فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۶۲۱ تا ۸٬۶۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
Examining Teacher Assessment Literacy and Instructional Improvement of Iranian High School Teachers on Various Fields of Study
حوزههای تخصصی:
Assessment literacy refers to the knowledge teachers have about definitions of testing and the employment of this knowledge to classroom practices. This study inspected the extent to which high school teachers of English, mathematics, science, and social studies utilize assessment literacy and instructional improvement practices in their classrooms and the probable relationship between these two factors. To this end, ninety-seven teachers from sixty high schools across Zanjan province in Iran were selected based on convenient sampling. The instrument used was a 32-item questionnaire designed by researchers and validated by experts. A confirmatory factor analysis (CFA) was also conducted in order to validate the factor structure of the questionnaire. The results showed a strong positive relationship between assessment literacy and instructional improvement practices in all four subject areas through correlations. This suggests that showing an understanding of assessment literacy results in a greater understanding of instructional improvement in the classroom. Moreover, a one-way ANOVA was performed in order to determine if there is a significant difference in the use of assessment literacy practices and instructional improvement among different subject areas. The data revealed no statistically significant differences between neither assessment literacy nor instructional improvement scores by subject area. The study can be beneficial to school districts and teachers since the review of existing teaching practices and an increase in ongoing professional development in assessment literacy theories and practices may improve instructional improvement in all subject areas.
مدیریت زبان ژاپنی توسط فارسی زبانان مقیم در ژاپن در صحنه های برخورد مودبانه با ژاپنی زبانان -مطالعه موردی با استناد به ارزیابی شخص سوم -(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به چگونگی رفتار زبانی و غیر زبانی جامعه ایرانیان مقیم ژاپن هنگام گفتگو با ژاپنی زبان ها در صحنه های گفتگوی مودیانه تمرکز کرده ایم و تاثیرات زبان اول بر استفاده از زبان ژاپنی در جامعه ایرانیان مقیم ژاپن را به عنوان مطالعه موردی مورد بررسی قرار داده ایم. در واقع، تمرکز اصلی بر روی چگونگی کنترل و مدیریت زبانی فارسی زبان ها، هنگام استفاده از زبان ژاپنی است. به منظور روشن کردن موارد یاد شده، پنج صحنه گفتگوی مودبانه بین گویشوران فارسی زبان و ژاپنی زبان را که در آن احتمال استفاده از بیان های یاد شده، زیاد است، مورد توجه قرارداده ایم و برای تشخیص و تحلیل استفاده از بیان های مودبانه و یا چگونگی مدیریت زبان ژاپنی توسط فارسی زبان ها از ارزیابی شخص سوم بهره برده ایم. بایسته یادآوری است که تا به حال در این زمینه هیچ پژوهش میدانی انجام نشده است. نتایج پژوهش نشان داد که گویشوران فارسی زبان برای ابراز ادب، همواره در صحنه های مشخص تحت تاثیر عناصر فرهنگی-اجتماعی زبان مادری خود، از بیان های مودبانه مشابه در مقابل مخاطب های ژاپنی زبان استفاده می کنند. با بررسی نتایج پژوهش حاضر می توان به یک چارچوب رفتاری مشخص و تکراری میان دو گویشور مورد مطالعه در هنگام استفاده از زبان ژاپنی رسید و با علم به این مطلب، می توان به حل مشکلات احتمالی گویشوران فارسی زبان در یادگیری زبان ژاپنی در آینده کمک کرد.
تحلیل عملکرد نقش ترغیبی زبان در آگهی های بازرگانی (تحلیلی آماری مبتنی بر زبان فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فروشندگان، مؤسسه ها و ارائه دهندگان خدمات در رقابتی تنگاتنگ با هم نوعان خود باید با تبلیغاتی موثر، مشتریان را به سمت محصول خود هدایت نمایند؛ چراکه یکی از مهم ترین اهداف تبلیغات ترغیب و اقناع مشتری است. بنابراین، آگهی های بازرگانی نقش مهمی در فروش و تأثیر بیشتر و جلب توجه مشتری ایفا می کنند. حال در این میان، ابزار زبان کمک شایانی به ترغیب مشتریان برای خرید کالای مورد نظر می کند. یاکوبسن، زبان شناس و از بنیان گذاران مکتب پراگ، برای زبان شش نقش قائل است که یکی از این نقش ها نقش ترغیبی است. با توجه به این دیدگاه می توان سه گونه نقش ترغیبی برای زبان قائل شد؛ نقش ترغیبی توصیفی، نقش ترغیبی تشویقی و نقش ترغیبی تهدیدی. در این مقاله، 100 نمونه از آگهی های بازرگانی پربسامدی که بیشتر با آنها مواجه هستیم، بررسی شده است. باتوجه به جداول و نمودارها ارائه شده، این نتیجه حاصل آمد که نقش ترغیبی تشویقی با 47 درصد بیشترین بسامد را در انواع گونه های نقش ترغیبی زبان دارد و سهم گونه ترغیبی توصیفی در این میان 46 درصد و گونه تهدیدی 7 درصد است.
The Retrofit of an English Language Placement Test Used for Large-scale Assessments in Higher Education(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۳, Issue ۱, Winter and Spring ۲۰۲۳
139 - 165
حوزههای تخصصی:
Language placement tests (LPTs) are used to assess students’ proficiency in a progressive manner in the target language. Based on their performance, students are assigned to stepped language courses. These tests are usually considered low stakes because they do not have significant consequences in students’ lives, which is perhaps the reason why studies conducted with LPTs are scarce. Nevertheless, tests should be regularly examined, and statistical analysis should be conducted to assess their functioning, particularly when they have a medium or high-stakes impact. In the case of LPTs administered on a large-scale, the logistic and administrative consequences of an ill-defined test may lead to an economic burden and unnecessary use of human resources which can also affect students negatively. This study was undertaken at one of the largest public institutions in Latin America. Nearly 1700 students sit an English LPT every academic semester. A diagnostic statistical analysis revealed a need for revision. To retrofit the test, a new test architecture and blueprints were designed in adherence to the new curriculum, and new items were developed and tried out gradually in several pilot studies. Item Response Theory (IRT) was used to examine the functioning of the new test items. The aim of this study is to show how the test was retrofitted, and to compare the functioning of the retrofitted version of the English LPT with the previous one. The results show that the quality of items was higher than that of the former English LPT.
پرتویی از زبان شناسی شناختی اجتماعی بر فرهنگ نگاری
منبع:
پازند سال ۱۴بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۲ و ۵۳
97 - 112
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی اجتماعی یکی از جدیدترین رویکردهای کاربرد- بنیاد به مطالعه زبان و تنوعات اجتماعی آن است که در دهه های اخیر با هم گرایی زبان شناسی شناختی و زبان شناسی اجتماعی ایجاد شده است و رسالت آن مطالعه شناختی زبان در انواع تنوعاتش است. از سوی دیگر، فرهنگ نگاری از کاربردی ترین و مفید ترین دستاوردهای زبان شناسی است که هدفش ثبت زبان و تلویحاً تلاش برای استاندارد کردن زبان است. اما چگونه می توان این دو نگاه را که، اولی به دنبال مطالعه تنوع (و بنابراین واگرایی)، و دومی به دنبال ثبت و استانداردسازی زبان (و بنابراین هم گرایی) است، با هم جمع کرد؟ این مقاله پس از معرفی اجمالی چارچوب زبان شناسی شناختی اجتماعی، به معرفی و مقایسه رویکردهایی می پردازد که در این چارچوب بر روی فرهنگ نگاری انجام شده است.
بحری در کوزه ای: نگاهی به مقاله «روایت و روایت شناسی»اثر پاول ویک
حوزههای تخصصی:
مقاله «روایت و روایت شناسی» اثر پاول ویک، بخشی از کتاب نظریه نقادانه فرهنگی است. مقاله دو بخش دارد: مطالعات کلاسیک و پساکلاسیک روایت . در بخش اول، ابتدا به تفاوت داستان و پی رنگ، و برخی سایر چالش های این تمایز اشاره می شود: «داستان از یک رسانه به رسانه دیگر جابجاپذیر است، حال آن که پی رنگ، متن-وابسته است». سپس، سایر عناصر از جمله زمان، زاویه دید، کانونی شدگی، و شش مولفه روایتگری معرفی می شود. در بخش دوم، چند مبحث بررسی می گردد: سطوح روایت، فراداستان، و پسامدرنیسم، روایت به مثابه نظریه ای نقادانه، تاریخ و روایت و اختلاف روایت شناسی با فمنیسم. ویک جمع بندی می کند: «نظریه روایت، نقشی مهم در نظریه نقادانه و فرهنگی ایفا می کند». این مقاله چند ضعف تألیف دارد: الف) تحلیل گزینشی سیر مطالعات روایت ب) انباشتگی مقاله از اطلاعات صرف و کلی. ج) عدم اشاره به سایر مولفه های اصلی روایت شناسی. د) عدم اشاره به سایر پیوندهای روایت شناسی با سایر رشته ها ه) عدم اشاره به سویه های جدید روایت از جمله روایت شناسی شناختی.
سومری نگارها در متون میان رودانی و آرامی نگارها در فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاتبان اکدی با زیر شاخه هایش، واژه ها را به اکدی به شکل هجایی و واژه نگار می نگاشتند. گهگاه به جای نوشتن واژه به اکدی، معادل آن را به سومری می نگاشتند. این روش نوشتاری، موسوم به واژه نگار و سومری نگار است. پس از شکل گیری شاهنشاهی آشور، در سده نهم پ.م، آنها زبان و خط اَرامی را در قلمرو شاهنشاهی خود به کار گرفتند. این موضوع سبب شد که زبان و خط اَرامی به عنوان زبان بین المللی برای مکاتبه مورد استفاده قرار گیرد. در نتیجه، شاهان هخامنشی زبان و خط اَرامی را برای مکاتبات رسمی به کار بردند و پارتی و پهلوی هم شمار بسیاری از واژگان اَرامی را به کار گرفتند که به آنان اَرامی نگار می گفتند. هدف از نگارش مقاله این است تا متون میانرودانی و فارسی میانه را به عنوان یک منبع در کاربرد املاهای بیقاعده بررسی نماییم و اینکه چرا این نظام در میان رودان و دوران میانه زبان فارسی باب بوده است. بنابراین، روش کار نخست چگونگی کاربرد سومری نگارها در متون اکدی و زیر شاخه های آن است و پس از آن به اَرامی نگارها می پردازیم که پارتیان و ساسانیان از آن بهره بردند. در پایان آشکار می گردد همان گونه که اکدیان از سومری نگارها در املای بیقاعده از زبان پیشین خود وام گرفتند، به همان گونه فارسی میانه از اَرامی، به عنوان یک زبان بین المللی وام گرفت
اثر جنسیت کودک، شغل و تحصیلات والدین، تک فرزندی و سبک های فرزندپروری بر رشد معناشناسی، نحو و تولید کلمه در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد زبان در کودکان تفاوت هایی با هم دارد و عوامل مرتبط با کودک و خانواده ممکن است روی تسهیل یا تضعیف رشد زبان اثر بگذارد. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر جنسیت کودک، تعداد فرزندان خانواده، شغل والدین (پدر و مادر)، تحصیلات والدین و سبک های فرزندپروری بر روی رشد مؤلفه های زبانی (معناشناسی، نحو و تولید کلمه) بود. جامعه شامل کودکان پیش دبستانی و خانواده هایشان در شهر کرج بودند. از 98 خانواده و کودک نمونه گیری انجام شد. آزمون رشد زبانی (نسخه سوم) روی کودک اجرا شد و پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه اقتدار والدگری روی والدین اجرا شد. یافته ها نشان داد عملکرد دختران در مؤلفه های درکِ نحوی، تکمیل دستوری و استفاده از واژگان ربطی بهتر از پسران بود. تفاوتی بین خانواده های تک فرزند و چند فرزند در مؤلفه های رشد زبانی وجود نداشت. شغل پدر تأثیر معنا داری بر روی شاخص های رشد زبانی نداشت، اما عملکرد کودکانی که مادرانشان شغل بیرون از خانه داشتند نسبت به مادران خانه دار، بهتر بود. کودکانی که والدینشان تحصیلات بالاتری داشتند عملکرد بهتری در خرده آزمون های درک نحو، تکمیل دستوری و استفاده از واژگان ربطی داشتند. به علاوه، سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیر رابطه مثبت با رشد نحو و معنا شناسی داشتند، در حالی که سبک فرزندپروری مستبدانه رابطه منفی با درک نحو و معنا شناسی داشت. می توان گفت وضعیت اقتصادی اجتماعی خانواده (به صورت خاص سطح تحصیلات والدین و شاغل بودن مادر) و سبک های فرزندپروری روی اکتساب زبان کودکان اثرگذار است و توانایی زبانی در حوزه معنا شناسی و نحو در دختران، در دوره پیش دبستانی، بهتر از پسران است.
تعبیر مکانی محورهای چپ- راست و جلو- پشت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
31-56
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تعبیرهای مکانی محورهای چپ راست و جلو پشت زبان فارسی در چارچوب لوینسون و دنزیگر می پردازد. در سطح افقی سه چارچوب ارجاع اصلی وجود دارند که از میان آنها چارچوب مطلق در فارسی کاربرد روزمره ندارد، اما دو مورد دیگر، یعنی چارچوب های ارجاع نسبی و ذاتی، به صورت بالقوه می توانند تعبیر هر دو محور اصلی سطح افقی باشند. برای اخذ داده های واقعی از گویشوران بومی از بازی «توپ و صندلی» استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان می دهد تمام مواردی که توصیف گوینده از یک عکس برای شنونده ایجاد سوءتفاهم کرده بود، مربوط به این امر بوده اند که منظور گوینده نسبی بوده، اما شنونده از توصیف برداشت ذاتی داشته است. در خصوص محور چپ راست، وقتی گوینده «]از نگاه[ ما» را حشو دانسته و آن را از جمله کاهش داده، و از عباراتی چون «چپ/راست صندلی» استفاده کرده، احتمال ایجاد سوءتفاهم برای شنونده وجود داشته، اما هنگامی که از آن حتی در حالت کاهش یافته «چپ/راست ما» استفاده کرده، شنونده به خوبی متوجه به کار رفتن چارچوب نسبی شده است. براساس داده های پژوهش، در زبان فارسی کاربرد غالب «چپ» و «راست» نسبی است و تنها در شرایط خاص از این محور به صورت ذاتی استفاده می شود. در خصوص کاربرد «جلو» و «پشت» هم با اختلاف اندکی چارچوب نسبی بر ذاتی غلبه داشته است.
Mobile Assisted Vocabulary Learning Application of uTalk: An Eye-Opening Appraisal
حوزههای تخصصی:
In a world that is becoming increasingly digitized, the ubiquitous technology has revolutionized every aspect of our lives, and education is no exception. Smartphones, in particular, have opened up a new horizon for language learning, transforming conventional instruction into a dynamic, interactive, and genuinely innovative digital experience. This widespread usage of mobile devices has contributed to the development of several mobile apps for English language learning. In this light, uTalk distinguishes itself from other language learning applications as it offers remarkable benefits for expanding learners' vocabulary, and this study will offer a critical review of this app by spotlighting its pluses and minuses for various language learners. The uTalk application incorporates the element of gamification, which makes the learning of vocabulary more interesting and engaging for learners. The review rightly unravels that uTalk's diversity of vocabulary categories, constructed pronunciation technology features, gamification activities, and straightforward teaching methodology render it an outstanding learning resource for both learners and teachers as a valuable supplementary learning and teaching tool. Notwithstanding its flaws (that is, having the same template-based protocol for all languages), with its innovative approach to language learning, uTalk has the potential to revolutionize how we learn and communicate with each other. This review article serves as a guide that can assist educators in leveraging the power of technology to create engaging and interactive learning environments for their students, and it can unravel new horizons for teachers and curriculum developers to introduce the app as an additional resource for their students.
نقدی بر کتاب دانشگاه: پایان بازی
حوزههای تخصصی:
گسترش چشم گیر شبکه های دانشگاهی و تنوع بی سابقه رشته های آموزشی در بخش بزرگی از جهان امروزی پرسش های بسیاری را درباره ماهیت آموزش عالی، نقش آن در جامعه انسانی و پیوند آن با دیگر سازمان های مدنی و اقتصادی برانگیخته است. نویسنده کتاب دانشگاه: پایان بازی در اثرش تلاش کرده است به این پرسش ها در محدوده استان کبک کانادا بپردازد، بدون آن که این استان را تافته جدا بافته ای از نظام اقتصاد مسلط جهانی به شمار بیاورد. وی با اشاره به دگرگونی های ناشی از «انقلاب آرام» سال های ١٩۶٠ استان کبک، به نقد نظریه های مطرح این حوزه پرداخته است.
Exploring the Preferred Achievement Goal Orientation of Iranian EFL Learners and Its Relationship with Learning Strategies and Academic Achievement
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۵, No. ۱, April ۲۰۲۰
67 - 84
حوزههای تخصصی:
In recent years, educational studies have acknowledged that academic motivation is a powerful predictor of students' academic achievement. Goal orientation is one facet of academic motivation that concerns the reasons for which students pursue achievement activities. Using AGQ and R-SPQ-2F instruments, this study seeks to identify dominant achievement goal orientation held by Iranian EFL learners and examine the relationships between students' achievement goals, learning approaches, and academic achievement. The sample consisted of 80 EFL students majoring in English Literature and English Translation. The results of the data analysis indicated that the mastery goal is the dominant goal orientation adopted by learners. Afterward, performance-approach and performance-avoidance goals are respectively the achievement goal orientations adopted by Iranian EFL learners. Significant correlations were found between both mastery and performance-approach goals and deep approaches. Performance-avoidance goals were found to be significantly and positively related to surface approaches to learning. In addition, performance-approach goals were positively related to academic outcome, whereas, performance-avoidance goals were negatively related to academic achievement. There was no relationship between mastery goals and students' outcomes. The study also bears some theoretical and practical pedagogical implications regarding the importance of motivation and goal setting which will be offered and discussed in detail at the end of the study.
نگاشت معنایی فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی از دیدگاه رده شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نگاشت معنایی فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی ازدیدگاه رده شناسی می پردازد. این پژوهش از نوع کیفی با روش توصیفی-تحلیلی است و براساس چارچوب ترکیبی ناوز (2008) به انجام رسیده است. فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی عبارت اند از: abāyēd «باید، ضروری است»، šāyēd «شایسته است؛ می توان»، tuwān «می توان»، sazēd «سزاوار است؛ می توان» و kāmistan «خواستن». داده های پژوهش از متون فارسی میانه زردشتی به صورت دستی گردآوری شده اند. پس از گردآوری داده ها، نوع وجهیت فعل های وجهی در داده ها مشخص، سپس نگاشت معنایی هر فعل روی فضای مفهومی معلوم شد. این بررسی نشان داد که این چارچوب برای پوشش معانی فعل های وجهی فارسی میانه زردشتی نیازمند اصلاح است؛ ازاین رو، روی محور عمودی فضای مفهومی، محور احتمال به دو محور امکان و ضرورت افزوده شد. همچنین، مشخص شد که داده های فارسی میانه زردشتی اصل رده شناختی مطرح شده در این چارچوب را نقض می کنند؛ بنابراین، یافته های حاصل از بررسی فعل های وجهی فارسی میانه، اصل یکسان گرایی را به چالش می کشند.
مقایسه گفتمان نماها در گفتمان روایی کودکان فارسی زبان هفت و ده ساله با بزرگ سالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان نماها تعیین می کنند که چگونه درک مخاطبان همسو با یکدیگر یا متفاوت از هم است. با توجه به اهمیت گفتمان نماها در افزایش مهارت زبانی و کلامی کودکان و نیز بالا بردن سطح پیوستگی گفتمان آن ها، هدف این پژوهش آن است که با استفاده از مدل هنسن ( 1998 ) به مطالعه فرایند تولید گفتمان نماها در گفتمان روایی کودکان فارسی زبان هفت و ده ساله و بزرگ سالان بپردازد. پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است. 37 کودک هفت ساله و 40 کودک ده ساله از یک دبستان دخترانه و یک دبستان پسرانه واقع در شهر تهران به صورت هدفمند انتخاب شدند. همچنین، 18 بزرگ سال نیز برای مقایسه عملکرد کودکان با آن ها انتخاب شدند و آزمون بازگویی داستان بر اساس روش چویی ( 2007 ) و کیرتزیس و اروین تریپ ( 1999 ) اجرا شد. نتایج نشان داد آزمودنی ها قادر بودند از انواع گفتمان نماها در گفتمان روایی خود استفاده کنند و در مجموع، میزان استفاده کودکان از گفتمان نماها بیشتر از بزرگ سالان بود. به نظر می رسد گاه پیوستگی انسجام را جبران می کند و گاه روابط معنایی منطقی مبتنی بر دانش پیشین به جای گفتمان نماها ایفای نقش می کنند.
تحلیلی بر راهبردهای مترجم شفاهی همزمان ایرانی بر اساس نظریه معادل های ترجمه: مطالعه گفتمان نماهای استنباطی و توالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
132 - 152
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با رویکردی منظورشناختی به تحلیل راهبردهای مترجم شفاهی همزمان در ترجمه دو گروه از پیچیده ترین، پرکاربردترین، کارامدترین، ولی از نظر صوری ساده ترین عناصر گفتمانی-گفتمان نماها- با استفاده داده های موازی با تمرکز بر تحلیل و مقایسه تطبیقی برگردان گفتمان نماهای استنباطی و توالی از فارسی به انگلیسی پرداخته است. سه سخنرانی به زبان فارسی و ترجمه شفاهی همزمان آن ها به انگلیسی به صورت تصادفی با استفاده از دو نظریه منظورشناسی-انسجام- و ترجمه شناسی-تحلیل معادل های ترجمه- و یک الگو و فهرست گفتمان نما انتخاب و بررسی گردید.در این مطالعه، مقایسه تطبیقی گفتمان نماهای متن اصلی و معادل های انتخابی مترجم برای این گفتمان نماها در متن انگلیسی معیار مقایسه و بررسی در این پژوهش مد نظر قرار گرفت. تحلیل یافته ها نشان داد که مترجم در ترجمه این دو گروه گفتمان نماها از چهار گروه از گفتمان نماهای تفصیلی، تقابلی، استنباطی، و توالی استفاده کرده بود که مبین خلاقیت، نوآوری، تنوع، و انعطاف در انتخاب معادل ها برای طراحی و آفرینش گفتمان در فرایند ترجمه شفاهی همزمان بود. این امر مبین شناخت تفاوت های گفتمانی بین دو زبان و کاربرد این شناخت در طراحی و آفرینش گفتمانی متناسب با گفتمان مخاطب است. تحلیل این نظام آفرینش گفتمان در فرایند خلاق و دو وجهی ترجمه شفاهی همزمان- مخاطب و گوینده-نشان داد که این مترجم ایرانی از دو نظریه منظورشناختی-عدم انطباق- و زبان شناختی-اصول همکاری- در ترجمه گفتمان نماها استفاده کرده است. کاربردهای مختلف آموزشی و پژوهشی در حوزه های مرتبط مانند برنامه ریزی آموزشی، تدوین مطالب درسی، و طراحی گفتمان آموزشی در حوزه های مرتبط پیشنهاد گردید.
Boosting EFL Learners’ Listening Comprehension through a Developed Mobile Learning Application: Effectiveness and Practicality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Mobile-Assisted Language Learning (MALL) is prevalent in English instruction to enhance students' learning interest and motivation. However, its effectiveness and practicality have rarely been well confirmed. The present study intended to investigate the effectiveness and practicality of utilizing a developed Mobile Learning Application (MLA) in listening instruction. A quasi-experimental design was applied in the study with a test and a questionnaire as research instruments. The pre-test and post-test were administered to examine the effects of administering MLA on 86 undergraduate students’ listening comprehension, and the questionnaire was employed to investigate 184 students’ perceptions of the practicality of MLA in mastering listening comprehension as data triangulation. Descriptive and inferential statistics were utilized to analyze the collected data. The results showed that a teacher-developed MLA is feasible for effective learning media to enhance students’ listening comprehension with the significant difference between pre-test and post-test scores. Moreover, it also accentuated that students' perception obtained a positive perception of the practicality of a developed MLA in mastering their listening comprehension. This finding encourages EFL teachers to use a mobile learning application in listening instruction to promote students’ independence in mastering listening skills.
چالش های فرهنگی- اجتماعی ترجمه معکوس با توجه ویژه به متون اسلامی با استناد به ترجمه آلمانی تعالیم اسلام اثر علامه سیدمحمدحسین طباطبایی و داستان هایی از زندگانی چهارده معصوم اثر مهدی آذر یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همگام بارشد تبادلاتاجتماعی،فرهنگیومذهبی درسراسرجهان درعصرحاضر،ترجمه متون اسلامی به زبان آلمانی نیزدرایران نیزفزونی یافت.آنچه دراین میان،مترجمانرا گرفتارچالشها ودشواریهای گاه حلنشده قرار میدهد،حساسیت ویژهای است که او را وامی داردترجمه متون اسلامی رابادرنظرگرفتن قالب ومحتوا درست وباظرافت به مخاطب انتقال دهد؛زیرااشتباه درترجمه این متون،سهلانگاری وعدم احساس مسئولیت اورابه مفاهیم دینی بهذهن متبادرمیکند.این پژوهش میکوشدتاباتبیین اهمیت برگردان منطبق بااصلِ متون اسلامی بهزبان آلمانی،مشکلات کلی ترجمه رانخست به طورنظری وتحقیق کتابخانهای به منظور جمعآوری اطلاعات کافی ازمنابع موجود بررسی کرده وسپس باتوجه ویژه به ترجمه متون اسلامی ازفارسی به آلمانی به بررسی ترجمه کتاب«تعالیم اسلام»اثرعلامه طباطبایی و«داستان هایی اززندگانی چهارده معصوم»اثرمهدی آذر یزدی پرداخته شود.این دواثر به دلیل فراوانی واژگان اسلامی،نویسندگان برجسته اسلامی وترجمه این آثارتوسط هلاکمالیان ازمشهورترین مترجمان متون اسلامی درایران انتخاب شده اند.از ترجمه ایندواثر چنین استنباط می شود که ریشه اصلی مشکلاتترجمه متون اسلامی درکنارمشکلات فرهنگیوزبانی،عدم جستجوی ریشه ای واژگان درادیان اسلامومسیحیت است.این جستاربه دنبال ارائه پیشنهادهاوراهکارهایی برای چگونگی ترجمه متون اسلامی برای مخاطب آلمانی زبان است.
Diachronic study of information structure in Persian(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to investigate diachronic changes in the frequency and function of marked syntactic structures, namely passive constructions, preposing, and cleft sentences that manifest information structural elements in Persian. The study examined these structures across three periods of Persian, i.e., Middle Persian, Dari, and Modern Persian. The data for Middle Persian is sourced from The Mēnōg-ī Khrad and Oshnar-I Dana, while for Dari, Tārīkh-i Bayhaqī and Safarnāma by Nasir Khusraw are used. For Modern Persian, written resources from various genres, such as short stories and scientific articles, are analyzed. The samples from each period are analyzed to determine the function and frequency of marked syntactic structures, which are then compared to identify any potential changes in their usage over time. The findings indicated that the frequency and function of these syntactic structures have changed over time. The findings suggested that passive constructions were commonly used across all three periods to present the patient as the pragmatic topic and maintain the topic-focus order. However, in modern Persian, passive construction was also used to emphasize the patient as the focus. Cleft constructions were not found in Middle Persian, but the increase in frequency of cleft constructions in Dari can be attributed to the fact that in this period, cleft sentences were used similarly to preposing, in order to observe the principle of separation of role and reference, rather than focusing on specific elements. Nonetheless, in modern Persian, cleft constructions were used to exclude other possibilities and emphasize the selected element as the focus. Preposing structures were used to present an element as the topic and provide new information about it. This study contributes to our understanding of language change and provides insights into the evolution of Persian syntax over time.
A Gap Analysis between EFL Teachers' Assessment Literacy in Iranian Public Schools and Their Pre-service Assessment Curriculum(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The design, implementation and outcomes of curriculums must be ongoingly evaluated. Using quantitative gap analysis, this study evaluated Iranian EFL teachers’ satisfaction with their pre-service education in developing their assessment literacy in reference to the perceived importance of knowledge and skills areas of classroom language assessment. To this end, the study included 100 EFL teachers who graduated from state universities in Iran with at least a Bachelor’s degree and three to five years of teaching experience at public schools. Data were collected using a 44-item researcher-made semantic differential Likert scale. It involved two parts tapping into their perceptions of importance and the level of their pre-service preparation. Descriptive analysis and inferential statistics revealed that the teachers rated all the areas almost highly (M ≥ 4.67 out of 6). The participants attached the highest importance to the areas of "assessing different language skills and sub-skills". In contrast, the areas relating to "interpreting students’ test performance” and “making the appropriate decision about the students’ test results and test washback" were perceived to be the least significant in classroom assessment. The gap analysis also indicated that there was a significant difference between the teachers’ perception of the importance of assessment knowledge and skills areas and their level of pre-service education, construed as their under-preparedness for classroom assessment. Further, the gaps were perceived to be sharper in assessment skills areas. The study discusses the implications of the findings in the context of teacher education and classroom assessment in Iran.