فعل های مرکب حاصل ترکیب چند واژه ساده هستند؛ اما عملکرد آن ها در نحو به صورت یک هسته واژگانی است. این فعل ها عملکردی دوگانه (صرفی نحوی) از خود نشان می دهند. این فعل ها هسته هایی واژگانی اند که در جریان اشتقاقات نحوی گسسته می شوند. از طرفی، اگر این فعل ها کاملاً ساخت واژی به شمار آیند انتظار بر این است که عملگرهای نحوی نباید بر ساخت درونی آن ها اعمال شوند و آن ها را گسترش دهند. از طرف دیگر، اگر آن ها کاملاً نحوی به شمار آیند، آنگاه ترکیب ریشه های واژگانی در نحو و تشکیل واژه مرکب جدیدی از آن ها طی اشتقاقات نحوی به بروز بعضی مشکلات اشتقاقی منجر می شود. هدف از این بررسی، تحلیل اشتقاق ساختاری یک نوع فعل مرکب و گسترش نحوی آن در چارچوب نظریه اشتقاق فازها در برنامه کمینه گی است. این نوع فعل مرکب معمولاً از یک جزء غیر فعلی به همراه فعل سبک « کردن» تشکیل می شود. بعضی از نمونه های تحقیق برگرفته از فرهنگ دو جلدی سخن و بعضی دیگر (به کاررفته در ساخت جمله) برگرفته از نسخه اینترنتی پایگاه دادگان فارسی هستند. نتایج این بررسی نشان می دهد که گسترش نحوی این نوع فعل های مرکب بازتابی از رسوخ پذیری پوسته فاز اشتقاقی این فعل هاست؛ یعنی پوسته فاز ساخت واژی این فعل های مرکب در دسترس عملیات های نحوی است و می تواند در مراحل اشتقاقیِ بعدی گسترش یابد. در پایان، به عملیات نحوی بازآرایی اشاره می شود که سبب می شود جزء غیرفعلی پس از شرکت در اشتقاق در سطح ساخت واژه، از پوسته فاز ساخت واژی جدا شود و در ادامه اشتقاق به حوزه نحو وارد شود و گسترش نحوی یابد.