فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
157 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف: خلق نقدینگی یکی از کارکردهای بانک بر اساس تئوری واسطه گری مالی است. هدف از این مقاله با توجه به وضعیت خاص کشور، بررسی تأثیر شوک های قیمت نفت و همچنین، تحریم های اقتصادی بر خلق نقدینگی بانک های ایرانی است.
روش: این پژوهش در چارچوب غیرخطی با استفاده از مدل های رگرسیون انتقال هموار پنل (PSTR) اجرا شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که الگوی آستانه ای انتقال هموار قابلیت دارد که تأثیر شوک های قیمت نفت و تحریم های اقتصادی توضیح دهد. شوک های منفی قیمت نفت، دارای تأثیرهای منفی بر خلق نقدینگی درون ترازنامه و نیز، خلق نقدینگی کل بانک های بزرگ است؛ اما اثر آن بر بانک های کوچک تر مثبت است. آثار شوک های مثبت قیمت نفت، فقط بر خلق نقدینگی درون ترازنامه بانک های کوچک تر معنادار است (اثر منفی). پس از بررسی شوک های میانگین قیمت نفت، نتایج نشان داد که شوک های قیمت نفت دارای تأثیر منفی بر خلق نقدینگی بانک های بزرگ است و در مقابل بر بانک های کوچک تر اثر معناداری ندارد؛ اما تحریم های اقتصادی بر خلق نقدینگی بانک های بزرگ تأثیر مثبتی دارد و اغلب بر بانک های کوچک تر تأثیر منفی معناداری می گذارد.
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داده است که اثر شوک های منفی قیمت نفت بر خلق نقدینگی بانک ها، به دلیل اثرگذاری آنها بر بانک های بزرگ، بیشتر از اثر شوک های مثبت قیمت نفت و تحریم های اقتصادی است و می بایست برای جبران اثرهای منفی آن در بانک ها سازوکارهایی ایجاد شود.
Portfolio Optimization Based on Semi Variance and Another Perspective of Value at Risk Using NSGA II, MOACO, and MOABC Algorithms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study examines the criterion of value at risk from another perspective and presents a new type of mean-value at Risk model. To solve the portfolio optimization problem in Tehran Stock Exchange, we use NSGA II, MOACO, and MOABC algorithms and then compare the mean-pVaR model with the mean-SV model. Given that, finding the best answer is very important in meta-heuristic methods, we use the concept of dominance in the discussion of multi-objective optimization to find the best answers and show that, at low iterations, the performance of the NSGA II algorithm is better than the MOABC and MOACO algorithms in solving the portfolio optimization problem. As the iteration increases, the performance of the algorithms improves, but the rate of improvement is not the same, in a way, the performance of the MOABC algorithm is better than that of the NSGA II and MOACO algorithms. Then, to compare the performance of the “mean-percentage of Value at Risk” model and the “mean-semi variance” model, we examine both models in the standard mean-variance model and show that the mean-pVaR model, compared to the mean-SV model, Has better performance in stock portfolio optimization.
Presentation of a Mathematical Model for Optimal Portfolio in the Form of a Dynamic Stochastic General Equilibrium Model for Economy of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the most important aspects of investment is determining the “optimal investment portfolio”. To date, scientific research has been conducted to determine the optimal portfolio with “artificial intelligence” and “Fuzzy logic”. However, we determine the optimal portfolio based on Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) model. On the other hand, several factors affect returns, which is one of the most important issues in investment decision-makings, and various models have been developed to analyze the return of “capital” and “other assets”. In this regard, some of the most important models include linear and non-linear models, artificial neural network models, Fama–French model, Generalized AutoRegressive Conditional Heteroskedasticity (GARCH) model, and optimal stable model. All of these models are indicative of the use of quantitative methods and models in the investment industry. One of the causes of using these models is developing the financial economy. In fact, the development of financial economy has more increased with the concept of “portfolio optimization”. In fact, the portfolio optimization and diversification concept is the basis of developing and expanding classical finance and financial decision-making. Financial markets, especially the capital market, can have a great deal of relevance to other sectors of the economy. In the present study, we design and calibrate a new Keynesian DSGE model in relation to the optimal investment portfolio and effectiveness of shocks (e.g., productivity and foreign exchange earnings fluctuation) on macroeconomics variables.
Applying the GARCH and COPULA Models to Examine the Relationship Between Trading Volume and the Value of Trading with the Bubble Pricing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Given the importance of the securities market in each country's economy and the adverse effects of the price bubble on the irrational fluctuations of the stock market, it is clear that it must be prevented; therefore, with reference to the ambiguity of the factors causing the price bubble, research is underway. Investigating the relationship between the volume of transactions and the value of transactions with the price bubble in different industries of the Stock Exchange during the years 2006 to 2016 is a step towards recognizing this phenomenon.To investigate these communications, we used DCC-GJR-GARCH, diagonal BEKK and COPULA models. The results of the study of the relationship between the volume of exchanges and the value of exchanges with price bubbles suggest that there is a negative and complete correlation between them. In relation to the study of the relationship between price bubbles and research variables, we found that oil prices have a reverse and significant relationship with bubble prices. Other variables are not meaningful relationships with price bubbles. Also, in the study between variables of research with volume of transactions, it was determined that changes in tax volume and oil price variables have a reverse and significant relationship with the volume of transactions and the value of transactions with the volume of transactions has a direct and significant relationship.
Introduction of New Risk Metric using Kernel Density Estimation Via Linear Diffusion(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Any investor in stock markets around the world has a deep concern about the shortfalls of allocation wealth to any stock without accurate estimation of related risks. As we review the literature of risk management methods, one of the main pillars for the risk management framework in defining risk measurement approach using historical data is the estimation of the probability distribution function. In this paper, we propose a new measure by using kernel density estimation via diffusion as a nonparametric approach in probability distribution estimation to enhance the accuracy of estimation and consider some distribution characteristics, investor risk aversion and target return which will make it more accurate, compre-hensive and consistent with stock historical performance and investor concerns.
مدل سازی اثر بخشی کمیته های حسابرسی بر اساس روش نظریه زمینه بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
101-128
حوزههای تخصصی:
کمیته های حسابرسی به عنوان یکی از ابزارهای کار آمد جهت بهبود گزارشگری مالی و شفافیت بیشتر در اطلاع رسانی و گزارشگری مالی شرکت ها مورد توجه خاص قرار دارد.کمیته حسابرسی اثر بخش، به عنوان عاملی تعیین کننده در ارکان راهبری بنگاه در نظر گرفته می شود که از وجود آن بهترین استفاده را میتوان برای شرکت در نظر گرفت. به همین منظور در این پژوهش به ارائه الگویی جهت اثر بخشی کمیته های حسابرسی پرداخته شده است. برای دستیابی به هدف پزوهش از روش زمینه بنیان استفاده شده است. بدین منظور به مصاحبه نیمه باز با خبرگان بازار سرمایه و متخصصان مالی پرداخته و تاحدی که تعداد مصاحبه ها به اشباع برسد، پیش رفتیم. در این مطالعه تعداد 13 نفر سطح مصاحبه ها را به اشباع رسانید. با توجه به روند مصاحبه و انتخاب جامعه خبرگان و سپس تجزیه و تحلیل مصاحبه از طریق کدگذاری باز و محوری و انتخابی در نهایت به مدلی با معیارهای مشخص دسترسی پیدا کرده ایم. نتایج نشان داد کمیته حسابرسی تحت تاثیر عوامل علی متفاوت شامل شرایط کمیته حسابرسی، مقررات حاکم بر کمیته حسابرسی و ویژگی های فرهنگی است، که چنانچه مدل بدست آمده به درستی مورد استفاده قرار گیرد شاهدکمیته های حسابرسی اثربخش تری در جامعه خواهیم بود.
تأثیر خوش بینی و کوتاه بینی مدیر عامل بر ابعاد مدیریت ریسک شرکت با توجه به نقش تعدیلی: ارتباط سیاسی و کارایی مدیر عامل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های رفتاری مدیران یکی از مهم ترین عوامل در تصمیم گیری درباره تأمین مالی و ترکیب ساختار سرمایه شرکت است. با افزایش رقابت و دشواری مدیریت در محیط های پیچیده سازمانی، سازمان ها نیازمند مدیرانی هستند که این پیچیدگی های ذاتی را در زمان تصمیم گیری های مهم لحاظ و تفکیک کنند. مدیریت ریسک بخش مهمی از این فرآیند تصمیم گیری را تشکیل می دهد. ازاین رو در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر خوش بینی و کوتاه بینی مدیران عامل بر ابعاد مدیریت ریسک شرکت شامل انطباق، استراتژی، عملیات و گزارشگری شرکت با توجه به نقش تعدیل گری ارتباط سیاسی و کارایی مدیرعامل پرداخته و برای این منظور با داده های مربوط به 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 الی 1397 با به کارگیری رگرسیون چند متغیره باداده های ترکیبی موردبررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین خوش بینی مدیرعامل و استراتژی و عملیات شرکت رابطه منفی و گزارشگری شرکت رابطه مثبت و از طرفی بین کوتاه بینی مدیرعامل و استراتژی و انطباق شرکت رابطه منفی و معناداری وجود دارد. ارتباط سیاسی مدیرعامل رابطه بین خوش بینی مدیرعامل و عملیات شرکت و رابطه بین کوتاه بینی و انطباق شرکت را تعدیل منفی می کند و از سوی دیگر کارایی بر رابطه بین خوش بینی مدیرعامل و انطباق و استراتژی شرکت تأثیر مثبت وبر عملیات شرکت تأثیر منفی دارد و کارایی مدیرعامل نقش تعدیل گری مثبت بر رابطه بین کوتاه بینی و استراتژی و گزارشگری شرکت و تعدیل گری منفی با عملیات شرکت دارد.
ساختار صندوق سرمایه گذاری جسورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
181 - 200
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاری جسورانه نوعی شیوه تأمین مالی و از نهادهای مالی بازار است که به تأمین مالی توأم با مدیریت فنی شرکت های دانش بنیان می پردازد. زمینه این روش تأمین مالی بر سرمایه گذاری روی اموال بر پایه ایده های مبتکرانه با هدف تجاری سازی آنها تمرکز دارد. بررسی ساختار این نهاد مالی که در قالب "صندوق سرمایه گذاری جسورانه" تشکیل می شود، از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ چراکه ساختار صندوق است که چارچوب کلی فعالیت آن را تعیین و حقوق، وظایف و حدود مسئولیت ارکان آن را ترسیم می کند و از جمله پاسخ این مسایل را روشن می سازد که اولاً چارچوب کلی صندوق و اجزای آن کدام است؛ ثانیاً تأمین سرمایه از سوی کدام دسته از شرکا صورت می گیرد و از طرفی مدیریت صندوق توسط چه اشخاصی انجام می شود و ثالثاً میزان مسئولیت آنها به چه میزان است؛ نتایج این مطالعه نشانگر آن است که در حقوق آمریکا و انگلیس صندوق سرمایه گذاری جسورانه دارای نوعی ساختار غیرشرکتی- در مقابل سازمان شرکت تجاری- موسوم به "مشارکت محدود" است. در حقوق داخلی نیز ساختار یادشده اساس اقتباس قرار گرفته است. ساختار مزبور از دو جزء شرکای مالی و شرکای ضامن شکل می گیرد؛ شرکای مالی تأمین سرمایه صندوق را به عهده دارند و دارای مسئولیت محدود هستند و شرکای ضامن به مدیریت عملیات صندوق می پردازند و مسئولیت نامحدود دارند.
تاثیر هزینه های نمایندگی بر رابطه ساختار مالکیت و حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی
حوزههای تخصصی:
در بازارهای کامل سرمایه، انتظار بر این است که همه شرکت ها به آسانی به منابع خارج از شرکت دسترسی داشته باشند و تصمیمات سرمایه گذاری منحصراً مبتنی بر سودآوری مورد انتظار آینده می باشد و دسترسی به سرمایه های داخلی هیچ گونه تأثیری بر تصمیمات نداشته باشد. اما در دنیای واقعی با توجه به مکانیسم اطلاعات نامتقارن، هزینه تامین مالی با استفاده از منابع داخلی و خارجی متفاوت بوده و در این محیط ها، اطلاعات نامتقارن بین قرض دهنده و قرض گیرنده بر توانایی شرکت برای دستیابی به اعتبار و قدرت سرمایه گذاری و فعالیت اقتصادی آنها تأثیرگذار است. لذا در پژوهش حاضر به تاثیر هزینه های نمایندگی بر رابطه ساختار مالکیت و حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقد در شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. برای این منظور نمونه ای شامل 107 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران شامل یک دوره هفت ساله بر اساس صورت های مالی شرکت های مورد مطالعه طی سال های 1392 الی 1398 انتخاب و برای آزمون فرضیات از روش رگرسیون خطی چند متغیره با استفاده از نرم افزار EVIEWS نسخه9، استفاده گردید. نتایج حاکی از آن است هزینه های نمایندگی بر رابطه بین بین مالکیت مدیریتی و نهادی با حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقد تاثیر معنادار و معکوسی دارد.
الگوی مالی پایدار برای کسب وکارِ بانک های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
480 - 504
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از اقدام های مهم برای نقش آفرینی جدی بانک های اجتماعی در نظام اقتصادی و اجتماعی ایران، توسعه ابزارهای تجهیز منابع این نوع بانک هاست. الگوهایِ تأمین مالیِ مدل کسب وکار بانک های اجتماعی، عبارت اند از: تأمین مالی جمعی، استقراض خُرد و مدل کسب وکار اجتماعی (بدون سود سهام). یکی از چالش های مدل های کسب وکار بانک های اجتماعی، محدودیت در جذب منابع و جریان نقدینگی پایدار است. این پژوهش بر آن است که با شبیه سازی سیستم پویا تأثیر به کارگیری ابزارهای مالی مبتنی بر دارایی، نظیر تسهیلات اجاره و مزارعه در بخش کشاورزی را بر جریان نقدینگی بانک اجتماعی بررسی کند. روش: این پژوهش با رویکرد مقایسه ای و با استفاده از روش شبیه سازی، پایداری جریان نقدینگی و بازدهی بانک اجتماعی با به کارگیری ابزارهای مالی مبتنی بر دارایی را با بانک اجتماعی مبتنی بر تسهیلات بدهی با استقراض خُرد مقایسه کرده است. یافته ها: نتایج حاصل بیان کننده آن است که جریان نقدینگی در بانک اجتماعی با ابزارهای مالی مبتنی بر دارایی، روندی صعودی داشته است، در حالی که جریان نقدینگی بانک اجتماعی با ابزار استقراض خُرد در بازه های زمانی مختلف، رفتار نوسانی از خود نشان می دهد. نتیجه گیری: با توجه به نرخ بازده سپرده گذاران بانک اجتماعی با ابزارهای مبتنی بر دارایی، می توان انتظار داشت که این نوع بانک ها در بلندمدت جذابیت بیشتری برای جذب سپرده گذاران دیگر بانک ها داشته باشند.
ارائه چارچوب گزارشگری پایداری مبتنی بر ایجاد توازن بین انتظارات ذینفعان و ظرفیت های شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از ذینفعان، گزارشگری فعلی در رابطه با پایداری شرکتی را برای نیازهایشان ناکافی می دانند. لذا این مهم منجر به ایجاد شکاف بین انتظارات ذینفعان و عملکرد شرکت ها در گزارشگری پایداری می شود. بنابراین این پژوهش به دنبال ارائه چارچوب گزارشگری پایداری مبتنی بر ایجاد توازن بین انتظارات ذینفعان و ظرفیت های شرکت می باشد. در این پژوهش تعداد 138 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. روش این پژوهش پیمایشی و نمونه گیری آن به صورت هدفمند است، برای بررسی مدل از روش های آلفا کرونباخ، پایایی ترکیبی، اشتراکی و روایی همگرا و برای برازش مدل از بارهای عاملی، معناداری مسیر و نهایتا آزمون تیزوجی استفاده گردیده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزارSPSS و SmartPLS استفاده شده است، یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع 169 مولفه مورد بررسی (طبقه بندی شده در 11 گروه)، 85 مؤلفه (بابت افشاءپایداری) مورد انتظار ذینفعان بوده است و در تمامی گروه ها غیر از طبقه نمایه سازمان، بین وضعیت موجود و مورد انتظار ذینفعان تفاوت معناداری وجود داشته، نهایتا پس از ایجاد توازن بین مولفه ها الگویی شامل 60 مولفه در قالب گزارش پایداری شرکتی متوازن ارائه گردید.
بررسی تأثیر فرضیه سیاسی بر سیاست های تأمین مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
127 - 150
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، اثر فرضیه سیاسی بر سیاست های تأمین مالی موردبررسی قرار گرفت. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، داده های مربوط به 123 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 الی 1398 موردبررسی قرار گرفت. متغیرهای ریسک، تراکم سرمایه گذاری، اندازه، نسبت تمرکز و تراکم کارکنان به عنوان متغیرهای معرف هزینه های سیاسی و متغیرهای نسبت جمع بدهی های جاری به جمع دارایی ها، نسبت جمع بدهی های غیرجاری به جمع دارایی ها و نسبت جمع حقوق صاحبان سهام به جمع دارایی ها به عنوان معیارهای سیاست های تأمین مالی و متغیرهای نسبت دارایی های قابل وثیقه گذاری، فرصت های رشد و سودآوری به عنوان متغیرهای کنترلی در نظر گرفته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است با افزایش هزینه های سیاسی، تمایل شرکت ها به تأمین مالی از محل بدهی های کمتر شده و در مقابل، تأمین مالی از محل حقوق صاحبان سهام را ترجیح می دهند. در واقع یافته های پژوهش نشان داد بین هزینه های سیاسی و تأمین مالی از محل بدهی های جاری رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین، بین هزینه های سیاسی و تأمین مالی از محل بدهی های بلندمدت رابطه منفی و معنادار و بین هزینه های سیاسی و تأمین مالی از محل حقوق صاحبان سهام رابطه مستقیم و معنادار مشاهده گردید.
همزمانی قیمت سهام با پوشش تحلیلگر و افشاء اطلاعات در شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
221 - 240
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش همزمانی قیمت سهام با پوشش تحلیلگر و افشا اطلاعات طی سالهای 1390تا 1398 مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند. جامعه آماری پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران تشکیل می دهند. فرضیه های پژوهش از طریق معادله رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفته اند. فرضیه اصلی پژوهش در خصوص وجود رابطه بین همزمانی قیمت و پوشش تحلیلگر و افشا اطلاعات رابطه معنادار مثبت تایید شده است. سایر یافته ها حاکی از وجود یک رابطه معنادار مثبت بین همزمانی قیمت سهام با افشا اطلاعات و عدم رابطه بین پوشش تحلیلگر و همزمانی قیمت سهام می باشد. افزایش تعداد تحلیلگران از یک طرف و همزمان افزایش کمی اطلاعیه های منتشر شده شرکتهای مورد بررسی در سامانه کدال بیانگر مثبت شده ارتباط این دو متغیر با متغیر قیمت بوده است. به عبارتی هر اندازه همزمانی افزایش می یابد تعداد بیشتر اطلاعیه ها و افزایش تعداد تحلیلگران به همزمانی بیشتر قیمت سهام منجر خواهد شد.
تأثیر عوامل موجود در نهادهای حاکمیتی و اجتماعی بر روحیه مالیاتی: رویکرد تحلیل اسنادی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر انجام یک مطالعه سیستماتیک و تحلیل اسنادی از عواملی است که روحیه مالیاتی را شکل می دهند. طیف وسیعی از متغیرهای توضیحی تصادفی که در ادبیات به عنوان عوامل تعیین کننده روحیه مالیاتی شناسایی شده اند، با الهام گرفتن از تئوری نهادی ایجاد شده اند. در این پژوهش، یک بررسی سیستماتیک و تحلیل اسنادی با استفاده از اطلاعات کتابخانه ای در دسترس به پایگاه های مختلف مقالات علمی لاتین انجام شده است. نمونه آماری در نهایت شامل 82 مقاله بوده که عوامل مؤثر بر روحیه و اخلاق مالیاتی را تجزیه و تحلیل نمودند. یافته ها نشان می دهد که تئوری نهادی یک پایه نظری مناسب برای کشف روحیه مالیاتی فراهم می کند. در واقع، تمام عواملی که تا کنون به عنوان تعیین کننده روحیه مالیاتی (به جز ویژگی های اجتماعی و جمعیت شناختی) شناسایی شده اند را می توان وابسته به نهادهای حاکمیتی (رسمی) یا نهادهای اجتماعی (غیر رسمی) طبقه بندی کرد. برجسته ترین عامل، اعتماد است که دارای دو بُعد اعتماد عمودی و افقی مثبت مرتبط با روحیه مالیاتی است. نتیجه این پژوهش، نه تنها بر درک دقیق تر تأثیر نهادهای حاکمیتی و اجتماعی بر روحیه مالیاتی مؤثر است بلکه بر چگونگی تعامل نهادهای حاکمیتی و اجتماعی با یکدیگر و در نتیجه بر روحیه مالیاتی تأثیر می گذارد. مقاله حاضر به دنبال تشویق دولت ها برای شروع به شناخت این موضوع است که اگر روحیه مالیاتی ضعیف باشد، باعث شکاف بین نهادهای حاکمیتی و اجتماعی می گردد؛ درنتیجه لازم است به جای اقدامات بازدارندگی، معیارهایی با هدف کاهش این شکاف طراحی گردد.
پیش بینی احتمال تجدید ارائه صورتهای مالی با استفاده از مدل بنیش و بهبود مدل از طریق رگرسیون لاجیت و الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع اشتباه در حسابداری امری اجتناب ناپذیر بوده و عواملی چون تنوع و پیچیدگی موضوعات اقتصادی، حجم بالای کار، خستگی و... این احتمال را افزایش می دهد. همچنین به دلیل تغییرات مداومی که در شرایط اقتصادی ، اجتماعی و ... صورت می گیرد، ممکن است که ایجاد تغییر در اصول و روشهای حسابداری به منظور هماهنگ کردن واحد تجاری با شرایط جدید ضروری باشد که همه این موارد به تجدید ارائه صورتهای مالی منتج می شود .موضوعی که در نتیجه رسوایی های گزارشگری مانند شرکت انرون و ... بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش ارائه مدل بسط یافته بنیش، در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1388 تا 1399 می باشد. نمونه آماری پژوهش 265 شرکت بوده که با استفاده از رگرسیون لاجیت و الگوریتم ژنتیک به برآورد و بهبود مدل بنیش پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که براساس ماتریس درهم ریختگی، در بین مدل های پیش بینی کننده تجدید ارائه صورتهای مالی، دقت و کارآیی مدل بهبود یافته بنیش با الگوریتم ژنتیک 21/73 درصد دقت پیش بینی کل داشته که دارای بالاترین قدرت پیش بینی در مقایسه با مدل اولیه بنیش و مدل ارائه شده با رگرسیون لاجیت بوده است و فرضیه های پژوهش تایید می گردد.
رویکرد جایگزین برای تمایز بدهی ها از حقوق مالکانه
حوزههای تخصصی:
آینده حسابداری در عصر جدید با پیشرفت تکنولوژی
حوزههای تخصصی:
الزامات مدیریت ریسک یکپارچه(IRM)
حوزههای تخصصی:
تبیین و ارائه مدلی برای پیش بینی نقدشوندگی سهام در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
134 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با شناسایی عوامل مؤثر بر نقدشوندگی، مدلی برای پیش بینی وضعیت نقدشوندگی سهام، در بازار اوراق بهادار تهران ارائه کرده است.
روش: 23 عامل مشخص شده در مطالعات کتابخانه ای، بر اساس داده های 154 شرکت فعال در فاصله زمانی 1388 تا 1398 استخراج و در قالب دو خوشه افراز شد. با استفاده از معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی، اعتبار متغیرهای شناسایی شده با معیار حاصل از خوشه بندی ارزیابی شد.
یافته ها: ارزیابی ارتباط متغیرها در مدل های یادگیری ماشینی نشان داد که جریان نقدی غیرعادی، هزینه اختیاری غیرعادی، خطای تخمین اقلام تعهدی، تفاوت بین سرمایه در گردش تحقق یافته و موردانتظار، سهام شناور آزاد، دوره تصدی حسابرس، حق الزحمه حسابرسی، سهم بازار حسابرس، محافظه کاری و تغییر حسابرس، در خوشه بندی بیشترین تأثیر را دارند. سرانجام بهترین مدل یادگیری ماشینی، بر اساس آموزش و آزمون انتخاب شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که متغیرهای مستقل، بیش از 72 درصد از تغییرات نقدشوندگی را توضیح می دهند. همچنین مدل شبکه های عصبی در مقایسه با سایر مدل های یادگیری ماشینی، توان پیش بینی بیشتری دارد و با 32/99 درصد صحت برازش، مناسب ترین مدل پیش بینی نقدشوندگی است.
اثر قابلیت مقایسه اطلاعات مالی بر به موقع بودن گزارش گری مالی با تاکید بر نقش تعدیل گر ابهام اطلاعاتی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
209 - 237
حوزههای تخصصی:
میزان قابلیت مقایسه اطلاعات مالی در سطح هر شرکت و صنعت شباهت ها و تفاوت ها را انعکاس داده و با محیط های عملیاتی و گزارش گری مالی شرکت ها مرتبط است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثر قابلیت مقایسه اطلاعات مالی بر مبنای تئوری ارزش گذاری نسبی بر به موقع بودن گزارش گری مالی با تاکید بر نقش تعدیل گر ابهام اطلاعاتی قیمت سهام است. برای دستیابی به هدف پژوهش، نمونه ای مشتمل بر 118 شرکت طی دوره زمانی 1390 تا 1399 انتخاب شد و برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون خطی چند متغیره بهره گیری گردید. نتایج نشان داد؛ قابلیت مقایسه اطلاعات مالی بر به موقع بودن گزارش گری مالی تاثیر مثبت و معناداری دارد و شدت این اثر مثبت در شرایط وجود ابهام اطلاعاتی قیمت سهام، تشدید می شود. اتخاذ تصمیم های سرمایه گذاری کارا بدون وجود اطلاعات به موقع و قابل مقایسه امکان پذیر نیست. قابلیت مقایسه اطلاعات مالی با بهبود ویژگی به موقع بودن، باعث ارتقا کارایی کل بازار سرمایه می شود. همچنین از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت در شرایط ابهام اطلاعاتی قیمت سهام، نقش قابلیت مقایسه اطلاعات مالی در شفافیت اطلاعاتی محیط شرکت و گزارش گری مالی به موقع برای استفاده کنندگان بسیار اهمیت دارد. بنابراین قابلیت مقایسه اطلاعات مالی به طور گسترده سودمندی اطلاعات حسابداری را برای استفاده کنندگان به ویژه در شرایط ابهام اطلاعاتی قیمت سهام افزایش می دهد.