فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Recent second or foreign language (L2) research has shown that integration of form-focused instruction into collaborative, communicative activity is highly influential. Sociocultural theory (SCT) provides a praxis-oriented educational ecosystem wherein L2 grammatical knowledge and practical use can be effectively linked. This SCT-inspired study examined the effects of praxis-oriented grammar instruction and mediational feedback within the social media networking (SMN) platform (i.e., Telegram) on L2 learners’ microgenetic development of grammatical knowledge. Participants were 30 EFL learners that were assigned to three different instructional conditions: (i) conventional teacher-fronted instruction as the comparison group, (ii) collaborative instruction attuned to learners’ Zone of Proximal Development (ZPD) in an actual classroom as the first experimental group, and (iii) ZPD-based instruction in virtual Telegram space as the second. The groups were pre- and posttested on a grammar test targeting subject-verb non-inversion in embedded WH-questions, which poses cross-linguistic challenges to Persian L2 learners of English. Collaborative whole-class, dyadic, or triadic talk-in-interactional activities were employed to engage learners in co-constructing educational praxis and providing contingent, ZPD-sensitive graduated mediation in both virtual and face-to-face settings. The results indicated that the two ZPD groups outperformed the comparison group. No significant difference was, however, found between the ZPD groups despite witnessing a developmental trend in favor of the virtual SMN setting. Post-intervention interviews revealed learners’ positive attitudes towards using Telegram affordances for praxis-oriented grammar instruction. Further theoretical and pedagogical implications are discussed.
A Cross-cultural CMC-Based Study of Speech Act of Criticism in Response to School Reopening during COVID-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this cross-cultural CMC-based study is to investigate how the speech act of criticism is realized in the Instagram comments by Persian and English-speaking users in response to an announcement in Fall 2020 about school reopening during COVID-19. To this end, 400 Persian and English comments were collected in Fall 2020 from the Instagram pages of Iran and the U.S Secretaries of Education where they posted about the students’ return to school during the pandemic. The data were then analyzed based on Nguyen’s (2013) model of speech act of criticism. The findings show that both Persian and English-speaking users tended to use direct criticism over indirect criticism with an explicit expression of dislike and an explicit expression of disapproval as the most frequently used direct criticism strategies. Moreover, with regard to indirect strategies, Persian speaking users employed more request for change strategies while English speaking users outperformed hint strategies. Also, the uses of supportive moves and internal modifiers were similar in the two corpora. The findings of this naturally occurring observational study partially confirm the results obtained by elicited-based research method. The results showed that despite the similarities between the corpora, teaching criticism strategies and mitigating devices can help language learners perform the act of criticism more appropriately and avoid non-native like language use.
مشاهداتی درباره سهم و نقش دو نیم کره مغز در پردازش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
273 - 299
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی عملکردهای زبانی منسوب به نیمکره ی راست مغز در بیماران آسیب دیده نیمکره ی چپ، انجام شد. در این پژوهش که از نوع توصیفی – تحلیلی بود، با نمونه گیری تصادفی، یک گروه از بیماران آسیب دیده ی نیمکره ی چپ مغز (20مرد و 10 زن) که به بخش مغز و اعصاب درمانگاه امام رضا (ع) شیراز مراجعه کرده بودند و 30 نفر افراد سالم (20مرد و 10 زن)، انتخاب شدند. سپس از آزمون های مجموعه ی زبان نیمکره ی راست (برایان، 1995) و آزمون کنش ها و توانش های کاربردی زبان (مهری، 1381) برای مقایسه ی عملکردهای زبانی این بیماران با افراد سالم، استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین زنان و مردان آسیب دیده در تمامی خرده آزمون ها، تفاوت معنی دار وجود نداشت. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که بین افراد سالم و بیمار در آزمون های استعاره تصویری، استعاره نوشتاری، درک معنای تلویحی یا درک استنباط معنی، درک طنز (شوخی) یا درک جملات طنزآمیز، واژگانی-معنایی، بیان استعاره، ضرب المثل نوشتاری یا درک نوشتاری ضرب المثل، بیان ضرب المثل و درک کنش های گفتاری غیرمستقیم، تفاوت معنی داری وجود داشت. نتایج نشان داد که توانایی های گفته شده، خاص نیمکره ی راست نیست و نیمکره چپ نیز در تولید و درک این توانایی های زبانی، نقش دارد.
اشراف چندگانه در ساختار کافت در زبان های فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ساختار کافت در دو زبان ایرانی پیش از اسلام؛ زبان فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی با استفاده از رویکرد ادغام متقارن و اشراف چندگانه تحلیل و بررسی می شود. بدین منظور، نخست ساختار کافت و ویژگی های آن معرفی می شود و سپس به بررسی کافت در زبان فارسی باستان و فارسی میانه زردشتی بر اساس رویکرد چیتکو (ب 2011 و 2012) پرداخته می شود. بر اساس این پژوهش، بررسی نمونه های زبانی جمع آوری شده از زبان فارسی باستان که دارای ساختار کافت هستند، نشان می دهد که نوع حذف ساختاری مشاهده شده در این زبان با تعریف کافت متفاوت است. در ساختار کافت وجود دو هم پایه در جمله لازم است اما در نمونه های زبانی یافت شده از فارسی باستان، شاهد وجود یک جمله هستیم که در آن قلب نحوی مشاهده می شود به گونه ای که ساختاری که حذف سازه در داخل آن انجام شده است، خود یک سازه واحد (گروه اسمی مفعول) است. بررسی نمونه های زبانی از فارسی میانه زردشتی که دارای ساختار کافت هستند، نشان دهنده این است که یکسان بودن زمان، جهت، نمود فعل و همچنین فعل واژگانی در همپایه ها در ساختار کافت و عدم امکان وجود ارزش های مختلف برای این مشخصه ها در هم پایه ها می تواند دلیلی بر ادغام متقارن هسته زمان، هسته نمود، هسته فعلی کوچک و هسته فعل واژگانی و اشتراک آن ها بین هم پایه ها در ساختار کافت در زبان فارسی میانه باشد.
نفی بند و غیرِبند در زبان گیلکی از منظر رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان گیلکی، مطالعه جامعی پیرامون «نفی» نشده است. در این پژوهش، سعی بر آن است براساس پرسشنامه میستامو (2016) نفی در گیلکی گونه لاهیجانی توصیف گردد. بدین منظور، نفی در انواع بند و همچنین نفی غیرِبند مطالعه و ساخت های صوریِ مبیّن هر نقش به لحاظ تقارن در ساختار و صیغگان توصیف شده است. داده ها، علاوه بر بومی بودن نویسندگان، از گفتار روزمره گویشوران بومیِ شهرستان لاهیجان گردآوری شده است. مطالعات بینازبانی حاکی است در بسیاری از زبان ها، شیوه (ها)ی نفی معیار با برخی بندهای دیگر متفاوت است. درحالی که، در گیلکیِ لاهیجانی، نفی معیار برای منفی سازیِ انواع بندها به کار می رود. مطابق یافته های پژوهش، بندهای حاویِ انواع فعل ساده، پیشوندی و مرکب در زمان ها و وجوه مختلف، از حیث تقارن، رفتار متفاوتی نشان می دهند. به علاوه، گاهی وجه تمایز یک جمله مثبت و متناظرِ منفیِ آن، صرفا ناشی از افزوده شدنِ عنصر نفی نیست و تغییرات دیگری نیز در جمله حاصل می شود، ازجمله جایگزینی وند منفی با تکواژی دیگر یا تغییرات واجی. در این صورت، ساختار نفی، نامتقارن محسوب می گردد. در نفی غیرِبند، پاسخ منفی، ضمایر مبهم منفی و اشتقاق منفی بررسی می شود.
بررسی پاسخ های آوایی گویشوران دو گونه تهرانی و اصفهانی به فشار زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان ها و گونه ها محل دقیق همترازی نقاط گذار F0 با ساخت زنجیره ای گفتار متفاوت است (Ladd, 2008). تفاوت های بین زبانی و بین گونه ای آنقدر کوچک و جزئی است که نمی توان بازنمود زیرساختی را مشخص ساخت. هدف از پژوهش حاضر بررسی راهکارهایی است که گویشوران دو گونه (اصفهانی و تهرانی) در واکنش به فشار زمانی ناشی از کاهش رسایی پایانه در چارچوب واج شناسی خودواحد وزنی نظریه پیرهامبرت (1980) استفاده می کنند. بدین منظور از 20 گوبشور اصفهانی و20 گوبشور تهرانی خواسته شد که سه واژه تکیه بر که همراه با کاهش رسایی پایانه بودند را در جایگاه تکیه زیروبمی هسته دو بار تکرار کنند. در بررسی و تحلیل داده ها سه پارامتر نوایی دیرش رسایی پایانه حاوی تکیه زیروبمی، زمان بندی یا همترازی و الگوی منحنی آهنگ عمدتاً مدنظر بود. نتایج نشان داد که گویشوران گونه اصفهانی در تولید منحنی افتان-خیزان زمان بیشتری را بکار گرفته اند و از راهکار زیرهدف استفاده کرده اند. پدیده زیرهدف، منجر به وقوع زودهنگام با دامنه زیروبمی کمتر بر روی واحدهای واجی گشته است. در حالی که در گونه تهرانی، گویشوران در تولید منحنی افتان از پدیده تراکم استفاده کرده اند. بدین معنی که گویشور در تولید منحنی سریع تر عمل کرده و حرکت F0 به طور کامل ولی در مدت زمان کوتاهی انجام گرفته است. بنابراین منحنی آهنگین الگوی افتان به طور کامل و با سرعت بالا تولید گشته است. گویشوران هر دو گونه اصفهانی و تهرانی در تولید منحنی خیزان، از پدیده کوتاه سازی یا ترخیم استفاده کرده اند، بدین معنی که حرکت F0 کوتاه گشته و تنها نسخه ناقصی از منحنی آهنگین تولید شده؛ ولی سرعت حرکت F0 تغییر نکرده است. بنابراین، درمجموع می توان گفت که تنوع در انتخاب راهکارهای گویشوران دو گونه در پاسخ به فشار زمانی، مسئله ای زبان ویژه و گونه ویژه است.
واژه های فریبکار در فارسی کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مقوله های زبان شناسی یک صدسال اخیر حوزه واژه های فریبکار است. این اصطلاح به معنی واژه های به ظاهر یکسان، اما در معنی متفاوتی است که در یک زبان یا در میان دو زبان به کار می رود و بی توجهی به دو معنی واژه، باعث اختلال معنی می شود. فارسی کرمانشاهی از لهجه های زبان فارسی است که در طول سده ها در شهر کرمانشاه در کنار کردی کرمانشاهی به کار رفته است. به دلایل گوناگون در این لهجه واژه ها، عبارت ها یا جمله هایی وجود دارد که در فارسی معیار به معنی دیگری به کار رفته اند. در نوشتار حاضر پس از بیان تعریف، تاریخچه و ویژگی های واژه های فریبکار، نمونه هایی از آن در فارسی کرمانشاهی استخراج و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که از واژه های فریبکار بررسی شده این نوشتار، 65 درصد واژه ها گسترش معنایی و 25 درصد آن فروکاست معنایی داشته است. از حیث کاربردهای بیانی بیشترین کاربرد از آن مشابهت (32.5 درصد) و پس از آن، مربوط به مجاز کل و جزء (15درصد) است. از منظر روابط معنایی بیشترین بسامد (32.5 درصد) ازآنِ رابطه تناسب و کمترین آن مربوط به تضاد (7.5 درصد) است.
Impact of Cognitive Intervention Instruction on the Phonological Awareness of Dyslexic Students at Primary Schools(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۳, ۲۰۲۲
167 - 177
حوزههای تخصصی:
This experimental research centered on considering the effect of cognitive intervention instruction on the phonological awareness of Iranian dyslexic students at primary schools. For this purpose, 32 male and female students between 8 to 11 years of age with 90 to 110 IQs average, were purposefully selected from primary schools and randomly assigned to a control group and an experimental group. Wechsler Intelligence test (WIT), Karami and Noori (KNT) test, and a cognitive intervention package were used as tools in this research. Then, to check the participants’ phonological awareness, (KNT) measurement was applied to the students. The covariance analysis of the resultant data showed that this package was effective on the phonological awareness of the experimental group after receiving the cognitive intervention package in contrast to the control group. The independent sample t-test also showed that there was no statistically meaningful difference between dyslexic male and female students in the experimental group regarding phonological awareness. The findings recommend that instructors at primary schools should teach the students to use cognitive intervention programs in phonological awareness to accelerate and do their more effective homework and develop productive insights into their phonological awareness.
Assessing Test-Taking Strategies of IELTS Test-Takers: Development and Validation of an IELTS Test-Taking Strategy Questionnaire
حوزههای تخصصی:
The measurement of test-taking strategies and practices, mostly studied through qualitative methods, has been an important aspect of language testing and assessment research. The current study examines the test-taking strategies of International English Language Testing System (IELTS) test-takers and reports the process of designing and validating an IELTS test-taking strategy questionnaire. To achieve this aim, a questionnaire with 62 items was developed and piloted on 534 IELTS test-takers. To ensure its validity, the questionnaire results were analyzed through Exploratory and Confirmatory Factor Analyses (EFA and CFA). The final 49-item instrument with eight factors, “test-management (TM)” and “test-wiseness (TW)” strategies in each skill, had adequate psychometric properties. The findings revealed positive correlations between TM and TW strategies, representing strong correlations between Reading TM and Listening TM, Reading TW and Listening TW, and Listening TM and Speaking TM. The developed questionnaire can serve as a diagnostic tool to monitor test-takers’ performance and strategies, mainly in high-stakes tests like IELTS.
علیت در زبان فارسی: مکتب سنت پترزبورگی باندارکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
209 - 226
حوزههای تخصصی:
ساختارهایی با مفهوم علیت که تصور می رود در همه زبان ها وجود دارند، ازجمله ابژه های زبانی هستند که نه تنها در زبانشناسی بلکه در روانشناسی، منطق و فلسفه نیز موردمطالعه قرار می گیرند. به عبارت دیگر علومی که زبان و فعالیت های زبانی را در موقعیت های مختلف با اهداف متفاوت مورد بررسی قرار می دهد، همواره علیت را نیز مورد توجه قرار داده است. پژوهش حاضر، تحقیقی توصیفی- تحلیلی است که چهارچوب نظری آن بر اساس تئوری دستور کاربردی باندارکو بنا شده است، بدون اینکه تحمیل ساخت زبان روسی بر زبان فارسی موردنظر باشد. مقاله به بررسی مفهوم علیت در جملات مرکب وابسته ساز می پردازد. به عبارت دیگر تظاهر رابطه علیت در جملات مرکب وابسته ساز علی، شرط، هدف و تقابل مورد بررسی قرار می گیرد. برای دستیابی به این مقصود، نگارنده برای توصیف جملات مرکب با مفهوم علیت از محورهای کاربردی- معنایی باندارکو تبعیت کرده است. بر اساس تئوری باندارکو، محورهای کاربردی – معنایی سیستمی از ابزارهای متنوع زبانی (اعم از صرف، نحو، واژه سازی، واژه شناسی و همچنین تلفیق آن ها نظیر واژگانی نحوی و غیره) است که بر مبنای اشتراکات و نقش های معنایی متقابل در یک محور جای می گیرند.
The Effects of Digital Formative Assessment on Iranian Pre-Intermediate Learners’ Spelling Achievement and Vocabulary Retention in Mashhad
حوزههای تخصصی:
Digital formative assessment was considered as using digital tools and technology to apply formative assessment in the EFL classrooms. Moreover, language learners’ vocabulary retention and spelling abilities are at the heart of language learning. Therefore, the present study examined the effects of digital formative assessment in improving Iranian pre-intermediate EFL learners’ spelling achievement and vocabulary retention in Mashhad. Fifty (N=25 male & N=25 female) pre-intermediate EFL learners into two groups took part in the study. The study was an experimental study with pre-test and post-test designs. The experimental group used the Spelling Bee application in contrast to the control group. This application could present corrected words to students when they did something wrong. Moreover, the teacher gave feedback to students during tasks. The control group did their tasks on the sheet and got feedback from the teacher. KET (Key English Test) test, vocabulary, and spelling test were used as the instruments of the study. At the beginning of the study vocabulary and spelling tests were presented as a pretest to participants in both groups. The participants answered the spelling and vocabulary tests as the post-tests. After the posttest, a delayed posttest was presented to assess vocabulary retention. The obtained results revealed that the use of the digital formative assessment had no significant effect on pre-intermediate Iranian EFL learners ’spelling achievement and vocabulary retention. Administrators, EFL teachers, and EFL language learners, can take advantage of the result of the present study.
رویکرد رده شناختی به ساخت ملکی در گویش سُرخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش راهبردهای ملکی سازی در گویش سُرخی را بررسی می کند و بر مبنای دسته بندی انواع راهبردهای غالب صرفی- نحوی ملکی سازی مطرح شده در رویکرد رده شناختی کرافت (2003) رده زبانی این گویش را آشکار می سازد. پژوهش پیش رو همچنین بر مبنای راهبرد غالب به کار گرفته شده برای ملکی سازی، آرایش سازه ها، روش پیونددهی میان دارنده (مالک) و داشته (مملوک)، اندازه آمیختگی این دو سازه و تمایز ملکیت انتقال پذیر و انتقال ناپذیر در این گویش را بررسی می کند. گویش سُرخی از گروه زبان های ایرانی غربی-جنوبی است که در منطقه کوهمره سُرخی واقع در استان فارس بدان سخن می گویند. یافته های به دست آمده از بررسی داده ها نشان می دهد که راهبرد غالب ملکی سازی در گویش سُرخی از دیدگاه رده شناختی بهره گیری از پیونده و وندافزایی است. این گویش در سطح جمله، از دو ساخت «داشتن» و «متعلق بودن» بهره می گیرد که به لحاظ آرایش سازه ها، شناخته یا ناشناخته بودن (معرفه و نکره) دارنده و داشته و انتقال پذیری و انتقال ناپذیری با هم متفاوت هستند.
The Impact of Creative Literacy Activities on the Reading Motivation and Reading Comprehension of Young Learners: Evidence from CLIL and EFL Settings
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۷, No. ۴, Autumn ۲۰۲۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
This study attempted to investigate the impact of creative literacy activities on the reading motivation and reading comprehension of young Iranian learners in the Content and Language Integrated Learning (CLIL) and EFL contexts. A sequential explanatory mixed-methods study was designed in which 65 Iranian female young learners in two different English language settings took part. In the quantitative phase, both groups received the reading comprehension and reading motivation scale as both pre and post-tests. Likewise, the experimental groups received training in terms of creative literacy activities. In the qualitative phase, the learners from both groups were interviewed to explore their reading motivation. Findings revealed that the learners in the CLIL context outperformed their counterparts in the EFL context both in reading and reading motivation. The findings of the study also proved that learners in the CLIL context had a more positive attitude toward L2 reading. Teachers’ reflective journals further revealed the superiority of the CLIL context over the EFL context in developing young learners’ (YLs) L2 reading and reading motivation. The findings have implications for the L2 teachers and curriculum designers when deciding the type of activities and the amount of L2 exposure for young learners.
نظام فشرده سازی کلامی براساس کارکرد واجی: مطالعه موردی گفتمان فیلم های قبل و بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فشرده سازی از دیدگاه بایبی به فرایندی گفته می شود که در آن، واژه ها دچار کاهش می شوند و این کاهش به صورت حذف یا ادغام در واج ها رخ می دهد. بسامد این فرایند در رویکرد بایبی بین شخصیت های مختلف در گفتمان محاوره فیلم های فارسی جایگاه پر رنگی دارد. در ادوار مختلف تاریخ، «زن» به واسطه پایگاه اجتماعی اش در مقایسه با «مرد» همواره کم تر تمایل به استفاده از فارسی غیرمعیار داشته است. هدف از نگارش این مقاله تحلیل واج شناختی تغییرات آوایی ناشی از روند فشرده سازی در فیلم های زبان فارسی در دو بافت متمایز فرهنگی اجتماعی است. داده های پژوهش حاضر شامل تمامی موارد صرفی حذف و ادغام مشاهده شده در دو فیلم قدیمی گنج قارون (سیامک یاسمی، 1344) و قیصر ( مسعود کیمیایی، 1348) و دو فیلم جدید لاتاری (محمدحسین مهدویان، 1397) و ابد و یک روز (سعید روستایی، 1394) بوده که پس از گردآوری در چارچوب واج شناسی شناختی بایبی ( 1999 ) به روش توصیفی مورد ارزیابی کمی و تحلیل واقع شده اند. نتایج این پژوهش، به عنوان نخستین کار فارسی در چارچوب واج شناسی بایبی، تمایز دوگانه فرهنگ و اجتماع را به خوبی در گفتمان فیلم های این دو دوره تاریخی آشکار می سازد. درواقع، مطالعه حاضر نشان می دهد که فشرده سازی به عنوان یک امر اجتماعی، خاستگاه فرهنگی دارد و همین خاستگاه فرهنگی آن است که تعبیرش در سبک زبانی یا در سبک گفتمانی اشخاص با پایگاه های اجتماعی مختلف را منعکس می سازد. همچنین مشخص می شود که مطالعه صورت های فشرده سازی شده فقط به تصمیم گیری در نوع کوتاه سازی محدود نمی شود و تفاوت های موجود میان صورت های فشرده شده به لحاظ ساختاری در اغلب موارد پدیده ای صرفاً صرفی نیست و در برخی موارد به ملاحظات کاربردی و اجتماعی نظیر نوع جنسیت نیز بستگی دارد .
مبتداسازی ضمیرگذار موضوع (مفعول مستقیم) در زبان فارسی؛ مطالعه ای براساس نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی زبان فارسی در چارچوب های زایشی و نقش گرا و نیز شناختی فراوان صورت گرفته است. این در حالی است که این رویکردها در تبیین تغییرات ساختی و ایجاد ساخت های نشاندار ازقبیل مبتداسازی به مشکل خورده اند. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ساخت مبتداسازی ضمیرگذار در چارچوب نظریه بهینگی است. پژوهش پیش رو مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است و پیکره مورد بررسی ما گونه گفتاری زبان فارسی را شامل خواهد شد. مقاله حاضر می کوشد نشان دهد که در ایجاد ساخت مبتداسازی ضمیرگذار در زبان فارسی محدودیت هایی اعمال می شوند که ترتیب مرتبه بندی آن ها صورت یا صورت های بهینه را مشخص می سازد. در سازماندهی چنین محدودیت هایی از عناصر سازنده ای به نام مشخصه ها و واحدهای مفهومی استفاده می شود که ویژگی مقوله های دستوری از قبیل موضوع یا مقوله های گفتمان نقشی ازقبیل مبتدا هستند. یافته های پژوهش نشان می دهد که با کاربرد محدودیت های تقدم، مجاورت و وفاداری از یک سو و مشخصه ها یا واحدهای مفهومی از سوی دیگر، در تجزیه و تحلیل نمونه های زبان فارسی می توان به نتایج مطلوب تری در تبیین چنین ساخت هایی رسید. به بیان دیگر، ثابت شده است که ترازمندی نحو ابتدا، می تواند انگاره سازی ساخت مبتداسازی ضمیرگذار فارسی را به نحو مطلوب به دست دهد و جایگزینی برای چارچوب های نحوی باشد که براساس ساخت سلسله مراتبی عمل می کنند. همچنین، نتایج پژوهش حاکی از آن است که مشخصه های [موضوع]، [نو بودن]، [دربارگی] و [تقابل] در ایجاد ساخت مبتداسازی ضمیرگذار موضوع در زبان فارسی نقش مهمی ایفا می کنند. علاوه بر این، تخطی از محدودیت های مربوط به فاعل و مبتدا به بهینه نبودن ساخت مبتداسازی ضمیرگذار منجر می شود.
Investigating the Anxiety Factors among English for Specific Purposes Students in a Vocational Education setting(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper investigates the most influential factor of anxiety in the English for Specific Purposes (ESP) context through classroom observation and questionnaires in a private vocational higher education in Indonesia. It also explores the differences in the anxiety level based on the year of study. One hundred seventy-one students participated in the study. The Foreign Language Anxiety Classroom Scale (FLACS) questionnaire was adapted to find out the students’ anxiety levels. The questionnaire was administered using Google form, then collected and statistically analyzed using SPSS. It was revealed that the most influential factor of students’ anxiety was the domain of Communication Apprehension. Furthermore, the ANOVA test showed that all students in each year suffered from anxiety. The most notable cause of the Communication Apprehension domain was performing without preparation. Self-negative evaluation was the primary cause of the Fear of Negative Evaluation domain. Meanwhile, for the domain of Test Anxiety, failure in language tests was the principal reason. This study implies that teachers should frame pleasant communication in the classroom as well as create fun and collaborative activities to reduce students’ anxiety.
بررسی زبان شناختی گویش طایفه مرزنشین بهلولی در خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طایفه بهلولی یکی از طوایف عشایری در برخی مرزهای ایران است که در مناطقی از کشور پراکنده اند. در این پژوهش گویش بهلولی های ساکن مرز شرقی استان خراسان جنوبی یا به تعبیر خودشان «بَهلوری ها» از حیث برخی ویژگی های آوایی- واجی، واژه های انحصاری و صرف گونه های فعل در زمان های مختلف در قیاس با فارسی معیار و گاه بیرجندی بررسی شده است. برای گردآوری داده ها از روش میدانی- کتابخانه ای استفاده شده است. پژوهشگران با مراجعه به مناطق مرزی شرق خراسان جنوبی که محل زندگی این عشایر مرزنشین است، سعی کردند ساخت های زبانی موردنظر خود را عمدتاً به صورت ناآگاهانه از مصاحبه با 5 مرد و 5 زن بومی بالای 50 سال استخراج کنند و از طریق گفت وگو و ضبط داده ها و نهایتاً تکمیل پرسشنامه های معمول گویشی به اطلاعات مورد نظر دست یابند. با بررسی نتایج داده ها مشخص شد که کشش واکه ای در گویش طایفه بهلولی خراسان جنوبی همچون گویش بیرجندی وجود داشته و ممیز معنا است. همچنین تنوعی از واکه های مرکب در این گویش قابل ردیابی است. از نظر واژگانی نیز مشخص شد که بین واژه های اختصاصی گویش بهلولی با متناظر آن ها در فارسی معیار تفاوت های قابلی وجود دارد. ضمناً ساخت آینده و گذشته در گویش بهلولی از تنوعات موجود در گویش بیرجندی بهره ای ندارد و به فارسی معیار نزدیک تر است.
زبان معیار و شاخص های آن در نوشته های تحقیقی محمدعلی اسلامی نُدوشن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
383 - 408
حوزههای تخصصی:
زبان معیار یکی از گونه های نوشتن در محافل علمی و دانشگاهی است که مهم ترین هدفش انتقال صحیح و سریع و دقیقِ مفاهیم به مخاطب است. از دهه چهل به بعد در میان پژوهشگران مباحث درباره تعریف زبان معیار و مصادیق آن مطرح شده که تا به امروز ادامه داشته است. اگرچه وحدتی درباره چیستی و چگونگی زبان معیار وجود نداشته، اما می توان گفت که این گونه زبانی به واسطه آثار مکتوب علمی ادیبان برجسته معاصر در کتاب ها و نشریه ها تثبیت یافته است. هدف از نگارش این مقاله آن است که تعریف مشخصی از زبان معیار و همچنین مصادیق آن ارائه شود و براساس آن، نوشته های علمی یکی از نویسندگان مطرح و پرکار معاصر یعنی محمدعلی اسلامی ندوشن سنجیده شود. مرور نتایج پژوهش نشان می دهد که اسلامی ندوشن ضمن الگوپذیری از گویندگان سرآمد زبان فارسی همچون سعدی و فاصله گیری از عناصر ادبی و دوری گزینی از خطاهای زبانی، به رعایت ساده نویسی و کوتاه نویسی در نوشته های خود نظر داشته و در این چارچوب مشخص، توانمندی های فردی و انعطاف پذیری های سبکی خود را نمایان ساخته است. وی در طی بیش از شصت سال نویسندگی خود، نثری مبتنی بر کارکرد طبیعی زبان به یادگار گذاشته است که عوام با آن ارتباط برقرار کرده و خواص آن را پسندیده اند.
فرایندهای اخفاء و اقلاب در قرائت قرآن کریم بر پایه نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
245-270
حوزههای تخصصی:
قرائت قرآن کریم دارای ویژگی های واج شناختی خاص خود است که فراتر از چارچوب سنتیِ تجوید، قابلیت بررسی در چارچوب نظریه های نوین علم واج شناسی را نیز دارد. دو فرایند اخفاء و اقلاب دو گونه از فرایندهای همگونی جزئیِ همخوان /n/ با همخوان مجاور در جایگاه تولید به شمار می روند. فرایند اخفاء در بافتی رخ می دهد که همخوان /n/ پیش از پانزده همخوان گرفته دهانی یعنی/z/ ، /ẓ/، /s/،/ṣ/ ، /t/،/ṭ/ ،/d/ ،/ḍ/ ،/q/ ،/f/ ، /k/،/ʤ/ ، /ʃ/، /ð/ و /θ/ قرار داشته باشد. فرایند اقلاب نیز شامل همگونی در جایگاه تولید لبی است که در بافتی رخ می دهد که همخوان /n/ پیش از همخوان دولبی /b/ قرار داشته باشد. اقلاب را می توان یکی از گونه های فرایند اخفاء به شمار آورد، زیرا در هر دو فرایند «همگونی جزئی جایگاه تولید خیشومی» رخ داده است. ازاین رو، همخوان /b/ باید در فهرست همخوان های ایجادکننده اخفاء گنجانده شود و نباید اقلاب را فرایند جداگانه ای دانست. پس، همخوان های ایجادکننده فرایند اخفاء را باید شانزده مورد برشمرد. هدف از این پژوهشِ توصیفی تحلیلی در چارچوب نظریه بهینگی، پاسخ به این پرسش است که چه محدودیت هایی و در قالب چه رتبه بندی موجب رخداد این فرایندها می شوند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که محدودیت AGREE[place] عامل اصلی رخداد فرایند همگونی جایگاه تولید خیشومی در دو فرایند اخفاء و اقلاب است. همچنین، محدودیت *[-long N]Obs عامل کشش همخوان خیشومی پیش از همخوان گرفته است.
Delving into Pedagogical Levity: An Inquiry into the Interplay of Experience and Humor in Iranian EFL Teachers' Classroom Beliefs and Practices(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The impact of humor on language acquisition has been documented in scholarly accounts. Hence, this study investigated Iranian pre-service and high-experienced and low-experienced in-service EFL teachers’ beliefs and practices of humor in the classroom. In order to collect data, the researchers adopted four distinct instruments including pedagogical humor questionnaire, semi-structured interview, observation checklist, and field notes. A total of 182 Iranian EFL teachers participated completed the questionnaires, while 10 in-service EFL teachers engaged in semi-structured interviews. Additionally, the second researcher observed 36 classes. The results indicated that both pre-service and in-service EFL teachers believed that humor was effective. Notably, high-experienced in-service EFL teachers displayed more pronounced positive beliefs in humor compared to their pre-service and low-experienced counterparts. The results also disclosed that humor was a routine practice for high-experienced teachers. Based on the findings of the present study, it can be suggested that it is essential to train and educate both pre-service and in-service EFL teachers in order to integrate humor into different EFL classrooms.