فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۴۱ تا ۳٬۳۶۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظامی گنجوی را می توان به عنوان یکی از چهره های برجسته نمادپردازی در ادبیات فارسی به شمار آورد. در میان آثار ارزشمند این شاعر بزرگ، هفت پیکر اثری کاملا رمزی است که هر یک از اجزا و تصاویر آن می تواند به صورت نمادین تفسیر شود. یکی از مهمترینِ این تصاویر، تصویر «غار» است که نقش پررنگ و برجسته ای در سراسر اپیزودهای (حادثه های فرعی) این کتاب ارزشمند دارد. سوال اصلی این پژوهش، این است که ایماژ «غار» نماد چه چیزهایی است و چگونه معانی نمادین آن در خدمت درونمایـه اصلی هفت پیکر قرار گرفته است؟ با روشن شدن این موضوع، ظرافت، دقت و نگاه ریزبین نظامی در ایجاد ساختاری منسجم، که همه اجزای ان یک کل واحد را تشکیل می دهند، بیش از پیش جلوه می کند. در این تحلیل تصاویر نمادین دیگر، مانند شکار، اژدها، گنج و... که در ارتباط با نماد «غار» است نیز بررسی می شود.
سیاست ادبیات
نشست علمی : نقد کتاب « سیر رمانتیسم در ایران : از مشروطه تا نیما » : با حضور دکتر منصور ثروت و دکتر محمود عبادیان
حوزههای تخصصی:
نگاهی به کتاب سیر ناتورالیسم در ایران
حوزههای تخصصی:
تحول ساختی و معنایی «نفر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم زبان، تحول در گونه های مختلف آن است. این تحول گاه در ساخت و گاه در نحو و زمانی در تغییر مقوله های زبانی و واک ها و یا در معانی است که در گذر زمان در بخش های مذکور روی می دهد. تحول معانی شامل ترین گونه تحول شمرده می شود و در مباحث زبانی کمتر بدان پرداخته شده است. بحث درباره این گونه که می بایست یکی از مباحث سه گانه دستورها باشد، مغفول مانده است و تنها در کتاب های لغت و فرهنگها، بی آنکه به تاریخ و چگونگی تحول معنایی اشاره ای شود، معانی چندگانه واژگان آورده شده است. با عنایت به اهمیت تحول ساختی و معنایی، این مقاله می کوشد تا به عنصر وابستگی ممیز «نفر» بپردازد و با بررسی تحول معنایی و مقوله ای؛ سازههای مختلف و کاربردهای امروزین آن را تبیین نماید.
بررسی رابطة زمان و تعلیق در روایت پادشاه و کنیزک
حوزههای تخصصی:
پیدایش شیوه های تازه روایت در دو قرن اخیر، موجب پیشرفت روزافزون علم روایت شناسی در دهه های اخیر شده است. از جمله این مباحث، مقوله زمان در روایت است. یکی از محققانی که به چگونگی زمانمندی در روایت پرداخته، ژرار ژنت فرانسوی است که نظر خود را در قالب سه مبحث «نظم، تداوم و بسامد» مطرح کرده است. از آنجا که مطالعه دقیق عناصر سازنده یک روایت و بازنمود قوانین حاکم بر آن، ما را در شناخت بهتر سازوکار و روابط درونی عناصر روایی یاری می دهد؛ در این مقاله بر اساس نظریه ژنت، نشان می دهیم که چگونه مولانا، به عنوان یک داستان پرداز کلاسیک، از تمام ظرفیت های ادبی- روایی عنصر زمان در حکایت «پادشاه و کنیزک» در مثنوی بهره می برد و در مسیر حرکتش از زمان تقویمی به زمان روایی، با استفاده مناسب از تغییر در نظم خطی زمان پی رنگ و تفصیل و تکرار در شرح برخی کنشها، نوع خاصی از زمانمندی را ایجاد می کند که ارتباطی مستقیم و معنادار با القای حس تعلیق و انتظار در مخاطب داستان دارد.
ردیف و تنوع و تفنن آن در غزل های سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ردیف ـ که خاص شعر پارسی و واضع آن، شاعران پارسی گوی بوده اند ـ از دیرباز مورد توجه قرار گرفته است و سخنوران رویکرد بدان را مهم تلقی کرده، کاربرد آن را مایه تفاخر و توانمندی خویش می شمرده اند.
ردپای ردیف را پیشتر از قرن دوم هجری قمری، حتی در ایران باستان می توان دید. این عنصر بلاغی خاصیت کمالی شعر را دارد و استقبال از آن از نظر ساختار زبانی، تاکید معنایی بویژه بُعد موسیقایی حائز اهمیت است؛ ردیف در غزل در طول حیات خود و بروز و حضور آن در آثار هنری منظوم نادره پردازان، سیر صعودی داشته و پس از ترجیع بند و ترکیب بند ـ که این دو هم، گونه تحول یافته تغزلها و منشعب از غزل هستند و با آن پیوند هنری دارند ـ بیشترین درصد آماری را به خود اختصاص داده است.
سنایی بیشتر اشعار خود را مردف سروده؛ او در بین همه شاعران سبک خراسانی، غیر از ادیب صابر ترمذی، بالاترین آمار ردیف را در غزل دارد؛ ردیف او بعضاً چند رکن عروضی را تشکیل داده، موسیقی غزل را دو چندان می کند. ردیف های او انواع کلمات: اسم، فعل، حرف، ضمیر، صفت و قید را در بردارد؛ افزون بر آن، ردیف های شبه جمله ای و جمله ای در غزلیات او فراوان دیده می شود.
سنایی بیش از شاعران دیگر به تنوع و تفنن و هنجارشکنی در ردیف روی آورده است؛ وی گاهی ردیف ها را هم معنی به کار نمی برد و زمانی در غزل مردف، قافیه را رعایت نمی کند؛ برخی از ردیف های این چنینیِ مولوی متاثر از اوست. او در بعضی موارد در غزل به خلاف سنت متعارف و معتاد، ردیف و قافیه را همچون قطعه غیرمصرع فقط در مصاریع زوج به کار می برد و خود را به التزام ردیف، در مصراع اول مطلع مقید نمی کند؛ یا به تفنی دیگر دست می یازد؛ بدین معنی که ردیف را به جای تکرار در «عروضِ» (پایانِ مصراع اولِ) مطلع، در «صدر» (آغاز مصراع اولِ)آن می آورد.
بررسی رابطة تجربة عرفانی و زبان تصویری در عبهرالعاشقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر ضمن اشاره ای گذرا به محتوا و درونمایة عبهرالعاشقین نوشتة روزبهان بقلی شیرازی (522ـ606) بر آن است که در گام نخست به تصویرپردازی و ساختارهای تصویری روزبهان در این اثر عرفانی بپردازد، سپس نقش این تصاویر و شگرد های بلاغی را در بازنمایی اندیشه و ذهنیات روزبهان، و نیز نحوة ارتباط میان آنها را مورد بررسی قرار دهد. حاصل این پژوهش آن است که با توجه به ذهنیت استعاره گرای روزبهان، «قطب استعاری زبان» (به معنای فرایند تداعیها و حرکت زبان بر محور شباهت) در نوشتار او غالب است و این جنبه از زبان وی در ساخت های تشبیهی عقلی به حسی تا نمادهای شخصی چند معنا متجلی می شود. بنیاد آگاهی روزبهان در این اثر که بر پایة «التباس» (پوشیدگی/ پوشیده شدن) نهاده شده است و بیانگر نوع ذهنیت و جهان بینی عرفانی اوست، بر سراسر این اثر، و بر تمام ابعاد زبان استعاری او سایه افکنده است و از آنجاکه طریقت روزبهان مبتنی بر دیدار و یافت است، در اثر او خانوادة استعاره های دیداری بر خانوادة واژگان شنیداری غلبه دارد.
نقش ارجاع مقایسه ای در انسجام شعر عروضی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظریه زبانی هالیدی یکی از عواملی که سبب پیوند جمله های متن می شود مقایسه است. این عامل در کنار ارجاع شخصی و اشاره ای سه نوع ارجاع را در این نظریه شکل می دهد؛ زیرا از نظر هالیدی وقتی دو چیز با هم مقایسه می شود در واقع به هم ارجاع می دهد. ارجاع مقایسه ای، ارجاع غیر مستقیمی به یکسانی، تفاوت یا شباهت عوامل ارجاعی است. این نوع ارجاع به دو بخش تقسیم می شود: عام وخاص. ارجاع مقایسه ای عام به سه بخش یکسانی، شباهت و تفاوت تقسیم می شود. به دلیل اهمیت و بررسی دقیق تشبیه در زبان فارسی سعی شده است در حد امکان به نقاط مشترک این مقوله در ادب فارسی و نظریه هالیدی اشاره شود. هالیدی ارجاع مقایسه ای خاص را نیز به شمارشی و وصفی تقسیم می کند. اما نگارندگان به تبع مقایسه عام و امکانات تشبیه در زبان فارسی، نوع تشبیهی را نیز به آنها افزوده اند. در نظریه هالیدی انسجام علاوه بر ارجاع عوامل دیگری نیز دارد که عبارت است از: 1) جایگزینی و حذف2 ) انسجام واژگانی 3) ربط. البته نگارندگان به دلیل اینکه زبان ادبی را بررسی می کنند، عامل انسجام دهنده توازن نحوی را نیز به این فهرست اضافه کرده اند. به دلیل گستردگی مطلب، نگارندگان این مقاله تنها به بررسی یکی از این عوامل، یعنی ارجاع مقایسه ای، می پردازند.
پیوندهای موضوعی فیه ما فیه با مثنوی و دیوان شمس
حوزههای تخصصی:
مولانا جلال الدین محمدبلخی، شاعر و عارف نام دار گستره زبان و ادب فارسیصاحب آثاریبس ارج مند چون مثنوی، دیوان شمس و فیه مافیه است که هر یک از آن ها پژوهش هاییگسترده را در برداشته و هنوز میدان تحقیق در این باب فراخ است. از میان این آثارگران قدر، فیه مافیه به مجلس گوییهایصوفیانه اختصاص دارد. در این بحث، پس از معرفیمختصر «مجلس گفتن» یا وعظ گوییهایصوفیانه، به پیوندهایموضوعیفیه مافیه با مثنویو دیوان شمس پرداخته شده است.
رویکردهای تازه به گلستان (سالهای1376 تا 1385 )
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشیده شده است تا مقالات سالهای 1376 تا 1385 پیرامون گلستان، مورد بررسی قرار گیرد و آن دسته از مقالاتی که دارای رویکردی تازه به گلستان است مورد بررسی و معرفی قرار گیرد. این مقالات شامل 65 مقاله درباره موضوعات گوناگون اجتماعی، سیاسی، تربیتی، روانشناختی، جامعهشناختی و... پیرامون گلستان سعدی است.
تصحیح چند بیت از دیوان ناصرخسرو (بر اساس نسخه ای تازه یافته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نسخه هایی که مینوی و محقق در تصحیح دیوان ناصر خسرو از آن بهره برده اند، نسخه مکتوب به سالهای 712 تا 714 هجری، محفوظ در کتابخانه ایندیا آفیس (دیوان هند) بوده است، که متاسفانه برخی از صفحات آن کاستیهایی دارد و بیتهایی از آن به علت محو و سیاه شدگی ناخواناست. از این رو، نسخه چاپی یاد شده در بردارنده ابیاتی مبهم، ناقص و مشکوک است. در این میان، در فاصله سالهای 1039-1041 هجری نسخه ای به خط صدرالدین محمد معمار اصفهانی از روی نسخه پیشین استنساخ شده که همه ابیات آن کاملا واضح و خواناست؛ اما ظاهرا این نسخه در اختیار مصححان نبوده است. به همین جهت، نگارنده در این نوشتار کوشیده است، بر اساس نسخه یاد شده، برخی از کاستیها و دشواریهای بیتها، واژه های مبهم و ناخوانای دیوان چاپ شده را برطرف سازد.
نقد روایتشناختی سه داستان کوتاه نادر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۸ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
روایت را میتوان همچون جنبههای درهم بافتهای از متن و اثر ادبی به شمارآورد که به همراه زبان، یکی از مهمترین حوزههای نظریه ادبی به شمار میرود. روایتشناسی، در باره شیوههای مختلف بیان رویدادها و تحلیل ادبیات روایی نظیر رمان، داستان کوتاه و حماسه به بحث میپردازد. هر کدام از این شیوهها، متن ادبی را از زاویهای خاص بررسی میکند. شناخت روایت به منتقد، در نقد و تحلیل داستان و عناصر داستانی و نیز به آفریننده داستان در فرایند آفرینش داستان کمک میکند. پژوهشگران از راه روایتشناسی داستان، ساختار و مناسبات درونی نشانهها را در متن باز مییابند. در این مقاله کوشیده شده است به بررسی روایت در سه داستان کوتاه نادر ابراهیمی (خانهای برای شب، دشنام و صدا که میپیچد) و مسائلی را که در خواندن داستان اهمیّت دارند، امّا از جهتی به قدری آشکارند که گاه دیده نمیشوند، پرداخته شود؛ درک شیوههایی که ما را به برداشتی تازه و نو از داستان میرساند و ارائه تفسیری بهتر از داستان که بهسادگی از روساخت متن، قابل درک نیست.
خودی و انسان آرمانی در شعر اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد اقبال لاهوری شاعری مبارز و آرمان خواه و یکی از چهره های فکری و انسانی درخشانی است که فرهنگ بارور اسلامی را به جامعه ی بشری معاصر هدیه کرد . این دانای راز ومتفکر بزرگ شرق در مقولات فکری خویش، یک ارزیابی مجدد از انسان را بر پایه های اصول قرآنی و جایگاه و مقام عالی انسان پایه گذاری کرد. این فیلسوف نواندیش اسلامی و تالی عــنقای قاف مــعرفت ، مولوی، معتقد است که انسان ، این نسخه ی نامه ی الهی، به عنوان لطیفه ی غیبی و هدف و نتیجه ی همه ی جریانات آفرینش کائنات و اسم اعظمی که فکر و اندیشه ی او تجلی گاه وجود عالم اسرار و رموز است، می تواند با خودآگاهی، خودیابی و یافتن شخصیت متعالی خویش، به عنوان انسان آرمانی و کامل، جانش را آیینه ی صفات الهی گرداند و از اسرار آفرینش آگاهی یابد و موجودی پایدار ، شاهدی بیدار و سالکی راه یافته و کلید همه ی معرفت ها گردد. در این مقاله فلسفه و مراتب «خودی» و جایگاه «انسان آرمانی و کامل» ( انسان بخود) در دستگاه فکری معمار بزرگ تجدید بنای تفکر اسلامی و ماهتاب شام شرق ، اقبال لاهوری، به روش توصیف مورد بررسی قرار گرفته است .
تحلیل سبکی چرند و پرند
ویژگی های سبکی هشت بهشت
حوزههای تخصصی: