فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهشی تطبیقی بر ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری چندمعنایی استعاره در ترجمه سرخ و سیاه استاندل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندمعنایی یکی از مهم ترین مسائل زبانی است که در حوزة علم معنا شناسی قرار دارد (ویکتوری، 1997، صص. 41). یک واژه در یک نظام زبانی بنا به شرایط و بافتی که به کار می رود، می تواند دربردارندة معانی گوناگونی باشد (یول، 2006، ص. 148)؛ از این رو است که گفته می شود بیشتر واژگان زبان از این ویژگی برخوردار هستند. تعاریف و معادل های مختلفی که در فرهنگ های زبان مقابل یک واژة وجود دارد، مؤید این امر است. در این پژوهش تطبیقی سعی بر آن است تا با بهره گیری از معنا شناسی واژگانی و استفاده از دلالت اولیه و دلالت ثانویه یک واژه، به مطالعه ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری چندمعنایی استعاره و بیان استعاری در دو ترجمة رمان «سرخ و سیاه» استاندل پرداخته شود. در این مطالعه، مهم ترین یافته نقش و اهمیت توجه به بافت زبانی هنگام روبه رو-شدن با واژه یا ساختاری است که قابلیت انتقال چندمعنایی متفاوت را به طور همزمان دارد و اینکه ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری در اصل امری مطلق نیست؛ بلکه یک پیام را می توان به هر زبان طبیعی انتقال داد و تنها صورت پیام متفاوت است.
پیش واژه و پس واژه
حوزههای تخصصی:
ادبیات پهلوی (بندهش)
ضرورت تحول در آموزش زبان عربی
حوزههای تخصصی:
بررسی مفهوم «درویش راستین» در متون فارسی میانه زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متون فارسی میانه، واژه های «درویشی»، «شکوه» و «نیاز» بر فقر و تنگدستی دلالت می کند؛ از این میان «درویش» دارای دو مفهوم متفاوت است. در متون فارسی میانه به تفصیل به مفهوم درویشی پرداخته و تصویری روشن از آن ارائه شده است. بر اساس این متون، درویش از یک سو بر فرد تنگدست دلالت می کند که از وضعیت خود ناخرسند است و از سوی دیگر به فرد وارسته ای دلالت دارد که به دلیل خرسندی، تن و روانش در آرامش به سر می برد؛ این فرد در نوشته های فارسی میانه «درویش راستین» نام دارد. در این پژوهش تلاش بر آن است که مفهوم خاص درویش، یعنی درویش راستین، در متون فارسی میانه بررسی و به این سؤالات پاسخ داده شود: درویش راستین به چه کسی گفته می شود، تفاوت درویش راستین و فقیر در چیست و آیا راه و رسم درویشی راستین را در این نوشته ها می توان یافت؟
قلمرو زبان دری (در تجلیل از کمال خراسانی)
منبع:
بخارا مرداد ۱۳۷۸ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
تعادل زیبایی شناختی در ترجمه رباعیات خیام با استفاده از نظریات زیبایی شناسی دریافت و استعاره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون رویکردهای متفاوتی به مسئله تعادل در ترجمه پرداخته اند که در این میان می توان به «فرضیه شناختی ترجمه» مندلبلیت و نظریه «تعادل تجربیِ» تاباکوسکا اشاره کرد. مطالعه حاضر به بررسی تعادل زیبایی شناختی با استفاده از دو نظریه زیبایی شناسی دریافت آیزر و استعاره شناختی لیکاف و جانسون می پردازد تا بتوان الگویی تلفیقی از نظریات مندلبلیت و تاباکوسکا را با مؤلفه تعادل زیبایی شناختی ارائه داد. لذا دو رباعی از خیام و ترجمه آن ها از فیتزجرالد به شیوه هدفمند انتخاب شدند و با استفاده از روش تحلیل محتوا و تکنیک های معتبر تشخیص استعاره شناختی، داده ها استخراج و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که الگوهای فرهنگی در تولید و فهم استعارات مفهومی نقش اساسی دارند؛ بنابراین مترجم در ترجمه استعارات شناختی در برخورد با شرایط نگاشت متفاوت ناشی از تفاوت در الگوهای فرهنگی دو زبان، مفهوم پردازی را در نظام مفهومی خود تغییر داده است تا تعادل شناختی را برقرار سازد. همچنین در برخورد با شرایط نگاشت یکسان، مترجم تحت تأثیر الگوهای فرهنگی یکسان در دو فرهنگ، سعی کرده است تا مفهوم پردازی متن مبدأ را حفظ کند. نتایج همچنین نشان می دهد که با توجه به نظریات مذکور می توان تعادل زیبایی شناختی ترجمه را بررسی کرد و مؤلفه زیبایی شناسی را به الگوی تلفیقی مذکور اضافه کرد.
یک اثر جاندار و دیر پای
منبع:
وحید بهمن ۱۳۴۶ شماره ۵۰
حوزههای تخصصی:
وجهیت در ترجمه: موردپژوهی ترجمه های فارسیِ سبک رواییِ وولف در رمانِThe Waves(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنگام بحث پیرامون سبک، چه در مطالعات ادبی و چه زبانشناختی، درواقع درمورد عادت های زبانی نویسنده سخن میگوییم. بدیندلیل میتوان به هر نویسنده سبک خاصی را نسبت داد و آن سبک را به اسم او نامگذاری کرد، به عنوان مثال سبک شکسپیری، جویسی یا وولفی. باتوجه به اینکه وجهیت و استفاده مکرراز افعال و قیود وجهی یکی از مؤلفه های کلیدی دنیای داستانیِ ترسیم شده در رمانِ The Waves است، پژوهش حاضر به بررسی این مسئله می پردازد که مترجمان چگونه این کلمات وجهی را ترجمه می کنند و آیا انتخاب های آنها بر دنیای داستانی متن اصلی تأثیر می گذارد و «حس» آنرا تغییر می دهد یا خیر. بدین منظور رمانِ The Waves نوشته ویرجینیا وولف و دو ترجمه فارسی آن خیزاب ها ترجمه پرویز داریوش (1356) وامواج ترجمه فرشاد نجفی پور (1377) انتخاب شدند و مدلِ بوسو (2004)،مبتنی بر مدل دستور وجهیتِ سیمپسون (1997)، جهت بررسی نحوه برگردان افعال وجهی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که وجهیت، یعنی الزامات شخصی، تصویر منفی، احتمالات، قابلیت ها و توانایی های شخصیت های رمان در ترجمه ها کمتر از متن اصلی موردتأکید هستند اما داریوش در مقایسه با نجفی پور آن ها را به صورت نظام مندتری ترجمه کرده است.
صحت، صراحت و سلاست در ترجمه متون دینی
حوزههای تخصصی:
مفهوم بودن معنی متن، معمولی بودن سبک، و طبیعی بودن زبان، همه از اهمیت خاصی در ترجمه برخوردارند، اما اینها تنها عواملی نیستند که در ارزشیابی یک ترجمه به حساب می آیند. متن اصلی است که در ارزشیابی درستی و مناسب بودن ترجمه نقش اساسی را ایفا می کند. ممکن است یک ترجمه از نظر معنی صریح و قابل فهم، از نظر سبک معمولی، و از نظر زبان طبیعی باشد، اما از نظر محتوای پیام مطابق با متن اصلی نباشد. و این بدان معنی است که نه قابل فهم بودن و نه طبیعی بودن ترجمه هیچکدام دلیلی بر مطابقت آن با متن اصلی نیست. این پژوهش تلاشی است برای بحث در مورد اهمیت صحت، صراحت و سلاست در ترجمه های متون دینی تا روشن شود که این معیارها تا چه اندازه در ارزشیابی چنین ترجمه هایی مهم و موثرند.
چندزبانگی در چشم انداز زبانی ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چشم انداز زبانی حوزه ای از زبان شناسی اجتماعی است که در آن تمام نشانه ها و متون زبانی شامل تابلوهای راهنمایی و رانندگی، پارچه نوشته ها و بیلبوردهای تبلیغاتی، دیوارنوشته ها، نام میدان ها و معابر، تابلوهای مراکز اداری و کسب و کار و نیز آگهی های کوچک و بزرگ نصب شده در یک محدوده جغرافیایی بررسی می شود. در پژوهش حاضر، محققان سه منطقه جغرافیایی برخوردار، نیمه برخوردار و نابرخوردار را در شهر ارومیه (مرکز استان آذربایجان غربی) شناسایی کرده و در هر منطقه یک خیابان را به عنوان محدوده اصلی پژوهش انتخاب کردند. از آنجا که ارومیه معمولاً شهری چندزبانه و چندفرهنگی معرفی می شود، محققان کوشیدند بازنمود چندزبانگی را در چشم انداز زبانی آن ارزیابی کنند. پس از عکس برداری، گردآوری و پردازش داده ها در مجموع هشت الگوی زبانی در چشم انداز زبانی ارومیه مشاهده شد که به ترتیب فراوانی عبارتند از: یک زبانه فارسی (9/75 درصد)، دوزبانه فارسی-اروپایی (8/16 درصد)، یک زبانه اروپایی (5 درصد)، یک زبانه ترکی (7/0درصد)، دوزبانه اروپایی-فارسی (6/0)، دوزبانه فارسی-ترکی (4/0)، سه زبانه فارسی-اروپایی-ترکی (2/0)، و یک زبانه کردی (09/0). مقایسه داده ها در سه منطقه ارومیه نشان داد که میان رفاه و توسعه اقتصادی از یک سو و استفاده از الگوهای مختلف یک، دو و چندزبانه از سوی دیگر، ارتباط وجود دارد، به طوری که در مناطق برخوردار و نیمه برخوردار، استفاده از الگوهای یک زبانه اروپایی بیش از منطقه نابرخوردار است. همچنین یافته ها حاکی از آن است که میان متغیر رده شغلی و استفاده از الگوهای زبانی همبستگی وجود دارد. برای مثال، در رده شغلی بوتیک از انواع الگوهای زبانی برای جذب مخاطب استفاده می شود، در حالی که در مشاغلی مانند نانوایی چنین تنوعی مشاهده نمی شود.
وضعیت کنونی آموزش ترجمه در ایران
حوزههای تخصصی:
"بررسی و توصیف وضعیت کنونی آموزش ترجمه می تواند وزن و سمت و سوی هر رشته و همچنین کاستیها و کمبودهای موجود در راه رسیدن به اهداف را روشن کند. با مروری بر کلیات و آمار و ارقام دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد چند مساله به وضوح نمایان می شود. نکته اول نفوذ زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی و همچنین زبان عربی به عنوان زبان دوم در ایران است. مساله دیگر پراکندگی درسها و تداخل اهداف سایر رشته ها در رشته مترجمی است. ظاهرا واژه «مترجمی» به مفهوم «تربیت مترجم» است. ولی با نگاهی به رشته مترجمی در دوره کارشناسی ارشد متوجه می شویم که این رشته در واقع همان «مطالعات ترجمه» است و به نظر تمام دانشجویان کارشناسی ارشد، اطلاق عنوان رشته «مترجمی» به این رشته فریب دهنده است.
در این بررسی توصیفی این نتیجه حاصل می شود که رشته «دبیری» دیر یا زود به علت اشباع بازار کار، رو به تعطیلی می رود و رشته های «تربیت مترجم» و «مترجمی»، به خاطر کاربردی بودن آنها و نیاز جامعه، محبوبیت بسیاری یافته است و رو به شکوفایی می رود. این بررسی همچنین نیاز فراوان دانشگاههای کشور به ترتیب مدرس پژوهشگر جهت تدریس و تحقیق در رشته ترجمه را نشان می دهد. از علل جذابیت رشته «تربیت مترجم» نیاز جامعه و تخصصی و کاربردی بودن آن، و درآمدزایی رشته برای دانشگاهها است.
"
Sources of Collocational Clashes
حوزههای تخصصی:
shakespear''s language زبان شکسپیر
حوزههای تخصصی:
پیشنهاد الگویی برای تحلیل انتقادی ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی ارزیابی کیفیت ترجمه هاوْس (1997، 2009) که بر مبنای زبان شناسی نقش گرای هلیدی استوار گردیده برخلاف اغلب رویکردهای ارزیابی ترجمه با دستاوردهای دانش زبان شناسی برخورد گزینشی نمی کند و در تمامی سطوح، یافته های یک نظریه تمام عیار زبانی را به خدمت می گیرد. الگوی هاوْس از سطح تحلیلی متن آغاز می شود، اما به تناوب از مرزهای محصور متن گذر و به صورتی نظام مند روابط متقابل میان مؤلفه های متنی و بافتی را صورتبندی می کند. در عین حال، به نظر می رسد الگوی یادشده به تناسبِ تحولات چشمگیر نظریه ترجمه، تکامل نیافته و برای پاسخ به نیازهای تحلیلی ترجمه در پارادایم نوین «چرخش ایدئولوژیکی» نیازمند تعدیلاتی بنیادین است. مقاله حاضر در واکنش به الگوی هاوْس به رشته تحریر درآمده و بر ضرورت بازنگری در آن تأکید نموده است. مجموعه مباحثی که در این باره مطرح شده به پیشنهاد الگوی جایگزینی با عنوان «تحلیل انتقادی ترجمه» منتهی گردیده است که بر ضرورت توجه توأمان به روابط «تعادلی» و «بینامتنی»، توجه توأمان به «محصول» و «فرآیند» ترجمه، تقلیل واحد تحلیل از «متن» به «رویداد ارتباطی»، افزودن صافی «ایدئولوژیکی» به صافی های زبانی و فرهنگ و ملاحظه عامل «زمان» در ترجمه تأکید می کند
صورت و معنی
حوزههای تخصصی: