فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۲٬۸۹۲ مورد.
بررسی نقش فناوری اطلاعات در کاهش فساد اداری از طریق افزایش شفافیت اطلاعات، بهبود پاسخ گویی و ارتقاء اعتماد و درستی: مورد مطالعه شعب بانک صادرات شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه شفافیت اطلاعات، بهبود پاسخ گویی و ارتقاء اعتماد و درستی ناشی از استفاده فناوری اطلاعات (تلفن و فکس، کامپیوتر و خدمات بانکداری الکترنیک) با کاهش فساد اداری در شعب بانک صادرات شهر اصفهان است. روش این پژوهش، از نوع همبستگی- پیمایشی است. در این پژوهش، با استفاده از جدول کهن، مورگان و کرجسای تعداد نمونه 269 نفر به شکل تصادفی طبقه بندی شده از بین 900 نفر کل کارکنان شعب بانک صادرات شهر اصفهان انتخاب گردید. اطلاعات مربوط از طریق دو پرسشنامه محقق ساخته با روایی محتوایی تأیید شده توسط صاحب نظران و پایایی با ضرایب آلفای کرونباخ برابر 96/0 و 92/0 استخراج شد. نتایج با استفاده از روش های آمار توصیفی، آزمون ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چند متغیره، و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که شفافیت اطلاعات، بهبود پاسخ گویی و ارتقاء اعتماد و درستی ناشی از فناوری اطلاعات شامل تلفن و فکس، کامپیوتر و خدمات بانکداری الکترونیک با کاهش فساد اداری رابطه معنی دار و مستقیم دارد.
بررسی موانع توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در دانشگاه های جامع دولتی و ارائه راهکار های مناسب: پیمایشی پیرامون دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
139 - 160
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش موانع توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در دانشگاه تهران بررسی شده است. پس از بررسی ادبیات و کسب نظرات صاحب نظران، پنج مؤلفه به صورت نهایی شناسایی و مبنای طراحی سؤال های پرسش نامه قرار گرفت. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش را کلیه کارشناسان ICT (متخصصان، مهندسان و افراد مسئول در بخش IT) تمامی دانشکده ها، مؤسسه ها، مراکز و اداره های دانشگاه تهران، در نیم سال دوم سال تحصیلی 88-1387 تشکیل داده اند که از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. روش پژوهش حاضر از دید هدف کاربردی و روش گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. برای تجزیه وتحلیل سؤال های پژوهش از روش های آمار توصیفی و آزمون خی دو استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که موانع توسعه ICT در دانشگاه تهران، به ترتیب عبارتند از: موانع آموزشی (موانع پدگوژیکی)، موانع فنی تکنولوژی (موانع زمینه ای)، موانع بودجه ای و موانع قانونی. در پایان به منظور برطرف کردن این موانع، پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
مقایسه وضعیت مدیریت داده های کارازمایی بالینی دارویی با استانداردهای مدیریت مطلوب داده های بالینی در مراکز تحقیقاتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران سال 90(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اجرای مدیریت مطلوب داده ها، برای هر کارآزمایی بالینی ضروری است. با این حال ممکن است این مسأله در طول مراحل برنامه ریزی و اجرای کارآزمایی بالینی نادیده گرفته و مورد غفلت واقع شود. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی وضعیت مدیریت داده های کارآزمایی های بالینی در مراکز تحقیقاتی از مرحله ی برنامه ریزی تا ذخیره ی آن بر اساس استاندارد بین المللی بود.
روش بررسی: مطالعه از نوع توصیفی- تطبیقی و مقطعی بود که در سال 1390 انجام شد. مطالعه کارآزمایی بالینی دارویی که در مراکز تحقیقاتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی انجام شد، جامعه ی پژوهش این مطالعه بود. 42 مرکز تحقیقاتی بر اساس امتیاز ارزشیابی وزارت بهداشت به سه گروه قوی، متوسط و ضعیف تقسیم شدند. از هر گروه مراکز تحقیقاتی، 15 کارآزمایی بررسی شد. کلیه ی مدارک و مستندات و هر نوع منبعی در رابطه با کارآزمایی های بالینی مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، چک لیست شامل 239 سؤال بود که بر اساس استاندارد مدیریت مطلوب داده های بالینی تدوین شده بود. جهت سنجش روایی محتوای، چک لیست بین ده نفر از متخصصان مربوطه توزیع گردید. برای تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون های Mann-Whitney U و One-Way ANOVA استفاده شد.
یافته ها: تفاوت معنی دار آماری بین میانگین گروه های مراکز تحقیقاتی قوی، ضعیف و متوسط وجود داشت. همچنین میانگین در دو گروه مراکز قوی و متوسط برای اهداف مربوط به گزارش دهی و کنترل کیفیت داده ها با یکدیگر یکسان بود، اما با مراکز ضعیف تفاوت داشتند. بالاترین میانگین به دست آمده، مربوط به نحوه ی گزارش دهی داده ها بود که به ترتیب در مراکز قوی، متوسط و ضعیف 82 درصد، 81 درصد و 75 درصد بوده است. همچنین کمترین میانگین مربوط به کنترل کیفیت داده ها به مقادیر 09/0 درصد، 07/0 درصد و 0 درصد در مراکز قوی، متوسط و ضعیف بوده است.
نتیجه گیری: مدیریت داده های کارآزمایی های بالینی که توسط مراکز تحقیقاتی انجام شده است در تطابق با استاندارد بین المللی از وضعیت مطلوبی برخوردار نبود. بنابراین، ایجاد استانداردهای ملی مدیریت داده با در نظر گرفتن جزئیات فنی، تشکیل کمیته های نظارت و کنترل کیفیت داده ها و نیز آموزش اصول مدیریت داده ی مطلوب به مجریان و کلیه ی همکاران مطالعات کارآزمایی بالینی جهت برآورده کردن انتظارات ملی و بین المللی و همچنین دستیابی به داده های با کیفیت و معتبر در ایران ضروری به نظر می رسد.
بررسی مکانیسم های امنیتی در سیستم های اطلاعات بیمارستانی بر اساس استاندارد امنیتی هیپا (Health Insurance Portability and Accountability Act) در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از ویژگی های اساسی سیستم اطلاعات بیمارستانی، حفظ محرمانگی می باشد. تحقیقات نشان می دهد که در کشور ما الزامات امنیتی پرونده ی الکترونیک سلامت به طور کامل و دقیق به کار گرفته نمی شود. این پژوهش با هدف تعیین درصد اعمال مکانیسم های حفاظتی استاندارد های امنیتی
(Health insurance portability and accountability act یا HIPAA) در بیمارستان های منتخب آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1389 انجام پذیرفت.
روش بررسی: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- مقطعی بود. جامعه ی پژوهش، بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز مجهز به سیستم اطلاعات بیمارستانی بود. ابزار جمع آوری داده ها، چک لیستی بر اساس قانون استاندارد امنیتی HIPAA بود. روایی ابزار با روش روایی محتوی سنجیده شد. نحوه ی جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه با مسؤولین فن آوری اطلاعات بیمارستان های مورد مطالعه بود. تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی انجام شد.
یافته ها: از هفت مورد مکانیسم حفاظتی مدیریتی الزامی (تحلیل خطر، مدیریت خطر، خط مشی مجازات، بررسی فعالیت های سیستم اطلاعات، طرح پشتیبان داده ها، طرح بهبودی سانحه، طرح عملیات شیوه ی اورژانسی)، دو مورد مدیریت خطر و طرح پشتیبان داده ها، به طور کامل در همه ی بیمارستان ها و دو مورد مکانیسم حفاظتی فیزیکی الزامی (منهدم کردن و استفاده ی مجدد از رسانه ها) در اکثر بیمارستان ها اعمال می شد. از دو مورد مکانیسم فنی الزامی، شناسایی کاربر واحد، به طور کامل و رویه ی دسترسی اورژانسی، تنها در یک بیمارستان اعمال می شد.
نتیجه گیری: در جهت افزایش میزان اعمال مکانیسم حفاظتی مدیریتی الزامی، می بایست برنامه ریزی اجرایی انجام گیرد. اعمال کامل مکانیسم های حفاظتی فیزیکی الزامی که فاصله ی چندانی تا اجرای کامل آن در همه ی بیمارستان های تحت مطالعه وجود نداشت و مکانیسم حفاظتی فنی الزامی، گام های مهمی در جهت ارتقای سیستم امنیتی در نظام اطلاعات بیمارستان ها خواهد بود.
تأثیر توانمندسازی روان شناختی کارکنان بر توسعه ی ظرفیت خلق دانش در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
107 - 126
حوزههای تخصصی:
در عصر دانایی محوری، دانش ارزشمندترین سرمایه ی سازمان های پیشرو و مدیریت دانش نیز، مهم ترین وظیفه آنها به شمار می رود. یکی از اقدامات اصلی فرایند مدیریت دانش، خلق دانش است که تأثیر بسیار تعیین کننده ای در ارتقای توان نوآوری و درنتیجه، موفقیت و رقابت پذیری سازمان های دانش بنیان دارد. میزان خلق دانش جدید در سازمان نیز تا حدود زیادی به توان و تمایل افراد برای مشارکت فعالانه در اقدامات مدیریت دانش بستگی دارد و توانمندسازی کارکنان نیز تأثیر قابل توجهی بر توسعه ی این قابلیت ها دارد. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی این مسئله می پردازد که ابعاد توانمندسازی روان شناختی چگونه و تا چه میزان بر ارتقای ظرفیت خلق دانش در سازمان تأثیر می گذارند. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری آن نیز شامل مدیران و کارشناسان شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران به تعداد 950 نفر است که با نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام شده و 274 نفر آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که همه ابعاد توانمندسازی روان شناختی بر ظرفیت خلق دانش در سازمان تأثیری معنادار و مثبت دارند. بر این مبنا پیشنهادهایی به مدیران و پژوهشگران ارائه می شود.
مقاله انگلیسی: فناوری اطلاعات وتغییرکارایی درسیستم بانکی هند (Information Technology and efficiency changes in Indian Banking System)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر استفاده از فن آوریهای جدید و خدمات مرتبط با بانکداری در حال افزایش هستند. ظهور فن آوریهای جدید به شکل کامپیوتر و ارتباطات به طور کامل باعث تغییر در کسب وکار بانکها و نحوه ی انجام بانکداری شده است. این فن آوری ها، چشم اندازهایی جدید به شکل امکانات وفرصت های نو برای بخش بانکی در سراسرجهان به ارمغان آورده اند. هدف پژوهش حاضر نشان دادن ارتباط بین فن آوری اطلاعات و کارایی بانکها در کشور هند است. این تحلیل نشان می دهد که فن آوری اطلاعات تأثیر مثبتی بر کارایی سیستم بانکی در هند داشته و همچنین نتیجه ی تحقیق گویای این موضوع است که از میان بانکهای مورد مطالعه، بانک ICICI درهردومدل بازده ی ثابت و متغیر نسبت به مقیاس کاراترین بانک بوده و بانکهای Bank of India وState Bank of India در رتبه های بعد از آن قرار می گیرند.
بررسی وضعیت موجود اشتراک گذاری دانش بین اعضای هیأت علمی دانشگاه ها (مطالعه موردی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی وضعیت موجود اشتراک گذاری دانش بین اعضای هیأت علمی و شناسایی میزان تأثیرگذاری مؤلفه های مدل رفتار برنامه ریزی شده بر رفتار و قصد به اشتراک گذاری دانش می باشد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد تشکیل می دهند که تعداد آن ها در زمان انجام تحقیق 435 نفر بودند. از این تعداد 231 نفر بر اساس جدول مورگان، با روش تصادفی طبقه ای به نسبت هر دانشکده به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش جهت گردآوری داده ها، پرسشنامه بود. جهت تجزیه تحلیل داده ها از آزمون های t تک نمونه ای، همبستگی، رگرسیون و آمار توصیفی استفاده شد. نتایج آزمون t مشخص کرد که اشتراک گذاری دانش بین اعضای هیأت علمی، به غیر از مؤلفه قدرت دانشی در تمامی مؤلفه های مورد بررسی از سطح نسبتاً مطلوبی برخوردار است. بین تمامی متغیرهای تحقیق (به غیر از مؤلفه قدرت دانشی) رابطه مثبت و معنی داری مشاهده گردید. قصد به اشتراک گذاری بیشترین نقش را در توضیح رفتار به اشتراک گذاری دانش و نگرش نسبت به اشتراک گذاری دانش بیشترین نقش را در توضیح قصد به اشتراک گذاری دانش داشت.
مدل انتخاب نرم افزار مدیریت خدمات فناوری اطلاعات مبتنی بر رویکرد تاپسیس فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
103 - 118
حوزههای تخصصی:
تعداد فزاینده ای از سازمان ها در حال اجرای چارچوب های مختلف مدیریت خدمات فناوری اطلاعات (ITSM)، به منظور بهبود خدمات و فرایندهای فناوری اطلاعات خود هستند. برای پیاده سازی موفق پروژه های ITSM در یک سازمان، انتخاب سیستم مناسب ITSM ضروری است. ارزیابی و انتخاب بسته های نرم افزاری ITSM، فرایندی پیچیده و وقت گیر است. انتخاب سیستم نامناسب ممکن است پُرهزینه باشد و تأثیرات بسیار بدی بر فرایندها و خدمات فناوری اطلاعات سازمان بگذارد. این نوشتار بر اساس روش تاپسیس فازی، مدلی برای حل چنین مسئله ای ارائه می کند. این مدل مبتنی بر چارچوب ITIL است که معیارهای انتخاب سیستم ITSM را به دو دسته عمده کارکردی (استراتژی خدمت، طراحی خدمت، انتقال خدمت، عملیات خدمت، بهبود مستمر خدمات) و غیرکارکردی (کیفیت، فنی، فروشنده و پیاده سازی) تقسیم می کند که به طور کلی شامل چهل وشش معیار انتخاب است. درنهایت، یک مثال عددی در یک شرکت ارائه دهنده خدمات فناوری اطلاعات در ایران آورده شده است تا استفاده از مدل معرفی شده را نشان دهد.
خودراهبری و مدیریت دانش فردی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین ابعاد خودراهبری و مدیریت دانش فردی مدیران است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه ی آماری آن، کلیه ی مدیران حوزه های آموزشی، پژوهشی، دانشجویی، اداری و مالی و همچنین مدیران گروه یا رؤسای بخش در دانشگاه های شیراز و علوم پزشکی مشهد را در سال تحصیلی 90-1389 دربر می گیرد. ابزار تحقیق، شامل دو مقیاس خودراهبری (شیخ نظامی، 1376) و مدیریت دانش فردی، (محقق ساخته) است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که رابطه بین ابعاد خودراهبری و مدیریت دانش فردی مدیران مثبت و معنادارند
به کارگیری سیستم چندعامله هوشمند در تصمیم گیری با رویکرد مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
219 - 244
حوزههای تخصصی:
امروزه تصمیم گیران در سازمان به بررسی دائم تغییرات در محیط و سازمان نیاز دارند و در صورت لزوم تغییرات لازم را ایجاد می کنند. به همین دلیل آگاهی از سازمان و محیط در امر تصمیم گیری، حیاتی است. مدیریت دانش عاملی اصلی برای مزیت رقابتی سازمان ها شمرده می شود و سازمان ها سرمایه گذاری های کلانی در ایجاد پایگاه های دانش متمرکز در جهت بهبود فرایند کسب وکار، ارتقای توزیع دانش و نگهداری تجربه ها، حتی بعد از ترک کارمندان از سازمان انجام می دهند. همچنین سازمان ها در تلاش برای یافتن ابزارهایی برای انجام فرایند مدیریت دانش با سرعت و دقت بالا هستند. یکی از ابزارهایی که در این زمینه مؤثر و کارا بودن خود را اثبات کرده است، عامل های هوشمند است. در این پژوهش، هدف ارائه یک زیرساخت از مدیریت دانش با به کارگیری عامل های هوشمند است؛ به گونه ای که همه جوانب مدیریت دانش را در نظر بگیرد و موجب تسهیل در تصمیم گیری های سازمان شود. شبیه سازی سیستم پیشنهادی در یک کارخانه تولید خودرو، بیانگر کارایی و مؤثر بودن آن در پشتیبانی و بهبود تصمیم گیری است.
اولویت بندی موانع پیاده سازی مدیریت منابع انسانی از منظر مدل هم افزایی الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سرمایه ی انسانی مهم ترین وجه تمایز میان سازمان ها به شمار می رود. این که این سرمایه چه گونه مدیریت شود، می تواند تعیین کننده ی برتری رقابتی یک شرکت در آینده باشد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی چالش های پیاده سازی مدیریت منابع انسانی الکترونیک براساس مدل هم افزایی الکترونیک است. تحقیق از نوع توصیفی از شاخه ی میدانی بوده است. جامعه ی آماری تحقیق، شامل مدیران شرکت ذوب آهن اصفهان می باشد که با توجه به فرمول آماری، حجم نمونه تعداد120نفر برآورد شد. از آزمون t تک متغیره، آزمون فریدمن و نمودار مقایسه ای رادار برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل سیستم هم افزایی الکترونیک موجود در پیاده سازی مدیریت منابع انسانی الکترونیک شرکت ذوب آهن، مانع به وجود می آورد.
ارایه یک روش ترکیبی در تدوین روش شناسی پیاده سازی مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمانی که سازمان ها به منظور بهبود عملکرد کسب وکار و افزایش ظرفیت نوآوری خود در تلاش هستند، توجه شان به طور فزاینده ای بر چگونگی مدیریت دانش شان متمرکز می شود. این دلیلی برای پاسخ به این سئوال است که چرا دانش یک اسلحه استراتژیک برای کسب مزیت رقابتی در دنیای کسب وکار امروزی است. یکی از دلایلی که خیلی از سازمان ها هنوز هم با مدیریت دانش مشکل دارند و در به دست آوردن مزایای بالقوه آن به طور کامل، با شکست رو به رو می شوند، ناشی از فقدان یک پایه علمی به منظور راهنمایی آنها در پیاده سازی آن است. یک چارچوب پیاده سازی مدیریت دانش قوی، با فراهم نمودن اصول و دستورالعمل مناسب به سازمان ها کمک می کند تا این مشکل را برطرف نمایند. این پژوهش به منظور فراهم نمودن یک روش شناسی جامع، هفت تواناساز مدیریت دانش و شش فرآیند مدیریت دانش را به عنوان معیارهایی برای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان انتخاب کرده است. این پژوهش از نوع پژوهش کاربردی بوده و در یکی از صنایع کشتی سازی کشور پیاده سازی شده است. داده ها از طریق پرسشنامه و مصاحبه با مسئولان جمع آوری شده و از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره و آنتروپی شانن جهت جمع بندی یافته ها استفاده شده است. در ارزیابی صورت گرفته عواملی مانند فرهنگ و منابع انسانی در توانمندسازها و خلق دانش در فرآیندها، به عنوان اولویت های سازمان به منظور شروع برنامه های مدیریت دانش انتخاب شدند که بر مبنای آن استراتژی دانش سازمان مشخص شده و برنامه های بهبود دانشی تدوین گردیده است.
طبقه بندی مدل های کسب وکار وب 2.0 و ارتباط آن با ویژگی های وب 2.0(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فناوری اطلاعات دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
169 - 190
حوزههای تخصصی:
وب 2.0 تنها یک فناوری یا یک استاندارد نیست، بلکه مجموعه ای از مفاهیم و ویژگی هاست. مفاهیم و ویژگی های وب 2.0 توجه بیشتری را می طلبد؛ چراکه مطالعات گذشته تنها به برخی از این مفاهیم و ویژگی ها اشاره کرده اند. برای ارائه دیدی کامل از وب 2.0، این ویژگی ها از طریق مرور ادبیات جمع آوری و چارچوبی از ویژگی های وب 2.0 ارائه می شود. همچنین با توجه به عدم وجود دسته بندی یکپارچه و کاملی از مدل های کسب وکار وب 2.0 و تنوع رویکردها و تعداد اندک مدل ها، پژوهش پیش رو با استفاده از روش فراترکیب، این مدل ها را بررسی، مقایسه و یکپارچه کرده است. در این پژوهش، دسته بندی جدیدی از مدل های کسب وکار وب 2.0 ارائه شده است و ارتباطی مفهومی بین ویژگی های وب 2.0 و مدل های کسب وکار وب 2.0 ایجاد کرده و مهم ترین ویژگی های هر مدل کسب وکار بیان شده است. در پایان، مثال هایی واقعی از سایت های ایرانی و سایت های جهانی برای هر مدل، از طریق مشاهده و بررسی سایت ها یا از درون مطالعات گذشته ارائه شده است.
بررسی رابطه بین تسهیم دانش و نوآوری در سازمان های خدمات مالی: بانک رفاه کارگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف عمده مدیریت دانش و به دنبال آن تسهیم دانش، ایجاد و سازمان دهی محیطی است که در آن افراد دانش خود را توسعه داده، با یکدیگر تبادل نموده، دانش دیگران را با دانش خود ترکیب کرده و سرانجام آن را به کار ببندند. نوآوری فرایندی است که در آن دانش با هدف خلق دانش جدید کسب، تسهیم و تلفیق می شود تا در محصولات و خدمات جدید به کارگرفته شود. مطالعات مختلف نشان داده است که مفهوم نوآوری ارتباط نزدیکی با خلق و تسهیم دانش دارد. تسهیم دانش و گوناگون سازی آن برای ایجاد دانش جدید و نوآوری بسیار ضروری می باشد.
هدف اصلی این مقاله سنجش رابطه بین تسهیم دانش و نوآوری می باشد که از روش های تسهیم دانش بر اساس مدل دیکسون برای سنجش میزان تسهیم دانش و همچنین از مدل ازریابی برتری کسب و کار به منظور اندازه گیری میزان نوآوری با استفاده از ابزار پرسشنامه در میان 96 نفر از کارکنان در بانک رفاه کارگران صورت پذیرفته است و در سطح اطمینان 95 درصد، نتایج نشان دهنده وجود رابطه معنادار و مثبت میان تسهیم دانش و نوآوری می باشد. علاوه بر آن، نتایج مشابه میان متغیرهای تسهیم دانش آشکار، تسهیم دانش پنهان، تسهیم دانش استراتژیک ، تسهیم دانش کارشناسی با نوآوری مشاهده شد. در انتها نیز محدودیت های پژوهش و پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
مفهوم پردازی مدل های کسب وکار الکترونیک صنعت بانکداری و ارائه الگو در بانکهای نوظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان فناوری اطلاعات، سازمان ها را ناگزیر از تغییر و تحول در مدل های کسب وکار خود نموده است. این مقاله با هدف مفهوم پردازی مدل های کسب وکار الکترونیک صنعت بانکداری و ارائه الگوی منسجم بر اساس مطالعه ی بانک- های نوظهور کشور، مبتنی بر روش شناسی «نظریه برخاسته از داده ها» مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های بدست آمده در مجموع 112 مقوله در مرحله کدگذاری باز و 27 گزاره در مرحله کدگذاری محوری حاصل شد. در نهایت، در مرحله کدگذاری انتخابی، الگوی مفهومی تحقیق تبیین و بر اساس تحلیل رفت وبرگشتی داده ها و برگزاری گروه کانونی، اعتبار یابی گردید. مدل حاصل نشان می دهد مقوله اصلی فرایند، «ارزش ارائه شده جدید در بانکداری الکترونیک» است که با توجه به ماهیت مدل ها ، خدمات نوین بانکی را در بر می گیرد و از موجبات علی همچون «ضعف مدل های بانکداری سنتی» و عدم پشتیبانی آنها و همچنین«آشنایی با فناوری های نوین» بوجود آمده و طی دو گام کلی «پذیرش بانکداری الکترونیکی» و «انتخاب مدل کسب وکارالکترونیکی»به سه دسته پیامد «بانکداری مجازی»، «خودخدمتی برخط» و «بهبود عملکرد آینده» منجر می گردد. در این بین شرایط زمینه ای در دو دسته «ویژگی های فردی» و «عوامل سازمانی» و همچنین شرایط محیطی همچون «واسطه های مالی» و «بیمه گذاران» در این فرآیند موثرند.
ارائه مدل تبیین رابطه فرایندهای مدیریت دانش با توسعه منابع انسانی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش ارائه مدلی از رابطه فرایندهای مدیریت دانش با توسعه منابع انسانی در آموزش عالی می باشد بدین منطور با بررسی پیشینه و مبانی نظری تحقیق , متغیرهای میانجی مورد شناسایی قرار گرفتند و سپس مدل اولیه تحقیق طراحی شده و بر اساس آن پرسشنامه ای آماده پس از تایید روایی و پایایی آن در اختیار جامعه آماری(اساتید دانشگاه تهران) قرار گرفت نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها بیانگر آن است که فرایندهای مدیریت دانش ,شامل تولید دانش ,تسهیم دانش, بکارگیری و ذخیره دانش با تاثیر گذاری بر فرهنگ سازمان ,ساختار ,استراتژی دانشی سازمان وفناوری می تواند منجر به توسعه منابع انسانی شود.