فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
محققان معمولاً زبان فارسی را با توجه خاص به ساختار جمله و گروه فعلی در آن، زبانی هسته پایانی دانسته اند اما تردیدها و اختلاف نظر هایی نیز در این زمینه وجود دارد تا آنجا که در برخی از مطالعات مانند دهداری (2007)، زبان فارسی هسته دو شقی (split-headedness) و در مطالعات دیگری مانند معین زاده (1384)، هسته آغازین دانسته شده است. در این جستار سعی بر آن است که با بررسی سه دیدگاه یاد شده درباره جایگاه هسته در زبان فارسی، برخی نقاط قوت و ضعف آنها برشمرده شود. بررسی شواهد در زمانی به کمک چارچوب رده شناسی زبان حاکی از آن است که هسته آغازین دانستن زبان فارسی در قیاس با دو دیدگاه دیگر نظریه ای قابل دفاع و ملموس تر است. به نظر می رسد آشفتگی ظاهری موجود درباره جایگاه هسته در گروه های مختلف این زبان، در راستای چرخه ای از تغییرات پیوسته اما بسیار طولانی مدت در زمانی، برای تبدیل شدن به زبانی کاملاً هسته آغازین، توجیه پذیر باشد.
بررسی معنایی و دسته بندی حروف اضافة زبان فارسی بر پایة نظریة لیبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لیبر (2004 & 2009) نظریه ای تجزیه مدار با هفت مؤلفه معنایی و یک اصل به نام اصل هم نمایگی ارائه کرده است. در این نظریه هر عنصر زبانی یک اسکلت معنایی و یک بدنه معنایی دارد. اسکلت از یک یا چند مؤلّفة معنایی و یک یا چند موضوع ساخته می شود. بدنه معنایی دو لایه دارد: 1. لایه ای که مانند اسکلت از یک گویشور به گویشوری دیگر نسبتاً ثبات دارد و می توان آن را نشان داد؛ 2. لایه ای که اطلاعاتِ کلی و دانش فرهنگ نامه ای دارد و بسیار روان است. اصل هم نمایه سازی، موضوع های دو یا چند عنصر واژگانی را با یکدیگر هم نمایه می کند و عنصری دیگر می سازد که به یک مدلول واحد دلالت می کند.
این نوشتار ویژگی های معنایی حروف اضافه زبان فارسی را برپایه مؤلفه های معنایی بررسی و سپس دسته بندی می کند. دستاورد این نوشتار این است که حروف اضافه نیز مانند سایر اقسام کلام، نقش معنایی دارند و در نتیجه اسکلت و بدنه معنایی آنان ضعیف است. همچنین می توان بر پایه نقش معنایی، آن ها را دسته بندی کرد.
دو اصطلاح ستاره شناسی و کیهان شناسی باستان در گزیده های زادِسپَرَم قرائت واژه مبهم ائفقثجظ در عبارت ائفقثجظ ل تسوظ ا و بررسی مفهوم عبارت “se kanārag ī gēhān” (سه کناره گیهان) در متن پهلوی گزیده های زادِسپَرَم (فصل 34: بندهای 25 و 28)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دو اصطلاح فنّی در متن پهلوی گزیده های زادِسپَرَم بررسی می شود. ابتدا قرائت رایج واژه ائفقثجظ (فصل 34: بند 28) به صورتnisārīk/nisārīg نقد و بررسی شده است که، نخستین بار، آن را زنر (1955: 345) با این خوانش به معنی «آغازین» ارائه کرد و سپس ژینیو و تفضّلی (1993: 120) نیز آن را پذیرفتند.nisārīg واژه ای تک بَسامَد (منفرد) در زبان پهلوی است که با اصلاحی ناچیز می توان آن را به صورت اخقثجظ (wahārīg: بهاری) تصحیح و به همراه واژه paymānīg به صورت اندازه میانگین/ اعتدالی بهاری ترجمه کرد. سپس، در جست و جوی تفسیری قانع کننده از مفهوم عبارت “se kanārag ī gēhān” (فصل 34: بند 25)، این عبارت با عبارات مشابه موجود در مدارک باستانی نجومی و کیهان شناسی به زبان های اَکَّدی (متن های موسوم به اسطرلاب ها و الواح میخی مُل آپین)، سنسکریت (براهمنه ها) و لاتین (خطابه در باب خورشید توانا از یولیانوس، امپراتور مهرپرست روم)، مقایسه و عبارت یادشده به عنوان اصطلاحی فنّی معرفی شده است که به الگوی مشهور «تقسیم بندی سه بخشی آسمان (به نواحی جنوبی، میانی و شمالی)» در کیهان شناسی مشرق زمین باستان اشاره دارد.
نقش تمرینهای کاربردی زبان در افزایش انگیزه زبانآموزان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگیزه فرایندی پیچیده و درونی است که می توان آن را ترغیب و تقویت نمود. برای هر چه فعال تر کردن کلاس شیوه ها و روش های آموزشی متفاوتی وجود دارد. ارتباط یکی از محورهای اصلی در فرایند یاددهی/یادگیری زبان است، چرا که برقراری ارتباط می تواند انگیزه و تعامل را در کلاس ایجاد و اکتساب توانش زبانی را ترغیب کند. یکی از راه های ایجاد انگیزه در زبان آموزان تعیین نوع فعالیت است. «رویکرد کنشی» ) approche actionnelle (روش جدید آموزشی است، که در آن تعامل میان زبان آموزان در چهار چوب تحقق فعالیت کاربردی زبان (tâche) صورت گرفته،که از آن به عنوان ابزاری برای آماده شدن زبان آموزان در اجتماع، به صورت انجام اعمال واقعی استفاده می گردد، و زبان آموزان این فعالیت ها را که فقط جنبه زبانی ندارند، به شکل بازیگران اجتماعی در کلاس زبان با استفاده از اسناد واقعی شفاهی و کتبی مختلف و همچنین از طریق ایجاد ارتباط، کنش و تعامل توسط دیگر شاگردان که به عنوان بازیگران اجتماع محسوب می شوند، اجرا می کنند. هدف اصلی این تحقیق پی بردن به این موضوع است که چگونه فعالیت های کاربردی زبان امر آموزش را سهولت می بخشد؛ و چگونه موجب افزایش انگیزه زبان آموزان می شود.
شناسایی ملزومات و اجزای الگویی برای ارزشیابی معلمان زبان انگلیسی در دبیرستان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی عملکرد از مهم ترین ارکان هر سازمانی بوده و سازمان های آموزشی نیز از این امر مستثنی نیستند. از میان اجزای مختلف نظام آموزشی به گفتة بسیاری از محققان، مهم ترین عامل در تعیین موفقیت و یا عدم موفقیت دانش آموزان، معلم کلاس می باشد. بنابراین معلمان در مرکز تلاش هایی هستند که برای توسعه و اصلاح سیستم های آموزشی در سراسر دنیا صورت می گیرد. با توجه به اهمیت معلمان در بهره وری نظام های آموزشی، لازم است سیستم های آموزشی اطمینان حاصل کنند که معلمان نهایت تلاششان را برای افزایش یادگیری دانش آموزان صورت می دهند و همچنین باید تلاش کنند تا با شناخت بهتر نقاط ضعف عملکرد معلمان، زمینه را برای توسعة حرفه ای آن ها فراهم کنند. دستیابی به این اهداف، مستلزم وضع سیستم ارزشیابی سیستماتیک و علمی می باشد.
تحقیق حاضر با شناسایی و در نظرگرفتن ملزومات طراحی الگوی ارزشیابی معلمان در صدد است تا الگوی جدیدی برای ارزشیابی عملکرد معلمان زبان انگلیسی ارائه دهد. برای شناسایی ملزومات و طراحی الگوی مورد نظر، پیشینة مربوط به ارزشیابی معلمان و تدریس مؤثر، ملزومات اسناد آموزشی کشور و نظرات معلمان و کارشناسان مربوط، مورد جست وجو و برررسی قرار گرفتند. برای تعیین اجزای الگوی پیشنهادی از «تکنیک دلفی» استفاده شد. تصمیمات اتخاذ شده در مورد اجزای الگوی پیشنهادی مورد بحث قرار گرفته و ملزومات اجرایی شدن آن بیان گردیده است.
مفهوم عامل در واژه های مشتق زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمونه ای چند از لغت آذری
فعل در زبان هرزنی
اقتراح: پاسخ به اقتراح
مقاله به زبان انگلیسی: فرآیند گفتمانی ایجاد انگیزه: مطالعه موردی دو فراگیر ایرانی زبان انگلیسی؛ Discursive motivation construction: A case of two Iranian EFL learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی فرآیند گفتمان مدار شکل گیری انگیزش فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی موضوعی پژوهشی نسبتاً نوین است. از این رو، مطالعات اندکی در مورد نقش گفتمان فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در شکل گیری انگیزش آنان وجود دارد. مطالعه ی کنونی تلاش کرده است تا فرآیند گفتمان مدار شکل گیری انگیزش دو نفر (یک پسر و یک دختر) از دانشجویان ایرانی در دانشگاه شیراز، ایران، را بررسی کند. دراین مطالعه تحلیل داده ها با استفاده از چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (۲۰۰۳) نشان داد که انگیزش فراگیران زبان انگلیسی تک بعدی و ثابت نیست بلکه پیچیده، چند بعدی و متغیر است که به طور گفتمان مدار در تعامل دایمی بین فرد و موقعیت اجتماعی شکل می گیرد. همچنین، نتایج نشان داد که فرآیند گفتمان مدار شکل گیری انگیزش مستلرم تعامل همزمان چندین لایه از روابط بین فردی فراگیران، خود ایده آل آنها، و عواملی در موقعیتهای سیاسی، فرهنگی، و اجتماعی پیرامون می باشد.
فرایند تحول طنین معنایی به معنای ضمنی در زبان فارسی؛ یک بررسی درزمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند تغییر زبان بخشی جدایی ناپذیر از ماهیّت ذاتی آن است و به آرامی و با ظرافت انجام می شود؛ و گاه چنان پنهان و نامحسوس است که تنها پس از گذر زمان و در مقایسه با گذشته برای اهل زبان ملموس خواهد شد. پژوهش حاضر در پی بررسی پدیده ی تغییر و تحول طنین معنایی (مثبت یا منفی) مربوط به برخی از ترکیبات فعلی خنثای کنونی فارسی به معنای ضمنی در آن ها است. بدین منظور، ضمن بررسی پژوهش های متعدد پیرامون طنین معنایی و معنای ضمنی و بررسی تحّول و تبدیل این دو به یکدیگر در زبان های مختلف بویژه انگلیسی، همین سیر تحّول را در برخی ترکیبهای فعلی زبان فارسی نشان می دهیم. به همین منظور، دو پیکره از دو مقطع تاریخی (قرن هفتم هجری و دوران معاصر) زبان فارسی تهیه و طنین معنایی چند ترکیب فعلی در آن ها تعیین شد. نتایج نشان می دهد که طنین معنایی برخی از این عبارت ها از مثبت به منفی تغییر کرده و این طنین معنایی منفی در برخی از ترکیبات بویژه «موجب شدن» در حال تبدیل به معنای ضمنی منفی است.
تأثیر قدرت موضوعات فعلی بر حالت نمایی افتر`اقی: شواهدی از گویش هورامی
حوزههای تخصصی:
ح الت نمایی افت راقی پدیده ای در نظام صرفی زبان هایی است که مشخّصه حالت را به شکل آشکار و به وسیله وندهای تصریفی بر روی گروه های اسمی نمایش می دهند. این پدیده در زبان های دارای نظام حالت مفعولی، به شکل حالت نمایی افتراقی سازه مفعول و در زبان های واجد نظام کنایی، به شکل حالت نمایی افتراقی سازه فاعل است. این مقاله ضمن معرّفی و توصیف موارد فاعل نمایی و مفعول نمایی افتراقی در گویش هورامی، شرایط ظهور این پدیده ها را در ساخت های کنایی و مفعولیِ این گویش تبیین می نماید. در این راستا، با معرّفی قدرت موضوعات فعلی و نحوه محاسبه آن در ساخت های مفعولی و کنایی، نشان می دهیم که تفاوت در میزان قدرت موضوعات فعلی موجب پدیدآمدن حالت نمایی افتراقی در این گویش می شود؛ بدین معنا که تنها موضوعات فعلی قوی و برجسته میزبان پایانه صرفی حالت نما هستند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که حالت نمایی آشکار در ساخت های مفعولیِ گویش هورامی برای بازشناسی روابط دستوری و در ساخت های کنایی این گویش جهت بازنمایی برجستگی کلامی سازه گیرنده تکواژ حالت نما به کار می رود.
کارکرد داستان کلان و نگاشت نظام در خوانش منطق الطیر عطار نیشابوری (با رویکرد شعرشناسی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از شعرشناسی شناختی بر نظریة نگاشت قیاسی مبتنی است که برای یافتن شباهت ها، رابطه ها و نظام های ساختاری به کار می رود. ساختار خرد به اجزای اثر و زنجیرة جمله ها در گفتمان و ساختار کلان در سطحی بالاتر، به پردازش اثر نظر دارد که بر اثر تعامل میان این دو ساختار، ساختار دیگری ایجاد می شود که «داستان کلان» نامیده می شود. این ساختار مانند لایه ای است که ساختارهای از هم گسسته را به واسطة عناصر پیرامتنی و متنی به هم پیوند می زند تا داستانی ناگفته را به وجود بیاورد. این داستان ناگفته، در چگونگی خوانش منطق الطیر عطار نیشابوری نقشی بسزا دارد.
هدف از این پژوهش بررسی چگونگی تأثیر ساختار کلان بر ساخت حکایت های مختلف جهان متن منطق الطیر، با رویکرد شعرشناسی شناختی است. در این پژوهش نشان می دهیم چگونه ساختار کلان باعث ایجاد داستان کلانی می شود که به خوانشی متفاوت از اثر منجر می شود و می کوشیم برآیند تعامل داستان کلان و نگاشت نظام در یک اثر ادبی مانند منطق الطیر را نمایان کنیم.
پرسش پژوهش این است که چگونه مفهوم «کثرت و وحدت» به واسطة نگاشت طرحواره ای (نظام) در شکل گیری ساختارهای خرد و کلان منطق الطیر عمل می کند و به شکل گیری داستان کلان منجر می شود و داستان کلان چگونه می تواند بر خوانش اثر تأثیر بگذارد؟ نتیجة پژوهش نشان می دهد که ساختار منطق الطیر کاملاً هماهنگ با مفاهیم ساخته شده در آن شکل می گیرد؛ به طوری که تعدد پرندگان برای رسیدن به سیمرغ در قالب تعدد حکایت هایی با ساختارهای مشابه دیده می شود که این ساختارها، بخشی از روایت داستان منطق الطیر را بازنمایی می کنند. به این ترتیب، مطالعة متن با این رویکرد می تواند ابزار مناسبی برای تحلیل متن و ساختارهای آن، به واسطة نگاشت های مفهومی ایجاد کند و بسیاری از اختلاف نظرهای موجود در تحلیل ساختار اثر را منتفی کند.
چهار آخشیج در اوستا
منبع:
پازند سال ۱۴پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴ و ۵۵
21 - 36
حوزههای تخصصی:
نگرش انسان های نخستین به عناصر و پدیده های اطراف، نظرگاه خاصی بود که همواره منجر به پرستش آنها در قالب ایزدان و الهه ها شده است و گاهی خشم و خروش طبیعت یا نا آرامی و رام بودن طبیعت را به آنها نسبت می داده اند. نگرش آریایی ها، خالی از این دیدگاه ها نبود و بعد از جدایی آریایی های هند و ایرانی از شاخه هند و اروپایی، برخی باورها در اندیشه آنان باقی ماند و برخی نگرش ها با تغییراتی روبرو شد. از جمله نگرش های خاص آریایی های ایرانی می توان به چهار عنصر طبیعت یعنی آتش، آب، هوا و خاک اشاره کرد. تحقیق بر روی برخی از این عناصر در دوره خاص، می تواند نگرش هایی را بیان کند و زمینه را برای مقایسه با اندیشه های قبلی و بعدی این قوم، به وجود آورد؛ بنابراین هدف از این پژوهش بررسی جایگاه چهار عنصر آتش، آب، باد و خاک در اوستا است که با ذکر ویژگی و کاربرد آنها، دلایل اهمیت این عناصر از قدیم تا به امروز بارز و آشکار می شود. منابع مد نظر، متن گاهان، یسن ها و یشت ها است.