فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۸۱ تا ۵٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زبان تعریف شده در دوزبانگی، مالکیت خود را در سوبژکتیویته کاربرِ دو زبانه از قبل به تثبیت رسانده است؛ ولی زبانِ در حال تعریف، خارج از سوبژکتیویته است. از بدو تماس زبانِ در حال تعریف در غشای ذهنی، تأثیر پذیری از زبانِ تعریف شده، اجتناب ناپذیر می شود. در شروع دوزبانگی، زبانِ در حال تعریف کاملاً متأثر از زبانِ تعریف شده است. لذا، تداخل های زبانی که ایجاد می شود، به استفاده و یا تأثیرپذیری از مدلول های موجود در زبانِ تعریف شده منجر می شود. در این مقاله خواهیم دید که این روند چگونه سبب افزایش ترجمه از زبان تعریف شده و پایین نگه داشته شدن میزان تولید زبانی در زبانِ در حال تعریف می شود. بدین منظور، باید دید که کاربر در کدام قسمت از تبدیل زبانِ در حال تعریف به زبانِ تعریف شده، از نمایش معنایی مشترک و در کدام قسمت از نمایش معنایی مستقل خود بهره می برد و این موضوع سنجش میزان تولید و یا ترجمه در زبانِ در حال تعریف و رابطه مستقیم آن با میزان ورود در سوبژکتیویته را برای ما آشکار می سازد.
معرفی یک گروه نقشی جدید در نحو زبان فارسی؛ گروه نقشی نکره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنصر /i:/ که در فارسی به عنوان تکواژ یا واژه بست نکره شناخته می شود در پژوهش های مختلف ساختواژی و معناشناختی بررسی شده است. امّا در تحلیل های نحوی جایگاه خاصی برای آن درنظر گرفته نمی شود. در دستور زایشی، مقوله های نقشی به عنوان عناصری که جایگاه و ارتباط دستوری میان مقوله های واژگانی را مشخص می کنند مطرح شده اند. پیشتر گروه اضافه به عنوان یک گروه نقشی در بالای اسم در فارسی مطرح شده است. در این پژوهش برای نخستین بار تحلیل کاملی از عملکرد عنصر نکره به عنوان یک گروه نقشی مبتنی بر برنامه کمینه گرا ارائه و استدلال می شود که می توان بسیاری از سازه های اسمی (NP/DP) را به عنوان گروه نقشی نکره (IndefP) نمایش داد. بر این اساس، مقوله یادشده یک مقوله نقشی هسته پایانی در زبان فارسی است که اسم یا گروه های اسمی را به عنوان متمّم و انواع سازه های وصفی (بند موصولی، گروه حرف اضافه ای، گروه صفتی) را به عنوان ادات می پذیرد. گروه نقشی نکره علاوه بر جایگاه های موضوع، خود می تواند در جایگاه غیر موضوع و به عنوان ادات به گروه (بیشینه یا درونی) زمان T افزوده شود.
A Corpus-Based Contrastive Analysis of Stance Strategies in Native and Nonnative Speakers’ English Academic Writings: Introduction and Discussion Sections in Focus
حوزههای تخصصی:
The present study was an attempt to illustrate the interaction between writers and readers. Conveying of the writers’ voice, stance, and interaction with reader was put forward within this paradigm. Being a good academic writer is highly related to the use of these strategies. Adopting a position and persuading readers of claims are very important. This study was aimed at showing the differences between Iranian and American M.A. EFL writers in using stance strategies (hedges, boosters, attitude markers, and self-mentions) in Introduction and Discussion sections of academic papers. The corpora for this study were 40 articles (20 for American native and 20 for Iranian nonnative writers) from different journals such as Journal of Research Studies in Education, English language Teaching, System, TESOL Quarterly, and ELT. The significance and frequency of items were calculated using SPSS software version 22. Such statistical tools as frequency, percentage, and Chi-square were utilized to analyze the collected data. The findings showed that there was no statistically significant difference between native and nonnative writers in using stance strategies although native writers tended to use hedges, attitude markers, and self-mentions comparatively more than nonnatives, whereas nonnative writers used a greater number of boosters.
ساخت الحاقی: توصیف و پیامدهای نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از منظر توصیفی، فرایند الحاق به فرایندی نحوی- ساختواژی اطلاق می شود که در آن یک حرف اضافه با پیوستن به فعل موضوع جدیدی را به ساختار موضوعی فعل اضافه می کند و یا اینکه یک موضوع غیرمستقیم را به موضوع مستقیم فعل بدل می کند. موضوع الحاقی غالباً دارای یکی از نقش های معنایی بهره ور، ابزار، مکان و یا جهت می باشد. در پژوهش های زبانشناسی توصیفی/نظری، شناسایی، توصیف و تحلیل این فرایند و ساخت های مشتق از آن در زبان های ایرانی مورد غفلت قرار گرفته است و لذا این پژوهش نخستین گام جدی در راستای معرفی و بررسی این ساخت در یکی از زبان های ایرانی، کردی کلهری، می باشد. به طور مشخص، در این مقاله، ساخت الحاقی در زبان کردی کلهری با تکیه بر جنبه های توصیفی و نظری آن مورد کنکاش قرار می گیرد و از این رهگذر ملاک های تشخیص این ساخت و تحلیل ساز و کارهای نحوی دخیل در اشتقاق آن در انگاره زایشی کمینه گرا معرفی می گردند.
از جنسیت تا متنیت: تعامل مولفه های گفتمانی و سبکی در بوطیقای نثر مارگریت دوراس
حوزههای تخصصی:
مارگریت دوراس در آثارش شیوه های تازه ای را در عرصۀ رمان نویسی آزموده و رونق تازه ای به نثر فرانسوی بخشیده است. نثر دوراس با بیانی فشرده و ابهامی شاعرانه و سنت شکن، خواننده را غافل گیر می کند. دوراس با اتکا بر شیوۀ روایی «جریان سیال ذهن» قاعده های وضع شدۀ «دستور زبان»، از جمله بندی گرفته تا چگونگی کاربرد اسم و صفت و قید را زیر پا می گذارد. جستار پیش رو به خوانش یکی از آثار عمده در زمینۀ تحلیل گفتمان ادبی که پیرامون آثار دوراس به رشتۀ تحریر درآمده است اختصاص دارد. بازنمایی زنان و گفتمان در آثار داستانی مارگریت دوراس از سوزان کوهن درس نامه ای است در نقد ادبی که با رویکردی گفتمان محور شکل گیری و تبلور معنا و زوایای پنهان آن را در آثار داستانی مارگریت دوراس و از خلال مفاهیمی چون ژانر، متنیت، بینامتنیت و سبک بررسی کرده است. [1] .Stream of consciousness
ادبیات کــهن: تصویر و مضمون در جای نام های شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل کارکرد رخدادی زبانی شطح در نظام گفتمانی غزل مولانا در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره نهم آذر و دی ۱۳۹۷ شماره ۵(پیاپی ۴۷)
173-196
حوزههای تخصصی:
شطح عرفانی در بستر نظام رخدادی زبان تحقق می پذیرد و نظام رخدادی با گسترۀ نشانه شناسی پساگِرِماسی در پیوند است. نظام رخدادی زبان نیز به دلیل ویژگی های لحظه ای، آنی، بارقه ای و استحاله ای کارکردی تنشی عاطفی می یابد. این وضعیت، حضوری پدیداری، حسی عاطفی و تنشی را برای سوژه رقم می زند که نتیجۀ آن بی خویشی اوست. بسیاری از غزل های مولانا نیز برآیند همین لحظه های بی خویشی است؛ لحظه هایی که سوژه خویشتن داری خود را از دست می دهد و ناگزیر به افشای راز می شود. حاصل این افشاگری شطح نامیده می شود. بر اساس این، پرسش بنیادین مقالۀ پیش رو این است که شطح در نظام زبا نی غزل های مولانا بر اثر کدام فرایندها و کارکردهای گفتمانی رخ می دهد. درواقع، هدف پژوهش حاضر، تحلیل نشانه معناشناسی شطح عرفانی در نظام زبانی غزل های مولانا برای تبیین نظام رخدادی و چگونگی رُخداد معنا در آن است. این پژوهش نشان می دهد غزل های شطحی مولانا در فضایی رخدادی شکل می گیرند. این فضا نیز به واسطۀ ویژگی های استحاله ای، زیبایی شناختی، جسمانه ای و شَوِشی گفتمان پیوسته دگرگون می شود و بدین سان شاهد توالی رُخدادها و ترمیم آن ها هستیم. این امر، درنهایت سبب آغشتگی حضور سوژه و هم حسی و هم پیوندی او با حقیقت مطلق و ژرفای هستی می شود.
روش های تدریس و ارشیابی در درس ادبیات (میز گرد)
حوزههای تخصصی:
استعاره و آفرینش معنا در سخن شاعرانه (بررسی آرای پل ریکور در کتاب استعاره زنده با تکیه بر چکامه تیره بختی اثر آلفرددو وینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
179-207
حوزههای تخصصی:
کتاب استعاره زنده ریکور کتابی بنیادین در باب استعاره است. ریکور معتقد است استعاره، به ویژه در منش یکتای زبان شاعرانه رخ می دهد. از این رو، پرسش اصلی مقاله حاضر آن است که از منظر ریکور چگونه استعاره در سخن شاعرانه معنا می آفریند؟ فرضیه مقاله آن است که باید برای آشکارسازی پاسخ ریکور به این پرسش، سه مقوله مقایسهگری، شمایل گونگی معنا و تصویر شاعرانه را تحت عنوان «نظریه جایسپاری» و دو مقوله چندمعنایی و ارجاعگری را تحت عنوان «نظریه میانکنش» تعیین و تعریف کرد. بر این اساس، هدف مقاله حاضر آن است که با روش تفسیر و با تکیه بر چکامه تیرهبختی اثر وینی دو نظریه جایسپاری و میانکنش را تشریح کند. ایضاح این دو نظریه نشان می دهد که معنا در زبان شاعرانه شمایلی است. شمایل گونگی معنا در زبان شاعرانه حاصل «خنثی کردن» واقعیت و پَروبال دادن به خیال است و این یعنی خیال، واقعیت را «تعلیق» می کند. در اینجا استعاره با شمایل یکی می شود بدینمعنا که استعاره واژه ها را از معنای سرراست شان در کاربرد روزانه جدا می کند و سپس کاربرد واژه ها را با گشودن سویه خیالی معنا چندان گسترش می دهد که بیان واقعیت شاعرانه ممکن شود. در شعر به دلیل حضور همه زیرمعناهای ممکن واژه ها ارجاع سخن به حالت تعلیق در میآید. استعاره با مقایسهگری ایده های گوناگون نه تنها مناسبات معنایی پنهان میان آن ها را آشکار می کند، بلکه خالق مناسبات جدید میان آن هاست. نیروی محرک این آفرینش معنا، همانندسازی است. این فرایند یگانهگر، مبتنی بر شهودی ناگهانی است که پیکربندی پیشین زبان را دستکاری می کند و ساختاری جدید می آفریند.
پذیرش رباعیات عمر خیام ترجمه ادوارد فیتزجرالد در انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر مبانی نظری پذیرش ادبی را از منظر پراور تطبیق گر آمریکایی، تبیین می کند و سپس نظرات او را بر پذیرش رباعیات عمر خیام در انگلستان اِعمال می کند. پذیرش رباعیات عمر خیام ترجمه ادوارد فیتزجرالد مانند هر اثر ادبی دیگر در انگلستان با فراز و فرودهایی همراه بوده است. این مجموعه شعر در ابتدا با اقبال چندانی مواجه نشد، اما به تدریج به کمک عواملی چند مقبول طبع انگلیسی ها افتاد. مطابق یافته های این تحقیق عواملی مانند کیفیت ترجمه، کتاب گزاری های ادبی، تقریظ های اهل قلم، انجمن های ادبی و هنری، ناشران، نظیره ها و نقیضه ها، چاپ های غیرمجاز و چاپ های مصور هریک به نوعی مسیر اقبال ادبی رباعیات خیام را که در ابتدا مغفول مانده بود هموار کردند تا جایی که این ترجمه بومی شد و در زمره آثار اصیل انگلیسی قرار گرفت.
The effects of task complexity on Chinese learners’ language production: A synthesis and meta-analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قواعد اعلال در افعال اجوف از منظر زبان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قواعد اعلال در صرف زبان عربی به تلفظ کلمات معتل (کلماتی که یک یا دو همخوان سه گانه ریشه آنها یک نیم واکه است) می پردازند و از منظر زبان شناسی بخشی از صرف واج شناسی زبان عربی محسوب می شوند. دستورهای سنتی در بحث تلفظ به حروف اشاره می کنند و چون نظام های نوشتاری همه ویژگی های تلفظی را بازنمایی نمی کنند، فهم و یادگیری قواعد تلفظی در شکل سنتی آنها دشوار است. تکیه نیز چون در خط بازنمایی ندارد، در دستورهای سنتی نادیده گرفته شده، حال آن که تکیه گذاری صحیح در قرائت به اندازه تلفظ صحیح همخوان ها و واکه ها مهم است. در این مقاله، به قواعد اعلال افعال اجوف (افعالی که همخوان دوم ریشه آنها نیم واکه است) از منظر زبان شناسی نگریسته ایم تا ضمن مشخص کردن سادگی فرایندهای واجی مورد اشاره در این قواعد، نقش تکیه را در تلفظ این دسته از افعال نشان دهیم. بدین منظور، پس از آوانویسی مثال های هر یک از قواعد، الگوی تکیه آنها را در چارچوب پارامترهای تکیه وزنی هیز (1995) تحلیل کرده ایم تا نشان دهیم قواعد اعلال افعال اجوف به چیزی بیش از حذف، کشش جبرانی و کشش ناشی از مقتضیات تکیه اشاره ندارند و می توان با تمرکز بر آواها به جای حروف از دشواری مباحث دستور سنتی کاست.
Challenges of Online Language Teaching during the COVID-19 Pandemic: A Process Tracing Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۰, Issue ۳, Summer ۲۰۲۱
159 - 195
حوزههای تخصصی:
Having witnessed the unprecedented prevalence of online education during the COVID-19 pandemic worldwide, the present research was motivated to explore the challenges facing an EFL teacher throughout an online English course of intermediate level. To this aim, a process-tracing approach (Checkel, 2006) was employed to unravel the causal mechanisms involved in the beginning, middle, and end of the course. The results showed that deficient technological resources caused the greatest challenges throughout the course, especially in the initial and mid-sessions. Also, the two other causal categories, human and content resources, were at their peak at the beginning of the course and were no longer noticeable at the end of the course. The most troublesome challenges the teacher faced were platform limitations, internet connection, and human resources’ unpreparedness for online education. Furthermore, the teacher’s and most students’ technological knowledge, as well as their media literacy, increased by the end of the course, but some students’ rather slow adaptation to the sudden online environment challenged the teacher during the course. Finally, suggestions were made to prevent these challenges or handle them effectively upon occurrence, especially in developing countries, where the required infrastructure for online education is lacking, and the majority of teachers, students, and institutions might not be yet adequately prepared for the online mode of teaching and learning languages.
بررسی حدنمایی حروف اضافه در زبان فارسی از منظر زبان شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی حدنمایی انواع حروف اضافه در زبان فارسی و فضاهای متفاوت حرکتی آنها برپایه رویکرد شناختی جکندوف (1983) و زوآرت (2005) می پردازد. حروف اضافه مسیریِ فارسی به سه دسته اصلی تقسیم می شوند: مسیرهای محدود که در آنها نقطه ای مشخص برای مبدأ و مقصد تعیین می شود. از این رو آنها، مسیر مبدأها (مانند از، از بالایِ، از بیرونِ و ...) و مسیرمقصدها (به، تا و ...) نامیده می شوند؛ مسیرهای جهتی (به سویِ یا به طرفِ و ...) که جهت کلی حرکت را می رسانند؛ خط سیری (از بالایِ در عبارت از بالایِ چیزی گذشتن و یا از رویِ چیزی رد شدن) که فقط به نقطه ای در طول حرکت از نظر زمانی اشاره می کنند. بررسی فضای حرکتی هر یک از آنها نشان می دهد که حروف اضافه فارسی سه حالت محدود، نامحدود و مشترک میان آن دو (هم محدود و هم نامحدود) را در بر می گیرد. اما نکته اینجاست که حروف اضافه را نمی توان به تنهایی و فارغ از جمله به صورت محدود و نامحدود دسته بندی نمود؛ بلکه به کاربردِ آن در جمله و نوع فعل نیز بستگی دارد. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که در مقایسه با زبان های دیگر مانند انگلیسی، خط مرز قاطعی میان محدودیت و نامحدودیت حروف اضافه بدون کاربردِ آن در جمله وجود ندارد.
گزاره در زبان روسی
حوزههای تخصصی:
An Investigation of Iranians and International English Students'Attitudes towards Intercultural Communicative Competence(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۱, No.۲۳, Fall & Winter ۲۰۱۸
151 - 179
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to investigate the attitudes and perceived nature of thinking and understanding towards intercultural communicative competence (ICC) among International English major students. Accordingly, this study employed the paradigm of a sequential mixed-method research, in which it comprised a qualitative phase followed by a quantitative phase. The participants of the first phase of the study were 30 undergraduate English major students in their third year at Isfahan Islamic Azad University in Iran; and the participants of the second phase of the study included 30 international ESL students in their first year at Gonzaga University (GU), in Washington, U.S. The analysis of narratives in the first phase of the study indicated that the participants had diverse attitudes towards intercultural encounters. The results of the statistical analyses of the second phase of the study showed that the most important individual difference variables directly influencing students’ intercultural communicative competence were their communication apprehension and their perceived communicative competence. This study also showed that students’ self-image as communicators were of utmost importance: if students believe they are good communicators in English, theyare more likely to be self-confident and are more likely to take part in intercultural encounters. Thus, instructors should help students achieve a realistic self-image about their performance in English and support them if they lack self-confidence.
Сравнительный анализ словообразовательных суффиксов персидского и русского языков (مقایسه تحلیلی پسوندهای اشتقاقی در زبان های فارسی و روسی (بر اساس کتاب ذخیره خوارزمشاهی سید اسماعیل جرجانی))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تکواژ اشتقاقی در پسوندهای خاص در زبان های فارسی و روسی می پردازد. شواهد مثال از کتاب «ذخیره خوارزمشاهی» اثر معروف سید اسماعیل جرجانی برگرفته شده است. نویسنده این دانشنامه پزشکی به رغم ورود اصطلاحات فراوان زبان عربی به زبان فارسی، به منظور حفظ و صیانت زبان فارسی با اجتناب از کاربرد کلمات و اصطلاحات عربی و لاتین، اثر خود را به زبان مادری یعنی زبان فارسی نگاشته است. نویسندگان این مقاله تلاش کرده اند تا با روش های گوناگون، پسوندها را در این دو زبان مطالعه و بررسی کنند. با توجه به دستاوردهای پژوهش حاضر می توان گفت که سازنده ترین شیوه برای ساخت اسم و صفت، استفاده از پسوند است. در این مقاله ابتدا پرکاربردترین پسوندهای زایا و غیرزایا فارسی استفاده شده در کتاب ذخیره خوارزمشاهی و سپس معادل آن ها در زبان روسی مشخص شده و شباهت های معنایی آن ها بیان گردیده است. همچنین به این نکته اشاره شده که تلفظ بعضی از پسوندهای فارسی در گذر زمان از روزگار پیشین تا دوره معاصر تغییر یافته است. بعضی از پسوندها به عنوان کلمات جداگانه دارای معنا بوده اند، اما در حال حاضر آن معنا را از دست داده و به پسوند اشتقاقی تبدیل شده اند.
بررسی چگونگی ساخت و تعامل استعاره های گفتمان های قدرت و پادقدرت در روزنامه های ایران بر اساس مدل هارت و لوکس (2007) و چارتریس بلک (2004)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان ها همواره در تلاشند با کنترل ذهن مخاطب به گفتمان قدرت تبدیل شوند. مقاله حاضر با استخراج و بررسی توصیفی- تحلیلی استعاره های 600 مقاله سیاسی و اجتماعی برخی روزنامه های اصلاح طلب و اصول گرا در دو دوره پادقدرت و قدرت به روش پیکره ای و با رویکردی شناختی انتقادی، در دو مدل هارت و لوکس ( 2007 ) و چارتریس بلک ( 2004 ) نحوه به کارگیری استعاره های قدرت، پادقدرت و تعاملاتشان را بررسی می کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد گفتمان ها با استفاده از رسانه در منابع فردی و اجتماعیِ ساخت استعاره دست می برند. با انتخاب استعاره ها و شکل دهی مفاهیم ذهنی که منطبق با گفتمان گروهشان است، گستره شناختی تجربی و حتی ایدئولوژی و فرهنگ افراد را دچار جرح و تعدیل و معنای مورد نظر خود را ایجاد می کنند. سپس، با به کارگیری ایدئولوژی، فرهنگ و تاریخ دست به انتخاب و یا ساخت استعاره های جدیدتر می زنند. به این ترتیب، به گفتمان خود مشروعیت می بخشند و از گفتمان رقیب مشروعیت زدایی می کنند و فرایند متقاعدسازی اتفاق می افتد. در صورتی که گفتمانی مشروعیت بهتری داشته باشد، گفتمان پادقدرت استعاره های موفق آن را مصادره به مطلوب می کند. طبق یافته های پژوهش طرح واره های استعاری دو جناح مطرح، از مفاهیم واحدی مانند دولت ، انتخابات ، قدرت و ... بسیار متفاوت است و در واقع به شدت همدیگر را تضعیف می کنند تا بتوانند از گفتمان رقیب مشروعیت زدایی کنند و به گفتمان خود مشروعیت بیشتری ببخشند.
Sociological and Aesthetic Senses of Culture Represented in Global and Localized ELT Textbooks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The relationship between language and culture has become a rich source of inquiry in the context of English language teaching. Learning materials can depict cultural content in different cultural senses, namely aesthetic, sociological, semantic, and pragmatic. The present study aimed to investigate the way cultural aspects are represented in the reading and dialog sections of global ( American English File) and localized ( The ILI English Series) ELT textbooks which are widely used in Iran. The framework adopted to analyze the cultural contents of the materials was Adaskou, Britten, and Fahsi (1990) to explore how culture in aesthetic and sociological senses is realized in the series. The findings demonstrated that more emphasis was put on the sociological sense and that this aspect of the culture dominated the aesthetic sense in the cultural contents of the two series. The cultural and culture-free contents represented in the two global and localized series were found to be entirely different in frequency and sense realization. Most of the contents in the localized series were culture-free, while the culture-free contents in the global series were reasonably less than the sociological and aesthetic senses. Additionally, the findings revealed that compared with the worldwide series, the localized textbook was less representative of cultural features in sociological and aesthetic senses. The results imply that ELT materials should be inclusive enough regarding the sociological and aesthetic senses of culture to help learners get engaged in the development of their cultural understanding.