فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۹٬۶۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
عصب شناسی زبان؛ حوزة مطالعاتی بین رشته ای در زبان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند بین علوم مختلف با یکدیگر به منظور پاسخ به سؤال هایی که یک علم خاص به تنهایی قادر به حل آن نیست، جهان علم را به سمت تولد بین رشته ای ها سوق داده است. در این میان زبان شناسی نیز به عنوان علمی که زبان را که یک پدیدة پیچیده انسانی، شناختی و اجتماعی است، مورد مطالعه قرار می دهد، بی تردید نیازمند بهره گیری از علوم مرتبط دیگر است. توجه بیش از پیش محافل دانشگاهی به حوزه هایی مانند جامعه شناسی زبان، روان شناسی زبان، زبان شناسی رایانه ای، زبان شناسی تربیتی و زبان شناسی قضایی نشان از رونق مطالعات بین رشته ای زبان شناختی در عصر حاضر است. موضوع اصلی عصب شناسی زبان بررسی رابطة «زبان و مغز» است. اینکه زبان چگونه در مغز یاد گرفته، بازنمایی و پردازش می شود از پرسش های اصلی است که عصب شناسی زبان تلاش می کند تا با پاسخ به آن از یک سو دروازه های تحقیقات جدیدی را در عرصة بنیادهای بیولوژیک یادگیری زبان اول و دوم به روی پژوهشگران بگشاید و از سوی دیگر در حل مشکل هزاران بیماری که در سراسر جهان دچار زبان پریشی هستند، نقشی اساسی ایفا کند. با چنین رویکردی، در این مقاله تلاش می شود ابتدا، ضمن مروری بر سیر تحول مطالعات عصب شناسی زبان، دیدگاه های مطرح در باره ارتباط زبان و مغز از آغاز تا کنون مورد بررسی قرار گیرد. سپس زبان پریشی و یادگیری زبان به عنوان دو مبحث اصلی در مطالعات عصب شناسی مطرح می شود تا فهم انضمامی و دقیق تری از این حوزه به دست آید.
تخفیف مصوت های بلند و کوتاه در زبان فارسی
منبع:
زبان و ادب ۱۳۷۹ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
شیوهء یادگیری مستقیم در بستر آموزش الکترونیکی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"توجه بیش از حد شیوهء ""دستور- ترجمه "" به متون ادبى و تاکید آن بر انتقال و تعمیق مهارت هاى کتبى خواندن و نوشتن، به عنوان مهارت هاى اصلى در آموزش زبان، به تدریج موجبات انتقاد نسبت به این شیوه را فراهم آورد. تحولات قرن بیستم و تاثیر آن بر اهداف آموزش زبان، ضرورت شیوهء جدیدى که قابلیت انطباق با نیازهاى به روز زبان آموزان و تامین اهداف آموزشى آنان را داشته باشد، الزامى ساخته بود. با استفاده از مطالعات آواشناسى، به عنران یکى از شاخه هاى زبان شناسى و اولویت مهارت هاى شفاهى شنیدن و صحبت کردن در آموزش زبان، شیوهء جدیدى تحت عنوان شیوهء ""یادگیرى مستقیم "" ابداع شد. از آنجا که این شیره تاکنون بیشتر در بستر آموزش سنتى و در کلاس هاى حضورى مورد استفاده قرار گرفته است، در تحقیق حاضر، قابلیت هاى شیوهء یادگیرى مستقیم و چگونگى استفاده از آن، در دو بستر سنتى و الکترونیکى، مورد بررسى قرار مى گیرند.
"
رشد شناختی و زبان کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشی درباره ی زبان ارمنی
حوزه های تخصصی:
این مقاله بحثی است درباره زبان ارمنی و اینکه به چه گروهی از زبان ها تعلق دارد، و چه نظریه هایی در مورد آن ارائه شده است.در ادامه، دوره های اصلی و فرعی زبان ارمنی در سده های گوناگون، با ذکر ویژگی های هر دوره و تحول آنها، معرفی شده است.شرحی نیز پیرامون رسم الخط زبان ارمنی، تعداد حروف الفبای این زبان و تغییراتی که بعدها در آن پیدا شد، و ابداع الفبای ارمنی و تأثیر آن در زبان نوشتاری و ترجمه آمده است.
کنش گفتاری «وعده» و «وعده در گفتمان سیاسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنشگفتاری «وعده» میتواند همگرا با دو کنشگفتاری تشویق و سوگند باشد. این کنش گفتاری به واسطة وجود مفهوم وعدة داوطلبانه و تعهدی که گوینده به خواست خود به مخاطب میدهد، در زمرة کنشهای گفتاری تعهدآور در طبقهبندی کنشهای گفتاری جورج اُستین قرار میگیرد. همچنین وجود مختصات اصلی افعال اجرایی «من، تو، اینجا و الان» در وعده موجب می شود آن را جزو کنشهای اجرایی قلمداد کنیم. در وعدة سیاسی با توجه به اهداف و ویژگیهای فردی گوینده ممکن است راهکارهای اصل همکاری گرایس، یعنی کمیت، کیفیت، ارتباط و روش بیان نقض شوند. در یک وعدة سیاسی به همان میزان که ممکن است کوتاه و مختصر سخن گفته شود، ممکن است از عنصر تکرار استفاده شود. بسیاری از وعدههای سیاسیِ داده شده تنها جنبة تبلیغاتی دارند و از جنبة عملی برخوردار نیستند. راهکار ارتباط معمولاً در وعدههای انتخاباتی حفظ میشود و کمتر پیش میآید که این راهکار در مرحلة پیش از انتخابات نقض شود. کوشش در به کارگیری روش بیان درست و تأثیرگذار از روشهای فعالان سیاسی پیش از انتخابات است.
ساخت تعجبی در زبان فارسی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
27 - 51
حوزه های تخصصی:
ساخت تعجبی در زبان فارسی: رویکردی کمینه گرا مزدک انوشه[1] مینا رضوانیان[2] تاریخ دریافت: 30/11/93 تاریخ تصویب: 21/4/94 چکیده در رویکردهای زایشی به دستور زبان و از جمله در برنامه کمینه گرا، آن اندازه که به جملات پرسشی و پرسش واژه ها پرداخته شده، از ساخت های تعجبیکه با یک تعجب واژه ساخته می شوند، سخن به میان نیامده است. بر این اساس، مقاله حاضر از منظری کمینه گرا به بررسی آن دسته از ساخت های تعجبی زبان فارسی می پردازد که صرفاً با تعجب واژه «چه» ساخته می شوند، و در این روند، می کوشد تا نقش دستوری و جایگاه نحوی عنصر تعجبی «چه» را تبیین کند. در بررسی این دسته از جملات، نخست ساخت های تعجبی کیفی و کمی از هم بازشناخته می شوند و بر نقش دوگانه عنصر تعجبی «چه» در این ساخت ها تأکید می شود. استدلال های نحوی و شواهد تجربی نشان می دهند که در الگوی نخست تعجب واژه «چه» در هسته گروه معرف می نشیند و از جنس معرف هایی چون حروف تعریف و اشاری ها است. در الگوی دوم، همین عنصر، با معنای تعجبی «چقدر»، در نقش یک قید مقدار یا کمیت نما ظاهر می شود و بر کمیت وابسته خود تأکید می ورزد. در ادامه، ضمن اشاره به حرکت اختیاری ساخت های تعجبی، انگیزه حرکت و جایگاه فرود آنها بر پایه آموزه های نظری و داده های زبانی تبیین می شود و در این میان، نشان داده می شود که برخلاف حرکت اجباری تعجبی های زبان انگلیسی، این سازه ها در فارسی به مشخصگر گروه متمم ساز جابه جا نمی شوند، بلکه می توانند به انگیزه یافتن خوانش نشان دار، به مشخصگر یک گروه تأکید ارتقا یابند.
توصیف ساختاری و دگرگونی های زبانی در گویش عربیِ مهاجران جنگ زده شهرستان کنگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرستان کَنگان )به لهجه محلی: کَنگون) یکی از شهرستان های استان بوشهر در جنوب ایران است. زبان عربی بعد از زبان فارسی رایج ترین زبان ساکنان این شهرستان می باشد. بسیاری از ساکنان کنگان در دوران جنگ تحمیلی عراق از شهرستان های خرمشهر و آبادان (در استان خوزستان) به بوشهر مهاجرت نموده اند، و با گذشت چندین سال از مهاجرت این قوم، هنوز بسیاری از واژگان و ساختارهای صرفی و نحوی عربی قدیم را حفظ کرده اند. دامنه این پژوهش، گویشورانِ جنگ زده مهاجر از استان خوزستان به بوشهر می باشد. هدف از این پژوهش زبان شناختی، شناسایی اصول و ویژگی های گویش عربی آنان و بررسی تغییرات زبانی در زمینه مخارج حروف و دگرگونی های حاصله و شناسایی ساختار صرفی و نحوی بر اساس روشی توصیفی- میدانی می باشد. یافته ها نشان می دهد که این گویش همانند گویش های دیگر عربی زائیده زبان عربی فصیح می باشد و بیشتر الفاظ و عبارت های آن ریشه در زبان فصیح دارد، که گاهی دچار ابدال، قلب، نحت و دگرگونی های دیگری می شوند. همچنین از لحاظ قواعد و ساختارهای آن، ارتباط عمیق و گسترده این گویش با زبان عربی فصیح و گویش های قدیم عربی به وضوح خودنمایی می کند.
ابعاد گفتمان مولا علی (ع) در نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
گفتمان (discourse) عبارت است از چگونگی تولید و سامان گرفتن یک متن- چه کتبی و چه شفاهی- از جانب تولید کننده و فرآیند درک آن از جانب مخاطب. تحلیل گفتمان در حقیقت تحلیل متن است. از آن جایی که یک کلام بدون پیش زمینه به وجود نمی آید، تحلیل گفتمان در حقیقت تحلیل عوامل و پیش زمینه های کلام است. بررسی عوامل برون متنی و درون متنی موجب فهم بهتر یک متن می شود. مقاله حاضر به بررسی گفتمان سخنان علی (ع) در نهج البلاغه می پردازد. از مولفه های مهم گفتمان امام علی (ع) عدالت گرایی، دنیا و دنیا پرستی، حکومت، زهد، انسان شناسی و... است. از نکات برجسته این مقاله، تفاوت گفتمان امام علی (ع) با پیامبر (ص)، تاکید بر زهد و آخرت گرایی، نگاه ویژه امام به حکومت و انسان شناسی می باشد.
نقش گفتار درونی در شکل گیری بیان کلامی
حوزه های تخصصی:
تحلیل متن شناسی زیارتنامه حضرت امام رضا (ع) بر پایه نظریه کنش گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه کنش گفتار یکی از مهم ترین نظریاتی است که بر دو حوزه فلسفه زبان و زبان دین تاثیر گذاشته است. آستین، ارائه کننده این نظریه، کاربرد زبان برای انجام کارهایی از قبیل اعلام کردن، وعده دادن، اظهار داشتن، تهدید کردن و ... را کنش گفتار نامید. وی واحد ارتباط زبانی را کنش های گفتاری اعلام کرد، بدین معنی که ارتباط زبانی هنگامی اتفاق می افتد که گوینده، کنش گفتاری انجام دهد. جان سرل بر پایه این نظریه کنش های گفتاری را به پنج دسته تقسیم بندی کرد: کنش های اظهاری، اعلامی، تعهدی، ترغیبی و عاطفی. بررسی متن شناسی زیارتنامه حضرت امام رضا (ع) بر اساس طبقه بندی فوق نشان داد از مجموع 107 کنش گفتاری به کار رفته در این متن، کنش های عاطفی با 38 مورد بیشترین و کنش های اعلامی با 22 مورد کمترین تعداد را به خود اختصاص داده اند. ضمن آن که در متن فوق هیچ گونه کنش گفتاری تعهدی به کار نرفته است. نتایج فوق نشان دهنده ایجاد ارتباط عمیق عاطفی گوینده و مخاطب یا مخاطبان زیارتنامه است. به عبارتی گوینده متن تلاش کرده است احساساتی از قبیل ارادتمندی، قدردانی و دوستی خویش را در قالب این متن با مخاطب خویش به اشتراک بگذارد. اختلاف ناچیز بین تعداد سایر کنش های به کار رفته در متن با توجه به تعداد کل کنش های موجود معنی دار به نظر نمی رسد.
روشهای ترجمه و تطبیق آنها بر ترجمه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار می کوشد تا انواع ترجمه را از دو دیدگاه زبانی متفاوت بررسی کند : 1-انواع یا قالبهای زبانی 2-ساختارهای زبانی . در دیدگاه نخست ، انواع متعددی از ترجمه بررسی می شود که از آن جمله می توان ترجمه های منظوم ، شفاهی ، ادبی - فنی ، محدود ، جامع ، ماشینی ، یکدست ، معکوس و … را نام برد ، در دیدگاه دوم - مهمترین دیدگاه - شش نوع ترجمه ارائه می شود : لفظ به لفظ (word - for- word) 2- تحت اللفظی (Literal) 3- معادل یا وفادار (Equivalent or Faithful) 4-معنایی (semantic) 5-آزاد (free) 6-انشایی یا اقتباس (Adoptation) . در این شش نوع - روش - با ذکر شواهدی از نمونه های ترجمه شده آیات قرآن کریم تلاش می شود ترجمه با موضوعاتی چون ساختارهای زبانی ،انسجام ، همایش یا هم نشینی ، واحد ترجمه ، زبان معیار ، تعادل در ترجمه ، ترتیب عناصر نحوی در زنجیره کلام ، تاثیر زبانی مبدا ، وابستگی به زبان مبدا و مقصد ، بلاغت ، حذف و اضافه ، کاربرد روشهای متفاوت ترجمه و … توصیف می شود.
ویژگی ها و راهبردهای نگارش داستان کوتاه
حوزه های تخصصی:
داستان کوتاه که نوع اروپایی آن ریشه در قرن هاى گذشته دارد و به دکامرون بوکاچیو مى رسد به شکل امروزى خود از قرن نوزده، با صنعتى شدن اروپا و کم شدن فرصت مطالعه در جامعهء کتابخوان حضور پیدا کرد. شاید نگارش داستان کوتاه، از نگاه نویسنده اى مبتدى و نوپا و خوانندگان معمولى، کارى نه چندان پر زحمت به نظر برسد و چنین انگاشته شود که مى توان با قرار دادن یک یا چند شخصیت، در بطن کنشى یگانه، داستان کوتاه نوشت اما در عمل، نگارش این نوع ادبى- همچون سایر انواع ادبى- گذشته از استعداد، قریحه، ذوق، انگیزه، آگاهى و دانش، هنر و دیگر ویژگى هاى نویسندگى، نیاز به راهبردهایى دارد که معمولا پس از مطالعهء تعداد قابل توجهى از داستان هاى کوتاه و تجزیه و تحلیل آن ها و استخراج عناصرى که ساختار داستان کوتاه را تشکیل مى دهند، به دست مى آید. در این مقاله، با استفاده از نظریه هاى صاحبنظران در زمینهء نگارش داستان کوتاه، ویژگى هاى کلى آن برشمرده و راهبردهاییارانه مى گردد.
سیر جنسیّت زدگی در ادبیات داستانی معاصر زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
توجّه به تأثیر عوامل اجتماعی متفاوت از جمله سن، جنسیّت، تحصیل و طبق ه اجتم اعی ب ر دگرگونی های زبانی حاصل تحوّلاتی است که در پی ورود تفکر نقش گرائی در عرصه زبان پدید آمد. «زبان جنسیّت زده» نه تنها وجود تفاوت های ک لامی دو گ روه جنس یعنی زن ان و م ردان را ب دیهی می شمارد، بلکه بخشی از این تفاوت ها را نشانه نگاه ناهمسان و گاه غیرعادلانه اجتماع به یکی از گروه ها می داند که همان گروه زنان است. در این میان ادبیات به عنوان نمودار فرهنگ و جهان بینی یک منطقه می تواند ابزاری جهت مطالعه انواع ویژگی های کلامی از جمله می زان گرایش های جنسیّت زدگی در کلام باشد. لذا به منظور بررسی جنسیّت زدگی در ادبیات فارسی، تعداد 20 داستان بلند به تفکیک جنسیّت نویسندگان (10 نویسندة زن و 10 نویسندة مرد) و متعلّق به دو بازه زمانی (10 اثر دهه 60 و 10 اثر دهه 80) به لحاظ داده های جنسیّت زده مورد بررسی قرارگرفتند. مقایسه کمّی داده ها با روش آماری کای دو انجام شد. مقایسه فراوانی داده ها در گروه های مختلف جنس و زمان نشان داد که نویسندگان مرد در آثار خود به طرز معنی داری از اقلام کلامی جنسیّت زده بیشتر استفاده نموده اند.
بازتاب فناوری و ماشینیزم در استعاره های فارسی محاوره ای (از دیدگاه زبان شناسی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی شناختی رویکردی است که به زبان به عنوان وسیله ای برای کشف ساختار نظام شناختی انسان می نگرد. زبان شناسان شناختی معتقدند که استعاره پدیده ای است شناختی و آنچه در زبان ظاهر می شود، تنها نمود این پدیدة شناختی است. هدف اصلی این پژوهش، نشان دادن نقش انسان شناختی و روان شناختی «استعاره های مفهومی» مربوط به خودرو، کامپیوتر، تلفن و موبایل در زبان محاورة فارسی است؛ بدین منظور با در کنار هم قراردادن این استعاره های مفهومی در گفتمان عمومی، به شکل تراکمی یک مدل شناختی آرمانی از انسان و ماشین ارائه کردیم و از ساختار مفهومی مرتبط آن ها به این نتایج رسیدیم که در این استعاره ها برخلاف آرایة تشخیص و جاندارانگاری، اشیاء بی جانی چون ماشین برجسته ترند و صفات خود را به انسان انتقال می دهند. در بیشتر این استعاره ها، صفاتی از ماشین به انسان انتقال می یابد که به نوعی ضعف و ناتوانی و منفعل بودن انسان را تداعی می کند و نشانگر استیلای این مخلوق قدرتمند بر زندگی حال و آیندة خالق خویش است.