فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در حالی که ادبیات داستانی و واقعیت به طور ظریفی در هم تنیده اند خواندن اثر رودیارد کیپلینگ قرائت تازه ای از واقعیت به خواننده القا می کند. تصویر هند و خلق شخصیت هندی براساس پیش زمینه امپراطوری بریتانیا که از طرح ها و نقشه های معین تشکیل یافته ترسیم شده است. به عبارت دیگر، مکان خلق شده توسط ذهن نویسنده یا همان هند کاملا در چارچوب این امپراطوری جای می گیرد. آیا نقش ادبیات در این میان صرف اهداف امپریالیستی یا فراتر از آن است؟ محقق می کوشد تا شگردهای رمان نویس در جهت خلق شخصیت های قالبی و دورگه و غیره را بررسی کند. اشاره ها به متن مذکور در جهت روشن نمودن مطالب نظری به کار رفته است. شواهد بسیاری در رمان وجود دارد که نقش خیال پردازی ادبی در حفظ نظام امپریالیستی را نشان می دهد. پرداخت کیپلینگ به این موضوع به هیچ وجه آزاداندیشانه نیست.
عدم رعایت ادب و قدرت: رویکرد منظورشناختی بین زبانی به استفادهاز الگوهای غیرمؤدبانه با توجه به قدرت(Impoliteness and Power: An Interlanguage Pragmatic Approach to the Use of Impolite Patterns in Terms of Power)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود اینکه تعداد بسیاری از تحقیقات در مورد مسایل منظورشناختی در کل و به صورت اختصاصی تر در مورد موضوعرعایت ادب صورت گرفته است، موضوع عدم رعایت ادب بسیار نادیده گرفته شده است. در این تحقیق از شرکت کنندگان درخواست شده که به نسخه های فارسی و انگلیسی یک پرسشنامه کتبی تکمیل گفتگو (WDCT) پاسخ دهند. پاسخ های جمع آوری شده به منظور تجزیه و تحلیل رابطه میان عدم رعایت ادب و قدرت بررسی شدند. بعلاوه پاسخ های پرسشنامه فارسی با پاسخ های معادل انگلیسی آن مقایسه شدند تا تفاوت آنها از نظر رابطه میان عدم رعایت ادب و قدرت بررسی گردد.نتایج حاصله بر اساس تعداد موارد عدم رعایت ادب نشان داد که علیرغم وجود رابطه ای مستقیم میان عدم رعایت ادب و قدرت در داده های زبان فارسی، هیچ رابطه ای در پاسخ های جمع آوری شده به زبان انگلیسی مشاهده نشد. از نظر رابطه میان عدم رعایت ادب و قدرت تفاوت معناداری میان داده های زبان فارسی و انگلیسی مشاهده شد. می توان نتیجه گرفت که زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان دوم، علیرغم آگاهی از رابطه میان عدم رعایت ادب و قدرت در زبان اول خود، دانش کافی در مورد این ارتباط در زبان دوم خود ندارند.
نمایه های ذهنی واژه های ترجمه ای هم ریشه و غیرهم ریشه در فراگیران انگلیسی فارسی زبان (Mental Representation of Cognates/Noncognates in Persian-Speaking EFL Learners)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور آزمایش نظریه های پیشنهادی مدل واژگانی دوگانه، در این مطالعه به بررسی نمایه های ذهنی جفت های ترجمه ای هم ریشه و غیرهم ریشه در فارسی و انگلیسی که زبان هایی با سیستم نوشتاری مختلف هستند پرداخته شد. با استفاده از فرایند راهنمای پوشیده شده و تصمیم گیری واژگانی، دو گروه از در فراگیران انگلیسی فارسی زبان در دو جهت فارسی-انگلیسی و انگلیسی- فارسی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج حاصل تاثیر مثبت نمایش راهنماهای متعلق به زبان اول برای جفت های ترجمه ای هم ریشه را نشان داد که این الگو نقش سیستم الفبایی در بوجود آوردن نمایه های ذهنی مشترک در این دسته از واژگان را تایید می کند. حال آنکه الگوی بدست آمده برای جفت های ترجمه ای غیرهم ریشه، این مدل را تایید نمی کند.
تاملی در برنامه مترجمی دانشگاهها و راهکارهای برای حل مشکل
حوزههای تخصصی:
بخشی از دانش و علمی که به آن دست یازیده ایم حضوری و بخش دیگر آن حصولی است. ترجمه فنی است که باید با تمرین و ممارست و با انبانه ای از دانش های جنبی حاصل گردد. منظور این است که برای تربیت یک مترجم قابل، اسباب و لوازمی ضروری است و فرایند مشخصی را باید پیمود. همزمانی یادگیری زبان بیگانه و فراگیری فنون مترجمی و آگاهی از زیر و بم های آن، آنگونه که تاکنون مرسوم بوده است، میسر نیست. در نوشته حاضر، صفات یک مترجم خوب و دانشی که باید بر آن مسلط باشد فهرست شده و در پایان، به صورت پیشنهادی، برنامه جامعی برای رشته مترجمی ارائه گردیده است.
جامعه شناسی ترجمه متون نمایشی در دوره قاجار: با نگاهی بر تأثیر شرایط اجتماعی آن دوران بر انگیزه های مترجمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله کاوشی است در جهت یافتن پاسخی به چرایی ترجمة برخی از آثار نمایشی در دوره قاجار؛ آثاری که بررسی درونمایة آن ها و انگیزه های مترجمانشان راهگشای برقراری ارتباط میان ترجمه و جامعه شناسی است. از دیدگاه چسترمن (۲۰۰۹) تحقیقات با رویکرد جامعه شناسانه بر روی انگیزه های مترجمان می تواند سهم عمده ای در شناخت هرچه بهتر ایده ها و اهداف شخصی مترجمان داشته باشد و اینکه چطور این نگرش ها در ترجمه آن اثر نمود پیدا کرده است. از منظر جامعه شناسی است که می توان به تأثیر فضای اجتماعی سیاسی جامعه بر انتخاب های مترجمان برای ترجمه آثاری خاص پی برد. علاوه بر این تأثیرپذیری اولیه، نقش عادت واره های مترجم که بوردیو در مدل جامعه شناسی اش آن را یکی از فاکتورهای مهم در هر کنش اجتماعی می داند بررسی شده و در نتیجه، انگیزه های آنان نیز در این مجال مورد بررسی قرار گرفته اند.
مقاله به زبان فرانسه: آموزش صریح استراتژی های خواندن در کلاس زبان فرانسه به عنوان زبان خارجی در ایران (Enseignement explicite des stratégies de lecture en classe du FLE en Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرایند آموزش زبان فرانسه، یکی از اساسی ترین مهارت هایی که می باید فراگرفته شود، مهارت خواندن است. توسعه و گسترش استراتژی های خواندن و فراگیری برقراری ارتباط نوشتاری از اهداف این مهم می باشد. آموزش مهارت خواندن در ایران در بیشتر مواقع به گونه ای است که در خدمت دیگر مهارت ها به کار گرفته می شود. بنابراین، زبان آموزان چنین مهارتی را به درستی فرا نمی گیرند. در این مقاله به ترسیم استراتژی های اثربخش در ارتقا مهارت خواندن زبان فرانسه به عنوان زبان خارجی می پردازیم. کسب مهارت خواندن از سوی زبان آموزان موجب استقلال آنها در دریافت مفاهیم متن می شود.
A Genre Analysis of Persian Research Article Abstracts: Communicative Moves and Author Identity(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Most studies within the area of genre analysis, particularly those conducted in Iran, have exclusively used text analysis. While such investigations have led to important understandings of generic features of texts, it can be argued that incorporating interview data for triangulation can lead to better understanding of generic features of texts. Along this line, this paper reports the results of a qualitative study of Persian RA abstracts written by native speakers of Persian. Taking a macro and a micro structure framework, this article will look into the ‘moves’ and ‘author identity’ in such RA abstracts. Two patterns are often associated with English academic prose: Introduction-Methods-Results-Discussion and CARS (Create-a-research-space) (Lores, 2004). This, however, did not seem to be the case in most RA abstracts under study. The other feature of Persian RA abstracts to be explored is the absence of first person pronoun. One preliminary hypothesis would be to attribute this to a carry-over of positivistic traditions (Hyland, 2001), though qualitative interviews pointed to a close link between lack of reference to self and modesty as a cultural norm among the participants under study.
تحلیل متون روایی مکتوب زبان آموزان ایرانی با استفاده از نظریه ساختار معانی- بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی ساختار معانی- بلاغی داستانهای روایی نوشتاری زبان آموزان ایرانی می باشد. بدین منظور 60 داستان روایی که دانشجویان زبان انگلیسی بر اساس کتاب مصور «قورباغه، کجایی» اثر مایر (1969) به رشته تحریر در آورده بودند مورد تجزیه و تحلیل ساختار معانی- بلاغی قرار گرفت. نتایج کلی تحقیق که بر اساس 25 رابطه دل من و تامسون (1987) و همچنین من، متیسون و تامسون (1992) بنا شده بود، نشان داد رابطه های توالی، سببی، شرحی یا توصیفی، وضعیتی و امتیازی رایج ترین روابط بلاغی در چنین متونی است. در نهایت، بررسی دقیق درختچه نمونه های بدست آمده تشابه چشمگیری در دو سطح بالایی سلسله مراتبی ساختار و تفاوت زیاد آنها را درسطوح پایین تر نشان می داد. این وضعیت نشانگر اهمیت توالی زمان در بیان وقایع داستان می باشد. همچنین پراکندگی رابط «آشناسازی» و یا «معرفی کننده» در جاهای خاصی از داستان و قابلیت جابجایی آنها از نظر نویسندگان تاثیر زبان اول را بیان می داشت.
زبانشناسی نقشگرا
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان انگلیسی: ارتباط تعاملی از طریق زبان دوم در محیط های تقریبی گوناگون و توسعه توانش ارتباطی (Collaborative L2 Interactivity in Diverse ZPD-Based Proximal Contexts and Interactional Competence Development)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم بنیادینِ نظریه اجتماعی-فرهنگیِ ویگوتسکی، مفهوم منطقه توسعه تقریبی(ZPD) است که پژوهشگران آموزش زبان دوم آنرایک چارچوب مفید برای آموزش و یادگیری زبان دوم تلقی می کنند. ون لیر (2004) معتقد است که می توان ZPD را در محیط های تقریبی کوناگون فعال کرد و تنها به سناریوی متخصص-نوآموز محدود نمی شود. این مطالعه بررسی کرد که آیا تعامل زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی با افرادی با توانایی متفاوت برای انجام فعالیت های تعاملی(در محیط های تقریبی) منجر به توسعه توانش تعاملی آنان می گردد. مدل یانگ (2011) در ساخت آزمون توانش تعاملی در پیش آزمون و پس آزمون استفاده گردید. سه کلاس گفت وشنودِ زبان خارجی انگلیسی در یکی از دانشگاههای جنوب غرب ایران به صورت تصادفی بعنوان گروه های ناهمسان متخصص-نوآموز، همسان و شاهد قلمداد شدند. تعاملات همساخته گروه ها در شرایط (غیر)متقارن ZPD ضبط وسپس جهت تشخیص توسعه توانش تعاملی زبان آموزان در زبان دوم تحلیل شد. از رویکردِ چندگانه برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد در حالی که دو گروه ZPDعملکرد بهتری در پس آزمون های توانش تعاملی نسبت به گروه غیرZPD داشتند، تفاوت معنی داری بین توسعه توانش تعاملی شرکت کنندگان در محیط های توسعه تقریبی متقارن و نامتقارن یافت نشد. همچنین تحلیل میکروپیدایشی نشان داد که شرکت و فعالیت در محیط های تقریبی متفاوت می تواند به نحو تاثیرگذاری باعث آگاهی از مکانیزم ها و هنجارهای تعامل گفتاری زبان دوم شود و در ادامه سبب توسعه توانش تعاملی گردد. یافته ها برکاربردِ تعاملِ -ZPDمحور (نا)همسان بر توسعه توانش تعاملی زبان دوم دلالت دارند.
تعیین میزان همبستگی نمرات زبان انگلیسی با مجموع نمرات قبولی دانشجویان زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان و فرهنگ ماچیان
حوزههای تخصصی:
درجات و سطوح دوزبانگی و رابطه آن با ترجمه
حوزههای تخصصی:
"توانش و کنش افراد دوزبانه همواره مورد بحث جامعه شناسان زبان، و به ویژه پژوهشگران حوزه دوزبانگی و نیز ترجمه شناسان بوده است. بسیاری از جامعه شناسان زبان و ترجمه شناسان بر این باورند که افراد دوزبانه بالقوه مترجمند. این باور در نگرشی کلی نیز کاملا درست می نماید، زیرا یکی از ویژگیهای افراد دوزبانه از نگاه فرد غیر متخصص همانی است که مترجم نیز خواه در ترجمه مکتوب و خواه در ترجمه شفاهی انجام می دهد.
در این مقاله سعی بر آن است تا عملکرد افراد دوزبانه و مترجمان را در چارچوب عمل ترجمه با یکدیگر مقایسه کنیم تا معلوم شود، کدام دسته از افراد دوزبانه و با چه درجه و سطحی از توانش زبانی برای دوره های تربیت مترجم مناسب تر اند."
L2 Learners’ Lexical Inferencing: Perceptual Learning Style Preferences, Strategy Use, Density of Text, and Parts of Speech as Possible Predictors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study was intended first to categorize the L2 learners in terms of their learning style preferences and second to investigate if their learning preferences are related to lexical inferencing. Moreover, strategies used for lexical inferencing and text related issues of text density and parts of speech were studied to determine their moderating effects and the best predictors of lexical inferencing. To this end, a posttest group design with 142 students studying engineering was adopted for the study. Perceptual style preferences questionnaire was administered to identify the students’ major learning styles, followed by strategy training for deriving the meaning of unknown words. Finally, lexical inferencing texts were given to the students to study and extract the meaning of unknown words and concurrently determine the type of strategy used for lexical inferencing. The results indicated that a great proportion of students belonged to the kinesthetic category of styles while the predominant treatments in the class were audio-visually structured. The analysis also revealed that tactile, kinesthetic, and group categories of style preferences are meaningfully related. Moreover, it was found that learning style preferences lead to statistically different lexical ineferncing. As for the strategies, the ‘syntactic knowledge analysis’ showed the highest correlation with ‘auditory learners’. Lexical density and parts of speech were also shown to moderate the effect of perceptual style preferences on lexical ability. On the whole, strategy and perceptual style preferences were found to be the two best predictors of successful lexical inferencing.
برخی پیامدهای نظریه ساخت اطلاع برای ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت اطلاع به عنوان یکی از بخشهای دستور زبان (Lambrecht, 1994) به میزان بجایییک صورت زبانی در یک موقعیت ارتباطی و کلامی خاص مرتبط میشود. به عبارت دیگر، در ساخت اطلاع مسئله این است که در یک موقعیت خاص از بین چندین صورت زبانی با معنای گزارهای و تحلیلی مشابه، کدام صورت زبانی بجا و کدام نابجاست. در این پژوهش برخی از پیامدهای عملی نظریه ساخت اطلاع برای ترجمه تبیین شده است. برای تحقق این هدف، پرسش نامهای طراحی شد که در آن آزمودنیها در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون به سؤال هایی درمورد صرف و نحو جواب دادند. نتایج به دست آمده از به کارگیری آزمون T4 جفتی روی دادهها نشان می دهد در آزمون صرف تفاوت مشاهده شده بین عملکرد آزمودنیها در دو مرحله آزمون معنادار بوده؛ درحالی که در آزمون نحو تفاوت معنادار نبوده است. پیامد این پژوهش برای ترجمه این است که ترجمه تحت اللفظی صورتهای زبانی به ویژه در حوزه صرف به تولید صورتی نابجا منجر میشود؛ اما در حوزه نحو ممکن است به تولید ساختی بینجامد. پیامد دیگر این است که برای ارائة ترجمه ای با ارزشِ نقشی برابر، مانند دیگر حوزههای دستور زبان، مترجمان به آموزش صوری ساخت اطلاع نیاز دارند.
بررسی تطبیقی زاویه دید روایی و جهان های ممکن در ادبیات داستانی و نمایشی ایران؛ رویکردی زبان شناختی نمونه های مطالعاتی: داستان حلزون شکن عدن و نمایشنامة سپنج رنج و شکنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش برآنست تا سازوکار دریافت زاویه دید در حوزه داستان و نمایش بررسی شود. برای این منظور دو نمونه داستانی («حلزون شکن عدن» از شهریار مندنی پور) و نمایشی («سپنج رنج شکنج» از محمود استادمحمد) بررسی می شوند. وجه اشتراک نمونه های برگزیده در این است که زاویه دید شخصیت های غایب در هردو اثر، از خلال اظهارات افراد حاضر در جهان داستانی و نمایشی خلق می شود. برای درک این فرایند، تلفیقی از رویکرد زبان شناختی دانیل مک اینتایر مبنی بر رهیافت «انتقال اشاره» و آراء ماری لار رایان پیرامون «جهان های ممکن» به عنوان چارچوب نظری پژوهش اتخاذ شده اند. مسئله اصلی این پژوهش کشف قابلیت های روایت شناسانه زاویه دید در فضاهای داستانی یا نمایشی بیرون از قاب اصلی ماجراست؛ به این معنا، هدف اساسی مقاله حاضر ارزیابی روند خلق یا بازتولید زاویه دید اشخاص غایب در صحنه وقوع ماجراست. داده های این پژوهش براساس شاخص های روایت شناختی مک اینتایر و رایان تحلیل می شوند؛ بنابراین، نمونه ها با انتخاب روش پژوهش تحلیلی توصیفی بررسی می شوند. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که به رغم تمایزات ماهوی جهان داستانی و نمایشی، اشخاص اصلی ماجرا اغلب به کمک نشان گرهای زبان شناختی که در روند مکالمه مؤثرند، فرصت می یابند تا با گسترش دامنه دلالت های کلامی و عمق میدان دید روایی، زاویه دید شخصیت های غایب ازصحنه را هدایت کنند و برنحوه ادراک تماشاگر فرضی (خواننده) اثرگذار باشند.