فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۰۱ تا ۵٬۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد ساختواژه شناختی در تلاش است تا پسوندهای اشتقاقی با مفهوم «دارندگی» در زبان فارسی را با استفاده از ابزار تحلیلی معرفی شده در این رویکرد مشخصاً برگرفته از هماوند (2011) یعنی مقوله بندی، حوزه بندی و مفهوم سازی، طبقه بندی نماید و به واکاوی معناشناختی هر کدام از آنها بپردازد. به این منظور با گردآوری داده ها با مراجعه به پایگاه دادگان زبان فارسی (PLDB)، سایت واژه یاب آنلاین فارسی، فرهنگ پیشوند و پسوند فرشیدورد (1388) و کشانی (1371)، تعداد 157 مورد از ترکیبات اشتقاقی دارای مفهوم «دارندگی» جمع آوری شدند، سپس با مراجعه به فرهنگ زانسو (1372)، معنای هرکدام از این کلمات مورد بازبینی قرار گرفت؛ سپس به روش تحلیلی و توصیفی، داده های مذکور با تمرکز بر وند به کاررفته در آنها بررسی، دسته بندی و توصیف شدند. در حوزه شناختی «دارندگی» و مالکیت، هشت منظر متفاوت وجود دارد که باعث ساخته شدن مفاهیم متفاوتی از این حوزه می شوند. منظرهایی که از پسوندهای حوزه «دارندگی» در زبان فارسی به دست آمدند عبارت بودند از کثرت، تمسخر و تحقیر، شغل و پیشه، حالت روحی و فیزیکی ناخوشایند، صفت اشیاء یا وضعیت و صفت انسان ها.
تأثیر آموزش مقابله ای باز ترکیب عبارت ها بر صحت دستوری: از منظر فرضیه تعلیم پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با الهام از یافته های مربوط به نقش عبارت ها در رشد زبانی٬ پژوهش حاضر تأثیر آموزش مقابله ای بازترکیب عبارت ها بر فراگیری ساختارهای دستوری منطبق با مراحل دستوری (نحوی) نظریة پردازش پذیری را مورد بررسی قرار داد. به تعبیر دقیق تر، هدف این پژوهش بررسی پیش بینی فرضیة تعلیم پذیری بود مبنی بر اینکه آموزش فقط زمانی مؤثر است که به یک مرحله بالاتر از سطح دانش فعلی زبان آموزان مربوط شود. برای این منظور، سه گروه از فراگیران زبان انگلیسی از بین گروه بزرگ تری از زبان آموزان انتخاب شدند. به یک گروه آموزش مقابله ای در رابطه با مفهوم و ساختار عبارت های زبان فارسی و انگلیسی داده شد، در حالی که گروه دوم همین آموزش را فقط به زبان انگلیسی دریافت کرد و گروه سوم به عنوان گروه مقایسه در نظر گرفته شد. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش مخصوصاً از نوع مقابله ای آن به طور معنی داری به فراگیری مراحل دستور زبان ارائه شده در نظریة پردازش پذیری در تولید شفاهی و نوشتاری کمک کرد و پیش بینی فرضیة تعلیم پذیری را نقض نمود. تفسیر نظری نتایج در قسمت بحث و بررسی پایانی ارائه می شود.
گزاره های ملکی در زبان شهمیرزادی: یک بررسی رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
171 - 199
حوزههای تخصصی:
مفهوم مالکیت یکی از مفاهیم جهانی و قابلِ بررسی در گونه های زبانی مختلف است. این مفهوم، به دو صورت اسمی و گزاره ای بیان می شود. در مقاله پیش رو، ساخت گزاره ملکی در زبان شهمیرزادی بر پایه رویکرد نقشی- رده شناختی بررسی شده است. به این منظور، ابتدا پرسش نامه ای تهیه شد تا از طریق مصاحبه با گویشوران این زبان، داده های مورد نظر گردآوری شود. همچنین از چارچوب نظری استیسن (Stassen, 2009) بهره گرفته شد که چهار رده زبانی برای ساخت مالکیت گزاره ای ارائه کرده است. این چهار رده، مشتمل بر رده مالکیت مکانی، مالکیت بایی، مالکیت مبتدایی و مالکیت با فعل «داشتن» هستند. تمامی این رده های چهارگانه در زبان شهمیرزادی بررسی شدند. یافته های به دست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد که در گونه شهمیرزادی سه رده از بین چهار رده مورد نظرِ چارچوب نظری، برای رمزگذاری گزاره های ملکی به کار گرفته می شوند. رده مبتدایی در این گونه زبانی کاربردی ندارد و گویشوران تمایل دارند از رده مالکیت با فعل «داشتن» به جای مالکیت مکانی و بایی استفاده کنند. بر این مبنا، رده مالکیت با فعل «داشتن» فراوانی کاربرد بالاتری نسبت به سایر رده ها دارد.
درباره پنج واژه یزدی
حوزههای تخصصی:
تناوب مفعول- موضوع حرف اضافه ای در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به بازنمایی های متفاوت مفعول به عنوان یک موضوع فعلی «تناوب مفعولی» گفته می شود. تناوب مفعولی مطالعه شده در این مقاله رابطه بین دو ساخت نحوی از یک فعل است که در آن مشارک دوم در یک ساخت در نقش مفعول مستقیم و ساخت دیگر در نقش موضوع حرف اضافه ای ظهور می یابد. افعال زیادی در زبان فارسی دارای این نوع تناوب هستند که از بارزترین آنها فعل های مصرفی، ادراکی، اشتیاقی و تماسی است. در این جستار به توصیف تناوب مفعولی در ساخت این فعل ها از دیدگاه دستور نقش و ارجاع می پردازیم و عوامل معنایی مؤثر بر این تناوب را تبیین می کنیم. داده های مرتبط از پیکره وابستگی نحوی زبان فارسی، مکالمات گونه گفتاری فارسی معیار و متن سخنرانی ها یا برنامه های تلویزیونی استخراج شده و در چارچوب این نظریه بررسی می شود. این مطالعه نشان می دهد که ساخت تناوب مفعولی در زبان فارسی انتخاب بین یک موضوع فرانقش و یک موضوع غیرفرانقش است و به نمود فعل و (نا)مشخص بودن مشارک دوم بستگی دارد.
لغات جالب
منبع:
وحید آبان ۱۳۴۳ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
A Genre Analysis of the Introduction Section of Applied Linguistics and Chemistry Research Articles(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigated the cross-disciplinary variations in the generic structure of Introduction sections of 52 Applied Linguistics and 52 Chemistry research articles drawing upon Swales’ (2004) framework, taking into account the new insights proposed by Bhatia (2004), Shehzad (2008), and Lim (2012, 2014). To this end, in addition to collecting quantitative data and conducting frequency and Chi-square analyses, a number of semi-structured interviews were conducted with some Chemistry scholars and Applied Linguistics (ALs) experts for triangulation purposes. The results of the quantitative data analysis indicated that the two disciplines showed significant variations in the frequency with which they used some steps and sub-steps to realize the moves. The results of the qualitative content analysis of the interviews also helped understand why authors in each discipline might use a specific move/step more than the others and why a move/step was frequently used by the authors in one discipline, but completely absent in another. Finally, based on the results, some implications were presented to postgraduate students and novice researchers in Chemistry and Applied Linguistics to help them write effective research articles in their field. The findings of the study could also provide some practical implications for the EAP teachers to help their students become better writers. In addition, some suggestions were presented to genre analysts to help them obtain more dependable results when analyzing the generic structure of various sections of research articles.
رشد هویت فرهنگی اجتماعی با کمک تدریجی راهبردهای گروهی مشارکتی: موردی از یک کلاس مهارت نوشتاری در ایران(Identification and Distribution of Interactional Contexts in EFL Classes: The Effect of Two Contextual Factors)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر نظریه ویگاتسکی در مورد حوزه رشد تقریبی و استعاره وی در مورد کمک تدریجی و مبانی هویت اجتماعی فرهنگی نورتون را به عنوان اساس نظری استفاده می کند. این تحقیق به بررسی دقیق مکانیسم های کمکی اجتماعی فرهنگی اتخاذ شده در مشارکت های بین دانشجویی و دانشجو و معلم می پردازد. این بررسی تغییرات رفتاری فرهنگی اجتماعی زبان آموزان و همچنین چگونگی شکل گیری هویت اجتماعی فرهنگی آنان از طریق مشارکت در نگارش راهنمایی شده را مورد مطالعه قرار می دهد. برای این منظور معیار درجه بندیلیدز برای تعیین دقیق گفتمان های کمک کننده به هویت فرهنگی اجتماعی استفاده شده است. این گفتمان ها بین 32 دانشجوی سال دوم زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه شیراز صورت گرفته است که در نگارش گروهی مشارکت کرده اند. تحلیل گفتمان کمکی صورت گرفته در این مشارکت ها اطلاعات مفیدی را در رابطه با چگونکیشکل گیری هویت اجتماعی فرهنگیزبان آموزان آشکار می سازد. نتایج این تحقیق به طور ویژه حاکی از آن است که گفتمان های صورت گرفته بین زبان آموزان و معلم که ازابزارهای زبانی بهره برده انداساسی ترین نقش را در شکل گیری هویتی جدید و رسیدن به استقلال یعنی تکامل هویت اجتماعی فرهنگی ایفامی کند که برخی از این ابزارها عبارتند از: رفتارهای عمدی و هدفمند، توجه مشترک، مشارکت عاطفی، چرخ ارتباطی، واکنش وابسته، رفتار میان-فردی، و استفاده از زبان اول در تکالیف نگارشی مشترک.
نگاهی به فرایند واژه گزینی اصطلاحات پایه ای راداری زبان روسی به زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی اصطلاحات پایه ای راداری در زبان روسی و معادل های آن ها در زبان فارسی اختصاص یافته است. علی رغم حجم بالای ارتباطات متقابل نظامی بین ایران و روسیه، به خصوص در حوزه علوم راداری، لغت تخصصی ای در این حوزه برای استفاده مترجمان و متخصصان وجود ندارد و بر همین اساس، هدف این پژوهش ارائه روشی مناسب برای تحلیل مجموعه های واژگانی جهت استفاده در مراحل معادل یابی اصطلاحات است. بررسی معادل های موجود اصطلاحات و اختصارات راداری با استفاده از نه منبع گوناگون (فرهنگ های توصیفی گوناگون، فرهنگ های دوسویه انگلیسی روسی، روسی فارسی، انگلیسی فارسی، مجموعه اصطلاحات فرهنگستان زبان و ادب فارسی، و نظرهای متخصصان) انجام می پذیرد. معادل های مناسب برای اصطلاحات از این منابع انتخاب شده است و در صورت فقدان، پژوهشگران سعی کردند معادل مناسبی پیشنهاد کنند. نتایج پژوهش گواه بر این است که منابع موجود حتی برای یافتن معادل اصطلاحات پایه ای حوزه مذکور با احتساب معادل های وام گرفته شده حداکثر می توانند تا 50 % مفید باشند و با توجه به فرضیه مؤلفان در 70 % از اصطلاحات معادل سازی شده از روش ترکیب کلمات، 20 % تکواژه، و 10 % از تشریح و اقتباس استفاده شده است.
The Effects of Cultural Schemata on EFL students' Reading Comprehension(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی برخی از آیات مربوط به بهشت و جهنم در قرآن کریم بر اساس دیدگاه سرل
منبع:
پازند سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۶ و ۵۷
65 - 82
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر هدف، بررسی تطبیقی برخی از آیات مربوط به بهشت و جهنم، در ترجمه آیات قرآن است. در این پژوهش محقق در پی دستیابی به پاسخ این پرسش ها است که بر اساس دیدگاه سرل، بازنمایی بهشت و جهنم در آیات قرآن کریم، چگونه است و چه شباهت ها و تفاوت هایی دارد؟ در این پژوهش داده های مورد نیاز، از ترجمه آیات قران کریم انتخاب شد. 107 آیه برای توصیف جهنم و 192 آیه به منظور توصیف بهشت از ترجمه آیات قرآن انتخاب شد. مدل و الگوی به کار رفته در این پژوهش بر اساس نظریه کنش های گفتاری سرل بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که کاربرد کنش های گفتاری اظهاری، ترغیبی و عاطفی در آیات مربوط به بهشت در متن قرآن بیشتر از آیات مربوط به جهنم است و این نشان دهنده این مسئله است که خداوند درهای رحمت و بخشش خود را به سوی بندگان باز نموده و در برابر کارهای آنها پاداش بهشت را به آنها وعده داده است و کمتر به ترس و عذاب الهی پرداخته شده است.
چگونه کتابهای درسی و دانش آموزان هر دو اشتباه می کنند (اصل مقاله به زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری بسیاری از نکات گرامری انگلیسی در یک محیط خارجی مشکل می باشد. افعال وجهی یکی از این ساختارهایی است که معمولا یادگیری آن برای دانش آموزان دشواراست. افعال وجهی نه تنها ازنظر معنایی سخت وپیچیده هستند بلکه در بعضی موارد که کلمه های معادل آن ها در زبان مادری وجود ندارد مشکلات بزرگتری را برای دانش آموختگان زبان انگلیسی بوجود می آورند. یکی از این زبان ها زبان مالایی است که در کشور مالزی صحبت می شود و به همین دلیل دانش آموزان مالزیایی در استفاده از افعال وجهی در زبان انگلیسی مشکل دارند و یادگیری آنها به میزان زیادی بستگی به نوع آموزشی دارد که این دانش آموزان دریافت می کنند. این مقاله ابتدا افعال وجهی موجود در یک مجموعه ساخته شده از کتابهایی که در مالزی تدریس می شود را با مجموعه مرجع مقایسه کرده و به این نتیجه رسید که این افعال از نظر کثرت وقوع با مجموعه مرجع متفاوت بوده است. سپس مجموعه ساخته شده از کتاب های تدریس شده در مالزی با مجموعه ساخته شده از انشاء های نوشته شده دانش آموزان سال چهارم متوسطه مقایسه شد و محققین به این نتیجه رسیدند که نه تنها کثرت وقوع افعال وجهی در دو مجموعه بسیار با هم تفاوت دارند بلکه دانش آموزان مالزیایی غلط های بسیاری در ساختار این افعال دارند. دلایل احتمالی این عدم تطبیق و همچنین چگونگی مفید واقع شدن این اطلاعات برای معلمین و نویسندگان کتاب در این مقاله بحث شده است.
The Effect of Isolated vs. Combined Processing Instruction and Output-Based Instruction on the Learning of English Passives(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The studies on the merits of processing instruction (PI) and output-based instruction (OI) have mostly treated the two approaches as mutually exclusive. To address the potentials of combining interpretation and production activities, this research compared the two isolated approaches of PI and OI with two combined approaches in which processing and output tasks were used in two opposite orders suggested by the researcher, i.e. processing-output-based instruction (POI) and output-processing-based instruction (OPI). The target structure was English passives. Participants included 185 Iranian EFL students from five intact classes, with four assigned to each treatment and one comprising a control group. Results on sentence-level interpretation and production tests administered before, immediately after, and one month following instruction indicated similar improvement for the treatment groups on the first interpretation posttest, and the superiority of POI over OPI and PI over the delayed posttest. On the first production test, POI, OPI, and OI performed equally well and better than PI, while more accurate uses of the target form were observed by POI and OPI on the delayed posttest. It was concluded that the combined approaches, particularly POI, could produce more persistent outcomes by giving learners the opportunity to both process a form and produce it.
تشخیص تقابل های واکه ای انگلیسی توسط فارسی زبانان براساس انگاره همگونی ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
265 - 296
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، شیوه پردازش ادراکی جفت واکه های انگلیسی /i-I/ و /u-U/ در چارچوب انگاره همگونی ادراکی توسط گویشوران فارسی زبان بررسی شده است. برای این منظور، دو جفت کلمه feet-fit و fool-full، به ترتیب شامل تقابل های واکه ای /I-i/ و/ʊ-u/ از سطح پیکره گفتاری طبیعی انگلیسی استخراج و پارامتر های دیرش و فرکانس های F1 و F2 (همبسته صوتی کیفیت واکه) بر آنها بازسازی شدند. محرک های بازسازی شده پیوستارهای دیرش، کیفیت واکه و دیرش+کیفیت واکه در آزمون تشخیص، به تعدادی گویشور فارسی زبان ارائه و از آنها خواسته شده است درباره "یکسان" یا "متفاوت" بودن جفت محرک هایی که به صورت متوالی برای آنها پخش می شوند، تصمیم گیری کنند. نتایج نشان داد که پاسخ های شنیداری شنوندگان به پیوستارهای صوتی دیرش و کیفیت واکه، الگویی کاملاً متفاوت دارد. دیرش واکه بر درک شنیداری تقابل های واکه ای تأثیر بسزایی دارد؛ به طوری که شنوندگان فارسی زبان صرف نظر از میزان آشنایی شان به زبان انگلیسی به اختلاف دیرش محرک ها برای تشخیص جفت واکه های انگلیسی ذکرشده، بسیار حساس هستند. تغییرات کیفی واکه ها به صورت تابعی از تغییرات فرکانس هایF1 و F2، تفاوت های قابل ملاحظه ای را در منحنی توزیع پاسخ های شنیداری ایجاد نکرد. به علاوه، الگوی توزیع پاسخ ها به محرک های ترکیبی دیرش + کیفیت واکه، تا حد زیادی مشابه پیوستار دیرش بود. به طور خلاصه، نتایج به دست آمده با تأیید انگاره همگونی ادراکی، نشان داد همگونی تقابل های واکه ای /I-i/ و /ʊ-u/ با نظام واکه ای فارسی تابع نوعی همگونی دومقوله ای است که بر اساس آن هر دو مقوله جفت واکه های انگلیسی /I-i/ و /ʊ-u/ برای فارسی زبانان با سطح اطمینان بالایی قابل درک است.
بررسی و تحلیل سکوت در گفتمان ادبی با رویکرد نشانه - معناشناختی؛ مطالعۀ موردی: کلیدر و جای خالی سلوچ اثر محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه معناشناسی گفتمان در پی کشف روابطی است که به تولید معنا منجر می شوند. در فرایند زایشی گفتمان، سطحی ترین لایه با ژرف ترین لایه ارتباطی تنگاتنگ دارد. ازجمله عناصر صوری گفتمانی که در زیرینی ترین لایه ها به تولید معنا منجر می شود، فضاست که اخیراً در مطالعات ادبی مطرح شده است. سکوت غیاب عنصر زبانی در گفتمان است به نحوی که نشانۀ چیزی باشد. اما همین عنصر غایب، به وسیلۀ عناصر ساختاری و متنی در گفتمان تجلی می یابند و در پس زمینۀ متن حاضر می شوند. سکوت به عنوان عنصری دلالتگر، در ارتباط با عنصر متضاد خود یعنی صدا دریافت می شود. محمود دولت آبادی، نویسندۀ واقع گرای ایرانی، یکی از داستان پردازان ادبیات اقلیمی نیز هست و بر این اساس، فضا در آثارش نقش بسزایی ایفا می کند. به علاوه، با وجود جایگاه ویژۀ زبان در رمان هایش، سکوت نزد وی به عنوان عنصری معناآفرین بروز می یابد. پژوهش حاضر، با هدف نشان دادنِ فرایند شکل گیری سکوت در کلیدر و جای خالی سلوچ و با تکیه بر رویکرد تنشی گفتمان و نشانه معناشناسی فضا، سعی دارد سکوت را در برخی از ساخت های فضابنیان این دو رمان بررسی کند. در این راستا، مطالعۀ رده های حسّی گفتمان، میدان شنیداری و ارتباط آن ها با تکوین سکوت در فضاها اجتناب ناپذیر است. همچنین، بررسی ها نشان می دهد که ساخت های گفتمانی از اصل فرایند زایشی تبعیت می کنند و فضاهای هراس آلود و سیاهی که در لایۀ صوری این دو رمان به تصویر کشیده شده، به دور از نقش ارجاعی صرف، در سطحی عمیق تر ناظر به خفقان موجود در دورۀ هم عصر این دو رمان، و در ژرف ترین لایه ها، نشان دهندۀ زوال و مرگ است.
زبان پارســـی: اتصال در کلمات ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Assessment of Reading: Protfolio or Reading comprehension test?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی آوایی غلت نرمکامی [w] در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷
197 - 169
حوزههای تخصصی:
غلت نرمکامی [w] بر خلاف غلت سختکامی [j] در نظام آوایی زبان فارسی نقش تمایزدهندگی ندارد زیرا توزیع آن در مواضع واجی ناقص است؛ یعنی تنها در تعداد معدودی از کلمات فارسی آن هم فقط بعد از واکه [o] ظاهر می شود (مانند "شوق"، "حول"، "دور"). به همین دلیل، [w] در فارسی صرفاً به عنوان واج گونه ای از واج /v/ در نظر گرفته شده است. همچنین، فرض شده است که غلت نرمکامی [w] در روساخت آوایی کلمات مورد نظر، گاه به کلی از زنجیره آوایی حذف شده و به جبران آن واکه /o/ قبل از آن کشیده می شود که در این حالت توالی آوایی [ow] به صورت [où] تلفظ می شود. در تحقیق حاضر میزان اعتبار فرضیه های واجی مطرح شده در پیشینه مطالعات فارسی درباره ی صورت آوایی کلمات حاوی غلت نرمکامی [w] را در یک مطالعه آزمایشگاهی بررسی کردیم. نتایج تحلیل های فرکانس، دامنه انرژی و دیرش زنجیره های آوایی هدف نشان داد که [w] بعد از واکه [o] در کلمات مربوطه تظاهر آوایی دارد، ولی تظاهر آن به صورت یک گونه تضعیف شده است. با کاهش فعالیت [w] در توالی آوایی [ow]، شکل هندسی حفره دهان و الگوی واک سازی حنجره تغییر می کند که باعث می شود (1) دامنه انرژی برای فرکانس ها تا حدود قابلِ توجهی تقویت می شود؛ (2) مقادیر فرکانس سازه ها تا حدی افزایش یابد و (3) پهنای نوار سازه ها تا حدی باریک تر شود. برایند تمامی این تغییراتِ صوتی، شباهت آوایی بیشتر غلت [w] به واکه [o] و در نتیجه دیرش بیشتر واکه [o] است.
نظری نو به یک واژه ی اوستایی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله هنینگ به بررسی یک واژه ی اوستایی می پردازد.نظر دانشمندان دیگر را که موافق یا مخالف نظر او است آورده، نقد می کند و سرانجام با بررسی تاریخی کلمه و آنچه اکنون در گویش های ایرانی وجود دارد، عقیده ی خود را بیان می کند