فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
اشتقاق در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر آن است تا نشان دهد مبحث "اسم جامد و مشتق" در دستور زبان فارسی، الگو برداری نادرستی از قواعد زبان عربی بوده و منطبق با ساختمان زبان فارسی نیست؛ زیرا فارسی از گروه زبان های ترکیبی است و عربی از گروه زبان های اشتقاقی. مولف با نقد سه دیدگاه متناقض دستورنویسان فارسی درباره اشتقاق، نتیجه می گیرد که مبحث اشتقاق در فارسی محدود به "اسم" نیست، بلکه دیگر انواع کلمه نیز ساخت اشتقاقی دارند. در پایان پیشنهاد می کند، با گسترش دامنه اشتقاق به حوزه کلمات مرکب، تمام کلماتی که دستوریان مشتق شمرده اند زیرمجموعه کلمات مرکب به حساب آید و کلمات مرکب به دو گروه: مشتق و غیر مشتق، تقسیم شود.
روابط بینامتنی قرآن با اشعار احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«بینامتنی» نظریه ای است که به روابط بین متونی می پردازد که موجب آفرینش متن جدید می شود و هر متن ادبی را به منزله «جذب و دگرگون سازی دیگر متون گوناگون گذشته و یا همزمان با آن» می داند. در دهه شصت قرن بیستم میلادی، ژولیا کریستوا، ناقد فرانسوی بلغاری الاصل، این نظریه را ارایه کرد که بشدت مورد توجه ناقدان قرار گرفت. روابط بینامتنی قرآن با اشعار احمد مطر، شاعر عراقی به گونه زیبا و ابتکارانه ای رخ داده است تا آنجا که این روابط بینامتنی با قرآن از ویژگیهای برجسته شعری این شاعر به شمار می رود . عملیات بینامتنی در اشعار احمد مطر نشانی می دهد که بیشترین شکل بینامتنی قرآنی درشعر این شاعر به صورت نفی کلی (حوار) است که بالاترین شکل تناص یا بینامتنی به حساب می آید وهمین امر، شعر وی را موثر، عمیق و جذاب کرده است.
بایستن، شدن و توانستن: سه فعل وجهی در فارسی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجه، مقوله ای است نحوی - معنایی که نظر و دیدگاه گوینده را نسبت به محتوای آنچه می گوید نشان می دهد. زبان به طرق مختلف می تواند محتوای یک جمله را بر حسب میزان تعهد گوینده به صحت آن، و یا نوع در خواست او برای وقوع کنش مطرح در آن، نشان دار کند. فعل های وجهی یکی از ابزارهای بیان وجه هستند که در بعضی زبان ها، از جمله زبان فارسی، از آنها استفاده می شود. سه فعل بایستن، شدن و توانستن فعل های وجهی زبان فارسی هستند که برای بیان سه وجه برداشتی، درخواستی و توانمندی، که سه نوع وجه اصلی هستند، و دو درجه امکان و الزام، که به عنوان درجات وجه مطرح می باشند، به کار می روند. بررسی ها نشان می دهد که در زبان فارسی تنها فعلی که برای درجه الزام در هر سه وجه برداشتی، در خواستی و توانمندی به کار می رود فعل بایستن است و درجه امکان توسط دو فعل توانستن و شدن بیان می شود.
این کیمیای هستی ( نگاهی به کتاب « این کیمیای هستی » مجموعه مقالات دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی )
حوزههای تخصصی:
بررسی احوال مسندالیه در کتاب راحه الصدور و آیه السرور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
چون تا به حال تمام یا اغلب تحقیقات زیبایی شناسی در متون فارسی عموما بر روی متون نظم انجام گرفته و این در حالی است که متون نثر نیز ویژگی های مورد نظر را از این نظر دارا می باشد، لذا بررسی، طبقه بندی و تحلیل بلاغی آثار منثوری نظیر کتاب راحه الصدور و آیه السرور راوندی به روش علمی که توانسته اند در دوره ای خاص به نظم نزدیک شده و صفت شعر منثور را زیبنده خود نمایند، لازم و ضروری به نظر می رسد.در این مقاله، کتاب راحه الصدور فقط از حیث یکی از مقاصد علم معانی یعنی احوال مسندالیه، مورد مطالعه، نقد و بررسی قرار گرفته، چگونگی کاربرد حالات مسندالیه در این کتاب استخراج، تبیین و توجیه می گردد.در این مقاله ابتدا مباحثی مختصر و کلی در رابطه با معرفی کتاب راحه الصدور و ارزش ادبی آن، تعریف زبان، جمله، اجزای جمله، مسندالیه و رابطه دستور و علم معانی ذکر گردیده، سپس به ذکر شاهد مثال های استخراج شده از کتاب راحه الصدور و توضیح و طبقه بندی آنها بر اساس کتاب های علوم بلاغی به طور عموم و سه کتاب «معالم البلاغه، معانی و بیان استاد همایی و علم معانی دکتر شمیسا» به طور خصوص پرداخته می شود.
تحلیل بینامتنی داستان مار و مرد سیمین دانشور
حوزههای تخصصی:
مسأله ی اصلی این مقاله پیدا کردن و تحلیل پیوندها و ارتباط های بین ادبیات معاصر فارسی به ویژه داستان کوتاه فارسی که نوع ادبی جدیدی است و در پیشینه ادبی ایران به این شکل خاص وجود ندارد؛ با میراث عظیم ادبیات فارسی است. برای این منظور، یکی از داستان های کوتاه سیمین دانشور به نام «مار و مرد» انتخاب و بر اساس نظریه بینامتنیت بررسی و تحلیل شده است.
روش این پژوهش، توصیفی - تحلیلی و چهارچوب نظری آن بر مبنای نظریه بینامتنیت به ویژه دیدگاه ژرار ژنت در این حوزه پایه ریزی شده است. این چهارچوب از طریق مطالعه ی زمینه موضوع و بررسی ادبیات پژوهش و آثار مرتبط در حوزه نظری و با بررسی وبازکاوی متن داستان مار و مرد و ارتباط آن با متون دیگر با استفاده از منابع تحقیق ترسیم شده است.
نتایج این پژوهش، بازگو کننده ارتباط وسیع داستان با متون مختلف همچنین عناصرمختلف فرهنگی است.
روند تکوین سبک زنانه در آثار زویا پیرزاد: تحلیلی بر پایه سبک شناسی فمنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره ویژگیهای زبانی آثار ادبی زنان دیدگاه های گوناگونی وجود دارد. در پژوهش حاضر بر ضرورت تحلیل سبکی آثار داستانی زنان به عنوان روشی برگزیده در تحلیل ویژگی های زبانی، ادبی و اندیشگانی این آثار تأکید شده است. در ادامه، برجسته ترین وجوه سبکی آثار زویا پیرزاد، با رهیافت سبکشناسی فمنیستی، بررسی و تحلیل شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد از نخستین اثر نویسنده یعنی مجموعه داستان مثل همه عصرها تا رمان عادت می کنیم، در سطوح مختلف متن (واژگان، جملات و سطح گفتمان) دیدگاه زنانه نمود یافته است. سیر تحول اندیشه که به تحول زبان منجر میشود، در آثار پیرزاد اینگونه است: در مجموعه داستانهای مثل همه عصرها، طعم گس خرمالو و یک روز مانده به عید پاک زنان اسیر روزمرگیاند و از خود ارادهای ندارند؛ در رمان چراغها را من خاموش میکنم جایگاه زن مورد پرسش قرار میگیرد و در رمان عادت میکنیم با تحول نقش زن به عرصه کنشگری و فعالیت اجتماعی، توصیفی دیگرگون از هویت زنانه در نقش فاعلی ارائه شده است.
قسمتهایی از مانیفست اول سوررئالیسم
حوزههای تخصصی:
نقد چیست؟
تشبیه مضمر در شعر سنت گرای معاصر، انواع و کارکردهای آن (با تأکید برآثار بهار، شهریار، رهی، سایه و امیری فیروزکوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشبیه مضمر از همان آغاز شعر فارسی مورد توجه شاعران بوده و انواع مختلفی از آن در دیوان شاعران فارسی گو به کاررفته است. هرکدام از شاعران با راه بردن به تشبیهات تازه و بی سابقه و ایجاد بهره زیباشناختی مضاعف برای خوانندگان اشعارشان، انواع جدیدی را به آن افزوده اند. آنان سعی کرده اند ارتباط میان مشبه و مشبهٌ به را دورتر سازند تا تشبیه از غرابت و زیبایی بیشتری برخوردار شود. در کتب بلاغی عربی و فارسی تعاریف مختلف و گاه متفاوتی از این نوع تشبیه به دست داده اند که هیچ کدام جامع و مانع نیست. ما در این پژوهش برآنیم تا ضمن رسیدن به تعریف تازه ای از تشبیه مضمر، انواع و مصادیق گوناگون آن را در شعر سنت گرای معاصر بررسی کرده و به روشنی نشان دهیم. نتایجی که از این کنکاش حاصل می شود، قابل ملاحظه است و می تواند در موضوع سبک شناسی شعر مورد توجه قرار گیرد؛ ملک الشعراء، بهار، تقریباً به طور متعادل از همه انواع تشبیه مضمر بهره می گیرد؛ شهریار بیش تر به نوع «بی رونق دانستن مشبهٌ به با وجود مشبه» اهمیت می دهد؛ هوشنگ ابتهاج، رهی، سایه و امیری «تداعی» را ترجیح می دهند؛ اتفاقاً این نوع، در اشعار شهریار از درجه دوم اهمیت برخوردار است. این نکته علاوه بر اهمیت این نوع از تشبیه مضمر نوعی تأثیر و تأثر را نیز می رساند. از میان این پنج تن، شهریار بیش ترین و امیری فیروزکوهی کم ترین تشبیه مضمر را به کار برده اند.
غلط ننویسیم
حوزههای تخصصی:
فاعل مفرد فعل جمع، فاعل جمع فعل مفرد
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی لایه ای مجموعه اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«قیصر امین پور» در مواجهه با جهان و جامعه، شاعری صادق است. شعر او، گزارش راستین مناسبات شاعر با جامعه و تغییرات و تحوّلات فرهنگی و اجتماعی است. وی سخت ملتزم و متعهّد به ارزش های مذهبی است و اعتقادی راسخ به اصول و آرمان های جامعه دارد. کاربرد واژ گان محاوره ای ، ترکیبات تازه، عینی و حسّی بودن واژگان و ساختار ساد ة جمله ها در اغلب موارد از ویژگی های برجستة زبان این گوینده است؛ به نحوی که تبدیل به سبک شخصی وی شده است. آهنگ و تناسب موسیقایی واژه ها و نشان دار بودن آنها و همچنین ساختار تعابیر از دیگر ویژگی های شعر این سخنور است؛ بنابراین برای تبیین گستره سبک، مشخّصه های زبانی همراه با ویژگی های تصویری (بلاغی) و قلمرو اندیشه های شاعر به طور موازی و در خدمت اهداف کلی اشعار بررسی می گردد. این مقاله به شیوة توصیفی-تحلیلی به بررسی جنبه های گوناگون سبکی اشعار «امین پور» با تکیه بر دو مجموعه شعر، «گل ها همه آفتابگردانند» و «دستور زبان عشق» از اشعار دوره سوم و تکامل سبکی شاعر در چهار لایة آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی پرداخته است. بر اساس یافته های این پژوهش، شعر «امین پور» در حوزة واژگان و نحو و تصاویر دارای نوآوری است.
مبانی و ساختار رئالیسم در ادبیات داستانی
حوزههای تخصصی:
رئالیسم، در مفهوم عام به معنی علاقه و تمایلی بنیادین به عین موضوع خارج از ذهن است و از دیرباز فکر بشر را به خود مشغول داشته است. ارسطو در هنر شاعری، آثار هنری را محاکات از طبیعت دانسته است و پس از او همواره این اندیشه با فراز و فرودهایی تداوم یافت، تا آنکه در سده نوزدهم، نخست در فرانسه و سپس در دیگر کشورها مکتب و جنبشی پدید آمد که در پی تثبیت اصول و مبانی رئالیسم بود. نویسنده رئالیست در قلمرو ادبیات داستانی همواره با ترفندهای روان شناختی مجاب کننده ای، انگیزه های درونی و بیرونی کنش شخصیت های داستان را در عرصه زندگی فردی و اجتماعی به تصویر می کشد. در این پژوهش پس از توضیح و تبیین رئالیسم، چه در مفهوم عام آن، و چه به مثابه مکتبی معروف در سده نوزدهم، مبانی و ساختار رئالیسم و انواع مهم آن در ادبیات داستانی نقد و بررسی شده است.
نقد بوم گرا، رویکردی نو در نقد ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عکس العمل شاخه های مختلف علوم انسانی نسبت به بحران زیست محیطی منجر به شکل گیری مباحث میان رشته ای تازه از جمله زبان شناسی زیست محیطی ( Ecolinguistics) با زیر شاخه هایش, اخلاق زیست محیطی (Ethics Enviromental) و نقد بوم گرا (Ecocriticism) در حوزه ادبیات گردید. اصطلاح نقدبوم گرا در سال 1996 توسط روکرت ابداع شد و واکنش دیرهنگامی بود که ادبیات در مقابل بحران محیط زیست از خود نشان داد. با وجود این که زمان زیادی از آن نمی گذرد با استقبال خوبی از سوی جامعه جهانی روبرو شده است . نقد بوم گرا به چگونگی انعکاس رابطه انسان و محیط فیزیکی در آثار ادبی می پردازد. در عین حال رابطه دین ، اخلاق، زبان و جنسیت با محیط زیست را بررسی می نماید. یکی از اهداف این نقد پر رنگ ساختن دغدغه حفظ محیط زیست و اصلاح رابطه انسان با طبیعت از طریق ادبیات ، فرهنگ و زبان است. این مقاله این شاخه از نقد را معرفی نموده و ضمن بیان نقش علوم انسانی در مقابله با این بحران به بیان تاریخچه نقد بوم گرا و موضوعات مطرح شده در این نقد می پردازد.
سبک شناسی لایه ای: توصیف و تبیین بافتمند سبک نامة شمارة 1 غزالی در دو لایة واژگان و بلاغت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سبک شناسی لایه ای با توجه به بافت موقعیتی به عنوان کلان لایه، متن را به خردلایه هایی تجزیه کرده و با بررسی خردلایه های متنی و تشخیص ویژگی های برجسته یا پربسامد، به مطالعة سبک می پردازیم. واحد تحلیل سبک در سبک شناسی تاریخی- سنتی «جمله» است، حال آنکه در «روش لایه ای»، با توجه به ساختار باز لایه ای متن، نه تنها نوشتار به عنوان واحد تحلیل در نظر گرفته شده، بلکه واحد تحلیل به کلان لایه ها میرسد و مشخصه ها و تمایزات سبکی یک نوشتار، نویسنده، ژانر یا دوره، همچنین سهم هر لایه در کشف ایدئولوژی متن و روابط پنهان قدرت را نیز تبیین می شود. نگارنده این روش را در مطالعة ویژگی های سبکی نامه های امام محمد غزالی با رویکرد انتقادی به کار گرفته و نامة شمارة یک او را مورد بررسی قرار داده است؛ دو لایة «کاربردشناسی» و «نحو» این نامه را در مقاله ای جداگانه ارائه نموده و در مقالة حاضر به ارائة دو لایة «واژگان» و «بلاغت» می پردازد.
رسالت مترجم
شعر در اندیشه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلقی دوگانه جلال الدین مولوی از شعر و ماهیت و کارکردهای آن در القا و افشای معانی و معارف، یا اخفا و پوشاندن آن ، موجب شده است که او گاه درباره شعر (و شاعران)، نقد و نظرهای تازهای ابراز کند که شناخت آن برای خوانندگان امروز شعر و اندیشهاش مغتنم و مفید باشد. در گفتار حاضر، آرا و اندیشههای مولوی درباره شعر، از لابلای آثارش کشف، و تحت چهار عنوان دستهبندی و تبیین شده است. در بخش اول، با عنوان شعر و بیخودی از دیدگاه مولانا، به نقش بیخودی و بیاختیاری در آفرینش شعر ناب و نمکین، و ویژگیهای شعر بیخودانه پرداخته شده است، در بخش دوم که به انتقادهای مولانا از شعر و شاعران اختصاص دارد، انتقادات بالقوه و بالفعل او به شعر (مثل بیگانگی و ناتوانی شعر در بیان معانی و معارف، و شکایتهایش از مضایق و لوازم شاعری) و شاعران(ظاهرگرایی شاعران) بحث میشود. بخش سوم مقاله به نقش و شرایط مخاطب در فهم و خوانش و آفرینش شعر میپردازد. آخرین بخش مقاله نیز آرای مولانا درباره شعر خود تبیین و به اجمال تحلیل میشود. نسبتها و روابط بین شعر با خون و جنون و تازگی و ماندگاری، از مباحث و مطالب این بخش است. نگارنده کوشش کرده برخی از آرا و اندیشههای مولانا درباره شعر و ویژگیهای بیان شاعرانه را با نگاه و نظریات تازه درباره شعر و کارکردهای آن، تطبیق و مقایسه کند تا شعرشناسی و نواندیشی او بیش از پیش آشکار گردد و زمینه آشنایی و استفاده بیشتر از آثارش فراهم آید.
کشمکش سایه و خودآگاه در داستان «خیر و شر» نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظامی گنجوی از شاعران مطرح عرصه جهانی است. داستان پردازی های او که بر اساس واقعیت است به همراه تخیل وصف ناپذیرش، وی را به عنوان شاعری توانا در حوزه انسان شناختی و روان کاوی معرفی نموده است. به نظر می رسد اوج هنر نظامی در هفت پیکر او باشد. در این اثر ارزشمند ـ به خصوص در هفت افسانه آن ـ که از لایه های درونی و عناصر برونی داستانی برخوردار است، می توان از مسیر روساخت به ژرف ساخت راه یافت و ابعاد نهانی وجود انسانی را بازیابی نمود. یکی از داستان های هفت پیکر، داستان «خیر و شر» است که در گنبد ششم (پنج شنبه) آمده و موضوع آن کشمکش دو جوان به نام های «خیر» و «شر» است. این داستان را می توان بر اساس دیدگاه روان شناسی یونگ تحلیل نمود. در این دیدگاه کهن الگوهای پنهان در روان آدمی جایگاه ویژه ای دارند و گاهی به گونه ای نمادین در خودآگاهی متجلی شده، نمود می یابند. در این داستان می توان خیر را نماد خودآگاهی آدمی و «شر» را نشانه «سایه» و ضمیر ناخودآگاه او دانست که در یک ساختار بسیار منسجم و منطقی به درگیری پرداخته و در نهایت به وحدت می رسند و کهن الگوهای متعددی چون آنیما، سایه، تولد ثانوی، سفر، آب، درخت و... در این کشمکش نقش ویژه ای دارند که در این مقاله به بررسی آن ها پرداخته می شود.