فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۴۱ تا ۲٬۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
Language Learning Strategies: A Strategy - Based Approach to L2 Learning Strategic Competence and Test Validation
حوزههای تخصصی:
خوانش معنایی پاره ای از نشانه های غیرکلامی در ارتباطِ رو در روی دانشجویان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی خوانش معناییِ پاره ای از نشانه های غیی در ارتباط رودرروی دانشجویی و ارائه طرحیی از این خوانش با درنظرگرفتنِ دو متغیر جنسیت و موقعیت اجتماعیِ مخاطب می پردازد.داده های پژوهش به روشِ مشاهده، مصاحبه و پرسش نامه تصویری جمع آوری شده است. بررسی داده های جمع آوری شده نشان می دهد که متغیر جنسیت در کاربرد رفتارِ چشمی، حالات چهره، فاصله میان سخنگویان در هنگام ارتباط، نشانه های زمانی، نشانه های صوتی فرازبانی، نحوه لمس کردن، و حرکات بدنی و متغیر موقعیت اجتماعیِ مخاطب در کاربرد حالاتِ چهره، فاصله میان سخنگویان در هنگام ارتباط، نشانه های زمانی، نحوه لمس کردن و نشانه های صوتیِ فرازبانی تأثیر دارد. علاوه بر این، نتایج به دست آمده از این بررسی بیان های غیرکلامی بیش از تأثیر متغیر موقعیتِ اجتماعیِ مخاطب است
سیمای ادب فارسی در آیینه زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله حاصل تدریس دو واحد زبان انگلیسی به دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی- تبریز در سال تحصیلی 1382توسط نگارنده است. برای انجام این مهم نخست برآن شدم که پیش از شروع نیمسال تحصیلی از میان آثار کلاسیک و مدرن ادب فارسی و ترجمه انگلیسی آنها متونی چند به اقتضای مقطع تحصیلی دانشجو و زمان موجود برگزینم، با این امید که دانشجو را با اقلیم زبانی دیگر و آب و هوای فرهنگی دیگر آشنا کنم. در این شیوه تدریس مقابله ای، بسیاری از ظرایف معنایی، غرایب ساختاری و ویژگیهای فرهنگی موجود در متون فارسی و برگردان انگلیسی آنها آشکار گردید. در بخش اول مقاله به برخی نکات کلی درترجمه و با تاکید بر تقابل آثار ادب فارسی و برگردانهای آنها اشاراتی داشته ام و بعد کوشیده ام نشان دهم چگونه پیام زبان مبدا (به ویژه زبان ادب) به هنگام عبور از منشور زبانی جنبه های نوین و گاهی غیرمالوف معنایی و ساختاری را برملا می کند و به تعابیر نوین دست می یابد. همکناری زبان ادب فارسی و برگردان انگلیسی آن منبع بسیار ارزشمندی درباره مشخصه های زبانی و فرهنگی دو زبان در اختیار مترجمان و دیگر علاقمندان این قبیل آثار قرار می دهد.
بررسی و نقد مؤلفه های فرهنگی و هویتی کتاب درسی زبان انگلیسی پایه اول متوسطه (هفتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی کتاب زبان انگلیسی پایه اول متوسطه (هفتم) از منظر مولفه های فرهنگی و هویتی شامل اسامی اشخاص، اماکن، البسه، پوشش، غذا، نوشیدنیها و مشاغل می پردازد. بررسی این کتاب بر اساس روش تحلیل محتوایی، مصاحبه و گفتگو با 8 معلم که کتاب حاضر را تدریس کردهاند و 12 نفرمتخصص حوزه آموزش زبان تهیه شده است.نتایج این بررسی نشان می دهد که مولفین نتوانسته اند به اندازه کافی به مولفه های فرهنگی بپردازند. کتاب حاضربه صورت کلی متمرکز بر فرهنگ بومی ایران است و نمونه هایی از فرهنگ جهانی در آن دیده نمی شود. نکته دیگرآن که، تنها مسائل فرهنگی و هویتیِ شهر تهران در این کتاب منعکس گردیده و خصیصه های فرهنگی سایر مناطق ایران در آن نادیده گرفته شده است. بر همین اساس در پایان این مقاله راهکارهایی برای بهبود این کاستی ها ارائه شده است.
Action research and the EFL teacher پژوهش کنشی و معلم EFL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشی پیرامون ریشه شناسی واژة سغدی ršt’wc’r(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان سغدی از زبان های ایرانی میانة شرقی است که از سدة نخست تا سده سیزدهم میلادی رواج داشته است. این زبان به سبب نفوذ زبان پهلوی و نیز بر اثر نفوذ زبان ترکی به تدریج از رونق افتاد و زوال آن با گسترش زبان فارسی و، علاوه بر آن، با نفوذ زبان عربی، از دیگر سوی، شتاب بیش تری گرفت. به هر روی، واژه هایی از زبان سغدی به زبان فارسی راه یافت و در قالب وام واژه به حیات خود ادامه داد. در این پژوهش، واژه سغدی / raštučār/ ršt’wc’r به معنای «دل داری، تسلی، هم دردی»، با توجه به شواهد زبان شناختی و آواشناختی زبان سغدی، بررسی و کوشش شده است تا ریشه ای برای واژه سغدی مذکور پیشنهاد شود و از دیگر زبان های ایرانی میانه شرقی (مانند ختنی و سغدی) و زبان های ایرانی میانه غربی (مانند فارسی میانه، پهلوی اشکانی ترفانی و فارسی میانه ترفانی) نیز شواهدی ارائه گردد.
تفاوت های تاثیرگذاری سطوح پردازش لغت در پردازش اسم و فعل در زبان دوم و اهمیت آن در آموزش زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس مطالعات روانشناسی زبان، در پردازش و بازیافت لغت، آمادگی ادراکی، مفاهیم لغوی، کدگذاری نحوی، ویژگی های وندی، والگوهای آوایی مورد تاکید قرارگرفته اند. همچنین با در نظرگرفتن مطالعات پیشین، نظریاتی در مورد توالی و همزمانی سطوح پردازش لغت به لحاظ آوایی، وندی، نحوی، و معنایی مطرح شده است، اما میزان تاثیرگذاری این سطوح در پردازش لغت مورد بررسی قرار نگرفته است. در این پژوهش که با مشارکت هشتاد و شش نفر دانشجوی مقطع کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی انجام گرفت، با استفاده از آزمون نامیدن تصویر به عنوان ابزاری شناختی، تفاوت های تاثیرگذاری سطوح پردازش لغت در بازیافت اسم و فعل در زبان دوم بررسی شد. بر اساس نتایج این پژوهش، در زبان دوم، پردازش اسامی بیشتر متاثر از سطح ادراک، و پردازش افعال بیشتر متاثر از سطح قاعده سازی می باشد. در نتیجه در آموزش اسامی به زبان انگلیسی، تاکید بر ویژگی های فیزیکی و خصوصیت ظاهری قابل مشاهده و در آموزش افعال تاکید بر خصوصیت های وندی به نحو معناداری یادگیری را تسهیل می کند. همچنین، اسامی مدت زمان بیشتری در حافظه باقی می ماند، ولی یادگیری ضمنی افعال در مقایسه با اسامی بیشتر می باشد.
نگاهی به ارزشیابی در ترجمه شفاهی
حوزههای تخصصی:
"ارتباط کلامی در محیطی دو یا چند زبانه در مواردی خاص وجود یک میانجی را الزامی می دارد، بدین معنی که اگر در چنین شرایطی شخص میانجی نباشد افراد درگیر گفتگو در عین حالی که نظامهای زبانی شان به کار نمی آید، ابزار دیگری نیز برای ایجاد ارتباط در اختیار نخواهند داشت، و در نتیجه این فرایند الزاما مختل یا متوقف می گردد.
در این مقاله سعی بر آن است تا ضمن تشریح عملکرد میانجی، روشی بر پایه مبانی ارزشیابی به دست دهیم تا از آن طریق بتوان کنش و توانش وی را به محک گذاشت."
فعل در زبان هرزنی
تکیه در جمله های انگلیسی
حوزههای تخصصی:
بررسی دامنه نفوذ، گسترش و دگرگونیِ معناییِ واژه های فارسیِ شطرنج در زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفوذ و گسترش شایان توجه واژه های زبان فارسی، در ادوار مختلف، در زبان های گوناگون، از جمله موضوعات قابل توجه در حوزه ریشه شناسی و مطالعات تاریخی است. از جمله زبان هایی که در طول تاریخ، به طور غیرمستقیم، وام گیرنده واژه هایی از زبان فارسی بوده اند، می توان به زبان های اروپایی، و از آن جمله انگلیسی، اشاره کرد. بررسی این دسته از واژه ها خود ارائه کننده تصویری گویا از فرهنگ، تمدن و رویدادهای اجتماعی و تاریخی ایران زمین است. بنابراین، در این مقاله، با بهره گیری از پیکره حاصل از بررسی جامع ریشه شناختی واژه های فارسی در زبان انگلیسی، با شیوه ای توصیفی تحلیلی، به طور مشخص به سیر انتقال و گسترش شگرف چهار واژه فارسیِ بازی شطرنج در زبان انگلیسی پرداخته می شود. نتیجه حاصل نه تنها تصویری از دامنه نفوذ این واژه ها را ترسیم می نماید، بلکه ابعادی ارزشمند از دگرگونی های معنایی و آوایی را در این دسته از واژه های قرضی آشکار می سازد.
مقایسه مدل های ذهنی گویشوران فارسی زبان و هورامی زبان (بررسی موردی فعل خوردن)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف استخراج و مقایسه مدل های ذهنی گویشوران فارسی و هورامی انجام شده است. برای نیل به این هدف، مدل هایی که، به باور نگارندگان، گویشوران فارسی از فعل «خوردن» و گویشوران هورامی از فعل wadæj ’خوردن‘ در ذهن خود دارند، استخراج شده و مبنای مقایسه قرار گرفته اند. مدل های به دست آمده، هر دو، تا حدی پیچیده و گسترده و در عین حال عمیقاً شبیه هستند تا آنجا که تفاوت آنها قابل چشم پوشی است. هر دو مدل دارای سه الگوی تکرارشونده یکسان هستند. بنابراین، بر اساس استدلال هایی که برمبنای الگوها می توان کرد، معانی مختلفی که دو فعل مذکور، در هر دو زبان، پوشش می دهند، مطابق یکدیگر و یکسان هستند.
نقش ممیز عدد در گروه حرف تعریف کردی کلهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نقش ممیز عدد در درون گروه حرف تعریف کردی کلهری را به عنوان یک زبان ممیزی بررسی می کنیم. ممیزها عناصری هستند که به عنوان متمم عدد با اسامی قابل شمارش به کار می روند. فرافکن حاصل از این هسته نقشی در درون گروه حرف تعریف پایین تر از گروه سوری ضعیف و بالاتر از گروه شمار جای می گیرد. برای تبیین نقش این عناصر ابتدا الگوهای چیرچیا (1998)، بورر (2005) و گبهارت (2009) را به عنوان سه مدل مسلط موجود در این زمینه ارائه کرده، همراه با توصیف ممیزهای عدد کردی کلهری از این سه دیدگاه کفایت آنها را دربرابر این داده های جدید می آزماییم. براساس مدل چیرچیا، در زبانهای ممیزی دلالت اسامی توده وار بوده و لذا به علت جمع بسته نشدن اسامی به تنهایی، از ممیزها برای جمع بستن اسامی استفاده می شود. وجود اسامی قابل شمارش و تکواژ جمع در زبان کردی و اختیاری بودن ممیزها حاکی از نادرستی این دیدگاه است. بورر (2005) براین عقیده است که تکواژ شمار و ممیزها نقش انفراد را داشته و در توزیع تکمیلی هستند. نظر به حضور همزمان ممیز و نشانه جمع در گروه حرف تعریف کردی کلهری، کارایی این دیدگاه در توصیف داده های این زبان نیز رد می شود. سرانجام نشان می دهیم که چنانچه به پیروی از گبهارت قائل به آن باشیم که ممیزهای عدد حاوی مشخصه هایی مانند [کمیّت] و [انفراد] بوده و درمقابل، تکواژهای جمع دارای مشخصه [گروه] باشند قادریم ضمن توصیف ممیزها در این زبان، توزیع آنها را نیز در درون گروه های حرف تعریف تبیین کنیم.
بررسی الگوی تکیه ی زیروبمی در گفتار فارسی مردان و زنان ایرانی مسلّط به زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ی واج شناسی لایه ای، دو نوع تکیه را متمایز می کند که عبارتند از تکیه واژگانی و تکیه زیروبمی. این مقاله به بررسی و تحلیل صوت شناختی تکیه ی زیروبمی در گفتار فارسی گویشوران فارسی مسلّط به زبان انگلیسی می پردازد. زبان شناسان همواره از پدیده ی تداخل زبانی که طی آن ویژگی های مختلف زبان اول عناصر متناظر در زبان دوم را تحت تأثیر قرار می دهند. اما در این پژوهش تأثیر معکوس زبان دوم بر زبان اوّل مورد بررسی است که کمتر به آن توجه می شود. بر این اساس، با ارائه الگوی تکیه و مقایسه ی دو زبان انگلیسی و فارسی، گفتار فارسی افراد دوزبانه ی فارسی- انگلیسی از الگوی تکیه مورد تحلیل و مقایسه قرار می گیرد. در تحقیقات پیشین، الگوی تکیه ی زبان انگلیسی در هجاهای آغازین یا میانی کلمات یعنی الگوی تکیه ی چپ گرا و الگوی تکیه ی زبان فارسی در هجای پایانی کلمات یا الگوی تکیه ی راست گرا بیان شده است. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار پِرَت مورد تحلیل صوت شناختی قرار گرفت و در نهایت، الگوی تکیه ی گفتار فارسی افراد به تفکیک جنسیت ارائه شد. نتایج حاکی از تأثیرپذیری نسبی الگوی تکیه در تلفظ فارسی افراد مورد آزمایش از الگوی تکیه زبان انگلیسی بود و این تأثیر در زنان به مراتب بیشتر از مردان مشاهده شد.
بررسی کارکردهای نشانه معناشناختی نور بر اساس قصّه ای از مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین نشانه ها در فهم متون عرفانی عنصر «نور» است. یافتن دلالت های معنایی و مناسبات درونی عنصر نور در متون عرفانی، درک ژرفای معانی آن ها را آسان می کند. نشانه معناشناسی، به مثابة یکی از روش های نقد ادبی نُو، به ما اجازه می دهد تا به مطالعه این کارکردها در درون گفتمان بپردازیم. این مقاله در پی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، کارکردهای نور را در بخشی از قصّه «آمدن جعفر به گرفتن قلعه ای به تنهایی» از دفتر ششم مثنوی، بر اساس رویکرد نشانه معناشناختی بررسی و تبیین کند. پرسش اصلی پژوهش این است که عنصر نور چگونه فضای گفتمانی را تحت تأثیر خود قرار می دهد و سبب آفرینش چه معناهایی می گردد. درواقع هدف از این پژوهش مطالعه شرایط داستانی و گفتمانی نور در این قصّه برای نشان دادن سیالیّت معناست. عنصر نور در این قصّه کارکرد داستانی و گفتمانی پیدا می کند و از این طریق گفتمانی پویا و سیّال آفریده می شود. فرضیّه اساسی این است که نور در این گفتمان دارای کارکردهای جسمانه ای، شناختی، واسطه ای، استحاله ای، و استعلایی است و این کارکردها همواره از ویژگی های تنشی، شَوِشی، عاطفی، نمودی، انفجاری، واسازی، انعکاسی و زیبایی شناختی برخوردارند. بررسی کارکردها و ویژگی های نشانه معناشناختی نور می تواند ظرفیّت های داستانی و گفتمانی قصّه های مثنوی را به خوبی بشناساند و افق جدیدی به روی مطالعات مثنوی بگشاید.