فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۲۱ تا ۵٬۶۴۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
Cross-disciplinary use of Organizational Linkers in Research Article Abstracts(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۴, Issue ۱۵, Autumn ۲۰۱۶
63 - 74
حوزههای تخصصی:
This study focuses on realizations and discourse functions of the organizational linkers in the writing of research article abstracts from four disciplines. To this end, 120 research article abstracts from four disciplines namely, Applied Linguistics, Economics, Agriculture, and Applied Physics (30 from each discipline) were selected. All research article abstracts were extracted from empirical research articles published in international high impact journals. The corpus was analyzed adopting Gosden (1992) taxonomy. The most striking result is that the realizations and discourse functions of the organizational linkers, to a large extent, are guided by the nature of research article and discipline. This result adds substantially to the comparative understanding of research article writing across disciplines and evidences the need to tailor writing according to English for specific needs.
بررسی فرایند حسی ادراکی شطحیات عرفانی بر اساس نظریه نشانه معناشناسی احساسات(مقاله علمی وزارت علوم)
فعل مرکب، سبک یا سنگین؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله ضمن بررسی و نقد رویکرد انضمامی و جزء فعلی به عنوان فعل سبک، تحلیل تازه ای از فعل مرکب در زبان فارسی ارائه می دهد که به موجب آن ساختار موضوعی جزء فعلی فعل مرکب با ساختار موضوعی فعل ساده متناظر آن تفاوتی ندارد و در نتیجه جزء فعلی برخلاف نظر اکثر زبان شناسان، به لحاظ نقش معنایی سبک و رنگ باخته نیست، بلکه اعطاء نقش های معنایی به موضوع ها را در جمله برعهده دارد. به موجب تحلیل پیشنهادی این مقاله جزء غیرفعلی فعل مرکب محمولی یا غیرمحمولی است. در حالت اول یک هسته مقوله آزاد موضوع پذیر بوده و در حالت دوم یک گروه اسمی در جایگاه متمم هسته تهی است و به لحاظ معنایی ممکن است شفاف یا تیره باشد. در این مقاله، با چارچوب نظری برجستگی ساختار موضوعی گریم شاو (۱۹۹۲)، مفعول در مجاورت فعل اصلی می تواند هسته موضوع پذیر باشد. این عنصر تنها به درونی ترین موضوع خود یعنی کنش رو نقش معنایی اعطاء می کند و در حوزه محمول ساختار موضوعی خود را کامل نمی کند؛ چون موضوع های بیان نشده آن در ساختار موضوعی جزءفعلی موجودند. بنابراین، در این مورد، نگارنده فرضیه 'اشتراک موضوع' را به جای 'انتقال موضوع' گریم شاو و مستر (۱۹۸۸) برمی گزینند.
بررسی تضمن حرف ربط امّا در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی معنای تضمنی «امّا» در زبان فارسی پرداخته است. پرسش اصلی تحقیق این است که آیا تضمن حاصل شده از جمله توسط فارسی زبانان، صرفاً بوسیله حرف ربط «امّا» تعیین می گردد یا محتوای گزاره ها نقش اصلی در ایجاد این تضمن دارد. در این تحقیق از دو آزمایش استفاده شد. برای آزمایش اول، پرسشنامه ای شامل 24 داستان کوتاه تهیه شد که هریک از این داستان ها نهایتاً دارای جمله ای با ساختار « p امّا q» بودند. برای پی بردن به این مسئله که کدام استدلال نهایتاً مورد پذیرش مخاطب قرار می گیرد و نقش حرف ربط «امّا» تا چه میزان می تواند در تصمیم مخاطب تأثیر گذار باشد، از دو عبارت «پس» و « با این حال » بعد از استدلال های مورد نظر استفاده شد و چهارگزینه احتمالی در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت. در آزمایش دوم از «پس» و «با این حال » استفاده نشد و فقط از شرکت کنندگان خواسته شد تا با جواب «بله» یا «خیر» از بین گزینه های ارائه شده به عنوان تضمن احتمالی جمله انتخاب کرده و دلیل انتخاب خود را توضیح دهند. نتایج تحقیق نشان داد که در این ساختارها حرف ربط «امّا» فرض p را حذف نمی کند، بلکه آن را صرفاً به تعلیق در می آورد و مخاطب همچنان به آن دسترسی دارد. به علاوه افراد قبل از هر چیز، استنباط خود را بر اساس وجود «امّا» انجام می دهند و محتوای استدلال ها در جایگاه دوم قرار دارد. نتایج حاصل از آزمایش دوم نیز نشان داد که هرگاه افراد نتوانند نتیجه گیری درستی بر اساس وجود «امّا» داشته باشند، به محتوای استدلال ها توجه می کنند.
بررسی بی ادبی کلامی در نمایش نامه ی «صیادان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیدة ادب یکی از مقولاتی است که همواره مورد توجه پژوهشگران رشته های مختلف همچون روان شناسی و جامعه شناسی و مردم شناسی قرار گرفته است. در حوزة مطالعات کاربردشناسی زبان نیز به مقولة ادب کلامی پرداخته می شود. یکی از مفاهیمی که به دنبال ادب در زبان شناسی مطرح می شود بی ادبی کلامی است. افراد مختلفی همچون گافمن(1967)، براون ولوینسون (1987)، بوسفیلد (2008)، کالپپر (1996،2003،2011)، یوهانی رودانکو (1996) به بررسی مقوله ادب/ بی ادبی کلامی پرداخته اند. علیرغم مطالعات فراوانی که در زمینة الگوهای بی ادبی در فرهنگ غرب انجام شده است، این مفهوم در زبان فارسی چندان مورد کاوش قرار نگرفته است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی کارکرد این پدیده در زبان فارسی از طریق توصیف آن در نمایش نامة «صیادان» برگرفته از مجموعه نمایش نامة روی صحنة آبی نوشتة اکبر رادی است. علت انتخاب متون نمایشی نیز آن است که این متون بی شک بازتابی از زندگی روزمرة مردم و محاورات آن ها هستند. الگوی نظری ای که در بررسی داده های این پژوهش استفاده شد الگوی ارائه شده از سوی کالپپر (1996؛2003؛2011) است؛ یعنی ترکیبی از الگوهای بی ادبی (1996؛2003) و عواملی همچون هنجارهای اجتماعی، بافت و احساسات (2011). پرسش های این پژوهش عبارتند از: 1. کدام یک از راهکارهای پیشنهاد شده از سوی کالپپر در نمایشنامة صیادان به کار رفته است؟ و 2.کدام راهکار بیش از بقیه از سوی تعامل کنندگان به کار گرفته شده است؟ نتیجه آنکه پرکاربردترین راهکار در صیادان بی ادبی ایجابی و کم کاربردترین راهکار مربوط به کنایة نیش دار بود. راهکارهایی که مرکب از چند راهکار بودند در مرتبة دوم و بی ادبی سلبی در مرتبة چهارم قرار گرفت. ادب کنایه دار نیز در میان داده ها یافت نشد. علاوه بر این، موارد جدید نیز معرفی شدند.
بررسی نحویساخت مجهول:رویکرد گذر پنهانی- کریمی/ عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، با اتخاذ رویکرد متأخر کمینه گرا به ساخت مجهول، موسوم به رویکرد گذر پنهانی (کالینز، 2005)، به بررسی ساخت مجهول در زبان فارسی پرداخته می شود. فرضیة یکنواختی تخصیص نقش های معنایی (بیکر، 1988) جایگاه زیرساختی موضوع بیرونی را هم در جملة معلوم و هم در جفت مجهول آن یکسان فرض می کند و این در حالی است که در انگاره های سنتی زایشی، شیوة ادغام موضوع بیرونی در دو ساخت معلوم و مجهول متفاوت است. رویکرد گذر پنهانی از آن جهت در نظریه پردازی زایشی مورد توجه قرار گرفته است که هم سو با فرضیه یکنواختی تخصیص نقش های معنایی می تواند تبیینی شفاف از اشتقاق ساخت مجهول در زبان هایSVO به دست دهد. بررسی مجهول در زبان فارسی می تواند در دو سطح به فهم ما از چگونگی اشتقاق نحوی این ساخت ها کمک کند. نخست آن که تبیین نحوی ساخت مجهول فارسی در رویکرد گذر پنهانی افق جدیدی را در حوزة نظریه پردازی در خصوص نحو زبان های ایرانی نمایان می سازد و دوم آن که بررسی ساخت مجهول در زبان فارسی به عنوان زبانیSOV این امتیاز را به ما می دهد تا به برطرف نمودن کاستی های رویکرد اتخاذی در تبیین مجهول در زبان هایSOVبپردازیم.
Teaching Critical Thinking through a Dialogic Approach: The infusion model(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۴, Issue ۱۵, Autumn ۲۰۱۶
35 - 49
حوزههای تخصصی:
Recent interest in teaching thinking has lead different researchers to examine different approaches in education to find effective methods and approaches for teaching thinking. Through a qualitative case analysis, this study attempted to identify the effects of the infusion model of teaching thinking implemented through a dialogic approach on a PhD candidate’s critical thinking skills. The study occurred over a semester in a PhD course which aimed at reviewing and discussing language teaching issues critically. A number of interactions and reflective journals produced by the participant during the course was analyzed qualitatively for finding different thinking abilities and elements. A number of thinking abilities and elements proposed by Paul and Nosich (1993) in a higher order thinking assessment model was used for analysis. Analysis of the interactions and reflective journals showed that the number of thinking abilities and elements increased over the course which was indicative of the effectiveness of the infusion model used through a dialogic teaching approach in developing critical thinking skills.
رویکردی کمینه گرا به توزیع نشانة نفی در جملات پرسشی بلی – خیر در گویش دشتستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر حاضر به بررسی توزیع نحوی نشانة نفی جمله در جملات پرسشی بلی خیر در گویش دشتستانی می پردازد. در این گویش، نشانة نفیِ جمله علاوه بر جایگاه منضم به فعل، در جایگاه ماقبل متمم های گروهی جمله و همچنین ابتدای جملات پرسشی بلی خیر قرار می گیرد. بر این اساس، با ارائة شواهدی چند، رفتار انتخابی این نشانه و نیز سازوکارهای حاکم بر توزیع آن در سلسله مراتب جمله در دو جایگاه منضم به فعل و غیرمنضم به فعل از منظر برنامة کمینه گرای چامسکی (1995؛ 2001) تببین می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که نشانة نفی در جایگاه ماقبل فعل، «پیشوند منفی» و در جایگاه ماقبل متمم های گروهی، «جزء قیدی منفی» است که هر یک در گروه های جداگانه ای تولید شده و با فعل در رابطة مطابقه شرکت می کنند. در جملات پرسشی بلی خیر، نشانة نفی به عنوان جزء قیدی منفی از جایگاه هستة گروه نفیِ غیرمنضم به فعل حرکت می کند و در جایگاه هستة گروه متمم نما قرار می گیرد تا ضمن اقناع معیار نفی، تعبیر پرسشی جمله را فراهم سازد. عدم تحقق این حرکت، ساختی غیردستوری تولید می کند.
Collaborative Planned Form-focused Activities Vs Collaborative Incidental Form-focused Activities: Elementary EFL learners' grammar learning in focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۴, Issue ۱۴, Summer ۲۰۱۶
89 - 96
حوزههای تخصصی:
This study was an attempt to investigate the effect of collaborative form-focused activities on grammar learning of elementary EFL learners. To this end, 58 adult male Iranian EFL learners at elementary level of proficiency in three classes of language institutes were chosen. They formed the three groups of the study. The grammar section of Cambridge Michigan Placement test was used to ensure the homogeneity of the groups. Then, a grammar pre-test was administered to all groups to ensure that the participants were unfamiliar with the target grammatical items (irregular past tense of the verbs). At this stage, the treatment started and while one experimental group received collaborative planned form-focused activities, the other experimental group received collaborative incidental form-focused activities. The control group underwent regular classroom patterns and methods. After the treatment sessions, all the groups took a grammar post-test and their knowledge of the target irregular past tense was checked. Finally, SPSS software was used to run t-test. The results revealed that there was a significant difference between the three groups regarding grammar learning, and that the group who experienced collaborative planned form-focused activities outperformed the other two groups.
Integration of Serious Games in Teaching English as a Foreign Language to Iranian Children(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۴, Issue ۱۶, Winter ۲۰۱۶
77 - 87
حوزههای تخصصی:
Nowadays computers are increasingly being incorporated into school curriculums and serious games are occupying the educational games markets. This article addressed the integration of serious games as tools for learning and teaching English in Iranian schools to zero-beginner students. An experiment was concluded using Computer Assisted Language Learning (CALL) to investigate the effectiveness of using serious games; namely, Mingoville English as an educational aid and also to examine parents, students and instructors’ attitudes towards using serious games. To this end, 60 female students were chosen and divided into two groups. The control group was taught in the conventional way and the experimental group received the educational aiding material Mingoville, a web-based serious game program, as the treatment. The results of the analyses revealed that the experimental group outperformed the control group as the method of teaching was changed. The study also showed the willingness of children, their parents, and teachers toward using such games. It can be concluded that using serious games such as Mingoville can be regarded as an effective tool in teaching English to Iranian EFL children at schools and language institutes. The study can benefit teachers and heads of institutes to add serious games as aiding instructional materials to their English classes.
ساختار اسطوره و زبان، ساختار خویشاوندی و زبان در مردم شناسی ساختاری کلود لوی استروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلود لوی استروس (1908- 2009 م) قوم شناس و انسان شناس فرانسوی و از نظریه پردازان انسان شناسی، به عنوان «پدر انسان شناسی نو» شناخته شده است. او در میان انسان شناسان و پژوهندگان به خاطر نظریه ساختارگرایی و همچنین روش ویژه اش در اثبات این نظریه در حوزه انسان شناسی شهرت یافته است. او را بزرگ ترین نماینده مکتب ساختارگرایی می دانند. مهم ترین مطالعات وی، بررسی «ساختار ابتدایی خویشاوندی»، «ساختار اسطوره» و ارائه نظریات ارزشمندی در این زمینه ها است. در این مقاله چگونگی تقسیم «اسطوره ها» و «پیوندهای خویشاوندی» به واحدهای تشکیل دهنده آن نشان داده شده است تا جدیدبودن آن ها را نشان دهد. این مقاله درنظر دارد به تعریف وی از ساختارگرایی، ساختار اسطوره، ساختارهای ابتدایی خویشاوندی، کارکرد و رابطه آن ها با علم زبان شناسی بپردازد و نقطه جدایی او با دیگر نظریه پردازان حیطه زبان شناسی و مردم شناسی همچون سوسور، یاکبسون، فروید را مشخص کند. در این جستار نشان داده شده که مطالعات وی در زمینه «ساختار» منجربه درک چه مسائلی درباره انسان شده است.
The Relationship among University Lecturers’ Institutional identity, Professional Identity, and Teaching Efficacy(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to investigate the relationship among Iranian EFL university lecturers’ professional and institutional identity, and their teaching efficacy. To this end, 100 EFL university lecturers from different branches of Islamic Azad Universities, including Kermanshah, Isfahan and Hamedan, took part in the study by completing the Professional Identity Questionnaire, the Institutional Identity Questionnaire, and the Teachers’ Efficacy Scale. The sampling strategy for selection of the participants of this study was convenience sampling. To answer the research questions, Pearson product-moment correlation and Multiple-regression analyses were run. The results showed that there exists a statistically significant positive relationship between EFL university lecturers' a) professional identity and teaching efficacy, and b) institutional identity and teaching efficacy.
کارکردهای زیباشناختی نقش نما در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش نما از انواع کلمه است که موجب تشخیص نقش کلمه ها در جمله می شود. شاید در نگاه اول، نقش نماها که وظیفه ای جز چفت و بست دادن بین واژگان ندارند در زمره واژگانی قرار نگیرند که شاعر با آن ها نیز رفتارهای ویژه ای داشته باشد اما بررسی آن ها در شعر نشان می دهد این نوع کلمات می تواند ابزار موثری باشد که شاعر از آن ها در ساخت زبان شعر خود بهره گیرد. آن چنان که یک شاعر با اشیا و اسامی و افعال برخورد خاصی دارد نسبت به حروف نیز می تواند برخورد تازه ای داشته باشد. هدف این مقاله بررسی کارکردهای زیباشناختی نقش نما در شعر معاصر است که با روش استقرایی نشان داده است اهمیت آن ها در ایجاد زبان شعر و تاثیر و برجستگی کلام از واژگان دیگر کمتر نیست. این نوع کلمات هم از نظر معنایی و هم از نظر لفظی و زبانی در برجستگی شعر نقش دارند و ابزاری برای تاکید و برجستگی معنا، عاطفه و اندیشه و عنصری برای ایجاد موسیقی، هنجارگریزی، ساخت فرم های تازه زبانی و خلاقیت و نوآوری در حوزه شعر به شمار می رود. خلاقیت هایی مانند شروع یا اتمام شعر و سطر با برخی از نقش نماهای پیوند و یا تعدد و حذف خلاقانه نقش نماها، تاکید بر معنا با کاربرد مناسب نقش نما در بافت نحوی شعر از جمله مهم ترین کارکردهای زیباشناختی این نوع کلمه در شعر معاصر محسوب می شود.
پسوندهای اشتقاقی اصلی بلوچی امروز (گویش مرکزی بلوچستان ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پسوندهای اشتقاقیِ اصلیِ بلوچیِ امروز (گویش مرکزی بلوچستانِ ایران)، که تاحدّی تحت تأثیر فارسی امروز است، بررسی شده است. داده های مقاله اغلب به صورت میدانی گردآوری شده و با روش تحلیلی توصیف شده اند. نتیجه بررسی نشان می دهد که 89 پسوند اشتقاقی در گویش مورد نظر وجود دارد، که از این تعداد، 8 پسوند پرکاربرد، 19 پسوند نسبتاً پرکاربرد، 50 پسوند کم کاربرد و 12 پسوند نسبتاً کم کاربرد است. به علاوه، در 16 پسوند از 89 پسوندِ به دست آمده، تأثیر زبان فارسی پیداست؛ و در نهایت، اینکه اشتقاق پسوندی یکی از زایاترین فرایندها در واژه سازیِ بلوچی است.
Task Difficulty and Its Components: Are They Alike or Different across Different Macro-genres?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Task difficulty across different macro-genres continues to remain among less attended areas in second language development studies. This study examined the correlation between task difficulty across the descriptive, narrative, argumentative, and expository macro-genres. The three components of task difficulty (i.e., code complexity, cognitive complexity, and communicative stress) were also compared in the four macro-genres. The design included the administration of short reading texts with comparable length and readability indices based on the four macro-genres followed by task difficulty questionnaire. The macro-genre-based reading textsalong with the task difficulty questionnaire were administered to 50 EFL students in the University ofLorestan, Iran. Task difficulty questionnaire explored the learners’ perceptions of task difficulty in the code complexity, cognitive complexity, and communicative stress domains. The results revealed that there were no significant differences among the task difficulty components in the four macro-genre-based text types. The findings also showed that there was no significant correlation between task difficulty of each macro-genre with those of the other genres except thoseofthe narrative and expository genres.The findings hold implications for the use of macro-genres with different task difficulty indices in task-oriented programs, teacher training, and testing.
الگوهای آشوبناک فرآیند زایش معنا در نظام های زبانی و پیشا زبانیِ «تطبیق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی نوین با رویکردی پدیدارشناختی، بیشتر به مطالعة فرآیندهای آفرینش معنا، در قالبی فراتر از نظام های دلالی پرداخته و به نقش توانش ادراکی-حسی سوژه هایی تن دار در فرآیند آفرینش معنا تاکید دارد. ما نیز در این مقاله به سبکِ «پژوهش های میان رشته ای» و با چارچوبِ نظری «تئوری پیچیدگی» نشان داده ایم که چگونه الگوهای آفرینش معنا در خلال کنش متقابل و «هم حضوری» تن-سوژه ها در نظام معنایی تطبیق، مشابه رفتار و اندرکنش سیستم های پیچیدة تکاملی، تابع ویژگی های رفتاری آشوبناک بر طبق «نظریه آشوب» می باشد. پیامد این پژوهش نه فقط جستاری بر وجود انطباقِ الگوها بین دو حوزة نظری، بلکه ارایه پشتوانه ای علمی با رویکردی میان رشته ای بر وجود الگوهایی در فرآیندِ آفرینش معنا است که پیش تر، برخی ویژگی های آن ها هم در نظام معنایی تطبیق و هم نظام های زبانی به شکلی تجربی یا نظری بررسی شده اند. به طور کل، نظام های دلالت معنایی از جمله «زبان»، وجودی مستقل از سوژة انسانی ندارند، به این تعبیر که آن ها زاییده فعل و انفعالات بیوشیمیایی و عصب شناختیِ ارگانیسمی زنده(سیستمی پیچیده) به نام ""انسان"" هستند و انتظار می رود این سیستم های نشانه شناختی نیز مانند سیستمی پیچیده رفتارهای بر پایه الگوهای «نظریه آشوب» از خود نمایان سازند. همچنین کارایی دیگر این انطباق، جدای از ارایه پشتوانه ای علمی به مشاهداتی تجربی یا نظری، این است که وجود مفاهیمی چون «ناامنی»، «ریسک و خطر»، «سرایت حسی» و «حساسیت ادراکی» را در فرایند تولید معنا در نظام تطبیق بر اساس وجود الگوهای نظریه آشوب توضیح داده و در عین حال برخی از ویژگی های مهم معنای تولید شده را هم در نظام های زبانی و هم پیشازبانی تطبیق شرح می دهد. شایان ذکر است که در این بحث روش پژوهش ما به شیوه تحلیلی توصیفی می باشد.
دستگاه فعل در گویش گله داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی و توصیف دستگاه فعل در گویش گله داری اس ت. گله دار ش هری در ج نوب استان فارس و هم مرز با استان بوشهر است. گویش گله داری جزء شاخه جنوب غربی زبان های ایرانی نو است و از گویش های لری محسوب می شود که طی چندین سده همسایگی با گویش های منطقه، اثرپذیر و اثرگذار بوده است. در این بررسی، نخست شیوه ساختاری مصدر، ستاک حال و گذشته، صفت مفعولی، شناسه های فعلی در زمان های حال و گذشته، نمود، وجه و زمان، وند سببی، وند نفی و جهت بررسی می شوند، سپس فعل از نظر ساخت اشتقاقی و نحو مورد مطالعه قرار می گیرد.
Verbs in Applied Linguistics Research Article Introductions: Semantic and syntactic analysis(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۴, Issue ۱۶, Winter ۲۰۱۶
25 - 33
حوزههای تخصصی:
This study aims to investigate the semantic and syntactic features of verbs used in the introduction section of Applied Linguistics research articles published in Iranian and international journals. A corpus of 20 research article introductions (10 from each journal) was used. The corpus was analysed for the syntactic features (tense, aspect and voice) and semantic meaning of verbs. The findings showed that in both groups of introductions, the common tenses were the present and past, rather than future. In introductions published in the international journal, the present tense was used more often than in those published in the Iranian journal, whereas past tense was used twice as frequently in Iranian journal introductions. Regarding the aspect of verbs, the simple aspect was common in both groups of introductions, but more frequent in Iranian journal introductions. The perfect aspect was more common in international journal introductions. Concerning voice, the active voice was predominant in both groups of introductions. Semantically, verbs with mental, activity, communication and existence meanings were common in both groups. The semantic meanings of verbs were not significantly different in the two groups of introductions. The findings of this study can have implications for novice, non-native writers in Applied Linguistics in helping them design and write more appropriate research article introductions.