فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۸۱ تا ۶٬۱۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «سفر به خیر» از شفیعی کدکنی می پردازد. دیدگاه گفتمانی با رویکرد نشانه- معنا شناختی، تولیدات زبانی را تابع فرآیندی پیچیده می داند که عوامل نشانه-معنایی بسیار در آن دخیل اند. آنچه دارای اهمیت است، نوعی موضع گفتمانی است که به دلیل پویایی، ما را با نوعی جهت گیری گفتمانی، بسط روابط و تعامل بین نیروهای همسو یا نا همسو مواجه می سازد. گفتمان ادبی، جریانی سیال است که تعامل دو گونة شناختی و عاطفی در آن سبب تولید معنا می شود که عدم قطعیت معنا و سیر تکاملی آن مدیون فرآیند تنشی گفتمان است. این شکل گیری تابع نوعی حضور نشانه- معنا شناختی است. هدف ما در این مقاله، بررسی شعر «سفر به خیر» از نظر ساز و کار تولید و دریافت معنا با تکیه بر شرایط پیوستار و گسست گفتمانی و تأثیر گذاری آن در درک مفهوم شعر است. از طرفی فضای تنشی، محلی برای بروز احساسات در گفتمان است. بدین جهت ما رویکردهایی چون «روند شکل گیری معنا»، «شاخص ها»، «انفصال و اتصال گفتمانی»، «تأثیر افعال»، «دورنما سازی» و «گونة القا» را برای نشان دادن عمق عاطفه در شعر بررسی کرده ایم. بدین ترتیب گونه های تقابلیِ شناخته شده و دخیل در تولید معنا، به گونه هایی سیال و ناپایدار تغییر می یابند. استفاده از این نشانه- معناها باعث افزایش عاطفه در کلام، دست یابی زبان به ناممکن ترین زمان ها و مکان ها و درنتیجه، اثرگذاری بیشتر بر خواننده می شود.
این پژوهش به شیوة کتابخانه ای و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است و براساس نتایج به دست آمده می توان گفت غلبة فضای گفتمانی عاطفی در شعر ذکرشدة شفیعی کدکنی بسیار بارز است.
بررسی معناشناختی استعاره های چند شبکه ای در دیوان شمس (از مراحل نطفه بستن تا فطام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربردِ استعاره های گسترده و گوناگون در متونِ عرفانی موجب شده است که دیدگاه های نوی پیش روی مخاطب باز شود و فهمِ افراد در بابِ عالم معانی گسترش یابد. در واقع، استعاره به سبب عملکردِ تداعی گری-اش در متونِ عرفانی به تسهیل شماری از تجارب نو کمک می کند؛ تجاربی که از دایره تجربه مستقیم فرد خارج است. این پژوهش بر اساسِ دیدگاه های لیکاف و جانسون، دو نظریه پرداز معنی شناسی شناخت گرا، انجام شده است. این دو نظریه پرداز بر این باورند که استدلال و مفهوم سازی بستگی لاینفک با ویژگی های فیزیکی و محیطی دارند. در اشعار مولوی مجموعِ مفهوم سازی ها و استدلال ها با توجه به قابلیت های بیولوژیکی و تجربه-های جسمانی و اجتماعی انسان طرح شده است. شبکه ای از روابطِ استعاری در نظامِ شناختی مولوی وجود دارد که به شکلِ «زنجیره ای» از زمانِ نطفه بستن و تشکیلِ جنین در رحم آغاز و تا فطامِ کودک ادامه می-یابد. افزون بر این، بارداری مریم(س) و زایشِ عیسی(ع)، یکی از پرکاربرد ترین استعاره ها برای تبیین معانی و معارفِ مولوی از جمله «وحدت اولیا» است. همچنین در درون این شبکه، مولوی از رابطه «مادر و کودک» برای تبیین و تفهیمِ رابطه «خداوند و انسان» استفاده می کند. در این مقاله، برای رسیدن به نتیجه بهتر، پیوندهای مادر و همه تصویرهای مرتبط با آن (از جمله پستان و شیر) تحلیل، و در صورتِ لزوم به ابیاتِ مثنوی نیز استناد شده است. مولوی توانسته است در زبان هنری خود، مراحلِ سیر و سلوک و احوال روحانی را با طبیعی ترین تجربه های فیزیکی انسان، یعنی مراحل رشد وی، تبیین کند.
رویکردهای عمده در آموزش خواندن و نقش آنها در «آموزش نوین زبان فارسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
به دلیل اهمیت خواندن، رویکردهای عمده ای در طی چند دهه گذشته برای آموزش آن پدید آمده که می توان با بررسی فرایندهای مربوط بینش بهتری نسبت به آنها کسب نمود. همزمان با مطالعات نظری، منابع درسی ویژه خواندن و یا مجموعه هایی برای آموزش هر چهار مهارت شنیدن، گفتن، خواندن و نوشتن فارسی به غیرفارسی زبانان تدوین گردیده که در بالا بردن کیفیت آموزش و یادگیری زبان فارسی در سطح جهان از اهمیت خاصی برخوردارند. بررسی و ارزیابی این منابع می تواند در شناخت بیشتر مبانی نظری و ارتقاء شیوه های آموزش زبان فارسی تأثیرگذار باشد. در بررسی حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با هدف ارتقاء آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان انجام گرفته، ابتدا به یافته های مهم در حوزه خواندن، از جمله فرایندهای دخیل در این حوزه پرداخته شده و سپس رویکرد های عمده خواندن، یعنی سه رویکرد پایین به بالا، بالا به پایین و تعاملی مورد بحث قرار گرفته است. در پایان، «آموزش نوین زبان فارسی» (قبول، ۱۳۹۰)، که جدیدترین مجموعة آموزشی به شمار می آید، براساس انگاره خواندن نیل اندرسون (۱۹۹۴) بررسی و تحلیل گردیده است. نتیجه بررسی بر همخوانی پنج جلد مجموعه با اصول اندرسون به نسبت های متفاوت دلالت دارد.
نقد و بررسی فرهنگ جامع زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
گویشوران زبان و باهم آیی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری واژه های متناسب در کنار هم، یکی از مشکل ترین وظایف زبانی زبان آموزان دوم/خارجی است. درمقابل، گویشوران بومی، در این باره که کدام واژه ها را باید در کنار هم به کار برد، دانش گسترده ای دارند؛ و آنها می توانند واژه های مختلف را به درستی در کنار هم قرار دهند. این دانش، یکی از توانایی های اساسی گویشوران بومی است. درکنارهم قرارگرفتن واژه ها را «باهم آیی» می نامند.
کاربرد خاصِّ باهم آیی ها به شکلی همانند گویشوران بومی، مسئله ای حساس است؛ اما این وظیفه برای گویشوران غیربومی آسان نیست. بنابراین، در این زمینه باید به آنان آموزش داد؛ با این حال، «به طور کلی مشخص نیست که کدام باهم آیی ها را باید آموزش داد و چگونه». خطاهایی که در استفاده از واژه ها رخ می دهد، ممکن است به دلیل تفاوت هایی باشد که بین زبان های مبدأ و مقصد وجود دارد.
آگاهی از دلایل بروز خطاهای احتمالی به هنگام یادگیری باهم آیی ها، برای زبان آموزان بسیار مفید است. در این مقاله سعی شده است باهم آیی هایی معرفی شود که(به دلیل تفاوت در دو زبان مبدأ و مقصد) احتمال زیادی دارد زبان آموزان در به کارگیری آنها دچار اشتباه شوند.
The Effect of Blended Teaching on Reading Strategy Use by Iranian EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۳, Issue ۱۱, Autumn ۲۰۱۵
25 - 38
حوزههای تخصصی:
The present study investigated the effect of blended online and face-to-face instruction on the use of reading strategies by Iranian EFL learners. Out of 100 pre-selected learners, 60 homogeneous participants were identified as intermediate, according to their scores on the Oxford Placement Test. The participants were assigned to experimental (n=30) and control (n=30) groups. Then, a pretest was administered to assess participants’ current knowledge of reading comprehension. Both groups received a 7-session reading instruction. Whereas the experimental group was subjected to blended online environment where they could take advantage of Nicenet platform, the participants in the control group received materials, instruction and feedback through traditional methods in the classroom. After the experiment, the participants were required to take a reading comprehension test similar pretest as the post-test. In order to compare the frequency of reading strategy use by the experimental and control groups, the participants in the two groups were asked to fill out the Reading Strategies Questionnaire both before and after the experiment. The results of t-test between pre- and post-test showed that there is a significant difference between the experimental group and the control group in using the reading strategies.The findings of this study could help EFL teachers and syllabus designers gain insights into the processes learners go through when reading.
حرکت های نحوی روبه پایین در زبان فارسی براساس کمینه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکت نحوی یکی از جذاب ترین بخش های نظریه دستور همگانی است که از الگو های آغازیِ این نظریه تا الگوهای متأخر امروزی، همگی جایگاه و اهمیت خود را حفظ کرده اند. توجیه های بسیاری برای چگونگی کارکردِ این فرایند نحوی در ساخت های زبانیِ زبان های گوناگون ارائه شده است. با تلاش های بسیارِ زبان شناسان ایرانی، هنوز بسیاری از مسائل مطرح شده در دستور همگانی به ویژه دیدگاه کمینه گرا- در زبان فارسی بررسی نشده است.
در این پژوهش، با بررسی حرکت های نحوی روبه پایین براساس کمینه گرایی، به نحو جملات فارسی و پیچیدگی های این نوع حرکت دقیق تر نگریسته می شود. بر این اساس، ویژگی های یگانه و تمایزدهنده حرکت های رو به پایین در زبان فارسی معرفی و شِش نوع حرکت روبه پایین بررسی و توصیف می شوند که در این میان می توان به حرکت هسته گروه مطابقه، گروه زمان و گروه نفی اشاره کرد. به نظر می رسد با درنظرگرفتن امکان حرکت روبه پایین، می توان توجیه بهتری از چگونگیِ نحو جملات فارسی و جایگاه گره های نقشی صرفی در ساخت سلسله مراتبی اشتقاق جمله های زبان فارسی ارائه کرد.
اختلالات نوایی در بیماران زبان پریش بروکای فارسی زبان: تولید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکته مغزی می تواند بر توانایی فرد در به کارگیریِ مناسب ویژگی های آکوستیکی به عنوان پارامترهای نوای گفتار در سطح جمله اثر منفی بگذارد. هدف از پژوهش حاضر تعیین ماهیت اختلالات آوایی در سطح جمله در بیماران زبان پریش بروکای فارسی زبان در چارچوب نظریه واج شناسی لایه ای است، که به منزله نظریه ای مطرح در واج شناسی آهنگ به شمار می رود. آزمودنی های این پژوهش، سه نفر مرد فارسی زبان بودند که به صورت هدفمند از میان بیماران زبان پریشِ مراجعه کننده به واحد گفتاردرمانی مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی قائم شهر مشهد انتخاب شدند. این بیماران دچار ضایعه ای در نیمکره چپ و به ویژه ناحیه پیشانی گیجگاهی بودند. پارامترهای آکوستیکی دیرش، شدت و اجزاء پایانی فرکانس پایه که جملات پرسشیِ آری نه را از جفت خبری آن ها متمایز می سازد، در یک تکلیف روخوانی در این بیماران سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان داد که افراد زبان پریش بروکا قادر به تولید جملات پرسشی آری نه و جفت خبری آن ها بر اساس اجزاء پایانی پارامتر فرکانس پایه بودند؛ اما آن ها عملکرد ضعیف تری نسبت به افراد گروه شاهد داشتند. به طورکلی، پژوهش حاضر تأیید می کند که توانایی زبان شناختی بیماران زبان پریش فارسی زبان به منظور متمایز ساختن جملات خبری از پرسشی تقریباً سالم باقی مانده است. نیز، این پژوهش بر اهمیت نیمکره چپ در تولید نوای گفتار و حساسیت ناحیه پیشانی گیجگاهی به منحنی های نوایی در سطح جمله صحه می گذارد.
برخی از جنبه های مواد آموزشی در آموزش زبان فارسی در مؤسسات آموزش عالی فدراسیون روسیه
در این مقاله بعضی دیدگاه ها در مورد محتویات آموزش زبان فارسی در مراحل ابتدایی (سال اول و دوم) و همچنین برنامه ی پنج ساله ی آموزش در فدراسیون روسیه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. مواد بررسی این تحقیق کتب درسی مورد استفاده در موسسات آموزش عالی روسیه است. هدف از این تحقیق، مشخص ساختن معیارهای ضروری برای نگارش کتب آموزشی استاندارد می باشد. امروزه نیاز مبرمی در به روزسازی کتاب های آموزشی با توجه به مبانی نوین آموزش زبان و علم زبانشناسی کاربردی احساس می شود. در انجام این فرایند، لازم است نیازهای امروز ی زبان آموزان در عرصه های مختلف ضروری در نظر گرفته شود. از همین روی، کوشیده ایم فهرستی از موضوعات ضروری که باید در روند آموزش زبان فارسی به عنوان زبان خارجی لحاظ شود، ارائه دهیم. از جمله این موارد باید به آموزش متون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، فنی، بانکی، موسسات بین المللی و ... اشاره کرد.
تحلیل انتقادی استعاره دستوری در گفتمان سیاسی روزنامه های داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره دستوری یکی از موضوعات اساسی در نقش گرایی نظام مند است که در سال های اخیر توجّه بسیاری از محقّقان را به خود جلب کرده است. پرسش اصلی تحقیق این است که کارکردهای استعاره دستوری مانند اسم سازی و وجهیت در گفتمان سیاسی چیست و چرا رسانه ها از استعاره های دستوری استفاده می کنند؟ در حقیقت هدف اصلی تحقیق این است که نقش استعاره دستوری در گفتمان سیاسی بر اساس دستور نقش گرای نظام مند توصیف و تبیین گردد. در این تحقیق کارکردهای اصلی استعاره دستوری اسم سازی و وجهیت در گفتمان سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. داده های تحقیق از متون سیاسی دو روزنامه رسالت و شرق استخراج شده است که بسامد استعاره دستوری اسم سازی در متون سیاسی روزنامه رسالت 408 مورد و بسامد استعاره وجهیت 30 مورد بوده است و بسامد استعاره اسم سازی در متون سیاسی روزنامه شرق 304 مورد و بسامد استعاره وجهیت 32 مورد بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کارکردهای اصلی استعاره اسم سازی، برجسته سازی نقاط قوّت خودی ها، برجسته سازی نقاط ضعف غیرخودی ها، پنهان سازی ایدئولوژی ها و پوشیدگی پیام، ایجاد انسجام و پیوستگی معنایی، متراکم سازی اطّلاعات و به تبع آن پیچیدگی پیام، تغییر توزیع آغازگر و پایان بخش و اطّلاع کهنه و نو و برجستگی عناصر در بند است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که کارکردهای اصلی استعاره وجهیت در متون سیاسی بازنمایی عینی ایدئولوژی ها، بیان نگرش نویسنده و میزان قطعیت وقوع گزاره و برجسته سازی ایدئولوژی هاست.
الگوی شناور در ساخت جمله های مرکّب با توجه به کاربرد زمان افعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمله و ساختار آن، مفصّل ترین، پربحث ترین و جذّاب ترین موضوع نحوی در دستور زبان است. از نظر ساختار، جمله یا ساده است یا مرکّب. درباره جمله ساده چندان اختلاف و پیچیدگی وجود ندارد اما در بررسی جمله مرکب، هم کمتر تحقیق شده و هم جای بحث و اختلاف بیشتری وجود دارد؛ زیرا در برخی از دستورها بدون دقّت در معیار ترکیب، همه جمله هایی را که با حروف ربط به هم وصل و عطف شده اند، جمله مرکب شمرده اند. در این پژوهش با بررسی دقیق جمله هایی که مرکب شمرده شده اند و بیان معیارهای جمله مرکب، به اشتباه برخی از دستورها اشاره شده و برای اوّلین بار در پژوهشی مفصّل الگوهای ساختاری جمله های مرکب با توجه به کاربرد زمان افعال معرفی گردیده است. سؤال اصلی در این تحقیق این است که چه نوع جمله ای را می توانیم مرکب بشماریم و الگوی ساختاری آن چگونه است؟ در کنار پاسخ به این پرسش به چگونگی تعریف آن در دیدگاههای زبان شناسی و دستورهای فارسی و برخی ویژگیهای جمله مرکب پرداخته ایم. در بررسی جمله های امروزی زبان فارسی و برخی جمله های زبان متون گذشته که مانند جمله های امروزین هستند، 193 الگو برای ساخت جمله مرکب، استخراج و معرفی شده است که به سبب فراوانی و تنوع الگوی ساخت و کاربرد زمان افعال این جمله ها، آن را شناور نامیده ایم. نتیجه پژوهش نشان می دهد که زبان فارسی در ساخت جمله بویژه جمله مرکب، امکانات فراوان و در نحوه بیان پیام و خبر، انعطاف، گستردگی، آزادی عمل و تنوع کم نظیری دارد
مطالعة لایة نحوی زبان در برخی از لالایی های زبان فارسی: بررسی ساخت جمله(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
The Impact of Teaching Corpus-based Collocation on EFL Learners' Writing Ability(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۳, Issue ۱۰, Summer ۲۰۱۵
53 - 62
حوزههای تخصصی:
The present study explores the impact of corpus-based collocation instruction on intermediate Iranian EFL learners' writing ability. For this study, 84 Iranian learners, studying English as a foreign language in Bayan Institute, Iran, were selected and were randomly divided into two groups, experimental and control. Conventional methods of writing instruction were taught to the control group while the experimental group received corpus-based collocation instruction in writing essays for 15 sessions. The design of the research was based on pre- and posttest method. The tests were employed to measure the writing fluency of the two groups. Test results were scrutinized to answer a major question for correlation between the participants’ variety of corpus-based collocations and their writing. The results illustrated that there was a significant difference between the mean scores of control and experimental groups in writing elements (p<0.05). Actually, lexical collocation instruction expanded the writing elements of vocabulary and mechanics rather than grammar and fluency in writing essays. The study findings indicated that there is a significantly positive correlation between the participants’ use of various lexical collocations and their writing proficiency.
Investigating Grammatical Cohesive Devices: Shifts of cohesion in translating narrative text type(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۳, Issue ۱۰, Summer ۲۰۱۵
63 - 82
حوزههای تخصصی:
This study focused mainly on the shifts of the grammatical cohesion in texts translated from English into Persian. It aimed to identify the grammatical cohesive devices (GCDs) in ST and TT separately, based on Halliday and Hassn's Model (1976), determine the number of occurrences of GCDs in two texts and finally, illustrate types of shifts of grammatical cohesion and strategies used in TT. To achieve these aims, a mixed-method (comparative and descriptive model) research design was used to spot cohesive shifts in TT due to translation, together with the employed strategies. To this purpose, the book, Oral Reproduction of Stories was investigated, with its translation. 39 different stories by different writers were selected as the sample of analysis. The results showed that the TT adopted all the three types of GCDs except verbal and casual substitution, with verbal substitution in Persian being carried down by reference, ellipsis and lexical cohesion. The occurrence of GCDs in the TT was more frequent than that of ST. Regarding the general analysis of the cohesion shifts, the study showed that three types of shifts (i.e. establishment of new cohesion, elimination of cohesion and change of type of cohesive features) occur in translation. Finally it was revealed that the translation strategies undertaken by the various translators are motivated and influenced by three factors (i. e. systemic language differences Baker (1992), stylistic preferences and the translation process itself (Blum- Kulka, 1986).
Relationship between L2 Learners' Autonomy and Their Cognitive Style: Reflectivity in Focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۳, Issue ۹, Spring ۲۰۱۵
17 - 26
حوزههای تخصصی:
This study aimed to determine the relationship between L2 learners' autonomy and their cognitive style focusing on reflectivity. It was conducted with 140 Iranian M.A. EFL learners from Department of English at Islamic Azad University of Najafabad. In order to have a homogeneous sample, the second version of Quick Placement Test (QPT) was administered. Then, 85 lower and 50 higher proficiency students were selected based on the scoring level chart of the QPT. In order to estimate participants' autonomy, the Learner Autonomy Questionnaire was administered. Then, the Eysenck Personality Questionnaire was used to determine the participants' degree of reflectivity. To answer the research questions descriptive statistics and correlation analysis were employed. The results revealed that, 1) There was a weak positive relationship between low proficiency L2 learners' level of autonomy and their degree of reflectivity, 2) There was a strong positive relationship between high proficiency L2 learners' level of autonomy and their degree of reflectivity. Finally, the implications of the study for EFL teachers, learners and syllabus designers were discussed.
فراگیری حرف تعریف (the) و ضمیر اشاره (that) در زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی اینکه چگونه فراگیران فارسی زبان توصیف های معرفه (the book)، و اشاره (that book) را درک و تولید می کنند، می پردازد. پیرو نظریات هاکینز (1991)، رابرتز (2002)، و والتر (2006)، فرض بر این است که توصیف های معرفه و اشاره در ویژگی ""منحصر به فرد بودن"" اشتراک معنایی دارند. زبان فارسی دارای صفات اشاره است و تا حدودی روی برجستگی تنظیم شده است، در حالیکه زبان انگلیسی در کنار داشتن صفات اشاره، یک حرف تعریف نیز دارد و بر ویژگی معرفگی تنظیم شده است. فراگیران فارسی زبان به واسطه نبود حرف تعریفی معادل آنچه در انگلیسی برای توصیف های معرفه متمایز شده است، از صفات اشاره به عنوان یک مکانیسم جبرانی برای کدگذاری معرفگی در توصیف های معرفه بهره می گیرند. در این پژوهش از دو آزمون تولیدی انتخاب گزینه و آزمون درک بر پایه ی تصویر برای سنجش توانایی فراگیران در باز شناختن توصیف های معرفه و اشاره استفاده شده است. نتایج نشان داد که فراگیران قادر به باز شناختن توصیف های معرفه از اشاره بودند. آنها همچنین قادر به اکتساب این توصیف ها بودند، اما فراگیران در اکتساب توصیف های اشاره به متکلمان بومی زبان انگلیسی نزدیک تر بودند. بی ثباتی در انتخاب حرف تعریف و صفت اشاره در یک بافت خاص (مثلاً بافتی که در آن تنها استفاده از حرف تعریف لازم است)، گویای این حقیقت است که فراگیران آن (صفت اشاره در زبان فارسی) را معادل هر دوی the و that تلقی می کنند. این موضوع نشان می دهد که انتقال از زبان اول تعیین کننده ی انتخاب های فراگیران است.
Complimenting Functions by Native English Speakers and Iranian EFL Learners: A Divergence or Convergence(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The study of compliment speech act has been under investigation on many occasions in recent years. In this study, an attempt is made to explore appraisals performed by native English speakers and Iranian EFL learners to find out how these two groups diverge or converge from each other with regard to complimenting patterns and norms. The participants of the study were 60 advanced Iranian EFL learners who were speaking Persian as their first language and 60 native English speakers. Through a written Discourse Completion Task comprised of eight different scenarios, compliments were analyzed with regard to topics (performance, personality, possession, and skill), functions (explicit, implicit, and opt-out), gender differences and the common positive adjectives used by two groups of native and nonnative participants. The findings suggested that native English speakers praised individuals more implicitly in comparison with Iranian EFL learners and native speakers provided opt-outs more frequently than Iranian EFL learners did. The analysis of data by Chi-square showed that gender and macro functions are independent of each other among Iranian EFL learners’ compliments while for native speakers, gender played a significant role in the distribution of appraisals. Iranian EFL learners’ complimenting patterns converge more towards those of native English speakers. Moreover, both groups favored explicit compliments. However, Iranian EFL learners were more inclined to provide explicit compliments. It can be concluded that there were more similarities rather than differences between Iranian EFL learners and native English speakers regarding compliment speech act. The results of this study can benefit researchers, teachers, material developers, and EFL learners.