فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین تاثیر شبکه های اجتماعی بر یادگیری دانشجویان با نقش تعدیلگر هوش اجتماعی دانشجویان بود. روش پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها از نوع توصیفی و از گروه پیمایشی، همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد محمود آباد برابر با 682 نفر می باشند، نمونه آماری مطابق جدول کرجسی و مورگان (1970) 245 نفر، که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. و از پرسشنامه های استاندارد هوش اجتماعی (سیلورا، مارتین یوسن و داهل، 2001)، پرسشنامه سبک های یادگیری (کلب، 1991) و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1996) استفاده شد. نتایج نشان داد، هوش اجتماعی نقش تعدیل کننده ای در رابطه شبکه های اجتماعی بر یادگیری دانشجویان دارد، هوش اجتماعی شامل پردازش اطلاعات اجتماعی، آگاهی اجتماعی و مهارت های اجتماعی است و پردازش اطلاعات توسط دانشجویان باعث تصمیمات بهینه در همان زمان و بهره وری بالاتری خواهد شد. و داشتن آگاهی های اجتماعی دانشجویان می تواند عاملی در دریافت درست مطالب گردد. و مهارت های اجتماعی از جمله مهارت ارائه راه حل، مهارت ارتباط فردی، می تواند بر دانشجویان موثر باشد و دانشجویانی که هوش اجتماعی بالایی برخوردار باشند، در فعالیت ها هم موفق عمل می کنند و از نظر یادگیری هم در سطح بالایی قرار دارند.
تأثیر پاسخگویی و خودکارآمدی شغلی بر رفتار سیاسی کارکنان سازمانهای دولتی (مطالعه موردی: آموزش و پرورش کاشان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر پاسخگویی وخودکارآمدی شغلی بر رفتار سیاسی کارکنان سازمان های دولتی (مورد مطالعه: آموزش و پرورش کاشان) می باشد. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها، توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارمندان اداره آموزش و پرورش کاشان می باشد که از میان1600 نفر از آنها، 310 نفر از طریق جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پاسخگویی هوچوراتر و همکاران (2003)، رفتار سیاسی کارکنان هنسی (2005) و خودکارآمدی شغلی بندورا (1997) می باشد. یافته های پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری نشان داد. پاسخگویی بر رفتار سیاسی کارکنان درآموزش و پرورش تاثیر معناداری دارد (05/0>P). خودکارآمدی شغلی بر رفتار سیاسی کارکنان سازمان های دولتی در آموزش و پرورش تاثیرمعناداری دارد (05/0>P). نتایج پژوهش نشان داد پاسخگویی و خودکارآمدی شغلی بر رفتار سیاسی کارکنان سازمان های دولتی در آموزش و پرورش تاثیر معناداری دارد (05/0>P).
مدیران عالی آموزش و پرورش: شناسایی شایستگی ها و توانمندی های مورد نیاز و ارائه مدلی برای سنجش و ارزیابی شایستگی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالشهای مدیریت منابع انسانی سازمانها بهخصوص در آموزشوپرورش، نحوه انتخاب و ارتقاء مدیران است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیها و توانمندی های مورد نیاز مدیران عالی آموزشوپرورش و ارائه مدل شایستگی مدیران جهت استفاده مراکز ارزیابی برای ارتقاء، انتخاب و انتصاب مدیران طراحی شد. برای انجام پژوهش از رویکرد پژوهش آمیخته استفاده گردید. این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی– کمی) بود. ابتدا در مرحله کیفی مطالعه اکتشافی انجام شد و رویکرد پژوهش قیاسی- استقرایی بوده است. روش پژوهش در قسمت کمی توصیفی (غیر آزمایشی) و طرح پژوهش همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزشوپرورش بود که با استفاده از نمونهگیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 17 نفر از صاحبنظران مصاحبه شد و در قسمت دلفی 25 نفر از آنها انتخاب شدند. و جامعه آماری در مرحله کمی کلیه مدیران آموزشوپرورش شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای 462 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کیفی مصاحبه نیمه ساختار و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل اطلاعات در قسمت کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و تحلیل دلفی و در قسمت کمی از روشهای تحلیل توصیفی، تحلیل همبستگی و تحلیل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مؤلفههای الگوی شایستگی مدیران آموزشوپرورش عبارتاند از: شایستگی دانشی، شایستگی حرفهای، شایستگی شخصیتی، شایستگی اجرایی، شایستگی رهبری و هدایت، شایستگی ارتباطی و شایستگی ادراکی.
شناسایی ویژگی های سرمایه انسانی سازمان هوشمند: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ویژگیهای سرمایه انسانی سازمان هوشمند به روش آمیخته بود. در بخش کیفی با انتخاب 17 نفر از اساتید و خبرگان دانشگاهی حوزه سازمان و مدیریت، به روش نمونهگیری نظری، مصاحبههای عمیق و نیمهساختار یافتهای انجام و از طریق تحلیل محتوا در نرمافزار مکسکیودیای تحلیل شد. اعضای نمونه بخش کمی 200 نفر از کارکنان شهرداری زاهدان، مناطق و سازمانهای وابسته بودند که به روش نمونهگیری طبقهای- تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کمی پرسشنامهای محققساخته با پایایی قابل قبول بود که روایی آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی در نرمافزار لیزرل تأیید شد. وضعیت مؤلفههای شناساییشده بهوسیله آزمون تی تکنمونهای و نرمافزار اسپیاساس ارزیابی شد. قابلیتهای فردی، مهارتها، دانش، هوش عاطفی، هوش فرهنگی و سازمانی بهعنوان ویژگیهای سرمایه انسانی سازمان هوشمند شناسایی شدند. بهعلاوه، مشخص شد در نمونه موردمطالعه، وضعیت مهارتها در حد متوسط و وضعیت دانش، هوش عاطفی، هوش فرهنگی و هوش سازمانی در حد مطلوبی است، اما قابلیتهای فردی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست.
طراحی الگوی تطبیقی تاثیر فعالیت های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
43 - 22
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه و آزمون تجربی الگوی تطبیقی درک مدیران و کارکنان از چگونگی تأثیر فعالیت های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی با نقش میانجیگری فرهنگ سازمانی، تعهد سازمانی و حفظ کارکنان در دانشگاه های آزاد استان فارس بود. روش شناسی: روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها، روش آمیخته اکتشافی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش در بخش کیفی شامل مدیران و کارکنان خبره دانشگاه های آزاد استان فارس بود که از بین آنها تعداد 10 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. همچنین، در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان (شامل اعضای هیئت علمی) دانشگاه های آزاد استان فارس بود که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با تخصیص متناسب تعداد 357 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. یافته ها: نتایج آزمون معادلات ساختاری نشان داد که از دیدگاه مدیران دو متغیر فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی بر رابطه بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان اثر میانجی و معنادار دارد اما حفظ کارکنان بر رابطه مذکور اثر میانجی ندارد. نتیجه گیری: همچنین، مشخص که از دیدگاه کارکنان، هر سه متغیر فرهنگ سازمانی، تعهد سازمانی و حفظ کارکنان روی رابطه مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمانی از دیدگاه کارکنان اثر واسطه ای و معنادار دارد.
شناسایی عناصر الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی با رویکرد داده بنیاد (مطالعه موردی: سازمان بنادر و دریانوردی، بندر شهید رجایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیت اجرا، توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبرگان و مطلعین کلیدی در حوزه قلمرو موضوعی تحقیق بودند که بر اساس رویکرد آگاهانه و به روش هدفمند و گلوله برفی تعداد 12 نفر برای مصاحبه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای(سندکاوی) و روش میدانی(مصاحبه و دلفی) استفاده شد. به منظور تعیین اعتبار یافته ها از مصاحبه با افراد کانونی و تکنیک های اشباع نظری، رویه های ویژه کدگذاری و برای تعیین روایی از تکنیک های جمع آوری داده ها از منابع متعدد، تحلیل موارد منفی و انعطاف روش استفاده شد. در نهایت برای تحلیل داده ها از تکنیک کدگذاری نظری استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی دارای 8 بعد، 27 مولفه و 83 شاخص است که اجزای مدل پارادایمی نهایی عبارتند از: شرایط علی(محیط آموزشی)؛ شرایط مداخله گر(ویژگیهای شایستگی محور یادگیرندگان)؛ بستر و زمینه حاکم(زمینه-سازی فرایند آموزش)؛ مقوله محوری(آموزش مبتنی بر شایستگی)؛ راهبردها(تدوین مدل شایستگی و...)؛پیامدها(آموزش های اثربخش، تمایل به خودتوسعه ای و ...).
بررسی تأثیر رابطه رهبر- عضو بر حسادت و رفتارهای کاری انحرافی: نقش تعدیل گر ادراک از عدالت سازمانی، عزت نفس و روان رنجوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی حسادت در ارتباط بین تعامل رهبر- عضو با رفتارهای کاری انحرافی انجام شده است. به علاوه، دراین راستا نقش های تعدیل کننده ادراک از عدالت رویه ای و توزیعی و ویژگی های شخصیتی عزت نفس و روان رنجوری نیز مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی است که با به کاربستن طرح پژوهش همبستگی اجرا شده است. جامعه آماری مشتمل بر کارکنان رسمی شاغل در مجتمع مس سرچشمه رفسنجان در تابستان 1397بود که مطابق با جدول کرجسی و مورگان، جهت دستیابی به حداقل حجم نمونه (317 نفر)، تعداد 410 پرسشنامه استاندارد به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبی بین کارکنان مذکور توزیع شد. ازاین بین، تنها 325 پرسشنامه قابل استفاده بود که نشان دهنده نرخ پاسخ 79 درصدی است. پس از اطمینان از نیکویی برازش و پایایی و روایی ابزار تحقیق، یافته های حاصل از تحلیل داده ها به روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار PLS، حاکی از آن است که کیفیت مبادله رهبر- عضو به طور معنی داری، حسادت در محل کار و متعاقباً رفتارهای کاری انحرافی را پیش بینی می کند. درادامه، آزمون روابط تعدیل گر (آماره کوهن) نشان داد که ادراک کارکنان از عدالت رویه ای و توزیعی، علی رغم کیفیت پایین مبادله رهبر- عضو، حس حسادت کم تری را در آنها ایجاد می نماید. درنهایت، شواهد نشان داد که کارکنان با عزت نفس بالا یا روان رنجوری اندک، با افزایش حسادت مقطعی، رفتارهای انحرافی کم تری را تجربه می کنند.
مدل سازی عوامل موثر بر شادی سازمانی با رویکرد مدل سازی تفسیری ساختاری فراگیر (TISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
129 - 158
حوزههای تخصصی:
شادی سازمانی یکی از موضوعات بسیار حیاتی در مدیریت و روان شناسی بوده و یکی از عوامل مؤثر بر بهره وری محسوب می شود. ازطرفی، نتایج گزارش های بین المللی حاکی از عدم شادی در کشور و به تبع آن در سازمان های ایران است که لزوم توجه بیش ازپیش به این مسئله آشکار می شود. لذا در این پژوهش محققان درصدد طراحی مدلی متشکل از عوامل مؤثر بر شادی سازمانی و همچنین کشف روابط ساختاری میان آن عوامل با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری فراگیر در بانک سپه می باشند. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است، جامعه موردمطالعه تحقیق، مدیران ارشد و میانی و خبرگان دانشگاهی می باشند. براین اساس، 10 نفر از مدیران ارشد و میانی بانک سپه و 5 تن از اساتید دانشگاهی در رشته مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی به صورت هدف مند قضاوتی انتخاب شدند. مدل طراحی شده حاوی 11 عامل اعتماد، خوش بینی، رضایت شغلی، امنیت شغلی و اقتصادی، اهداف کاری مشخص و مشترک، تعهد سازمانی، یادگیری سازمانی، احساس عدالت، صداقت، علاقه به کار و معنی داربودن کار است که در 8 سطح طبقه بندی شده است. یافته ها نشان می دهد که از میان مجموعه این عوامل، عامل اهداف کاری مشخص و مشترک به عنوان عامل زیربنایی شکل گیری شادی سازمانی کارکنان تشخیص داده شده است که به ایجاد حس عدالت در افراد در ساختار مزبور منجر شده و به تبع آن صداقت، امنیت شغلی و اقتصادی و خوش بینی تحقق یافته و درنهایت تعهد سازمانی پیامد نهایی آنها خواهد بود.
ارائه مدل بهینه قیمت گذاری محصولات فاسدشدنی (موردمطالعه فروشگاه زنجیره ای افق کوروش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان اساسی مدیریت درامد، در هر بنگاه قیمت فروش است که با مدیریت مؤثر آن، می توان حصول سود مورد انتظار بنگاه را تضمین کرد. در بازارهای رقابتیِ مربوط به کالاهای فاسد شدنی، قیمت گذاری با توجه به دوره عمر محصول به صورت پویا انجام می پذیرد. به این ترتیب تسریع در فروش کالاهای فاسد شدنی نزدیک به انقضا از راه ارائه انواع تخفیف و تعیین قیمت بالاتر برای محصولات تازه، امری ضروری است. در این راستا پژوهش حاضر به ارائه یک مدل بهینه سازی قیمت گذاری پویا با هدف حداکثرسازی درامد و کاهش هزینه ها پرداخته است. در این مدل با در نظر گرفتن شاخص تازگی محصول و اثر آن بر تقاضا، سیاست قیمت گذاری پویا اعم از ارائه تخفیف یا افزایش قیمت فروش در طول افق زمانی فروش شامل چندین دوره برابر با عمر محصول اتخاذ می شود. علاوه بر این باتوجه به هزینه های سفارش دوباره و هزینه های نگهداری سیاست تجدید موجودی و قیمت گذاری در هر دوره مورد نظر قرار گرفته است. مدل پیشنهادی در شرکت فروشگاه های زنجیره ای افق کوروش به کارگرفته و نتایج منجربه راهبرد قیمت گذاری مناسب (کاهش قیمت اولیه) در راستای حداکثرسازی درامد برای محصولات پروتئینی و سبزیجات آن مجموعه بوده است.
الگویی برای ارزیابی نظام مدیریت منابع انسانی با رویکرد استراتژیک (مطالعه موردی: شرکت های فعال در صنعت پتروشیمی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
159 - 177
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی به عنوان یک منبع ارزشمند و منحصربه فرد، تلقی می شود. امروزه طرح دیدگاه های جدید پیرامون ارزیابی نظام مدیریت منابع انسانی و ارائه الگو برای آن از اهمیت فزاینده ای برخوردار است. الگوهای ارزیابی نظام منابع انسانی به دنبال بهره وری هر چه بیشتر این منبع به منظور نیل به اهداف سازمانی است. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی نظام مدیریت منابع انسانی با رویکرد استراتژیک در شرکت های فعال در صنعت پتروشیمی ایران است. بر این اساس، یک مدل انتخاب و سپس از روش کیفی مطالعه موردی برای ارزیابی منابع انسانی در چند شرکت پتروشیمی، استفاده شد. بدین منظور، سه شرکت پتروشیمی با روش نمونه گیری هدف مند حداکثر اختلاف انتخاب شد و نظام مدیریت منابع انسانی آن ها مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی شرکت های سه گانه این پژوهش نشان می دهد که نظام مدیریت منابع انسانی در شرکت های فعال در صنعت پتروشیمی علی رغم سرمایه گذاری های بسیار زیاد در این حوزه، هنوز به بلوغ کافی از منظر نظام های منابع انسانی نرسیده است.
طراحی سیستم استنتاج فازی به منظور شناسایی اعضای هیات علمی با استعداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی افراد با استعداد یکی از مهم ترین دغدغه ها و وظایف مدیران منابع انسانی در سازمانهاست. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش توصیفی-پیمایشی است. با توجه به خلاء پژوهشی در حوزه شناسایی افراد با استعداد در پژوهش های گذشته، پژوهش حاضر با هدف شناسایی اعضای هیات علمی با استعداد تدوین شده است. برای این منظور از دو متغیر عملکرد(آموزشی و پژوهشی) و پتانسیل(توانایی فردی، آرزوهای شغلی و تعامل شغلی) اعضای هیات علمی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر 350 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه مازندران است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 110 نفر از اعضای هیات علمی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. داده های مربوط به عملکرد آموزشی با همکاری دفتر نظارت ارزیابی و نظارت، تضمین کیفیت و داده های مربوط به عملکرد پژوهشی با همکاری معاونت پژوهشی دانشگاه تهیه شده است. برای سنجش توانایی اعضای هیات علمی از فرم ارزیابی مدل سی-ای بی(2005) و نیز برای ارزیابی آرزوهای شغلی و تعامل شغلی به ترتیب از دو پرسشنامه استاندارد نادی و همکاران(1389) و شافلی و همکاران(2006) استفاده شده است. روایی محتوا پرسشنامه ها توسط خبرگان و پایایی پرسشنامه آرزوهای شغلی(8/81) و تعامل شغلی(9/91) می باشد. بعد از خوشه بندی اولیه بر روی داده ها، سیستم استنتاج فازی با دو ورودی(عملکرد و پتانسیل) و یک خروجی(استعداد) در پنج سطح تعریف شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار متلب(R2018b,v9) استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بیشتر اعضای هیات علمی72/42 % در بخش "متوسط" قرار دارند. همچنین 82/11 % در بخش "خیلی کم"، 37/16 % در بخش "کم"، 45/25 % در بخش "زیاد" و 64/3 % در بخش "خیلی زیاد" قرار گرفتند
شناسایی عوامل تاثیرگذار بر رفتار کارآفرینانه سازمانی و نقش آن در پیاده سازی استراتژی کارآفرینی در بانک قوامین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
97 - 107
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به شناسایی عوامل تاثیرگذار بر رفتار کارآفرینانه سازمانی و نقش آن در پیاده سازی استراتژی کارآفرینی در بانک قوامین می پردازد. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق جزو روشهای علی قرار می گیرد و در کل یک روش توصیفی پیمایشی می باشد. جامعه پژوهش حاضر مدیران و کارمندان بانک قوامین در شهر تهران می باشد. باتوجه به اینکه در این تحقیق از روش اکتشافی و معادلات ساختاری و رتبه بندی استفاده گردیده است نیاز به حداقل 200 نفر نمونه آماری بود . برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد. در این تحقیق با توجه به اینکه حجم جامعه حدوداً600 نفرتخمین زده شد که با این ترتیب 250 پرسشنامه توزیع که 233 عدد مناسب و خوانا عودت گردید. برای مدل سازی و تجزیه و تحلیل نتایج نهایی، از نرم افزار SPSS و آموس استفاده گردید. در این تحقیق برای تعیین پایایی پرسشنامه ها در میان جامعه آماری به صورت تصادفی از مدیران و کارکنان بانک قوامین در شهر تهران توزیع گردید و با روش دلفی وبا استفاده از نظر متخصصین امر متغیرهای اثرگذار کارآفرینی سازمانی استخراج و با تلفیق آن با متغیرهای استخراج شده از مقالات پرسشنامه ها توزیع گردید. پس از جمع آوری نتایج پرسشنامه مولفه های اثر گذار رفتارکارآفرینانه سازمانی به تعداد 7 مولفه استخراج و مبنای تحلیل و آزمون های آماری قرار گرفتند. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه محاسبه شد که مقدار آن برابر با 82/0 به دست آمد. با توجه به جدول خروجی نرم افزار آموس و رتبه بندی انجام شده راهبرد تمایز با ضریب 785/0 درصد بالاترین رتبه و بعد از آن به ترتیب اطلاعات هوشمند با ضریب 651/0، راهبرد مشارکت در نوآوری با ضریب 586/0، رویکرد کارآفرینانه با ضریب 564/0 و بازارسنجی کارآفرینانه با ضریب 472/0 در سنجش پیاده سازی استراتژی کارآفرینی نقش داشتند.
ارائه مدل ارتقای شایستگی حرفه ای مدیران گروه های علمی دانشگاه آزاد اسلامی به روش کیفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
19 - 32
حوزههای تخصصی:
یکی از نهاد های مهمی که در عصر جهانی شدن منجر به تحولات زیادی شده است آموزش عالی می باشد. تحولات و پیشرفت سریع فناوری و همینطور ارتباطات سریع منجر به ایجاد مفاهیم و امکانات جدید در حوزه های مختلف آموزش عالی شده است. دانشگاه های ما هم با مواجهه با این تغییر و تحولات دچار چالش های متعددی شده اند. بر این اساس، در این پژوهش به منظور ارائه مدل ارتقای شایستگی حرفه ای مدیران گروه های علمی دانشگاه آزاد اسلامی به روش کیفی، با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی؛ با شناسایی 651 کد مفهوم، کدگذاری و دسته بندی آنها در سه مرحله نهایتا 186 شاخص اصلی؛ در شش بعد و 39 مولفه، تبیین و در ادامه با استفاده از تکنیک دلفی سه مرحله ای در بین 32 نفر از خبرگان علمی و اجرایی، این شاخص ها مورد جرح و تعدیل قرار گرفت. نهایتا مدل ارتقای شایستگی حرفه ای مدیران گروه های علمی دانشگاه آزاد اسلامی در شش بعد اخلاق حرفه ای، صلاحیت (اعتبار) حرفه ای، ویژگی های شخصیتی حرفه ای، دانش حرفه ای (تدریس اثربخش)، ارتباطات حرفه ای ارائه شد.
ترویج رفتارهای فرانقش و همکاری کارکنان از راه ارتباطات درون سازمانی: مطالعه میانجی گری ابهام نقش و تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
125 - 150
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : تمایل به انجام رفتارهای سازنده و داوطلبانه و همکاری مؤثر با کارکنان به شناخت و بهسازی بسترهای مناسب نیاز دارد. بدین منظور پژوهش حاضر نقش ارتباطات درون سازمانی را با میانجی گری ابهام در نقش و تعهد سازمانی بررسی کرده است. روش شناسی : این پژوهش کاربردی و توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری آن را کارکنان شرکت آب منطقه ای استان گیلان به تعداد 1008 نفر تشکیل می دهند که از میان آنها 278 نفر به صورت تصادفی عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با کمک پرسشنامه به روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و اسمارت پی .ال اس تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها : ارتباطات درون سازمانی با تعهد سازمانی رابطه مستقیم و با ابهام نقش رابطه معکوس دارد. تعهد سازمانی نیز با رفتار فرانقش و همکاری کارکنان رابطه مستقیم و ابهام نقش با رفتار فرا نقش رابطه معکوس دارد ولی رابطه آن با همکاری کارکنان تایید نشد. نتیجه گیری : بهسازی ارتباطات درون سازمانی می تواند با افزایش آگاهی و علاقمندی نسبت به اهداف و ماموریت سازمان و نقش مورد انتظار از کارکنان تمایل به انجام رفتارهای فرانقش و همکاری برای دستیابی به این اهداف را تقویت کند.
طراحی مدل نظام جبران خدمات کارکنان دانشی در سازمان های دانش بنیان فناوری محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جبران خدمات نیروی انسانی در سازمان های دانش بنیان به دلیل نقش کلیدی آنها در توسعه فناوری کشور موضوعی بسیار حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضع موجود جبران خدمات و ارائه یک مدل نظام جبران خدمات در سازمان های دانش بنیان فناوری محور است. روش شناسی این پژوهش ترکیبی است. جامعه آماری در بخش کمی شامل 220 نیروی دانشی سازمان های دانش بنیان دانشگاه صنعتی شریف بودند که سازمان خود را ترک کرده بودند. از این تعداد، ۱۳۸ نفر به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کیفی مشتمل بر مدیران و سرپرستان سازمان های دانش بنیان دانشگاه صنعتی شریف بودند که 30 نفر از آنها به روش گلوله برفی انتخاب شدند. برای تجریه وتحلیل داده ها در بخش کمی از آزمون تی و فریدمن و در بخش کیفی از روش تحلیل تم استفاده شد. نتایج گام کمی نشان می دهد تمامی مؤلفه های شانزده گانه جبران خدمات که ذیل پنج بعد حقوق و دستمرد، مزایا، تعادل کار زندگی، عملکرد و شناخت و فرصت های مسیر شغلی و پیشرفت قرار دارند، پایین تر از حد متوسط ارزیابی شده اند. درنهایت پنج مضمون فراگیر تحت عنوان «عوامل مداخله گر درون سازمانی»، «عوامل مداخله گر برون سازمانی»، «جبران خدمات در سازمان دانشی»، «پیامدهای فردی» و «پیامدهای سازمانی» جهت طراحی مدل نظام جبران خدمات احصا شدند.
شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر تصمیم گیری اخلاقی در سازمان با استفاده از مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۵
79 - 108
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توجه مدیران به پیامدها و جوانب اخلاقی تصمیم گیری های سازمانی می تواند به ارتقای وجهه و اعتبار اجتماعی سازمان یاری رساند. در این راستا پژوهش حاضر به شناسایی و تعیین روابط میان عوامل مؤثر بر تصمیم گیری اخلاقی پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش آمیخته متوالی (کیفی کمی) است. شناسایی عوامل مورد نظر با روش فراترکیب و تعیین روابط میان آن ها به کمک مدل سازی ساختاری تفسیری انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش اول شامل پژوهش های موجود و قابل دسترس در پایگاه های علمی معتبر کشور در زمینه تصمیم گیری اخلاقی و در بخش دوم مدیران و کارکنان شرکت دانا سرمایه شهر شیراز که درگیر مسائل مالی هستند بوده است. نمونه گیری با روش هدفمند انجام شده است. یافته ها: مهم ترین عوامل مؤثر بر تصمیم گیری اخلاقی شامل 15 عامل فردی، سازمانی، اجتماعی و محیطی بوده است که روابط آن ها در قالب شش سطح تأثیرگذاری ارائه شده است. نتیجه گیری: ترویج تصمیم گیری اخلاقی در میان مدیران نیازمند تقویت پیشایندهای آن است و در اولویت قرار دادن عوامل دارای بیشترین اثرگذاری به ارتقای اثربخشی این تلاش ها کمک خواهد کرد.
شناسایی عوامل سازمانی مؤثر بر دانشگاه کارآفرین (با رویکرد فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
425 - 456
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارائه تصویری جامع از عوامل سازمانی مؤثر بر دانشگاه کارآفرین از طریق ترکیب تحقیقات پیشین انجام شد. روش پژوهشْ کیفی با رویکرد فراترکیب بود. بدین منظور پس از جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی، در فاصله زمانی 1998 تا 2017، تعداد 325 مقاله در حوزه دانشگاه کارآفرین ارزیابی و در نهایت 65 مقاله، که به صورت مستقیم موضوع دانشگاه کارآفرین را بررسی کرده بودند، به روش هدفمند، انتخاب و وارد مرحله تحلیل شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری استفاده شد. پس از تحلیل یافته های محققان قبلی و ترکیب نتایج حاصله، تعداد 21 کد و 10 مفهوم و 5 مؤلفه شناسایی و اعتبار آن ها از طریق آزمون کاپای کافمن تأیید شد. سپس، میزان اهمیت و اولویت کدهای شناسایی شده با روش آنتروپی شانون تعیین شد. بر اساس یافته های تحقیق، کدهای رهبری قوی و همه جانبه و پشتیبان ساختار منعطف و متمایز و روحیه و نگرش کارآفرینانه اعضا و فرهنگ سازمانی کارآفرینانه بیشترین ضریب اهمیت را در توسعه دانشگاه کارآفرین داشتند. در نهایت، پس از طی مراحل پژوهش، الگوی مؤلفه های سازمانی مؤثر بر دانشگاه کارآفرین ترسیم شد. نتایج ْ مؤید نقش رهبری و فرهنگ در تحول دانشگاه ها در جهت کارآفرینی بود. این پژوهش، با اتخاذ رویکردی جامع، بینش هایی ارزشمند در زمینه دانشگاه های کارآفرین ارائه می دهد.
ارائه الگوی خودتوسعه ای رهبران دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی خودتوسعه ای رهبران دانشگاهی انجام شده است. روش پژوهش کیفی بوده که به این منظور، از فراترکیب و برای تأیید مدل از مصاحبه استفاده شده است. جامعه پژوهش در بخش فراترکیب 2670 سند علمی (شامل مقالات، کتاب ها، رساله ها و گزارش های کاری) بود که 70 عدد از آنها به عنوان نمونه انتخاب شد. جامعه پژوهش در بخش مصاحبه، صاحب نظران رهبری دانشگاهی در دانشگاه های دولتی شهر تهران بوده اند که 13 نفر از آنان به عنوان نمونه به روش هدف مند، انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از فیش فراترکیب و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تأمین اعتبار یافته های پژوهش از ابزار حیاتی گلین (2006) و فرایند ساخت یافته نگارش و تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته های فراترکیب به شناسایی پنج بعد کلیدی خودتوسعه ای رهبران دانشگاهی ازجمله عوامل زمینه ای فردی و سازمانی خودتوسعه ای، فرایند و راهبردهای خودتوسعه ای و درنهایت دستاوردهای خودتوسعه ای منجر گردید که در مصاحبه ها نیز تأیید و درنهایت، مدل نهایی خودتوسعه ای رهبران دانشگاهی در 5 بُعد کلیدی، 24 مؤلفه و 49 زیرمؤلفه طراحی شد.
شناسایی چالش های مدیریت منابع انسانی در بخش دولتی و تأثیر آن بر بهره وری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی چالش های مدیریت منابع انسانی در بخش دولتی و تأثیر آن بر بهره وری انجام شده است. روش تحقیق، آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحقیق روایتی که یکی از روش های تحقیق کیفی است و ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند جهت گردآوری داده ها استفاده شده است. مصاحبه ها با 8 نفر از مدیران منابع انسانی و کارشناسان خبره، صورت گرفته است که دارای ویژگی حداقل سه سال سابقه فعالیت در حوزه منابع انسانی در وزارت جهاد و کشاورزی، سازمان امور اداری و استخدامی، سازمان بهزیستی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بوده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد 31 چالش در حوزه مدیریت منابع انسانی براساس مدل سه شاخگی در سازمان های دولتی وجود دارد که بیشترین فراوانی به دست آمده مربوط به چالش های "نبود نظام مدیریت منابع انسانی یکپارچه"، "سیاست های بالادستی"، "قانون" و "عدم شایسته سالاری" است. در بخش کمی جامعه آماری وزارت علوم تحقیقات و فناوری به عنوان وزارتخانه منتخب با تعداد جامعه 432 نفر درنظر گرفته شده است که ازطریق فرمول کوکران 203 نفر انتخاب شده اند و برای تحلیل داده های کمی و آزمون مدل پژوهش از آزمون مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در هر سه مورد مربوط به چالش های حوزه ساختاری، رفتاری و زمینه ای بیشتر از 96/1 می باشد که می توان گفت عوامل ساختاری، رفتاری و زمینه ای بر بهره وری تأثیر منفی و معنی داری دارند؛ یعنی با افزایش چالش های مرتبط با عوامل ساختاری، رفتاری و زمینه ای، بهره وری کاهش می یابد.