مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
شهرت حسابرس
حوزه های تخصصی:
سیستم کنترل های داخلی در شرکت اعتماد استفاده کنندگان از صورت های مالی را افزایش می دهد و مطابق با قوانین و مقررات بوده و بر قابلیت اعتماد گزارش های مالی اثر مهمی دارد و می تواند منجر به کارایی سرمایه گذاری گردد. در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر شهرت حسابرس بر ارتباط بین ضعف کنترل داخلی در گزارشگری مالی و کارایی سرمایه گذاری پرداخته شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع تحقیقات علّی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود که تعداد 118 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده و در دوره ی زمانی 5 ساله بین سال های 1393 تا 1397 مورد تحقیق قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. برای اجرای آزمونها و تخمین نهایی مدل ها از نرم افزار استاتا نسخه 15 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین ضعف کنترل داخلی در گزارشگری مالی و کارایی سرمایه گذاری ارتباط منفی و معنادار دارد. ولی، شهرت حسابرس بر ارتباط بین ضعف کنترل داخلی در گزارشگری مالی و کارایی سرمایه گذاری تاثیر ندارد.
بررسی رابطه بین شهرت حسابرس با مدیریت کفایت سرمایه بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
پژوهش های علوم مدیریت سال دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
51-62
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین شهرت حسابرس با مدیریت کفایت سرمایه بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. پژوهش حاضر جهت بررسی رابطه متغیرهای پژوهش در دوره زمانی 1390-1395انجام شده است.جامعه مطالعاتی شامل بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که تعداد 14 بانک انتخاب شدند. سپس متغیر های پژوهش مورد شناسایی قرار گرفته و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از داده های به دست آمده از نرم افزار های رهاورد نوین و برای محاسبه متغیر های پژوهش از نرم افزار Excel استفاده شده است. این داده ها جهت آزمون فرضیه توسط نرم افزارspss19 و Eviews7 به کمک آمارهای توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر این واقعیت است که بین شهرت حسابرس و مدیریت کفایت سرمایه در بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود ندارد.
تاثیر توانایی مدیریت بر محتوای اطلاعاتی سود با تاکید بر شهرت حسابرس
حوزه های تخصصی:
سود و محتوای اطلاعاتی آن برای سرمایهگذاران و سهامداران در جهت تصمیم گیری های درست مهم می باشد. توانایی مدیران از عواملی است که می تواند بر محتوای اطلاعاتی سود اثرگذارد است. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر توانایی مدیریت بر محتوای اطلاعاتی سود با تاکید بر شهرت حسابرس میپردازد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روششناسی همبستگی از نوع تحقیقات علّی (پس رویدادی) میباشد. کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بهعنوان جامعه آماری پژوهش بوده که با استفاده از اعمال یکسری محدودیتها تعداد 121 شرکت انتخاب شده و در دورهی زمانی 6 ساله بین سالهای 1392 تا 1397 مورد تحقیق قرار گرفتند. روش مورداستفاده جهت جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای و برای آزمون فرضیهها از رگرسیون خطی چندگانه استفادهشده است. برای اجرای آزمونها و تخمین نهایی مدلها از نرم افزار استاتا نسخه 15 استفاده گردید.بعد از اجرای آزمون Fلیمر و هاسمن و بررسی ناهمسانی واریانس جملات اخلال، اقدام به تخمین نهایی مدلها گردید که نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد توانایی مدیریت بر محتوای اطلاعاتی سود تاثیر مستقیم و معنادار دارد و شهرت حسابرس تاثیر مستقیم توانایی مدیریت بر محتوای اطلاعاتی سود را تقویت می کند.
بررسی نقش تعدیل کنندگی شهرت حسابرس بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و انتخاب حسابرس در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کنندگی شهرت حسابرس بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و انتخاب حسابرس در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1391 تا 1397 است. با استفاده از روش حذف سیستماتیک در مجموع 168 شرکت( 1176سال – شرکت) جهت بررسی رابطه بین متغیرهای پژوهش بعنوان نمونه انتخاب شد. در این پژوهش از رگرسیون چندمتغیره و نرمافزار ایویوز 10 جهت پیادهسازی و آزمون فرضیه ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و انتخاب حسابرس رابطه معناداری وجود دارد. شهرت حسابرس بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و انتخاب حسابرس تاثیر معناداری دارد.
ارزیابی تحلیلی آثار روابط سیاسی مالکیت - مدیریت و نظارت حسابرسان مبتنی بر انگیزه شهرت در کاهش هزینه های نمایندگی ناشی از تضاد منافع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر آثار روابط سیاسی مالکیت - مدیریت و تلاش نظارتی حسابرسان را طبق انگیزه شهرت بر هزینه های نمایندگی ناشی از تضاد منافع بررسی کرده است. در این پژوهش از عکس نسبت کارایی دارایی ها به عنوان شاخص هزینه های نمایندگی استفاده شده است. همچنین وجود ارتباطات دولتی در سطح ساختار مالکیت و ساختار هیئت مدیران شرکت ها ملاک ارزیابی روابط سیاسی در نظر گرفته شده است. داده های پژوهش 1038 مشاهده شرکت - سال است که مشتمل بر 173 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی ۶ساله از 1391 تا 1396 است. تحلیل های آماری پژوهش با استفاده از الگو های رگرسیون چندمتغیره طبق داده های ترکیبی با اثرات ثابت و روش کمینه مربعات تعمیم یافته انجام شده است. طبق یافته ها شواهد نشان دادند روابط سیاسی تأثیر معنی دار مثبتی بر هزینه های نمایندگی دارد؛ اما شهرت و رتبه کیفی حسابرس تأثیر معنی دار منفی بر هزینه های نمایندگی دارد. تعامل روابط سیاسی و شهرت حسابرس نیز بر هزینه های نمایندگی تأثیر معنی دار منفی دارد. به طور کلی با توجه به تضاد منافع بین مدیران و گروه های بهره ور و وجود مشکلات نمایندگی، حسابرسان با تمرکز بر انگیزه شهرت از تأثیر کاهنده و مالکان - مدیران دارای روابط سیاسی با تمرکز بر انگیزه منافع سیاسی از تأثیر افزاینده بر هزینه های نمایندگی برخوردارند. نتایج پژوهش در شناسایی عوامل مؤثر بر هزینه های نمایندگی مفید است.
بررسی ارتباط بین کیفیت حسابرسی و کارایی سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
19 - 42
حوزه های تخصصی:
به دنبال تفکیک مدیریت شرکت ها از مالکیت آنها و ایجاد مسائل نمایندگی و نیز، افزایش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و مالکان، موضوع کیفیت خدمات حسابرسی اهمیت بسیار زیادی یافته است و می تواند همچون ابزار مراقبت از منافع گروه های ذینفع عمل کرده و زمینه استفاده صحیح مدیریت از منابع برای سرمایه گذاری بهینه با هدف حداکثرسازی ثروت مالکان را فراهم کند. این پژوهش با هدف مطالعه جنبه ای از پیامدهای اقتصادی جایگاه خدمات حسابرسی در ایران، به بررسی ارتباط بین کیفیت حسابرسی و کارایی سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. برای تعیین کیفیت حسابرسی از چهار شاخص تخصص حسابرس در صنعت، شهرت حسابرس، دوره تصدی حسابرس و استقلال حسابرس و به منظور محاسبه کارایی سرمایه گذاری از مدل ریچاردسون (2006) استفاده شده است. هدف پژوهش از نوع کاربردی و روش آن از نوع همبستگی و پس رویدادی است. با بهره مندی از روش نمونه گیری حذفی و با اعمال شرایط انتخاب نمونه، تعداد 100 شرکت نمونه برای دوره زمانی 1390- 1385 انتخاب شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد در کل بین کیفیت حسابرسی و کارایی سرمایه گذاری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بدین ترتیب، بهبود کیفیت حسابرسی با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سرمایه گذاران و برطرف کردن مشکلات نمایندگی، به افزایش کارایی سرمایه گذاری منجر می شود.
اثر تعدیل کنندگی شهرت حسابرس بر رابطه میان حق الزحمه حسابرسی و بروز تحریف های حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر جهت بررسی اثر تعدیل کنندگی شهرت حسابرس بر رابطه میان حق الزحمه حسابرسی و بروز تحریف های حسابداری صورت پذیرفته است. در این راستا، صورت های مالی 107 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی است و به روش توصیفی-همبستگی انجام شد. در پژوهش حاضر، تحریف های حسابداری متغیر وابسته است و برابر است با 1 در صورتی که شرکت متعاقبا صوزت های مالی سال جاری را در سال مالی بعد تجدید ارائه می کند، در غیر این صورت صفر. حق الزحمه حسابرسی و شهرت حسابرس به ترتیب متغیر مستقل و تعدیل گر پژوهش هستند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون لجستیک استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که میان حق الزحمه حسابرسی و بروز تحریف های حسابداری رابطه منفی و معناداری وجود دارد؛ بدین معنا که دریافت حق الزحمه حسابرسی بالا (پایین) توسط حسابرسان، بروز تحریف های حسابداری را کاهش (افزایش) می دهد و این یافته در رابطه با موسسات حسابرسی که از شهرت بالایی برخوردار هستند، قوی تر است. به عبارت دیگر، شهرت بالای حسابرس، رابطه منفی میان حق الزحمه حسابرسی و بروز تحریف های حسابداری را تشدید می کند.
تصمیم عدم پذیرش صاحبکار توسط مؤسسات حسابرسی: تأثیر وضعیت مالی صاحبکار و شهرت حسابرس و صاحبکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
21 - 38
حوزه های تخصصی:
هدف: رقابت شدید در حرفه حسابرسی می تواند منجر به تشویق مؤسسات حسابرسی به یافتن صاحبکاران جدید گردد. با این وجود، توجه به حسن شهرت مؤسسه حسابرسی و اعتبار صاحبکار از نظر سابقه سوء استفاده های مدیریت یا ارائه گزارش های گمراه کننده و همچنین وضعیت مالی آنها می تواند تصمیم حسابرسان برای پذیرش صاحبکاران را تحت تأثیر قرار دهد. لذا، هدف این پژوهش، بررسی تأثیر وضعیت مالی صاحبکار، شهرت حسابرس و صاحبکار بر تصمیم عدم پذیرش صاحبکار توسط مؤسسات حسابرسی است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل شرکای حسابرسی، مدیران و سرپرستان ارشد حسابرسی شاغل در ایران است. که تعداد 139 نفر به عنوان نمونه این پژوهش انتخاب گردیدند. به منظور بررسی فرضیات پژوهش از روش شبه آزمایشگاهی (شبه تجربی) استفاده شده است. طرح پژوهش حاضر، یک طرح 2×2×2 بین آزمودنی– درون آزمودنی بوده و از تحلیل واریانس چندعاملی استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای شهرت مؤسسه حسابرسی و صاحبکار و همچنین وضعیت مالی صاحبکار بر تصمیم حسابرس در خصوص پذیرش صاحبکار تأثیر معناداری دارد. همچنین، تغییر اعتبار و شهرت صاحبکار بر میزان افزایش تمایل حسابرسان با شهرت بالاتر به پذیرش آن صاحبکار، تأثیری ندارد. نتیجه گیری: با بهبود وضعیت مالی صاحبکار، تمایل حسابرسان مشهورتر به پذیرش کار افزایش می یابد.
مطالعه تأثیر شهرت حسابرس بر رابطه بین مالکیت نهادی فعال و عدم شفافیت گزارشگری مالی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۸۴ (جلد ۱)
282 - 291
حوزه های تخصصی:
عدم شفافیت اطلاعات مالی به عنوان ممانعت عمدی از دسترسی به اطلاعات، ارائه نادرست اطلاعات یا ناتوانی بازار در کسب اطمینان از کفایت مربوط بودن و کیفیت اطلاعات تعریف شده است. پس از رسوایی های اوایل هزاره سوم و بروز بحران های مالی در بورس های جهان، موضوع شفافیت اطلاعات در فرآیند گزارشگری مالی موردتوجه گسترده قرار گرفته است. بنابراین هدف این پژوهش مطالعه تأثیر شهرت حسابرس بر رابطه بین مالکیت نهادی فعال و عدم شفافیت گزارشگری مالی است. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد مطالعه، شامل 152 شرکت پذیرفته شده طی سال های 1397 تا 1401 است. روش پژوهش توصیفی و از نظر ارتباط بین متغیرها علی-همبستگی است و از نظر هدف کاربردی است. برای پردازش و آزمون فرضیه ها از روش رگرسیونی و داده های تابلویی و همچنین مدل اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاصل از تجزیه وتحلیل فرضیه ها نشان داد که مالکیت نهادی فعال با عدم شفافیت گزارشگری مالی رابطه منفی و معناداری دارد و شهرت حسابرس بر رابطه بین مالکیت نهادی فعال و عدم شفافیت گزارشگری مالی در سطح خطای 5 درصد تأثیر مثبت و معناداری دارد.