فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۸۱ تا ۴٬۹۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از شگردهای ایجاد اطناب در کلام، استفاده از ساخت های همپایه با سازه های متوالی است. از آنجا که هر یک از سازه های تشکیل دهندة ساخت های همپایه، حامل یک پیام و مفهوم هستند، مناسب ترین ابزار برای توضیح یا توصیف امور و پدیده ها به شمار می روند؛ به همین دلیل، نویسندة قابوس نامه هر جا در صدد است مطلبی را با توضیحات مفصل تر به مخاطب ارائه دهد، به فراوانی از ساخت های همپایه بهره می برد. نصرالله منشی نیز در ترجمه کتاب کلیله و دمنه به پیروی از قابوس نامه از این شگرد زبانی برای گام نهادن به عرصة اطناب استفاده کرده است؛ اما از آنجا که در نثر فنی، توصیف جای توضیح را می گیرد، نویسندة کلیله از ساخت های همپایه برای توصیف امور و پدیده ها بهره برده است. لذا کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و کلیله ودمنه متفاوت است. بدین معنی که، در قابوس نامه ساخت های همپایه به منظور ارائة توضیحات مفصل تر و در کلیله ودمنه برای توصیفات دقیق تر به کار رفته اند. این پژوهش، نتیجة کند و کاوی است که به منظور تحلیل و بررسی کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تأثیر آن بر متون نثر فنی (به ویژه کلیله و دمنه) در آفرینش اطناب انجام شده است.
آموزش زبان خارجی را از چه سنی آغاز کنیم؟
حوزههای تخصصی:
وضعیت ادبیات آلمان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح روش تحقیق جهت کاربست نظریه استدلال تولمین در سبک شناسی، تحلیل گفتمان، و زبان شناسی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار درونی استدلال، به لحاظ سنتی، از یک یا چند مقدمه، یک یا چند برهان یا روش استقرایی و تنها یک نتیجه (ادعا) تشکیل می شود؛ مباحثه استدلالی، معمولاً با طرح داده هایی درست یا غلط آغاز می شود، و با ارائه دلیل و برهان اوج می گیرد و به نتیجه گیری یا ادعا، ختم می شود. در این فرایند دست کم دو نفر مخالف و موافق نتیجه گیری ها درگیرند که تلاش می کنند بر دیگری فائق آیند. تولمین با ملاحظه این فرایند استدلالی و مداقه در نظریه پردازی فلاسفه نسبی گرا و مطلق گرا در این خصوص، به ارائه مدلی شش مؤلفه ای دست یازید که از برخی جنبه ها مطلق گرا و از برخی دیگر نسبی گرایانه است. در مدل او، استدلال دارای اجزای ادعا، برهان، داده های حقیقی، شاخص های قطعیت، پشتوانه، و ردیه است که سه مورد اول، لازم، و سه مورد آخر، اختیاری هستند. با گذر زمان، زمزمه های ظرفیت کاربرد این مدل در مسائل زبان شناختی و تحلیل گفتمانی به گوش رسید. در همین راستا، با توجه به فقدان روش تحقیقی سامان یافته در این زمینه، در پژوهش حاضر با طراحی چند هدف و سؤال پژوهشی، روش تحقیقی پیشنهاد شد تا بتوان از توان تحلیلی مدل تولمین در حوزه های سبک شناسی، زبان شناسی حقوقی و تحلیل گفتمان بهره گرفت. هدف اصلیِ روش تحقیق پیشنهادی «شناخت سبک استدلال ورزی نویسنده منتخب در اثری گزیده از او» است که به تبع آن، دارای 5 پرسش پژوهشی است. کاربستِ این روش روی سه متن از ژانرهای مختلف نشان داده شد که عبارت اند از شعری از اعتصامی با عنوان «فرشته انس»، نمونه ای از لوایح دفاعی، و سخنرانی سیاسی ترامپ در باب سیاست خارجی امریکا پیش از انتخاب به ریاست جمهوری.
رویکرد گفتمان کنشیِ القایی در ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله واکاوی سازه های ساختاری روایت های کنشی با تکیه بر مثال هایی از ادبیات داستانی فارسی (کلاسیک و معاصر) با رویکرد گفتمان کنشیِ القایی یا مجابی است و از این جهت، نخستین کوشش به شمار می آید. تفحص در ساختارهای روایی ادبیات داستانی فارسی اعم از کلاسیک و معاصر نشان دهندۀ قوانین روایی خاص در سازه های پی رنگ این آثار است که به دسته بندی آن ها در روایت های کنشی با رویکردهای مختلف منجر می شود. فرضیۀ پژوهش حاضر این است که هر داستان از یک نقصان آغاز می شود و تلاش کنشگر/ کنشگران برای برطرف کردن آن و دستیابی به شی ء ارزشی به روش های مختلفی برای ارتباط با ابژه (شی ء ارزشی) صورت می گیرد. حال مسئلۀ پژوهش این است که سازوکارهای روایت های کنشی القایی در ادبیات داستانی فارسی با تکیه بر نمونه هایی از داستان های کلاسیک و معاصر کدام است؟ پژوهش حاضر با مثال هایی محدود (اما دقیق) از ادبیات داستانی فارسی در پی تحلیل رویکردها و سازه های ساختاری نوع گفتمان کنشیِ القایی در ادبیات داستانی است و نتایج آن بیانگر یک ساختار روایی است که کنشگر/ کنشگران برای رسیدن به شی ء ارزشی در پی مجاب کردن کنشگر/ کنشگران هستند و رویکردهای مجاب گر (القاکننده) وجوه مختلفی همچون تشویق، تهدید، چاپلوسی، رشوه، تحریک و رجزخوانی دارند.
بررسی جامعه شناختی تنوع گویش گیلکی در مقایسه با زبان فارسی
منبع:
رخسار زبان سال سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹
۱۴۰-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
Vocabulary Previewing in EFL Reading Comprehensiion Class: Centered Reaserch(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A Shift into Autonomous Education (حرکت به سمت آموزش مستقل: جستجوی الگوهای یادگیری مستقل در میان زبان آموزان ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ٢٠سال اخیر ترویج آموزش مستقل یکی از دغدغه های طراحان دوره های آموزشی و برنامه ریزان درسی بوده که به لحاظ ایدئولوژیک و روانشناسی نافذ شمرده می شود. با این وجود تخمین آمادگی زبان آموزان برای تغییر به سمت آموزش مستقل قبل از اعمال تغییرات از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. بنابر این هدف پژوهش کنونی مطالعه ی الگوهای استقلال در میان زبان آموزان ایرانی بوده است.
بر اساس تجزیه ی عاملی نتایج پرسشنامه ی میزان استقلال زبان آموزان، مشخص گردید که ٣ عامل زمینه ی رفتار مستقل زبان آموزان را توصیف می کرد. مقاله ی کنونی این ٣ فاکتور را به طور جداگانه تحلیل کرده و در نتیجه تاکید بر استفاده از این ٣ فاکتور در طراحی دروس مبتنی بر آموزش مستقل می نماید.
Concept-based Instruction and Teaching English Tense and Aspect to Iranian School Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۶, No. ۱, June ۲۰۱۷
179 - 145
حوزههای تخصصی:
The present study examines the role of Gal’perin’s Concept-based Instruction (CBI) as a pedagogical approach in teaching cognitive grammar-based (CG-based) concepts of tense and aspect to EFL students. Following the sociocultural theory of L2 Acquisition (SCT), arming L2 learners with scientific concepts can lead to L2 development by deepening their understanding and raising awareness of L2 structures. To this end, over the course of eight weeks 28 third grade middle school students (14 years old) received the concepts in the CBI framework and 30 third grade middle school students received a traditional type of instruction. There were three sets of data including definition of the concepts of tense and aspect before and after CBI, concept verbalization data during CBI, written discourse performance plus responses to a set of grammatical questions before and after CBI. It was found that although both groups improved significantly after receiving the instruction, the students who received CBI performed significantly better than those in the traditional group. The students who received CBI also produced a significant definition of the concepts and their written discourse performance and responses to the grammatical questions improved after CBI. The result provides insight into the application of scientific concepts in L2 instruction.
Towards an Inquiry-Based Language Learning: Can a Wiki Help?
حوزههای تخصصی:
Wiki use may help EFL instructors to create an effective learning environment for inquiry-based language teaching and learning. The purpose of this study was to investigate the effects of wikis on the EFL learners’ IBL process. Forty-nine EFL students participated in the study while they conducted research projects in English. The Non-wiki group (n=25) received traditional inquiry instruction and the Wiki group (n=24) received wiki-mediated instruction during their IBL process. Data were collected through surveys at the stages of pre-search, exploration, and completion of the IBL activity. The instruments sought to measure differences in knowledge accumulation, as well as the challenges students encountered during their inquiry process. The results revealed that the use of wikis can provide support to (a) help students go beyond information accumulation and regurgitation of facts and move toward generating more integrated and synthesized knowledge representations and (b) address the challenges of traditional IBL including planning the tasks, organizing multiple resources, managing the inquiry process, and coordinating the final product. According to the results of the survey, wikis can constitute a dynamic forum that keeps students engaged in staging the sequences of structured inquiry process and improve ability to perform inquiry-based tasks in an efficient manner.
حروف اضافه var و manəstən در زبان گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
81 - 108
حوزههای تخصصی:
در زبان گیلکی، حروف اضافه vir/var، varǰa و biǰa به معنی «نزد، نزدیک، کنار» به کار می روند و افزون بر مفهوم مکان، بر همراهی نیز دلالت دارند. نظیر این کارکرد را در گونه فارسی گفتاری، حرف اضافه «ور» در ساخت «ورِ دست کسی بودن» بر عهده دارد. حرف اضافه manəstən نیز برای دلالت بر شباهت و همانندی به کار می رود. در این مقاله، معنی اولیه var روند تحولات معنایی و دستوری شدگی آنها با استفاده از داده های زبان اوستایی و فارسی میانه بررسی و رابطه آن با varǰa و biǰa معلوم می گردد. روند تحولات manəstən نیز با استفاده از داده های تاریخی زبان بررسی می شود. برای روشن شدن مطلب، گاه از داده های زبان فارسی نیز استفاده می گردد. vir / var صورتی از varah به معنی «سینه» در زبان اوستایی است که به صورت war در زبان فارسی میانه به کار رفته است. این واژه از طریق مجاز، معنی «کنار، سمت، سو» حاصل کرده و برای اشاره به فضای اطراف انسان که تحت مالکیت و نظارت اوست، به کار رفته است. سپس، با حرف اضافه ǰa / ǰe به معنی «از» ادغام شده و حروف اضافه virǰa و biǰa از آن پدید آمده اند. manəstən نیز مصدر به معنی «شباهت داشتن، همانند بودن» است که در ساخت گروه اسمی بدل به حرف اضافه شده است.
موضوعات و مضامین شرقی درادبیات نمایشی کلاسیک فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین بخش های تاریخ ادبیات فرانسه به دوره ادبیات نمایشی کلاسیک در قرون شانزدهم و هفدهم و هجدهم میلادی مربوط می شود که در جریان آن آثار نمایشی برجسته ای توسط نمایش نامه نویسان بزرگ فرانسوی، چه به صورت تراژدی و چه به شکل کمدی، با استفاده از اصول و قواعد مکتب ادبی کلاسیسیم و موضوعات اصیل عهد یونان و روم باستان خلق شده اند؛ اما این نویسندگان علاوه برآن از مضامین گوناگون حکایات و داستانها و افسانه های شرقی برگرفته از منابع غنی و پربار فرهنگ و ادب تمدن های کهن شرق به ویژه ایران (پارس)، عثمانی (ترک)، هند و چین نیز برای خلق آثار بدیع و تازه نمایشی خود بهره گرفته اند. در این مقاله به اختصار به بررسی این موضوعات و مضامین گوناگون شرقی در ادبیات نمایشی کلاسیک فرانسه پرداخته می شود.
تحلیل گفتمان موضوعی: تلفیقی از رویکرد گفتمانی تاریخی و تفسیر موضوعی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، با بی اعتبار شدن معیارهای اخلاقی مشروع و مقبول اکثریت جامعه که در مسیر سنجش و ارزیابی گفتار و کردار نخبگان قدرت، به ویژه سلطه جویان، وجود دارد، حوزه تحلیل گفتمان مبتنی بر «نقد درونی» و وفادار به اصول مکتب فرانکفورت با چالش جدی مواجه شده است و برای رفع این معضل، سنت تفسیر موضوعی قرآن کریم اهمیت یافت. مفسر موضوعی به دنبال استخراج آرمان ها، راه حل ها، نظریه ها و ایده هایی است که به صورت پراکنده درباره موضوعات و معضلات فردی و یا اجتماعی خاصی در لابه لای آیات، مضامین و مفاهیم قرآن ارائه شده است. در این مقاله، رویکردی معرفی خواهد شد که با هدف تعمیم فلسفه تفسیر موضوعی به عرصه تحلیل گفتمان سیاسی/اجتماعی تدوین شده است. این بسته نوین که به اصطلاح آن را «تحلیل گفتمان موضوعی» می نامیم، با تلفیق نظریه ها و راهبردهای تحلیلی «رویکرد تاریخی- گفتمانی ووداک» و مراحل اجرایی «رویکرد تفسیر موضوعی شهید صدر» تدوین شده است. این بسته در سه بعد «مبانی نظری»، «ابزار تحلیل زبان» و «مراحل عملیاتی» توصیف شده است. همچنین، شیوه کار با نظریه بافت و نظریه استدلال به عنوان ابزار تحلیل به صورت منفرد بازنمایی شد. بااین حال، برای آشنایی با شیوه کار با این بسته خارج از حیطه تفسیر موضوعی، تبیین مراحل عملیاتی نیز با یک مطالعه موردی آزمایشی روی مثنوی معنوی همراه شد. تحلیل گفتمان موضوعی برای استخراج، تبیین و تدوین آرمان ها، عقاید و یا نظریه های نقادانه فرد/افرادی از مراجع و رهبران مذهبی/سیاسی که به نوعی مشروعیت کسب کرده اند، به عنوان مکملی برای نقد درونی و یا سرمشقی برای نخبگان قدرت توصیه می شود.
نشانگرهای زبانی ساخت های کذب در فارسی: یک پژوهش زبانی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و تحلیل ساخت های دروغ در زبان فارسی است و در این راستا، به بررسی رابطه بین میزان استفاده از «نشان گرهای احتیاط»، «نشان گرهای نفی»، «کلمات حسی»، «کلمات مجزاگر» و «ضمایر» با کذب جملات پرداخته شده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در یک جامعه آماری فارسی زبان شامل 28 نفر مرد و زن و در دو گروه سنی به انجام رسیده و برای نشان دادن معناداری ارقام از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین میزان استفاده از «نشان گرهای احتیاط» و «کلمات مجزاگر» با کذب جملات رابطه ای معکوس و معنادار برقرار است، بدین سان که هر چه میزان استفاده از «نشان گرهای احتیاط» و «کلمات مجزاگر» در جملات بیش تر باشد، احتمال کذب جملات کاهش می یابد. از سوی دیگر، بین میزان استفاده از «نشان گرهای نفی»، «کلمات حسی» و «ضمایر» با کذب جملات رابطه ای مستقیم و معنادار برقرار است؛ بدین معنا که هر چه میزان استفاده از «نشان گرهای نفی»، «کلمات حسی» و «ضمایر» در جملات بیش تر باشد، احتمال کذب جملات نیز افزایش می یابد.
واژه "نوه" در کتیبه اشکانی شاپور اول در حاجی آباد و تطبیق آن با متون میانرودانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
369 - 387
حوزههای تخصصی:
ساختار و معنایِ بیشتر واژه ها، به کاربرد، نقش و اهمیتی بر می گردد که برای کاربرانش در زمان نخستین، داشته است. همچنین، شماری از واژه ها، طیِ تاریخِ یک زبان، به دلایلی از زبانِ دیگر وام گرفته شده اند که این فرایند یکی از ویژگی های زبانی است. بر پایه این فرایند و طیِ مهاجرت اَریه ها به فلات ایران و جایگزین شدن به جای تمدن های میانرودانی، دگرگونی هایی در زبان های ایرانیِ باستان پدید آمد. همچنین، زبان های ایرانی باستان، تأثیراتی از زبان های میانرودانی باستان پذیرفتند. واژه «نوه» از جمله واژه هایی است که شکلِ نخستین آن، در هند و اروپایی و اَریه ای آغازین بازسازی شده است. هدف از نوشتنِ مقاله، این است که ساختار واژه «نوه» یا «پور-پور» را در کتیبه حاجی آباد شاپور اول، بررسی نمائیم و اینکه این واژه مرکب از چه نوع ساختار زبانی پیروی می کند. از این رو، روش کار، نخست بررسی ساختار واژه «نوه» در دوران هند و اروپایی و متن های ایرانی باستان است. سپس، ساختِ دیگر آن را که به صورت «پور-پور» در کتبیه جاجی آباد است، با هم ساخت خود در متن های میانرودانی مقایسه شد تا از جنبه ساختاری، به تغییر شکل آن در دوران میانه زبان فارسی و تأثیرپذیری آن از زبان های میانرودانی پی برده باشیم.
گسترش پذیری پوسته فاز اشتقاقی یک نوع فعل مرکب در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل های مرکب حاصل ترکیب چند واژه ساده هستند؛ اما عملکرد آن ها در نحو به صورت یک هسته واژگانی است. این فعل ها عملکردی دوگانه (صرفی نحوی) از خود نشان می دهند. این فعل ها هسته هایی واژگانی اند که در جریان اشتقاقات نحوی گسسته می شوند. از طرفی، اگر این فعل ها کاملاً ساخت واژی به شمار آیند انتظار بر این است که عملگرهای نحوی نباید بر ساخت درونی آن ها اعمال شوند و آن ها را گسترش دهند. از طرف دیگر، اگر آن ها کاملاً نحوی به شمار آیند، آنگاه ترکیب ریشه های واژگانی در نحو و تشکیل واژه مرکب جدیدی از آن ها طی اشتقاقات نحوی به بروز بعضی مشکلات اشتقاقی منجر می شود. هدف از این بررسی، تحلیل اشتقاق ساختاری یک نوع فعل مرکب و گسترش نحوی آن در چارچوب نظریه اشتقاق فازها در برنامه کمینه گی است. این نوع فعل مرکب معمولاً از یک جزء غیر فعلی به همراه فعل سبک « کردن» تشکیل می شود. بعضی از نمونه های تحقیق برگرفته از فرهنگ دو جلدی سخن و بعضی دیگر (به کاررفته در ساخت جمله) برگرفته از نسخه اینترنتی پایگاه دادگان فارسی هستند. نتایج این بررسی نشان می دهد که گسترش نحوی این نوع فعل های مرکب بازتابی از رسوخ پذیری پوسته فاز اشتقاقی این فعل هاست؛ یعنی پوسته فاز ساخت واژی این فعل های مرکب در دسترس عملیات های نحوی است و می تواند در مراحل اشتقاقیِ بعدی گسترش یابد. در پایان، به عملیات نحوی بازآرایی اشاره می شود که سبب می شود جزء غیرفعلی پس از شرکت در اشتقاق در سطح ساخت واژه، از پوسته فاز ساخت واژی جدا شود و در ادامه اشتقاق به حوزه نحو وارد شود و گسترش نحوی یابد.
The Effect of Teaching Vocabulary through Synonymous, Semantically Unrelated, and Hyponym Sets on EFL Learners’ Retention تأثیر تدریس واژه ها از طریق گروه واژه های مترادف، فاقد ارتباط معنایی، و دارای شمول معنایی بر بیادسپاری فراگیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Many textbooks include semantically related words and sometimes teachers add synonyms, antonyms, etc. to the words in order to present new vocabulary items without questioning the possible effects. This study sought to investigate the effect of teaching vocabulary through synonym, semantically unrelated, and hyponym sets based on Higa’s (1963) proposed continuum. A total of 120 Iranian intermediate EFL adults were selected and classified into two high and low language proficient learners based on their PET (2003) scores. They learned the vocabulary items based on the three above-mentioned methods. Learners’ vocabulary achievement was measured using Paribakht and Wesche’s (1993) Vocabulary Knowledge Scale (VKS) in order to assess both the quantitative (number of learnt vocabulary [NLV]) and the qualitative knowledge of vocabulary (depth of learnt vocabulary [DLV]) by administering the same test twice with a two-week interval for obtaining ST and LT results. To address research questions, two independent two-way ANOVAs and two mixed design two-way ANOVAs were conducted. The results revealed that the learners from synonym sets group gained better ST vocabulary achievement quantitatively and language proficiency level proved not to play any significant role in the learners’ vocabulary accomplishment based on belonging to any given group. It was also revealed that quantitatively hyponym, semantically unrelated, and synonym set groups were respectively the most effective methods of clustering that lead to less forgetting in LT which supports Higa’s proposition.