فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۸۱ تا ۳٬۰۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
تحلیل رابطه میان تغییر منحنی های زیروبمی گفتار و بیان احساس در زبان فارسی با تکیه بر مدل پیوستگی خیزان - افتان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی و تحلیل اکوستیکی مشخصه های نوایی گفتار و کشف میزان همبستگی آنها با سه احساس اصلی (خشم، غم و شادی) در مقایسه با حالت خنثی و نیز توزیع الگوهای زیر و بمی در آغاز و پایان پاره گفت ها در زبان فارسی می پردازد. در این جستار با استناد به مدل پیوستگی خیزان – افتان(RFC) به تحلیل و اندازه گیری پارامترهای اکوستیکی پرداخته و در ادامه با تحلیل آماری و با استفاده از آزمون رگرسیون خطی میزان و درجه همبستگی میان متغیرها مشخص می شود. نتایج تحقیق بیانگر همبستگی بین مشخصه های نوایی زیرو بمی، دیرش واکه و بیان احساسهای یادشده در زبان فارسی بوده است. به گونه ای که بین احساس غم و حالت خنثی از یک سو و احساس شادی و خشم از سوی دیگر ارتباط اکوستیکی بیشتری دیده می شود.
لهجه های زرتشتیان ایران
فارسی کرمان
حوزههای تخصصی:
یاد بعضی نفرات روشنم می دارد
حوزههای تخصصی:
ارزیابی رشد زبان استعاری در کودکان فارسی زبان: بررسی مقایسه ای
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، روند رشدی درک استعاره در کودکان فارسی زبان از سه گروه سنی 6، 7 و 8 سال مورد بررسی قرارگرفت. در زمینه درک استعاره در کودکان، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. به منظور ارزیابی توانش استعاری کودکان، آزمونی دوگزینه ای در قالب دو زیرآزمون درک استعاره های ادراکی- گزاره ای و روان شناختی-گزاره ای طراحی و تدوین گردید. پس از اجرای آزمون، عملکرد آزمودنی ها با روش های آماری توصیفی مورد تحلیل قرارگرفت. یافته های به دست آمده نشان داد که درک استعاره در کودکان روند فزاینده رشدی دارد؛ یعنی با افزایش سن و رشد شناختی، قدرت درک و تفسیر کودکان از مفاهیم استعاری به صورت منظم افزایش می یابد.
تأثیر بافت اجتماعی بر کاربرد دشواژه ها در گفتار زنان و مردان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکثر محققانی که تفاوت های زبانی جنسی ت ها را مورد مطالعه قرار داده اند، معتقدند که زنان در مقایسه با مردان صحیح تر از زبان استفاده می کنند. تاکنون تحقیقات بسیاری در این زمینه صورت گرفته است تا چگونگی تأثیرگذاری عوامل جامعه شناختی همچون آموزش و سن در استفاده از واژه های تابو را نشان دهد. هدف اصلی این تحقیق بررسی رفتارهای زبانی گویشوران فارسی زبان تهرانی است با تمرکز بر تفاوت های نوع واژه های تابو و بسامد استفاده از آن ها، تأثیرات بافت اجتماعی بر انتخاب چنین واژه هایی مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق بر اساس بررسی مجموعه ای از واژه های تابو در سه بافت کاربردی مختلف بود( فقط زنان، فقط مردان، بافت مختلط) و 15 واژه تابو از میان پاسخ های افراد مورد پرسش انتخاب گردید.
نتایج بررسی نشان داد که مردان بیش از زنان از واژه های تابو استفاده می کنند. مردان از واژه های تابوی خاصی استفاده می کنند و کاربرد واژه های تابو خاص مردان، در زنان و مردان سنین بالاتر کمتر مشاهده شد. همچنین تحقیقات نشان داد که زنان تحصیل کرده سعی می کنند مؤدبانه تر صحبت کنند. واژه های تابو خاص مردان در هر دو گروه سنی هنگام خطاب به مردان مورد استفاده قرار می گیرد.
بررسی و توصیف واژه بست در گویش مراغه ای زبان ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تمام زبان های دنیا واحدهایی وجود دارند که حد وسط واژه و تکواژ محسوب می شوند و هم بعضی خصوصیات واژه را دارا هستند و هم بعضی خصوصیات تکواژه ای وابسته را دارند؛ به این واحدهای زبانی واژه بست می گویند. تحقیق حاضر با هدف بررسی و توصیف واژه بست درگونه مراغه ای زبان ترکی صورت گرفته است. این بررسی به روش توصیفی-تحلیلی بوده که قسمت اعظم داده های آن با مراجعه به منابع متعدد گویش مراغه ای زبان ترکی آذربایجانی و همچنین شمّ زبانی نگارندگان این تحقیق تهیه شده است. الگوهایی که برای تشخیص این نوع واژه بست ها در این مقاله به کار برده شد، همان معیارها و چارچوبی است که شقاقی (1374) برای بررسی و طبقه بندی تکواژهای وابسته در زبان فارسی از زوئیکی و پولوم (1983) اقتباس کرده است. نتایج داده های این تحقیق نشان می دهد که واژه بست ها ی این زبان عبارتند از پی بست های ملکی (ضمایر شخصی)، افعال ربطی، منادا، علامت مفعولی، و شکل کوتاه شده ”هم“. همچنین، بعضی واژه بست ها در زبان ترکی به صورت پی بست و بعضی دیگر به صورت پیش بست به پایه متصل می شوند. مقاله حاضر همچنین نشان می دهد که می توان از الگوی زوئیکی و پولوم (1983) به عنوان ابزاری علمی و البته مناسب جهت تشخیص و مطالعه واژه بست های زبان ترکی استفاده کرد.
آموزش نمود دستوری به فارسی آموزان غیرایرانی: بررسی مقایسه ای روش های تدریس ساختاری و ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمود دستوری یکی از مقوله های مطرح در کنار زمان در عبارت های فعلی فارسی است که تاکنون آموزشِ آن به فارسی آموزان خارجی چندان مورد توجه نبوده است. این تحقیق به تاثیر یادگیری نمود فارسی بر اساس دو روش ساختاری و ارتباطی پرداخته است. از بین فارسی آموزان غیرایرانی سطح میانی، آزمودنی ها به دو گروه چهل نفره تقسیم شدند. هر دو گروه در پیش آزمون نمود شرکت کردند تا از نظر توانایی در استفاده از نمود فارسی همگن شوند. به آزمودنی های گروه ساختاری، نمود دستوری بر اساس روش ساختاری آموزش داده شد. گروه ارتباطی نیز با توجه به طرح درس های ارتباطی که تهیه و تدوین شده بود، نمود را فراگرفتند. نتایج پس آزمون هر گروه در مقایسه با پیش آزمون و نیز در مقایسه با یکدیگر با استفاده از آزمون تی نشان می دهد گروه ارتباطی به طرز معناداری در درک نمود پیشرفت کرده است. در مقابل، تفاوت آماری معناداری بین پیش آزمون و پس آزمون گروه ساختاری ملاحظه نشده است. همچنین از نظر آماری، عملکرد گروه ارتباطی در پس آزمون به طرز معناداری بهتر از عملکرد گروه ساختاری بوده است. نتایج این تحقیق تجربی گویای آن است که روش درسی ارتباطی، روش کارآمدی است و به کارگیری آن به ارتقای آموزش دستور زبان فارسی به غیرفارسی زبانان یاری می رساند.
استراتژی های یادگیری زبان در میان دانش آموزان پیش از ورود به دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی دانش زبان انگلیسی دانش آموزان دو زبانه ی استان خوزستان و دانش آموزان یک زبانه ی استان فارس در مقطع چهارم متوسطه: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد ضمن ارائه ی شرح مختصری از پدیده ی دوزبانگی و رابطه ی آن با رشد شناختی و یادگیری زبان سوم، با روشی مقایسه ای به بررسی میزان دانش زبان انگلیسی دانش آموزان دوزبانه ی استان خوزستان و دانش آموزان یک زبانه ی استان فارس در مقطع چهارم متوسطه بپردازد. درمجموع، از میان کل جمعیت 67031 دانش آموز مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 92-91، 243 دانش آموز یک زبانه در استان فارس و 205 دانش آموز دوزبانه در استان خوزستان انتخاب شده و در این تحقیق شرکت کردند. به منظور ارزیابی دانش زبان انگلیسی آزمودنی ها، آزمون بسندگی طراحی شده در بین آن ها توزیع شد. پس از تجزیه و تحلیل آماری داده های جمع آوری شده، نتایج به دست آمده، نشان می دهد که در تقابل با پژوهش های دیگری که در این زمینه انجام شده است، بین دوزبانگی و دانش واژگانی و دستوری زبان انگلیسی دانش آموزان رابطه ی معناداری وجود ندارد. به عبارت دیگر، در این تحقیق، دانش آموزان یک زبانه در مقایسه با همتایان دو زبانه شان، در میزان دانش دستوری و واژگانی زبان انگلیسی، از وضعیت بهتری برخوردارند. بر اساس یافته های این تحقیق، پیشنهاد می گردد به منظور تبیین علل و عوامل پنهان دخیل در رشد ضعیف دوزبانه ها، در یادگیری زبان انگلیسی در این جوامع دوزبانه مطالعاتی انجام شود.
بررسی مقایسه ای نشانه های بازخوردی در مکالمات تلفنی زبان فارسی و انگلیسی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی مقایسهای نشانههای بازخوردی در مکالمات تلفنی زبان فارسی و انگلیسی از نظر بسامد، نوع، نقش و جایگاه آنها در گفتار میپردازد. نشانههای بازخوردی، واژگان و اصواتی مانند: «بله»، «جداً»، «hmm»، «mm» و ... هستند که به کرات در مکالمه ها شنیده شده و به سخنگو میفهمانند که سخنانش چگونه درک میشود. در واقع، شنونده با تولید نشانههای بازخوردی موضع خود را نسبت به سخنان گوینده نشان می دهد. در نتیجه، این کلمات بر پیشبرد هر چه بهتر مکالمات تأثیر میگذارند. با وجود اینکه نشانه های بازخوردی در تمام زبانهای دنیا وجود دارد، کاربرد آنها از زبانی به زبان دیگر متفاوت است. دادههای تحقیق شامل 300 دقیقه مکالمة تلفنی انگلیسی آمریکایی و 300 دقیقه مکالمة تلفنی زبان فارسی است. دادههای زبان فارسی از پایگاه داده بزرگ مکالمات تلفنی فارس دات با کسب مجوز از مؤسسه گویشپرداز اخذ و دادههای انگلیسی از تحقیق واناروک گرفته شده است. نتایج تحقیق نشاندهندة برخی شباهتها و تفاوتها در بسامد، نقش و مکان نشانههای بازخوردی در زبان انگلیسی و فارسی است. از تفاوت های دو زبان میتوان به بسامد نشانههای بازخوردی اشاره کرد؛ بسامد نشانههای بازخوردی در زبان فارسی (1691 مورد) بیشتر از زبان انگلیسی (1473 مورد) بوده است. پرکاربردترین نشانة بازخوردی در هر دو زبان، نشانههای بازخوردی کوتاه بودهاند و از نظر جایگاه، محتمل ترین مکان ظاهر شدن این نشانهها، پایان سازههای نحوی بوده است. همچنین، اکثر نشانههای بازخوردی، نقش نشان دادن درک و فهم را داشتهاند. با این حال در بین دیگر صورتها و نقشهای نشانههای بازخوردی در مکالمات زبان فارسی و انگلیسی تفاوتهایی وجود دارد.
مقاله به زبان انگلیسی: تاثیر فعالیت های آگاهی بخش مبتنی بر قیاس، استقرا، و زبان اول بر یادگیری کنش کلامی درخواست (The Impact of Deductive, Inductive, and L1-Based Consciousness-Raising Tasks on )(EFL Learners' Acquisition of the Request Speech Act)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت و ضرورت تدریس منظورشناسی زبان توسط بسیاری از محققان (مانند رز و کسپر، 2001) تاکید شده است. با توجه به اتفاق نظر موجود در مورد ضرورت تدریس توانش منظورشناختی زبان، اکنون مسئله حائز اهمیت نحوه تدریس موثر این توانش است. با توجه به این مسئله، پژوهش حاضر تاثیر فعالیت های آموزشی آگاهی برانگیز قیاسی، استقرایی، و زبان-اول محور را بر فراگیری کنش کلامی درخواست زبان آموزان در طول یک دوره هفت جلسه ای آموزش بررسی می کند. نتایج به دست آمده از طریق آزمون کتبی تکمیل گفتمان و از میان 140 زبان آموز نشان داد که آموزش تاثیر مهمی بر روی فراگیری کنش کلامی درخواست زبان آموزان داشته است. مقایسه فعالیت های آموزشی آگاهی برانگیز مختلف نشان داد که در مجموع فعالیت های آموزشی قیاسی موثرترین فعالیت آموزشی بوده است. علاوه بر این، بررسی نتایج به دست آمده بیانگر این موضوع است که زبان آموزان به طور کلی از فعالیت های آگاهی برانگیز زبان-اول محور تاثیرپذیر بودند و این فعالیت ها تاثیر بهتری نسبت به فعالیت های استقرایی در ارتقای دانش منظورشناختی زبان آموزان داشتند. نتایج این پژوهش دال بر آن است که فعالیت های آموزشی آگاهی برانگیز را می توان برای افزایش آگاهی منظورشناختی اجتماعی زبان آموزان به کار گرفت و به آنان کمک کرد تا توانش منظورشناختی خود را افزایش دهند.
عقاید مدرسین زبان انگلیسی در خصوص اندازه گیری درک مطلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم عقاید و نظرات بازیگران اصلی آموزش (مدرسین، دانشجویان و سیاستگذاران) در مورد مسایل یادگیری و تدریس در موفقیت آمیز بودن فرایند آموزش نقش بسزایی دارد. هدف این تحقیق بررسی نظرات مدرسین زبان انگلیسی در مورد نحوه ارزیابی مهارت درک مطلب می باشد. بدین منظور، از 50 نفر مدرس زبان در سطوح متفاوت در مدارس و موسسات زبان انگلیسی و دانشگاه دعوت به عمل آمد تا پرسشنامه ای را که به همین منظور طراحی شده بود تکمیل نمایند. نتایج حاصله بر اساس اطلاعات به دست آمده از 23 پرسشنامه پاسخ داده شده نشان می دهد که در اکثر موارد، مدرسین زبان آزادی لازم برای درست کردن آزمون ها را ندارند و مجبور به تبعیت از دستورالعمل هایی هستند که از طرف مقامات بالا بدستشان می رسد.
نقش تجسم فرهنگ در تدریس زبانهای خارجی راسخ بر مسایل فرافرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش تجسمات زبان آموزان در مورد فرهنگ و زبان بیگانه (مقصد)، همواره از دهه هفتاد قرن بیستم میلادی مورد توجه نظریه پردازان علم آموزش زبان های خارجی بوده است، چرا که یک زبان آموز از تجسمات خود که منشأخودی (مبدأ) دارد در مورد آموختن زبان و فرهنگ مقصد استفاده می کند. این تصورات به دو دسته تقسیم می شوند؛ دسته اول تصوراتی که تعامل و همخوانی با فرهنگ و زبان مقصد دارد که به آموزش کمک می کند و دسته دوم تصوراتی که ریشه در تفکرات اشتباه و یا عدم درک مناسب از زبان و فرهنگ مقصد دارد که در کوتاه مدت به مشکل تبدیل می شود ولی در دراز مدت به پیشرفت آموزش کمک می کند. این تصورات می توانند در بحث های کلاسی به «تفاهم و یا سوء تفاهم فرا فرهنگی» بینجامند، در اینجا نقش مدرس زبان و اشراف او به مباحث دستوری، ترجمه و فرهنگی بسیار تعیین کننده است. مقاله حاضر سعی دارد با توجه به برخی از تئوری های مطرح در مسایل فرافرهنگی آموزش زبان به تجزیه و تحلیل دو نمونه در مورد تعامل و همخوانی و دو نمونه در مورد عدم همخوانی و تفاهم فرهنگی اشاره کند. در انتها راه کارهایی که یک مدرس زبان با کمک آنها بتواند از این تصورات در جهت آموزش بهتر استفاده کند، ارایه می شود.
مسائل آموزش واژه¬سازی روسی در مراکز آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که «واژه» مهم ترین مسئله مورد بحث در علم «واژه سازی» را تشکیل می دهد و به دلیل اهمیت آن در فرایند آموزش زبان روسی، ضرورت مطالعه و بررسی دقیق این مبحث بسیار مهم در آموزش زبان روسی در مؤسسات آموزشی ایران به شدت احساس می شود.زبان آموزان ایرانی بدون درک درست این مبحث قادر به تجزیه و تحلیل جمله و در نتیجه قادر به درک آن نخواهند بود. تجربه عملی تدریس در دانشگاه تهران نشان می دهد که زبان آموزان ایرانی در یادگیری و درک ساختار تشکیل دهنده واژه دچار مشکل می شوند.از آن جا که این مبحث به تفصیل در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران مورد بررسی قرار می گیرد، در مقطع کارشناسی کمتر به آن توجه می شود. در راستای بر طرف ساختن این مشکل، در مقاله حاضر برخی توصیه های عملی- کاربردی در مقطع کارشناسی با توجه به دوره چهار ساله آموزش در دانشگاه، پیشنهاد می شود.