فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۴۹۵ مورد.
منبع:
آزما مهر ۱۳۸۹ شماره ۷۳
حوزههای تخصصی:
گزارش باستان شناختی اسطوره کیومرث به روایت شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره شناسان، رویکردهای گوناگونی به اسطوره داشته اند. رویکرد باستان شناختی به اسطوره بی سابقه است. اگر در گذشته کسانی مانند اوهمریست ها تلاش می کرده اند تا از راه قداست زدایی، خدایان اسطوره ای را تا حد شخصیت هایی زمینی فرو بکاهند، این کار آنها هیچ میانه ای با دانش باستان شناسی که دانش جدیدی است نداشته و با آنچه در این پژوهش دنبال شده نیز اختلاف ژرف دارد. این تحقیق در پی آن بوده تا اسطوره کیومرث را بر مبنای مباحث دانش باستان شناسی گزارش کند. نتیجه شگفت انگیزی که به دست آمده، این است: دوره کیومرث مطابق است با دوره پارینه سنگی میانی و انسان کیومرثی مطابق است با انسان نئاندرتال (هوموساپین نخستین)؛ فرهنگ او، فرهنگ موسترین و مختصات آب و هوایی زمان او، مختصات آب و هوایی آخرین عصر یخبندان است. روش هایی که در این تحقیق به کار گرفته شده مأخوذ از باستان شناسی است (لایه نگاری و گونه شناسی). این تحقیق می تواند سرآغازی بر شناخت اسطوره ها از دریچه دانش باستان شناسی باشد.
أشکال حضور أسطورة برومیثیوس فی الشعر العربی المعاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الحقّ أنّ الأسطورة تلعب دوراً بناءاً فی الشِّعر العربی المعاصر، حیث أکثر الشُّعراء من توظیف مختلف الأساطیر لإثراء نصوصهم الشعریة بها ودمج الذاتی بالموضوعی وإبعاد القصیدة عن غنائیتها وإکسابها عمقاً وفتحها علی دلالات ثریّة. وأسطورة «برومیثیوس» الإغریقیة -بما تحمل من دلالات مختلفة وشحنات تعبیریة واسعة- قد لفتت أنظار الشعراء العرب المعاصرین علی نطاق واسع؛ فأکثروا من استدعائها وتوظیفها لتخصیب قصائدهم، وألقوا الضَّوء علی جوانب مختلفة من الأسطورة للتعبیر عمّا یختلج فی حنایا صدورهم وما یعانون من الواقع المعیش. وعلی ضوء أهمّیة المسألة یقوم هذا البحث بمنهجه الوصفی-التحلیلی بدراسة أشکال توظیف هذه الأسطورة وکیفیة توظیفها فی شعر خمسة من الشعراء العرب وهم أبوالقاسم الشابی وعبدالوهاب البیاتی وبدرشاکر السیّاب وبلند الحیدری وجبرا إبراهیم جبرا؛ نظراً إلی کثافة حضور أسطورة برومیثیوس ورمزیّة توظیفه فی شعر هؤلاء، مرکِّزاً علی النقد والتحلیل لنصوصهم الشعریّة الأسطوریّة. وأخیراً تقدَّم نتائج البحث بشکل مقارن؛ لأنّ هؤلاء من أهمّ الشعراء الذین استلهموا هذه الشخصیّة الأسطوریّةفی بنیّة قصائدهم وحاولوا بها الرَّبط بین الماضی والحاضر والتوحید بین التجربة الذاتیّة والتجربة الجماعیّة؛ فأثری عملهم الفنّی، ولکنّه بالأشکال المتعدّدة الجدیرة بالدِّراسة والتَّحقیق.
ومن أهم ما وصل إلیها البحث الحالی من النتائج هو أنّ هؤلاء علی اختلاف اتجاهاتهم الشعریّة مالوا إلی تکیّف أسطورة برومیثیوس أمام الواقع السیاسی والاجتماعی المؤسف فی الوطن العربی لیؤکّدوا من خلالها علی الاضمحلال الحضاری الّذی أصاب الوطن العربی. ثمّ أنّ موقفهم تجاه هذه الأسطورة یتأرجح بین الیأس والأمل، وبین التوافق والتخالف فی آنٍ.
یادداشتی بر اسطوره ضحاک (مطالعه تطبیقی میان شاهنامه-کوش نامه و گزیده ای از متون اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره اژی دهاک یکی از قدیمی ترین و شناخته شده ترین اسطوره ها در ادب فارسی از دوران کهنسال تا به دوران اسلامی است. اسطوره اژی دهاک از راه متون اوستایی شناخته شده است؛ در ادبیات زرتشتی به زبان پهلوی نیز، اسطوره ای شناخته شده بشمار می آید. بس پیداست که این اسطوره، یادگار نوشته های پسا-ساسانی را نیز به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
مطالعه تطبیقی این اسطوره در منابع اسلامی از بن مایه همانند و نزدیک آن در منابع عربی-فارسی حکایت دارد. با وجود این، در کوش نامه، سروده حکیم ایرانشان ابی الخیر، داستان درمان بیماری ضحاک با پیدایی پزشکی هندی گره خورده است که این نکته در سایر متون عربی-فارسی شناخته شده، دیده نمی شود. این مقاله تلاش دارد تا به یاری رخدادهای نخستین سده های اسلامی، چرایی حضور این پزشک هندی در درمان بیماری ضحاک را توضیح دهد؛ آنجا که نگارنده ضحاک را با هارون و پزشک هندی را با پزشک نامدار هندی یعنی منکه، پزشک معالج آن خلیفه ستمگر، سنجیده است.
بن مایة اسطوره ای مشترک میان زن فرشتگان میوه زاد رسالةالغفران و دختران نارنج در قصّة دختر نارنج و ترنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«رسالة الغفران» اثر أبوالعلاء معرّی ادیب نامدار عرب، شرح سفری خیالی به جهان دیگر است. ابن قارح، قهرمان این سفرنامه که به بهشت راه یافته، به باغ میوه ای راهنمایی می شود که با چیدن و شکافتن میوه های درختان باغ، دختران پریچهره از دل آن زاده می شوند. این صحنه یادآور «دختر نارنج» در قصّة عامیانة «دختر نارنج و ترنج» است که در آن شاهزادة عاشق، نارنج را چیده و می شکافد و دختر زیبارو از آن بیرون می آید. این قصّه بر مبنای دو اسطورة کهن ساخته شده است. نخست اسطورة زاده شدن «مشی» و «مشیانه»، نخستین زوج بشری، از دل ریواس و دیگری ایزدگیاهی شهیدشونده. آنچه که توصیف أبوالعلاء را به این قصّه پیوند می دهد، استفاده از بن مایة اسطوره ای مشترک است؛ زیرا نخستین اسطوره می تواند ژرف ساخت هر دو باشد. امّا ادیب معرّه چگونه با این اسطوره آشنا شده است؟ در پاسخ بدین پرسش باید گفت که در کتاب های تاریخ عمومی، مانند «مروج الذّهب» و «البدء و التّاریخ» از اسطورة ایرانی «مشی» و «مشیانه» یاد شده است؛ کتاب هایی که معرّی را از خواندن آن گریزی نبوده است. امّا این کتاب ها یگانه منبع الهام بخش او نیست؛ زیرا سفرنامه هایی که از جزایر واق واق و انسان میوه هایش سخن گفته اند هم می تواند الهام بخش وی در خلق زن فرشتگان میوه زاد بوده باشد. در این جستار با بررسی مطالب آثار مذکور (کتاب های تاریخی و سفرنامه ها) ثابت می شود که بر خلاف ادّعای برخی از محقّقان عرب، زن فرشتگان میوه زاد زاییدة خیال خلاّق معرّی نیستند، بلکه آبشخور این تصویر خیال انگیز را باید در جای دیگر جست.
فره یا فروغ ایزدی
اسطوره نوآیین کیخسرو
منبع:
شعر بهار ۱۳۷۹ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
ایرج و سیاوش
نقش تغذیه و روند منطقی آن در اسطوره ی نخستین انسان
حوزههای تخصصی:
تالکین و دنیای اساطیری او
حوزههای تخصصی:
انسانهای اسطوره ای، عارفان نخستین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
«عرفان اسطوره ای»، نخستین و بنیادی ترین عرفانی است که تا اکنون انسان آن را ورزیده است. «عرفان اسطوره ای»، عرفانی است از آن انسان های کهن و اسطوره ای، که در سپیده دمان تاریخ، به گونه ای یکسر طبیعی و ناآگاهانه، آن را می آزموده اند و به کار می بسته اند.گمانم بر آنست که، انسان های اسطوره ای و کهن، نخستین عارفان گیتی بوده اند، چرا که، جهان بینی آنان با عارفان امروزین، البته با نگاهی به فراخی و نه به ژرفی، همسانی هایی داشته است. این جستار، یک همسنجی (= تطبیق) فراخ نگرانه، بر پایه های «حکمت ذوقی»، «خاکساری»، «ریاضت کشی»، «زیباپرستی» و «دست افشانی رازورانه» (= سماع)، میان عارفان امروزین و انسان های اسطوره ای و کهن را به سامان می رساند، و نمونه هایی از اسطوره های «زنده» و «مرده» را برای اثبات این همسانی ها، فرادست می دهد.جدای از این همسنجی (= تطبیق)، عرفان انسان های کهن، نامزد به «عرفان اسطوره ای» به گستردگی، کاویده و بررسیده و آشکار می آید، و نظریه هایی نغز و نو، درباره دست افشانی رازورانه (= سماع) و دین بهی (= زردشتی)، دینی بر بنیاد «زیباپرستی»، نشان داده می شود.
تقدیرِ قهرمان شدن با تولدِ نمادین در اسطوره و افسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کندوکاو در روش های درهم تنیده اسطوره، افسانه و روان شناسی بسیاری از لایه های پنهان و ناخودآگاه موجود در اسطوره ها و افسانه ها را برای ما آشکار می کند. تولدِ نمادین یکی از بُن مایه های مکرر است که در کهن الگوی قهرمان اتفاق می افتد. در این بن مایه شاهدیم که چگونه عناصر کیهانی کودکی را که به شکلی نمادین متولد شده، پشتیبانی می کنند. کار اصلی کهن الگوی قهرمان، آماده ساختن قهرمان برای پذیرش تکالیف بزرگ و تحمل بحران-های بزرگ روحی و به انجام رساندن رسالتی است که پیش از تولد برای او تعیین شده است. از این رو، در اسطوره ها و افسانه های ملل مختلف می توان شاهد این تولد نمادین بود. رستم، زال، سام، ایزد مهر، حضرت مسیح (ع)، بودا و بسیاری دیگر تولدی نمادین دارند. در این جستار در پی آنیم که با روشی توصیفی- تحلیلی نشان دهیم که گونه های متفاوت تولد نمادین در اسطوره ها و افسانه ها با نمادپردازی های مختلف بیانگر تقدیر قهرمانی هستند.
شاهان داستانی ایران
سلامان و ابسال: اسطوره ای یونانی در منابع ایرانی
منبع:
حافظ تیر ۱۳۸۳ شماره ۴
حوزههای تخصصی: