مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
گرایش احساسی سرمایه گذاران
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۰
87-118
حوزه های تخصصی:
بر اساس تئوری های حاکم انتظار بر آن است که سرمایه گذاران در قبال اطلاعات مربوط به سودآوری، تصمیمات و رفتار عقلایی و منطقی و فارغ از احساسات داشته باشند. نقش مدیران در تقویت مکانیسم های شرکتی می تواند موجب اطمینان بیشتر به کیفیت سودآوری شود که خود به عنوان عاملی اثرگذار بر گرایش های احساسی سرمایه گذاران مطرح است. لذا هدف پژوهش حاضر، تأثیر ویژگی ها هیئت مدیره بر ارتباط آگاهی دهندگی سود با در نظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی گرایش احساسی سرمایه گذاران است. این پژوهش از نوع مطالعه کتابخانه ای و تحلیلی- علمی بوده و مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی (پانل دیتا) است. در این پژوهش اطلاعات مالی 136 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1390 تا 1396 بررسی شده است (952 شرکت-سال). برای تجزیه وتحلیل نتایج به دست آمده ی پژوهش از نرم افزار10Eviews استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش بین آگاهی دهندگی سود و گرایش های احساسی سرمایه گذاران رابطه منفی و معناداری وجود دارد و همچنین ویژگی ها هیئت مدیره ازجمله استقلال، اندازه و سنوات (تجربه) هیئت مدیره بر آگاهی دهندگی سود تأثیری معنادار و مستقیم دارد. از طرفی در بررسی اثرات این ویژگی ها بر رابطه بین آگاهی دهندگی سود و گرایش های احساسی مشخص گردید که استقلال، اندازه و سنوات (تجربه) هیئت مدیره موجب تقویت رابطه منفی بین آن ها خواهد شد. به عبارتی این ویژگی ها منجر به تقویت آگاهی دهندگی سود و در نتیجه بروز کمتر گرایش های احساسی در بین سرمایه گذاران می شود.
تأثیر گرایش های احساسی سرمایه گذاران بر درجه نقدشوندگی بازار سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر گرایش های احساسی و عواطف رفتاری سرمایه گذاران بر درجه نقدشوندگی بازار سهام است. بدین منظور، با استفاده از مدل دباتا و همکاران (2017) و با به کارگیری داده های 14 کشور، در بازه زمانی 2008 تا 2018، تأثیر گرایش های احساسی و تمایلات رفتاری سرمایه گذاران بر درجه نقدشوندگی بازار سهام بررسی شده است. در این پژوهش برای سنجش و اندازه گیری متغیر احساسات سرمایه گذاران، از شاخص آرمز و همچنین برای سنجش نقدشوندگی، از معیارهای ارزش معاملاتی(TV)، عدم نقدشوندگی آمیهود (ILLIQ) و عدم نقدشوندگی کوروین و شولتز(HLS) استفاده شده است. نتایج تجربی این پژوهش نشان می دهد که: بالا بودن سطح نقدینگی بازار در سال قبل، تأثیر مثبت و معناداری بر سطح نقدینگی بازار در سال جاری دارد. احساسات سرمایه گذاران بر نقدشوندگی بازار سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد. نرخ رشد حجم پول و نرخ رشد تولیدات صنعتی نیز بر نقدشوندگی بازار سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد و نرخ تورم سال جاری، تأثیر منفی بر نقدشوندگی بازار سهام دارد. بر اساس نتایج، احساسات سرمایه گذار در کشورهای مورد مطالعه، تأثیر مثبت بر حجم معاملات بازار سهام دارد و می تواند حجم معاملات و نقدشوندگی بازار سهام را افزایش دهد؛ لذا بخشی از رشد نقدینگی وارد بازار سهام شده است و توانسته است حجم معاملات در این بازار را افزایش دهد.
تأثیر ویژگی های اخلاقی و رفتاری مدیران بر گرایش های احساسی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
عوامل رفتاری و روانی در قالب اطمینان بیش از حد مدیران، هزینه های نمایندگی، رفتار مدیریت سود، و کوته بینی مدیران می تواند بر شفافیت اطلاعاتی تأثیر بگذارد و باعث تغییرات چشمگیری در آن ها شود. افزون براین، شواهد حکایت از این دارد که سرمایه گذاران برای تعیین ارزش سهام، تحت تأثیر قضاوت های مبتنی بر تصورات ذهنی، اطلاعات غیرعلمی، و شرایط روانی و احساسی در بورس حضور دارند و این درحالی است که می توان به پشتوانه شفافیت اطلاعاتی در این بازار حضور یافت؛ بنابراین، با توجه به اهمیت این روابط برای بازار، مقاله حاضر تأثیر ویژگی های اخلاقی و رفتاری مدیران را بر گرایش های احساسی سرمایه گذاران در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی کرده است. دراین راستا، فرضیه هایی تدوین و اطلاعات مربوط به شرکت های عضو بورس اوراق بهادار در طول دوره زمانی بین سال های 1387 تا 1396 بررسی و تجزیه و تحلیل شده است. جامعه آماری پژوهش، با توجه به شرایط درنظرگرفته شده برای انتخاب نمونه، دربردارنده 150 شرکت است که به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده اند. الگوی رگرسیون مقاله با استفاده از روش داده های تابلویی با رویکرد اثرات تلفیقی، بررسی و آزمون شد. نتایج به دست آمده نشان داد که به لحاظ تأثیر ویژگی های اخلاقی و رفتاری مدیران، ویژگی های رفتاری خوش بینانه، کوته بینانه، رفتار نمایندگی، و مدیریت سود با کاهش شفافیت در محیط تصمیم گیری شرکت، سبب تشدید گرایش های احساسی سرمایه گذاران شده و اثر مثبت و معناداری بر آن دارد. افزون براین، نتایج به دست آمده، بیانگر این است که شاخص قدرت مدیریت که نشان دهنده رفتار مقتدرانه مدیر است، اثر معناداری بر گرایش های احساسی سرمایه گذاران ندارد.
رابطه بین گرایش احساسی سرمایه گذاران و پیش بینی های سود توسط مدیریت
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین گرایش احساسی سرمایه گذاران و پیش بینی های سود توسط مدیریت می باشد. دوره زمانی مورد بررسی بین سال های 1391 تا 1398 می باشد؛ جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که بعد از اعمال محدودیت های مربوط به انتخاب نمونه، 146 شرکت عضو به عنوان نمونه آماری و به صورت حذف سیستماتیک انتخاب شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها با رویکرد داده های تابلویی و رگرسیون چند متغیره نشان داد بین گرایش احساسی سرمایه گذاران و پیش بینی های سود توسط مدیریت رابطه وجود دارد.
فراتحلیل (متاآنالیز) گرایش احساسی سرمایه گذاران و بازده سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
65 - 86
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، اجرای فراتحلیل رابطه گرایش احساسی سرمایه گذاران و بازده سهام می باشد. در فضای مطالعات علمی گر چه ممکن است انتظار بر این باشدکه گرایش احساسی سرمایه گذاران بر بازده سهام تاثیر دارد ولی نتایج مطالعات با تنا قضات و ناسازگاری هایی همراه می باشد. جهت یکپارچه سازی نتایج مطالعات مختلف در ارتباط بین گرایش احساسی سرمایه گذاران و بازده سهام، در این پژوهش از روش شناسی فراتحلیل (متاآنالیز) که در زمره روش های کمّی آماری محسوب می شود استفاده خواهد شد. نتایج بررسی پژوهش های انجام شده پیرامون این رابطه، بیانگر آن است که این پژوهش های نامتجانس (نا همگن) می باشند. مطالعات ثبت شده شامل پایان نامه های(کارشناسی ارشد و دکتری) و مقالات علمی معتبرداخلی و خارجی به عنوان جامعه آماری تحلیل انتخاب شدند. بدین منظور ازمیان 134 مورد پژوهش، 72 مورد شرایط بررسی برای فراتحلیل را داشتند و مناسب تشخیص داده شدند. یافته ها نشان داد که بین گرایش احساسی سرمایه گذاران و بازده سهام رابطه معناداری وجود دارد.
تاثیر گرایش احساسی سرمایه گذاران بر ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز، همواره ادعا شده که اطلاعات حسابداری مندرج در صورتهای مالی، یکی از منابع مهم اطلاعاتی سرمایه گذاران و سایر مشارکت کنندگان در بازار سرمایه است. از این رو، میتوان به طور منطقی انتظار داشت که اطلاعات حسابداری، نقش مؤثری را در ارزشگذاری قیمت سهام و نیز بازده سهام ایفا نمایند. از سوی دیگر دیدگاه مالی رفتاری نشان می دهد که برخی از تغییرات قیمت اوراق بهادار هیچ دلیل بنیادی ندارد و رفتار هیجانی سرمایه گذاران، نقش مهمی در تعیین قیمت ها ایفا می کند. تحقیق حاضر، به بررسی تاثیر گرایش احساسی سرمایه گذاران بر ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری می پردازد. قلمرو زمانی این تحقیق برای دوره 15 ساله از ابتدای سال 85 لغایت پایان سال 99 بوده و نمونه تحقیق شامل 97 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در دوره هایی که گرایش احساسی سرمایه گذاران بالاست ارتباط سود با بازده و قیمت سهام قوی تر از دوره های احساسی (هیجانی) پایین می باشد. همچنین در دوره هایی که گرایش احساسی سرمایه گذاران پایین است، رابطه بازده و قیمت سهام با سایر متغیرهای حسابداری (ارزش دفتری مجموع دارایی های هر سهم، ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام هر سهم، جریان نقدی عملیاتی هر سهم) قوی تر از زمانی است که هیجانات بازار بالا است.
تاثیر گرایش های احساسی سرمایه گذاران بر کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳
47 - 66
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر گرایش های احساسی سرمایه گذاران بر معیارهای کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش، برای بررسی معیارهای کیفیت حسابرسی از پنج معیار شامل گزارش تعدیل شده حسابرس، حق الزحمه حسابرس و تخصص حسابرس، تداوم انتخاب حسابرس و کیفیت اقلام تعهدی استفاده شده است. برای این منظور فرضیه هایی تدوین و اطلاعات مربوط به شرکت های عضو بورس اوراق بهادار برای دوره زمانی بین سال های 1387 تا 1396 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش با توجه به شرایط در نظر گرفته به منظور انتخاب نمونه، برای متغیر گزارش تعدیل شده حسابرسی، تداوم انتخاب حسابرس و تخصص حسابرس شامل 169 شرکت، برای متغیر کیفیت اقلام تعهدی شامل 164 شرکت و برای متغیر حق الزحمه حسابرس شامل 61 شرکت به روش حذف سیستماتیک انتخاب شد. الگوی رگرسیون پژوهش با استفاده از روش داده های تابلویی با رویکرد اثرات ثابت و روش رگرسیون لوجستیک بررسی و آزمون شد. نتایج پژوهش نشان داد که گرایش احساسی سرمایه گذاران تاثیر مثبت و معناداری بر دوره تصدی حسابرس و اقلام تعهدی اختیاری به عنوان معیارهای کاهنده کیفیت حسابرسی دارد. همچنین، نتایج موید آن است که گرایش احساسی سرمایه گذاران تاثیر منفی معناداری بر گزارش تعدیل شده حسابرس به عنوان معیارهای افزاینده کیفیت حسابرسی داشته است. افزون براین، نتایج بیانگر آن است که گرایش احساسی سرمایه گذاران تاثیر معناداری بر حق الزحمه حسابرس و تخصص حسابرس ندارد.
پیش بینی گرایش های احساسی سرمایه گذاران با استفاده از نسبت های مالی با تکیه بر روش تجزیه و تحلیل مولفه های اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
157 - 174
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات اثبات شده در علم روانشناسی، تأثیرگذاری احساسات افراد بر فرآیند تصمیم گیری و قضاوت آنان درخصوص رویدادهای آتی است. به گونه ای که هرگاه افراد دارای احساسات مثبت باشند دست به انتخاب های خوش بینانه و هنگامی که دارای احساسات منفی باشند اقدام به انتخاب های بدبینانه می نمایند. لذا گرایش های احساسی سرمایه گذاران بیانگر حاشیه میزان خوش بینی و بدبینی سهامداران نسبت به یک سهم می باشد. هدف از انجام این پژوهش بکارگیری نسبت های مالی جهت پیش بینی گرایش های احساسی سرمایه گذاران است. برای پاسخ به سوالات پژوهش از داده های مربوط به 97 نسبت مالی متعلق به 176 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1385 تا 1397استفاده شده است. به منظور استخراج نسبت های مالی تأثیرگذار از روش الگوریتم تحلیل مؤلفه همسایگی بهره گرفته شده که در نهایت منجر به انتخاب 7 نسبت گشته است. برای سنجش گرایش های احساسی سرمایه گذاران از 4 شاخص قدرت نسبی، خط روان شناسانه، حجم معاملات و نرخ تعدیل گردش سهام بهره گرفته شده که در نهایت به کمک روش تجزیه و تحلیل مولفه های اساسی اقدام به ترکیب این شاخص ها نموده ایم. نتایج حاکی از آن بوده است که نسبت های درصد تغییرات فروش، سود خالص به دارایی و نسبت تغییرات موجودی به تغییرات فروش تاثیر مثبت و معناداری بر احساسات سرمایه گذاران دارد.
اثر واسطه ای تداوم فعالیت و گزارشگری شرکتی در رابطه بین حاکمیت شرکتی و گرایش احساسی سرمایه گذاران
حوزه های تخصصی:
در دنیای کنونی شرکت ها به عنوان رکن اقتصادی جامعه در ایجاد ثروت ،اشتغالزایی و... شناخته می شوند. اما بقاء و تداوم فعالیت شرکتها در بازارهای امروزی، بواسطه موضوعاتی همچون فشردگی رقابتها، نوسانات اقتصادی، بحرانهای مالی، رسوایی و فروپاشی شرکتهای بزرگ و ... مورد تردید جدی واقع گردیده است. حاکمیت شرکتی با هدف پاسخگویی و بهبود مکانیسم های نظارتی برای بازگرداندن اطمینان عمومی به بازار سرمایه و حرفه حسابداری ایجاد شد. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی اثر واسطه ای تداوم فعالیت و گزارشگری شرکتی در رابطه بین حاکمیت شرکتی و گرایش احساسی سرمایه گذاران در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی بوده و از آنجایی که در پژوهش حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی گنجانده می شود. در مسیر انجام این پژوهش، سه فرضیه تدوین و 145 شرکت از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 8 ساله بین 1394 تا 1401 انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری در نرم افزار اکسل با استفاده از نرم افزار آماری ایویوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد بین سرمایه گذاری نامشهود و کارایی تخصیصی رابطه مستقیم معناداری وجود دارد. و بین جریان های مالی نقدینگی و کارایی تخصیصی رابطه معکوس معناداری وجود دارد.