فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۱۲٬۳۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر فشارهای نهادی و مدل یکپارچه پذیرش و به کارگیری فناوری در پذیرش سیستم های اطلاعاتی حسابداری است. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه توزیع شده میان حسابداران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی مرداد 1398 تا آبان ماه 1399 جمع آوری و با استفاده "همبستگی پیرسون" تحلیل گردید. نتایح پژوهش نشان می دهد تمامی سازه های مدل پذیرش و به کارگیری فناوری (انتظار عملکرد، انتظار تلاش، تاثیر اجتماعی و شرایط تسهیل کننده) و فشارهای نهادی با پذیرش سیستم های اطلاعاتی حسابداری رابطه مستقیم و مثبت دارد. بر اساس نتایج حاصله تاثیرگذارترین متغیر در این مدل ترکیبی، انتظار عملکرد (866/0) دارای بیشترین تاثیر و متغیر انتظار تلاش (114/0) دارای کمترین تاثیرگذاری بود. همچنین، تحلیل خصوصیات پاسخ دهندگان بر اساس آزمون های "من ویتنی" و "کروسکال والیس" نشان دادند که تفاوت معنی داری میان تجربه حسابداران در نیت پذیرش سیستم اطلاعاتی حسابداری وجود ندارد ولی تحلیل مولفه های جنسیت و سن در خصوص نیت پذیرش حسابداران حاکی از تفاوت معنی دار میان گروه زنان و مردان و همچنین سنین پاسخ دهندگان بود.
برای اینکه مدیر بزرگی بشوید، نیازمند طرز فکر درست هستید
حوزههای تخصصی:
از دفترداری تا بالاترین مقام مالی
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی نظام بودجه ریزی بخش عمومی با بودجه ریزی برمبنای عملکرد
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
73 - 107
حوزههای تخصصی:
بودجه ریزیبرمبنایعملکرد، رویکردی است کهعملکرد وبودجهسالانهرا یکپارچه می کند. این رویکرد روابطبینسطح اعتباراتبرنامهونتایجموردانتظاررانشانمی دهد و در آن ارتباطی شفاف بین اعتبارات بودجه ای و عملکرد سازمان وجود دارد. هدف از این پژوهش، بررسی تطبیقی نظام بودجه ریزی در بخش عمومی با بودجه ریزی برمبنای عملکرد است. تحقیق حاضر از گونه مطالعات ترکیبی (کیفی کمی) است. در مرحله کیفی از روش مرور ادبیات و مصاحبه عمیق و در مرحله کمی از رویکرد مقایسه ای متغیرمحور استفاده شده است. نمونه آماری در مرحله کیفی هشت نفر از خبرگان حوزه مالیه عمومی و در مرحله کمی 50 نفر از مدیران بودجه در بخش عمومی انتخاب شده اند. در بخش کیفی از روش تحلیل تماتیک و در بخش کمی از روش های مقایسه میانگین و تحلیل واریانس برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که نظام بودجه ریزی بخش عمومی بخش موردمطالعه در مؤلفه های برنامه ریزی راهبردی، کنترل و پایش و حسابرسی عملکرد با بودجه ریزی برمبنای عملکرد مطابقت داشته و در مؤلفه های نظام پاسخگویی و انگیزشی، نظام هزینه یابی، برنامه ریزی برمبنای عملکرد، مدیریت تغییر و مستندات و مدیریت عملکرد نیازمند تقویت و اصلاح است.
ارزیابی تحلیلی آثار روابط سیاسی مالکیت - مدیریت و نظارت حسابرسان مبتنی بر انگیزه شهرت در کاهش هزینه های نمایندگی ناشی از تضاد منافع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر آثار روابط سیاسی مالکیت - مدیریت و تلاش نظارتی حسابرسان را طبق انگیزه شهرت بر هزینه های نمایندگی ناشی از تضاد منافع بررسی کرده است. در این پژوهش از عکس نسبت کارایی دارایی ها به عنوان شاخص هزینه های نمایندگی استفاده شده است. همچنین وجود ارتباطات دولتی در سطح ساختار مالکیت و ساختار هیئت مدیران شرکت ها ملاک ارزیابی روابط سیاسی در نظر گرفته شده است. داده های پژوهش 1038 مشاهده شرکت - سال است که مشتمل بر 173 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی ۶ساله از 1391 تا 1396 است. تحلیل های آماری پژوهش با استفاده از الگو های رگرسیون چندمتغیره طبق داده های ترکیبی با اثرات ثابت و روش کمینه مربعات تعمیم یافته انجام شده است. طبق یافته ها شواهد نشان دادند روابط سیاسی تأثیر معنی دار مثبتی بر هزینه های نمایندگی دارد؛ اما شهرت و رتبه کیفی حسابرس تأثیر معنی دار منفی بر هزینه های نمایندگی دارد. تعامل روابط سیاسی و شهرت حسابرس نیز بر هزینه های نمایندگی تأثیر معنی دار منفی دارد. به طور کلی با توجه به تضاد منافع بین مدیران و گروه های بهره ور و وجود مشکلات نمایندگی، حسابرسان با تمرکز بر انگیزه شهرت از تأثیر کاهنده و مالکان - مدیران دارای روابط سیاسی با تمرکز بر انگیزه منافع سیاسی از تأثیر افزاینده بر هزینه های نمایندگی برخوردارند. نتایج پژوهش در شناسایی عوامل مؤثر بر هزینه های نمایندگی مفید است.
قیمت گذاری واکسن کرونا؛ فرصتی تاریخی برای نقش آفرینی حسابداران
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه آمیخته های بازاریابی سبز بر قصد خرید مشتری (مورد مطالعه: مشتریان فروشگاه های آنلاین شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطه آمیخته های بازاریابی سبز بر قصد خرید مشتری می باشد. جامعه آماری پژوهش، مشتریان فروشگاه های آنلاین شهر مشهد بوده اند و تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران384 نفر محاسبه شد. روایی سؤالات پرسشنامه توسط اساتید و متخصصان حوزه روان شناسی مورد تأیید قرار گرفت، پایایی آن نیز با آزمون آلفای کرونباخ 0.82 محاسبه شد. پرسشنامه پس از تأیید و تعیین روایی و پایایی، توسط محقق در بین مشتریان فروشگاه های آنلاین شهر مشهد با روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، از نرم افزارspss استفاده شده است. آزمون کولموگروف اسمیرنوف غیرنرمال بودن داده ها را نشان داد که در نهایت برای بررسی فرضیات پژوهش از آزمون های اسپیرمن استفاده شده است. نتایج تحلیل یافته ها نشان داد که رابطه همبستگی بین دو متغیر آمیخته های بازاریابی (محصول، قیمت، ترفیع، مکان) و قصد خرید محصولات سازگار با محیط زیست با ضریب 769/0و 0.001 sig = تایید شده و با سطح اطمینان 95 درصد مورد قبول است. به دلیل این که سطح معناداری در ضریب همبستگی کمتر از پنج درصد است، لذا رابطه مستقیم و معناداری بین دو متغیر آمیخته های بازاریابی و قصد خرید محصولات سازگار با محیط زیست وجود دارد و در نتیجه فرض H0رد شده و فرض H1 مورد تأیید است.
تطبیق پذیری توزیع ارقام صورت های مالی با قاعده بنفورد و تأثیر آن بر حق الزحمه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
61-83
حوزههای تخصصی:
هدف:امروزه شناسایی عوامل مؤثر بر حق الزحمه حسابرسی در حرفه حسابرسی از نظر تأثیر آن بر کیفیت حسابرسی و هم از نظر رقابت پذیری مؤسسات حسابرسی، اهمیت ویژه ای دارد. هدف این پژوهش، بررسی تطبیق پذیری توزیع ارقام صورت های مالی با قاعده بنفورد و تأثیر آن بر حق الزحمه حسابرسی است. روش:به منظور سنجش میزان انحراف توزیع ارقام صورت های مالی با قاعده بنفورد، از امتیازدهی به روش کولموگروف–اسمیرنف بهره گرفته شده است. در این راستا داده های 101 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1386 تا 1396 از نرم افزار رهاورد نوین، صورت های مالی و سایت رسمی بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شد و بر اساس الگوی رگرسیون چند متغیره، مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، امتیاز توزیع ارقام ابتدایی صورت های مالی دارای تأثیر مثبت و غیرمعنادار بر حق الزحمه حسابرسی است. همچنین در ارتباط با توزیع ارقام پایانی صورت های مالی، اثر منفی و غیرمعنادار بر حق الزحمه حسابرسی مشاهده شد.به عبارت دیگر، انحراف از توزیع بنفورد در ارقام ابتدایی و پایانی صورت های مالی بر حق الزحمه حسابرسی اثر مثبت و معناداری نداشته است. نتیجه گیری: حسابرسان با تکیه بر قاعده بنفورد می توانند توزیع رسیدگی های خود را به تراکنش هایی محدود سازند که مشکوک بوده و احتمال تقلب در آن بیشتر است و در نتیجه برآورد دقیق تری از تحریف های بااهمیت در برنامه ریزی حسابرسی خود داشته باشند و آن را در قیمت گذاری خدمات حسابرسی خود لحاظ کنند.
اثر تعاملی کیفیت اقلام تعهدی و کیفیت حاکمیت شرکتی بر نوسان پذیری عملکرد شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
454 - 472
حوزههای تخصصی:
هدف: استقرار و ارتقای سازوکارهای حاکمیت شرکتی، به دلیل کاهش هزینه های نمایندگی، می تواند سبب بهبود عملکرد شرکت ها شود. کیفیت اقلام تعهدی نیز به عنوان یکی از عوامل اصلی مؤثر بر کیفیت سود حسابداری است که سرمایه گذاران همواره به آن توجه می کنند و می تواند به عملکرد بهتر شرکت، افزایش رضایتمندی سرمایه گذاران و حفظ اعتبار و شهرت شرکت ها کمک کند. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی اثر تعاملی کیفیت اقلام تعهدی و کیفیت حاکمیت شرکتی با نوسان پذیری عملکرد شرکت است.
روش: در این پژوهش، برای اندازه گیری کیفیت اقلام تعهدی، از مدل فرانسیس و همکاران (2005) و برای اندازه گیری کیفیت حاکمیت شرکتی، از شاخص های مالکیت سهام داران نهادی، استقلال اعضای هیئت مدیره و استفاده از متخصصان مالی و حسابداری در ترکیب اعضای هیئت مدیره استفاده شد. همچنین، به منظور محاسبه نوسان پذیری عملکرد شرکت، از انحراف معیار بازده دارایی ها استفاده شد. داده های استفاده شده در پژوهش، مربوط به 97 شرکت بورس اوراق بهادار تهران از سال 1390 تا 1397 است. به منظور آزمون فرضیه ها از رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده است.
یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، کیفیت اقلام تعهدی و کیفیت حاکمیت شرکتی با نوسان پذیری عملکرد شرکت رابطه منفی معنادار دارد. همچنین کیفیت حاکمیت شرکتی، رابطه منفی بین کیفیت اقلام تعهدی با نوسان پذیری عملکرد شرکت را تشدید می کند.
نتیجه گیری: به طور کلی افزایش کیفیت حاکمیت شرکتی و کیفیت اقلام تعهدی به کاهش نوسان پذیری عملکرد شرکت منجر خواهد شد.
معرفی آخرین پیشرفت در استانداردگذاری حسابداری جهان: نظام کدگذاری استانداردهای حسابداری آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
59 - 74
حوزههای تخصصی:
بررسی شکل و محتوای استانداردهای حسابداری آمریکا همواره مورد توجه پژوهشگران و فعالان حوزه حسابداری بوده است. هیئت استانداردهای حسابداری مالی در سال 2009 میلادی، استانداردهای حسابداری امریکا را با استفاده از مدلی تحت عنوان نظام کدگذاری استانداردهای حسابداری بر اساس 90 موضوع سازمان دهی کرده است. این نظام جایگزین نظام قبلی شماره گذاری استانداردهای حسابداری آمریکا شده است. هر موضوع حداقل از یک عنوان و هر عنوان از چند بخش، و هر بخش از چند پاراگراف تشکیل شده است. در فرایند کدگذاری استانداردها، بخش ها ازنظر ماهیت و محتوا (به عنوان مثال بر اساس دامنه، شناخت، اندازه گیری و...) تقسیم بندی شده اند. هدف از کدگذاری استانداردهای حسابداری، کاهش پیچیدگی های موجود، نظم بخشیدن به استانداردهای وضع شده و دسترسی آسان به استانداردهای حسابداری از طریق کدهای تعریف شده برای هر استاندارد می باشد. از سال 2009 میلادی به بعد، استاندارد جدیدی در حسابداری امریکا منتشر نمی شود، بلکه درواقع یکی از کدهای نظام کدگذاری استانداردهای حسابداری به روز می شود. این نوشته، شکل و اهداف نظام کدگذاری استانداردهای حسابداری آمریکا و فرایند کدگذاری این استانداردها را برای نخستین بار در ایران معرفی و تشریح می نماید.
بررسی تأثیر افشای اطلاعات بر صرف ریسک سهام با توجه به سطح نرخ رشد شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
381 - 409
حوزههای تخصصی:
هدف: نتایج پژوهش های تجربی در بررسی رابطه بین افشای اطلاعات و صرف ریسک سهام تا حدی متناقض بوده است. در پژوهش حاضر، تأثیر سطح نرخ رشد شرکت بر رابطه بین افشای اختیاری و اجباری اطلاعات و صرف ریسک سهام با هدف توضیح تناقض ذکرشده آزمون شده است. روش: به منظور اندازه گیری متغیر افشای اختیاری اطلاعات از سه معیار به موقع بودن، دقت و تورش پیش بینی سودهای میان دوره ای و سالانه شرکت، استفاده شده است. افشای اجباری نیز با استفاده از دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات سازمان بورس اوراق بهادار تهران اندازه گیری شده است. برای آزمون فرضیه ها از اطلاعات 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بین سال های 1389 تا 1397و مدل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، رشد شرکت به عنوان متغیر تعدیلگر، بر رابطه بین به موقع بودن پیش بینی سودهای میان دوره ای با صرف ریسک ضمنی و بین تورش پیش بینی سودهای میان دوره ای و سالانه با صرف ریسک ضمنی، مؤثر است. همچنین، می تواند بر رابطه بین دو معیار تورش و پیش بینی سودهای میان دوره ای و سالانه با معیار صرف ریسک مبتنی بر ویژگی های شرکت در قالب دوره های زمانی تفکیک شده رونق و رکود بازار سرمایه نیز مؤثر باشد. علاوه بر این، نتایج پژوهش، حاکی از تأثیر عامل رشد شرکت بر رابطه بین افشای اجباری و صرف ریسک مبتنی بر ویژگی ها است. نتیجه گیری: رشد شرکت به عنوان متغیری تعدیلگر، بر رابطه بین معیارهای افشای اختیاری و اجباری اطلاعات و معیارهای صرف ریسک مؤثر است و می تواند نتایج متناقض پژوهش های این حوزه از بورس اوراق بهادار تهران را توضیح دهد. البته توانایی توضیح دهندگی، در دوره های زمانی رونق و رکود بازار، متفاوت خواهد بود.
ارائه الگویی برای تدوین طرح پاداش مدیران اجرایی ارشد بر مبنای چارچوب ارزیابی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
31-69
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف این تحقیق ارائه الگویی برای پاداش مدیران اجرایی ارشد در شرکت های تولیدی خصوصی کشور در قالب چارچوب ارزیابی متوازن است. این چارچوب حاوی معیارهای گذشته نگر و آینده نگر در چهار وجه مالی، مشتری، فرایندهای داخلی و رشد و یادگیری است که براساس آن می توان به بهترین نحو عملکرد گذشته مدیر را ارزیابی و نقشه راه آینده شرکت را ترسیم نمود. روش: روش تحقیق از نوع کیفی و پیمایشی است. در مرحله اول، با استفاده از روش دلفی فازی1و از طریق اجرای مصاحبه با 16 خبره دانشگاهی، عوامل اثرگذار در طراحی الگوی پاداش تعیین شد. در مرحله دوم، با استفاده از پرسش نامه و روش تحلیل سلسله مراتبی فازی2 وزن هریک از چهار وجه ارزیابی متوازن در الگوی پاداش پیشنهادی مشخص شد. پرسشنامه تحقیق در این مرحله توسط 22 نفر که سابقه مدیرعاملی و عضویت در هیئت مدیره شرکت ها در صنایع گوناگون را دارند، تکمیل شد. بنابراین، مجموع گروه خبرگان تحقیق 38 نفر است. مطالعه در سال 1397 و 1398 صورت گرفته است. یافته ها:عوامل اثرگذار در طراحی الگوی پیشنهادیدر سه گروه مشخصه های مدیر، مشخصه های محیط درونی و مشخصه های محیط بیرونی طبقه بندی شده اند. بر اساس یافته های تحقیق، عامل ارتباط مؤثر با گروه در میان مشخصه های مدیر و در الگوی پیشنهادی تحقیقوجه رشد و یادگیری بالاترین اهمیت را به خود اختصاص دادند. نتیجه گیری:حصول بالاترین ضریب برای وجه رشد و یادگیری حاکی از این موضوع است که از دیدگاه خبرگان تغییرات زیربنایی باید بالاترین درجه اهمیت را در تخصیص پاداش به مدیریت داشته باشند.
مدل قیمت گذاری چندعاملی در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
9 - 32
حوزههای تخصصی:
مدل هشت عاملی اسکاکیر و لانکرسکی (2018)، بسط یافته مدل پنج عاملی فاما و فرنچ (2016) است. این دو محقق با افزودن سه عامل ریسک نکول، نقدشوندگی و مومنتوم سعی در بهبود قدرت تبیین کنندگی مدل داشته و دنبال یافتن پاسخی برای برخی نابهنجاری های این مدل بوده اند. هدف این پژوهش بررسی کارایی عوامل یادشده در قالب مدل قیمت گذاری دارایی ها در بازار سرمایه ایران است. یافته ها نشان می دهندکه قدرت توضیح دهندگی مدل ها تا حد بسیار زیادی به نحوه گزینش عوامل بستگی دارد. کارایی مدل ها در سطح معنی داری مورد توجه، مورد تأیید نبوده است. لیکن نتایج درباره قدرت عوامل جدید و اثر آن ها بر ارتقای مدل پنج عاملی در ترکیبات مختلف نشان می دهد که در ترکیب تنها یکی از عوامل با مدل پنج عاملی، مومنتوم عملکرد بهتری داشته و ریسک نکول ضعیف ترین عملکرد را ارائه کرده است. در ترکیب دو عامل از میان عوامل، بررسی عرض از مبدأ نشان می دهد که ترکیب ریسک نقدشوندگی و مومنتوم باعث بهبود بیشتری شده است.
تاثیر ویژگی های کمیته ی حسابرسی بر اجتناب مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
25 - 42
حوزههای تخصصی:
وجود کمیتهی حسابرسی در ساختار راهبری شرکتی، به عنوان یک سازوکار کنترلی جهت همسو کردن منافع مدیران و ذینفعان از طریق نظارت و کنترل تشکیل میشود که در سالهای اخیر در ایران الزامی شده است. از اینرو سوالی که در این تحقیق مطرح میشود این است که اثربخشی کمیته حسابرسی بر فعالیتهای غیر شفاف و پیچیدهی اجتناب مالیاتی چگونه است؟ آیا مطابق با دیدگاه ارزش آفرینی موجب افزایش این فعالیتها میشود یا اینکه مطابق با دیدگاه تئوری نمایندگی موجب کاهش فعالیتهای اجتناب مالیات میشود؟ بر این اساس هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی اثر ویژگیهای کمیتهی حسابرسی بر اجتناب مالیاتی میباشد. بدین منظور، تعداد 114 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1391 تا 1395 به عنوان نمونه انتخاب و دادههای آنها به روش تحلیل ترکیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان میدهد که ویژگیهای کمیتهی حسابرسی شامل: استقلال، اندازه و تخصص مالی اعضای کمیتهی حسابرسی بر اجتناب مالیاتی شرکتها تاثیر معکوس و معناداری دارند.
رابطه بین سقوط قیمت سهام و سهامداران نهادی پایدار و گذرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس تئوری نمایندگی همواره این احتمال وجود دارد که مدیران شرکت لزوماً به نفع سهامداران تصمیم نگیرند و به امید بدست آوردن خبرهای خوب در آینده، زمینه های ایجاد محیط گزارشگری غیر شفاف و به تبع احتمال سقوط قیمت سهام را فراهم آوردند. در مقابل مفاهیم حاکمیت شرکتی با تأکید بر سهامداران نهادی از آن ها به عنوان سازوکار کنترلی جهت مقابل با رویکرد فرصت طلبانه و انعقاد قراردادهای کارا، بر نقش سرمایه گذاران نهادی در مکانیسم راهبری شرکت و توانایی بالقوه ای آن ها در تأثیرگذاری بر رویه ها و سیاست های اتخاذشده از سوی مدیران تأکید می کنند. بر همین مبنا مطالعه در خصوص نقش سرمایه گذاران نهادی در سقوط ناگهانی قیمت سهام ضروری به نظر می رسد. ازاین رو پژوهش حاضر با بهره گیری از دو فرضیه نظارت کارآمد و همگرایی منافع و طبقه بندی نمودن سهامداران نهادی به دو گروه سهامداران نهادی پایدار و گذرا رابطه بین سهامداران نهادی با سقوط قیمت سهام (با دو مدل کانت و ضریب چولگی بازده منفی) را با استفاده از اطلاعات 152 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین سهامداران نهادی پایدار با سقوط قیمت سهام (مدل کانت و ضریب چولگی بازده منفی) رابطه منفی و معناداری وجود دارد. لیکن این رابطه بین سهامداران نهادی گذرا با سقوط قیمت سهام (مدل کانت و ضریب چولگی بازده منفی) برقرار نیست؛ که این موضوع بر تفاوت قائل شدن بین سهامداران نهادی پایدار و گذرا و همچنین تأکید بر سهامداران نهادی پایدار به عنوان سازوکار کنترلی مؤثر بر ارکان راهبری سازمان و مقابله با سقوط ناگهانی قیمت سهام اشاره می نماید.
حسابداری و گزارشگری مالی نقل و انتقال بازیکنان فوتبال
حوزههای تخصصی:
چارچوب حسابرسی هوش مصنوعی
حوزههای تخصصی:
تأثیر غیر بهینگی ساختار سرمایه بر عملکرد واقعی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت ساختار سرمایه و تصمیمات تأمین مالی یکی از مهمترین تصمیمات مدیران است که بر عملکرد شرکت تأثیرگذار است. هدف این مقاله بررسی تأثیر غیر بهینگی ساختار سرمایه بر عملکرد واقعی شرکت است. از سویی جهت بررسی تأثیر تصمیمات تأمین مالی بر عملکرد واقعی شرکت، اعمال مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری از بازدهی شرکت جدا گردیده تا اثر مستقیم ساختار سرمایه بر عملکرد واقعی شرکت سنجش شود. به همین منظور، داده های مربوط به 143 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استخراج و از مدل رگرسیونی داده های ترکیبی در نرم افزار ایویوز نسخه 9.5 برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. نتایج حاکی از آن بود که انحراف از ساختار سرمایه بهینه تأثیر منفی و معناداری بر بازده واقعی دارد. همچنین، نتایج نشان داد که انحراف از ساختار سرمایه هدف در هر دو حالت بیش اهرمی و کم اهرمی اثر منفی و معناداری بر عملکرد واقعی شرکت داشته و با افزایش غیر بهینگی ساختار سرمایه بازده واقعی دارایی ها و حقوق صاحبان سهام کاهش می یابد.
کاربرد تئوری ارزش حدی در تخمین ریسک نقدینگی بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
90 - 118
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری و تخمین ریسک مسأله ای است که از دیرباز ذهن محققان را به خود مشغول ساخته است. در این زمینه رویکردهای مختلفی ارائه شده است. این رویکردها را می توان بر اساس تکنیک های آماری مورد استفاده در سه طبقه رویکردهای پارامتریک، نیمه پارامتریک و ناپارامتریک تقسیم بندی نمود به طوری که اغلب سنجه های ریسک در قالب این رویکردها، ریسک را اندازه گیری و تخمین می نمایند. در میان سنجه های مختلف ریسک، ارزش حدی، سنجه ای نوظهور است. هدف از این تحقیق مقایسه روش ارزش حدی با روش معمولی در 10 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که در بازه زمانی هفت ساله از 1390-1396 مورد بررسی قرار گرفته است. جهت انجام این کار برای تخمین ریسک از دو روش گارچ و ایگارچ استفاده گردیده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد دقت تخمین ریسک با روش ارزش حدی و تخمین گارچ بیشتر از روش معمولی است. در حالی که دقت تخمین ریسک با روش ارزش حدی و تخمین ایگارچ کمتر از روش معمولی است.
بررسی رابطه بین شاخص های سرمایه و نقدینگی با وقوع بحران مالی در بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۰
147-174
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که بازار پول نقش انکارناپذیری در اقتصاد ایران ایفا می کند، وقوع بحران مالی در این بازار کل اقتصاد کشور را با بحران مواجه می کند. پیش بینی بحران های بانکی برای مقابله با آن ها و کاهش اثرات آن ها ضروری است. لذا هدف از انجام این پژوهش، بررسی وجود رابطه بین شاخص های سرمایه و نقدینگی با احتمال وقوع بحران مالی در بانک ها و امکان پیش بینی آن می باشد. برای بررسی این موضوع، از معیارهای سرمایه و نقدینگی معرفی شده توسط کمیته بازل به عنوان شاخص سرمایه و نقدینگی و از آماره Z آلتمن به عنوان معیار بحران مالی استفاده شده است و نمونه ای متشکل از 16 بانک پذیرفته شده در بورس تهران و فرابورس ایران انتخاب و داده های آن ها بین سال های 1391 تا 1396 با استفاده از روش رگریسیون لجستیک مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد بین شاخص سرمایه با احتمال وقوع بحران مالی در بانک های نمونه، رابطه منفی و معناداری وجود دارد درحالی که بین شاخص نقدینگی و احتمال وقوع بحران رابطه معناداری مشاهده نگردید.