فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۱۲٬۵۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی رابطه عدم اطمینان سیاست های اقتصادی، هزینه سرمایه و نوآوری شرکت می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی بوده و از آنجایی که در پژوهش حاضر وضعیت موجود متغیرها با استفاده از جمع آوری اطلاعات، از طریق اطلاعات گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، در ردیف مطالعات توصیفی و از نوع پس رویدادی گنجانده می شود. در مسیر انجام این پژوهش، دو فرضیه تدوین و 125 شرکت از طریق نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک برای دوره زمانی 6 ساله بین سال 1394 تا 1399 انتخاب شده و داده های مربوط به متغیرهای پژوهش بعد از گردآوری در نرم افزار اکسل با استفاده از نرم افزار آماری استاتا نسخه 15 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد بین عدم اطمینان سیاست های اقتصادی، هزینه سرمایه و نوآوری شرکت رابطه مستقیم معناداری وجود دارد.
بررسی نقش توانایی مدیریت بر رابطه بین مدیریت سود و سطح نگهداشت وجه نقد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
وجه نقد به عنوان یکی از منابع اصلی واحد تجاری در اتخاذ بسیاری از تصمیمات مالی و نقش محوری دارد. اما عدم نگهداری میزان وجه نقد بهینه منجر به شکل گیری تضاد نمایندگی و هزینه فرصت برای شرکت می شود. در این راستا، مدیرانی که سود را دستکاری می کنند با کاهش کیفیت سود شرکت، قابلیت اتکای آن را پایین می آورد که منجر به افزایش نرخ هزینه تأمین مالی برای شرکت می شود. در این حالت شرکت با نگهداری وجه نقد بیشتر می تواند مشکلات تأمین مالی برون سازمانی را پوشش دهد. بنابراین شرکت هایی که مدیریت سود بیشتری دارند وجه نقد بیشتری نگهداری کنند و اگر مدیران توانایی بالایی داشته باشند با کاهش دستکاری سود، میزان نگهداری وجه نقد را کاهش می دهند. از طرفی مدیرانی که سودشان را هموار میکنند، به علت اینکه نوسانپذیری کمتر سودشان، ریسکشان برای افراد برون سازمانی کاهش می یابد. بنابراین وجه نقد کمتری را در شرکت نگهداری می کنند و زمانی که مدیران از توانایی لازم برخوردار باشند، رابطه منفی بین هموارسازی سود و نگهداشت وجه نقد تشدید می یابد. به دلیل نبود شواهد علمی و تجربی مناسب، پژوهش حاضر به بررسی نقش توانایی مدیریت بر رابطه بین مدیریت سود و سطح نگهداشت وجه نقد شرکت می پردازد. در همین راستا نمونه ای مشتمل بر 130 شرکت پذیرفته در بورس اوراق بهادار طی بازه زمانی 1392 - 1397 انتخاب و آزمون شده است. نتایج با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که بین مدیریت سود (شاخص دستکاری اقلام تعهدی) با نگهداشت وجه نقد رابطه معناداری وجود ندارد و توانایی مدیریت نیز بر این رابطه تأثیر ندارد. اما رابطه مدیریت سود (شاخص هموارسازی سود) با نگهداشت وجه نقد مثبت و معنادار شد. اما توانایی مدیریت بر این رابطه تاثیرمعناداری نداشت.
اثر احساس سرمایه گذار و رفتار معاملاتی سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی بر بازده مازاد سهام در بورس اوراق بهادار تهران در قالب مدل 8 عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
5 - 26
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیرگذاری متغیرهای رفتاری از جمله احساسات سرمایه گذاران و رفتار معاملاتی ایشان در کنار متغیرهای بنیادی، در تحقیقات اخیر حوزه مالی و بازار سرمایه مورد توجه اکثر محققین مالی علی الخصوص مالی رفتاری قرار گرفته است. در تحقیق حاضر، به منظور بررسی اثر احساس و رفتار معاملاتی سرمایه گذاران بر بازده مازاد سهام، سه متغیر رفتاری شامل"شاخص احساس سرمایه گذار"، "شاخص رفتار معاملاتی سرمایه گذاران حقیقی" و " شاخص رفتار معاملاتی سرمایه گذاران حقوقی"، با استفاده از دادههای 159 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی سالهای 1388 تا 1395، محاسبه شده و به مدل 5 عاملی فاما و فرنچ اضافه شده اند تا یک مدل 8 عاملی جدید با ترکیبی از متغیرهای بنیادی و رفتاری به دست آید. سپس با تحلیل رگرسیون چندگانه با داده های ترکیبی (پانل)، توان توضیح دهندگی و قدرت برازش مدل 8 عاملی جدید با مدل 5 عاملی فاماوفرنچ مقایسه شده و اثر هر یک از شاخص ها بر بازده مازاد سهام بررسی شده است. نتایج تحقیق، نشان می دهد که اضافه کردن سه متغیر رفتاری مذکور، باعث بهبود مدل 5 عاملی فاماوفرنچ شده و مدل 8 عاملی، برازش بهتری نسبت به مدل 5 عاملی، در تبیین «بازده مازاد هر سهم» دارد.ضمن اینکه اثر احساس سرمایه گذار، بیش از اثر رفتار معاملاتی سرمایه گذاران بوده است.
رابطه مدرک تحصیلی مدیرعامل و عدم اطمینان اقتصادی با حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه مدرک تحصیلی مدیرعامل و عدم اطمینان اقتصادی با حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. بدین منظور، دو فرضیه برای بررسی این موضوع تدوین و بر روی داده های مربوط به شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی(7 ساله) 1393-1399 آزمون می گردد. روش نمونه گیری در این پژوهش حذف سیستماتیک بوده و تعداد 148 شرکت(1036 سال مالی شرکت) می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی می باشد چراکه در روش تحقیق نیمه تجربی(غیرآزمایشی) محقق روابط بین متغیرهایی که خود آنها را دستکاری نکرده است، و بگونه ای در گذشته اتفاق افتاده اند مورد بررسی و مطالعه و تاثیر آنها را بر متغیرهای مورد نظر مورد مشاهده قرار می دهد و از لحاظ ماهیت و روش از نوع توصیفی به شمار می رود. همچنین روش رگرسیونی چندمتغیره تدوین شده استنتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد بین مدرک تحصیلی مدیرعامل و حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین عدم اطمینان سیاستهای اقتصادی و حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.
آزمون نظریه علامت دهی مالی شرکتی در راستای مدیریت عدم تقارن اطلاعاتی: شواهدی از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
145 - 172
حوزههای تخصصی:
نظریه علامت دهی حاکی از نقش علامت در مدیریت بازار سهام شرکت وعدم تقارن اطلاعات است تا با کاهش نرخ تنزیل به حداکثرسازی ثروت سهامدار کمک شود. هدف این پژوهش مشخص کردن علامت-های مالی شرکتی است که مدیران بتوانند با ارائه آنها رابطه عدم تقارن اطلاعات و بازده مورد توقع را تعدیل کنند تا از هزینه علامت دهی اضافه جلوگیری کنند. لذا با استفاده از سه علامت مالی شرکتی، سه معیار بازده مورد توقع و یک معیار عدم تقارن اطلاعات (PIN)، 18 راهبرد مدیریت عدم تقارن اطلاعات طراحی و آزمون شد. روش آزمون فرضیه ها رگرسیون تابلویی نامتوازن و جامعه مورد مطالعه 261 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران از سال 1387 تا 1398 است که درآن تفاوت رابطه عدم تقارن و هزینه سرمایه بین شرکت های علامت داده با شرکت های علامت نداده مطالعه شد. نتایج حاکی از آن است که از راهبردهای بررسی شده علامت نسبت بدهی و تمرکز مالکیت رابطه نرخ تنزیل حاصل از مدل گوردون با عدم تقارن اطلاعات و علامت سود تقسیمی رابطه نرخ تنزیل حاصل از CAPM را با عدم تقارن اطلاعات را تعدیل کرده است.
تبیین نقش حسابداری بخش عمومی در دوره پسا مدیریت عمومی نوین
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، برجسته ساختن نقش حسابداری در تحول مدل های مختلف مدیریت عمومی و اصلاحات آن همراستا با این تحول ها است. این پژوهش، ابتدا به بررسی و مقایسه مدل های مختلف مدیریت عمومی و سپس نقش حسابداری در توسعه و تحول های این مدل ها می پردازد. همچنین، اصلاحات و تحول های حسابداری بخش عمومی را همزمان با تحول های صورت گرفته در مدیریت بخش عمومی برجسته و راه های ممکن برای گسترش پژوهش های حسابداری بخش عمومی را معرفی می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تحول های عظیمی در مدل مدیریت عمومی نوین شکل گرفته است. اکثر پژوهشگران این تحول ها را گذار از دوره مدیریت عمومی نوین دانسته و در این راستا بر این باور هستند که حسابداری بخش عمومی نیز شاهد اصلاحات گسترده ای خواهد بود. علاوه بر این، نقش حسابداری بخش عمومی در این تغییرات نیز قابل توجه خواهد بود. این پژوهش، با معرفی دوره پسا مدیریت عمومی نوین، سعی در برجسته ساختن نقش و اصلاحات حسابداری در این زمینه دارد.
یک قرن حسابرسی داخلی- با بهره گیری از مرور ادبیات محاسبه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۵
۸۱-۳۱
حوزههای تخصصی:
مروری بر ادبیات حسابرسی داخلی طی قرن گذشته حاکی از تنوع موضوعی قابل توجهی است طوری که مرور سیستماتیک مطالعات مذکور را با هدف شناخت عمیق تر تحقیقات حسابرسی داخلی ضروری می سازد. این تحقیق با هدف شناسایی موثرترین مقالات، مجلات، نویسندگان، مراکز تحقیقاتی و کشورها؛ ساختار همکاری بین نویسندگان، مراکز تحقیقاتی و کشورها؛ و موضوعات با الگوهای پرتکرار در حوزه حسابرسی داخلی طی دوره صد ساله اخیر صورت گرفته است. با استفاده از رویکرد مرور ادبیات محاسبه محور (CLR)، مجموعه مقالات استخراج شده از پایگاه داده WoS طی یک دوره صد ساله از 1920به دو روش تحلیل اثرات و ساختار مورد بررسی قرار می گیرند و از نرم افزار VOSviewerدر ساخت و تصویر سازی کتاب سنجی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد دیوید وود به عنوان نویسنده برتر، مجله Auditing-A Journal of Practice &Theory به عنوان موثرترین مجله؛و مقاله «حق الزحمه حسابرسی: فراتحلیل تأثیر ویژگی های عرضه و تقاضا» و یکی از نویسندگان آن یعنی رابرت کِنِکِل به ترتیب عنوان پر استنادترین مقاله و دارای بیشترین شبکه همکاری محققین حوزه شناسایی شدند. «مدیریت» و «حاکمیت شرکتی» پر کاربردترین کلمات بوده و دانشگاه آمریکایی «بیرمنگام یانگ» بیشترین ارتباط را با سایر دانشگاهها داشته است. مقاله آدری گِرَملینگ «نقش حسابرسی داخلی در حاکمیت شرکتی» در سال 2004 بیشترین هم استنادی را در زمینه انتشارات داراست و مجله «Accounting Review» از قدیمی ترین و با بالاترین شاخصH و ضریب تاثیر در حوزه حسابداری و حسابرسی محسوب می شود.
تدوین مدل عوامل اثرگذار بر ارزیابی ریسک تقلب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۵
۱۳۵-۱۱۰
حوزههای تخصصی:
یکی از بنیان های سازوکار بازارها، وجود اطمینان بین معامله گران است و تقلب سبب آسیب به اطمینان موجود می شود؛ بنابراین، اثر زیان بار تقلب بر جامعه و شرکت ها بر کسی پوشیده نیست. هرگاه تقلب رخ می دهد، جامعه از حسابرسان انتظار دارد که تقلب رخ داده را کشف و گزارش نماید. به همین جهت نقش حسابرسان برای مقابله با تقلب اهمیتی دوچندان یافته است. حسابرسان جهت کشف تقلب، نیازمند آن هستند که وظیفه ارزیابی ریسک تقلب را باکیفیت بالا انجام داده تا حوزه های پر ریسک را مشخص و منابع حسابرسی را به حوزه های یادشده اختصاص دهند. در همین راستا، به علت کمبود پژوهش های انجام شده در این حوزه محققان را بر آن داشت تا در این پژوهش دست به شناسایی عوامل اثرگذار بر ارزیابی ریسک تقلب با استفاده از روش تحلیل تم بزنند. در پژوهش حاضر، تعداد 16 نفر از خبرگان حرفه حسابرسی از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی در اردیبهشت و خرداد ماه سال 1398 انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته های حاصل از مصاحبه ها به صورت کد استخراج گردید و الگویی متناسب با شرایط ایران در جهت انجام ارزیابی اثربخش تر ریسک تقلب ارائه شد. در این مدل، مجموع عوامل اثرگذار بر وظیفه مذکور در سه دسته کلی عوامل فردی، عوامل ناشی از محیط کلان و عوامل ناشی از محیط خرد دسته بندی شدند. هر یک از این دسته ها شامل عوامل جزئی تری بوده و ارتباط و اثرگذاری متقابل هر یک از دسته های استخراج شده به تصویر کشیده شده است. در انتها هر یک از ارکان موثر در وظیفه ارزیابی ریسک تقلب از جمله جامعه حسابداران رسمی، موسسه حسابرسی، شرکت تحت حسابرسی، حسابرسان، دولت و ... می توانند از طریق پیشنهادهای ارائه شده توسط خبرگان گام موثرتری در ارزیابی ریسک تقلب بردارند.
بررسی تأثیر کیفیت اقلام تعهدی بر رابطه بین باورهای ناهمگن سرمایه گذاران و بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق بررسی تأثیر کیفیت اقلام تعهدی بر رابطه بین باورهای ناهمگون سرمایه گذاران و بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1396» می باشد که در این راستا بازده سهام به عنوان متغیر وابسته و باورهای ناهمگون سرمایه گذاران به عنوان متغیر مستقل می باشد. کیفیت اقلام تعهدی به عنوان متغیر تعدیل گر می باشد. اندازه شرکت، اهرم مالی، نسبت اعضای غیرموظف هیئت مدیره و نسبت جریانات نقدی عملیاتی نیز به عنوان متغیرهای کنترل می باشند. نمونه آماری تحقیق 125 شرکت می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی با رویکرد کاربردی می باشد. روش گردآوری اطلاعات در بخش مبانی نظری از روش کتابخانه ای و در بخش آزمون فرضیات از روش اسنادکاوی صورتهای مالی می باشد. به طور کلی روش آزمون فرضیات از روش همبستگی و رگرسیون چندگانه است. نتایج مربوط به آزمون فرضیه اول تحقیق نشان داد باورهای ناهمگون سرمایه گذاران بر بازده سهام تأثیر معکوس و معناداری دارد و کیفیت اقلام تعهدی نیز موجب کاهش تأثیر باورهای ناهمگون سرمایه گذاران بر بازده سهام می شود. نتایج مربوط به متغیرهای کنترلی نشان داد که اهرم مالی بر بازده سهام تأثیر معکوس و معناداری دارد. اندازه شرکت و نسبت اعضای غیرموظف هیئت مدیره بر بازده سهام تأثیر مستقیم و معناداری دارد.
بررسی تأثیر نظام راهبری شرکتی بر به موقع بودن گزارشگری مالی با تأکید بر نقش تعدیل کنندگی تخصص حسابرس در صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
187 - 208
حوزههای تخصصی:
نبود مکانیزم های حاکمیت شرکتی، افزایش منافع سهامداران و نیز بهبود عملکرد، شرکت ها را دچار مشکل می کند. انتشار به موقع اطلاعات باعث کاهش عدم تقارن اطلاعات، شایعه ها و درز اطلاعات در بازار می شود . هدف این تحقیق بهبود در اتخاذ تصمیمات کارا برای سرمایه گذاران واز طرفی برای مدیران شرکت ها جهت نیل به نتایج مثبت و در نهایت به بهبود عملکرد شر کت هایشان منجر شود. در این پژوهش، اطلاعات 152 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران مورد بررسی قرار گرفته است.این اطلاعات توسط نرم افزار ره آورد نوین گردآوری و به روش رگرسیون خطی چندگانه با کمک نرم افزار Eviews9مورد تحلیل قرار گرفته است.نتایج نشان داد؛دوگانگی مدیر عامل بر به موقع بودن گزارشگری مالی تأثیر معکوس دارد و اندازه و استقلال کمیته حسابرسی بر به موقع بودن گزارشگری مالی تأثیر مستقیم دارد، همچنین تخصص حسابرس بر ارتباط بین اندازه و استقلال کمیته حسابرسی بر به موقع بودن گزارشگری مالی تأثیر معناداری دارد.
تأثیر تعهد نسبت به منافع عموم و الزام به استقلال بر ارزش های حرفه ای (ارزش های اخلاقی) در مؤسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال دوزادهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
123 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهشحاضر گرایش ها (نگرش ها)و رفتارحرفه ای حسابرسان را مورد بررسی قرارداده است. به این منظور تأثیر ناشی از تعهد نسبت به منافع عموم، دیدگاه های مربوط به الزامات به استقلال را تشکیل می دهد، بررسی و آزمون گردیده است. روش: فرضیه های پژوهش در سال 1399 و بین 159 نفر از شرکاء؛ مدیران و سرپرستان حسابرسی مؤسسات حسابرسی مورد اعتماد بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران که با استفاده از جامعه آماری هدفمند، موردمطالعه قرار گرفت. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن مورد تأیید خبرگان حرفه قرار گرفته جمع آوری گردید و برای آزمون داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده تأیید نقش تعهد حسابرسان نسبت به منافع عموم بر کاهش پذیرش اخلاقی رفتار غیرحرفه ای و کاهش مشارکت آنها در رفتارغیرحرفه ای است. همچنین نتایج پژوهش بیانگر وجود رابطه مثبت بین گرایش حسابرسان نسبت به الزام به استقلال و تعهد آنها درباره منافع عموم است. در ادامه نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که گرایش حسابرسان نسبت به الزام به استقلال بر پذیرش اخلاقی رفتارغیرحرفه ای و مشارکت آنها در رفتار غیرحرفه ای تأثیر معناداری ندارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از این است که تعهد حسابرسان نسبت به منافع عموم می تواند عاملی در جهت کاهش رفتارهای غیراخلاقی حسابرسان باشد. همچنین الزام به استقلال در حسابرسان موجب افزایش تعهد این افراد نسبت به منافع عموم گشته است.
مطالعه تأثیر کنترل داخلی بر رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و سطح نگه داشت وجه نقد
حوزههای تخصصی:
حداکثرسازی ثروت مالکان عمده ترین هدف بنگاه های تجاری است. امروزه مشخص شده است که سود نمی تواند ملاک مناسبی برای ارزیابی ارزش و عملکرد واحدهای مذکور باشد و از ارزش افزوده اقتصادی به عنوان یکی از برترین شاخص های ارزیابی عملکرد یاد می شود. هدف این پژوهش مطالعه تأثیر کنترل داخلی بر رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و سطح نگه داشت وجه نقد است. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد مطالعه، شامل 144 شرکت پذیرفته شده طی سال های 1394 تا 1398 است. روش پژوهش توصیفی و از نظر ارتباط بین متغیرها علی-همبستگی است و از نظر هدف کاربردی است. برای پردازش و آزمون فرضیه ها از روش رگرسیونی و داده های تابلویی و همچنین مدل اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج تجزیه وتحلیل برای فرضیه های پژوهش نشان داد که ارزش افزوده اقتصادی با سطح نگه داشت وجه نقد رابطه مثبت و معناداری دارد و کنترل داخلی بر رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و سطح نگه داشت وجه نقد تأثیر منفی و معناداری دارد.
آیا مالکیت نهادی تأثیر سرمایه فکری بر ارزش شرکت را تعدیل می کند؟
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر مالکیت نهادی بر رابطه بین سرمایه فکری و ارزش شرکت در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران بوده است، به نحوی که متغیر سرمایه فکری به عنوان متغیر مستقل و متغیر ارزش شرکت نقش متغیر وابسته و متغیر مالکیت نهادی نقش متغیر تعدیل گر را داشته است. نمونه آماری پژوهش شامل 113 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1397 می باشد. تجزیه و تحلیل فرضیه ها بر اساس رگرسیون تابلویی بیانگر این بود که ارزش افزوده سرمایه فکری تأثیر مثبت و معناداری بر ارزش شرکت دارد و ساختار مالکیت به عنوان متغیر تعدیل گر تأثیر منفی و معناداری بر رابطه ارزش افزوده سرمایه فکری و ارزش شرکت داشته و این رابطه را تعدیل می کند.
شناسایی شبکه اعضای هیئت مدیره شرکت ها و تأثیر آن بر مدیریت سود: رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
616 - 636
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط جایگاه شرکت ها در شبکه اجتماعی شرکت های بازار سهام ایران و مدیریت سود اقلام تعهدی است. روش: این پژوهش بر اساس نوع داده های جمع آوری و تحلیل شده، پژوهشی کمّی از نوع تحلیل شبکه محسوب می شود. جامعه آماری آن، کلیه شرکت های بازار سرمایه ایران است. داده ها در بازه زمانی 1392 تا 1396 گردآوری و تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: بر اساس یافته ها، رابطه متغیرهای مرکزیت درجه و نزدیکی با مدیریت سود اقلام تعهدی، به ترتیب معکوس و مستقیم است. در ساختار شبکه اجتماعی، با افزایش مرکزیت درجه شرکت های بازار سهام ایران، از قدر مطلق اقلام تعهدی کاسته می شود و استفاده از رویه های مدیریت سود اقلام تعهدی کاهش می یابد که این امر از نظارت قانون گذاران و ملاحظات هزینه سیاسی برای این گروه از شرکت ها تأثیر می پذیرد. از سوی دیگر، شرکت های با مرکزیت نزدیکی بالاتر که در شبکه قدرت تأثیرگذاری بیشتری دارند، دارای قدر مطلق اقلام تعهدی بالاتری هستند. همچنین، نتایج مربوط به متغیرهای کنترلی نشان می دهد که متغیرهای نرخ بازده دارایی ها و اندازه شرکت، بر قدرمطلق اقلام تعهدی تأثیر مثبت و معناداری می گذارند. نتیجه گیری: در خصوص رویکرد شبکه محور برای درک رفتار مدیریت سود شرکت ها با توجه به جایگاه آنها در ساختار شبکه اجتماعی شرکت های بازار سهام ایران، دانش اندکی وجود دارد. از این رو، مطالعه حاضر نشان می دهد از آنجا که ساختار شبکه ای شرکت ها در بازار سهام ایران دارای هسته مرکزی و ساختار نیمه متراکم در پیرامون هسته است، بین مرکزیت درجه شرکت و مدیریت سود اقلام تعهدی آنها رابطه معکوسی وجود دارد؛ اما با فاصله گرفتن از مرکز شبکه در شرکت های با مرکزیت نزدیکی بالاتر، استفاده از ابزارهای متهورانه در مدیریت سود اقلام تعهدی افزایش می یابد.
تاثیر نوآوری بر خطر سقوط قیمت سهام تحت شرایط عدم تقارن اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
43 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر نوآوری بر خطر سقوط قیمت سهام با تاکید بر عدم تقارن اطلاعاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این راستا نمونه برای دوره زمانی 1395-1390 انتخاب و از الگوی رگرسیونی داده های ترکیبی برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. برای اندازه گیری نوآوری از شاخص سرمایه گذاری در تحقیقات و توسعه و دارایی های نامشهود و جهت برآورد خطر سقوط قیمت سهام از شاخص ضریب چولگی منفی بازده سهام استفاده گردید. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که نوآوری بر خطر سقوط قیمت سهام تاثیر منفی و معنی داری دارد. بدین معنا که با ایجاد نوآوری، نوسانات شدید قیمتی کاهش می یابد. همچنین یافته ها نشان می دهد که تاثیر منفی نوآوری بر خطر سقوط قیمت سهام در شرکت های با عدم تقارن اطلاعاتی بالا، شدید تر است. این نتایج با این ادعا سازگار است که نوآوری انتشار اطلاعات را تسهیل و احتمال عدم انتشار اخبار بد را کاهش می دهد.
بررسی آثار توزیعی اعتبارات ناشی از درآمد حاصل از صادرات نفت در استان های مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
83 - 112
حوزههای تخصصی:
توزیع عادلانه درآمد و کاهش فقر در کلیه مکاتب اقتصادی و سیاسی، از اهمیتی بسیار بالایی برخوردار است. دین اسلام نیز برای تحقق عدالت اجتماعی توجه ویژه قائل است؛ به نحوی که قرآن کریم یکی از دلایل مهم ارسال پیامبران و نزول کتب آسمانی را برپایی قسط بر شمرده است. براین اساس، تحقیق حاضر با استفاده از داده های آماری استان های ایران براساس روش داده های تابلویی، اثر درآمد سه درصدی نفت تخصیصی به استان ها را بر توزیع درآمد بین دهک های درآمدی (ضریب جینی)، مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می دهد تخصیص درآمد سه درصدی نفت بر ضریب جینی استان های ایران تأثیر معنی داری دارد. به این مفهوم که تخصیص و دادن اختیار هزینه اعتبارات درآمد سه درصدی نفت توسط شورای برنامه ریزی و توسعه استان های کشور موجب کاهش نابرابری و توزیع متوازن درآمد در جامعه می شود. همچنین از نتایج دیگر این تحقیق اثر معنی دار بهره وری نیروی کار و تولید ناخالص داخلی سرانه، بر کاهش شکاف طبقاتی است. ازآنجاکه کاهش نابرابری درآمد، از مسئولیت های مهم دولت است، سیاست گذاران اقتصادی می باید جهت نیل به این هدف، به ارتقای مهارت های نیروی انسانی با آموزش های مناسب جهت افزایش بهره وری نیروی کار و جهت دهی درآمدهای نفتی به سرمایه گذاری های مولد و اشتغال زا توجه جدی نمایند.
بهره گیری از رویکرد داده کاوی و شناسایی تقلب در صورت های مالی
حوزههای تخصصی:
تقلب از پدیده های رایج و متداول در کسب و کار است. پیشگیری با کشف تقلب های با اهمیت در صورت های مالی همواره کانون توجه سرمایه گذاران، قانونگذاران، استاندارد گذاران، مدیران و حسابرسان بوده است. بر عصر حاضر عصر اطلاعات نام نهاده شده و آنچه که منجر به قدرت و موفقیت می شود، اطلاعات است. داده کاوی پل ارتباطی میان علم آمار، علم کامپیوتر، هوش مصنوعی، الگوشناسی، فراگیری ماشین و بار نمایی بصری داده ها می باشد که در چارچوب فرآیندی، استخراج اطلاعات معتبر، از پیش ناشناخته، قابل فهم و قابل اعتماد از پایگاه داده های بزرگ امکان پذیر می گردد و استفاده از آن در تصمیم گیری در فعالیت های تجاری مهم نظیر ارتقای کیفیت سودمندی اطلاعات از طریق شناسایی تقلب های مالی میسر می شود. تحقیق حاضر به روش شناخت تاریخی با بهره گیری از اسناد کتابخانه ای و به پشتوانه پیشینه و تحقیقات محققان شواهدی لازم جهت بررسی داده کاوی در تقلب صورت های مالی ارائه می کند.
بررسی رابطه بین نا اطمینانی سیاسی و سطح نگهداری وجه نقد در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین نا اطمینانی سیاسی و سطح نگهداری وجه نقد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها در گروه پژوهش های توصیفی-پس رویدادی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 6 ساله بین سال های 1392 الی 1397 می باشد که براساس روش نمونه گیری حذف سیستماتیک تعداد 150 شرکت و در مجموع 900 سال-شرکت به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد. اثر متغیر ضریب تغییرات فروش به عنوان شاخص اندازه گیری نا اطمینانی سیاسی شرکت بر سطح نگهداری وجه نقد آنها مورد سنجش قرار گرفت. هم چنین، اثر متغیرهای اندازه شرکت، نسبت ارزش بازار به دفتری، جریانات نقدی، سرمایه در گردش، مخارج سرمایه ای، اهرم مالی، نوسانات جریانات نقدی صنعت، تقسیم سود و هزینه های تحقیق و توسعه در مدل رگرسیونی کنترل شد و برای بررسی فرضیه ها از مدل های رگرسیونی چندمتغیره با استفاده از نرم افزار Eviews8 و روش داده های پانلی (تابلویی)- اثرات ثابت بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد بین نا اطمینانی سیاسی و سطح نگهداری وجه نقد شرکت رابطه وجود دارد.
تأثیر ویژگی های کیفی گزارشگری مالی بر کارایی سرمایه گذاری و ساختار سرمایه متکی به تسهیلات دریافتی بانکی: با نگاه به شرکت های دارای کم سرمایه گذاری و ناقرینگی اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
167 - 203
حوزههای تخصصی:
منطبق بر نظریه نمایندگی، هنگامی که مدیران اطلاعات خوبی راجع به وجود فرصت های سرمایه گذاری پرمنفعت داشته باشند، امکان دارد که آن را دنبال نکنند و این مهم به دلیل مشکلات مخاطره اخلاقی است که ناشی از تملک وجوه نقد شرکت به دستِ مدیریت، نزدیک بینی و گزینش طرح نامناسب و نیز کمبود وجوه در دسترس ناشی از تامین مالی خارجی و تسهیلات دریافتی پرهزینه است . محافظه کاری، موجب کاهش مشکلات گزینش نادرست و بهبود سیاست های سرمایه گذاری شرکت به وسیله سهولت دسترسی به وجوه خارجی و کاهش هزینه این وجوه می شود. نقش نظارتی محافظه کاری به هیئت مدیره و سایر اجزای راهبری شرکتی نظیر مالکیت نهادی کمک می کند تا از راهبردهای تخریب کننده ارزش ها مانند امپراتوری مدیران بر حذر باشند. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر تأثیر ویژگی های کیفی گزارشگری مالی بر کارایی سرمایه گذاری و تسهیلات دریافتی، با نگاه به شرکت های دارای کم سرمایه گذاری و ناقرینگی اطلاعاتی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1393 تا 1398 است. حجم نمونه براساس جامعه آماری در دسترس شامل 95 شرکت است. شواهد پژوهش حاکی از آن است که از بین ویژگی های کیفی گزارشگری مالی، در شرکت های کم سرمایه گذار، محافظه کاری حسابداری بر کارایی سرمایه گذاری تأثیر مثبت و معنی دار دارد. هم چنین در شرکت هایی با نابرابری اطلاعاتی، محافظه کاری حسابداری بر کارایی سرمایه گذاری تأثیر معنی دار ندارد و ناقرینگی اطلاعاتی بر ارتباط بین محافظه کاری حسابداری و کارایی سرمایه گذاری مؤثر نمی باشد که نابرابری اطلاعاتی مشکلات کم سرمایه گذاری را تشدید می کند. از دیگر نتایج پژوهش این است که در شرکت های کم سرمایه گذار، ویژگی های کیفی گزارشگری مالی بر تسهیلات دریافتی تأثیر معنی دار ندارد.
مدلسازی خطاهای گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش شمار و تنوع تقلب و اشتباه در سیستم گزارشگری مالی، تهدیدی بر کیفیت این سیستم است. وظیفه حرفه حسابداری تهیه و ارائه اطلاعات و گزارش های مالی برای استفاده کنندگان است. حضور تقلب به عنوان عاملی بحران زا در عرصه مالی، تهدیدی جدی برای اعتماد عمومی به اطلاعات مالی و فرآیند گزارشگری مالی محسوب می شود و هزینه ها و پی آمدهای سنگینی برای گروه های مختلف به دنبال دارد. هدف این پژوهش، بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر خطاهای گزارشگری مالی (تقلب و اشتباه) و همچنین ارائه الگویی برای آن می باشد. بنابراین سوالات پژوهش به این صورت مطرح می گردد: چه عواملی بر خطاهای گزارشگری مالی تاثیرگذار هستند؟ چگونه عوامل شناسایی شده در ارتباط با خطاهای گزارشگری مالی را اولویت بندی کرد؟ چه مدلی برای توضیح عوامل موثر بر خطاهای گزارشگری مالی می توان ارائه کرد؟ در این پژوهش در سال 1398 از طریق مصاحبه با 18 نفر از خبرگان و اشخاص صاحب نظر از جمله اعضای هیأت علمی دانشگاه و مدیران سازمان حسابرسی و به کارگیری تحلیل آنتروپی شانون به منظور بررسی اطلاعات حاصل از مصاحبه ها، عوامل مؤثر بر وقوع خطاهای گزارشگری مالی انجام شد. همچنین در ادامه کار با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و پس از توزیع 240 پرسش نامه ، تحلیل نهایی از روش معادلات ساختاری انجام شد و مدل نهایی پژوهش طراحی گردید. در این پژوهش با ارائه مدلی برای خطاهای گزارشگری مالی، مؤلفه هایی که بیش ترین تأثیر را بر وقوع تقلب و اشتباه در گزارشات مالی دارند، شناسایی شد.