فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱٬۱۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
متنی و مخاطبان آن شکل و نمود متفاوتی دارد. شرایطی که گیرنده پیام در سوره های مدنی دارد متمایز از سوره های مکی است، این تفاوت در شرایط موجب تمایز در معنی نیز شده است؛ از این رو می توان با رویکردهای جدید زبانشناسانه این تمایز را بصورت علمی روشن نمود. بر اساس نظریه ارتباطی یاکوبسن تمرکز کلام متوجه هر کدام از عناصر کلام باشد، نقش و کارکرد کلام نیز متمایز می گردد. فهم و درک مضامین آیات با دید خطاب گونه بر آن ها هدفی است که این پژوهش بر آن است؛ محقق گرداند. تفاوت در مخاطب و بافت خطاب چه تأثیری در نقش های زبانی و جهت گیری خطاب دارد؟مساله و پرسشی است که پژوهش حاضر با توجه به کارکرد نقش های زبان در دریافت و فهم مفاهیم مبتنی برالگوی زبانشناسیِ یاکوبسن بر آن است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهد تا با بررسی تفاوت مخاطب و گیرنده و اثر آن در کارکردِ زبانی پیام، افق جدیدی برای فهم و دریافت قرآن کریم و تمایز سوره های مکی و مدنی گشاید. بدین منظور از میان سوره های مکی قرآن، دو سوره مریم و طه که ارتباط دو جانبه در آن مشهود است، و از میان سوره های مدنی دو سوره نور و احزاب به صورت گزینشی انتخاب گردید تا با دیدی مقایسه ای؛ انواع خطاب ها مورد تبیین قرار گیرد. با توجه به ویژگی تعلیمی و آگاهی بخشی نقشِ ترغیبی زبان، کاربرد این نقش نسبت به سایر نقش های زبانی در قرآن کریم به ویژه آیات مدنی غالب است. جهت دار بودن پیام به سوی موضوع با ویژگی قایل صدق و کذب بودن عبارات؛ یعنی کارکرد ارجاعی زبان از دیگر نقش های پرکاربرد در میان آیات مورد نظر بود. اکثر خطاب های موجود در سوره ها نسبت به بندگان، خطاب هایی غیر مستقیم بوده و خداوند از زبان پیامبران خویش پیام را به تمام مخاطبان القا می کند.
بررسی و تحلیل بینامتنیت قرآنی در تمهیدات عین القضات همدانی (بر اساس نظریه ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت از نظریه های ادبی معاصر است که به بررسی حضور یک متن در متن دیگر می پردازد. براساس این نظریه هیچ متن مستقلی وجود ندارد؛ بلکه تمام متون برگرفته از پیش متن ها و یا متون هم عصر خود هستند، لذا نویسنده، خالق اثر خود نیست و تمام بن مایه های فکری و اعتقادی خود را از متون پیشین اخذ می کند. ژرار ژنت با تبیین و تقسیم بندی بینامتنیت، آن را از یک نظریه صرف ادبی وارد حوزه عملیاتی و نقد متون کرد. با توجه به تاثیر بارزِ متون مقدس بر متون هنری و ادبی، عرفا و متصوفه بسیاری از مایه های فکری خود را از قرآن به عنوان ابرمتن و متن مقدس وام گرفته اند. در این میان عارفانی همچون عین القضات در تمهیدات به کرات از بینامتنیت قرآنی بهره برده اند که بسیاری از سرچشمه های فکری و اعتقادی و حتی ادبی او را می توان در قرآن کریم رصد و پیدا کرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه های، بینامتنی قرآنی را در تمهیدات عین القضات می کاود. حاصل این بررسی نشان می دهد که پیوندی محکم و ناگسستنی به صورت بینامتنیت آشکار و ضمنی بین قرآن و تمهیدات وجود دارد و تأثیرات معنوی و لفظی زیادی در ذهن و زبان عین القضات و تمهیدات برجای نهاده است. بینامتنیت قرآنی در تمهیدات به صورت های صریح (آشکار) و ضمنی وجود دارد. آمارهای استخراج شده نشان می دهد که بیشترین استفاده از اقتباس جزئی، واگیری واژگانی و بینامتن ضمنی تلمیح است. توجه به آمار و تفکر حاکم بر تمهیدات که از نوع کتاب های عرفانی و تأویلی است، ایجاب می کند نویسنده پیش متن را به صورت جزئی انتخاب و در متن خود حل و تحلیل کند تا نتیجه دلخواه خود را از بینامتن با توجه به صورت و معنای آیات قرآنی بازنمایی کند.
بررسی تأویلات عرفانی آیات متشابه قرآنی در آثار روزبهان بقلی با نگاهی به نظریه بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روزبهان بقلی تأویل های عرفانی بدیع و کم نظیری از آیات قرآن و روایات عرضه کرده است. از نظر روزبهان شطح نوعی کلام متشابه است که نه تنها در کلام عارفان؛ بلکه در قرآن و حدیث نیز وجود دارد و آیات مرتبط با ذکر صفات و حروف تهجی در قرآن به زبان شطح است. از نظر او شطح صوفیه یکی از جلوه های شطح به طورکلی است یا دقیقاً جلوه سوم آن پس از قرآن و حدیث؛ یعنی تغییر و تبدیلی که هرامر ربانی یا واقعیت غیبی آنگاه که به بیان بشری بیان می شود پیدا می کند و این بیان بدون شک دوپهلو است. این پژوهش بر آن است تا به شیوه توصیفی-تحلیلی و به کمک اسناد کتابخانه ای، با مبنا قراردادن «شرح شطحیات» و تفسیر عرفانی «عرایس البیان فی حقایق القرآن» دو اثر ارزشمند از روزبهان بقلی که هر دو اثر دارای نثری شاعرانه و سرشار از صورخیال هستند، به این پرسش ها پاسخ دهد که؛ که از نظر روزبهان کدام آیات قرآن کریم جزء سخنان متشابه و بنابر قول روزبهان شطح آمیز هستند؟ و آیه هایی که در بافت و زمینه ای شطح آمیز قرار گرفته اند کدامند و تأویل آن ها از نظر او چیست؟ براین اساس در پژوهش حاضر، آیاتی که متشابه و متناقض نما هستند؛یعنی آیات مرتبط با صفات خبری خداوند و حروف مقطعه و آیاتی که عارفان آن ها را در یک بافت شطح آمیز قرار داده اند، مورد بررسی قرار گرفته است و ضمن تحلیل تأویلات عارفانه روزبهان از این آیات، فنون مختلف بینامتنیت که شامل نفی کلی، نفی جزئی و اجترار است، نیز در شطح عارفان بررسی شده است.
تحلیل رده شناختی رویدادهای حرکتی درافعال زبان قرآن- رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویدادهای حرکتی مفاهیمی هستند که در جهان خارج از ذهن رخ می دهند و غالباً به وسیله افعال، مفهوم سازی می شوند.این رویدادها در زبان های مختلف به شکل های گوناگون رمزگذاری می شوند. تنوع در نحوه رمزگذاری رویدادهای حرکتی، سبب تقسیم بندی رده شناختی زبان ها می گردد. این پژوهش بر مبنای بازنمایی مفاهیم معنایی رویدادهای حرکتی در افعال زبان قرآن انجام گرفت تا مشخص شود که آیا رویدادهای حرکتی مطابق آنچه تالمی (2007) ادعا می کند، در رابطه با افعال زبان قرآن نیز صادق است یا خیر؟ در قرآن کریم انواع مختلف افعال حرکتی به منظور مفهوم سازی امور انتزاعی مثل پاداش، عذاب، حساب، ذکر استفاده شده است. این مفاهیم گاهی از طریق افعال حرکتی شیوه نما بیان می شود که مسیر در آن ها از طریق تابع، مفهوم سازی شده است و گاهی مسیر در خود فعل واژگانی شده است. تابع در زبان قرآن معمولاً در قالب سازه هایی همچون حروف جر یا سایر سازه های معنایی مرتبط با فعل بیان می شوند. براساس رویکرد شناختی تالمی، زبان ها به دو گروه «فعل بنیاد» و «تابع بنیاد» تقسیم می شوند. در گروه اول رویدادهای مربوط به پویایی نیرو، همچون مسیر، شیوه و سبب از طریق فعل و در گروه دوم، در قالب مداری بر حول ریشه فعل و از طریق تابع بازنمایی می شوند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که رده شناسی افعال زبان قرآن بر روی پیوستاری (فعل بنیاد/تابع بنیاد) قرار دارد که به سمت تابع بنیاد بودن گرایش بیشتری دارند.
بررسی و نقد روش کویپرس در ادبیات نظم متقارن و تطبیق آن در سوره اعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نظریات مطرح شده درباره نظم قرآن کریم، نظریه میشل کویپرس است که با استفاده از ادبیات نظم متقارن و معکوس رهیافتی نو، به نظم و انسجام قرآن دارد. وی در نظریه خود، به فن تالیف کلام توجه می کند ودیدگاهی کل نگر به قرآن دارد. ایشان متن را به سطوح مختلف تقسیم می کند، آنگاه اشکال گوناگون تقارن در این نظریه را با کمک شاخص های تالیفی مطرح کرده و به بررسی اشکال تقارن می پردازد.نیز توازی ترادفی، توازی تضادی، توازی تالیفی یا تکاملی، نظم محوری یا ترکیب دایره ای، نظم معکوس یا ترکیب آینه ای یا مقابله عکسی از اشکال گوناگون تقارن است که به کمک شاخص های تالیفی تجاور، دوتایی بودن، ترادف، تضاد، تشابه، تکرار یا این همانی، تماثل صوتی یا هم صدایی، شباهت های صرفی، ساختار نحوی یکسان برای تحلیل و بررسی متن مورد استفاده قرار می گیرد.در این مقاله پس از تبیین و توضیح نظریه مذکور، جامعیت و کارایی آن از طریق تطبیق قواعد مورد استناد کویپرس در سوره اعلی مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده است که اجرای قواعد مورد نظر در این سوره و تقسیم بندی آیات در سطح فَرع، قِسم و جُزء در تعداد قابل توجهی از آیات تطبیق نمی کند اما در سطح، مَفصَل و مقطع در همه آیات مطابقت دارد.
دلالت یابی آیه «مودت» مبتنی بر روی کرد «شناختی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
163 - 200
حوزههای تخصصی:
آیه 23 سوره مبارکه شوری:«ذلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَزِدْ لَهُ فِیها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ» معروف به آیه مودت، در فراز میانی اش از مخاطبان درخواست می کند که به قربی مودت نمایند:«الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى». در تفسیر این فراز دیدگاه های مختلفی مطرح شده که رویکرد غالب در اکثر آن ها نقلی و برون متنی است و کمتر موردی یافت می شود که به قرینه ای درون متنی استناد شده باشد. این موضوع نگارنده را بر آن داشت به ارزیابی قابلیت متن در ارائه چنین قرائنی بپردازد. در راستای بررسی این شاخصه، به نظررسید اقدام هنجارگریزانه متکلم در برقراری نسبت بین دو مقوله «مودت» و «قربی» با استفاده از حرف اضافه «فی»، شاید بتواند به عنوان قرینه ای درون متنی ایفای نقش نماید؛ این رو نوشتار حاضر با استناد به منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی با هدف بررسی پیامدهایی که این نسبت سازی به لحاظ بار معنایی به عبارت حمل می کند سامان یافت. از آن جا که برای وقوف به بار معنایی برآمده از این نسبت سازی اطلاع از معانی حرف اضافه «فی» لازم می نمود، از انگاره شناختی برای این مهم استفاده گردید، الگویی که به دلیل روشن نمودن مبنای تجربی ساختارهای مفهومی، تبیین گویاتری از معانی آن ها ارائه می دهد. با مطالعه الگوی شناختی و نحوه کاربست آن در معناشناسی حرف اضافه «فی» به تدریج این فرضیه در ذهن قوت گرفت که با نظرداشت به قابلیت های کارکردی که انگاره شناختی درباره معنای حرف اضافه «فی» می شناساند، دیدگاه دال بر مودت ورزی به ائمه، می تواند به عنوان دیدگاهی با قرینه پذیری درون متنی مطرح گردد؛ از این رو در نوشتار پیشرو درصدد طرح و تقویت این فرضیه هستیم که اگر متکلم درصدد بیان محبت ورزی به ائمه می بود، به احتمال زیاد در صورت بندی مقصود خود، از تعبیری مشابه عبارت همین آیه یعنی «الموده فی القربی» استفاده می کرد.
پژوهشی در انواع ادبی منظومه فارغ گیلانی
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴
41 - 68
حوزههای تخصصی:
نوآوری های شعر شیعی در گستره ادبیات فارسی از حیث محتوا و انواع ادبی قابل توجه است تا جایی که در تشخیص گونه ادبی یک اثر در این حوزه، باید اشراف نسبی به تاریخ ادبیات شعر شیعی داشت. پژوهشگران منظومه فارغ گیلانی را در زمره ادبیات حماسی عصر صفوی می دانند در این مجال کوشش شد تا با روش توصیفی تحلیلی ضمن تبیین خطای برخی از پژوهشگران در تشخیص نوع ادبی منظومه ای از فارغ گیلانی به این پرسشها پاسخ دهیم: برای تشخیص نوع ادبی یک اثر چه ملاحظاتی را باید درنظر داشت؟ مبتنی بر این ملاحظات منظومه فارغ گیلانی در ذیل کدام یک از انواع ادبی قرار می گیرد؟ بر اساس نتایج به دست آمده جهت تشخیص نوع ادبی یک اثر باید به این موارد توجه داشت: بررسی هم زمان ساختار و محتوای اثر، متمایز کردن گونه ادبی و وجه ادبی یک اثر، توجه داشتن به تحولات و دگردیسی ژانرها و گونه های ادبی در طول زمان. با در نظر گرفتن این موارد، بعد از پژوهش و بررسی بر روی اثر فارغ گیلانی مشخص گردید که این اثر در امتداد نوع ادبی «ولایت نامه» و البته با وجه حماسی است. ازاین رو منظومه فارغ گیلانی را می توان ولایت نامه ای حماسی نامید که ازنظر ساختار، محتوا و درون مایه با ولایت نامه های قبل از عصر صفوی شباهت دارد.
کارکرد نقش های زبانی در تبیین مفاهیم تربیتی - اجتماعی سوره حجرات، با تکیه بر الگوی ارتباطی رومن یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خطوط کلی سوره حجرات، ترسیم گر فرایندی دقیق و منسجم در نهادینه کردن ارزش های اخلاقی و تربیتی است که جهت دستیابی بشر به تعالی و کمال تبیین شده است. این سوره که به عنوان اخلاقی ترین سوره قرآن کریم شناخته می شود، از الگوهای متنوع ارتباطی در القای پیام مورد نظر به مخاطب بهره برده است که در این جستار، با رویکردی بر نظریه ارتباطی رومن یاکوبسن، به تبیین جلوه هایی از اعجاز بیانی قرآن کریم در تجسّم مفاهیم تربیتی و اجتماعی پرداخته می شود. پژوهش حاضر ضمن تحلیل نقش های زبانی و عناصر ارتباطی، بر اساس الگوی ارتباط کلامی یاکوبسن، به بازکاوی کارکردهای متفاوت این نقش ها در سوره حجرات پرداخته است. میزان تأثیر نقش های زبانی بر مخاطبان و بسامد هر کدام از آنها، شناسایی جلوه های متنوع ارتباطی بر اساس مفهوم آیات این سوره، از اهداف این پژوهش است. نتایج تحقیق نشان می دهد نقش های زبانی، ابزاری کارآمد برای درک پیام آیات قرآنی و شیوه ای مناسب در طرح ریزی الگوهای ارتباطی، برای تأثیرگذاری هر چه بیشتر بر مخاطبان به شمار می رود. بیشترین بسامد نقش های زبانی در سوره حجرات، بر اساس الگوی ارتباطی یاکوبسن، مربوط به نقش «عاطفی» در 13 آیه و کمترین بسامد نیز در نقش «همدلی» در 3 آیه است. همچنین نمی توان نقش «ترغیبی» آیات این سوره را نادیده انگاشت؛ چرا که خداوند به عنوان فرستنده پیام، با استفاده از افعال متعدد امر و نهی، مفاهیم متعدد تربیتی و اجتماعی را برای مخاطبان تبیین نموده است.
تحلیل شناختی افعال حرکتی اجرام آسمانی در قرآن کریم بر اساس نظریه تالمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علوم شناختی دانشی است که به پژوهش درباره ذهن می پردازد. محققان علوم شناختی، تبیین کارکردهای شناختی و فرآیندهای پنهان ذهن را تنها از روشهای غیر مستقیمی مانند مطالعه زبان ممکن می دانند. از این رو زبان شناسی شناختی از جایگاه ویژه ای در علوم شناختی برخوردار است. در این رویکردِ معنابنیاد، یکی از کانونی ترین محورهای مطالعه، افعال حرکتی است. حرکت یک پدیده مهم و مؤثر در مفهوم سازی است که به واسطه فعل به عنوان یک گزاره پویا در جمله نمود پیدا می کند. این نوشتار که به روش توصیفی- تحلیلی گردآوری شده، و با بررسی جامعه آماری افعال حرکتی خودشامل و جنبشی در مورد اجرام آسمانی در قرآن کریم و نحوه مفهوم سازی رویدادها در آیات قرآن را با تکیه بر اصول معناشناسی شناختی مورد بررسی قرار می دهد. طبق بررسی های انجام گرفته، در قرآن کریم افعال حرکتی اجرام آسمانی، به منظور مفهوم سازی امور انتزاعی مثل حرکت اجرام آسمانی، نحوه حرکت، چگونگی وقوع آن ها و... استفاده شده و انواع مفاهیم معنایی حرکت اجرام آسمانی در افعال قرآن بازنمایی شده است. نیمی از افعال به کار رفته در مورد این اجرام جنبشی و نیمی دیگر خودشامل هستند. افعال خودشامل مسیر حرکتی دایره وار اجرام را به ظرافت به تصویر کشیده اند که در کهکشان چگونه حرکت می کنند و از کجا حرکت خود را آغاز کرده و به جای خود برمی گردند. افعال جنبشی نیز به حرکت و رفت و آمد این اجرام دلالت می کنند که به جز زمانی که بر حوادث قیامت تأکید دارد، بازهم تأکیدی برای حرکت دایره ای و چرخشی بودن اجرام آسمانی است.
بررسی و تحلیل انسجام واژگانی در سوره سجده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسجام متنی یکی از مهم ترین موضوعات مطرح شده در دستور زبان متن است. این نظریه به بررسی و تحلیل عناصری می پردازد که اجزای تشکیل دهنده متن را به هم مرتبط می سازد. برای اینکه یک متن منسجم باشد به سه عامل واژگانی، دستوری و پیوندی نیازمند است. هر یک از این سه عامل خود به چند زیر مجموعه تقسیم می شوند و وجود آن ها در یک متن، باعث انسجام و پیوند اجزای تشکیل دهنده آن متن خواهد شد. نگارنده در مقاله پیش رو بر آن است تا به روش توصیفی - تحلیلی، انسجام واژگانی را در سوره سجده بررسی کند و میزان انسجام و پیوند میان آیات و اجزای آن را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. نتایج مقاله حاکی از آن است که سوره سجده در حوزه ی واژگانی که شامل تکرار و هم آیی است، از انسجام بالایی برخوردار است. مهم ترین عامل این انسجام به تکرار برمی گردد که با پراکنده شدن در سراسر متن، آیات و اجزای مختلف متن را به هم پیونده زده است. در حوزه هم آیی نیز عنصر تضاد نقش پررنگی در سوره ایفا کرده است؛ امری که در راستای معنا و مضمون اصلی متن یعنی تقابل میان مؤمنان و کافران به کار رفته است.
تحلیل استدلال های زبانی حضرت ابراهیم (ع) در قرآن براساس نظریه استدلال ورزی استفن.ای.تولمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استدلال یکی از کاربردهای زبان است که به منظور تأثیرگذاری بر دیگری و در جهت اقناع مخاطب به کار می روند.اهمیت موضوع استدلال در پژوهش های معاصر به جایگاه آن در بلاغت جدید باز می گردد؛ به گونه ای که این حوزه علمی در دو بعد اصلی بیان و استدلال به عنوان ابزاری در جهت اقناع دیگری متمرکز شده است.استفن ای.تولمین با وارد کردن انتقاد بر منطق ارسطویی آن را از قالب خشک و از پیش تعیین شده بیرون کشیده و به سمت استدلال زبانی سوق داده و جنبه کاربردی به آن بخشیده است.مدل استدلالی تولمین شش بخش دارد که هر استدلال متقن و قانع کننده ای حداقل سه بخش نخستین آن را در بردارد.قرآن با محوریت عقاید و تغییر وضع موجود و پاسخ گویی به گفتمان های شرک و کفر محور در بردارنده گفتمان های استدلالی است.استدلال های حضرت ابراهیم(ع) در مواجهه با کفار و مشرکین در بردارنده بخش های شش گانه مدل تولیمن است.در این مقاله برآنیم با روش توصیفی-تحلیلی، آیاتی که مربوط به استدلال های زبانی ایشان با مخاطبین مختلف است را طبق نظریه تولیمن مورد بررسی قرار دهیم. نتایج پژوهش نشان می دهد که استدلال های حضرت ابراهیم(ع) در مواجهه با کفار و مشرکین در بردارنده بخش های شش گانه مدل تولیمن است و براهین ایشان از قدرت اقناع مخاطب برخوردار است.
بررسی عناصر انسجام متنی در سوره لقمان براساس نظریه نقش گرای مایکل هلیدی و رقیه حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
127 - 157
حوزههای تخصصی:
قرآن پژوهان از گذشته تاکنون تلاش های فراوانی جهت تبیین ارتباط میان آیات یک سوره داشته اند. هرچند آیات یک سوره ممکن است به موضوعات مختلفی بپردازد؛ ولی همه این موضوعات به وسیله عناصری انسجام بخش که به انسجام متنی یک سوره منجر می شود با یکدیگر در ارتباط هستند. یکی از مباحث مهم زبان شناختی متن، نظریه انسجام متنی مایکل هلیدی و رقیه حسن (1976) است. عوامل انسجامی مجموعه ای از روابط نحوی و واژگانی است که یا جملات را به هم ارتباط می دهد یا بین اجزای یک جمله ارتباط برقرار می کند. پژوهش حاضر در پی آن است تا ضمن تبیین کاربست عناصر انسجام متنی نقش گرای هلیدی و حسن در سوره لقمان به این سؤال مهم پاسخ دهد که تا چه میزان امکان کاربست نظریه انسجام متنی هلیدی و حسن در ترسیم انسجام متنی سوره لقمان وجود دارد. عوامل انسجام واژگانی و زیرمجموعه آن با 316 مورد بیشترین بسامد را در این سوره دارد و عناصر انسجام دستوری با 139 مورد در جایگاه دوم و عوامل ارتباط منطقی بین جملات با 106 مورد در جایگاه سوم قرار دارد. همه این عناصر نوعی از انسجام را در متن ایجاد می کند؛ به طوری که ابتدا و وسط و آخر آیات را به یکدیگر وصل می کند و به خواننده در فهم مضمون آیات کمک می کند. از آنجا که یکی از محورهای اصلی این سوره موضوع توحید است واژه «الله» 29 مرتبه و واژه «ربّ» دومرتبه و صفات خدا 19 مرتبه تکرار شده است و این تکرار به انسجام متنی این سوره کمک می کند. نگارنده در این مقاله در پی آن است تا با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی به تبیین کاربست عناصر انسجام متنی نقش گرای هلیدی و حسن در سوره لقمان بپردازد. نتایج این پژوهش نشان می هد که امکان کاربست همه عناصر انسجام متنی نقش گرای هلیدی و حسن در سوره لقمان وجود دارد.
منشأ قرآنی استعاره مفهومی آفرینش در زُبده الحقایق نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آفرینش، مقوله مهمی در جهان بینی های گوناگون ازجمله دیدگاه های مرتبط با عرفان و تصوف است. این اهمیت، موجب به کارگیری انواع هنر و آرایش زبانی، در تبیین و تفهیم آفرینش در آثار عرفانی و تعلیمی شده است. سرچشمه بسیاری از تصاویر به کار رفته در آثار صوفیه را می توان در قرآن جست وجو کرد. نسفی از مفسران قرآن است. وی با توسل به آیات قرآن، موضوعات عرفانی، بخصوص آفرینش جهان و انسان را در نوشته هایش، به شکلی روشن و ملموس بیان می کند. در این مقاله، استعاره های آفرینش در زُبده الحقایق نسفی در چارچوب نظریه ی استعاره مفهومی، با روش تحلیلی- توصیفی بررسی شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بسیاری از استعاره های مفهومی آفرینش، در این اثر، ریشه در آیات قرآنی دارند و نسفی با شیوه خاص خود در تأویل و تفسیر آیات، از آن ها بهره جسته و برای توضیح آفرینش تعبیرات مختلفی به کار گرفته است. این استعاره ها در قالب مفاهیمی چون نور، روح، سفر، گیاه، درخت، مرکّب بازتاب یافته و همگی مفهوم حرکت را در خود دارند و با هدف تشریح آفرینش به عنوان یک حرکت هدفدار به کار رفته اند که در ذیل کلان استعاره «آفرینش، سفر است» می گنجند.
آشنایی زدایی جایگزینی در قرآن کریم بررسی موردی تشبیه و کنایه در داستان حضرت نوح (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از تکنیک هایی که در علم زبان شناسی مورد توجه قرار گرفته است، تکنیک آشنایی زدایی است که در آن گوینده یا نویسنده سعی دارد در اثر خود از زبان معیار عدول کرده که بدین وسیله با واداشتن مخاطب به کنکاش ذهنی، درک هر چه عمیق تر مفاهیم را به دنبال دارد به طوری که جنبه ی تاثیرگذاری آن بسیار بیشتر از کلام عادی خواهد بود. قرآن کریم به عنوان یک متن فرابشری به بهترین شیوه در جای جای قرآن از این شیوه بهره برده است و از آنجایی که بررسی این تکنیک در فهم یکی از جنبه های اعجاز قرآن بسیار مهم می نماید لذا پژوهش حاضر بر آن است تا با شیوه ی توصیفی و تحلیلی و با استقراء تام داستان حضرت نوح علیه السلام در سور قرآنی، آشنایی زدایی جایگزینی را با استفاده از دو ابزار تشبیه و کنایه مورد بررسی و مداقه قرار دهد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که این تکنیک به شکل موثری در داستان حضرت نوح به کار رفته است که از جمله دلایل به کارگیری آن شامل، ایجاد مبالغه در معنی و مضمون آیات، عمومیت بخشیدن به دلالت های آیات، ایجاد شور و شوق در مخاطب، ایجاد کنکاش ذهنی در وی، وسعت بخشیدن به معنا و مضمون آیات است.
چاووش نامه به منزله گونه ای مذهبی
منبع:
طالعات ادبیات شیعی سال ۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
11 - 46
حوزههای تخصصی:
ادبیات شیعی بخشی از ادبیات غنی فارسی است. این نوع ادبی از همان آغاز قرن چهارم در کنار شعر فارسی شکل گرفت. این میراث ادبی بخشی به صورت مکتوب در قالب دیوان ها و منظومه های شیعی باقی مانده و بخش مهم دیگر شکل شفاهی دارد. اغلب اشعار و متون منظوم شیعی، آیینی هم با خود دارند که باعث ماندگاری آن ها شده است. یکی ازاین گونه های مهم چاووش نامه ها و آیین چاووشی است. چاووشی، شعر پیشواز و مشایعت از حاجیان و زائران اماکن مقدس است. عشق مردم به زیارت باعث رونق این آیین و گونه شده و تاکنون ده ها منظومه و صدها شعر در قالب های مختلف با مضامین و کارکردهای مختلف در پیرامون این آیین شکل گرفته است. در این مقاله ضمن بررسی این گونه، به ساختار و محتوای آن می پردازیم و از وجوه ادبی و مردم شناسی بررسی می کنیم و درنهایت مهم ترین چاووش نامه ها را معرفی می کنیم. بررسی های ما نشان می دهد که چاووش-خوانی، از سنت های بسیار رایج در تمام نواحی و مناطق ایران بوده است که با برخی ویژگی های خاص، عموماً کارکرد مشترک مذهبی دارد.
بررسی اسلوب حذف معطوف علیه قبل از لام تعلیل بر سر فعل مضارع در قرآن کریم و تاثیر آن در ترجمه آیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اسلوب های قرآن کریم «معطوف علیه: لام تعلیل+فعل مضارع (مصدر موؤل مجرور به لام و متعلق به فعل موجود یا مقدر در آیه)؛ واو+ معطوف: لام تعلیل+ فعل مضارع (مصدر موؤل مجرور متعلق به فعل معطوف علیه)» است. در این اسلوب معطوف علیه و معطوف با توجه به این که لام تعلیل بر سر آنها آمده علت برای فعل متعلق خود در آیه می باشند. گاهی در این اسلوب معطوف علیه ذکر و گاهی حذف می شود؛ از آنجا که خداوند حکیم است، حذف معطوف علیه در این اسلوب حکمتی دارد. مقاله پیش رو با روش تحلیلی-توصیفی به بررسی این حکمت و تاثیر آن در ترجمه این آیات پرداخته که یافته ها و نتایج آن بدین شرح است: حکمت عدم ذکر معطوف علیه وجود اسراری است که در مقام تخاطب نمی گنجیده، از این رو خدای متعال برای رعایت حال عموم مخاطبین، معطوف علیه را حذف نموده، نگارنده حکمت حذف موضوعات این آیات را تحلیل نموده، از جمله این که موضوعات آیات در مقام بیان علل احکام تکوینی و تشریعی و یا جبر و اختیار است که برای عموم مردم قابل درک نیست. از این رو خدای متعال برای رعایت مقام تخاطب عموم افراد معطوف علیه را حذف نموده است. ترکیب این آیات این گونه است: واو عاطفه، لام تعلیل+ فعل مضارع موؤل(جار و مجرور) عطف بر معطوف علیه مقدر(جار و مجرور) که متعلق به فعل مذکور یا مقدر در آیه است. این نحوه ترکیب، در ترجمه آیات مخاطب را آگاه می کند که معطوف مذکور در آیه تعلیل نهایی برای فعل متعلق لام تعلیل نیست و غایات والای علاوه بر آن در آیه وجود دارد که حذف شده است.
اسرار نزع خافض در قرآن (نقد ترجمه ها: بررسی موردی پنج آیه از قرآن کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلوب نزع خافض یا حذف حرف جر، از مباحث مهم در حوزه افعال لازم و متعدّی در زبان عربی است و دانشمندان نحو در کتاب های نحوی، ابوابی را به این بحث اختصاص داده و اقسام و قواعد آن را بیان داشته اند؛ اما آنچه در این میان مغفول واقع شده است، نگاه به این مبحث به عنوان یکی از جلوه های اعجاز بیانی قرآن و ظرایف و جنبه های بلاغی و تأثیرگذاری این قاعده نحوی در تفسیر و ترجمه آیات و کارکردهای زیبایی شناختی معنایی آن است که با توجه به شواهد قرآنی، بسیار کاربردی و دارای اهمیت است. قرآن کریم با به کارگیری برخی اسلوب های بلاغی ازجمله نزع خافض، به برجسته سازی نکات قابل توجهی در سیاق می پردازد و برای روشن شدن معنا و مفهوم دقیق آیات و درک زیبایی بیان و عظمت معجزه قرآن در بعد بلاغت آن، باید به هر نوع حذف و یا اضافه حروف و حتی حرکات توجه داشت. در این مقاله کوشش شده است به روش تحلیلی – توصیفی، به صورت موردی، با مطالعه پنج نمونه از مواضع اسلوب نزع خافض در قرآن کریم، اثر بلاغی، تفسیری و تأثیر پیام های هدایتی این اسلوب در ترجمه و تفسیر آیات، بررسی و کاستی های ترجمه ها و تفاسیر قرآن تبیین شود و در هر یک از موارد، ترجمه ای دقیق و صحیح و در برخی موارد، نوین بر اساس رویکرد تفسیری صحیح ارائه گردد.
بررسی توازن آوایی و همگونی لحن کلام در سور حوامیم، از رهگذر سبک شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موسیقی درونی که یکی از شاخه های سبک شناسی آوایی و از شاخصه های نوین متون ادبی است، در پی پیوند و اتصال میان شکل و محتوای کلام پدید آمده و احساس شعفی خاص در نهاد انسان ایجاد می کند. یکی از وجوه این شاخصه ادبی، لحن و آهنگ کلام است که از جلوه های متعددِ موسیقی کلام به شمار آمده و شامل کیفیت تلفظ و خصوصیت گفتاری است که گوینده با بهره گیری از آن، در انتقال پیام و تأثیرگذاری بر مخاطب بهره می جوید. در این میان، قرآن، با بهره گیری کامل از زبان موسیقی و شاخصه مذکور آن، تأثیر معنا بر مخاطب را دو چندان نموده است؛ به گونه ای که در آیاتی که بیانگر عذاب است، لحن و آهنگ کلام سریع و کوبنده و در آیات بیانگر رحمت و مغفرت و نعمت الهی، لحن آن نرم و آرام بخش است. از دیگر سو، نظر به قرابت موضوعی سوری که دارای حروف مقطعه مشابه هستند، موسیقی درونی، خاصه لحن و آهنگ کلام در این سور، با روش تحلیلی- توصیفی مورد مداقه و کاوش قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که آهنگ و لحن کلام در سور هفتگانه حوامیم که در ترتیب نزول قرآن نیز در پی هم نازل شده اند، تشابهی بسیار نزدیک به هم داشته، از تناسب و هماهنگی بی نظیری برخوردار است، به گونه ای که بسامد استفاده از حروف مدّی در هر سوره، تقریباً 72%، حروف مشدّد 31% و حروف لین نیز حدوداً 6% است که تبیین گر هماهنگی بی نظیر لفظ و معنای برآمده از واج ها و واژه ها در این سور است.
تحلیل گفتمان پیامبران در سوره هود براساس الگوی استدلالی پاتریک چاردو (گفتمان حضرت نوح و حضرت شعیب علیهما السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کاربردهای زبان در جهت تأثیرگذاری بر دیگری استدلال کردن است. استدلال ها در جهت اقناع مخاطب به کار می روند؛ زیرا سعی دارند مخاطب را قانع کنند که این تفکر درست است و یا به نفع اوست که تابع این نگاه یا اعتقاد باشد.نظریه ها و دیدگاه های متفاوتی در استدلال مطرح شده است. الگوی سوم در پژوهش های این نظریه که امتداد پژوهش های پرلمان در راستای احیای بلاغت ارسطویی است، به بررسی استدلال درون یک گفتمان می پردازد.در این رویکرد به بررسی مسأله انواع گفتمان ها در رابطه با استدلال پرداخته و روش هایی که گفتمان شفاهی و مکتوب از طریق آن سعی در تأثیر گذاری در مخاطب دارد، مورد تدقیق و دسته بندی قرار می گیرد.از آنجا که قرآن کریم در بردارنده گفتمان هایی با محوریت موضوعاتی همچون: نفی شرک و بت پرستی،دعوت به توحید، دعوت به عدل،نفی فساد بر روی زمین و...است،می توان متن قرآن کریم را گفتمانی استدلالی قلمداد کنیم که در پی اصلاح گری است. از سوی دیگر،متن استدلال محور، ویژگی هایی دارد که موجب تمایز آن با سایر متون می گردد؛ یکی از این ویژگی ها وجود دو طرف یا یک طرف منازع در آن است که این ویژگی نیز در قرآن بویژه سوره هود که گفت و گوی پیامبران را در خود دارد، قابل مشاهده است. بر همین اساس در این جستار برآنیم تا گفتمان های موجود در این سوره را طبق الگوی استدلالی «پاتریک شاردو» مورد تحلیل قرار دهیم.
نقدی بر ترجمه های ساختار شرط در آیه3 سوره نساء بر مبنای رویکرد ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط میان شرط ﴿وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُواْ فیِ الْیَتَامَی ﴾ و جوابِ ﴿فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِنَ النِّسَاءِ مَثْنیَ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاع ﴾ در سومین آیه از سوره نساء از چالش های تفسیری بوده که اثر خود را به صورت اختلافاتِ فراوانِ ترجمه ای برجای گذاشته است. ترجمه های ارائه شده پیرامون این ساختار شرط را می توان در 7گونه و با محوریت معادل یابی از «مِنَ النِّسَاءِ» به صورت های زنان، زنان دلخواه، زنان یتیم و غیریتیم، مادر آن ایتام، زنان بالغه، زنان متناسب با عدالت و نهایتاً زنان دیگری غیر از ایتام دسته بندی کرد. در این میان به معیاری جهت ترجیح و نقد ترجمه ها نیاز بوده که قدرت فهم و تحلیلِ آرای تفسیری را به دلیل وابستگی ترجمه به تفسیر دارا باشد. جهت انجام این بررسی روش مورداستفاده شیوه توصیفی- تحلیلی و به طور مشخص روش تحلیل ساختاری سوره ها بوده که در آن سوره به مثابه شبکه ای در هم تنیده از موضوعات مختلف با محوریت سیاق هاست. با این معیار گونه هفتم به عنوان ترجمه منتخب برگزیده شده و به صورت ذیل قابل ارائه است: «اگر می ترسید که در مورد یتیمان به قسط رفتار نکنید با زنانِ(دیگری غیر از ایتام) به تعداد دو تا، سه تا و چهار تا ازدواج کنید». از این رو می توان مهم ترین دستاورد این پژوهش را ارائه معیاری درون متنی جهت تنقیح ترجمه های پیشنهادی برای متن قرآن به شمار آورد. در نتیجه استفاده از ساختار آیه، ساختار سیاق، ساختار فصل، ساختار سوره و غرض آن مبنای ارزیابی ترجمه ها و ارائه ترجمه صحیح است. پیاده سازی این روشِ نقد ترجمه بر سوره طویل نساء در پژوهش پیش رو، نمونه ای جهت اثبات اثر ساختار در نقد و ترجیح ترجمه ها در سراسر قرآن خواهد بود.