رو می کوشد ضمن تعریف و تحلیل پیدایش اسطوره «وحشی شریف» به بررسی نظریه های برخی متفکرین فرانسوی به ویژه لوکلزیو در این باره بپردازد. این جستار، گذری است بر چگونگی زندگی «وحشی شریف» و نمایه مفهوم حقیقی خوشبختی در نزد او.
درباره تأثیر در ادبیات
حوزههای تخصصی:
انفجار جغد ( شعری از ایمامو امیری باراکا ، شاعر امریکایی )
حوزههای تخصصی:
سنّت قصه پردازی و موقعیّت گوسانها در نقل روایات پهلوانی
حوزههای تخصصی:
وجود نام های مشترک و روایت های همانند در اوستا و حماسه های هند نشان از قدمت داستان های اساطیری و حماسی ایران، دست کم از زمان همراهی و همزیستی اقوام هند و ایرانی، یعنی بیش از دو هزار سال پیش از میلاد مسیح دارد. برخی نشانه ها از نوع جانوران شگفت، پرندگان خارق العاده و روایتهای مختلف از اسطورة دموزی واینانا، نماینده مشترکاتی با اقوام هند و اروپایی و ساکنان بین النهرین است. اشاره های هرودوت، کتزیاس و گزنفون در کتابها و گزارشهای خارس میتیلینی بارسالار اسکندر حکایت دارد که داستانهای دینی، پهلوانی و غنایی در مراکز فرهنگی و گنجینه های شاهان ایرانی نگهداری شده است.
روایتهای دیگری چون داستان رستم و سهراب، به آسمان رفتن کاوس نیز نشان از نقلهایی دارد که گوسانهای قصه پرداز در مناطق مختلف شاید با اندکی تغییر، غالباً به صورت منظوم و با آواز می خوانده اند. این روایتها که بیشتر تمثیل های غنایی پهلوانی است. در شاهنامه نیز در داستان خسروپرویز و باربد نمونه هایی دارد.
گوسانها با این که از میان تودة مردم برخاسته و بیشتر برای آنها روایت پردازی می کرده اند در میان برجستگان و حکومتگران هم از موقعیتی خاص برخوردار بوده و غالباً به مجالس آنان رفت و آمد داشته اند. در این گفتار کوشش شده است تا به اهمیت این روایتگران بدیهه سرا اشاره شود و مقام و موقعیّت آنان در جامعه مشخّص گردد.
دو نوع واقعیت
بازخوانی کتابهای 1984 و مزرعه حیوانات: صد سالگی جورج اورول
حوزههای تخصصی:
نگاهی به داستان های بحر پیمایی در قلمرو ادبیات ایران و جهان
حوزههای تخصصی:
گزارش و شرح ابیات و عبارات متون ادبی که امروزه اغلب از آن با عنوان «تعلیقات» یاد می شود، عمر دراز و قدمتی بیش از پانصد سال دارد. در دوره معاصر نیز پژوهشگران و محققان با نوشتن شرح و تعلیقات بر آثار کهن زبان فارسی به صورت کتاب یا مقاله، گزارشهای گوناگونی از آن متون به دست داده اند. توضیح این مطلب لازم است که کالبد و روساخت متون مهم ادبی، مقدمه و وسیله نخستین و بنیادین رسیدن به درونمایه و ژرف ساخت آن متون است. به همین خاطر، این جنبه از پژوهش ها؛ یعنی گزارش درست و دقیق ابیات و عبارات متون ادبی نباید مورد بی توجهی و غفلت قرار گیرد. اهمیت و سودمندی چنین گزارش هایی زمانی آشکارتر و مشخص تر می گردد که با افسوس و اندوه بسیار بدانیم هنوز شماری از دانشجویان دوره های کارشناسی ارشد و دکترای زبان و ادبیات فارسی از خواندن و گزارش درست بعضی از لغات و ابیات و عبارات متون کهن ادبی ناتوانند.
آنچه در این جستار بدان می پردازیم، یکی از یادداشت های پراکنده ای است که نگارنده سالهای متمادی، در حاشیه شرح مثنوی دکتر جعفر شهیدی نوشته است و در واقع، حاشیه ای است بر حاشیه ایشان در شرح این بیت از دفتر ششم مثنوی که نکاتی را در ضرورت توجه به شرح و گزارش آثار ادبی و دقت در آن خواستار است.
باید گفت بی شک، مثنوی معنوی نیز از جمله کتابهایی است که دریایی بیکران از فرهنگ عامه و نکات ازنده ادبی را داراست. این اثر سترگ دارای شاخصه های فرهنگی و ادبی خاصی است که گاه برای خواننده امروزی قابل دریافت نیست.
ترکیب «سرِ سفره» یکی از ترکیبات نادر و دیریابی است که مولانا در مصرع «چون سر سفره رخ او توی توی...» دفتر ششم آن را آورده است که معنای آن ترکیب برای نویسنده این جستار دغدغه ایجاد کرده است و از سوی دیگر، بسیاری از شارحان در معنی آن حدس هایی زده اند. این نکته نیز درخور توجه است که آنچه در معنی این ترکیب بدان دست یافته ایم، از تمامی فرهنگ لغت های زبان فارسی فوت شده و بدان توجهی نشده است.
نویسنده با تبیین معانی گونه گون این ترکیب در میان کتب ادبی، به کاربرد آن در دیگر متون ادبی اشاره می کند و معنی این ترکیب را در مصراع مورد بحث با توجه به شواهد یافته شده در مصراع مورد بحث گزارش می کند. امید است که خوانندگان، نکته انگشت نهاده و یاد کرده ما را حمل بر بی احترامی به ساحت آن گزارشگر بزرگ (دکتر شهیدی) ندانند و نپندارند که آنچه در این مقاله آمده، از سر هوی و هوس «خالِف تعرَف» است. نامه دکتر شهیدی نیز در پاسخ به این معنی نویافته ضمیمه مقاله است.
ساموئل بکت
یانیس ریتسوس، شاعر محبوس
منبع:
آرش اسفند ۱۳۴۶ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی: