فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۰۱ تا ۴٬۵۲۰ مورد از کل ۱۲٬۷۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
اجتناب از پرداخت مالیات فعالیتی ارزش زاست که ثروت را از دولت به سهامداران منتقل می کند و پرداخت هزینه مالیات شرکت را محدود می کند، از طرف دیگر اجتناب از پرداخت مالیات می تواند سپری برای انحراف منافع مدیران ایجاد کند.هدف اصلی این تحقیق شناسایی وجود ارتباط بین اجتناب از پرداخت مالیات و هزینه ی بدهی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. و اینکه آیا سطح مالکیت نهادی به عنوان نوعی از مالکیت، این رابطه را تعدیل می کند یا نه. لذا در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر ساختار مالکیت بر ارتباط بین اجتناب مالیاتی و هزینه بدهی در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. برای این منظور نمونه ای شامل 111 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران شامل یک دوره هفت ساله بر اساس صورت های مالی شرکت های مورد مطالعه طی سال های 1390 الی 1396 انتخاب و برای آزمون فرضیات از روش رگرسیون خطی چند متغیره با استفاده از نرم افزار EVIEWS نسخه9، استفاده گردید. نتایج حاکی از آن است بین اجتناب مالیاتی و هزینه بدهی رابطه معنادار و مستقیمی برقرار بوده و تاثیر تمرکز مالکیت و مالکیت نهادی بر رابطه بین اجتناب مالیاتی و هزینه بدهی به لحاظ آماری تایید نگردید.
تاثیر ارزش شرکت و سودآوری بر ریسک بازده سهام با تاکید بر سرمایه در گردش
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر ارزش شرکت و سودآوری بر ریسک بازده سهام با تاکید بر سرمایه در گردش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) میباشد. با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 156 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 6 ساله بین سال های 1392 تا 1397 مورد بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورتهای مالی شرکت ها جمع آوری شده و در اکسل محاسبات اولیه صورت گرفته سپس برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار استاتا و از رگرسیون چندگانه با الگوی داده های تابلویی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که ارزش شرکت بر ریسک بازده سهام شرکت تاثیر منفی دارد. سودآوری بر ریسک بازده سهام شرکت تاثیر منفی دارد. سرمایه در گردش اثر ارزش شرکت بر ریسک بازده سهام شرکت را شدت می بخشد. سرمایه در گردش اثر سودآوری بر ریسک بازده سهام شرکت را شدت می بخشد.
حسابداری فعالیت ساخت املاک: مقایسه استانداردهای حسابداری ایران و بین المللی
حوزههای تخصصی:
تاثیر دانش عصبی بر تصمیم گیری ها و ریسک فعالیت های حسابداران مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش برای اولین بار در ایران از دانش عصب شناسی جهت تعمیم موارد حسابداری عصبی در حسابداری استفاده می کند. به گونه دقیق تر، به بررسی تأثیر نیم کره های مغز بر فعالیت های تصمیم گیری حسابداران مدیریت با توجه به نقش میانجی ارزیابی ریسک فعالیت ها می پردازد. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی از نوع نظرسنجی است. جامعه آماری، حسابداران مدیریت شاغل در بورس اوراق بهادار در سال 1398 است. بدین منظور 300 پرسش نامه طراحی و بین حسابداران مدیریت توزیع شد. در نهایت 154 فقره آن با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) بررسی گردید. یافته ها نشان داد که نیم کره های مغزی جمعاً معادل 3/55 درصد بر تصمیم گیری های مختلف حسابداران مدیریت تأثیر مثبت و معناداری دارند. تأثیر مثبت نیم کره مغزی راست (9/77 درصد) بیشتر از نیم کره مغزی چپ (1/77 درصد) بوده است. تأثیر اطلاعات مربوط به ریسک فعالیت ها، به عنوان متغیر میانجی، بر رابطه بین نیم کره های مغزی و تصمیم گیری حسابداران مدیریت نیز مثبت و برابر 3/92 درصد است. تأثیر نیم کره مغز راست بر ریسک (3/36+ درصد) کمتر از تأثیر نیم کره مغزی چپ (4/37+ درصد) است. هم چنین تأثیر ریسک بر تصمیم گیری مختلف حسابداران مدیریت مثبت و معنادار ( 7/33 درصد) است. نیم کره های مغزی چپ و راست مشترکاً به میزان 8/8 درصد از تغییرات فعالیت های تصمیم گیری حسابداران مدیریت را به طور مستقیم تبیین می کنند. هم چنین، نیم کره مغزی راست حسابداران مدیریت دارای بیشترین تأثیر بر فعالیت های منابع انسانی و بازاریابی است و نیم کره مغزی چپ آنان دارای بیشترین تأثیر بر فعالیت های عملیاتی و بودجه ای است. این یافته ها می تواند تأثیر بسزایی در گسترش مبانی نظری و هم چنین عملکرد حسابداران
کیفیت عملکرد حسابرسی داخلی،گزارشگری مالی و کارایی حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۹
47-70
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق بررسی کیفیت عملکرد حسابرسی داخلی، گزارشگری مالی و کارایی حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادر تهران است. در این تحقیق برای سنجش کیفیت عملکرد حسابرسی داخلی از معیارهای قدمت حسابرس داخلی، اندازه حسابرس و تخصص حسابرس و برای کارایی حسابرسی از معیارهای تاخیر حسابرسی و هزینههای حسابرسی استفاده شد. با استفاده از صورتهای مالی،گزارش حسابرسان مستقل و یادداشتهای همراه صورتهای مالی120شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1391 تا 1396 با بهرهگیری از روش تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره با استفاده از آزمون F لیمر و هاسمن به کمک نرم افزار Eviews استفاده شد. نتایج آزمون فرضیهها نشان داد که بین کیفیت عملکرد حسابرسی داخلی و کیفیت گزارشگری مالی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین کیفیت عملکرد حسابرسی داخلی و کارایی حسابرسی رابطه معناداری وجود ندارد.
تکوین فناوری و تأثیر آن بر عملکرد حرفه ی حسابداری
حوزههای تخصصی:
چارچوب حسابرسی هوش مصنوعی
حوزههای تخصصی:
برآورد سنجه های ریسک زیان نقدینگی در بانک های تجاری با استفاده از فرآیندهای تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقدینگی به مانند شریان اصلی بانکهای تجاری برای بقا و ادامه فعالیت می باشد. از اینرو، اندازه گیری و مدیریت کردن ریسک نقدینگی اهمیت فراوانی دارد که این مهم پس از بحران 2008 دو چندان شده است. این پژوهش با تعریف شاخص نیاز نقدینگی که خود تابعی از تغییرات حجم داراییها و بدهیهای بانک می باشد، به کمی سازی ریسک زیان نقدینگی پرداخته است. هدف اصلی، برآورد ارزش در معرض خطر (VaR) و ارزش در معرض خطر شرطی (cVaR) زیان ناشی از ریسک نقدینگی در یکی از بانکهای تجاری منتخب برای دوره زمانی یکساله آتی با استفاده داده های آذر 1390 لغایت مرداد 1395 بوده است. جهت کمی سازی زیان ریسک نقدینگی، ابتدا نیاز نقدینگی بانک با مدلهای فرآیند تصادفی پیش بینی و سناریوسازی شده است و آن دسته از سناریوها که منجر به کسری نقدینگی شده اند، محاسبه گردیده و سپس این کسری با اقدامات جبرانی بانک مبنی بر فروش بخشی از دارایی های خود، جبران گردیده که زیان حاصل از فروش کمتر از قیمت واقعی به عنوان متغیر تصادفی ریسک زیان نقدینگی در نظر گرفته شده است و بر اساس توزیع آن ارزش در معرض خطر معرفی شده است. این پژوهش نشان داده است، فروش بهینه داراییها می تواند صرفه جویی اقتصادی قابل توجهی برای بانک منتخب به همراه داشته باشد و رقم Var ریسک نقدینگی از مبلغ 1،111 به 989 میلیارد ریال کاهش پیدا کرده است.
ارتباط بین در دسترس بودن اطلاعات مالی با عملکرد و تغییر مدیرعامل بعد از اصلاحیه افشای اجباری اطلاعات شرکت های بورسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود اطلاعات شفاف یکی از ارکان اساسی پاسخگویی و تصمیم گیری های اقتصادی آگاهانه محسوب می شود. افشای اطلاعات توسط شرکت ها یکی از منابع مهم و ارزشمند اطلاعاتی برای سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایرذینفعان است. سازو کارهای قانونی، دستورالعمل های مراجع ذی صلاح و یا استانداردهای حسابداری، موارد افشای اطلاعات را تعین نموده و شرکت ها را ملزم به رعایت آن می کنند. دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات شرکت های بورسی در اجرای بند 11 و 18 ماده 7 و ماده 45 قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران، در سال 1391 به تصویب رسید. هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین در دسترس بودن اطلاعات مالی با عملکرد و تغییر مدیرعامل پس از تصویب این دستورالعمل است. فرضیه های پژوهش با استفاده از نمونه آماری شامل 140 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران طی سال های 1388 تا 1396 و مبتنی بر روش رگرسیون خطی و لاجیت، تحلیل و بررسی گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که پس از تصویب دستورالعمل افشاء، ارتباط بین عملکرد شرکت و در دسترس بودن اطلاعات کاهش یافته است، اما ارتباط بین نوسانات عملکرد شرکت و در دسترس بودن اطلاعات افزایش یافته است. یافته های پژوهش نشان داد که پس از تصویب دستورالعمل افشاء، ارتباط بین نوسانات عملکرد شرکت و تغییر مدیرعامل افزایش یافته است، اما هیچ رابطه معنی داری بین عملکرد شرکت و تغییر مدیرعامل مشاهده نشد.
اثرات توسعه بازار بدهی بر کارایی سیاست های پولی و مالی در تحریک مصرف بخش خصوصی: آزمون اصل برابری ریکاردویی بر مبنای رویکرد اثرات آستانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
5 - 26
حوزههای تخصصی:
توسعه بازار بدهی های دولت همواره موضوع چالشی برای سیاستگذاران و برنامه ریزان اقتصادی مطرح بوده است. برخی از کشورها توسعه بازار بدهی های دولت را در تحریک بخش واقعی اقتصاد مطلوب و برخی نامطلوب می دانند. اما سیاست پولی و مالی کارا در تحریک رفتار بخش حقیقی اقتصاد، بیش از هر چیزی نیازمند ابزار کارآمد هستند و این ابزارها در بستر توسعه بازار بدهی های دولت قابل تعریف و سازماندهی است. با توجه به اهمیت این موضوع؛ مطالعه حاضر اثرات آستانه- ای توسعه بازار بدهی بر کارایی سیاست های پولی و مالی در تحریک مصرف بخش خصوصی را طی دوره ی زمانی 1990- 2018 برای 68 کشور بررسی کرده است. نتایج تجربی حاصل از مدلسازی STR نشان داد که رفتار متغیرهای اقتصادی در ارتباط با مصرف بخش خصوصی برای زمانیکه نسبت بدهی های دولت به GDP به بالای 70 درصد می رسد، دچار شکست ساختاری می شود. لذا مصرف بخش خصوصی دو رژیم رفتاری به خود می گیرد. در هر دو رژیم رفتاری نظریه برابری ریکاردویی رد می شود و تاثیر مثبت بدهی های دولت بر مصرف بخش خصوصی در حالت رژیم بدهی بالای دولتی بیشتر از رژیم بدهی پایین دولت است. همچنین تاثیرگذاری سیاست های پولی و مالی بر مصرف بخش خصوصی در دو رژیم بدهی دولتی به صورت یک تابع خطی از نسبت بدهی دولت به GDP تعریف می شود که عرض از مبدا و شیب این تابع اثرگذاری، در هر دو رژیم رفتاری کاملاً متفاوت است.
ارزیابی تحلیلی آثار روابط سیاسی مالکیت - مدیریت و نظارت حسابرسان مبتنی بر انگیزه شهرت در کاهش هزینه های نمایندگی ناشی از تضاد منافع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر آثار روابط سیاسی مالکیت - مدیریت و تلاش نظارتی حسابرسان را طبق انگیزه شهرت بر هزینه های نمایندگی ناشی از تضاد منافع بررسی کرده است. در این پژوهش از عکس نسبت کارایی دارایی ها به عنوان شاخص هزینه های نمایندگی استفاده شده است. همچنین وجود ارتباطات دولتی در سطح ساختار مالکیت و ساختار هیئت مدیران شرکت ها ملاک ارزیابی روابط سیاسی در نظر گرفته شده است. داده های پژوهش 1038 مشاهده شرکت - سال است که مشتمل بر 173 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی ۶ساله از 1391 تا 1396 است. تحلیل های آماری پژوهش با استفاده از الگو های رگرسیون چندمتغیره طبق داده های ترکیبی با اثرات ثابت و روش کمینه مربعات تعمیم یافته انجام شده است. طبق یافته ها شواهد نشان دادند روابط سیاسی تأثیر معنی دار مثبتی بر هزینه های نمایندگی دارد؛ اما شهرت و رتبه کیفی حسابرس تأثیر معنی دار منفی بر هزینه های نمایندگی دارد. تعامل روابط سیاسی و شهرت حسابرس نیز بر هزینه های نمایندگی تأثیر معنی دار منفی دارد. به طور کلی با توجه به تضاد منافع بین مدیران و گروه های بهره ور و وجود مشکلات نمایندگی، حسابرسان با تمرکز بر انگیزه شهرت از تأثیر کاهنده و مالکان - مدیران دارای روابط سیاسی با تمرکز بر انگیزه منافع سیاسی از تأثیر افزاینده بر هزینه های نمایندگی برخوردارند. نتایج پژوهش در شناسایی عوامل مؤثر بر هزینه های نمایندگی مفید است.
تأثیر ارزش انعطاف پذیری مالی بر سیاست های تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دغدغه اصلی مدیران واحدهای اقتصادی، انتخاب ساختار مطلوب سرمایه و شیوه های مختلف تأمین منابع و مصارف مالی به منظور حداکثرسازی ثروت است. حداکثرکردن ثروت مستلزم به کارگیری بهینه منابع مالی و کسب بازدهی و انتخاب ریسک مناسب ازطریق گزینش سیاست های مالی مطلوب برای شرکت است. بدون شک یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر سیاست های مالی، انعطاف پذیری مالی است. انعطاف پذیری مالی بیان کننده توانایی یک شرکت برای تجهیز منابع مالی در راستای حداکثرسازی ارزش شرکت و تطبیق ساختار سرمایه با نیازهای ناشی از تغییر شرایط است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر ارزش انعطاف پذیری مالی بر سیاست های تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه آماری شامل 112 شرکت در بازه زمانی 1388 تا 1397 است. به منظور آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیون چندمتغیره، داده های ترکیبی و نرم افزار استتا استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از تأثیر معنادار و معکوس ارزش انعطاف پذیری مالی بر سیاست های تقسیم سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. سطوح بالاتر ارزش انعطاف پذیری مالی، کاهش در میزان پرداخت سود نقدی سهام، تمایل به پرداخت نکردن سود نقدی سهام و نگهداشت مقادیر بیشتری از وجوه نقد را به همراه خواهد داشت؛ بنابراین شرکت های دارای انعطاف پذیری مالی بیشتر، سهامداران خود را برای نگهداشت وجه نقد در شرکت ترغیب می کنند یا مدیریت توانایی بیشتری در محدودکردن پرداخت سود سهام دارد.
ریسک سقوط قیمت سهام : احساسات سرمایه گذاران و نقش تعدیل گر مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
115 - 132
حوزههای تخصصی:
احساسات بهعنوان عاملی اجتنابناپذیر همواره معاملات سرمایهگذاران را تحت تأثیر قرار میدهد و سبب قیمتگذاری غیرواقعی سهام در بازار میشود. از سوی دیگر، مدیریت سود و ارائه گزارشهای خلاف واقع از سودآوری شرکت، میتواند بر احساسات سرمایهگذاران تأثیر گذاشته و آنها را به خرید یا فروش سهام تهییج کند. این فرآیند در نهایت میتواند موجب ایجاد حباب در قیمت سهام و به تبع آن افزایش ریسک سقوط قیمت در بازار شود. از این رو تحقیق حاضر برای اولین بار به بررسی تأثیر احساسات سرمایهگذاران بر ریسک سقوط قیمت سهام با اثر تعدیلگر مدیریت سود میپردازد. در این پژوهش برای محاسبه احساسات سرمایهگذاران از شاخص آرمز و برای ریسک سقوط قیمت سهام از چولگی منفی بازده سهام استفاده شده است و ارتباط بین متغیرها با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین جامعه آماری پژوهش متشکل از 102 شرکت از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی سالهای 1392 تا 1397 است. نتایج نشان میدهد که هر چه احساسات مثبت و خوشبینانه نسبت به سهام یک شرکت افزایش یابد، ریسک سقوط قیمت آن در سالهای بعد بیشتر میشود. همچنین مدیریت سود به عنوان یک عامل تعدیلگر موجب تقویت این تاثیر میگردد.
بررسی نقش میانجی خودکارآیی در تأثیر جهت گیری هدف بر قضاوت حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۰
215-240
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر میانجی خودکارایی بر رابطه میان جهت گیری هدف و قضاوت حسابرسان می باشد. برای جمع آوری داده ها با توجه به موضوع پژوهش از روش پیمایشی بهره برده شده است، به این ترتیب که پرسش نامه های استاندارد و محقق ساخته میان حسابرسان رده های مختلف شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی و سازمان حسابرسی توزیع گردیده است. در این راستا، تعداد 250 پرسش نامه توزیع شد و از این میان 202 پرسش نامه قابل اتکا دریافت و تجزیه و تحلیل گردید. در این پژوهش برای نمونه گیری از روش نمونه در دسترس استفاده شده است. بازه زمانی پژوهش نیز سال 1397 بوده و به منظور آزمون فرضیه ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و برای تجزیه و تحلیل داده ها و انجام آزمون های آماری از نرم افزار اموس نسخه 1/2 استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از تأثیر مثبت جهت گیری هدف بر مبنای رویکردهای یادگیری و عملکردی و تأثیر منفی جهت گیری هدف بر مبنای رویکرد اجتنابی بر قضاوت حسابرسان می باشد. هم چنین طبق نتایج به دست آمده، خودکارآیی تنها در رابطه میان بعد یادگیری جهت گیری هدف و عملکرد قضاوت حسابرسان می تواند نقش میانجی ایفا کند.
بررسی عوامل مؤثر بر آمادگی کارمندان بخش عمومی برای اجرای حسابداری تعهدی (مطالعه موردی: وزارت آموزش و پرورش)
حوزههای تخصصی:
در سه دهه گذشته، یک حرکت جهانی آهسته اما پیوسته به وسیله اکثر دولت ها برای تغییر از مبنای نقدی به مبنای تعهدی کامل حسابداری در حال انجام است. در ایران هم، در سال های اخیر، تلاش هایی در راه پاسخگویی مالی دستگاه های عمومی صورت گرفته شده که به نظر می رسد در صورت اجرایی شدن کامل آنها می توان امیدوار بود که سیستم حسابداری دولتی ما به سیستم پاسخگویی تبدیل شود. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر آمادگی کارمندان بخش عمومی در وزارت آموزش و پرورش برای اجرای حسابداری تعهدی به گردآوری و بررسی نظرهای نمونه ای شامل 90 نفر از کارمندان و مدیران بخش مالی وزارت آموزش و پرورش در سال 1399 پرداخته است. برای دستیابی به هدف مذکور فرضیاتی تدوین شد. این پژوهش از نوع پژوهش های پیمایشی و از نوع توصیفی، از لحاظ ماهیت، کاربردی و از لحاظ زمان، مقطعی می باشد. پس از گردآوری داده ها و تحلیل یافته های آن با استفاده از آزمون تی و دوجمله ای، کلیه فرضیات فرعی پذیرفته شدند. بنابر نتایج تحقیق مشخص شد عامل مدیریت ارشد، ویژگی های فردی نیروی انسانی، قوانین و مقررات، وجود چارچوب نظری مدون و آموزش، و فرهنگ پاسخگویی و پاسخدهی بر آمادگی کارمندان بخش عمومی در وزارت آموزش و پرورش برای اجرای حسابداری تعهدی تأثیرگذار است.
مروری بر ادبیات نظری تجربی در خصوص تأثیر شرایط اقتصاد کلان بر ریسک حسابرسی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مروری بر ادبیات نظری و تجربی در خصوص تأثیر شرایط اقتصاد کلان بر ریسک حسابرسی است. از آنجایی که در سال های اخیر اقتصاد ایران با ناپایداری های بسیاری مواجه بوده است پرداختن به موضوع پژوهش حاضر در شناسایی و درک لزوم طراحی فرایند حسابرسی متناسب با شرایط اقتصاد کلان حاکم بر محیط عملیاتی شرکت می تواند مورد اهمیت واقع شود. استدلال می شود که شرایط نامطلوب اقتصاد با تأثیر مستقیم بر محیط عملیاتی شرکت می تواند انگیزه های تحریف و تقلب در صورت های مالی را افزایش دهد. در نتیجه حسابرسان می بایست با در نظر گرفتن شرایط اقتصاد کلان فرآیندهای حسابرسی را از نظر روش و ماهیت آزمون های محتوا متناسب با شرایط خاص اقتصادی تدوین یا باز طراحی نماید.
شناسایی به موقع زیان ها، احتمال توقف پروژه های شرکت و سودآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط میان شناسایی به موقع پروژه های زیان و سودآوری شرکت از جمله موضوعات با اهمیت در حوزه حسابداری است. علاوه بر این مسئله سرمایه گذاری و ارزیابی مالی طرح های سرمایه گذاری یکی از مهمترین وظایف مدیران شرکت می باشد. ادبیات پیشین نشان داد شناسایی به موقع زیان ها، مدیر را در تشخیص و کنار گذاشتن به موقع پروژه های زیان ده، کمک می کند و به طور بالقوه بر رفتار سرمایه گذاری مدیران واحدهای انتفاعی تأثیر می گذارد و در نهایت می تواند باعث افزایش سودآوری شرکت گردد. لذا در این مقاله رابطه بین شناسایی به موقع زیان ها و احتمال توقف پروژه های شرکت و نهایتاً سودآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی-همبستگی است و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره و داده های پانل انجام شده است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی است. نمونه آماری شامل 123 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد شناسایی به موقع زیان ها، احتمال توقف پروژه های شرکت را افزایش و احتمال تأخیر در توقف پروژه های زیان آور را کاهش می دهد. همچنین این نتایج نشان می دهد تأخیر در توقف پروژه های زیان آور تابعی از بهبود شناسایی به موقع زیان ها و کاهش مخارج سرمایه ای شرکت ها می باشد.
The relation between timely identification of losses and profitability projects is one of the most important issues in the field of accounting. Additionally, investing and financial evaluation of investment projects is one of the most important functions of the company's managers. Previous literature indicates the timely identification of losses, helping the manager figures out and disposes of harmful projects in a timely manner, and, potentially, affects the investment behavior of managers of profit units, and, ultimately, it can increase the profitability of the company. Therefore, in this paper, the relationship between the recognition of losses in the future has been studied, as well as the probability of stopping the company's projects and, finally, the profitability of the accepted companies to the Tehran Stock Exchange. The research method is descriptive-correlational and data analysis is done using multivariate regression model and panel data. The present study is an applied from the objective point of view. A sample of 123 companies from listed companies in Tehran Stock Exchange was selected using a systematic elimination sampling method. The results show that timely identification of losses will increase the probability of stopping projects and reduce the probability of delaying the cease of harmful projects. These results also indicate that the delay in stopping harmful projects is a function of improving the timely identification of losses and reducing corporate capital expenditures.
تأثیر ویژگی های کمیته حسابرسی بر کنترل های داخلی و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود کمیته حسابرسی جهت کنترل بر گزارشگری مالی و طراحی یک سیستم کنترل داخلی اثربخش جهت پیشبرد اهداف کنترل های داخلی و کسب اطمینان از اثربخشی فرآیندهای نظام راهبری، کنترل های داخلی و سلامت گزارشگری مالی امری ضروری می باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگی های کمیته حسابرسی شامل اندازه کمیته حسابرسی و تخصص کمیته حسابرسی با کنترل های داخلی و مدیریت سود می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند و نمونه آماری شامل 54 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است . از تحلیل آماری رگرسیون برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده آن است که بین هر دو ویژگی کمیته حسابرسی (اندازه کمیته حسابرسی و تخصص کمیته حسابرسی) با ضعف در کنترل های داخلی و مدیریت سود رابطه منفی و معناداری وجود دارد اما بین اندازه کمیته حسابرسی و مدیریت سود رابطه معناداری وجود ندارد.
The existence of the Audit Committee is essential for controlling financial reporting and designing an effective internal auditory system to promote the goals of internal control and ensuring the effectiveness of the management system processes, internal controls, and financial reporting health. The main objective of this study is to investigate the relationship between the audit committee's characteristics, including the size of the audit committee and the expertise of the audit committee with internal controls and profit management. The statistical population of this study is all companies accepted in Tehran Stock Exchange. The statistical sample includes 54 companies listed in Tehran Stock Exchange, which was surveyed Regression analysis was used to test the research hypotheses. The results of the research indicate that there is a negative and significant relationship between two characteristics of the audit committee (size of the audit committee and the expertise of the audit committee) with weaknesses in internal controls and earnings management, but there is no significant relationship between the size of the audit committee and the profit management.
تاثیر ویژگی های هیات مدیره بر آگاهی دهندگی سود با در نظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی گرایش احساسی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۰
87-118
حوزههای تخصصی:
بر اساس تئوری های حاکم انتظار بر آن است که سرمایه گذاران در قبال اطلاعات مربوط به سودآوری، تصمیمات و رفتار عقلایی و منطقی و فارغ از احساسات داشته باشند. نقش مدیران در تقویت مکانیسم های شرکتی می تواند موجب اطمینان بیشتر به کیفیت سودآوری شود که خود به عنوان عاملی اثرگذار بر گرایش های احساسی سرمایه گذاران مطرح است. لذا هدف پژوهش حاضر، تأثیر ویژگی ها هیئت مدیره بر ارتباط آگاهی دهندگی سود با در نظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی گرایش احساسی سرمایه گذاران است. این پژوهش از نوع مطالعه کتابخانه ای و تحلیلی- علمی بوده و مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی (پانل دیتا) است. در این پژوهش اطلاعات مالی 136 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1390 تا 1396 بررسی شده است (952 شرکت-سال). برای تجزیه وتحلیل نتایج به دست آمده ی پژوهش از نرم افزار10Eviews استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش بین آگاهی دهندگی سود و گرایش های احساسی سرمایه گذاران رابطه منفی و معناداری وجود دارد و همچنین ویژگی ها هیئت مدیره ازجمله استقلال، اندازه و سنوات (تجربه) هیئت مدیره بر آگاهی دهندگی سود تأثیری معنادار و مستقیم دارد. از طرفی در بررسی اثرات این ویژگی ها بر رابطه بین آگاهی دهندگی سود و گرایش های احساسی مشخص گردید که استقلال، اندازه و سنوات (تجربه) هیئت مدیره موجب تقویت رابطه منفی بین آن ها خواهد شد. به عبارتی این ویژگی ها منجر به تقویت آگاهی دهندگی سود و در نتیجه بروز کمتر گرایش های احساسی در بین سرمایه گذاران می شود.
اولویت بندی و تحلیل روابط میان ریسک های پیاده سازی سیستم های ERP در بخش دولتی؛ مورد مطالعه سیستم سنا دیوان محاسبات کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷۹
71-94
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر برنامهریزی منابع سازمان به دلیل قابلیتهایی همچون بهینهسازی فرایندها، یکپارچهسازی اطلاعات، بهبود دسترسی به دادهها و امکان تجزیهوتحلیل کسبوکار بهعنوان یک سیستم اطلاعاتی استاندارد، بسیار موردتوجه سازمانهای دولتی قرارگرفته است. علیرغم مزایای بسیار این سیستم، به دلیل تجربه کم و عدم توجه به ریسکهای استقرار آن، اغلب سازمانهای بخش دولتی در پیادهسازی ERP با مشکلات فراوانی روبرو شده و در موارد زیادی حتی با شکست مواجه میشوند. در این پژوهش سعی شده تا ریسکهای پیادهسازی ERP در بخش دولتی اولویتبندی شده و روابط میان آنها مورد تجزیهوتحلیل قرار گیرد. به این منظور ابتدا از طریق پیشینه پژوهش و مصاحبه با خبرگان مهمترین ریسکها این حوزه شناساییشده و سپس از طریق روش تحلیل عاملی تأییدی صحت آنها موردبررسی قرارگرفته و دستهبندی شدند. در ادامه برای اولویتبندی ریسکها و تجزیهوتحلیل و تفسیر روابط میان آنها از روش دیمتل استفاده شد که نتایج بهدستآمده بیان میدارد که ریسکهای پروژه و سازمانی در اولویت اول، ریسکهای کاربران و مدیریت در اولویت دوم و ریسکهای فنی و نرمافزاری، ارتباطات و مشاور و ناظر در اولویت سوم قرار گرفتند.