فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
خسرو و شیرین یکی از آثار مهم نظامی گنجوی در حوزه ادبیات غنایی است. نظامی در این منظومه، یکی از مهم ترین داستان های عاشقانه قبل از اسلام را به تصویر کشیده است. در این پژوهش با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای و به صورت توصیفی- تحلیلی و استفاده از نظریه عشق اریک فروم که نظریه ای روانشناختی است، شخصیت فرهاد بررسی و تحلیل شده است. این پژوهش بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که فرهاد از دیدگاه روانشناسی اریک فروم، شرایط عاشقی راستین را داراست یا نه. حاصل مطالعه نشان می دهد که فرهاد در خسرو و شیرین، عاشقی راستین است که در راه عشق، سختی های بسیاری را به جان می خرد و از خصایصی چون: استغنا، مهربانی، احساس مسئولیت، احترام و معرفت که از مهم ترین خصایص عشق در نظریه عشق اریک فروم هستند، به طور کامل برخوردار است. هم چنین، فرهاد، صفات مورد نظر برای رسیدن به عشق را در وجود خود دارد و او در راه رسیدن به مقصود، فردی واقع گرا، مؤمن و فعال است. بر این اساس، فرهاد از نظرگاه روانشناختی فروم، تمام خصایص و صفات یک عاشق واقعی را در وجود خود دارد و کیفیت حضور او در داستان و وقایعی که روی می دهد، گواهی بر این ادعاست.
حکمت دینی و تقدس زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
به بهانه انتشار کتاب «ضرب المثل های منظوم فارسی»: مثل، گوهر بی بدیل فرهنگ ملی
حوزههای تخصصی:
فرهنگ عوام یا تفسیر امثال و اصطلاحات زبان فارسی
منبع:
وحید تیر ۱۳۴۴ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
فارسی گفتاری و نوشتاری
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر مقایسه یی است بین گونه ی فارسی گفتاری مخصوص طبقه ی تحصیل کرده ی تهرانی و فارسی نوشتاری.بخشی از فرایندهای آوایی که در گونه ی گفتاری مزبور مشاهده شده، عبارت است از:همگونی و ناهمگونی همخوان ها، همگونی واکه ها، همگونی واکه با همخوان، ابدال، حذف، اضافه و قلب.
تقابل های دوگانه در داستان های عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های عامه از بطن توده برآمده اند، به همین سبب آینة تمام نمای عادات، آداب و خُلقیات مردم عامه اند و با بررسی آن ها می توان فرهنگ زیستیِ مردمان را بی نقاب و صورتک دید. یکی از روش های خوانش متون و ازجمله متون عامه، کشف تقابل های پنهان در متن است؛ زیرا با استخراج این تقابل ها می توان به لایه های مستتر در پسِ ظاهرِ متن دست یافت. این تقابل های درون متنی، به اعتقاد ژاک دریدا، سلسله مراتبی و پله کانی هستند؛ یعنی همواره یک جزء برتر از جزء دیگر پنداشته می شود و این برتری نه «بدیهی و طبیعی»، بلکه کاملاً «فرهنگی» است؛ بنابراین با یافتن تقابل های درون هر متن و با تشخیص اینکه کدام جزء، ممتاز شمرده می شود، می توان به نکات مهمی دربارة اندیشه ای که متن از آن حمایت می کند، دست یافت.
در این مقاله دو داستان مشهور عامه، «شنگول و منگول» و «بلبل سرگشته»، بر اساس مشهورترین و مفصل ترین روایتشان از نظر تقابل های درون متنی بررسی شده اند. این بررسی نشان می دهد که داستان های عامه به عنوان متونی که پایانِ باز ندارند، بیشتر در تقابل های درونیِ خود صادق اند و با شناخت هر جزءِ تقابل، جایگاه و ویژگی جزء مقابل بهتر شناخته می شود. در این داستان ها راوی با بسیج کردن همة اجزای داستان، نتیجة مورد نظر خود را در اختیار مخاطب می نهد و با تحریک باورهای فرهنگی و فکریِ او، این نتیجه را برای مخاطب «بدیهی» و «منطقی» می سازد.
حنا در هرمزگان
گلچینی از دیرینه ها: آراء بِنِدِتو کروچه درباره شعر و زیباشناسی
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه مدح و معراج پیامبر (ص) در چهار مثنوی عطار (الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطیر، مصیبت نامه)
حوزههای تخصصی:
"مدح و معراج پیامبر (ص) از جمله موضوعاتی است که اکثر شاعران و نویسندگان بدان توجه نموده اند؛ به گونه ای که در سنت ادبی ما این دو مبحث از درونمایه های اصلی آثار کلاسیک به شمار می آید. عطار نیشابوری نیز به پیروی از چنین سنتی در ابتدای چهار منظومه الهی نامه، اسرار نامه، منطق الطیر و مصیبت نامه به تفصیل به این دو موضوع پرداخته است. بررسی و تحقیق نشان می دهد مدح و معراج در مثنوی های مذکور دو ساخت متفاوت دارد: در الهی نامه و منطق الطیر، این دو بخش در هم آمیخته و در اسرارنامه و مصیبت نامه از هم مجزاست؛ مدح پیامبر اکرم (ص) در همه آنها ساختار یکسانی دارد، لکن داستان معراج در مصیبت نامه مستند تر است. این دو بخش ویژگی های شاعرانه چندانی ندارند و تنها می توان داستان معراج را در الهی نامه شاعرانه ترین قسمت محسوب نمود. ایهام، برجسته ترین صنعت بدیعی این آثاراست. در حیطه مختصات زبانی نیز تکرار واژگانی و تکرار یک صورت زبانی کامل در آغاز، برجسته ترین ویژگی زبانی این دو بخش است.
"
نقد اجتماعی ادبیات؛ پیدایش و پیشرفت (النقد الاجتماعی للأدب نشأته وتطوره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ثمة علاقة وثیقة بین الأدب والمجتمع، إذ أقر بها الفلاسفة والعلماء منذ القدیم فی ظل نظریة المحاکاة، نظریة الانعکاس وشتی الآراء والأفکار المطروحة فی هذا المجال، ولم تکد تظهر نظریة الجدلیة المارکسیة حتی تأسّس علی بنیانها، المنهج الاجتماعی للأدب؛ أحد المناهج الرئیسة فی الدراسات الأدبیة والنقدیة، وهو منهج یربط بین الأدب والمجتمع فی مختلف المستویات، ویدرس ویحلّل العلاقة بین المجتمع والأدب باعتباره انعکاسا للحیاة.
وهذا البحث محاولة لتبیین النقد الاجتماعی للأدب علی أساس المنهج الوصفی التحلیلی من خلال دراسة أهم الأفکار والآراء التی نشأت علی صعید علاقة الأدب بالمجتمع؛ بدءاً من نظریة المحاکاة مرورا بالجدلیة المارکسیة، ووصولا إلى ولیدتها البینویة التکوینیة عند لوکاتش وأتباعه، انطلاقا من أن معالجة الأدب من الناحیة الاجتماعیة لاتتنافی مع الإبداعات الشخصیة المتمیزّة لدی الأدباء إذ أن الغوص فی الأعمال الأدبیة لایتیسّر إلاّ فی الإطار الاجتماعی الذی ینطلق منه الأدب ویلتفت إلیه.
جمشید در منشور اساطیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اسطوره، داستان تاریخ مقدس آفرینش است و با زبانی نمادین از آغاز شکل گیری فرهنگ و تمدن در جوامع انسانی حکایت می کند. از طرفی اسطوره نوعی جهان بینی برای درک فلسفه هستی است و امکان ارتباط بشر اولیه را با عالم بالا فراهم می کند. روش های اسطوره سازی با نمونه برداری از روایات کهن، ادغام عناصر اساطیری و استفاده از عناصر اقوام همجوار یا دگرگونی بنیادی اسطوره صورت می گیرد.شخصیت جمشید، در گذر زمان هم چون نام او درخشان است و از پس منشور اساطیر هرگاه جلوه خاصی می یابد. در اساطیر هندی، اسطوره آفرینش و مرگ، محسوب می شود و مقامی همسان با خدای «وارونه» دارد. در گاهان، اسطوره شهریاری و پهلوانی است و در اوستای جدید، با نجات بشر از سرمای مهر کوشان، اسطوره تجدید حیات می شود.دردوران اسلامی، با الهام از اساطیر سه گانه قدیم، جشن آیینی نوروز به جمشید منسوب می گردد. وی بنیان گذار معماری، پزشکی و نساجی و موسس جامعه مدنی معرفی می شود.حکیم ابوالقاسم فردوسی نیز علاوه بر بهره گیری از منابع قدیم، نظری مشابه با دانشمندان دوره اسلامی دارد
نقش ادبیات در آموزش تفکر خلاق
حوزههای تخصصی:
ادوارد سعید و استعمار
نوروز همدانی
ایاز از دیدگاه تاریخ و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمود و ایاز از زمره زوج هایی هستند که در نظم و نثر ادب فارسی داستان آنها همواره با هم عجین بوده است. داستان محمود در شمار داستان های عاشقانه ای است که، علاوه بر متون ادبی و عرفانی، در متون تاریخی نزدیک به زمان واقعه نیز نقل شده است. خلاصه داستان چنین است که: محمود، سلطان غزنوی، که بیش از سی سال (388-421) مقتدرانه سلطنت کرده، به ابوالنجم ایاز بن ایماق دل بست و او را از ملازمان و مقربان درگاه خود ساخت. ایاز، که علاوه بر خوش سیمایی، در پرتو کیاست و خردمندی، مورد توجه سلطان محمود بوده است، پس از مرگ محمود، از پسرش محمد اعراض کرد و در نیشابور به مسعود غزنوی پیوست (تاریخ گردیزی، ص 40) و به امارت مکران و قزدار (قصدار) رسید (? دیوان فرخی، بیت 3252؛ فرهنگ آنندراج، ذیل ایاز) و در سال 499 درگذشت.