فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
بررسی خوارق عادات یا خلاف آمد عادت ها در حماسه
حوزههای تخصصی:
هم چنان که مبالغه یکی از شرط های گریزناپذیر توصیف صحنه های میدان های جنگیست، خلاف آمد عادات یا خوارق عادات، نیز یکی از ارکان اصلی شعر حماسی بشمار می رود. خوارق عادات در این مقاله، شامل نیروهای آسمانی، نیروهای زمینی، عوامل انسانی و امور جادوییست و در شاهنامه فردوسی و چند اثر حماسه مذهبی، از جمله؛ حمله حیدریِ باذل مشهدی، حمله حیدریِ راجی کرمانی، خاوران نامه و علی نامه، بررسی شده است. مضامین این عنصر جدایی ناپذیر حماسه، در شاهنامه فردوسی که به تأثیر از فرهنگ باستانی ایران سروده شده، پررنگ تر از مضامین مشابه در حماسه های مذهبیست. بسامد نیروهای آسمانی در حماسه های مذهبی، بیش تر از شاهنامه فردوسی، و برعکس بسامد نیروهای زمینی، عوامل انسانی و امور جادویی در شاهنامه بیش تر از حماسه های مذهبیست.
وظیفه ی ادبیات
درون مایه های عمده غنایی در قصاید محمد ولی دشت بیاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژانر ادبی غنایی، در حقیقت مبین مجموعه ای گسترده و بی پایان از حالات تمرکز یافته روانی گوینده است که پرده از احساسات و عواطف پنهان شاعر برمی دارد.این گونه ادبی، بازتاب تخیلی عواطف و زاییده حالات متغیر ضمیر شاعر است که با «بیانی موزیکال و آهنگین»، تصویرگر حوادث ذهنی او
می شود و می توان آن را تفسیر و واکاوی اندیشه های نهفته ولایه های معنایی نهاد گوینده دانست. در
این گونه ادبی «درون مایه شعری» بر محور «من» شاعر استوار است و تحت تاثیر انگیزه های عینی و اشتغالات ذهنی به سخن درمی آید.
و اما هدف اصلی این نوشتار، انجام پزوهشی تحلیلی جهت دست یابی به نقطه نظرهای شاعر و
زمنیه های غالب اندیشه وتفکر او از منظر بازتاب تخیلی عاطفه، حالات تمرکز یافته روانی، لایه های معنایی درونی است که در قالب الگوهای غنایی و به گونه ای فشرده و اثرگذار نمود می یابد. روش اصلی تحقیق بر مبنای «تحلیل محتوا» استوار بوده است.
بررسی و تحلیل بسامد کاربردی این گونه درون مایه ها در دیوان «محمدولی دشت بیاضی»، نتایج ذیل را به دست می دهد: مدح فرمانروایان و کارگزاران (397مورد: 54درصد)، مدح و منقبت اولیاء و انبیاء (166: 22درصد)، مفاخره (79: 10درصد)، هجویه (54: 7درصد)، مفاهیم تغزلی (39: 5درصد).
آناتی به بزرگی جهان
رمان و دین
ریشه تاریخی امثال و حکم
کاربرد طنز در اشعار حافظ
حوزههای تخصصی:
تبارشناسی ادبیات تعلیمی (نگاهی به چرایی شکل گیری و گسترش ادبیات تعلیمی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی و زبان آن در ایران از سابقه ای طولانی برخوردار بوده، آثار فراوانی از ادبیات سنتی فارسی با مضمون پند و اندرز به دست ما رسیده است. این سابقه و وجود شواهد فراوان به اندازه ای است که می توان ادبیات تعلیمی را یک نوع ادبی مستقل که گویا ویژه ایرانیان است به شمار آورد. با این حال در عصر مشروطه این نوع ادبی با انتقادات فراوانی روبه رو گردید و اندک اندک به حاشیه رانده شد؛ دلیل این گسترش در دوره پیشامدرن و سپس به حاشیه رفتن آن در دوره مدرن را باید در نوع حکومت ایرانیان و ساختار طبقاتی جامعه ایران تا عصر مشروطه و تحولاتی جست وجو کرد که در این دوره در ایران اتفاق افتاد.
حکومت استبدادی بر بنیاد ترس تثبیت می شود؛ ترسی که اگر زبان خیرخواهانی چون سعدی، نظام الملک و… را الکن نسازد، سبب می شود که آنها با احتیاط و با زبان اندرز سخن بگویند. همچنین یک جامعه سلسله مراتبی که در آن همواره عده ای برتر از دیگران قرار دارند، زبان پند و نصیحت را ناگزیر می سازد؛ چرا که در این فضا بالادستان که همواره خود را داناتر از دیگران می دانند، به خود جرأت می دهند با امر و نهی های مستقیم زیردستان خود را ارشاد نمایند و درستی و نادرستی امور را به آنها بیاموزند. با فرا رسیدن مشروطه که به حکومت استبدادی و نظام سلسله مراتبی پایان داد، زمینه برای گسترش و پذیرش ادبیات تعلیمی نیز پایان گرفت و این نوع ادبی به حاشیه رفت.
رمان نویسی و محیط زیست
ویژگی های زبان طنز و مطایبه در تعزیه ها و شبیه نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعزیه به نمایش های آیینی منظوم، محزون و عامیانه ای گفته می شود که بیانگر واقعه شهادت امام حسین (ع)و یارانش در سال 61ق در صحرای کربلاست. معمولاً دو اصطلاح «تعزیه» و «شبیه» را به جای یکدیگر به کار می برند ؛ درحالی که آن دو متفاوت اند . با تکامل این گونه عامیانه، طنز و مطایبه به شبیه نامه ها وارد شد. همچنین گونه ای نمایش تعلیمی به وجود آمد که افزون بر غم انگیزی، خنده آور و مضحک بود و تعزیه یا شبیه «مضحک» نام گرفت. طنز و مطایبه در تعزیه و شبیه نامه ها، کارکردهایی مانند تحقیر اشقیا، تشفی خاطر شیعیان عزادار و تمسخر مظاهر قدرت دارد. برخی ویژگی های زبان طنز و مطایبه در شبیه و تعزیه ها عبارت اند از: تضاد، بزرگ نمایی، کوچک نمایی و به کارگیری گفتاری عامیانه. این پژوهش با روشی توصیفی - تحلیلی، ضمن بیان پیشینه طنز در این گونه، نشان می دهد که بیان طنز آمیز به همراه شگردهایش در آثار نمایشی حزن انگیز نیز وجود دارد.
برخی از نیرنگهای کارزار در کوش نامه (به یاد استادم ذبیح الله صفا)
حوزههای تخصصی:
از اسطوره ها گریزی نیست
تیر عاشق کش
طنز؛ زبان تبلیغ و اعتراض در متون عرفانی و سوررئالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز عکس العملی ناشی از ناخرسندی یا عدم تعادل و تناسب است که می تواند بستری هنری و به تبع آن تأثیرگذار برای اعتراض و اصلاح فراهم کند. ادبیّات طنز در پس ظاهر سرگرم کننده اش با زبانی کم خطر، از کاستی های عمیق اجتماعی انتقاد می کند. ورود ادبیّات طنز به حیطه انواع ادبی بهترین شاهد این مدعا است. زبان طنزآمیز برخی از متون عرفانی که منعکس کنندة اوضاع اجتماعی و فرهنگی حاکم بر روزگار آفرینش خود هستند، ابزاری ادبی برای عصیان در برابر جامعه و تبلیغ باورهای درست از طریق نقد باورهای نادرست است. کنایه های طنزآمیز سوررئالیست ها در سال های قبل و بعد از جنگ جهانی اوّل، جامعه مسیحی اروپا، انسان اروپایی، اندیشه غربی و متعلّقات آن را هدف ریشخند قرار می دهد. با توجّه به تأثیرپذیری سوررئالیسم از عرفان اسلامی، تشابهاتی بین این دو مکتب پدید می آید که «زبان طنزآمیز» یکی از آنها است. در این مقاله، با اذعان به تفاوت های اساسی دو مکتب از نظر فکری و هنری و صرف نظر از آنها، زبان طنزآمیز آنها با رویکرد تطبیقی بررسی شده است.