فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۰۱ تا ۴٬۴۲۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
بسیاری از نظریه پردازان اقتصادی معتقدند که سیاستهای بودجه ای دولت و مخارج آن بر بازارهای مالی موثرند. در این مقاله با تمرکز بر روی مخارج سرمایه ای اثر آن بر شاخص های اصلی بازار سرمایه ایران بررسی شده است . برای بررسی موضوع فوق، اطلاعات واقعی مربوط به مخارج سرمایه ای دولت و شاخص های کل بورس، کل صنعت ، 50 شرکت برتر و همچنین صنایع منتخب در بازه زمانی 1375 – 1389، در قالب داده های فصلی استخراج و با استفاده از روش های آماری توصیفی و تخمین خود رگرسیون برداری مورد آزمون و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از آزمون های آماری و مدل های برآورد شده، بیانگر معنادار بودن اثر مخارج سرمایه ای دولت بر روی شاخص کل بورس و شاخص گروه صنایع فلزات اساسی و استخراج معادن می باشد. به علاوه نتایج نشان دهنده آن است که روابط مذکور در بلند مدت نیز برقرار است.
گفت و گو با دکتر غلامرضا سلامی، رییس شورای انجمن حسابداری: آداب گذار؛ بنگاه داری تا سهام داری
حوزههای تخصصی:
مفهوم پردازی تجاری سازی خدمات مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقوق مالیاتی: سه در هزار درآمد مشمول مالیات تحلیل بخشنامه مالیاتی ابطال شده (2)
منبع:
حسابدار ۱۳۸۷ شماره ۱۹۸
حوزههای تخصصی:
ارزیابی الگوی شفافیت گزارشگری مالی پیشنهادی بر مبنای نقد شوندگی سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شفافیت، هسته مرکزی گزارشگری مالی مدرن است که به استفاده کنندگان در شناخت واحد تجاری کمک می کند. با وجود اهمیت این مفهوم، تعریف جامعی از آن ارائه نشده است و روش های متعددی نیز برای اندازه گیری شفافیت اطلاعاتی مورد استفاده قرار گرفته که به نتایج، توجیهات و پیامدهای متفاوتی منجر شده است. با توجه به تعداد معدود پژوهش های دانشگاهی که به دنبال تجمیع معیارهای متمایز و ارائه معیار چند بُعدی از شفافیت گزارشگری مالی باشند؛ در این پژوهش کوشش گردید تا به این مهم پرداخته شود. در ابتدا با بررسی مبانی نظری الگویی جامع به منظور ارزیابی میزان شفافیت شرکت ها و کیفیت افشای آنها پیشنهاد گردید. سپس، به منظور سنجش اعتبار الگو، پرسشنامه ای طراحی و نظر خبرگان در مورد آن دریافت شد و مشاهده شد که تمامی اجزای الگو مورد تأیید است. در گام بعد کوشش شده است الگوی یاد شده از بُعد ارتباط با نقدشوندگی سهام مورد ارزیابی و با شاخص افشای سازمان بورس اوراق بهادار مقایسه شود. به منظور سنجش نقدشوندگی از اثر قیمت روزانه و شاخص های مستخرج از آن، استفاده شده است.یافته های پژوهش نشان داد که الگوی شفافیت گزارشگری مالی پیشنهادی،رابطه معناداری با شاخص نقدشوندگی دارد در حالی که رابطه بین شاخص افشای سازمان بورس و اوراق بهادار با این متغیرها معنادار نیست.
الگویابی عوامل مؤثر در هزینه سرمایه سهام عادی: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، الگویابی معادلات ساختاری برای بررسی تأثیر عوامل مؤثر در هزینه سرمایه سهام است. پژوهش از نوع کمّی و از جنس علّی یا پس رویدادی، ازلحاظ روش اجرا در زمره همبستگی و براساس هدف، از نوع کاربردی است. برای تحلیل داده ها دوره پژوهش، از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) و از نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. براساس اجرای آزمون های مختلف، الگو های اندازه گیری، پایایی، روایی همگرا و روایی واگرای مناسبی دارند. براساس معیارz، تمام مسیرهای مربوط به الگوی ساختاری به غیر از مسیر ساختار صنعت به هزینه سرمایه و مسیر کیفیت گزارشگری به عملکرد مالی معنادار هستند. معیار R 2نشان دهنده برازش قوی الگوی ساختاری، معیار Q 2نشان دهنده قدرت پیش بینی متوسط رو به قوی الگو و معیارGOF نشان دهنده برازش قوی الگوی کلی است. نتیجه پژوهش نشان دهنده تأثیر مستقیم و غیرمستقیم معنادار راهبری شرکتی و تأثیر غیرمستقیم معنادار ساختار رقابتی صنعت بر هزینه سرمایه است، به گونه ای که تأثیر مستقیم راهبری شرکتی قوی تر از تأثیر غیرمستقیم آن است. تأثیر مستقیم ساختار صنعت بر هزینه سرمایه معنادار نیست.
پیش بینی خطر سقوط قیمت سهام با استفاده از الگوریتم ژنتیک و مقایسه با رگرسیون لوجستیک، با تأکید بر نگرش انتخاب ویژگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال دهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۰
91 - 114
حوزههای تخصصی:
ریسک سقوط قیمت سهام، شاخصی برای اندازه گیری عدم تقارن در ریسک محسوب می شود و از اهمیت فراوانی در تحلیل پرتفوی و قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای برخوردار است. با توجه به اهمیت ریسک سقوط، پژوهش های متعددی به بررسی عوامل موثر بر آن پرداخته اند که در تمام آنها از روش های سنتی به منظور پیش بینی استفاده شده است در حالی که در سال های اخیر روش های نوین فراابتکاری در سایر مباحث مالی به طور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است و نتایج بهتری داشته اند. هدف این پژوهش، مدل بندی پیش بینی خطر سقوط قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، با استفاده از الگوریتم ژنتیک و مقایسه نتایج با رگرسیون لجستیک می باشد. بدین منظور یک فرضیه برای بررسی این موضوع تدوین و داده های مربوط به 107 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی بین سال های 1389تا 1395 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابتدا 14 متغیر مستقل به عنوان ورودی الگوریتم ترکیبی ژنتیک و شبکه عصبی مصنوعی که به عنوان یک روش انتخاب ویژگی در نظر گرفته شده است، وارد مدل گردید و 7 متغیر بهینه انتخاب شد سپس با استفاده از الگوریتم ژنتیک و رگرسیون لجستیک اقدام به پیش بینی خطر سقوط قیمت سهام گردید. برای محاسبه خطر سقوط قیمت سهام از معیار دوره خطر استفاده شده است. .نتایج این پژوهش نشان می دهدکه مدل مبتنی بر الگوریتم ژنتیک نسبت به رگرسیون لجستیک، برای پیش بینی خطر سقوط قیمت سهام توانایی بیشتری دارد. بنابراین فرضیه پژوهش تأیید می شود.
گزارشگری مالی بین المللی
منبع:
حسابدار ۱۳۸۴ شماره ۱۶۷
حوزههای تخصصی:
بازدهی سرمایه گذاری در سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1375 و راه کارهای آینده
منبع:
حسابدار ۱۳۷۶ شماره ۱۲۱
حوزههای تخصصی:
بررسی وصول در آمد در صنعت برق
حوزههای تخصصی:
هموار سازی سود، قیمت گذاری اشتباه سهام و سرمایه گذاری شرکتها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق مروری بر ادبیات مربوط به هموارسازی سود و تاثیر آن بر رابطه بین قیمت سهام و میزان سرمایه گذاری شرکتهاست. نتایج تحقیقات پیشین نشان میدهد که هموارسازی سود بر رابطه بین قیمت سهام و سرمایه گذاری تاثیرگذار بوده و باعث کاهش نیرومندی این رابطه می شود. هموارسازی سود میتواند منجر به کاهش قیمت گذاری اشتباه سهام و نتیجتاً کاهش حساسیت سرمایه گذاری نسبت به قیمت سهام شود. همچنین یافته های محققان نشان میدهد که تاثیر هموارسازی سود بر حساسیت سرمایه گذاری نسبت به قیمت سهام در شرکتهای فعال در محیط های تجاری نامطمئن بیشتر است.
20 پرسشی که هیات مدیره باید در مورد حسابرسی داخلی بپرسد
حوزههای تخصصی:
رابطه عکس العمل سرمایه گذاران و قیمت سهام با الگوی تعدیلات سود هر سهم
حوزههای تخصصی:
ارزیابی رفتارهای سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران با روش فرایند تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار سرمایه گذاران در بازارهای مالی یکی از موضوعات مهم در علم مالی است که در این خصوص مالی استاندارد بر رفتار منطقی عاملین اقتصادی و وجود آربیتراژ و مالی رفتاری بر خطاهای رفتاری و محدودیت در آربیتراژ در بازارهای مالی تاکید دارد هدف این مقاله ارزیابی و رتبه بندی رفتارهای سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران به روش فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) است . جهت ارزیابی و رتبه بندی رفتار سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران از روش فرایند تحلیل شبکه ای و نرم افزار سوپر دسیژن استفاده شده است همچنین جهت محاسبه نمره مقایسات زوجی معیارها و خوشه ها و روابط بین آنها از استاندارد امتیاز دهی ساعتی استفاده شده و بر این مبنا پرشسنامه ای تهیه و برای خبرگان و فعالین بازار سهام ارسال شد و نمره هر مقایسه زوجی با محاسبه میانگین هندسی نمره های پرسشنامه ها بدست آمد . نتایج این پژوهش نشان می دهد که سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران در 40 درصد رفتارها و تصمیمات خرید و فروش سهام ، رفتار توده وار دارند و در 33 درصد مواقع فرایند دقیق و تحلیلی را برای تصمیم خرید و فروش سهام انتخاب کرده و منطقی رفتار می کنند همچنین حدود 22 درصد رفتارهای سرمایه گراران واکنشی و حدود 5 درصد تصمیمات خرید و فروش سهام آنها شهودی می باشد بر اساس نتایج دیگر این پژوهش عوامل مربوط به بازار سهام و آموزش و فرهنگ بیش از سایر عوامل بر رفتارهای سرمایه گذاران موثر است .
تاثیر ساختار سرمایه بر محافظه کاری غیرشرطی و هزینه های نمایندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین تاثیر ساختار سرمایه بر هزینه های نمایندگی و محافظه کاری غیر شرطی در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور برای اندازه گیری ساختار سرمایه از 5 معیار،نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام،نسبت بدهی های کوتاه مدت به دارایی ها، نسبت بدهی های بلند مدت به دارایی ها، نسبت بدهی های بدون بهره به دارایی ها و نسبت بدهی های بهره دار به دارایی و برای اندازه گیری هزینه های نمایندگی از تعامل بین فرصت های رشد و جریانهای نقد آزاد و برای اندازه گیری محافظه کاری از مدل گیولی و هاین(2000) استفاده شده است. پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای کاربردی بوده و روش آن از نوع علی- پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک و با اعمال شرایط متغیرهای پژوهش به تعداد 75 شرکت از 18 صنعت طی سالهای 1385 تا 1390 انتخاب شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از تکنیک آماری رگرسیون داده های تابلویی استفاده شده است و نتایج پژوهش حاکی از آن است که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام باعث افزایش محافظه کاری و عدم تاثیر بر هزینه های نمایندگی، تجزیه بدهیها در قالب کوتاه و بلند مدت منجر به افزایش محافظه کاری و کاهش هزینه های نمایندگی می شوند، همچنین بدهیها بهره دار باعث کاهش محافظه کاری و هزینه های نمایندگی و بدهیهای بدون بهره باعث کاهش هزینه های نمایندگی و عدم تاثیر بر محافظه کاری می باشد.
انتخاب اعضای هیئت مدیره از غیر سهامداران
منبع:
حسابرس ۱۳۸۴ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
تأثیر نرخ تورم بر تأمین مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ( از طریق بدهی های بانکی و انتشارسهام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف پاسخ به این سوال که "" تاثیر نرخ تورم بر تامین مالی – از طریق بدهی های بانکی و انتشار سهام- چگونه است؟"" انجام شده است. بر اساس ادبیات تحقیق، عوامل خرد و کلان زیادی تعدیل کننده تامین مالی هستند که در این تحقیق، عوامل: نرخ هزینه سرمایه، ریسک مالی، نسبت مالکانه و نرخ بازدهی کل به عنوان متغیرهای تعدیل کننده در نظر گرفته شده اند. تحقیق حاظر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش پیمایش- طولی است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1381 تا 1386 می باشد و نمونه نیز برابر با جامعه می باشد. به منظور تحلیل داده ها از رگرسیون ساده وچندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که نرخ تورم بر تامین مالی از طریق بدهی بانکی تاثیر بیشتری نسبت به تامین مالی از طریق انتشار سهام دارد.همچنین با توجه به ضرایب رگرسیونی که برای سوالات فرعی بدست آمده، مشاهده می شود که بیشترین تغییر در میان متغیرهای تعدیل کننده برای تامین مالی از طریق بدهی، ریسک مالی و کمترین تاثیر نسبت مالکانه و به همین ترتیب برای تامین مالی از طریق انتشار سهام، بیشترین تاثیر را متغیر ریسک مالی و کمترین تاثیر را نرخ بازدهی کل داشته است.
هزینه نمایندگی جریان نقد آزاد و قیمت گذاری نادرست سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با جدایی مالکیت از مدیریت و شکل گرفتن رابطه نمایندگی این امکان بالقوه وجود دارد که بین مدیران و مالکان عدم تقارن اطلاعاتی به وجود آمده و مالکان نتوانند فعالیت های مدیران را مشاهده کنند؛ در نتیجه ممکن است مدیران تصمیم هایی اتخاذ نمایند که در راستای منافع شخصی باشد و قیمت سهام را از قیمت ذاتی آن منحرف سازند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر هزینه نمایندگی جریان نقد آزاد بر قیمت گذاری نادرست سهام است. برای اندازه گیری قیمت گذاری نادرست سهام از تجزیه نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری استفاده شد. به منظور انجام پژوهش از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران 170 شرکت در بازه زمانی 1385 تا 1393 انتخاب شد و مورد آزمون قرار گرفتند. برای آزمون مدل ها از روش رگرسیون چندمتغیره با روش برآورد حداقل مربع های تعمیم یافته (GLS) و داده های ترکیبی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین هزینه نمایندگی جریان نقد آزاد و قیمت گذاری نادرست سهام رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ به عبارتی مطابق پیش بینی با افزایش هزینه نمایندگی جریان نقد آزاد، قیمت گذاری نادرست سهام نیز افزایش می یابد.