فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۰۱ تا ۴٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
115 - 142
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف سنجشِ کارایی نظریه فرکلاف در تحلیلِ رمانِ سیاسی، اثر «چشم هایش» نوشته بزرگ علوی را با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی مورد واکاوی قرار داده است. پرسش اصلی جستار حاضر از این قرار است که نوع رویارویی این اثر با گفتمان اقتدارگرا در سطوح توصیف، تفسیر و تبیین به چه شکل است؟ در پیوند با این پرسش، هدف اصلی پژوهش بازنمایی ایدئولوژی مؤثر بر ذهن و زبان نویسنده، و همچنین تبیین پیوند میان متن رمان و جامعه، به عنوان سطح خرد و کلان است. در این راستا، نگارندگان با رویکرد توصیفی- تحلیلی، پس از مطالعه سطح توصیف متن که متشکل از ساخت های ایدئولوژیک است، به تحلیل محتوای آن و تبیین ارتباط میان این محتوا و شرایط سیاسی- اجتماعی پیرامون آن پرداخته اند. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که روش فرکلاف با توجه به ارتباط داستان و شکل گیریِ آن در یک بافت اجتماعی، رهیافتی مؤثر در تحلیل رمان سیاسی است. دستاورد اصلی مقاله نشان می دهد که انتخاب های بزرگ علوی در زمینه واژگان و نحو، بیان گر گرایش او به ایدئولوژیِ مارکسیسم است که در زمان تولید متن، در تضاد با گفتمان حکومت راست گرای پهلوی قرار داشته است. با توجه به اینکه گفتمان مسلط در رمان «چشم هایش»، گفتمان سوسیالیسم است؛ ایدئولوژی نهفته در این اثر جدای از فرهنگ و جامعه عصر نویسنده نیست.
پژوهشی در واژه ادب
تأثیر عوامل مهاجرتِ برون قومی و ازدواجِ بین قومی در میزان مخاطره یا ایمنیِ زبان ترکی آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران کشوری چندقومی است و زبان ترکی آذربایجانی با جمعیت گویشور زیاد، یکی از مهم ترین زبان ها در کشور است. با این حال پژوهشِ جامعه شناختیِ جامعی، که وضعیت و موقعیت این زبان را بررسی کند، انجام نگرفته است. تحقیقاتِ انجام شده درباره سایر زبان ها و گویش های ایران، از جمله بلوچی، مازندرانی، بختیاری، و گیلکی نشان می دهد که بیشتر آنها در معرض خطر زوال و انحطاط قرار دارند. با درنظرگرفتنِ چنین وضعیتی، به نظر می رسد که، علیرغم جمعیتِ گویشور زیاد، زبان ترکی آذربایجانی نیز شرایط مشابهی داشته باشد و زبان فارسی، زبان مسلط و با منزلتِ کشور، جایگاهِ فعلیِ زبان ها و گویش های ایران را بیش از پیش متزلزل خواهد کرد. برای تعیین صحت یا سقم چنین فرضیه ای، پرسش نامه هایی بین180 زن و مرد، که به صورت تصادفی از مناطق مختلف سه شهر تبریز، اهر و مرند انتخاب شده بودند، جهت پاسخ گویی به 44 سؤال برای بررسی تأثیر عوامل مهاجرتِ برون قومی (مهاجرت به مناطق فارس نشین) و ازدواجِ بین قومی، در میزان مخاطره یا ایمنیِ زبان ترکی آذربایجانی، توزیع گردید. تحلیل آماریِ داده های پرسش نامه ها حاکی از آن است که این عوامل تأثیر بسیار منفی در این زبان داشته و باعث قطع انتقالِ بین نسلیِ زبان-که مهم ترین عامل و رمز بقای یک زبان محسوب می شود- در خانواده های مهاجران می گردد.
سخن سردبیر: مشارکت معلمان در فرآیند تحول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل نقشی بند های موصولی در داشتان های مکتوب توسط دانش جویان ایرانی EFL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی برنامه درسی رشته مترجمی در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان با تعدادی از دانشگاههای غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر برآن هستیم تا برنامة درسی رشتة مترجمی در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان را (به عنوان نمونه ای از دانشگاه های ایران) با تعدادی از دانشگاه های کشورهای آمریکا و انگلیس که دارای رشتة مترجمی یا ترجمه هستند، مقایسه کنیم. ازجملة این دانشگاه ها عبارت اند از: دانشگاه ایندیانا، دانشگاه تگزاس در برونزویل، دانشگاه ویک فورست، دانشگاه ایست آنجلیا (مطالعات ترجمة کاربردی)، دانشگاه دورهام، دانشگاه وست مینیستر (زبان شناسی و ترجمه)، دانشگاه وست مینیستر (ترجمة دوزبانه)، دانشگاه سوری، دانشگاه بنگور و دانشگاه هال. همچنین، درصدد پاسخ گویی به این سؤال هستیم که چگونه دانشگاه های موردمطالعه فرصت هایی برای دانشجویان خود فراهم می-کنند تا بتوانند به کسب مهارت هایی در ترجمه دست یابند که در دنیای در حال تغییر علم به آن نیاز پیدا می کنند. سعی کردیم تا شباهت ها و تفاوت های این دانشگاه ها را با دانشگاه اصفهان بیابیم. برای انجام این مقایسه، هشت معیار درنظر گرفتیم تا ارزیابی و مقایسة موردنظر را براساس این معیارها انجام دهیم.
ساخت سببی زبان فارسی بر اساس طرح پوسته فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمانیکه لارسن ( 1988 ) استدلال کرد که گروه فعلی از دو پوسته ( لایه ) یکی با هسته فعل سبک و دیگری با هسته فعل واژگانی تشکیل شده است ، زبانشناسان کو شیده اند تا بر این اساس ساخت های متعددی را در زبان های مختلف تجزیه و تحلیل کنند و نقایص و اشکلات احتمالی آن را بررسی نمایند و در تکامل آن تعدیل هایی بوجود آورند . ساخت سببی فارسی با توجه به گوناگونی و تنوع ساختار نحوی آن می تواند در این راستا مورد توجه واقع شود .
داده های این مقاله نشان می دهد که ساختار درونی ساخت های سببی فارسی تا حدودبسیار زیادی با طرح لارسن سازگار است . ساخت های سببی زبان فارسی به درستی نشان می دهند که گروه فعلی از دو فرافکن فعلی فعل سبک و فعل واژگانی تشکیل شده است . فعل سبکی که بعنوان هسته پوسته فعلی بالائی قرار می گیرد به دو صورت بدون نمود آوائی و با نمود آوایی به صورت ؛ ’’کردن‘‘ٍ ٍٍ و یا پسوند ’’: ان‘‘ : در ساخت سببی فارسی تظاهر می یابد. همچنین در این مقاله استدلال شده است که در برخی موارد فعل سبک سببی در همنشینی با فعل های متفاوت از خودرفتار متفاوت بروز می دهد بر این اساس بنظر می رسد که نظریه هایی صرفا صوری که ملاحظات معنایی را نادیده می انگارند نمی توانند به نحوی مطلوب به تحلیل ساخت های زبان بپردازند .
همچنین این پژوهش نشان می دهد که حداقل در یک مورد ملاحظات نقشی نقش معنا داری را در تحلیل ساختار نحوی ایفا می کنند . شاید بتوان از آن به عنوان شاهدی در جهت تعامل نقش و ساختار نحوی که نقش گرایان بر آن تاکید می ورزند استفاده کرد.
بررسی معنایی پیشوندهای منفی ساز «نا» و «بی» در زبان فارسی رویکرد معنایی - واژگانی لیبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر در چارچوب نظریه نمود معنایی واژگانی لیبر ( 2004 ) به مقایسه بررسی نقش معنایی پیشوندهای منفی ساز «نا» و «بی» در فارسی می پردازد. پایه گذار این نظریه با استفاده از ش ش مشخصه معن ایی، نقش معنایی عناصر واژی ازجمله وندها و عملک رد آن ها را در فرایندهای ترکیب، اشتقاق و تغییر مقوله بررسی می کن د. در این پژوهش داده های موردبررسی از نسخه 2 پیکره همشهری استخراج شده اند و براساس نوع و معنای مقوله پایه چندمعنایی وندهای «نا» و «بی» موردبررسی قرار گرفته اند و با یکدیگر مقایسه می شوند. بررسی داده های پژوهش حاکی از آن است که معانی متفاوت نفی در کلمات دارای پیشوند «نا» به دلیل اصل هم نمایگی است. البته، این اصل درمورد برخی از کلمات منفی پاسخ گوی معنای حاصل، نیست و برای توجیه معانیِ منفیِ این کلمات باید اصل هم نمایگی را کنار بگذاریم و به مشخصه های معنایی پایه توجه کنیم؛ البته این موضوع درمورد وند «بی» صدق نمی کند و معانی حاصل از آن از طریق اصل هم نمایگی توضیح داده می شود. همچنین، مشخص شد که هر دوی این وندها به جز در مواردی معدود، وندهای صفت ساز هستند.
تاثیر مهارت زبانی و روش های آزمون در تشخیص باهم آیی های انگلیسی توسط دانش آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت باز بینی ابهام در تصحیحات غیرمستقیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به تحقیق درباره تصحیح خطاهای کلامی زبان آموزان توسط معلمان در کلاسهای انگلیسی به عنوان زبان دوم میپردازد.هدف از این تحقیق این است که مجادله موجود در نوشتجات مربوط به بازخورد را در خصوص ابهام در تصحیحات غیرمستقیم مورد بررسی قرار دهد و به کنکاش درباره این موضوع بپردازد که چرا زبان آموزان، تصحیحات غیرمستقیم را به جای اینکه به عنوان ساختارهای بازآفرینی شده صحیح در نظر گیرند، ممکن است آنها را صرفا به عنوان تایید معنایی و تکرار غیرتصحیحی تلقی نمایند. آوانویسی 25 درس ضبط شده از پنج معلم (پنج درس از هر معلم) و 31 ساعت تعامل کلاسی، داده های این تحقیق را تشکیل میدهد. تحلیل این دادهها نشان میدهد نادیده گرفتن تفاوتهای ساختاری بین انواع مختلف تصحیحات غیرمستقیم و در نظر گرفتن تمامی این گونه تصحیحات به عنوان نوع واحدی از بازخورد تصحیحی، ممکن است به ایجاد دو دیدگاه متفاوت در توجه زبان آموزان به این نوع تصحیحات منجر شده باشد. از این رو، تصحیحات غیرمستقیم به دو نوع مجزای برجسته و غیر برجسته تقسیم شدند. تکرار کلامی به عنوان معیار سنجش کارایی تصحیحات غیرمستقیم و میزان توجه زبان آموزان به اینگونه تصحیحات در نظر گرفته شد. یافتهها نشان می دهد میزان تکرار کلامی زبان آموزان بعد از تصحیحات غیرمستقیم برجسته به طور قابل توجهی بیشتر از میزان این معیار بعد از شکل غیر برجسته این نوع تصحیحات میباشد. نتایج حاصله حاکی از آن است که احتمالا زبان آموزان، تصحیحات غیرمستقیم برجسته را به عنوان بازخورد ساختاری ـ و نه به عنوان تایید معنایی ـ در نظر می گیرند، در حالیکه این احتمال در مورد تصحیحات غیرمستقیم غیر برجسته به خاطر فقدان تاکید افزوده بر روی نقش تصحیحی آنها کمتر است.
ساخت ناگذرا در گویش بختیاری مسجدسلیمان
حوزههای تخصصی:
ساخت ناگذرا ساختی است که فعل آن دارای جهت معلوم بوده و تنها یک گروه اسمی به عنوان موضوع مرکزی دارد. از نظر نقش معنایی، گروه اسمی موجود در این ساخت، همچون گروه اسمی ساخت مجهول، نقش معنایی مفعولی دارد. این جستار تلاش دارد تا با بررسی داده های گویشی نشان دهد ساخت ناگذرا در گویش بختیاری دارای چه ویژگی هایی بوده و تفاوت آن با ساخت مجهول در چیست؟ فعل گذرا و سببی از افزودن پسوند -(e)nبه پایان مادة مضارع گذرا ساخته می شود و ماده ماضی آن با افزودن پسوندīδ- به ماده مضارع به دست می آید. افعال ناگذرا نیز با افزودن پسوندeh - به پایان اسم، صفت و ماده مضارع فعل های اصلی یا بدون افزودن پسوند ساخته می شوند. ماده ماضی این افعال نیز از افزودن پسوند est- به ماده مضارع به دست آید. ساخت مادة ناگذرا در ساخت مجهول نیز به کار می رود. در نتیجه هر دو ساخت مجهول و ناگذرا دارای شباهت روساختی هستند؛ اما همانند زبان فارسی تفاوت این دو ساخت، با آوردن عامل در ساخت مجهول به صورت گروه حرف اضافه ای مشخص می گردد. همچنین با استفاده از عبارت قیدی xos be xos (خود به خود) در ساخت ناگذرا به جای عبارت کنادی در مجهول می توان به تفاوت دو ساخت پی برد.
ساخت ناگذرا ساختی است که فعل آن دارای جهت معلوم بوده و تنها یک گروه اسمی به عنوان موضوع مرکزی دارد. از نظر نقش معنایی، گروه اسمی موجود در این ساخت، همچون گروه اسمی ساخت مجهول، نقش معنایی مفعولی دارد. این جستار تلاش دارد تا با بررسی داده های گویشی نشان دهد ساخت ناگذرا در گویش بختیاری دارای چه ویژگی هایی بوده و تفاوت آن با ساخت مجهول در چیست؟ فعل گذرا و سببی از افزودن پسوند -(e)nبه پایان مادة مضارع گذرا ساخته می شود و ماده ماضی آن با افزودن پسوندīδ- به ماده مضارع به دست می آید. افعال ناگذرا نیز با افزودن پسوندeh - به پایان اسم، صفت و ماده مضارع
فعل های اصلی یا بدون افزودن پسوند ساخته می شوند. ماده ماضی این افعال نیز از افزودن پسوند est- به ماده مضارع به دست آید. ساخت مادة ناگذرا در ساخت مجهول نیز به کار می رود. در نتیجه هر دو ساخت مجهول و ناگذرا دارای شباهت روساختی هستند؛ اما همانند زبان فارسی تفاوت این دو ساخت، با آوردن عامل در ساخت مجهول به صورت گروه حرف اضافه ای مشخص می گردد. همچنین با استفاده از عبارت قیدی xos be xos (خود به خود) در ساخت ناگذرا به جای عبارت کنادی در مجهول می توان به تفاوت دو ساخت پی برد.
مقاله به زبان انگلیسی: تاثیر روشهای متفاوت نگارش دفتر تفکرات انتقادی بر روی مهارت خودسازماندهی زبان آموزان (The Effects of Different Types of Reflective Journal Writing on Learners’ Self-regulated Learning)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضربررسی تاثیر سه روش متفاوت نگارش دفتر تفکرات انتقادی به صورت انفرادی، مشارکتی با همگروه و به صورت مشارکتی با معلم بر روی مهارت خودسازماندهی زبان آموزان ایرانی میباشد. در ابتدا صد و پنجاه زبان آموز ایرانی سطح فوق متوسط مونث که در یک موسسه زبان مشغول فراگیری زبان انگلیسی بودند به سوالات پرسشنامه مقیاس سنجش خودسازماندهی تحصیلی پاسخ دادند. از بین این صد و پنجاه نفر، تعداد شصت زبان آموز که نمره آنها در این آزمون در محدوده یک انحراف معیار بالاتر و یا پایین تراز میانگین بود، انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. پس از استفاده از روش نگارش دفاتر تفکرات انتقادی برای یک ترم چهل و دو ساعته از شرکت کنندگان خواسته شد مجددﺍ به سوالات پرسشنامه خودسازماندهی تحصیلی پاسخ دهند. نتایج تحلیل پراکنش آزمون مرحله دوم نشان داد که نگارش افکار و وقایع انتقادی به صورت مشارکتی با همگروه یا معلم که فرصت استفاده از بازخورد همگروه و یا معلم را فراهم می آورد می تواند مهارت خودسازماندهی زبان آموزان را به صورت به صورت معنا داری افزایش دهد. زبان آموزانی که از روش نگارش تفکرات و وقایع استفاده کردند اما از بازخورد همگروهان و یا معلم بهره نبردند نیز نسبت به زبان آموزانی که این روش را به کار نبردند نمرات بهتری کسب کردند. بنابراین، نتایج این تحقیق نشانگر نقش موثر نگارش تفکرات انتقادی به صورت انفرادی در بالابردن مهارت خودسازماندهی می باشد.
نقدی بر ترجمه کتاب آزمون در آموزش زبان
حوزههای تخصصی:
Language Learning Strategies: Key concepts and Research Issues استراتژی های یادگیری زبان: مفاهیم کلیدی و نتیجه تحقیق
حوزههای تخصصی:
قدرت و آزادی در داستان رستم و اسفندیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی معنی سازی و استنباط و الگوهای مفهومی اسامی مرکب درون مرکز فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
49 - 68
حوزههای تخصصی:
با گسترش مرزهای دانش، نظام مفهومی بشر نیز تغییر می کند. این دگرگونی به دو شیوه انجام می پذیرد. نخست با مواجهه مستقیم با پدیده ها و تجربه کردن و یادگیری این مفاهیم از محیط پیرامون و دوم به وسیله ترکیب مفاهیم موجود و خلق مفاهیم جدید. اسم های مرکب بازنمایاننده کارکرد فرایند ترکیب در هر زبان است. در اسم های مرکب، هسته توسط بخش بعدی که توصیف گر است، تعدیل و تحدید می شود. در واقع توصیف گر باعثِ تمایز اسمِ هسته از اسم های هم مقوله خود می شود. در هنگام شکل گیریِ ترکیبی نو، همواره انتظار می رود که معناهای اسم های موجود در ترکیب تغییر کند و منطبق بر معنای اولیه و مستقل این اسم ها نباشد. فرایند تولید معنای مجازی و استعاری و غیر استنباطی فرایندی مداوم از مقوله سازی ذهن بشر از جهان بیرونی است و معنای مجازی با معنای واژه به واژه، پیوند نزدیکی دارد. بخش مهمی از فهم زبان روزمره، تعبیر اسم های مرکب تازه وارد به زبان به وسیله ترکیب مفهومی است. فرایندی که نقش آن در تعبیر و استنباط و معنی بخشیدن نهایی به اسم های مرکب مشهود است. سخن گویان هر زبان قادرند مفاهیم را به صورت های مختلف با هم ترکیب کنند و نتیجه آن وجود اسامی مرکب با ساخت همسان اما دارای معنی و مفهوم متفاوت است. در این مقاله، چگونگی معنی سازی و استنباط و الگوهای مفهومی اسم های مرکب درون مرکز فارسی بررسی می شود.
گورانی، هَورامی و کُردی: یک بررسی زبان شناختی در پاسخ به چمن آرا (1390) و بامشادی و همکاران (1393، 1394، 1395، 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط زبان شناختی میان گورانی، هَورامی و کُردی در پاسخ به چمن آرا (1390) و بامشادی و همکاران (1393، 1394، 1395، 1396) است. برای این منظور، از دیدگاه صاحب نظران در این زمینه، شواهد زبان شناختی، ادبی و مشاهدات و شم زبانی نگارنده بهره برده شده است. بررسی همه این موارد نشان می دهد که گورانی و هورامی دو دال دارای یک مدلول زبان شناختی واحد، مستقل و متمایز از کردی اند: خلاف تصور عامه، گورانی یا هورامی گونه ای کردی نیست، بلکه زبانی مستقل و مجزا متعلق به شاخ ه غربی شمالی زبان های ایرانی است که خود دارای گویش هایی است. آنچه سبب شده است گورانی/ هورامی گونه ای کردی تلقی شود، صرفاً سکونت زبان وران این دو گونه در منطقه جغرافیایی خاصی، اختلاط آن ها و تشابهات زبانی بین آن ها، به ویژه واژگانی و ساخت واژی، ناشی از تأثیر گورانی/ هورامی بر کردی است که تا نیمه دوم قرن نوزدهم زبان رسمی، ادبی و درباری به اصطلاح کردستان بوده است. شکل گیری جنبش های ملی گرای کردی در دهه های اخیر مبتنی بر مفهوم «دولت ملت» و به تبع آن «یک ملت یک زبان» نیز مزید بر علت بوده است که به همگونی زبانی بیشتر گوران ها/ هورام ها منجر و مانع خودآگاهی زبانی آن ها شده است.