مطالب مرتبط با کلیدواژه

روایات پهلوانی


۱.

آشناترین شاعر ادب فارسی با شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۳۶۱ تعداد دانلود : ۱۱۲۹
قاآنی به دلایلی به کرّات از نامها و داستانهای شاهنامه‌ای در شعر خویش بهره گرفته و این تلمیحات را برای مدح، توصیف طبیعت، معشوق و احوال خود، تمثیل‌سازی و بیان مقاصد تعلیمی به کار برده است. مهمترین بخش اشارات ملّی- پهلوانیِ قاآنی که موجب برتری وی بر سایر شاعران است، تلمیحات نادر اوست که از مآخذ متعدّدی مانند شاهنامه، منظومه‌های پهلوانی، متون تاریخی و ادبیِ دیگر و روایات نقّالی و شفاهی/ عامیانه زمان استفاده شده است. شماری از ویژگیهای تلمیحات شاهنامه‌ایِ قاآنی عبارت است از: دقّت در جزئیّات داستانهای شاهنامه، رعایت جادوی مجاورت، تقابل ویژگیهای یک شخص با خود او در ساختار تلمیح، تشبیه ممدوح به دو شخصیّت شاهنامه‌ای با وجه‌شبهی واحد، ستایش ممدوح با ترکیبِ دو نام شاهنامه‌ای، و ... او افزون بر روایات شاهنامه به نام و نکته‌هایی از سرگذشت فردوسی نیز اشاره کرده است. قاآنی به گواهی شواهد متنوّع و فراوان دیوانش پرتوجّه‌ترین شاعر ادب فارسی به شاهنامه است و بیش از سخنوران دیگر توانسته تسلّط خیره‌کننده خود را بر روایات ملّی- پهلوانی ایران، در شعر خویش عرضه کند.
۲.

سنّت قصه پردازی و موقعیّت گوسانها در نقل روایات پهلوانی

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی روایات پهلوانی خنیاگر سنت قصه پردازی گوسان ها

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات جهان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه پهلوانی
تعداد بازدید : ۱۵۰۱ تعداد دانلود : ۱۴۸۸
وجود نام های مشترک و روایت های همانند در اوستا و حماسه های هند نشان از قدمت داستان های اساطیری و حماسی ایران، دست کم از زمان همراهی و همزیستی اقوام هند و ایرانی، یعنی بیش از دو هزار سال پیش از میلاد مسیح دارد. برخی نشانه ها از نوع جانوران شگفت، پرندگان خارق العاده و روایتهای مختلف از اسطورة دموزی واینانا، نماینده مشترکاتی با اقوام هند و اروپایی و ساکنان بین النهرین است. اشاره های هرودوت، کتزیاس و گزنفون در کتابها و گزارشهای خارس میتیلینی بارسالار اسکندر حکایت دارد که داستانهای دینی، پهلوانی و غنایی در مراکز فرهنگی و گنجینه های شاهان ایرانی نگهداری شده است. روایتهای دیگری چون داستان رستم و سهراب، به آسمان رفتن کاوس نیز نشان از نقلهایی دارد که گوسانهای قصه پرداز در مناطق مختلف شاید با اندکی تغییر، غالباً به صورت منظوم و با آواز می خوانده اند. این روایتها که بیشتر تمثیل های غنایی پهلوانی است. در شاهنامه نیز در داستان خسروپرویز و باربد نمونه هایی دارد. گوسانها با این که از میان تودة مردم برخاسته و بیشتر برای آنها روایت پردازی می کرده اند در میان برجستگان و حکومتگران هم از موقعیتی خاص برخوردار بوده و غالباً به مجالس آنان رفت و آمد داشته اند. در این گفتار کوشش شده است تا به اهمیت این روایتگران بدیهه سرا اشاره شود و مقام و موقعیّت آنان در جامعه مشخّص گردد.