فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۰۱ تا ۵٬۸۲۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
This study reports on the development and validation of a questionnaire for exploring the different types of EFL teachers’ possible selves. First, a theoretical framework behind possible selves theory and its types was cultivated through an extensive review of the related literature and content analysis of 24 transcribed semi-structured interviews with ELT experts. Second, the questionnaire was developed and validated through collecting three types of evidence: content, reliability and construct. Content validity was insured by submitting the questionnaire to expert judgment, and Cronbach’s alpha was checked to measure the internal consistency reliability of the scale and its subscales. Finally, confirmatory and exploratory factor analyses as well as SEM were used to estimate the construct validity of the instrument administered to 380 EFL teachers. The results indicated that the questionnaire was both a valid and reliable measure of EFL teachers’ possible selves and the resultant model hypothesized based on the data collected from the questionnaire enjoyed acceptable fitness indices. The model of EFL teachers’ possible selves (L2 selves) consists of four types including ideal, ought-to, actual and feared selves. The paper is concluded by presenting the different senses of selves within each type which together constitute the whole model of L2 self-development and how the model can be used in future studies.
Exploring the Effect of Paper-and-pencil vs. Blog JW on L2 Writing in terms of Accuracy, Fluency, Lexical Complexity, and Syntactic Complexity(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the field of second/foreign language learning, Journal Writing (JW) has been used as a tool for self-expression, acknowledged for its multiple benefits with regard to various aspects of language learning. With the advancements of technology, however, few studies have addressed the potentials of internet-based platforms such as blogs in the practice of JW. The present study, therefore, has attempted to juxtapose the traditional paper-and-pencil mode of JW with Blog JW to explore the potential impacts on L2 learners’ writing skill. To this end, four elements of accuracy, fluency, lexical, as well as syntactic complexity were examined in the participants’ writing samples through relevant measures. To analyze the data, (M)ANCOVAs and (M)ANOVAs were conducted, the results of which are summarized and presented. The general conclusion of the study was that, JW, in particular, in the form of blogging has the potential of enhancing the quality of language learners’ writing.
An Activity Theory Perspective on the Role of Cooperative Assessment in the Reading Comprehension of Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۸, No. ۱, June ۲۰۱۹
129 - 163
حوزههای تخصصی:
Reading comprehension has recently been reconceptualized in EFL reading instruction to foreground the importance of putting a social perspective on learning. Developed as a crucial aspect of Vygotskian sociocultural theory, activity theory views reading as a socially-mediated activity, for which the prerequisite cognitive processes are distributed among teacher, individual reader, other students, and artifacts (Cole & Engeström, 1993). Given that cooperation and division of labor are the central tenets of activity theory, this study aimed at investigating whether assessing cooperative learning had a decisive effect on the reading comprehension of Iranian EFL learners. To this end, 60 sophomores majoring in English translation at Islamic Azad University, Tehran Central Branch, were selected as the participants of the study. The reading instruction was geared to cooperative learning based on the elements of activity theory. Over the course of 12 weeks, both the process and products of cooperative reading were self-, peer-, and instructor-assessed. The findings indicated that assessing cooperative reading through the lens of activity theory had a significant effect on the participants’ reading comprehension. In addition, there was a statistically significant difference between the products of cooperative reading in predicting the participants’ reading comprehension posttest scores. Furthermore, the results showed that the participants held favorable perception toward activity theory-based cooperative assessment. The findings are hoped to shine a light on collective reading and highlight the need for more innovative constructivist approaches to EFL reading in Iran.
آموزش ترجمه متون مطبوعاتی از روسی به فارسی و فارسی به روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه متون از زبان روسی به فارسی و بالعکس به شکل قانون مندی به ساختار دستوری زبان روسی وابسته است. زبان مطبوعاتی و رسانه ای روسی دارای ویژگی های خاصی مانند دایره وسیع و پرکاربرد ساختارهای مترادف و جایگزین، متضاد، عبارات و اصطلاحات است که ترجمه آن را مشکل تر کرده است، اما از طرف دیگر، برای بیان هر معنا ساختارهای دستوری مخصوصی وجود دارند که اصطلاحاً کلیشه نامیده می شوند. دانستن این کلیشه های دستوری ترجمه را تا حدودی ساده تر می کند. در مقالة حاضر سعی شده با توجه به تفاوت های ساختاری زبان روسی و فارسی، روش های موجود آموزش ترجمه بررسی و بهترین روش آموزش ترجمه به عنوان الگو ارائه گردد. این نتایج می تواند در تهیه و تدوین کتب آموزشی که در سیستم آموزش مترجمی زبان روسی جای خالی محسوسی دارند، نقش مؤثری داشته باشند.
واج شناسی وقف در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلفظ کلمات قرآنی در جایگاه وقف بررسی، توصیف و تبیین می شود. تعمیم توصیفی داده ها نشان می دهد که در تلفظ کلمات نکره فاعلی و اضافی، تکواژ نکره و واکه های افراشته کوتاه نشانگرِ حالت فاعلی (/ u /) و اضافی (/ i /) حذف می شوند، و آغازه هجای محذوف به هجای پیشین منضم و یک مورا به پایانه آن افزوده می شود و آن را سنگین یا فوق سنگین می کند. اما در تلفظ کلمات نکره مفعولی پس از حذف تکواژ نکره، مورای شناور آن به واکه افتاده نشانگرِ حالت مفعولی (/ a /) گسترده و واکه افتاده کشیده می شود. رسایی بالای این واکه در مقایسه با سایر واکه های افراشته می تواند دلیل مقاومت آن در برابر حذف باشد. در تلفظ اسم های مؤنث، تکواژهای سه گانه حالت و تکواژ نکره حذف می شوند. سپس به دنبال حذف مشخصه های فوق حنجره ای و ابقای مشخصه حنجره ای، واج / t / به [ h ] تبدیل می شود. هدف اصلی این مقاله، صورت بندی الگوی واجی کلمات قرآنی در محل وقف است. روش تحقیق از نوع توصیفی و تبیینی است. بر این اساس، قواعد واجی قرآنی اجازه ظهور هجای سبک در جایگاه وقف را نمی دهند و به جای آن، هجای سنگین و فوق سنگین از طریق فرایندهای حذف و کشش جبرانی در جایگاه وقف ظاهر می شوند.
Cognitively Complex Tasks and Individual Differences: Two Influential Factors in Iranian EFL Learners’ Written Text Quality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Robinson’s Cognition Hypothesis and Skehan’s Limited Attentional Capacity Model provide the major impetus for this study. The present article reports the findings of a between-subject factorial experimental research study which explored 1) the effects of increased cognitive task complexity, manipulated through the intentional reasoning demands and number of elements on the lexical and syntactic complexity, accuracy, and fluency (CAF) of EFL writers’ productions; and 2) the joint effects of cognitive task complexity factor and learners’ language learning aptitude (Low vs. High) on the written output. Firstly, we gave Carroll and Sapon’s Modern Language Aptitude Test (MLAT) to 226 participants and then did a random stratification of the low- and high- aptitude learners into three groups. The participants received letter writing tasks with different cognitive complexity levels (low, medium, and high). The findings indicated that increasing cognitive task complexity resulted in significantly higher lexical and syntactic complexity and lower fluency, whereas no significant effect was found on writing accuracy. Moreover, the statistical results revealed no significant interaction effect between task complexity factors and learners’ language aptitude. With regard to the first objective of the study, the findings supported the predictions of Cognition Hypothesis while it is not the case in relation to the second objective of the study.
بررسی واژه شناختی دو واژه «ماده» و «مادّه» از فارسی عامیانه تا اوستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با رویکردی واژه شناختی به بررسی واژه های «ماده» و «مادّه» می پردازد که از دیدگاه ساختواژی[1] تقریباً همانند، اما ازنظر معنایی، و در عرصه واژگانی[2] کاملاً متفاوت اند: « ماده دربرابرِ نر» و «مادّه، به معنیِ اصل هرچیز، مایه؛ در فلسفه: ماده دربرابرِ صورت». نخستین را همه واژه ای با اصل فارسی می دانند، و دومین را عربی می پندارند. با بررسی دقیقِ این دو واژه از دیدگاه زبان شناسی تاریخی، و با ارائه نمونه هایی قانع کننده از متون موجودِ زبان های ایرانیِ کهن و ایرانیِ میانه، و نیز فارسی، نگارنده ابتدا به اثبات می رساند که هردو واژه از ریشه ایرانیِ آغازین اند، و سپس حدس نزدیک به یقینِ خود را درموردِ معرّب شدنِ «ماده= «مادّۃ» با خوانندگان در میان می گذارد که: گزارندگان متون فلسفیِ یونانی به زبان عربی، نخست در برخورد با اصطلاح یونانیِ“hyle”، آن را به صورتِ «هیولی» بر گردانده، سپس با استفاده از ترجمه های عربی از متونِ پارسیِ میانه، واژه m’tk’[mādag] (=ماده، مایه، اصل) را که در فارسی نو (زبان گفتاریِ معاصرشان) به صورتِ «مادَه» (با های غیرملفوظ) تلفظ می شده است، با افزودن تشدید، جامه عربی پوشانده و حتی معرب نیز نشمرده اند؛ بی آنکه غیرقرآنی[3] بودن (افنان، 1964: 15) و نبود پیشینه ای از آن در زبان عربیِ پیش از اسلام را درنظر گیرند. این واژه معرّب با ظرایفِ معناشناختیِ متفاوت، و با جمع عربیِ «مواد» به زبان فارسی بازگشته و به غنای پیکره زبان و ادبیات فارسی افزوده است. [1]. morphological [2]. lexical [3]. non-Qur’anic
جایگاه قید در ساخت های چندپرسش واژه ای زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت های چندپرسش واژه ای زبان فارسی به دو نوع اصلی متوالی و گسسته تقسیم می شوند. گروه متوالی شامل دو نوع ساده و هم پایه است. در گروه گسسته، پرسش واژه های هم پایه جدا از هم هستند. هدف از جستار پیش رو، بررسی رفتار نحوی ساخت های چندپرسش واژه ای در رابطه با جایگاه قیدهای گوینده محور است. بدین منظور، ابتدا عملکرد ساخت های چندپرسش واژه ای را از نظر باهم آیی بررسی کرده، سپس به جایگاه قیدهای گوینده محور در این نوع ساخت ها می پردازیم تا بدانیم جایگاه قید با آرایش پرسش واژه ها چه ارتباطی دارد. چارچوب نظری پژوهش گراشانین-یوکسِک (2017)، لیپتاک (۲۰۱۱) و نیز چیتکو و گراشانین-یوکسِک (۲۰۱۳) و از نوع توصیفی - تحلیلی است. بررسی داده ها در رابطه با ترتیب پرسش واژه ها نشان می دهد که باهم آیی پرسش واژه ها به جز ساخت های پرسشی چندگانه با ترتیب افزوده ای - افزوده ای در بقیه موارد دستوری است. بررسی جایگاه قیدهای گوینده محور نیز نشان می دهد «ازهمه مهم تر»، تنها قیدی است که بیشترین کاربرد را در این نوع ساخت ها دارد. در مقابل، حضور قیدهایی همچون «قطعاً، صادقانه، شاید، بارها، خوشبختانه و حقیقتاً»، در ساخت های چندپرسش واژه ای موجب نادستوری شدن ساخت پرسشی می شود. در ساخت پرسشی افزوده ای - افزوده ای از نوع هم پایه متوالی، جایگاه «احتمالاً»، پیش از پرسش واژه دوم است. در افزوده ای - موضوعی از نوع هم پایه متوالی، جایگاه قید «به راستی»، پیش از پرسش واژه اوّل است. در افزوده ای - موضوعی از نوع چندگانه، جایگاه «واقعاً»پیش از پرسش واژه اوّل است؛ همچنین، در موضوعی- موضوعی از نوع هم پایه متوالی، جایگاه «احتمالاً»، پیش از پرسش واژه دوم است.
تحلیل شخصیت “لیا” در رمان رهش “رضا امیرخانی” بر اساس رویکرد فمینیستی
منبع:
رخسار زبان سال سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹
۶۰-۴۶
حوزههای تخصصی:
رستم، سرباز مهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه روایت هایی که درحماسه ملّی ایران،شاهنامه، بیان شده اند به سه دوره عمده اساطیری، حماسی و تاریخی تقسیم شده اند.رستم بزرگ ترین پهلوان دوره حماسی شاهنامهاست. کار برجسته او حمایت و پاسداری از شهریاری ایران است.گرچه درباره ابعاد مختلف این شخصیت ژرف و پهلوان محبوب ایرانیان پژوهش های ارزشمند پرشماری انجام شده است، هنوز ابهامات و پرسش هایی در خصوص برخی ویژگی هایشخصیتی رستم، معنی نام او، برخی از صفات او، و همچنین بعضی از ابزارهایش وجود دارد. در مقاله حاضر به شخصیت و برخی اعمال رستم از دید زبانی و اسطوره ای و حماسی می نگریم، و با توجه به این که رستم سکایی است، و در شاهنامه به این نکته تصریح شده است، نام این پهلوان و صفت «تاج بخش» و تن پوش موسوم به «ببر بیان» او را بر اساس گنجینه واژگانی زبان سکایی بررسی می کنیم.همچنین نشان می دهیم که رستم نه با ایندره و اپام نپات، بلکه پیوند نزدیکی با ایزد میثره دارد.
روند اکتساب واژه های متضاد در کودکان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، چگونگی و ترتیبِ فراگیریِ رابطه معنایی تضاد، در فرایند زبان آموزی کودکان از جنبه های گوناگون بررسی شده است. همچنین، پژوهشگران با به کار گیری روش های گوناگون در پی تبیین این پدیده بوده اند. در این میان، چگونگی فراگیری رابطه معنایی تضاد در زبان فارسی آن چنان که باید بررسی نشده است. پژوهش حاضر، بر آن است تا مشخص کند کودکان فارسی زبان در چه سنی و با چه ترتیبی، گونه های مختلف واژه های متضاد (مدرج، مکمل، دوسویه و معکوس) را تولید می کنند. همچنین، این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش است که آیا جنسیت در فراگیری این دست تضاد ها نقش معنا داری دارد یا خیر. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و مقطعی است که از چهارچوب نظری مورفی (Murphy, 2003) و رویکرد فرازبانیوی، بهره گرفته است. در این راستا، نخست پنج جفت واژه متضاد در پیوند با هر یک از چهار نوع تضاد مدرج، مکمل، دوسویه و معکوس انتخاب شدند. سپس، از میان 64 کودک ، چگونگی و ترتیب فراگیری رابطه معنایی تضاد در کودکان 5 تا 8 ساله فارسی زبان در دو گروه پسر و دختر و در چهار زیر گروه سنی 5/4 تا 5/5 ، 5/5 تا 5/6 ، 5/6 تا 5/7 و 5/7 تا 5/8 ساله مورد بررسی قرار گرفت. آزمون شوند گانِ پژوهش، از سه مهد کودک و یک مؤسسه آموزش زبان انگلیسی انتخاب شدند. آزمون شوندگان، سه آزمون همگن سازی از مجموعه آزمون های بین المللی رشد زبان تولد-3 در حوزه های گوناگونِ واجی، نحوی و معنایی و با به کار گیری روش بازی با واژه ها، انجام دادند. به دنبال آن، جفت های متضاد تولید شده توسط کودکان استخراج گردید. سپس داده ها به وسیله نرم افزار اس.پی.اس.اس بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که در پیوند با جفت واژه های متضادِ دوسویه، رشد معنایی کودکان در تولید جفت واژه های متضاد با بالارفتن سن افزایش می یابد. همچنین یافته ها، نشان دهنده بهترین کاربرد در مورد جفت های متضاد مدرج و کمترین میزان کاربرد در واژه های متضاد دو سویه بود.
نقش تداخل در پیدایش خطاهای آوایی دانشجویان فارسی زبان روسی آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان های روسی و فارسی صرف نظر از جهانی های زبانی، به لحاظ نظام آوایی، دستوری، واژگانی و غیره زبان ویژه هستند و با هم تفاوت هایی دارند. از آنجا که نظام زبان اول بیشتر در ذهن زبان آموز نقش بسته است، بنابراین، بروز خطاها در فرایند یادگیری زبان (های) بعدی از سوی گویشور غیر بومی پدیده ای طبیعی و اجتناب ناپذیر است. پژوهش حاضر با اشاره به برخی از خطاهای رایج دانشجویان فارسی زبان روسی آموز در دوره مقدماتی، نقش تداخل و تأثیر آن در بروز این گونه خطاها را بررسی می کند. هدف از انجام تحقیق پیش رو، بررسی و شناسایی خطاهای آوایی روسی آموزان فارسی زبان است که متناسب با نوع تداخل دسته بندی و تجزیه و تحلیل و منشأ بروز خطاها و میزان فراوانی وقوع هر یک از آن ها به تفکیک مشخص شده اند. برای جمع آوری داده های تحقیق از آزمون آوایی بهره برده ایم. جامعه آماری این پژوهش را 51 دانشجوی دوره مقدماتی از دانشگاه های اصفهان، گیلان و گنبد کاووس تشکیل می دهند. نتایج بررسی و تحلیل خطاهای مورد اشاره در مقاله مبین آن است که زبان مقصد، یعنی روسی به منزله یکی از عوامل مؤثر در تداخل درون زبانی، نقش مهمی در بروز خطاهای ذکر شده در بین دانشجویان فارسی زبان روسی آموز دارد.
بررسی مقابله ای معادل یابی دشواژه ها در فرهنگ های هزاره و آریان پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
95 - 120
حوزههای تخصصی:
دشواژه ها، یکی از حوزه های مشکل ساز در ترجمه هستند. فرهنگِ لغت، از جمله ابزارهایی است که مترجم ها برای از بین بردن این مشکل از آن بهره می جویند. دانستنِ ویژگی فرهنگ ها در حوزه دشواژه ها، به مترجم ها کمک می کند تا فرهنگِ مناسب را انتخاب کنند. پژوهش حاضر، به منظورِ بررسیِ راهکارهای ترجمه دشواژه ها در مدخل های «fuck»، «hell»، «shit»، «dead» و «drunk» در دو فرهنگ پرکاربرد هزاره و آریان پور بر پایه راهکارهای ترجمه داوودی (Davoodi, 2009) انجام گرفته است. هدف این مقاله، بررسی مقابله ای مدخل های مورد اشاره بود تا با روش تحلیلی-توصیفی به پرسش های پژوهش پاسخ داده شود. نخست اینکه، کدام راهکارها در این دو فرهنگ برای ترجمه دشواژه ها به کار رفته است؟ دوم، آنکه آیا فراوانیِ دشواژه ها با راهکارهای ترجمه در این فرهنگ ها ارتباط دارد؟ سوم اینکه، کدام فرهنگ در برگردان دشواژه ها موفق تر عمل کرده است؟ یافته های پژوهش نشان داد در فرهنگ هزاره ، دشواژه های بیشتری نمایان شده است. همچنین با بهره گیری بیشتر از راهکارهای حسنِ تعبیر و دشواژه، ترجمه قابل قبولی در پیوند با دشواژه برای دریافت کنندگان زبان مقصد ارائه شده است. این در حالی است که در فرهنگ آریان پور دشواژه های کمتری دیده می شود و تأثیر دشواژه در زبان مقصد با بهره گیری از راهکار سانسور کم رنگ شده است. به این ترتیب، فرهنگ هزاره در پیوند با دشواژه های پیکره موردِ بررسی، موفق تر عمل کرده و به منظور معادل یابی، دشواژه های این پیکره از جنبه کمّی و کیفی، انتخاب مناسب تری برای مترجم ها خواهد بود.
تنوع زبانی و عدالت اجتماعی، درآمدی بر زبان شناسی اجتماعی کاربردی، اینگرید پیلر، ترجمه سعید رضایی، تهران: نشر نویسه پارسی، 1398، 376 صفحه.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به تازگی بَرگردانِ فارسی کتابی با عنوان «تنوع زبانی و عدالت اجتماعی» در ایران منتشر شده است که این مقاله به معرفی و نقد آن اختصاص دارد. نویسنده کتاب، اینگرید پیلر استاد زبان شناسی کاربردی در دانشگاه مَکواری سیدنی استرالیا، و مترجم آن سعید رضائی است. ناشر کتاب، نشر نویسه پارسی است که آن را در 376 صفحه منتشر کرده است. متن انگلیسی کتاب، چاپ انتشارات دانشگاه آکسفورد در سال 2016 است.
حروف اضافه بی آوا در فارسی نوین: رویکردی کمینه گرا
منبع:
پازند سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰ و ۵۱
27 - 46
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش حذف حروف اضافه در گروه های حرف اضافه در زبان فارسی بررسی می شود و هدف از انجام آن، توصیف نحوی فرآیند حذف حروف اضافه در چارچوب برنامه کمینه گرا (ردفورد، 2009) است. جایگاه های حذف، عامل حذف و علت دستوری یا غیردستوری بودن حذف در برخی گروه های حرف اضافه ای نسبت به دیگر گروه ها، موضوعات عمده بررسی شده در این تحقیق هستند. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و داده بنیاد است (داده ها از منابع گفتاری و نوشتاری فارسی محاوره ایِ معاصر گردآوری شده اند). نتایج تحقیق حاکی از آن است که حضور حروف اضافه در زبان فارسی بسته به نوع فعل و ظرفیت آن (لازم/متعدی بودن)، نحوه همنشین شدن فعل و موضوع ها، نقش دستوری گروه حرف اضافه، و برخی مشخصه های معناییِ حروف اضافه در برخی جایگاه ها اختیاری است و حذف آنها منجر به غیردستوری شدن جملات نمی شود و در سایر جایگاه ها، حذف آنها غیرممکن و منجر به نادستوری شدن جملات می گردد. از جمله مواردی که معمولاًحرف اضافه حذف می شود عبارتند از الف) عملکرد فرآیند انضمام، ب) تشکیل مفعول نشانه اضافه ای، پ) حذف به قرینه لفظی، ت) ساخت افعال گروهی، ث) ساخت حروف اضافه مرکب، و ج) در برخی گروه های حرف اضافه ای.
آسیب شناسی و تحلیل محتوای کتاب های تاریخِ زبان فارسی در پرتو الگوی هَیَجامَد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
89 - 122
حوزههای تخصصی:
در کتاب های درسی تاریخِ زبان فارسی آنچه اهمّیّت دارد، انتقال دانش به دانشجویان است و باوجودآنکه توجّه به نیازهای مرتبط با یادگیری مخاطبان و ویژگی های شخصیتی آنان در تهیّه و تدوین این کتاب ها اهمّیّت زیادی دارد، در بسیاری از موارد نادیده گرفته می شود. ازجمله این نیاز ها که باید به آنها توجّه داشت، هیجانات و حواس دانشجویان و تأثیر زیادی است که این مؤلفه های روان شناختی در یادگیری آنان دارد. الگوی «هَیَجامَد» برگرفته از دو واژه «هیجان» و «بسامد» است که به هیجانات حاصل از استفاده از حواس در فرایند یادگیری توجّه دارد و سه مرحله هیچ آگاهی (تهی)، برون آگاهی (شنیداری، دیداری و لمسی حرکتی) و درون آگاهی (درونی و جامع) را شامل می شود. در پژوهش حاضر به منظور کیفیّت بخشی محتوای کتاب های تاریخِ زبان فارسی، 5 کتاب تاریخ زبان فارسیِ مطرح در سطح دانشگاهی شامل کتاب های تاریخ زبان فارسی (خانلری)، تاریخ زبان فارسی (ابوالقاسمی)، تاریخ مختصر زبان فارسی (ابوالقاسمی)، تاریخ زبان فارسی (باقری) و تاریخ زبان های ایرانی (رضایی باغ بیدی) با استفاده از سیاهه محقّق ساخته بر اساس الگوی هَیَجامَد مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت و به منظور مقایسه سطوح مختلف هَیَجامَد در این کتاب ها، داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون «خی دو» تحلیل شدند. نتایج حاصل، حکایت از آن دارد که تفاوت معناداری میان بهره گیری از الگوی هَیَجامَد در کتاب های تاریخ زبان فارسی وجود دارد و از این منظر می توان کتاب های تاریخ زبان فارسی را آسیب شناسی کرده و به نتایج قابل توجّهی در بازنگری این کتاب ها دست یافت. به نظر می رسد بهره گیری از این الگو در تهیّه و تدوین منابع آموزشی تاریخ زبان فارسی، یادگیری آسان و سریع تری را برای مخاطبان رقم بزند و با درگیری هیجانات و حواس آنان در حین یادگیری مطالب بهتر در حافظه بلندمدّت دانشجویان ثبت شود.
مقولۀ نفی و جایگاه آن در گویش لری کهگیلویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفی یکی از مفاهیم اساسی در زبان های طبیعی است. در همۀ زبان های طبیعی صورت های منفی متناظر با جملات مثبت وجود دارد. معنای جملات منفی در این زبان ها در تضاد با معنای جملات مثبت متناظرشان است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی بازنمود ساخت واژی و نحوی مقولۀ نفی و انواع جایگاه آن در گویش لری کهگیلویه بر اساس برنام ۀ کمینه گراست. اگر چه یکی از نویسندگان، گویشور بومی گویشِ مذکور است؛ اما داده های پژوهش از گفتار پنج گویشور مردِ مسن و بی سواد نیز استخراج شد. نتایج پژوهش نشان می دهد نشانۀ منفی در گویش لری پیش از گروه زمان Tense Phrase/TP و به عنوان گروهی مستقل تولید و در جایگاه های مختلفی در جمله ظاهر می شود. در جملات خبری غیراسنادی و استفهامی، نشانۀ منفی ابتدا پیش از گروه زمان TP در هستۀ گروه منفی، Negative Phrase/NegP1 تولید می شود، سپس توسط فعل جذب می شود. در این جایگاه، ارتباط بین فعل و هستۀ گروه نفی از طریق رابطۀ مطابقه صورت می گیرد. گروه منفی 2 NegP2 دیگر جایگاهی است که این نشانگر در جملات خبری اسنادی در آن ظاهر می شود. در این جایگاه، نشانۀ منفی دستخوش هیچ گونه حرکتی نمی شود و در جایگاه اصلی خود باقی می ماند. علاوه بر این، در این جملات نشانۀ منفی می تواند به جایگاه مشخص گر گروه کانون Focus Phrase/FP نیز حرکت کند. همچنین، در جملات پرسشی بلی خیر، نشانۀ منفی می تواند در جایگاه هستۀ متمم نما Complimentizer Phrase/CP قرار گیرد. افزون بر این، نشانۀ منفی در این گویش می تواند به عنوان پیشوند پیش از فعل قرار گیرد و به عنوان قید نفی نیز پیش از گروه زمان TP واقع شود.
Perceptual Learning Style Preferences and Computer-Assisted Writing Achievement within the Activity Theory Framework(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۱, No.۲۳, Fall & Winter ۲۰۱۸
67 - 84
حوزههای تخصصی:
Learning styles are considered among the significant factors that aid instructors in deciding how well their students learn a second or foreign language (Oxford, 2003). Although this issue has been accepted broadly in educational psychology,further research is required to examine the relationship between learning styles and language learning skills. Thus, the present study was carried out to investigate the relationship between the perceptual learning style preferences and the participants’ writing achievement after receiving instruction based on computer-assisted language learning within the activity theory framework. For this purpose, 67 students majoring in English translation at a university in Iran were selected as the participants of the study based on their performance on a version of The Oxford Placement Test. A correlational research design was employed using a writing pretest and posttest and a style preference questionnaire. The writing instruction was based on an e-learning platform designed according to the activity theory framework. The results indicated lack of significant relationship between the participants’learning style preferences and theirwriting achievement. It was also found that there was no significant difference in the writing achievement of the participants across different learning style preferences.
Portfolio Assessment and EFL Learners' Writing Ability: Does Self-Regulation Have a Role to Play?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to the scarcity of quantitative studies as to the impact of portfolio assessment on EFL students’ writing ability and the significant impact of the interaction between portfolio assessment and self-regulation strategy, the present study aimed to explore whether portfolio assessment has any significant effect on improving Bachelor of Arts (BA) English as a foreign language (EFL) students’ paragraph writing ability, and whether this effect differs within high/low self-regulated learners or not. To do so, 60 intermediate female students were chosen out of 145 learners through the administration of a standard version of Oxford Placement Test (OPT). The participants were randomly assigned into one control (30 participants) and one experimental group (30 participants). The experimental group was assigned into two groups of high and low self-regulated learners, (15 participants for each group), based on Magno’s (2009) Academic Self-regulated Learning Scale (A-SRL-S) questionnaire. Participants of the control group were taught and assessed based on traditional teaching and assessment, whereas those in the experimental group were taught and assessed via portfolio-based instruction and assessment techniques. The analysis of the results of the study revealed that portfolio assessment has a significant effect on improving writing ability (p=0.001). The results also showed that high self-regulated learners have taken more advantage of portfolio assessment than the low self-regulated ones (p = 0.000). The results obtained from the present study can have beneficial contributions to teaching, curriculum development, and testing.
کاربردشناسی ترادف در نظام خویش واژه ای فارسی با تمرکز بر روابط نسبی درجه یک و دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
73 - 108
حوزههای تخصصی:
نظام خویش واژه ای از جهانی ها است، اما ساختار آن متأثر از عوامل فرهنگی اجتماعی جامعه زبانی است. چنان که مک گرگور (2012) بیان می کند، معنی خویش واژه ها به بیان روابط خویشاوندی محدود نمی شود، بلکه به استنباط هایی که اهل زبان در بافت کاربردی دریافت می کنند نیز وابسته است. در پیگیری آراء مک گرگور، نظام خویش واژه ای فارسی از حیث وجود ترادف های متنوع در بیان روابط واحد مورد توجه قرار گرفت و دو مسأله تعیین ساختار نظام پایه روابط نسبی درجه یک و دو، و کاربردشناسی این نظام متأثر از سه عامل مذهب، صمیمیت/احترام و سن در فارسی دنبال شد. خویش واژه های مترادف و شاهدمثال ها از فرهنگ سخن (1381) استخراج شده اند و برای استناد به جنبه های کاربردی بیشتر، به برخی متون معاصر نیز رجوع شده است. نظام خویش واژه ای پایه در فارسی دارای کارکرد سه گانه خاص حقیقی، خاص صوری و عام است. کارکردهای حقیقی و صوری هر کدام می توانند به صورت بی نشان یا خودخطابی به کار روند. همچنین، برخی عناوین مذهبی به عنوان مشخصه زبان ویژه فرهنگی کارکرد ثانویه خویش واژه ای یافته اند. خویش واژه ها غالباً در هر دو کاربرد خطابی و ارجاع سوم شخص رایج اند، اما صرف نظر از بافت های موقعیتی خاص، صورت های رسمی، بیشتر برای ارجاع سوم شخص و خویش واژه های مترادف غیررسمی آن ها عمدتاً در خطاب دوم شخص استفاده می شوند. در بخش دوم تحلیل، بررسی شواهد زبانی در بافت های کاربردی از تأثیر بارز عوامل فرهنگی اجتماعی مذهب، صمیمیت و سن در گزینش مترادف های خاص حکایت دارد که به مصادیق عینی هر کدام به تفصیل اشاره شده است. درنهایت، همان گونه که مک گرگور تصریح می کند، قطعاً این تأثیرگذاری در نظام خویش واژه ای فارسی دوسویه است.