فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر، در چارچوب کلی معنا شناسی شناختی و با تأکید بر نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون (1980)، ضمن بهره گیری از روش نونز و سویتسر (2006) و منطق ریاضی، استعاره های حرکتی زمان در مقاله های سیاسی و اقتصادی روزنامه شرق مقایسه می شوند. اهداف پژوهش تعیین کارآیی نظریه یادشده، تعیین انواع استعاره های حرکتی زمان و الگوی غالب در این متون، چگونگی توزیع و ساز و کارهای بیانی آن هاست. جامعه آماری شامل همه مقاله های سیاسی و اقتصادی این روزنامه در سال (1396) و حجم نمونه شصت مقاله است. نتایج بیان گر کارآیی نظریه شناختی مورد بحث بود؛ افزون بر این، مشخّص شد که استعاره حرکت زمان با بیشترین بسامد (72%)، الگوی غالب است و استعاره های حرکت ناظر (18%) و حرکت بی ناظر (9%) دیگر الگوهای موجود هستند. نگارندگان استعاره حرکت زمان و ناظر را که از کمترین بسامد (1%) برخوردار بود، الگو تلقّی نکردند. بین توزیع انواع استعاره ها در هر یک از متون سیاسی و اقتصادی اختلاف معناداری دیده نشد؛ امّا در کل داده ها اختلاف معناداری بین استعاره حرکت زمان و استعاره های دیگر وجود داشت که می تواند نشانه ای از بنیادی تر و حیاتی تربودن زمان نسبت به مکان در مسائل اقتصادی و سیاسی باشد؛ اگرچه در بیشتر استعاره ها، مفاهیم زمانی با استفاده از مفاهیم مکانی بیان شده بودند.
نگاهی نقّادانه به فرایند واژه گزینیِ فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پرتو رهیافت سیاست گذاری و برنامه ریزی زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
65 - 89
حوزههای تخصصی:
فرهنگستان زبان و ادب فارسی به عنوان نهادی با شعاع عملکردی فراملّی که برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های آن می تواند پیامدهای گسترده ای، نه صرفاً در زمینه زبانی، بلکه در عرصه های اجتماعی و سیاسی نیز به همراه داشته باشد، بایستی پیوسته مورد نقد و ارزیابی درونی و بیرونی قرار گیرد تا با لحاظ کردن بازخوردهای حاصل از آن، عملکرد و اثرگذاری بیشینه و بهینه ای داشته باشد. در این راستا، پژوهش فعلی، با اتّخاذ رویکرد مدافعه ای‑مشارکتی و نیز کاربست پاره ای اصول و مفاهیم میان رشته ای سیاست گذاری و برنامه ریزی زبانی به سازوکار حاکم بر ساختار این نهاد و به ویژه فرایند «واژه گزینی»، کوشیده تا ضمن عریان سازی از پاره ای نارسایی ها و کاستی های حاکم بر آن، توجّه متولیان و سیاست گذاران حوزه نگهداشت و گسترش نفوذ زبان فارسی را بیش ازپیش به رفع آنها معطوف سازد. پژوهشگر با بهره گیری از روش «سندکاوی کیفی» بر آن بوده تا فرایند خطی خط مشی گذاری زبانی در فرهنگستان را با دیدی انتقادی که لازمه اتّخاذ رهیافت مدافعه ای‑مشارکتی است، تشریح و تحلیل نماید. یافته ها گواه آن است که فرهنگستان در عملکرد سیاست گذاری زبانی خود (نا)آگاهانه رویکردی «اثبات گرایانه» و «گام محور» دنبال می کند که چنین رهیافتی می تواند باعث ایجاد نوعی دافعه و سازش ناپذیری از ناحیه کارگزاران زبانی در سطوح و ساحت های مختلف جامعه متکثّر ایران شود. از دیگر یافته های این جستار پژوهشی می توان به عدم به رسمیت شناختن تضاد منافع در میان کارگزاران متعدّد و متکثّر عرصه سیاست گذاری زبانی در اسناد مورد تحلیل اشاره نمود. همچنین، اتّخاذ رویکرد «نخبه گرایانه»، به ویژه در مقوله واژه گزینی، منجر به عدم به رسمیت شناختن شمّ زبانی گویشوران بومی زبان، به عنوان یک منبع ارزشمند گزینش، کاربرد و اقبال پذیری واژگان نو در فارسی شده است.
Challenges of Developing Learner Autonomy of English as a Foreign Language (EFL) Learners in Underprivileged Areas
حوزههای تخصصی:
Learner autonomy, which emphasizes learners’ engagement in self-dependent learning to enhance their ability to become self-reliant learners, is the key element in the language learning process. Although many studies have been carried out on learner autonomy, very little is known about the students' engagement in autonomous learning in the resource poor areas. This research uses a mixed-method research design and collected both qualitative and quantitative data from students (n=84) and teachers (n=20) from different colleges (n=15) located in Far Western Nepal and explores students’ engagement in autonomous learning and discusses the challenges and practices of learner autonomy in an EFL context in difficult circumstances. This research reveals students' over-dependence on their teachers, and teachers seemed to spoon-feed their students during their instructional practices. This research suggests how learner autonomy can be fostered in the actual instructional practices which can be of interest to the teachers, material designers, policymakers, and researchers working in developing the proficiency level of English language learners in remote and resource-poor areas.
Investigating the Anxiety Factors among English for Specific Purposes Students in a Vocational Education setting(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper investigates the most influential factor of anxiety in the English for Specific Purposes (ESP) context through classroom observation and questionnaires in a private vocational higher education in Indonesia. It also explores the differences in the anxiety level based on the year of study. One hundred seventy-one students participated in the study. The Foreign Language Anxiety Classroom Scale (FLACS) questionnaire was adapted to find out the students’ anxiety levels. The questionnaire was administered using Google form, then collected and statistically analyzed using SPSS. It was revealed that the most influential factor of students’ anxiety was the domain of Communication Apprehension. Furthermore, the ANOVA test showed that all students in each year suffered from anxiety. The most notable cause of the Communication Apprehension domain was performing without preparation. Self-negative evaluation was the primary cause of the Fear of Negative Evaluation domain. Meanwhile, for the domain of Test Anxiety, failure in language tests was the principal reason. This study implies that teachers should frame pleasant communication in the classroom as well as create fun and collaborative activities to reduce students’ anxiety.
The Viability of Video Conferencing Applications in an Online Classroom through the Lens of Technology Acceptance Model
حوزههای تخصصی:
This study aims to determine whether the perceived ease of use and perceived usefulness can significantly predict the students’ intention to use video conferencing applications in an online classroom. This study utilized a descriptive predictive quantitative research design. This study used the survey questionnaires adopted from the study of Salloum et al. (2019). The researchers conducted an online survey using Google form for over a month. Out of 153 target respondents, 130 responded to the survey questionnaire. Linear regression was initiated using JASP 0.16.0.0. The findings revealed that the two variables perceived ease of use and perceived usefulness can both significantly predict the students’ intention to use video conferencing applications in an online classroom. The results further showed that the perceived ease of use can better predict the students’ intention to use video conferencing applications in an online classroom as compared to perceived usefulness. The findings imply that video conferencing applications used in the teaching and learning process should be user-friendly and pedagogically relevant to support students’ desire to use video conferencing applications.
تحلیل مسیر جهت یابی در حرکات خیالی فارسی در چارچوب معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکت خیالی نقش مهمی در زبان و شناخت داردکه بواسطه آن می توان به بررسی مسیر جهت یابی درحرکت خیالی از دیدگاه معنا شناسی شناختی پرداخت. حرکتی است که در آن، تصویری ممتد از حرکت شئ ثابت در ذهن ایجاد می شود. تالمی (2000a:103) با دیدگاه شناختی به معرفی انواع دسته بندی های حرکت خیالی در زبان انگلیسی در قالب چندین جمله می پردازد. بر این اساس، پژوهش حاضر در بررسی مسیر جهت یابی در حرکت خیالی ابتدا حرکت دار بودن جملات مورد بررسی را از دیدگاه گویشور فارسی زبان ارزیابی می کند و سپس عنصرحرکت دار جملات را ازدیدگاه آنان مشخص می نماید. برای نیل به این مقصود، شانزده جمله به طور تصادفی از هریک از دسته بندی های تالمی استخراج و ترجمه شدند. برای هر جمله، جمله ای مشابه به لحاظ معنایی و متفاوت به لحاظ حرکت خیالی ساخته شد و همراه نه جفت جمله پرکننده در اختیار شرکت کنندگان قرارگرفت تا جمله های حاوی حرکت خیالی و عنصر حرکتی مشخص شود. برای برای بررسی کیفیت روایی محتوای آزمون ترجیحی و میزان انطباق جمله های ترجمه شده با هدف پژوهش، ارزیابی و آزمون مقدماتی با پنج زبانشناس و هشت شرکت کننده صورت گرفت. در این پژوهش صدوپنج نفر دانشجو براساس روش نمونه گیری در دسترس شرکت کردند که طی دو مرحله به انتخاب جمله و واژه حرکت دار پرداختند. نتایج حاکی از آن است که 9/86 درصد از شرکت کنندگان، جملات حرکت دار را انتخاب کرده اند که گروه حرف اضافه ای با بالاترین میانگین بیشترین حرکت را برای شرکت کنندگان تداعی کرده است. همچنین، فعل مرکب پس از گروه حرف اضافه ای تداعی گر بیشترین حرکت برای شرکت کنندگان بوده است. با استناد به کثرت وقوع حرف اضافه وگروه حرف اضافه ای، مسیر تداعی گر بیشترین حرکت خیالی در زبان فارسی است.
English Reading Comprehension Achievement as a Result of Iranian EFL Online Flipped Classrooms
حوزههای تخصصی:
Flipped classrooms refer to teaching approaches that like usual teaching is not done inside the class. It means that before the class students watch videos that the teacher carefully chooses or prepared. The selected videos have to fulfill the required content that advances the abilities of the students in their learning. This study investigates the influence of online flipped classrooms on Iranian EFL high school students’ reading ability. To this aim, the study was done on 50 EFL 12th-grade and pre-intermediate level female students. The students were set into two groups experimental and control. A reading test was run on both groups as the pre-test, at the beginning of the study. Then, after 10 treatment sessions, the post-test was given to both groups. An independent samples t-test was run to compare the means. The outcomes illustrated the significant outperformance of the experimental group over the control group. In addition, to identify the EFL high school students’ attitudes toward the flipped classroom, the students were asked to answer an open-ended question. The results of students’ responses using thematic coding showed that most of the students had optimistic opinions regarding implementing the flipped classroom. Finally, the present study indicated that this model provides an opportunity for students to learn at their own pace and time. Therefore, it has some implications for teachers, students, and institutions which can increase student-teacher interaction in the teaching-learning process.
The Effects of Guided Discovery Learning on the Development of Iranian Teenage and Adult EFL Learners’ Syntactic Structures(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Researchers have always been concerned with innovative approaches to facilitate the learning process for language learners. One of the facilitating strategies is guided discovery learning, which can help learners to develop their critical and analytical thinking skills. Hence, the present study is an attempt to discover the effects of guided discovery learning on the development of teenage and adult learners’ syntactic structures. The participants of this study were 34 male EFL Iranian learners in Iranmehr Language Institute, Aleshtar, Lorestan province, Iran. The participants were divided into two experimental groups based on their age (12 to 18 as teenagers, and 18 to 30 as adults). First, the Longman proficiency test was given to the participants to measure their language ability. After that, a pre-test was given to the students regarding syntactic structures before the treatment. Then, every two weeks a post-test was given to the students to assess their gradual development. One immediate and two delayed post-tests were given to the students. In this study, paired and independent samples t-tests were used to compare the development of syntactic structures in the studied groups. The results of this study showed that both groups (teenagers and adults) made an improvement but adults improved more significantly than teenagers. The findings of the study contributed to the practical employment of guided discovery learning as an effective teaching methodology, especially for adults in the process of language learning
Reinforced Teacher Corrective Feedback and Learners’ Use of Subordination Clauses(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۱ , N. ۳ , ۲۰۲۲
121 - 142
حوزههای تخصصی:
With numerous variables mediating the way learners interact with teacher corrective feedback (TCF), one may not comment on its efficacy before such intervening variables are adequately addressed and learners’ attendance to TCF is ensured. Among those variables, motivation is one of the most prominent ones largely affecting the degree to which students benefit from TCF. Draft-Specific Scoring (DSS), a scoring system giving learners’ a reason to notice TCF by rewarding them for the revisions they make through a flexible system of scoring, was implemented to investigate if TCF could help learners improve their use of subordinate clauses. To do so, two groups of students studying English Language Literature at the University of Tehran, consisting of 55 participants who were randomly assigned as treatment and control groups, were studied. The results of the gain analysis indicated an improvement for both groups over time in the total number and accuracy of the subordination clauses used; however, the treatment group significantly outperformed the control group. While the two groups did not differ in their use of noun clauses, the DSS group was found to outperform the non-DSS group regarding the adverb and adjective clauses. This indicates that motivation to attend to teacher feedback is of great importance if TCF is to be effective.
A Comparative Study on the Effects of Digitally Self-regulated and Guided Discovery Learning Instructions on EFL Learners’ Vocabulary Acquisition(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present research was an endeavor to examine and compare the effects of digitally self-regulated and guided discovery learning instructions on Iranian EFL learners’ vocabulary acquisition. To this end, by conducting the Oxford Placement Test, 60 out of 140 Iranian EFL male and female learners from three language institutes in Isfahan, Iran, were randomly selected, and divided into three equal groups (i.e. two experimental groups and one control group). Prior to the instructions, a vocabulary pretest, designed and validated by the researchers, was conducted. Then, the experimental groups received two types of instruction, separately. The first experimental group was taught via digitally self-regulated learning (SRL) instruction based on Santangelo, Harris, and Graham’s (2008) six-stage model. The second experimental group was instructed via guided discovery learning instruction based on Brown and Campione’s (2011) stages. In contrast, the control group received the traditional method of teaching vocabulary such as word lists, dictionary use, and word translation. After conducting eight-session instructions, a posttest was administered. The data were analyzed via ANOVAs and post hoc analysis using the Tukey test. The findings of the study revealed that both digitally self-regulated and guided discovery promoted Iranian EFL learners’ vocabulary acquisition. Additionally, the findings indicated that digitally self-regulated instruction was more effective than guided discovery instruction regarding vocabulary acquisition. Eventually, the theoretical and pedagogical implications regarding language learners, teachers, and curriculum designs are also provided.
ساختار موضوعی اسم فعل: بررسی موردی زبان کردی (گونه ی سنندجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترسیم مختصات شیوه نگاشت نحوی موضوع ها به شکلی فراگیر که قابل تعمیم به ساختار موضوعی انواع محمول ها اعم از فعلی و غیرفعلی باشد، یک غایت مطلوب نظری در رویکردهای زایشی به ساختار موضوعی است. در این مقاله، ساختار موضوعی اسم فعل به عنوان محمولی غیرفعلی، در زبان کردی، گونه سنندجی بررسی و کنکاش می شود. با توجه به محدودیت های فضای نحوی گروه معرف (DP) در زبان کردی سنندجی (به دلیل حضور ساخت اضافه[1])، مسئله نحوه نگاشت موضوع های اسم فعل و محدودیت های حاکم بر ساختار موضوعی آن اهمیت می یابد. بر پایه مشاهدات تجربی، اسم فعل ها به چهار دسته پادکنایی، پادمفعولی، دو ظرفیتی و سه ظرفیتی تقسیم می شوند. در اسم فعل های پادکنایی موضوع بیرونی به شکل اضافه به اسم فعل می پیوندد و قابلیت انضمام ندارد. در خصوص اسم فعل های پادمفعولی، نشان داده می شود که موضوع درونی هم به صورت اضافه و هم انضمامی می تواند حضور داشته باشد. اسم فعل های متعدی دو صورت را به نمایش می گذارند: موضوع درونی می تواند به صورت اضافه حضور یابد و موضوع بیرونی قابلیت حضور ندارد؛ یا اینکه موضوع بیرونی در حالت اضافه و موضوع درونی انضمامی است. در آخرین دسته از اسم فعل های کردی سنندجی، موضوع درونی هدف به صورت گروه حرف اضافه است و قابلیت بازبینی مشخصه EPP و ارتقا به جایگاه فاعل را ندارد. با مفروض پنداشتن رویکرد برون-اسکلتی بورر (2005 a, b)، استدلال خواهد شد که ویژگی ها و محدودیت های منحصربه فرد ناظر بر نگاشت موضوع های اسم فعل تابعی از اصول و فرایندهای عام و مستقل حرکت هسته-به-هسته، بازبینی حالت، اصل گسترش ریشه و اصل فرافکنی گسترده هستند.
[1] ezafe construction
بازخوانی نشانه های زبان ارتباطی بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا در شیراز از منظر نظریه ارتباطی یاکوبسن
منبع:
پازند سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
31 - 44
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی روشی است که در تداوم خردی فلسفی در غرب شکل گرفت اما به صورت ناملموس و منسجم با مخاطب ارتباط برقرار می کند. نشانه شناسی فرآیندی است که هویت خود را بر اساس متن به دست می آورد و به عنوان ابزاری ارتباطی بین معماری و مخاطب به گفت وشنود می نشیند. به عقیده یاکوبسن زبان مبین نشانه ها است و نظریه ارتباطی خود را با ۶ کارکرد (ارجاعی، عاطفی، کنایی، هنری، همدلی و فرازبانی) معرفی می کند. در اینجا ۶ مصداق معماری (زمینه فرهنگی، رمزگان معماری، کاربرد صحیح، ابزار ارتباطی، کارکردی نمادین و رمزگان فرا معماری) را معادل با آن می توان در نظر گرفت. این پژوهش با هدف بازخوانی بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا در شیراز از منظر نظریه ارتباطی یاکوبسن صورت گرفت و دو پرسش در آن مطرح شد. چگونه می توان با تأکید بر نظریه ارتباطی یاکوبسن کتیبه ملحق به فضای معماری را بازخوانی نمود؟ چرا باید این کارکردهای زبانی را در یک اثر بازخوانی کرد؟ در راستای پاسخ به این پرسش ها نخست با استناد به متون کتابخانه ای و مقالات، به تبیین دیدگاه مبتنی بر نظریه زبان شناسی یاکوبسن پرداخته می شود و در ادامه با تأکید بر نشانه شناسی از منظر ساختارگرایان و نیز اندیشه یاکوبسن، مبانی نظری پژوهش تدقیق می گردد. بخش نخست که از نوع کلامی و متن است، واژگان کلیدی و متغیرها توصیف و تحلیل می شوند و در ادامه، این نظریه با بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا مورد تطابق قرار می گیرد. نتایج حاکی از آن است که گاهی چندین کارکرد را در یک اثر می توان مشاهده نمود درحالی که یکی از آنها بارزتر از باقی موارد است.
تحلیلی بر مبنای بهینگی درباره کوتاه شدگی واکه ای برای رفع التقای واکه در زبان کردی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر براساس واج شناسی بهینگی، به رفع التقای واکه در ارتباط با کوتاه شدگی واکه ای در زبان کردی و فارسی، پرداخته است. مجموعه فیلم ها، سریال ها و متون نوشتاری، پیکره پژوهش حاضر را تشکیل داده است، براساس تجزیه و تحلیل داده ها، نگارندگان نتیجه گرفته اند که دو زبان فارسی و کردی برای رفع التقای واکه در برخی محیط های آوایی، از غلت سازی به شیوه کوتاه شدگی واکه ای استفاده می کنند. در زبان فارسی برای رفع التقای واکه، دو واکه افراشته /i/ و /u/ براثر غلت سازی ازراه کوتاه شدگی واکه ای به ترتیب به یک واکه کوتاه و یک همخوان غلت /j/ و /w/ تبدیل می شوند. در زبان کردی میانی، فرایند غلت سازی در واکه های افراشته /i: ، u: / و نیمه افراشته /ē: ، ō: / رخ می دهد؛ همچنین، غلت سازی در زبان فارسی با تغییر کمّی در واکه کشیده /i:/ و تغییر کمّی و کیفی در واکه کشیده /u:/ همراه است. درمقابل، غلت سازی در زبان کردی میانی تنها با تغییر کمّی در واکه های کشیده همراه است. تحلیل بهینگی نیز مشخّص کرد که عامل اصلی در رفع التقای واکه در هردو زبان فارسی و کردی میانی، الزام به وجود آغازه در ساختار هجایی آن ها است. در بافت هایی که در آن ها غلت سازی ازراه کوتاه شدگی واکه ای رخ می دهد، محدودیت های فعّال مشترک در زبان فارسی و کردی میانی عبارت است از: .AGREE(place); ONSET; MAX; DEP; IDENT (µ
بررسی واژه های هندی و گجراتی موجود در پنج فصل نخست شِکَند گُمانیک ویچار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
366 - 392
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش واژه هایی که در پنج فصل نخست شکند گمانیک ویچار توسط پازند نویس از زبان هندی و گجراتی در متنِ پازند آورده شده است، به همراه صورت پازند، پهلوی، برگردان فارسی واژه ها، ریشه شناسی و صورت باستانی آنها مورد بررسی قرار می گیرد. کتاب شکند گمانیک ویچار را نویسنده آن که مَردان فرُوخا پسر هُرمِزددات نام دارد، پس از سفر به هندوستان تألیف کرده است و چون با سفر به هندوستان با زبان گجراتی پارسی آشنایی پیدا کرده و پازند نویسِ متنِ کتاب نیز از پارسیان هند بوده است، به همین سبب واژه هایی از زبان هندی و گجراتی در تمام فصل های این کتاب آمده است. نویسندگان این مقاله که آشنایی کامل با زبان هندی و گجراتی دارند، همه این واژه ها را در زبان هندی و گجراتی یافته و مورد مطالعه قرار داده اند. در این پژوهش مشخص گردید که نویسنده کتاب و پازند نویس چون زبانشان گجراتی پارسی بوده است، برای بسیاری از واژه ها صورت هندی و گجراتی پارسی را به کار برده اند و همه واژه های هندی و گجراتی خالص که در پنج فصل نخست وجود داشت مورد بررسی قرار گرفت و صورت های آوانویسی نیز چون به صورت آوانویسی هندی با خط اوستایی آورده شده است، مورد بررسی قرار گرفت و برای هر واژه مقوله دستوری و جنسی که آن واژه در زبان هندی و گجراتی (مذکر، مؤنث، خنثی) دارد، آورده شد و در مورد هر واژه به صورت جداگانه یادداشت هایی ارائه گردید. این مقاله حاصل کشفی است که برای نخستین بار در جهان توسط نویسنده مسئولِ آن صورت گرفته است.
بررسی رویکرد کلاس درس معکوس در دوره های آموزش زبان انگلیسی برای اهداف خاص: با تمرکز بر تفکر انتقادی و درگیر شدن دانشجویان دوره های انگلیسی با اهداف خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی اثرات استفاده از رویکرد کلاس درس معکوس بر تفکر انتقادی و درگیرشدن در انجام تکالیف دانشجویان ایرانی در دوره های آموزش زبان انگلیسی برای اهداف خاص (ESP) پرداخته است. شرکت کنندگان این مطالعه شامل ۶۰ دانشجوی دوره انگلیسی با اهداف خاص مشغول به تحصیل در دانشگاه پیام نور بودند که به دو گروه مساوی تقسیم شدند. مهارت زبانی شرکت کنندگان از طریق آزمون مهارت زبان بررسی شد. شرکت کنندگان در گروه تجربی با استفاده از فنون کلاس درس معکوس آموزش دریافت کردند. یک گروه تخصصی متشکل از اساتید دوره های آموزش زبان انگلیسی که از همکاران محقق بودند ۱۰ فیلم کوتاه هر یک مدت ده دقیقه تهیه کردند و هر تدریس ویدئویی همراه با الگوی تدریس یک مدرس همراه بود که از صدای واقعی وی و ارائه مطالب سمعی و بصری استفاده شد. گروه کنترل آموزش واژگان را از طریق روش تدریس معمولی دریافت کردند. نتایج تجزیه وتحلیل های آماری نشان داد که رویکرد کلاس درس معکوس تأثیر مثبت بر روی درگیرشدن در انجام تکلیف شرکت کنندگان داشته است. همچنین مشخص شد که روش کلاس درس معکوس تأثیر قابل توجهی بر تفکر انتقادی زبان آموزان ایرانی دارد. رویکرد کلاس درس معکوس زبان آموزان را قادر می سازد تا مستقل تر شوند و آنها را وادار می کند متفکران انتقادی قوی تری شوند. در نتیجه، روش کلاس درس معکوس بستری برای شکوفایی و رشد توانایی های تفکر انتقادی بالقوه زبان آموزان فراهم می آورد.
رواسازی آزمون مبتنی بر چارچوب مرجع اتحادیه اروپا و برابری ارزشیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
111 - 131
حوزههای تخصصی:
برابری در ارزشیابی ازجمله اهداف مهم در زمینه آموزش و سنجش زبان می تواند باشد. متخصصان ارزشیابی به رابطه بین روایی و برابری اذعان می کنند. بعضی معتقدند روایی خود بخشی از برابری است. از سوی دیگر، بعضی بر این باورند که دستیابی به برابری در واقع همان کسب روایی آزمون است. چارچوب مرجع اتحادیه اروپا (چماا) برای دستیابی به برابری آموزشی و ارزشیابی و یادگیری سامانه ای از توصیفگرها تهیه و تدوین کرده است. هدف از این تحقیق رواسازی آزمونی شامل 25 آیتم است که بر اساس توصیفگرهای چماا ساخته شده است. برای دستیابی به اطلاعات لازم به منظور تعیین میزان روایی آزمون 150 نفر شرکت کننده زن و مرد به سئوالات چندگزینه ای پاسخ دادند. سپس، داده های بدست آمده برای تعیین میزان افتراق عملکرد هر یک از آیتم ها با روش نظریه سوال پاسخ (نسپ) تحلیل شد. علاوه براین، از پرسشنامه 75 آیتم (دورنیه) برای تفکیک گروه های شرکت کنندگان بر اساس علائق و اهداف استفاده شد . نتایج بدست آمده نشان داد علاوه بر معیارهای معمول برای دسته بندی شرکت کنندگان اعم از جنس و پیشینه زبانی و فرهنگی، علائق و اهداف شخصی افراد می تواند در نظر گرفته شود. همچنین روشن شد که این معیارها برای میزان روایی آزمون می تواند بکار برود.
Realization and Development of the English Language Teachers’ Pedagogical Competence: A Principal Component Analysis
حوزههای تخصصی:
The present study aimed at realizing and developing a scale and a model of English language teachers’ pedagogical competence (ELTPC). By reviewing the related literature and adapting Thomas’s (1987) langugae teacher competence, TESOL (2010) standards of professional EFL teachers, and teaching skills and model of pedagogical competence developed by Olsson, Martensson, and Roxa (2010) resulted in a 5-point Likert scale questionnaire consisting of seven constructs, namely preparation, management, teaching, subject mastery, assessment, attitude, and belief with 87 variables. The questionnaire underwent the scrutiny of experts’ opinion and reliability estimates, which resulted in an instrument of 60 variables for the constructs. Next, the constructs were validated with 320 high school English teachers through a principal components analysis carried out via exploratory factor analysis. The result showed the constructs enjoyed high factor loadings, and with seven variables removed from the questionnaire, a 53-variable scale was developed. Finally, a model was developed based on the seven-construct questionnaire of ELTPC. The researcher hopes that English teachers and the educational system monitor, assess, and improve the quality of teaching based on the developed scale and model of ELTPC
مبتداسازی ضمیرگذار موضوع (مفعول مستقیم) در زبان فارسی؛ مطالعه ای براساس نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی زبان فارسی در چارچوب های زایشی و نقش گرا و نیز شناختی فراوان صورت گرفته است. این در حالی است که این رویکردها در تبیین تغییرات ساختی و ایجاد ساخت های نشاندار ازقبیل مبتداسازی به مشکل خورده اند. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ساخت مبتداسازی ضمیرگذار در چارچوب نظریه بهینگی است. پژوهش پیش رو مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است و پیکره مورد بررسی ما گونه گفتاری زبان فارسی را شامل خواهد شد. مقاله حاضر می کوشد نشان دهد که در ایجاد ساخت مبتداسازی ضمیرگذار در زبان فارسی محدودیت هایی اعمال می شوند که ترتیب مرتبه بندی آن ها صورت یا صورت های بهینه را مشخص می سازد. در سازماندهی چنین محدودیت هایی از عناصر سازنده ای به نام مشخصه ها و واحدهای مفهومی استفاده می شود که ویژگی مقوله های دستوری از قبیل موضوع یا مقوله های گفتمان نقشی ازقبیل مبتدا هستند. یافته های پژوهش نشان می دهد که با کاربرد محدودیت های تقدم، مجاورت و وفاداری از یک سو و مشخصه ها یا واحدهای مفهومی از سوی دیگر، در تجزیه و تحلیل نمونه های زبان فارسی می توان به نتایج مطلوب تری در تبیین چنین ساخت هایی رسید. به بیان دیگر، ثابت شده است که ترازمندی نحو ابتدا، می تواند انگاره سازی ساخت مبتداسازی ضمیرگذار فارسی را به نحو مطلوب به دست دهد و جایگزینی برای چارچوب های نحوی باشد که براساس ساخت سلسله مراتبی عمل می کنند. همچنین، نتایج پژوهش حاکی از آن است که مشخصه های [موضوع]، [نو بودن]، [دربارگی] و [تقابل] در ایجاد ساخت مبتداسازی ضمیرگذار موضوع در زبان فارسی نقش مهمی ایفا می کنند. علاوه بر این، تخطی از محدودیت های مربوط به فاعل و مبتدا به بهینه نبودن ساخت مبتداسازی ضمیرگذار منجر می شود.
وقتی منفی مثبت است: بررسی ساخت نفی تهی در فارسی همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به یک ویژگی ساختاری در فارسی همدانی می پردازیم. در این گویش، جملاتی وجود دارند که نشانه منفی بر روی فعل قرار دارد، اما معنای منطقی جمله منفی نیست. در مطالعات رده شناختی این ساخت را ساخت نفی تهی می نامند. با استفاده از پیکره گفتاری گویش همدانی، نشان داده ایم که این ویژگی در برخی بندهای قید زمان، و نیز برای بیان عمل غیرمنتظره و شکایت و ابراز تاسف در بندهای وابسته قیدی به کار می رود. پس از تعیین جایگاه این ساخت ها در مطالعات رده شناختی، سعی در تبیین وجود این ویژگی پرداخته ایم. ابتدا نشان داده ایم که این ساخت در واقع نوعی وجهیت معرفتی را در فارسی همدانی نشان می دهد، که بر عدم قطعیت، عدم امکان و عدم تمایل از سوی گوینده اشاره دارد. همچنین دلیل وجود این ساخت در فارسی همدانی، و نبود آن در فارسی گفتاری (تهرانی)، در این نکته نهفته است که گویش همدانی، این ویژگی را در تماس با زبان ترکی قرض گرفته است.
Promoting Professional Identity Formation of Novice EFL Teachers in E-teaching Through Online Image Management (OIM) Strategies(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۱, Fall & Winter ۲۰۲۲
201 - 222
حوزههای تخصصی:
Although the EFL teachers' challenges in developing and enhancing Professional Identity Formation (PIF) in face-to-face and virtual instruction contexts have extensively been explored, there were a limited set of practical and advantageous strategies, particularly for the novice teachers, in promoting their PIF in E-teaching especially since the emergence of changed priority of teaching contexts amid the COVID-19 outbreak. Accordingly, this study attempted to check the Iranian novice EFL teachers’ PIF, uncover the potential impacts of utilizing Online Image Management (OIM) strategies in promoting their PIF, and identify the most-preferred OIM strategies. Based on the convenience sampling, 184 male and female Iranian novice EFL teachers were selected to participate in this quasi-experimental study. Two instruments, including a Questionnaire of Perceived Professional Identity (QPPI) and a series of Quantitative Online Interviews (QOIs), were used to collect the data via the virtual platform of Survey Planet. The descriptive statistics and Independent Samples t-Test packages in R were utilized to analyze the data. The results confirmed the low levels of professional identity among Iranian novice EFL teachers, verified the significant effects of OIM strategies in promoting PIF of Iranian novice EFL teachers, and shed light on reflection practices and strategies in enhancing digital literacy as the most-favored OIM strategies in promoting PIF among these teachers. This study may provide implications for EFL teachers and trainers in helping novice EFL teachers to promote their PIF with OIM strategies.