فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۹۸۱ تا ۷٬۰۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
ترجمه قرآن به زبان آلمانی یکی از راه های شناخت این کتاب مقدس در کشورهای آلمانی زبان است. متأسفانه، نارسایی های موجود در بسیاری از ترجمه های قرآن، خواننده را به این هدف و غایت خاص نمی رساند. هدف اساسی پژوهش حاضر، شناسایی عوامل اصلی آسیب زا در ترجمه های آلمانی قرآن از آغاز تاکنون به منظور کاهش آسیب پذیری ترجمه با بیان راهکارهای لازم است. یافته های جستار پیش رو نشان می دهد که چهار عامل اصلی ترجمه را به چالش می کشاند: ۱. آسیب های ساختاری (صرفی، نحوی، دستوری و ...)، ۲. آسیب های فقهی (بی اطلاعی مترجم از علم فقه و ناتوانایی وی در درک آیات الاحکام)، ۳. آسیب های واژگانی (معادل یابی واژگان و حفظ یکدستی و نظام مندی در ترجمه)، و ۴. آسیب های مبانی کلامی و گرایش های فکری (عوامل فرازبانی). مقاله حاضر ضمن بررسی دقیق این عوامل آسیب زا در ترجمه های مختلف آلمانی قرآن، راهکارهایی را برای رفع این مشکلات پیشنهاد می کند.
بررسی انتقال گویش های اجتماعی از آلمانی به فارسی با استناد به ترجمه فرشته آبی، اثر هاینریش مان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه دارای نکات ظریفی است که بی توجهی به آن ها ممکن است باعث آسیب دیدن متن و مفهوم آن شود. یکی از این نکات اساسی گویش های اجتماعی است که شایسته است مانند گویش های جغرافیایی در ترجمه دیده شود. گویش های اجتماعی که گاه پیکره اصلی داستان را می سازد، معرف شخصیت ها و حاوی اطلاعاتی در ارتباط با گویشوران است. جستار حاضر به تبیین اهمیت و کارکرد این نوع گویش ها در متون ادبی می پردازد و انتقال آن ها را در ترجمه بررسی می کند، با استناد به ترجمه فرشته آبی ، رمانی اجتماعی از هاینریش مان، به دست محمود حدادی از زبان آلمانی به فارسی که در سال 1373 نشر آویشن منتشر کرده است. این جستار علاوه بر تجزیه و تحلیل راهبردهای مترجم برای انتقال گویش های اجتماعی سه شخصیت داستانی این اثر، به دنبال بررسی این نکته است که باید به چه عواملی در ترجمه این نوع گویش ها توجه کرد.
مقاله به زبان عربی: تحلیل سبکی و معناشناختی سوره نوح (سورة ""نوح""؛ دراسة أسلوبیة دلالیة فی مستوى الصوت والصرف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی یکی از روشهای مهم نقدی است که بسیاری از پژوهشهای زبان شناسی در مورد قرآن کریم بر اساس آن انجام میشود. در این روش فقط تأکید بر شکل الفاظ نیست بلکه در کنار آن، دلالتهای عمیق و پنهان متن نیز، از ورای سطوح زبانی بررسی می شود.
جستار حاضر میکوشد با به کارگیری روش سبک شناسی آماری، به کشف دلالتهای زبانی سوره ""نوح"" از طریق بررسی سطوح زبانی آن، بپردازد. با توجه به ویژگیهای زبانی این سوره، دو سطح آوایی و صرفی از میان سطوح زبانی دیگر بررسی شدند. در سطح آوایی، دلالت انواع آواها و تکرار آنها و دلالت بخشهای زبانی, و در سطح صرفی دلالت اسمهای معرفه و نکره، دلالت برخی از صیغههای صرفی و دلالت فعلهای ماضی، مضارع و امر مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که استفاده زیاد از آواهای بم و شدید و تکرار برخی آواها مثل «راء» با سیاق کلی سوره هماهنگ هستند. مقاطع آوایی کوتاه در سوره, دلالت بر سرعت وقایع و مقاطع بلند دلالت بر انذار و تهدید دارد. در سطح صرفی، ضمایر به صورتی به کار رفتهاند که در آغاز سوره, دلالت بر تلاش نوح A برای نزدیک کردن خود به قومش و برانگیختن عواطف آنان دارد در حالی که در پایان سوره دلالت بر تلاش نوح A برای دور کردن خود از قومش به خاطر رد کردن دعوتش دارد.
عوامل موثر بر پسایندسازی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظور از پسایندسازی در این مقاله، فرایندی است که طی آن سازه ای در جمله که جایگاه بی نشان آن پیش از فعل است، در جایگاه پس از فعل قرار می گیرد. در این پژوهش، با انتخاب چارچوب نظری نحو نقش گرا، به بررسی این فرایند پرداخته ایم و سعی کرده ایم نشان دهیم چه عوامل نقشی احتمال پسایندشدگی را بالا می برند. عوامل نقشی مورد بررسی عبارتند از: وزن دستوری، معرفگی، جانداری و ساخت اطلاعی. برای داشتن داده های طبیعی، پیکره ای گفتاری از مصاحبه ها و میزگردهای زنده تلویزیونی، مکالمات رو در رو و گزارش های زنده ورزشی گردآورده ایم و جملات پسایندشده در این پیکره را مبنای تحلیل خود قرار داده ایم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عوامل فوق به استثنای عامل جانداری، در پسایندسازی جملات فارسی مؤثرند؛ یعنی هرچه سازه موردنظر معرفه تر و سنگین تر باشد احتمال پسایندشدن آن بیشتر است، و در مورد ساخت اطلاعی نیز با اینکه مفعول های مستقیم پسایندشده بیشتر دارای اطلاع مفروض هستند، این یک دستی در مورد مفعول های غیرمستقیم و حرف اضافه ای دیده نمی شود.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی نوع ساختاری چکیده ی مقالات علمی در حوزه ی ادبیات: پژوهشی بین زبانی و بین فرهنگی؛ Genre analysis of literature research article abstracts: A cross-linguistic, cross-cultural study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال تحقیقات سویلز (1981) در بررسی نوع ساختاری، پژوهش های متعددی در بخش های مختلف مقالات علمی در زبان ها و حوزه های مختلف صورت گرفته، ولی توجه اندکی به چکیده ی مقالات حوزه ی ادبیات به زبان فارسی شده است. همچنین ادعای لورس (2004)در مورد تناظر دو نوع چکیده با مدل های متفاوت، و مارتین (2003) در مورد تاثیر عوامل اجتماعی-فرهنگی بر سبک نوشتار نیاز به بررسی داشت. به همین منظور، 90 چکیده ی مقالات انگلیسی و فارسی در زمینه ی ادبیات، نوشته شده توسط نویسندگان انگلیسی و فارسی زبان، بر اساس مدل های IMRD و CARS بررسی شد. نتایج این بررسی نشان داد که نخست، نویسندگان مقالات حوزه ی ادبیات عموما بر«مقدمه» و «نتایج» تاکید می کنند، «روش» و«بحث» را نادیده می گیرند، و خلاء موجود در پژوهش های قبل را ذکر نمی کنند؛ دوم، با وجود ناکارآمدی هر دو مدل، چکیده ی مقالات ادبیات عموما با مدل CARS بیشتر از IMRD سازگاری دارند. و سوم، چکیده های انگلیسی نوشته شده توسط نویسندگان فارسی با هنجارهای مقالات فارسی و بین المللی تفاوت دارند و دارای هنجار خاص خود می باشند. این پژوهش همچنین به بحث درباره ی موارد ناکارآمدی دو مدل در توصیف چکیده ها می پردازد و نهایتا راهکارهایی در زمینه ی آموزش زبان انگلیسی، خصوصا مهارت نگارش، ارائه می دهد.
On the Interplay of Self-Esteem, Proficiency Level, and Language Learning Strategies Among Iranian L2 Learners
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱, Issue ۱, Spring ۲۰۱۳
1 - 10
حوزههای تخصصی:
It is axiomatic that L2 teaching and learning is a process that requires dynamic involvement of L2 learners in the acquisition of knowledge and skills. L2 learners need to be assisted in setting individual learning goals. They should also be given the exposure to and guidance in effective language learning strategies (LLSs) in order to build a high level of confidence in the learning process. The study was an attempt to examine the relationship between LLSs and L2 learners’ self-esteem. To achieve such objectives, a questionnaire was administered to 120 Persian L2 learners. The results revealed that LLSs had a strong correlation with self-esteem. Besides, the same strong, positive correlation was also observed between the participants’ self-esteem and their L2 proficiency level. It was finally underestood that of the L2 independent variables of the study (i.e., self-esteem and L2 proficiency level), it was the L2 participants’ proficiency level that better accounted for their use of LLSs. Conducting studies like the present one may contribute effectively to the better teaching of an L2 to L2 learners.
پژوهشی تطبیقی بر ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری چندمعنایی استعاره در ترجمه سرخ و سیاه استاندل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندمعنایی یکی از مهم ترین مسائل زبانی است که در حوزة علم معنا شناسی قرار دارد (ویکتوری، 1997، صص. 41). یک واژه در یک نظام زبانی بنا به شرایط و بافتی که به کار می رود، می تواند دربردارندة معانی گوناگونی باشد (یول، 2006، ص. 148)؛ از این رو است که گفته می شود بیشتر واژگان زبان از این ویژگی برخوردار هستند. تعاریف و معادل های مختلفی که در فرهنگ های زبان مقابل یک واژة وجود دارد، مؤید این امر است. در این پژوهش تطبیقی سعی بر آن است تا با بهره گیری از معنا شناسی واژگانی و استفاده از دلالت اولیه و دلالت ثانویه یک واژه، به مطالعه ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری چندمعنایی استعاره و بیان استعاری در دو ترجمة رمان «سرخ و سیاه» استاندل پرداخته شود. در این مطالعه، مهم ترین یافته نقش و اهمیت توجه به بافت زبانی هنگام روبه رو-شدن با واژه یا ساختاری است که قابلیت انتقال چندمعنایی متفاوت را به طور همزمان دارد و اینکه ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری در اصل امری مطلق نیست؛ بلکه یک پیام را می توان به هر زبان طبیعی انتقال داد و تنها صورت پیام متفاوت است.
«جهش» و اشتقاق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«جهش» (در فارسی میانه ĵahišn)، که علاوه بر معنای مشهور آن در معنای «بخت و اقبال» هم شواهد بسیاری در فارسی میانه و دری دارد، لغتی است با اشتقاق نامعلوم و اگرچه بعضی دانشمندان از سال ها قبل به جست وجوی ریشه آن برآمده اند، رأی هیچ یک از آنها در این باب درست نیست. در این نوشته کوشش در اثبات این نکته بوده که اشتقاق «جهش» و بعضی کلمات هم ریشه با آن چون «جستن» (در فارسی میانه ĵastan) و ĵadag را باید در ریشه yat- یافت که معنای اصلی آن «محکم ایستادن» است و بر اثر بعضی تحولات معنایی معانی تازه به خود گرفته است.
American English File Series Evaluation Based on Littlejohn’s Evaluative Framework
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱, Issue ۱, Spring ۲۰۱۳
106 - 120
حوزههای تخصصی:
Textbooks play a pivotal role in language learning classrooms. The problem is, among a wide range of textbooks available, which one is more appropriate for a specific classroom and a group of learners. In order to evaluate ELT textbooks, theorists and writers have offered different kinds of evaluative frameworks based on a number of principles and criteria. This study evaluates one example of such a series of ELT textbooks, namely, “American English File” using Littlejohn’s (1998) evaluative framework to see what explicit features of the book are, and what pedagogic values it has. Littlejohn believes that we should evaluate a textbook based on its own pedagogic values and we should see what is in it not what the teacher and evaluators think must exist in it. Consequently his framework is claimed to be devoid of any impressionistic ideas and it is in-depth and objective rather than being subjective. Nine ELT experts and ten ELT teachers helped the researcher rate the evaluative checklists. The results of the study show that although a number of shortcomings and drawbacks were found in American English File, it stood up reasonably well to a detailed and in-depth analysis and that its pedagogic values and positive attributes far out-weighed its shortcomings. The internal consistency between ratings was computed via the statistical tool of Cronbach’s alpha that indicated a desirable inter-rater reliability
Communication Strategies Revisited: Looking beyond Interactional and Psycholinguistic Perspectives(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
Second language (L2) communication strategies (CSs) have traditionally been dealt with through either interactional or psychological perspectives. However, this paper is a critical attempt to question the status of the particular kinds of psycholinguistic and interactional approaches that currently dominate the field of second language acquisition (SLA). In this way, it expands the significance of CSs by examining the other important dimensions of language within L2 contexts that affect/are affected by CSs. The new paths to dealing with CSs proposed in this paper rely on three aspects. First, the abundant use of CSs in non-native teacher talk within L2 classroom contexts is dealt with. Second, the neglected role of discourse-based CSs in previous studies is taken into account. Third, the particular relevance of CSs to noticing function of output hypothesis is considered. By challenging prevailing views and concepts, and by critically examining theoretical assumptions, the ultimate goal is to argue for a re-conceptualization of CSs within SLA research.
Formulation of Language Teachers̕ Identity in the Situated Learning of Language Teaching Community of Practice(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A community of practice may shape and reshape the identity of members of the community through providing them with situated learning or learning environment. This study, therefore, is to clarify the salient learning-based features of the language teaching community of practice that might formulate the identity of language teachers. To this end, the study examined how learning situations in two communities of practice (English and Arabic) developed the professional identity of language teachers. The results of the semi-structure interviews with 5 language teachers highlighted some differences between English and Arabic language teaching communities of practice in terms of the situated learning activities they provide for language teachers to develop their professional identity. Furthermore, since the community of practice can be considered a potential curriculum that may be learned by newcomers with legitimate peripheral access, it would be considered as a main source of identity formation of both English and Arabic language teachers. The findings of the study can be used to better understand the nature of being a professional language teacher in non-native contexts. They have implications for novice and experienced language teachers as well as for teacher educators to review the content of the teacher training courses
نمود دستوری در گویش لری بختیاری
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با رویکردی توصیفی به بررسی نمود دستوری در گویش بختیاری می پردازد و هدف آن شناخت انواع نمود دستوری، تظاهر واژ- نحوی آنها و تفاوت نمود در این گویش با زبان فارسی است. این پژوهش بر اساس چارچوب نظری کامری (1976) انجام شده است. داده های زبانی از گفتار مردم سالخورده، بی سواد و تک زبانه روستای دهنو در شهرستان کوهرنگ استان چهارمحال و بختیاری به دست آمده است. این افراد، به دلیل اینکه کمتر تحت تأثیر عوامل تغییر زبان قرار گرفته اند و نفوذ زبان فارسی در گفتارشان کمتر مشهود است، انتخاب شده اند و این امر محققان را در به دست آوردن اطلاعاتی بومی تر و خالص تر یاری رسانده است. در این راستا، گفتار گویشوران ضبط و گاهی هنگام گفت و گو با آنها جملاتشان یادداشت برداری شد. این داده های زبانی آوانویسی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این گویش ابزارهای بیان انواع نمود های ناقص ، تام و کامل مورد تحلیل قرار گرفته و نمود ناقص هم به نمود های استمراری ، عادتی و تکرار تفکیک شده است. ابزار های بیان مقوله نمود در این گویش، شکل صرفی افعال در زمان های مختلف و افعال کمکی هستند. در گویش بختیاری همانند زبان فارسی تمایز نمودی بین نمود ناقص، تام و کامل به صورت حضور و عدم حضور تکواژ قابل تشخیص است.
مشخص بودگی در کردی کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح مشخصبودگی معمولاً برای اشاره به گروههــای اسمـی به کار میرود. در این مقاله بر پایه تعریف اِنک (1991) و کریمی (1999, 2003) از مشخصبودگی، تکواژ «ægæ» را در انتهای برخی اسمهای موجود در جایگاه های مختلف نحوی به عنوان علامت ساختواژی مشخصبودگی در کردی کرمانشاهی بررسی کرده ایم و با استفاده از شواهد و دادههایی مانند حـضور اجباری تکواژ مذکور، نه تنها در برخی از گروههای اسمی معرفه، بلکه در بعضی از گروههای اسمی نکره نشان دادهایم که برخلاف نظر ادموندز (1955)، مکنزی (1961)، یارمرادی (1384) و بهادر (1390) این تکواژ در کردی کرمانشاهی نشانگر مشخصبودگی است، نه معرفگی. در پایان، کردی کرمانشاهی را در تقسیمبندی لاینز از زبانها (1999)، از نظر داشتن علامتهای معرفگی و نکرگی، جزو زبانهایی قرار دادیم که تنها نشانه نکره دارند. با توجه به اینکه در دستور زایشی یکی از اصول بنیادین این است که آن بخش از دانش زبانی که در ذهن سخنگویان یک زبان قرار دارد یکسان است، داده ها از سخنان نگارندگان به عنوان سخنگویان بومی این زبان جمعآوری و با استفاده از روش استدلالی بررسی شده اند. چارچوب نظری استفاده شده در این تحقیق، نظریات انک (1991) و کریمی (1999) در خصوص مشخصبودگی است.
مقاله به زبان انگلیسی: تأثیر استفاده از ابرکلمه ها بر به خاطرسپاری بلند مدت لغات در زبان آموزان زبان انگلیسی؛ The Effect of Using Word Clouds on EFL Students’ Long- Term Vocabulary Retention(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لغت عنصر مهمی در مهارتهای چهارگانه زبانی است. مسئله به خاطرسپاری بلندمدت لغات برای معلمان زبان انگلیسی همواره دارای اهمیت زیادی بوده است. چرا که اغلب معلمان شاهد هستند که دانش آموزان لغات آموزش داده شده را پس از مدت کوتاهی فراموش میکنند. این مطالعه بر آن است تا تأثیر استفاده از نرم افزار ""ورد سیفت"" (word sift)را که ابزاری وابسته به اینترنت برای تولید ابر کلمات است در به خاطرسپاری بلندمدت لغات زبان آموزان زبان انگلیسی بررسی نماید. برای این منظور 60 زبان آموز که داری سنی بین 17 تا 24 سال بودند انتخاب شدند و به دو گروه شاهد و آزمایش تقسیم شدند. 100 لغت که در 6 متن بکار رفته بودند به آنها آموزش داده شد. آموزش اصلی شامل 12 جلسه تدریس بعلاوه یک جلسه اضافی برای بررسی تاثیر آموزش در به خاطرسپاری بلندمدت کلمات بود. نتایج آزمون t و تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که استفاده از نرم افزار ""ورد سیفت"" و بکار بردن ابرکلمات به طور کلی تاثیر معنادار مثبتی بر به خاطرسپاری بلند مدت لغات در زبان آموزان زبان انگلیسی دارد.
Cultural Conceptualizations in Persian Language: Implications for L2 Learning
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱, Issue ۴, Winter ۲۰۱۳
61 - 66
حوزههای تخصصی:
Intercultural communication is concerned with communication across cultures. Since cultures as well as languages differ from one another in significant ways, speakers conceptualize the world around them in different ways. These cultural conceptualizations form part of the collective cognition of a speech community or cultural group. This paper is an attempt to delineate some cultural schemas in Persian cultural conceptualization which are quite prevalent in Iranian culture and language which may crop up in everyday conversations. For this purpose, cultural schemas of 'maram', 'marefat', and 'gheyrat' are selected based on their frequent use in Persian language and Iranian culture. These schemas are elaborated and some implications for L2 learning are suggested.
آموزش زمان های فارسی به غیرفارسی زبانان: مقایسه روش های تدریس ساختاری و ارتباطی
یادگیری زمان یکی از مشکلات فارسی آموزان خارجی است. برای پرداختن به این مشکل، پیشرفت در یادگیری زمان های فارسی براساس روش های متفاوت در آموزش آن ها در کانون این پژوهش قرار گرفت. بدین منظور، تأثیر دو روش ساختاری و ارتباطی برای آموزش زمان بررسی شد. آزمودنی ها از بین فارسی آموزان سطح دوم میانی در مرکز بین المللی آموزش زبان فارسی دانشگاه تهران (مؤسسه دهخدا) انتخاب شدند. تعداد هر گروه شامل 40 فارسی آموز غیرایرانی بود. هر دو گروه در دو پیش آزمون زمان شرکت کردند تا از منظر توانایی استفاده از زمان در زبان فارسی همگن شوند. سپس زمان ها به آزمودنی ها در گروه ساختاری براساس روش ساختاری آموزش زبان آموزش داده شد. گروه ارتباطی نیز با توجه به طرح درس های ارتباطی که تهیه و تدوین شد، زمان های فارسی را فراگرفتند. براساس عملکرد دو گروه در پس آزمون، پیشرفت هر گروه در مقایسه با پیش آزمون و نیز در مقایسه با یکدیگر با استفاده از آزمون تی مستقل مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج تحلیل ها نشان می دهد که گروه ارتباطی پیشرفت معنی داری در درک و کاربرد درست زمان نسبت به گروه ساختاری به دست آورد. در مقابل، تفاوت آماری معنی داری در پیش آزمون و پس آزمون گروه ساختاری ملاحظه نشد. افزون بر این، نتایج آزمون تی نشان می دهد عملکرد گروه ارتباطی در پس آزمون از نظر آماری به طرز معنی داری بهتر از عملکرد گروه ساختاری بود. نتایج این تحقیق تجربی دال بر آن است که با توجه به تاثیر گذاری روش تدریس ارتباطی در آموزش زمان، در تهیه و تدوین مطالب درسی برای فارسی آموزان و در روش آموزش مفهوم دستوری زمان، روش تدریس ارتباطی روشی کارآمد است که توجه و به کارگیری آن در مراکز آموزش زبان فارسی به ارتقای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان یاری می رساند.
Structural Priming Effects on EFL Production of Passive Structures
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱, Issue ۱, Spring ۲۰۱۳
11 - 20
حوزههای تخصصی:
This study investigates the role structural priming plays in production of passive structures among Iranian EFL learners. In order to answer the research question, which asked whether structural priming effects result in an increase in the production of the target structure (i.e., passive structures), 60 Iranian EFL learners participated in the study. After taking the placement test, they were divided into four experimental and control groups, namely Experimental High-Proficiency, Experimental Mid-Proficiency, Control High-Proficiency, and Control Mid-Proficiency. Participants then took part in picture description sessions the results of which were subjected to a 2 x 2 analysis of variance. The results of the experiment showed that priming resulted in increased production of the target structure in question by experimental groups as compared with production by control groups. In addition, the results indicated that EFL level of proficiency made a significant difference in production of the target structures. It is believed that structural priming can be employed as an alternative technique for presenting certain grammatical structures
Investigating the Oral Performance of Demotivated and Motivated Iranian Seminary EFL Learners
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱, Issue ۴, Winter ۲۰۱۳
67 - 76
حوزههای تخصصی:
The concept of demotivation and removing possible barriers of learning has been researched and advocated throughout the ESL/EFL literature but it seems that it has not been well studied at least on Iranian seminary EFL learners. As such, this study aimed at investigating the effect of demotivation on oral performance of Iranian EFL seminary learners and finding possible demotivating factors which may affect it. The participants were 50 male intermediate EFL learners studying at Islamic Propagation Office, Isfahan, Iran, selected based on their performance on the Oxford Placement test. A pretest-posttest design oral performance exam was used. The participants were divided into two groups of motivated and demotivated group based on the motivational questionnaire (Celce-Murcia, Brinton, & Goodwin, (1996). The collected data included: (1) the results of the motivational questionnaire, (2) the results of the oral tasks (used as pre and post tests) and (3) responses to a semi-structured interview regarding the possible demotivating factors which may influence participants' oral performance. The independent sample t-test and paired samples t-test were used to determine whether there were significant inter and intra-group differences. The results provide evidence that motivation helps enhance EFL seminary learners’ oral performance and demotivation significantly hinders improving it.