فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۲۱ تا ۴٬۴۴۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
جُستار حاضر تحقیقی ست مبتنی بر روش کیفی - توصیفی که به تحلیل گفتمان روایی، پویایی و بعد تعاملی کلام در روایت «جوان مشت زن» از باب سوم گلستان سعدی می پردازد. مقاله در چارچوبی نشانه - معنایی و با بهره جستن از الگوی شعیری (1381) و تلفیق آن با طرح واره ی روایت شناسی لباو (1967) تحلیل موضوع را فراروی خود می نهد و ضمن تشریح برش ها و زنجیره های پیکره ی روایی انتخابی، به تبیین ابعاد کلامی شکل دهنده ی این روایت در چارچوب مورد نظر می پردازد. مقاله چنین نتیجه می گیرد که گفتمان روایی جاری در متن انتخابی از گلستان سعدی، گفته ای ست مشابه سازی شده با واقعیت که در آن فرآیند پویای تولید معنا از یک سو، نتیجه ی تعامل کنش گزاران و کنش پذیران درون روایت در توالی رخدادهاست و از دیگرسو نیز حاصل تعامل سعدی و خواننده یا شنونده ی روایتیعنی همان گفته پرداز و گفته خوان (راوی و مروی) می باشد که در تناوبی از اتصال و انفصال گفتمانی به وقوع می پیوندد و به این قرار است که سعدی با به کاربست قالب های تعاملی ویژه ا ی، توانسته دست به تولید و آفرینشی پویا، جهت مند و هدف دار در حوزه ی زبان بزند که با گذر از کارکردهای تعاملی در ایجاد معنای نخستین و دست یابی به کارکردهای معنایی برون زبانی، به شاکله بندی نظام های ویژه ای از گفتمان روایی منتج می گردد.
"But let me talk": An Investigation into Teachers' Interaction Patterns in EFL Classrooms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Drawing on Walsh's (2012) idea that boosting learners' contribution and interaction can play a key role in their foreign language learning, this mixed-methods study tried to cast some light on the ways by which teachers, via their choice and use of language, create or block learners' contribution in direct interactions in the classroom. A total of 800-minute recordings of 10 teachers' talks and their learners' in English as a Foreign Language (EFL) classes were studied utilizing a Conversation Analysis methodology. The interaction patterns identified in the recordings suggest that teachers could manipulate their talk either to facilitate or obstruct learners' involvement by the inserted turns they take. The findings of the study indicate that the teachers need to minimize their interventions while the learners taking their turns, and instead pave the way for a more interactive discourse. In addition, a 'listening culture' in the classrooms should be encouraged in order to create opportunities for more classroom interactive talk. A number of implications for teachers and teacher trainers are also given.
The Relationship between L2 Listening Comprehension and Listening Fatigue among Iranian Intermediate EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۱, No.۲۳, Fall & Winter ۲۰۱۸
103 - 124
حوزههای تخصصی:
Listening is referred to by many scholars as the most important as well as the most complicated skill in the language, which can cause mental fatigue in the learners. This study was an attempt to investigate the relationship between L2 listening comprehension and listening fatigue among Iranian EFL learners. For this purpose, 86 intermediate and upper-intermediate Iranian EFL learners randomly selected after administering a paper-based TOEFL among an initial sample of 120 BA learners majoring in English language translation, took part in the study. A TOEFL listening test and a researcher-made validated listening fatigue questionnaire were utilized in order to gather the necessary data. Afterwards, during the qualitative phase, oral interviews were employed to obtain 30 % of the participant’s’ attitudes about the relationship between listening comprehension and listening fatigue. Applying a Pearson product-moment correlation revealed that there was a significant relationship between L2 listening fatigue and their listening comprehension. These findings were also supported by a small qualitative phase and learners gave their positive support and attitude about the relationship. These findings have some pedagogical implications for teaching and learning an L2, the most important of which is that in order to enhance EFL learners’ L2 listening comprehension, it is better to reduce their debilitative listening fatigue.
بررسی سپهر گفتمان در ترجمه بارکس از اشعار مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه کلمن بارکس از آثار مولانا بیشترین سهم را در محبوبیت این آثار به ویژه در میان مخاطبان عام آمریکایی داشته است. از این رو، بررسی کیفیت بازنمایی آثار مولانا در زبان و فرهنگ مقصد از اهمیت بالایی برخوردار است. در این میان، رویکرد مترجم نسبت به سپهر گفتمان یک اثر ادبی در ارتباط با سپهر گفتمان مخاطب مقصد، نقش مهمی در چگونگی بازنمایی تصویر آن اثر و نیز رد یا پذیرش آن در جامعه مقصد دارد. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی این مسئله می پردازد که عناصر سپهر گفتمان اشعار مثنوی چگونه ترجمه شده اند و شیوه ترجمه این عناصر چه تأثیری بر عناصر بوطیقایی این اشعار داشته است. بررسی و تحلیل ترجمه بارکس از یک بخش از دفتر اول مثنوی نشان می دهد که بارکس بخش عمده ای از عناصر سپهر گفتمان اشعار را حذف کرده یا از بافت قرآنی، اسلامی و عرفانی آن خارج ساخته است و در برخی موارد با تلفیق مفاهیم تائوئیسم، سپهر گفتمان اشعار را به کلی تغییر داده است. همچنین، رویکرد بارکس نسبت به عناصر سپهر گفتمان موجب حذف برخی از عناصر بوطیقایی و تغییر محتوای برخی دیگر شده است. شیوه بارکس در ترجمه عناصر سپهر گفتمان را می توان در راستای تطبیق دادن این عناصر با تفکر عصر جدید و نیازهای معنوی طیف وسیعی از مخاطبان آمریکایی تفسیر نمود.
الگوی رشد شناخت اجتماعی کودکان پیش دبستانی فارسی زبان و فارسی - ترکی زبان با توجّه به توالی تکلیف های نظریه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد محکمی در حمایت از وجود ارتباط بین رشد زبان در کودکان و رشد نظریه ذهن وجود دارد. ولمان و لیو (2004) مقیاسی از پیشرفت رشدی درک حالت های ذهنی در کودکان پیش دبستانی ارائه داده اند. در این مقیاس گذاری، توالی ای از هفت تکلیف ارائه شده که به نظر می رسد با ترتیبی قابل پیش بینی، در فرایند رشد کودکان پدیدار می شوند. مجموعه این تکلیف ها بر ساخت های مفهومی مختلفی تمرکز دارند که در این فرایند شناختی به دنبال هم ظاهر می شوند. در پژوهش حاضر، هفت تکلیف نظریه ذهن روی سی کودک فارسی زبان و سی کودک فارسی – ترکی زبان اجرا شد تا ترتیبی از این هفت تکلیف براساس سطح دشواری آن ها برای هریک از دو گروه زبانی ارائه شود و از سوی دیگر، ترتیب های مشخّص شده با یکدیگر و همچنین با ترتیب پیشنهادی ولمان و لیو (2004) از تکلیف های نظریه ذهن مقایسه شوند. الگوهای ارائه شده از رشد شناخت اجتماعی برای آزمودنی های پژوهش حاضر بیان گر آن است که کودکان فارسی زبان و فارسی – ترکی زبان، مراحل رشد شناخت اجتماعی مشابهی را با تفاوتی اندک نشان می دهند. با توجّه به نتایج به دست آمده، تفاوتی میان عملکرد کودکان تک زبانه و دوزبانه در انجام تکلیف های نظریه ذهن معنادار نیست؛ به عبارتی، نمی توان عملکرد یک گروه زبانی در انجام تکلیف های نظریه ذهن را بر گروه دیگر برتر دانست.
تحلیل کارکرد رخدادی زبانی شطح در نظام گفتمانی غزل مولانا در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره نهم آذر و دی ۱۳۹۷ شماره ۵(پیاپی ۴۷)
173-196
حوزههای تخصصی:
شطح عرفانی در بستر نظام رخدادی زبان تحقق می پذیرد و نظام رخدادی با گسترۀ نشانه شناسی پساگِرِماسی در پیوند است. نظام رخدادی زبان نیز به دلیل ویژگی های لحظه ای، آنی، بارقه ای و استحاله ای کارکردی تنشی عاطفی می یابد. این وضعیت، حضوری پدیداری، حسی عاطفی و تنشی را برای سوژه رقم می زند که نتیجۀ آن بی خویشی اوست. بسیاری از غزل های مولانا نیز برآیند همین لحظه های بی خویشی است؛ لحظه هایی که سوژه خویشتن داری خود را از دست می دهد و ناگزیر به افشای راز می شود. حاصل این افشاگری شطح نامیده می شود. بر اساس این، پرسش بنیادین مقالۀ پیش رو این است که شطح در نظام زبا نی غزل های مولانا بر اثر کدام فرایندها و کارکردهای گفتمانی رخ می دهد. درواقع، هدف پژوهش حاضر، تحلیل نشانه معناشناسی شطح عرفانی در نظام زبانی غزل های مولانا برای تبیین نظام رخدادی و چگونگی رُخداد معنا در آن است. این پژوهش نشان می دهد غزل های شطحی مولانا در فضایی رخدادی شکل می گیرند. این فضا نیز به واسطۀ ویژگی های استحاله ای، زیبایی شناختی، جسمانه ای و شَوِشی گفتمان پیوسته دگرگون می شود و بدین سان شاهد توالی رُخدادها و ترمیم آن ها هستیم. این امر، درنهایت سبب آغشتگی حضور سوژه و هم حسی و هم پیوندی او با حقیقت مطلق و ژرفای هستی می شود.
Collective teacher efficacy, teacher self-efficacy, and job satisfaction among Iranian EFL Teachers: The mediating role of teaching commitment(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A significant research base has increasingly substantiated that teachers are among the most significant players affecting student achievement in second language classrooms. As a result, teacher-related variables have enjoyed much research attention over the recent decades in both mainstream education and English Language Teaching (ELT). Likewise, the present study was set to test a structural model of collective teacher efficacy, teacher self-efficacy, job satisfaction, and teaching commitment, and specifically to examine the hypothesis that teaching commitment mediates the effects of collective teacher efficacy and teacher self-efficacy on job satisfaction. Using a sample of 312 Iranian EFL teachers, structural equation modeling (SEM) was conducted to establish the structural model. The findings of a confirmatory factor analysis (CFA) confirmed the fitness of both the employed scales and the structural model. The findings and implications of the present study are finally discussed.
کاربرد هرمنوتیک در حل تعارض متن قوانین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۷, No. ۲, ِDecember ۲۰۱۸
225 - 248
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک و کیفیت فهم متن قوانین دو بحث روز و بسیار مهم محافل علمى و حقوقی است. از آنجا که قانون اساسی ما برگرفته از فقه امامیه است، برای هرمنوتیک متن قوانین به فهم دانش اصول فقه، که از منابع مهم دریافت اصول قواعد و کیفیت فهم فقهى است ، نیاز داریم. در حقیقت، هرمنوتیک علمِ تعبیر و تفسیر و تأویل است؛ درحالی که قواعد به دلایلی چون اجمال و ابهام تاب تفاسیر گوناگونی دارند. به سبب اینکه هر مرجعی برای نظارت بر اجرای قانون به ناچار آن را تفسیر می کند، هرمنوتیک را فهم عصری دانسته اند که تفسیر را به واقعیت نزدیک می کند. در واقع، هرمنوتیک علمی است که محدود به زمان و مکان خاصی نیست و در بسیاری از زمینه ها (حقوقی، اقتصادی، اجتماعی، ...) توانسته اثرگذار باشد. هنگام تعارض در متن قوانین هم هرمنوتیک ابزاری قدرتمند است و می توان از آن بهره مند شد. در این پژوهش مشاهده خواهد شد که به رغم تفاوت های هرمنوتیک و اصول استنباط و نیز وابستگی هرمنوتیک به منابع حقوقی غربی و وابستگی اصول استنباط به منابع حقوق اسلامی، با توجه به اقتباس برخی مقررات نظام حقوقی ایران از نظام های حقوقی غربی، لازم است اصول و قواعد مشترک هرمنوتیک و اصول استنباط در تفسیر قوانین ایران به کار گرفته شوند.
بازنمایی کارکرد عناصر اقلیمی و معیشتی در ساخت طرحواره ای ضرب المثل های طالقان با رویکرد زبان شناسی اجتماعی- شناختی
منبع:
پازند سال ۱۴بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۲ و ۵۳
83 - 96
حوزههای تخصصی:
در هر جامعه زبانی، زبان و فرهنگ رابطه ای دو سویه و متقابل دارند. از یک سو زبان به عنوان ابزار برقراری ارتباط میان افراد بشر از پشتوانه فرهنگی برخوردار است و از سوی دیگر وسیله ای برای انعکاس فرهنگ است و عناصر معیشتی و اقلیمی یک جامعه در آیینه زبان آن جامعه بازنمایی می شود. عناصر و مقوله های زیادی وجود دارند که می توانند فرهنگ یک قوم را در زبان آن قوم منعکس کنند. یکی از این عناصر، ضرب المثل ها هستند که بخشی از ادبیات شفاهی یا عامه محسوب می شوند و آیینه ای تمام نما از تاریخ ، فرهنگ، اندیشه، حکمت، تجربه، عقاید، منش، مناسبات، و تمدن یک ملت به شمار می آیند. ضرب المثل ها بر اساس طرحواره ها و فضاهای ذهنی انسان شکل می گیرند و مفاهیم فرهنگی، اقلیمی و معیشتی نیز در شکل گیری محتوای ضرب المثل ها تاثیرگذار است. از این رو مطالعه ضرب المثل ها از دیدگاه اجتماعی- شناختی بسیار حائز اهمیت است. در پژوهش حاضر سعی بر این است تا تاثیر عناصر اقلیمی معیشتی طالقان و طرحواره های تصوری موجود در ضرب المثل های طالقان بر اساس رویکرد شناختی جانسون و لیکاف بررسی شود. به همین منظور حدود 865 ضرب المثل از کتاب در آ مدی بر فرهنگ و گویش طالقان انتخاب و پس از بررسی انواع طرحواره های آن، تاثیر عناصر اقلیمی و معیشتی طالقان در ساخت طرحواره ای این ضرب المثل ها بررسی می شود و نتیجه حاکی از این است که پر بسامدترین طرحواره به کار رفته در ساخت این ضرب المثل ها ، طرحواره حجمی است که مرتبط با عناصر اقلیمی و معیشتی نظیر مشاغل و آداب و رسوم منطقه است.
تحلیل گفتمان روایی در دو مجموعه داستان قصه های مجید و کُرک هویجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی گفتمان روایی در دو مجموعه داستان قصه های مجید ، نوشتۀ هوشنگ مرادی کرمانی ، و کُرک هویجی ، نوشتۀ ژول رونار فرانسوی است. با توجه به نظریه های دومینیک منگنو دربارۀ تحلیل گفتمان بر آثار ادبی، پژوهشگران کوشیده اند با تأکید بر عناصر درون متنی، مواردی همچون ارتباط میان راوی و روایت شنو، نوع گفته و نیز چندآوایی در روایت را در این دو اثر بررسی کنند. پرداختن به زندگی یک شخصیت نوجوان با الهام از زندگی نویسنده، به کارگیری زبانی طنزآلود و همچنین واقع گرا، دو اثر را به نمونه های مناسبی از داستان کودک و نوجوان تبدیل می کند. در این پژوهش تلاش شده است تا با بهره گیری از نظریۀ تحلیل گفتمان که یکی از شیوه های تحلیل متون ادبی و برخاسته از روش های ساختارشناسانه و علوم زبانی و انسانی است و بر نقش گفته پردازان و تعاملی بودن ارتباط میان آن ها تأکید دارد نشان دهیم چگونه شیوه های هر نویسنده در روایت داستان و ترسیم موقعیت گفته پردازی و وضعیت راوی، نوع گفتۀ تولیدی و چندآوایی در روایت، به تفاوت های قابل توجه در تولید نوع ادبی دو نویسنده منجر می شود.
Perceptual Learning Style Preferences and Computer-Assisted Writing Achievement within the Activity Theory Framework(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۱, No.۲۳, Fall & Winter ۲۰۱۸
67 - 84
حوزههای تخصصی:
Learning styles are considered among the significant factors that aid instructors in deciding how well their students learn a second or foreign language (Oxford, 2003). Although this issue has been accepted broadly in educational psychology,further research is required to examine the relationship between learning styles and language learning skills. Thus, the present study was carried out to investigate the relationship between the perceptual learning style preferences and the participants’ writing achievement after receiving instruction based on computer-assisted language learning within the activity theory framework. For this purpose, 67 students majoring in English translation at a university in Iran were selected as the participants of the study based on their performance on a version of The Oxford Placement Test. A correlational research design was employed using a writing pretest and posttest and a style preference questionnaire. The writing instruction was based on an e-learning platform designed according to the activity theory framework. The results indicated lack of significant relationship between the participants’learning style preferences and theirwriting achievement. It was also found that there was no significant difference in the writing achievement of the participants across different learning style preferences.
Psychometric Characteristics of a Rating Scale for Assessing Interactional Competence in Paired-Speaking Tasks at Micro-level(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۱, No.۲۳, Fall & Winter ۲۰۱۸
180 - 206
حوزههای تخصصی:
Developing rating scales for assessing interactional performance is demanding since it is a relatively complicated procedure. The present study investigated the psychometric characteristics of the CAP rating scale (Wang, 2015) for assessing interactional competence at micro-level. To this end, 160 Iranian intermediate EFL learners were selected based on their performance on TOEFL iBT test from a language institute in Tabriz. Four interaction tasks were used to elicit students’ performance on interactional competence using the CAP rating scale. Five raters were recruited in the study to assign score to each individual’s performance. The participants were pretested and post-tested at the beginning and the end of the term through the same scale. The Pearson correlations were computed in order to estimate the test-retest reliability indices of the scale. In addition, five separate exploratory factor analysis (EFA) through the varimax rotation method were conducted in order to investigate the underlying constructs of the communication functions individually and as a total. The results revealed that the CAP rating scale enjoys a reasonable reliability indices and the four functions i.e. building argument, developing discussion, offering support, and shaping connection can be appropriate predictors of interactional competence. Some pedagogical and assessment implications are presented as well.
Cultural Intelligence, Cultural Identity, Autonomy, Self-Efficacy and Second Language Achievement of Iranian EFL learners: A Path Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۷ , N. ۴ , ۲۰۱۸
435 - 456
حوزههای تخصصی:
This study was designed to explore the relation pattern of cultural intelligence, cultural identity, autonomy, and self-efficacy and second language achievement of Iranian EFL learners. The participants were 247 undergraduate students. Data were collected nationwide, from different parts of Iran; that is, from Kerman, south of Iran; Hamadan, west of Iran; Mashhad, east of Iran; and Gorgon, north of Iran. The participants' ages ranged from 18 to 26 and they were mostly juniors and seniors. They completed the following questionnaires: Cultural Intelligence Questionnaire (Ang, et al., 2007), Cultural Identity Clarity Scale (Usborne & Taylor, 2010), Learner Autonomy Questionnaire (Cotterall, 1995, 1999) and Self-Efficacy Questionnaire (Pinitrich, Smith, Garcia & Mckeachie, 1991). The participants’ GPA of three general English courses were considered as their second language achievement. Responses from questionnaires were collected through convenience sampling. The design of the study is based on path analysis. After data collection, the hypothesized model was tested by AMOSE program. The results demonstrated that the variables under study could strongly predict EFL learners' L2 achievement. L2 achievement may largely depend on students’ cultural intelligence, cultural identity, autonomy and self-efficacy. Also, it was reported that autonomy was the strongest predictor of EFL learners’ L2 achievement.
تأثیر آموزش تعامل-محور مکالمه کاوی بر توانش تعاملی زبان آموزان ایرانی در تکالیف زوج-گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعامل نه تنها دریادگیری زبان بشر عاملی بنیادین محسوب می شود، بلکه درزندگی اجتماعی وی نیز عنصری اساسی است. با توجه به اهمیت بررسی تعامل درزبان دوم که محوریت اجتماعی دارد، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرآموزش تعامل-محور (مبتنی بر مکالمه کاوی) بر توانش تعاملی درتکالیف زوج-گفتار بوده است که بدین منظور 124 زبان آموز سطح متوسط بر اساس نمرات آن ها، در آزمون تعیین سطح تافل، در دو گروه آزمایش و کنترل قرارگرفتند. گروه آزمایش علاوه بر منابع اصلی خود، مکالمات برگزیده از کتاب فراترازگفتار را طبق چرخه آموزشی فیلیپی و روهان (2015) فراگرفتند درحالی که گروه کنترل تنها در معرض یادگیری منابع اصلی خود بودند. توانش تعاملی آن ها در 4 تکلیف مختلف زوج-گفتار به وسیله مقیاس سنجش توانش-تعاملی ونگ (2015) مورد سنجش قرارگرفت. نتایج برآمده از تحلیل کواریانس موید موفقیت گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود. بنابراین شایسته است که معلمان با اتخاذ این رویکرد آموزشی، فرصت هایی دراختیار زبان آموزان قرار دهند تا آن ها بتوانند به شکل معناداری مفاهیم اصلی مکالمه را در زبان گفتار همسازی نمایند. این تعامل می تواند منجر به هوشیاری بیشتر در مهارت گفتاری و نیز طبیعی تر به نظر رسیدن مکالمات روزمره آن ها شود.
کاربرد پیکره های متنی در آموزش زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یادگیری زبان بیگانه، زبان آموز همواره با چالش های مختلفی دست و پنجه نرم می کند و بندرت قادر است بدون یاری گرفتن از افراد صاحب نظر پیشرفت قابل توجهی در مهارت های زبانی کسب کند. مقاله پیش رو با درنظرگرفتن همین محدودیت، به معرفی پیکره ها ی زبانی و چگونگی استفاده از آنها در امر آموزش زبان می پردازد. پیکره متنی امروزه به مجموعه ای از متون گفتاری و نوشتاری دیجیتالی شده گفته می شود که از نمونه های زبانی جمع آوری شده از حوزه های مختلف تشکیل شده و در پژوهش های زبانی مورد استفاده پژوهشگران قرار می گیرند. قصد نگارنده البته این نیست که با استفاده از پیکره به بررسی تحولات زبانی بپردازد، بلکه سعی بر این است تا نشان دهد، زبان آموزان نیز می توانند با استفاده از پیکره های متنی و مستقل از دیگران بر بسیاری از مشکلات مربوط به یادگیری زبان غلبه کنند. برای تبیین این مسئله روند تولید یک پیکره، شیوه جستجو در آن با استفاده زبان پرس و جوی پیکره و حل و فصل برخی از مشکلات زبانی شرح داده می شوند.
ارائه های علمی انگلیسی و فارسی: بررسی چگونگی تفکیک مطالب مهم از کم اهمیت در پیکره های سخن و بیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
25 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهشِ پیکره محور، بررسی چگونگی جداسازی مطلب های بااهمیت از کم اهمیت در ارائه های علمی انگلیسی و فارسی است. مقاله حاضر کوشیده است تا نشانگرهای مطالب بااهمیت را از نظر نقشی که در ارائه دارند، دسته بندی نماید. به این منظور، از روش تحقیق ترکیبی بهره گرفته شده است. به منظور یافتن نشانگرهای مطلب های بااهمیت، 160 ارائه در پیکره بیس و 60 ارائه در پیکره فارسی سخن، موردبررسی قرار گرفت. سپس این نشانگرها از لحاظ نقشی که در ارائه داشتند، گروه بندی شدند. یافته های پژوهش نشان داد در سخنرانی های علمی، مجزا کردن مطلب های بااهمیت از کم اهمیت- بدون درنظر گرفتن گونه زبانی انگلیسی یا فارسی، با تکیه بر پنج نقش کلامیِ «سازمان دهی کلام»، «تعامل با مخاطب»، «پوشش موضوع»، «وضعیت مطلب»، و «ارتباط با امتحان» انجام می گیرد. علاوه بر این، جداسازی مطلب های بااهمیت از کم اهمیت صرفاً با تکیه بر یک نقش کلامی صورت نمی گیرد. افزون بر این، نشانگرهای نمایاننده موضوع، اهمیت مطلب را فقط به صورت ضمنی نشان می دهند. همچنین، تعامل با مخاطب بیشترین فراوانی را در بین نشانگرهای اهمیت مطلب ها در ارائه های انگلیسی و فارسی به خود اختصاص داده است. به طور کلی، یافته های این مقاله نشان داد، برای مجزا کردن مطلب های بااهمیت از کم اهمیت در ارا ئه های انگلیسی و فارسی باید کلام را به سوی مخاطب سوق داد. به بیان روشن تر، ارائه دهنده ها بیشتر تمایل دارند برای تأکید بر مطلب های بااهمیت با مخاطب تعامل ایجاد کنند.
تحلیل کارکرد گفتمانی طنز در باب اول گلستان سعدی؛ رویکرد نشانه معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله پیاده سازی روش نشانه معناشناسی برای دستیابی به الگو یا الگوهای حاکم بر فرایندهای معنایی کنشی و تنشی و نشان دادنِ تأثیر جریان زیبایی شناختی بر فرایندهای مذکور در بستر گفتمان طنز باب اول گلستان سعدی است واز این جهت، نخستین کوشش به شمار می آید. مقصود از طنز، سخن مطایبه آمیزِ انتقادی است که با هدف اصلاح اجتماعی و به کمک جریان زیبایی شناختی در زبان شکل می گیرد و با هزل و هجو فرق دارد. روش نشانه معناشناسی در پی تجزیه و تحلیل گفتمان برای پی بردن به شرایط تولید و دریافت آن است. نشانه معناشناس با مجموعه ای معنادار روبه روست که در مرحله نخست فرضیه های معنایی و نوع ارتباط آن ها با یکدیگر را در نظر می گیرد. سپس، به جست وجوی صورت هایی که با این فرضیه های معنایی مطابقت دارند، می پردازد تا اثبات آن فرضیه ها میسر شود. فرضیه پژوهش حاضر این است که فرایند معنایی در گفتمان طنز نظام کنشی را به تنشی تبدیل می کند و با برقراری تعامل بین ابعاد فشاره ای (عاطفی، درونی) و گستره ای (شناختی، بیرونی) فضایی سیال را می آفریند که خلق معنایی بدیع را ممکن می سازد. در طنز حضور حسی ادراکی کنشگر و در مرحله بالاتر گفته پرداز به تنش بین ابعاد فشاره ای و گستره ای نیرویی می بخشد که برونه های زبان را از درونه های رایج، تهی می کند و به جای آن درونه هایی متفاوت قرار می دهد. دگرگونی در رابطه درونه برونه زبانی از ویژگی های طنز است که به وسیله جریان زیبایی شناختی، سبب تغییر ازرش های همه باور و خلق ارزش های نو در این گفتمان می شود.
طبقه بندی آشکار معانی غیرمعرفتی فعلهای وجهی توانستن، شدن و بایستن بر پایه ی الگوی معناشناختی-کاربردشناختی دپراتره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
115 - 148
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ابتدا برخی دسته بندی های پژوهشگران از معانی غیرمعرفتی توانستن، شدن و بایستن به صورت مختصر بررسی شدند و مشاهده گردید بیشتر آن ها که از چارچوب پالمر پیروی کرده اند، معیارهای آشکاری برای تفکیک و طبقه بندی معانی غیرمعرفتی این فعل ها ارائه نکرده اند و با به کارگیری رویکردی کمابیش معنایی-نحوی، بیشتر به توصیف و ارائه نمونه برای نشان دادن معانی و توجیه دسته بندی خود روی آورده اند. پژوهش های محدودی هم که از چارچوب پالمر فاصله گرفته اند و کاربردشناسی را هم به صورت همزمان در نظر داشته اند، معیارهای معینی را برای تفکیک و دسته بندی معانی غیرمعرفتی افعال ارائه نکرده اند. با آگاهی از محدودیت های پژوهش های پیشین، الگوی معناشناختی-کاربردشناختی دپراتره (Depraetere, 2014)که متشکل از سه لایه (دو لایه معنایی و یک لایه کاربردی) است، معرفی شده و بر اساس آن معانی این افعال تفکیک و دسته بندی گردیدند. برتری اصلی این الگو آن است که، برخلاف دیگر الگوها، معیارهای آشکاری را برای استخراج معنای وابسته به بافتِ افعال وجهی، ارائه می دهد. با اعمال این الگو مشخص گردید که می توان از ساز و کارهای آن برای شناسایی، تفکیک و دسته بندی معانی غیرمعرفتی افعال وجهی فارسی استفاده کرد.
ضربان های گفت وگویی در نمایشنامه" مخبأ رقم13 "محمود تیمور (با رویکرد نظریه ی زبان بنیاد پل کاستانیو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
243 - 267
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در چارچوب نظریه «پل کاستانیو»، به تبیین نقش زبان و قابلیت های گوناگون آن در آفرینش عناصر ساختاری نمایش نامه «مخبأ رقم 13» محمود تیمور می پردازد. هدف از انجام این مقاله، بررسی گونه های مختلف ضربان های گفت وگویی و کارکردهای گوناگون آن در نمایش نامه یادشده است. یافته های مقاله، بیان گر آن است که ضربان های گفت وگویی، به عنوان بنیادی ترین واحدهای قابلِ تشخیص کنش های فکری و زبانی، بخش عمده ای از متن نمایش نامه را در برگرفته و امکان بازنمایی گسست و تغییرات آنی معنایی را فراهم می آورد. علاوه بر این، پژوهش حاضر نشان می دهد در گفتمانِ این اثر، به دلالت های زبانی و فرازبانی توجه بسیاری شده و نویسنده، ضربان های گفت وگویی را در سطح های گسترده ای به کار برده است. ترجیع بند پردازی، پربسامدترین شگرد گفتاری است و با تکیه بر آن از دیگر شگردهای زبانی مانند حذف، مکث و قطع، به عنوان عاملی برای شخصیت پردازی، فضاسازی، گره افکنی و کشمکش استفاده شده است.