قدرت هم ذات پنداری مردم با قهرمانان داستان ها بسیار زیاد است. قهرمانان داستانی همان اشخاص جامعه اند و مخاطب در خوانش اثر، خود را در جایگاه قهرمان می بیند. از این رو، تحلیل شخصیت ها و قهرمانان داستان ها ضروری است. یکی از روش های شناخت بهتر قهرمانان داستان، نام شناسی شخصیت هاست. نویسنده با استفاده از نام های مختلف، داستان یا شخصیت های داستان را معرفی می کند. شناختن شخصیت های کنشگر در اثر، به نوبه خود به شناسایی لایه های درونی اثر کمک می کند. از این رو، نام شناسی کاربردی اساسی در تحلیل و نقد داستان دارد. هرچند داستان نویسی در ایران و ادبیات فارسی سابقه ای طولانی ندارد، در قرن اخیر نویسندگانی در این حوزه فعالیت کرده اند. جلال آل احمد در شمار این نویسندگان قرار می گیرد. از آن جهت که جلال از نویسندگان صاحب سبک ایرانی است و ایدئولوژی های خاصی دارد، نام شناسی شخصیت های داستانی او در تحلیل داستان هایش بسیار پراهمیت است. در این مقاله سعی شده است که به نام شناسی شخصیت های داستانی در مجموعه سه تار پرداخته شود.
"مقالة حاضر ترجمهای است از پژوهش میدانی فیلیپ تگ در زمینة موسیقیشناسی قومی.
این پژوهش با انتخاب و پخش 10 قطعه موسیقی فیلم (بدون تصویر) برای پاسخگویان سوئدی، نروژی و امریکایی، انجام شده است و هدف آن بررسی میزان انطباق مفاهیم تداعیشده توسط پاسخگویان با مفاهیم مورد نظر فیلمهای مزبور بوده است.
نویسنده در نهایت به این نتیجه میرسد که، موسیقی میتواند بر تجربة دیداری و شنیداری مخاطب اثر بگذارد. یعنی مفاهیمی غیر از آنچه در واقعیت میبیند به او القا کند. زیرا تماشای یک تجربه هنگامی که با موسیقی مناسبی درآمیخته میشود، تأثیر کاملاً متفاوتی، بر نمادهای دیداری یا شنیداری ما میگذارد.
موسیقی مخاطب را بر آن میدارد که دربارة دیگر انسانها، مکانها، فعالیتها و اشیاء بهگونهای دیگر بیندیشد.
موسیقی، عقاید، نگرشها و احساسهای یک جامعه را دربارة عشق، نفرت، سوءظن، حسادت، قدرت و ضعف به سایر جوامع منتقل میکند. بنابراین به جای بررسی قومشناسانة موسیقیها باید موسیقیشناسی اقوام را دریافت.
"